گر شما هم با خانواده ی همسرتان دچار مشکل شده اید، می توانید خیلی راحت با مشاوره «پس از ازدواج» مرکز مشاوره تبیان مشکل تان را بر طرف کنید.
تجرد ، تنهایی
یکی از موضوعاتی که در بخش مشاوره پس از ازدواج در سال گذشته زیاد تکرار شد، مشکلاتی پیرامون نحوه ی ارتباط با خانواده ی همسر بود. از دوران نامزدی و عقد گرفته تا دوران پس از ازدواج و حتی در شرایطی که خانواده ای بیست سال از عمرش می گذرد، این مشکل را مطرح کرده بودند که نشان دهنده ی این است که در فرهنگ ما با توجه به اهمیت خانواده و ارتباطی که با والدین بعد از ازدواج همچنان به قوت خود باقیست، اگر ندانید چه رفتاری داشته باشید، زندگی تان می تواند آسیب ببیند.
مشاوران مرکز مشاوره تبیان به صورت فردی در بخش مشاوره پس از ازدواج به سوالات شما در این زمینه پاسخ خواهند داد. اما بد نیست باهم مروری کنیم بر چند سوالی که حول این موضوع پرسیده شده است:
_ مدت سه سال است که ازدواج کرده ام، مشکل من با خانواده ی همسرم به حدی است که با تمام علاقه ای که به همسرم دارم، به جدایی فکر می کنم. از وقتی که ازدواج کرده ایم، طبقه ی بالای خانه ی پدری همسرم زندگی کردیم، از همان ابتدا احساس کردم که استقلال لازم را ندارم. خانواده ی همسرم در کارهایم دخالت می کنند، وقتی همسرم نیست رفتارشان با من خیلی سرد و گاهی بد است اما مقابل همسرم حفظ ظاهر می کنند.
_ چند ماهی است که عقد کرده ایم، از دست دخالت های خانواده ی همسرم خسته شده ام، اینکه کجا برویم، چه چیزهایی را بخریم، مراسم را چطور برگزار کنیم و هر موضوع دیگری، همسرم پسر ارشد خانواده است و از او توقع دارند تا همه ی کارهای خانواده را انجام دهد. حتی وقتی روزهای تعطیل می خواهیم بیرون برویم باید با هماهنگی آنها باشد یا همراه ما می آیند، نمی دانم با این خانواده شوهر چگونه کنار بیایم؟
_ همسر من شخصیت وابسته ای دارد، بدون اجازه ی مادرش هیچ کاری نمی کند، باید هر کاری را با رضایت مادر زنم انجام دهد. هر روز ساعت های طولانی با مادرش حرف می زند، دوست دارد مدام به خانه ی آنها برود و حتی اینکه غذا چه چیزی بپزد هم باید با مشورت مادر زنم باشد. خصوصی ترین مسائلمان را به او می گوید و من اینطور اصلا احساس نمی کنم زندگی مستقلی دارم. هر وقت هم به او می گویم که در رفتارش تجدید نظر کند، ناراحت می شود.
_ من و همسرم پسر خاله و دختر خاله هستیم، اول همه چیز خیلی خوب بود، مادرهایمان از اینکه فرزندان شان با هم ازدواج کرده اند، خوشحال بودند اما به مرور زمان همه چیز عوض شد، با هم دچار مشکل شدند و این باعث شد که ارتباط ما هم آسیب ببیند، وقتی مادر من و خاله ام رابطه شان بهم ریخت، من و همسرم هم تحت تاثیر آنها قرار گرفتیم. نمی دانم چگونه زندگی ام را از قهر و آشتی های خانواده هایمان نجات دهم.
در همه ی این مشاوره ها نارضایتی هایی که در زندگی زناشویی به چشم می خورد، اصل و ریشه ی آن در عدم توانایی در برقراری ارتباط مناسب با خانواده ی همسر است. مشاوران ما به صورت خصوصی پاسخ های این کاربران عزیز و سوالات مشابه را داده اند. اما چکیده ی پاسخ های آنها این است که شما اگر می خواهید با خانواده ی همسرتان مشکل نداشته باشید، باید دانش ارتباطی خود را بالا ببرید.
وقتی در فرهنگی زندگی می کنید که برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق باید توانایی مدیریت ارتباط خانواده هایتان را با یکدیگر و با خانواده ی تازه تاسیس خود داشته باشید، به معنی این است که برای آرامش در زندگی تان نیاز دارید تا مهارت ارتباطی و توانایی حل مسئله تان را بالا ببرید.
به عنوان زن و شوهر بهترین انتخابی که می کنید این می تواند باشد که از همان ابتدا قرار بگذارید با هم بر سر مسائل مختلفی که پیش می آید گفتگو کنید. این برگ برنده ی شماست نه تنها در مورد مشکلات مادر زن و مادر شوهری بلکه در تمام موقعیت هایی که پیش می آید و بحران هایی که در زندگی اجتناب ناپذیر است، با هم حرف بزنید.
بهتر است عنوان خانواده ی همسر را کنار بگذارید و بجای آن بگویید: خانواده ی جدیدم و به این موضوع اعتقاد داشته باشید که آنها خانواده جدید شما هستند
شما یک تن واحد هستید و از هم جدا نخواهید بود اما این در صورتی است که گفتگو کنید، دلنگرانی ها و خواسته هایتان را بگویید و شنونده ی دلنگرانی ها و خواسته های طرف مقابل هم باشید. گفتگو کردن درباره ی مسائل و نقد کردن رفتارهای یکدیگر مخصوصا خانواده ی هم قواعد خاص خود را دارد، بخاطر حساسیت هایی که همه درباره ی والدینشان دارند، این طبیعی است که خیلی راحت نتوانید به همسرتان بگویید: مادر تو در کارهای ما دخالت می کند، باید در ابتدا بدنه ی زندگی مشترک تان را قوی کنید و بعد از آن نه به حالت کسی که در زمین رقیب در حال بازی کردن است بلکه به عنوان یک هم تیمی مسائل را باهمسرتان حل کنید.
یکی دیگر از چیزهایی که به شما کمک می کند تا با مسائل مربوط به خانواده ی همسرتان کنار بیایید عوض کردن عینکی است که گاهی حرف های دیگران به شما القا می کند. وقتی با داستان های مادر شوهر بد جنس یا مادر زن مداخله گر بزرگ می شوید و مدام این حرف ها را در جمع های خانوادگی تان می شنوید، طبیعی است که اگر مادر همسرتان پای تلفن بپرسد که شام تان چیست؟ شما این سوال را حمل بر دخالت می کنید. پیش داوری ها می تواند بهترین رابطه ها را تخریب کند.
علاوه بر این بهتر است عنوان خانواده ی همسر را کنار بگذارید و بجای آن بگویید: خانواده ی جدیدم و به این موضوع اعتقاد داشته باشد که آنها خانواده ی جدید شما هستند در این صورت تحمل خیلی رفتارها برای تان ساده تر می شود مثل اینکه اگر مشابه آن را خانواده ی خودتان انجام دهد، برای تان عادی است.
اگر مشکل تان خیلی حاد باشد و نتوانید از پس آن بر بیایید، علاوه بر طرح سوال تان در بخش مشاوره ی تبیان، بهتر است با یک مشاور حضوری در تماس باشید. آرزوی ما در سال نود و پنج برای شما همراهان، یک خانواده ی گرم با ارتباطات سالم است.