همیشه در مورد نماز می گفت ازاَلذ لذايذ دنیاست و خداوند لذیذتر از نماز نیافریده است. می گفت اگر سلاطین دنیا لذت نماز را چشیده بودند دنبال عشرتکده ها نمی رفتند.
این نمازش بود اگر به زیارت می رفت جان می گرفت، از زیارت که بر می گشت آنقدر جان می گرفت که احساس می کردیم از مواد نیروزا استفاده کرده وقتی در زیارت با آقا همراه می شدم نماز صبح در حرم امام رضا حدود سه ساعت طول می کشید هنگام مام رضا حدود سه ساعت طول می کشید هنگام برگشت من از خستگی حال صبحانه خوردن نداشتم ولی ایشان تازه سرحال بودند و اگر می خواست سری یا سخنی از معارف را بگوید آن هنگام زمانش بود.
-خدا می داند در نماز چه عوالمی را سیر کرد نگفتنی
چهارده ساله بود که به کربلا رفت، می گفت: روز اولی که وارد حرم سیدشهدا شدم، حضرت رواق کوچکی داشت آقایی آنجا مشغول نماز بود دیدم نمازش فوق العاده است تصمیم گرفتم فردا به نمازش بیایم فردا روز که به نماز ایشان آمدم کنار چهارپایه ای ایستادم وآقا آمد و شروع به خواندن نماز کرد و خدا می داند در نماز چه عوالمی را سیر کرد نگفتنی. پسر بچه ای چهارده ساله چه دیده بود در نمازایشان و چشمش به چه عوالمی باز شده بود. این در اثر مراقبت  از زمان کودکی بوده که به اینجا رسیده.
-به مغازه عطاری برو وداروی (ع ش ق) را طلب کن .
می گفت کسی را می شناسم که از کودکی معصیت نکرد و هر جا معصیتی برایش پیش می آمد خدا اجازه معصیت به او نمی داد همیشه این سخنان را از زبان شخص سومی به کار می برد و هرگز نمی گفت آن شخص خود من هستم. یکی از جوانانی که در حرم با ایشان همراه شده بود می گفت: از بس آقا سر پا ایستاده بودند و دعا می کردند رو به آقا کردم و گفتم: آقا ما که جوان بودیم از پا افتادیم شما خسته نشدید آقا چیزی نگفت، وقتی می خواستیم از صحن خارج شویم به من اشاره کرد دستش را در جیبش کرد مقدار کمی پول در آورد گفت: سراغ مغازه عطاری را بگیر و از او طلب داروی ( ع ش ق ) کن بگیر بخور خمب می شوی.
تمام عمر مشغول عبادت بود در سن 94 سالگی روزه های ماه رمضان را کامل گرفت و رجب و شعبان را یکی در میان، با این حال وصیت کرد به اندازه تمام عمرم برایم نماز و روزه بگیرید.
-در خواب دیدند که می گوید تشنه ام
فردی می گفت: در خواب آقا را دیدم که در وادی السلام مشغول نماز است به ایشان  گفتم اینجا چه می کنید گفت: قبر استادم است به زیارت ایشان آمده ام، از ایشان پرسیدم آقا چیزی نیاز ندارید؟ گفت تشنه ام، سریعاَ آبی تهیه کردم برایشان آوردم نمازشان که تمام شد به ایشان آب تعارف کردم به من نگاهی کرد وپفت تشنه عاشورا هستم.
هرگز زیارت عاشورا خواندنش با صد لعن وصد سلام فراموش نمی شد، افرادیکه الان می خواهند به او متوسل شوند با خواندن زیارت عاشورا به او متوسل می شوند.
-برای رسیدن به خدا دو راه است…..
اگر بت ها را شکستیم و دنب   ال حقیقت رفتیم به آنچه می خواهیم می رسیم.
آیت الله بهجت می گفت: برای رسیدن به خدا قرص وجود ندارد باید راه بیفتی آن هم از دو طریق 1- عزم جدی بر ترک معصیت 2- نماز اول وقت
-با استاد شروع نکرد با ستاد ختم کردین نتیجه رسیده بود که آقا با استاد شروع نکرد اما با استاد ختم کرد.
استاد ما به این نتیجه رسیده بود که آقا با استاد شروع نکراما با استاد ختم کرد. شاگر دان آقای قاضی همه با آقای قاضی شروع کردند اما آقای بهجت با آقای قاضی ختم کرد.
امام زمان را بر تمام کارهایش حاضر و ناظر می دید، وقتی از او سؤالی می شد ابتدا اطراف را نگاه می کرد تا ببیند آنها چه می گویند.  می گفت: صدای من را قبل از اینکه به شمابرسد آقا می شنود.
-در سن 90 سالگی شروع به درس خواندن کرد
تا آخر عمرشان پنج دقیقه بیکار نبودند یا مشغول فکر بودند یا ذکر. اصلاَ احساس پیری نمی کردند یکی از دروسش را به دلیل بیماری ترک کرده بود در سن 90 سالگی دوباره شروع به خواندن آن درس کرد.
می گفت: اگر دلتان برای امام زمان تنگ شد به قرآن نگاه کنید که باعث نشاط است، اگر بتوانید در آیات انذارخدا فکر کنید این دستورالعمل سازندگی است بای پرواز، دستور انسان ساز است تا ابد.
ایشان می فرمودند: بدون رابطه قوی با حضرت کار ما اصلاح نمی شود. ارتباط  امر اختیاری ماست با اصلاح نفس خود قوت رابطه میسر است.                                                      و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

 

 

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5