نماز آیت الله بهجت از زمین تا آسمان با نمازهای ما فرق داشت وقتی تکبیر می گفت واقعاً همه چیز را پشت سر می انداخت.
-    برایم سؤال بود چه کسی این راه را به آقای بهجت یاد داده بود
پرده های حجاب همه باز شدنی است، پرده هایی که ما کشیده ایم خیلی ضخیم اند. همیشه برایم سؤال بود این راه را چه کسی به آقای بهجت یاد داده بود. 
منیت ها بت انسان است، همه اینها انسان را بر زمین می زند، تمام درس هاییکه ما می آموزیم همه ابزار حرکتند   نباید برایما حجاب و پرده شوند آیت الله بهجت در تمام عمرش یکبار نگفت من مجتهدم در صورتیکه در سن بیست وچند سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود، آن هم یک پسر بچه ساده رشتی . ایشان قبل از اینکه به بلوغ شرعی برسند به عراق رفتند. همه می گویند ایشان استاداخلاقش پاقای قاضی بود ما هم چنین استادی داشتیم علامه می شدیم،  اینطور نیست .
-می ترسم این سر با مرگ من از بین برود 
مرحوم آقا سید جمال گلپایگانی روز مراسم تشییع جنازه آیت الله بهجت به طرف من آمد من در حالیکه بی حال بودم و گمان کردم ایشان هم مانند سایرین برای عرض تسلیت به سمت من آمده، ایشا ن رو به من کرد وگفت: می ترسم این سر با مرگ من از بین برود. چهل یا پنجاه سال پیش، از آقای قوچانی شنیدم یک امتیاز باعث برتر شدن آقای بهجت نسبت به  سایر شاگردان شد آن هم اینکه آقای بهجت قبل از اینکه بالغ شد سالک شد.
آقای بهجت برایمان نقل می کرد: بعضی از کودکی نشستند و فکر کردند که برخی علوم که یادگیریشان بعد از بلوغ حرام است را یاد بگیرند چون بعد از بلوغ این کاد امکان ندارد و اکتسابشان بعد از بلوغ حرام است و بعد از بلوغ به یادگیری فقه و اصول بپردازند، ایشان تمام علوم را یاد گرفته بودند و خود این حالات را که می گفت داشتند ، ایشان در اثر عبودیت چشمش باز شده بود بدی گناه را می دیدند و دیگر گناه نمی کردند.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5