ذهن وقتی که درآرامش باشدبهترازذهنی که پرمشغله باشدفکرمیکند
روزی کشاورزی متوجه شدساعتش رادرانبار علوفه گم کرده است.ساعتی معمولی اماباخاطره ای ازگذشته وارزشی عاطفی بود.بعدازآنکه درمیان علوفه بسیارجست وجوکردوآن رانیافت ازگروهی ازکودکان که دربیرون انبارمشغول بازی بودند مددخواست و وعده داد که هرکس آن راپیداکند جایزه ای دریافت نماید.کودکان به محض اینکه موضوع جایزه مطرح شدبه درون انبارهجوم آوردند وتمامی کپّه های علف ویونجه راگشتند اما بازهم ساعت پیدانشد.کودکان از انباربیرون رفتند ودرست موقعی که کشاورزازجست وجونومیدشده بود،پسرکی نزد وی آمد وازاو خواست به او فرصت دیگری بدهد. کشاورزنگاهی به او انداخت وباخوداندیشید«چراکه نه! به هرحال کودکی صادق بنظر می آید»پس کشاورزکودک رابه تنهایی به درون انبار فرستاد.اندکی بعدکودک درحالی که ساعت رادر دست داشت از انباربیرون آمد.کشاورزازطرفی شادمان شد وازطرف دیگرمتحیّر که چگونه کامیابی از آن این کودک شد؟.پس پرسید:چطورموفق شدی درحالی که بقیه ی کودکان ناکام ماندند؟پسرک پاسخ داد:من کار زیادی نکردم،روی زمین نشستم ودرسکوت کامل گوش دادم تاصدای تیک تاک ساعت راشنیدم ودرهمان جهت حرکت کردم تا آن رایافتم…
ذهن وقتی که درآرامش باشدبهترازذهنی که پرمشغله باشدفکرمیکند .هر روزاجازه دهیدذهن شما اندکی آرامش یابد ودرسکوت کامل قرارگیرد وسپس ببینیدچقدرباهوشیاری به شماکمک خواهد کردزندگی خود را آنطور که مایلیدسروسامان بخشید
ذهن آرام