13 آبان در تاريخ انقلاب اسلامي ايران همواره روز تقابل حق و باطل بوده است. دقيقا به همين دليل يكسال پس از شهادت دانش آموزان در دانشگاه و درست در سالروز 13 آبان 58 ايران اسلامي شاهد جلوه ديگري از اين رويارويي ميان جبهه حق عليه باطل بود. در اين روز به يكباره به حيات سياسي مملو از خباثت امريكا و عملكرد سازمان جهنمي سيا در ايران خاتمه داده شد و مزدوراني كه پس از پيروزي انقلاب دائماً به فتنه انگيزي و ماجراجويي عليه نهضت اسلامي ايران مشغول بودند به گروگان گرفته شدند و لانه پر از فساد و جاسوسي آنان كه به اشتباه (سفارت) لقب گرفته بود، تعطيل گرديد.
اشغال لانه جاسوسي امريكا در تهران و گروگانگيري جاسوسان ديپلمات نماي كاخ سفيد، تنها يك حادثه سياسي در حد تعطيل شدن سفارتخانه يك كشور در كشور ديگر نبوده و بلكه آغاز تحول عميقي بود كه در خاورميانه و در سطح جهان در جهت عريان ساختن ماهيت پنهان شده زمامداران واشنگتن و گردانندگان سياست خارجي امريكا به وقوع پيوسته بود.
آيينه انقلاب
سيزده آبان از خاطره انگيزترين روزهاي انقلاب شكوهمند اسلامي است. شايد تاريخ معاصر ما روزي بدين اهميت و بزرگي كمتر به ياد داشته باشيد.
سيزدهم آبان زادروز انقلابي بزرگتر سالگشت تبعيد بينانگذار جمهوري اسلامي و روز دانش آموز است. هر يك از اين مناسبتها خودكافي است كه نظرها را به خود برگرداند و ديده ها را خيره كند.
روز دانش آموز است زيرا بيست و يك سال پيش در چنين روزي دانش آموزان انقلابي توانستند گوهر دانش و آموزندگي را در آيينه حماسه و دليري بتابانند و غبار خودباختگي را از سيماي مدرسه بروبند. راه از مدرسه تا خيابان را چنان پيمودند كه رزمندگان بي باك جبهه ها را در مي نوردند و در برابر آهنگهاي آتشبار ستم چنان صف آرايي كردند كه كوهها بر فراز دشتهاي تفتيده كويري آشيانه فساد و لانه جاسوسان را سيزدهم آبان از هم گسيخت. بيست سال پيش دانشگاهيان دين باور به پيروي از امام نور ديواره هاي نفاق و خيانت را فرو ريختند و شمعي فروزانتر از شمع نخست در ميانه جنگ و كاراز افروختند.
سيزدهم آبان شاهد وداع امت با امام خود براي سالياني چند بود. آن روز را سيزدهم آبان بخوبي در ياد دارد. خادمان بيمزد و منت بيگانگان به گرد خانه اي جمع آمدند كه آشناترين نام را براي دلسوختگان اسلامي داشت و شيداترين نغمه ها را در گوش انسانهاي مومن زمزمه كرده بود. خميني (ره) را در ازدحام آهن و پولاد تا بيرون از مرزهاي جغرافياي ايران دور كردند اما مرام و نام خميني را براي هميشه در دل مرد و زن و مسلمان ايراني جاودانه كردند.
موضوع: "مناسبتها"
از سال 86 روز 25 ذیحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است.
علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
اما در شورای فرهنگ عمومی اتفاق نظر بر این بود که روز بازنشستگان با یک روز در تقویم رسمی کشور تلفیق شود که بهترین روز برای این منظور روز 25 ذیحجه یعنی روز خانواده بود.
در دین مبین اسلام خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه محسوب میشود. پایبندی به خانواده و جلوگیری از بیبندوباری و همچنین ارتقاء جایگاه و تحکیم بنیان خانواده، از جمله مسائلی است که به آن شفارش فراوان شده است.
خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیبهای اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیبها ابتدا در خانوادهها بروز پیدا میکند و در صورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ میکند و در این شرایط دشوار دیگر نمیتوان به راحتی مشکلات و آسیبها را کنترل کرد.
بی شک با انجام فرامین دینی اسلام در مورد خانواده و درنظر گرفتن آنها میتوان تا حد زیادی زمینه سلامت خانوادگی و سعادت و جاودانگی را برای خویش فراهم سازیم.
در 20 سپتامبر سال 1993، سازمان ملل، سال 1994 را سال جهانی خانواده و روز 15 مه (26 ارديبهشت) را روز جهانی خانواده نامید.
علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایههای آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.
خانواده به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیبهای اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیبها ابتدا در خانوادهها بروز پیدا میکند و در صورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ میکند و در این شرایط دشوار دیگر نمیتوان به راحتی مشکلات و آسیبها را کنترل کرد.بی شک با انجام فرامین دینی اسلام در مورد خانواده و درنظر گرفتن آنها تا حد زیادی زمینه سلامت خانوادگی و سعادت و جاودانگی را برای خویش فراهم سازیم.در دين مقدس اسلام و مكتب انسان سازش در مقايسه با اديان ديگر بيشترين عنايت، توجه، احترام، پاكي و تعالي خانواده را به اين نهاد مقدس داده شده است و بزرگانش آن را كانون تربيت و رحمت عنوان نمودند و سعادت و شقاوت جوامع بشري را وابسته به اين نهاد مي دانند و شقاوت جامعه بشري وابسته به تربيت صحيح آن خانواده است.
در دين اسلام هدف از تشكيل خانواده را تامين كردن نيازهاي معنوي، عاطفي، روحي، مادي، انسان براي رسيدن به آرامش و سكون مي دانند كه دستيابي به اين اهداف، نيازمند توجه جدي به خانواده و پياده كردن قوانين مربوط به آن است كه با رعايت هر يك از اين وظايف محيط خانواده، محيطي پر بار و سالم و رو به ترقي خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب ، مي فرمايند: زنده نگه داشتن ياد حادثه شهادت دانش آموز بسيجي ، شهيد فهميده از اصالت هاي دفاع مقدس مي باشد .مقام معظم رهبري درديدار با خانواده او در رابطه با فداکاري و شجاعت او فرمودند: بروز چنين حوادثي که از تربيت صحيح واصالت هاي خانوادگي است ، صرفا درمحيط هاي اسلامي جلوه گري و نور افشاني مي کند.
نوجواني جبهه ها را درك كرد
بازي پس كوچه ها را ترك كرد
رفت تا خط مقدم تا خدا
رفت تا معنا كند آيينه را
صورتش را با چفيه بسته بود
عزم او انگيزه اي پيوسته بود
مادر پيرش پر از دلواپسي
پشت پايش نور مي ريزد بسي
«دست حق پشت و پناهت اي پسر
دين و ايمان تكيه گاهت اي پسر»
آن بسيجي نبض فردا را گرفت
نبض فردايي فريبا را گرفت
رفت تا در جبهه ها زيبا شود
نيمه گم گشته اش پيدا شود
خاك ايران را حمايت مي نمود
خونفشاني را روايت مي نمود
مباهله در لغت به معنای یکدیگر را لعنت و نفرین کردن است. در روز مباهله بنا براین بود که مسلمانان و مسیحیان نجران یکدیگر را نفرین کنند، تا خدا آن طرف که دروغگوست، عذاب کند.∗ از ۵۱ طریق روایت شده است و شیعه و سنی متفقند که محمد پیامبر اسلام، علی، فاطمه، حسن و حسین را با خود به میعادگاه برد و مسیحیان نیز وقتی دیدند وی به قدری مطمئن است که تنها نزدیکترین خویشانش را با خود آورده، بیمناک شدند و پذیرفتند که جزیه بپردازند.
علامه طباطبایی میگوید:
رسول خدا در مقام امتثال این فرمان از «انفسنا» به غیر از علی و از «نسائنا» بجز فاطمه سلاماللّهعلیها و از «ابنائنا» بجز حسنین (ع) را نیاورد، معلوم میشود برای کلمه اول بجز علی و برای کلمه دوم بجز فاطمه سلاماللّهعلیها و از سوم بجز حسنین (ع) مصداق نیافت و کانه منظور از «ابناء» و «نساء» و «انفس» همان اهل بیت رسول خدا بوده، همچنانکه در بعضی روایات به این معنا تصریح شده، بعد از آنکه رسول خدا نامبردگان را با خود آورد عرضه داشت: «بارالها ایناناند اهل بیت من»، چون این عبارت میفهماند پروردگارا من بهجز اینان کسی را نیافتم تا برای مباهله دعوت کنم.»
ذکر این رویداد در کتب اهل سنت به نقل از شیعیان
قاضى نور الله شوشترى مى گويد:
مفسران دراين مسئله اتفاق نظر دارند كه ابناءنا در آيه فوق اشاره به حسن و حسين (عليهماالسلام) و نساءنا اشاره به فاطمه (عليهاالسلام) و انفسنا اشاره به على (عليهالسلام) است.در پاورقى كتاب مزبور در حدود شصت نفر از بزرگان اهل سنت ذكر شده اند كه تصريح نموده اند آيه مباهله درباره اهل بيت (عليهمالسلام) نازل شده است و نام آنها و مشخصات كتب آنها را از صفحه ۴۶ تا ۷۶ مشروحاً آورده است.منبع: طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳ ص ۳۷۵
رویداد مباهله
پیامبر اسلام در سال دهم هجرت نامهای به اسقف نجران نوشت و طی آن مسیحیان نجران را به دین اسلام دعوت کرد. نمایندگان پیامبر اسلام، عتبة بن غزوان و عبدالله بن ابیامیة و الهدیر بن عبدالله و صهیب بن سنان، نامه را به اسقف مسیحیان نجران رساندند. وی پس از خواندن نامه، شورایی مرکب از شخصیتهای مذهبی و غیرمذهبی تشکیل داد که وارد مدینه شوند و از نزدیک با پیامبر دیدار کنند و دلایل نبوت ایشان را مورد بررسی قرار دهند.
هیئت مسیحیان نجران متشکل از ۴۰ یا ۶۰ یا ۷۰ نفر به مدینه رفتند که بزرگان این هیئت را چنین نام بردهاند: ابوحارثة بن علقمة که اسقف اعظم اهالی نجران بود و عاقب که اسم او عبدالمسیح بود و سید که اسم او ایهم بود. نمایندگان نجران پس از دیدار با پیامبر با او به مباحثه و تبادل نظرات و افکار پرداختند و در مورد مسیح و مریم و خدا به گفتگو نشستند، که در نهایت آنان به پیامبر گفتند: «گفتگوهای شما ما را قانع نمیکند». در این هنگام جبرئیل آیه مباهله را آورد و پیامبر را مأمور کرد تا با کسانی که با او مجادله میکنند به مباهله برخیزد. آن آیه (آیه ۶۱ سوره آل عمران) چنین است:
:به آنها (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت مینماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را، آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم.
نمایندگان نجران از پیامبر وقت خواستند و قرار شد فردای آن روز به مباهله بروند. پیامبر و نمایندگان نجران، توافق کردند که مراسم مباهله در نقطهای خارج از شهر مدینه، در دامنه صحرا انجام بگیرد.
اسقف مسیحی به نمایندگان نجران گفته بود در مراسم مباهله نگاه کنید، اگر محمد با فرزندان و خانواده اش برای مباهله آمد، از مباهله با او بترسید و اگر با یارانش آمد با او مباهله کنید. پیامبر اسلام به همراه علی، حسن و حسین و فاطمه به سمت صحرا رفت. با دیدن این صحنه مسیحیان از انجام مباهله خودداری کردند.
هجرت پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مكه معظمه نقطه عطفي در تاريخ اسلام به شمار مي آيد و بعد از اين هجرت، حضرت سه بار به مكه سفر كرده اند.
بار اول در سال هشتم پس از صلح حديبيه به عنوان عمره وارد مكه شدند و طبق قراردادي كه با مشركين بسته بودند فوراً بازگشتند.
بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مكه وارد اين شهر شدند، و پس از پايان برنامه ها و برچيدن بساط كفر و شرك و بت پرستي به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مكه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدينه بازگشتند.
سومين و آخرين بار بعد از هجرت كه پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم وارد مكه شدند در سال دهم هجري بعنوان حجه الوداع بود كه حضرت براي اولين بار به طور رسمي اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امكان حاضر شوند.
در اين سفر دو مقصد اساسي در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حكم مهم از قوانين اسلام كه هنوز براي مردم به طور كامل و رسمي تبيين نشده بود: يكي حج، و ديگري مسئله خلافت و ولايت و جانشيني بعد از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم.
________________________________________
آغاز سفر حج
پس از اعلان عمومي، مهاجرين و انصار و قبايل اطراف مدينه و مكه و حتي بلاد يمن و غير آن بسوي مكه سرازير شدند تا جزئيات احكام حج را شخصاً از پيامبرشان بياموزند و در اولين سفر رسمي حضرت، به عنوان حج شركت داشته باشند. اضافه بر آنكه حضرت اشاراتي فرموده بودند كه امسال سال آخر عمر من است و اين مي توانست باعث شركت همه جانبه مردم باشد.
جمعيتي حدود يكصد و بيست هزار نفر (گاهي بيشتر از آن را هم نقل كرده اند) در مراسم حج شركت كردند كه فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدينه به همراه حضرت حركت كرده بودند، بطوريكه لبيك گويان از مدينه تا مكه متصل بودند.
حضرت چند روز به ماه ذي الحجه مانده از مدينه خارج شدند و بعد از ده روز طي مسافت در روز سه شنبه پنجم ذي الحجه وارد مكه شدند.
اميرالمومنين عليه السلام هم كه قبلاً از طرف حضرت به يمن و نجران براي دعوت به اسلام و جمع آوري خمس و زكات و جزيه رفته بودند به همراه عده اي در حدود دوازده هزار نفر از اهل يمن براي ايام حج به مكه رسيدند.
با رسيدن ايام حج در روز نهم ذي الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را يكي پس از ديگري انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را براي مردم بيان فرمودند.
عید غدیر، یك عید اصیل و بزرگ اسلامی است. مسلمانان شیعه روزهجدهم ذی الحجه را به مناسبت معرفی امام علی (ع) به عنوان جانشین حضرت محمد (ص) این روز بزرگ را جشن می گیرند. حال و هوای حاكم بر جشن عید غدیر خم هم چون سایر عیدهای مذهبی در ایران است و شادی آمیخته با آرامش روحانی از ویژگی های اساسی آن است. جشن عید غدیرخم در ایران تعطیل رسمی است و در تمام مناطق با توجه به این كه ایران از قوم های مختلف تشكیل شده است, با شیوه های خاص محلی اجرا می شوند. به طور كلی در مساجد مراسم جشن مذهبی با خواندن اشعارزیبا و مداحی اهل بیت انجام می گیرد و مردم به نیت احترام به ائمه, به دیدن سادات نزدیك و آشنا می روند و از آن ها عیدی به رسم تبرك دریافت می كنند.
تقدیم به مولا علی (ع)
خوشا هر روز میلاد تو باشد
زمین تا آسمان شاد تو باشد
ضریحت نور می پاشد به هر سو
خوشا خورشید همزاد تو باشد
تسلای قلوب شیعیانی
جهان مرهون شمشاد تو باشد
طنین عشق می پیچد به هر چاه
خوشا در چاه فریاد تو باشد
تو عشقی یا که شیرینی که هستی
خوشا هر دل که فرهاد تو باشد
به هر دشتی که سرخی موج می زد
نشان از فصل میعاد تو باشد
کلام حق پرستی هم علی جان
نشان از مشی آزاد تو باشد
علی جان، جان ناقابل فدایت
که این جان از خداداد تو باشد
مرا از مال دنیا چیست باقی ؟
همین بس این دلم یاد تو باشد
دلم را یا علی جان باز دریاب
گدای دست آباد تو باشد
شفیعم باش محشر یا علی جان
گذر از روی مرصاد تو باشد .
علی سرچشمه ای شد بر ولایت
زلالی پاک رودی وصل غایت
غدیر خم محمد (ص) دین خود را
کمالی داد با او بی نهایت .
دل در جوشش ناب عرفه، وضو مي گيرد و در صحراي تفتيده عرفات، جاري مي شود. آن جا كه ايوان هزار نقش خداشناسي است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بيقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضريح اجابت، تصوير مي دهد و اين صحراي عرفات است كه با كلمات روحبخش دعاي امام حسين (ع) و اشك عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش مي كند. اشك و زمزمه ما را نيز بپذير، اي خداي عرفه.
عرفات نام جايگاهي است كه حاجيان در روز عرفه (نهم ذي الحجه) در آنجا توقف مي كنند و به دعا و نيايش ميپردازند و پس از برگزاري نماز ظهر و عصر به مكه مکرمه باز ميگردند و وجه تسميه آنرا چنين گفتهاند كه جبرائيل عليه السلام هنگامي كه مناسك را به ابراهيم مي آموخت، چون به عرفه رسيد به او گفت �عرفت� و او پاسخ داد آري، لذا به اين نام خوانده شد.و نيز گفته اند سبب آن اين است كه مردم از اين جايگاه به گناه خود اعتراف ميكنند و بعضي آن را جهت تحمل صبر و رنجي ميدانند كه براي رسيدن به آن بايد متحمل شد. چرا كه يكي از معاني �عرف� صبر و شكيبايي و تحمل است.
نشسته بودم كه دوست آسماني من، جبرئيل، با شاخههاي سنبل و ميخك (قَرَنفُل) نزد من آمد و آنها را به من داد، من آن دو را گرفتم و بوييدم و گفتم: دسته گل به چه مناسبتي است؟ دوستم گفت: مگر خبر نداري ؟ خداوند حوران بهشت را امر فرموده که تمام فردوس را تزيين كنند، به بادهاي بهشتي هم دستور داده تا با بوي انواع عطر بوزند، و حورالعين را به خواندن سورههاي «طه» ، «ياسين» ، «شوري» و… امر فرمود، و به يک … .
جبرئيل هم ذوق زده و يك نفس، با آب و تاب مشغول تعريف بود اما من هنوز جوابم را نگرفته بودم . اين همه بريز و بپاش براي چه؟ مگر عروسيه؟! در اين فكرها بودم كه دوستم گفت: خدا به جارچي بهشت گفته كه جار بزند: اي پريان من! اي بهشتيان جمع شويد كه اينجا جشن عروسي است! فاطمه را عروس علي كردم
مولوی زادهٔ بلخیا وخش (شهری در افغانستان امروزی) بود و در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم میزیست. با آنکه آثار مولوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی پارسی زبانان بهرهٔ خود را از او بیشتر میدانند، چرا که حدود شصت تا هفت هزار بیت او فارسی است و خطبهها و نامهها و تقریرات (تعالیم او به شاگردانش که آن را ثبت کردند و به فارسی غیرادبی و روزانه است او نیز به فارسی میباشد. و تنها حدود هزار بیت عربی و کمتر از پنجاه بیت به زبانهای یونانی/ترکی (اغلب به طور ملمع در شعر فارسی) شعر دارد.
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است
و پسر مولانا نیز چندان بنا به اعتراف خودش در زبانهای ترکی/یونانی خوب روان نبوده است:
بگذر از گفت ترکی و رومی که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و تازی که در این دو همی خوش تازی
آثار مولانا به علاوه مناطق فارسیزبان، تاثیر فراوانی در هند و پاکستان و ترکیه و آسیایه میانه گذاشته است. آثار مولانا تأثیر فراوانی روی ادبیات و فرهنگ ترکی نیز داشتهاست. دلیل این امر این است که اکثر جانشینان مولوی در طریقهٔ تصوف مربوط به او از ناحیهٔ قونیه بودند و آرامگاه وی نیز در قونیه است.
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
برخی مولویشناسان (ازجمله عبدالحسین زرینکوب) برآناند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بودهاست. جلال الدین همایی در این رابطه به این بیت پسر مولانا (که پس از چند بیت عربی آن را سرود) اشاره میکند.
فارسی گو که جمله دریابند گرچه زین غافلاند و در خوابند
یک دسته کبوتر دل من نذر تو کرده است
با دفتری از شور غزل آبی یکدست
هر شب من و این پنجره با خواب غریبیم
آخر به خدا طاقتمان می رود از دست
صد بار به دنبال تو راهی شده ام، حیف
هر بار کسی مثل خودم راه مرا بست
من خسته ام از کوچه و پس کوچه این شهر
هر راه رسیدن به تو خوردست به بن بست
مجنون شده از تو غزل حضرت حافظ
هر مصرع سعدی شده از نام تو سرمست
آقا همه اشعار مرا دور بریزید
وقتی که در این شهرم و در من نفسی هست
پرستو علی عسگر نجاد