تفکر اسلامی این است؛ لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم؛ هیچ قدرتی وجود ندارد مگر اینکه از آن خداوند است؛ هر اتفاقی می افتد همه و همه از اذن و قدرت اوست. باید همه ی اتفاقات را در پازل قدرت خداوند بدانیم…
قرآن کریم آیه ای دارد که در خیلی مواقع که در مورد تأثیر جادو و دعانویسی دیگران در حق خودمان استرس سراسر وجودمان را فرا می گیرد، می تواند آرامش بخشی قوی باشد؛ آن جا که می فرماید: فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ ﴿۹۸﴾ إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَكَّلُونَ ﴿۹۹، نحل)
موضوع: "قرآن"
ما انسان ها در طول زندگی خود حق انتخاب بر سر خیلی از موضوعات را داریم که اگر درست و با استدلال و منطق پیش برویم، قطعاً سرفراز خواهیم بود. یکی از موضوعاتی که ملت ایران با داشتن حق انتخاب سرنوشت 4 ساله ای را برای کشور خود رقم می زنند، انتخابات ریاست جمهوری است.
انتخاباتی که چند روز قبل پشت سر گذاشته شد، نمایشی از حق و تکلیفی بود برای مردم سرزمینم ایران ، که الحق با شرکت عظیمشان، سرفراز بیرون آمدند … نتیجه انتخابات هر کسی باشد، چون با آراء و خواسته ی اکثریت مردم است قابل احترام و پشتیبانی کردن است …
به قدر با هم صمیمی و دوست بودیم که گویی فکر می کردم هیچ کسی نزدیک تر از او به من نیست … تمام رازهای زندگی ام را برایش می گفتم، هر اتفاق خوب و بدی که برایم پیش می آمد او بی خبر نمی ماند … مدت های زیادی هم با هم بودیم اما چشمتان روز بد نبیند که …
سر مسأله ای حسابی با هم دعوایمان شد … حرفش منطقی نبود و نمی خواست زیر بار حرف حق برود، خلاصه سرتان را درد نیاورم به قول معروف حسابی به تیپ و تاپ هم زدیم … به من گفت دیگه اسم منو نیار و او هم از چشم من افتاد … بعد از مدتی در جمع دوستان مشترکی که داشتیم حاضر شدم، او نیامده بود. اصل داستان و جایی که من خیلی خیلی ناراحت شدم این جا است که یک سری از حرف هایی که به عنوان یک راز گفته بودم را از دهان دوستان می شنیدم … بعد ها فهمیدم که به خاطر ناراحتی که بین ما پیش آمده همه ی رازها من را به دیگران گفته بود …
صفحات: 1· 2
دین اسلام جامع تمام دستورات مهم و لازم جهت ساماندهی فرد و جامعه و نیل به اهداف تکاملی و آرمانی خلقت انسان است. از همین رو هر مسأله مهمّی در دین اسلام دارای نظر و جهت دهی مستدَل است. قرآن کریم نیز در همه این احوالات با طرح ریشه ای ترین مباحث و گاهی با ورود به جزئیّات، روشنگر راه سعادت بشریّت است. از مهمترین اهداف بعثت انبیاء، تشکیل حکومت اسلامی بوده است؛ لذا پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) نیز بر تحقّق این مهم همّت گماردند. از مهمترین مباحث حکومت دینی بحث مقبولیّت آن است که امروزه در قضیّه انتخابات تجلّی پیدا کرده است. در این نوشتار برآنیم با تکیه بر آیات و روایات، به ضرورت شرکت در انتخابات بپردازیم.
کسی می تواند نقشه ای را طراحی کند که هم علم مهندسی را داشته باشد و هم توانایی کشیدن نقشه را، بنابراین منتخبین انتخابات باید دارای سه ویژگی باشند تا بتوانند برای روستا و شهر و کشور و حتی جهان طرح ریزی و مدیریت انجام بدهند.
یکی از مسائل اساسی در فلسفه سیاسی و حکومت اینست که چه کسی می تواند مسئولیت اداره اجتماع و برنامه ریزی اجتماع و مردم را برعهده بگیرد.
این است كه نقشه خدا است، ورود امام خارج شد با دو نفر، وارد شد با 5 میلیون. شاه توی ایران نتوانست حكومت كند. امام از بیرون كشور را اداره میكرد و رهبری میكرد.
قرآن می فرماید: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ» قصص/7 ما به موسی میگوید: موسی را شیرش بده بگذارش توی جعبه بیاندازش توی رودخانه این جعبه را بر می گردانیم: «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْكِ» ما این را بر میگردانیم. «وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلینَ»
امام را پرت كنید به تركیه، و از تركیه به عراق و از عراق به كویت و از كویت به فرانسه بالاخره شب 12 بهمن با عظمت برمی گردد.
زیرساخت های یک کشور و یک حکومت از مهمترین دغدغه های حاکمان و مسئولان هر نظام و دولتی است. در قرآن کریم نیز به تقویت زیرساخت ها برای رشد و پیشرفت اشاره شده و از آن با عنوان عطای خداوند و خواسته اولیاء الله یاد شده است. در این متن به بازشناسی آن زیرساخت های حیاتی در قرآن با توجه به زندگی برخی از پیامبران می پردازیم.
حضرت یوسف (علیه السلام) و نبض اقتصاد
پس از آنکه حضرت یوسف (علیه السلام) به تعبیر خواب پادشاه مصر پرداخت و زلیخا به گناه خودش اعتراف کرد و پرده از بی گناهی حضرت یوسف برداشت؛ بین حضرت و پادشاه مصر چنین گفتگویی به میان آمد: «وَقَالَ الْمَلِكُ ائْتُونِی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسِی فَلَمَّا كَلَّمَهُ قَالَ إِنَّكَ الْیَوْمَ لَدَیْنَا مَكِینٌ أَمِینٌ[یوسف/55و54] و پادشاه گفت: او را نزد من آورید تا وى را خاص خود كنم. پس چون با او سخن راند؛ گفت: تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستی. (یوسف) گفت: مرا بر خزانه هاى این سرزمین بگمار كه من نگهبانى دانا هستم.»
آزادی بیان محدود به زمان مدرنیته امروز نمی باشد بلکه در دوره ای که برای عموم مردم هیچ گونه جایگاه سیاسی و فرهنگی وجود نداشت، قرآن کریم به رسول اکرم صلی الله و علیه وآله به رغم برخورداری ایشان از مقام عصمت، دانایی و پشتوانه وحی، مشورت نمودن با مسلمانان و نظر خواستن از آنان در امور حکومتی را توصیه فرموده اند. (شوری، 38) و این یعنی به رسمیت شناخته شدن آزادی و اظهار نظر و بیان، حتی در سالیانی که مردم هنوز به شکوفایی فکری و فرهنگی به اندازه امروز نرسیده بودند…
حال که نزدیک انتخابات هستیم و رسانه ها نقش مهمی را در هدایت افکار عمومی ایفا می کنند خوب است که اصول خبررسانی را به خود و همکارانمان در رسانه ها یادآوری کنیم.
در ذیل این کریمه، هر کسی چیزی گفته اما مثل همیشه، این علامه طباطبایی است که به گونهای از مساله، گره گشایی میگشاید که جای چون و چرا نماند!
تعبیرعجیبی در فرازی از آیه ششم سوره مبارکه زمر وجود دارد که میفرماید:: وَ أَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ(زمر/6)، یعنی «برای شما هشت زوج از چهارپایان را نازل کرد!».
با خواندن این آیه، این سوال در ذهن و زبان انسان میتراود که مگر چهارپا، چیزی از جنس باران است که نازل شود؟! در ذیل این کریمه، هر کسی چیزی گفته اما مثل همیشه، این علامه طباطبایی است که به گونهای از مساله، گره میگشاید که جای چون و چرا نماند!
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در دو جا یکی در تفسیر شریف «المیزان» و دیگری، در کتاب «بررسی های اسلامی» پیرامون مساله «استخاره» و کیفیت آن، اظهار نظر کردهاند. از مجموع فرمایش ایشان چُنین استفاده میشود که استخاره، مصداق توکل به خداست در جایی که انسان متحیر است و با وجود تعقل و مشورت، همچنان صلاح کار خویش را نمیداند و لذا برای رهایی از تحیر، از خداوند طلب خیر میکند.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) در دو جا یکی در تفسیر شریف «المیزان» و نیز در کتاب «بررسی های اسلامی» پیرامون مساله «استخاره» و کیفیت آن، اظهار نظر کردهاند. از مجموع فرمایش ایشان چنین استفاده میشود که استخاره مصداق توکل به خداست در جایی که انسان متحیر است و با وجود تعقل و مشورت، همچنان صلاح کار خویش را نمیداند و لذا برای رهایی از تحیر، از خداوند طلب خیر میکند.
ایشان در ذیل کریمه 90 از سوره مبارکه مائده میفرماید:
«انسان وقتى بخواهد به كارى دست بزند ناچار است زیر و روى آن كار را بررسى نموده و تا آنجا كه مىتواند فكر خود را كه غریزه و موهبتى است خدادادى بكار بیندازد، و چنانچه از این راه نتوانست صلاح خود را در آن كار تشخیص دهد ناگزیر باید از دیگران كمك فكرى گرفته و تصمیم خود را با كسانى كه صلاحیت مشورت و قدرت تشخیص صلاح و فساد را دارند در میان بگذارد، تا به كمك فكر آنها خیر خود را در انجام دادن و ترك آن كار تشخیص دهد، و اگر از این راه هم چیزى دستگیرش نشد چارهاى جز اینكه متوسل به خداى خود شده و خیر خود را از او مسئلت نماید ندارد. و این همان استخاره است، و نباید این عمل را كه عبارتست از اختیار چیزى كه با استخاره تعیین شده دعوى علم غیب نامید، و نیز نباید آن را تعرض به شؤون الوهیت پروردگار نام نهاد، كما اینكه مشورت را هم نباید به خیال اینكه تشریك غیر خداى تعالى است در امور خود شرك نامید، و خلاصه هیچ مانع و محذور دینى در استخاره و مشورت نیست، چون استخاره كارى جز تعیین یكى از دو طرف تردید را انجام نمىدهد، نه غیر واجبى را واجب و حلالى را حرام و خلاصه حكمى از احكام خداى را تغییر مىدهد، و نه آدمى را به آنچه در پس پرده غیب است خبردار مىكند، تنها و تنها مىگوید: خیر صاحب استخاره در فعل است یا در ترك، و به این وسیله او را از حیرت و تردید نجات مىدهد، و اما اثر فعل و ترك در آینده چه خواهد بود و چه حوادثى را به بار خواهد آورد از عهده استخاره بیرون است، و استخاره از تعیین این جهت ساكت است، و آینده صاحب استخاره از خیر و شر عینا مانند آینده كسى است كه استخاره نكرده، و كار خود را با فكر و مشورت انجام داده است.»(1)
مرحوم علامه در ادامه، به پاسخ شبههای پیرامون استخاره با قرآن پرداخته میگوید:
«همین اشكال را ممكن است كسى در استخاره با قرآن كرده و توهم كند كه استخاره با قرآن بدست آوردن علم غیب است، چون نفس صاحب استخاره از استخاره با قرآن و تفال به آن و امثال آن نحوست و میمنتى احساس مىكند، و اگر استخارهاش خوب بود انتظار خیر و نفعى را مىكشد، و اگر بد بود مترصد شر و ضررى مىشود. لیكن این اشكال نیز توهمى بیش نیست، چون به طریق صحیح هم از شیعه و هم از اهل سنت روایاتى داریم كه پیغمبر (ص) خودش تفال به خیر مىزد، و مردم را هم به این عمل توصیه مىفرمود، و از فال بد زدن نهى مىنمود، و مىفرمود: هر جا هم كه فال بد زده شد توكل به خدا كنید و در پى كار خود روید، بنا بر این هیچ مانعى از تفال زدن با قرآن كریم و امثال آن به نظر نمىرسد، چه اگر استخاره خوب بود صاحب استخاره عمل را با طیب نفس و دل پاك انجام مىدهد، و اگر بد بود توكل به خدا كرده و در پى كار خود مىرود. پس استخاره با قرآن جز همان طیب نفس و رفع تردید و سرگردانى و امید به نفع و سعادت اثر دیگرى ندارد.(2)
استخاره یكى از مصادیق توكل است، نه شرکی دربردارد و نه به یكى از جهات دینى لطمه مىزند و نه حلالى را حرام یا حرامى را حلال مىكند، خواه با قرآن بشود و خواه با سبحه كه یكى از وسایل یاد خداست و حقیقتش توكل به خداست نه شریك قراردادن قرآن یا سبحه براى خدا
حضرت علامه همچنین در یکی دیگر از آثار خود در پاسخ به سوالی پیرامون استخاره با تسبیح، چنین میگوید:
«در خصوص استخاره به قرآن یا سبحه(تسبیح)، روایات چندى از ائمه اهلبیت علیهم السلام مروى است و هیچ محذورى عقلى یا نقلى كه موجب سقوط روایات باشد در بین نیست و با قطع نظر از روایات، طبع استخاره این است كه انسان در كارى كه مىخواهد فعلًا یا تركاً اقدام كند، در اطراف آن از حیث مرجحات فعل و ترك فكر مىكند و طبق یكى از مرجحات كه مىپسندد به فعل یا ترك اقدام مىنماید، اگر از راه فكر خود نتوانست ترجیح دهد با دیگران در آن باره مشورت نموده و یكى از مرجحات را كه گفتند، پسندیده و اقدام مىنماید. و اگر از راه مشورت نیز نتوانست ترجیحى دهد و دو طرف فعل و ترك در حال مساوات ماند و در حیرت رفت. قرآن كریم را گرفته و توجهى به خدا كرده و باز نموده، مضمون اولین آیه را مرجح گرفته و طبق آن عمل كند، یعنى به استناد كلام خدا، به خدا توكل كرده و یكى از دو متساوى را كه هر دو برایش جایزالاقدام بوده، ترجیح مىدهد و این كار كه یكى از مصادیق توكل است، نه شرکی دربردارد و نه به یكى از جهات دینى لطمه مىزند و نه حلالى را حرام یا حرامى را حلال مىكند، خواه با قرآن بشود و خواه با سبحه كه یكى از وسایل یاد خداست و حقیقتش توكل به خداست نه شریك قراردادن قرآن یا سبحه براى خدا.»
پینوشتها:
1. ترجمه تفسیر المیزان، ج6، ص: 177
2. همان، ص: 178
3. بررسی های اسلامی؛ ج2 ؛ ص253