دین اسلام جامع تمام دستورات مهم و لازم جهت ساماندهی فرد و جامعه و نیل به اهداف تکاملی و آرمانی خلقت انسان است. از همین رو هر مسأله مهمّی در دین اسلام دارای نظر و جهت دهی مستدَل است. قرآن کریم نیز در همه این احوالات با طرح ریشه ای ترین مباحث و گاهی با ورود به جزئیّات، روشنگر راه سعادت بشریّت است. از مهمترین اهداف بعثت انبیاء، تشکیل حکومت اسلامی بوده است؛ لذا پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) نیز بر تحقّق این مهم همّت گماردند. از مهمترین مباحث حکومت دینی بحث مقبولیّت آن است که امروزه در قضیّه انتخابات تجلّی پیدا کرده است. در این نوشتار برآنیم با تکیه بر آیات و روایات، به ضرورت شرکت در انتخابات بپردازیم.
قرآن کریم، ترک مسئولیّت همگانی محوّله را منوط به اجازه پیامبر اکرم صلی الله و علیه وآله دانسته و می فرماید: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ یَذْهَبُوا حَتَّى یَسْتَأْذِنُوهُ إِنَّ الَّذینَ یَسْتَأْذِنُونَكَ أُولئِكَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیم؛ مؤمنان [راستین] تنها کسانی هستند که به خدا و پیامبرش ایمان آورده اند و هرگاه در کاری عمومی (و مهم) با او باشند، تا از او اجازه نگیرند، نمی روند. [ای پیامبر!] کسانی که [برای رفتن] اجازه میگیرند، آنانند که به خدا و پیامبرش ایمان دارند. پس اگر برای بعضی از کارهایشان از تو اجازه خواستند، به هر کس از آنان که خواستی [و مصلحت دانستی] اجازه بده و برای آنان از خدا طلب آمرزش کن که خداوند بخشنده و مهربان است. (نور؛ 62) بر پایه این آیه شریفه و برای استدلال به آن لازم است ابتدا به اثبات معیّت و همراهی با پیامبر در قضیّه انتخابات بپردازیم.
انتخابات و همراهی با پیامبر
آیا شرکت در انتخاب جمهوری اسلامی رابطه ای با همراهی با پیامبر اکرم دارد؟ دلایل این بخش در واقع همان دلایل ریشه ای لزوم و مشروعیّت تشکیل حکومت اسلامی است. بر همین اساس تنها به دو مورد از آنها اشاره می کنیم.
شخصی از امام علی (علیه السلام) همین سؤال را پرسیدند که: أظَنُّ طَلحَةَ وَالزُّبَیرَ وعائِشَةَ اجتَمَعوا عَلى باطِلٍ؟؛ آیا ممکن است که طلحه و زبیر و عائشه همه با هم بر باطل اجتماع کنند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: إنَّهُ مَلبوسٌ عَلَیكَ، وإِنَّ الحَقَّ وَالباطِلَ لا یُعرَفانِ بِالنّاسِ، ولكنِ اعرِفِ الحَقَّ تَعرِف أهلَهُ، وَاعرِفِ الباطِلَ تَعرِفْ مَن أتاهُ؛ اشتباه فهمیدی! حق و باطل را با معیار شخصیت ها نمی توان شناخت (برعکس رفتار کن) نخست خود حق را بشناس که اهل حق را خواهی شناخت؛ و خود باطل را بشناس که اهل باطل را خواهی شناخت
حکومت اسلامی، هدف پیامبر
برای تحقّق تمام احکام اسلامی در جامعه، هیچ راهی جز تشکیل یک حکومت بر پایه دین اسلام نیست. بر این اساس تشکیل و حفظ حکومت اسلامی در جهت نیل به آن آرمان های متعالی، همراهی و نصرت پیامبر اکرم است؛ زیرا هدف پیامبر نیز تحقّق احکام دینی است. بالاتر اینکه؛ همایت از حکومت اسلامی مصداقی بارز برای نصرت خداست. “نصرت کردن خدا یعنی سعی در تحقّقِ اراده تشریعیِ الهی در روی زمین. جمهوری اسلامی بزرگ ترین مصداقش است؛ هرکسی که جمهوری اسلامی را به هر شکلی نصرت کند، «اِن تَنصُرُوا الله» است؛ خدا را نصرت کرده است.” (سخنان رهبر معظّم انقلاب) چنانکه قرآن کریم می فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَكُم؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، اگر خدا را یارى كنید یاریتان مى كند و گامهایتان را استوار مى دارد. (محمّد؛ 7) شرکت در انتخابات، بهترین یاری انقلاب و جمهوری اسلامی و بهترین مصداق همراهی پیامبر اکرم در تحقّق امروزی آرمان های اسلامی است.
جبهه امروز دشمنان پیامبر
با کمی دقّت درمی یابیم دشمنانی که امروزه به پیامبر اکرم توهین می کنند و امّت او را به کشتار و غارت و استعمار مبتلا ساخته اند دقیقاً همان هایی هستند که در مقابل جمهوری اسلامی ایستاده اند و برای از بین بردن آن به هر شکل ممکن متّحد شده اند. از جمله اینکه مردم را از حضور در انتخابات نهی می کنند. روشن می شود، جبهه جمهوری اسلامی امروزه مصداق کاملی از همان جبهه پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) و همراهی با ایشان است. یکی از مظاهر همراهی این جبهه، در مسئولیّت و وظیفه خطیر شرکت در انتخابات تجلّی می یابد. قرآن کریم در موارد متعدّدی ملاک رویارویی با کفّار را، خصوصیّت جبهه پیامبر معرّفی می کند؛ از جمله اینکه می فرماید: ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا یُصیبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَطَؤُنَ مَوْطِئاً یَغیظُ الْكُفَّارَ وَ لا یَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ؛ مردم مدینه و بادیهنشینانِ پیرامونشان را نَرَسد كه از [فرمان] پیامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزیزتر از جانِ او بدانند، چرا كه هیچ تشنگى و رنج و گرسنگیى در راه خدا به آنان نمى رسد؛ و در هیچ مكانى كه كافران را به خشم مى آورد قدم نمى گذارند و از دشمنى غنیمتى به دست نمى آورند مگر اینكه به سبب آن، عمل صالحى براى آنان [در كارنامه شان] نوشته مى شود، زیرا خدا پاداش نیكوكاران را ضایع نمى كند. (توبه؛ 120) از همین آیه نیز بر می آید که هر کاری که خشم کفّار را بر انگیزد در جبهه پیامبر اکرم و همراهی با ایشان قرار دارد.
دوگانه (راه و همراه)! ملاک تشخیص چیست؟
وقتی موعد انتخابات فرا می رسد گاهی برخی از افراد شهیر انقلاب و نظام اسلامی در برنامه تبلیغاتی خود سخنان و رفتارهایی خلاف هنجارهای اسلامی و گاهی حرام مرتکب می شوند. سؤالی که همیشه به ذهن می آید این است که این رفتارها چه سنخیّتی با اهداف و آرمانهای انقلاب و حکومت اسلامی دارد؟ چگونه چنین افرادی داعیه حکومت دینی را دارند؟ گاهی نتیجه گرفته می شود که پس شاید اساساً این حکومت و انقلاب راهی به حقیقت اسلام ندارد که چنین افرادی در آن مسئول شده اند؟!
قرآن کریم در موارد متعدّدی ملاک رویارویی با کفّار را، خصوصیّت جبهه پیامبر معرّفی می کند؛ از جمله اینکه می فرماید:مردم مدینه و بادیه نشینانِ پیرامونشان را نَرَسد كه از [فرمان] پیامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزیزتر از جانِ او بدانند، چرا كه هیچ تشنگى و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمى رسد؛ و در هیچ مكانى كه كافران را به خشم مى آورد قدم نمى گذارند و از دشمنى غنیمتى به دست نمى آورند مگر اینكه به سبب آن، عمل صالحى براى آنان [در كارنامهشان] نوشته مى شود، زیرا خدا پاداش نیكوكاران را ضایع نمى كند. (توبه؛ 120) از همین آیه نیز بر می آید که هر کاری که خشم کفّار را بر انگیزد در جبهه پیامبر اکرم و همراهی با ایشان قرار دارد.
در مواجهه با این شبهه از یک نکته نباید غافل شد و آن اینکه ملاک و معیار ما در نتیجه گیری باید راه باشد نه همراه! به این معنی که باید راه اسلام و حق را تشخیص داد. در اینصورت افراد را می توانیم در هر زمانی ارزیابی کنیم. نه اینکه ملاک ما همراهان اسلام باشد! زیرا چه بسا همراهان دیروز، عقب مانده ها یا بیراهه رفته های امروز شده باشند و ما را نیز به کجی ذهن بکشانند. شخصی از امام علی (علیه السلام) همین سؤال را پرسیدند که: أظَنُّ طَلحَةَ وَالزُّبَیرَ وعائِشَةَ اجتَمَعوا عَلى باطِلٍ؟؛ آیا ممکن است که طلحه و زبیر و عائشه همه با هم بر باطل اجتماع کنند؟ حضرت در پاسخ فرمودند: إنَّهُ مَلبوسٌ عَلَیكَ، وإِنَّ الحَقَّ وَالباطِلَ لا یُعرَفانِ بِالنّاسِ، ولكنِ اعرِفِ الحَقَّ تَعرِف أهلَهُ، وَاعرِفِ الباطِلَ تَعرِفْ مَن أتاهُ؛ اشتباه فهمیدی! حق و باطل را با معیار شخصیت ها نمی توان شناخت (برعکس رفتار کن) نخست خود حق را بشناس که اهل حق را خواهی شناخت؛ و خود باطل را بشناس که اهل باطل را خواهی شناخت. (تاریخ یعقوبی: ج 2 ص 210 ، أمالی شیخ طوسی: ص 134 ح 216) آنچه مسلّم است مسیر این انقلاب و شهدای برهه های مختلف آن، در از بین بردن و ایستادگی مقابل استکبار و تلاش برای تحقّق آرمان های اسلامی، حق است و همه دشمنانِ موجودیّت این نظام، در مسیر غلط و باطل قدم گذاشته اند. هر کس تا هر زمانی در مسیر انقلاب باشد، حق و مورد تأیید است و هر وقت به هر اندازه ای از مسیر انقلاب خارج شود مردود و باطل است. خلاصه اینکه؛ اشتباهات شخصیّت ها ضربه ای به حقّانیّت راه انقلاب و نظام نمی زند.