-نه ایشان را می شناسی و نه می گذارد که بشناسی
آقای گلپایگانی می گفت: آیت الله بهجت منیت را در خود کشته بود. آنقدر این امر را بر ما مشتبه کرده بود که من 17سال فلسفه خوانده بودم فکر نمی کردم پدرم کسی باشد به طوری که روزی یکی از بزرگان به من گفت تو الان عقلت نمی رسد نه او را می شناسی و نه می گذارد که بشناسی. ایشان معصوم بود و معصوم ماند.
ایشان برای پرواز آمادگی کامل داشت. برای ترقی نیاز است پله پله بالا روی اما ایشان برای ترقی پرواز می کردند.
-در نماز تمام جانش را می داد و در زیا جانش را می داد و در زیارت جان می گرفت
اگر نماز ما را پرواز داد و سبس عروجمان شد درست است و اگر زمین گیرمان کرد دیگر زمین گیرکرده.
اولین انکار و بت منیت است. برای هر فردی امکان پرواز است و نباید به ظواهر قناعت کرد و گرنه اگرهمان غلام سیاه سر به سجده می گذارد باران می آید. ما سر به سجده نگذاشته ایم آیت الله بهجت وقتی سر به سجده می گذاشت جان می داد. چه در زمستان چه در تابستان در هنگام نماز لباسش خیس آب می شد و تمام توانش را از دست می داد. وقتی بعد از نماز به خانه می آمد در روزهای معمولی حدود یک ربع الی بیست دقیقه به تعقیبات می پرداخت و بعد از آن حدود بیست دقیقه بی حرکت می ماند تا جان بگیرد.
سلام خسته نباشید
-خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد
×ظهور مهدی زهراٰ ؛ بهارمان باشد× سال نو بر شما مبارک ـ
مدرسه عالی معصومیه قم