گفت و گو با مهناز افضلي كارگردان مستند «مادر زمين»
زنى علیه زباله ها
پروژه «کارستان» شامل شش مستند درباره کار و کارآفرینی است که از مدتی پیش در گروه هنر و تجربه اکران شده اند.«مادر زمين» عنوان مستندي است كه مهناز افضلي ساخته ؛ با او دربار اين فيلم ، چرايي دوري اش از بازيگري و چند نكته ديگر گپ زده ايم.
مادر زمین
هایده شیرزادی در حوزه زنان کارآفرین و حافظان محیطزیست ایران، نامی آشناست اما نه براي همه. پيش از ساخت «مادر زمين» او را مي شناختيد؟
از نزديك نمي شناختم،اما درباره ايشان جسته و گريخته شنيده بودم.
و وقتي پيشنهاد ساخت مستند زندگي خانم شيرازدي مطرح شد،چه پروسي طي شد تا فيلم به توليد برسد؟
خانم شيرزادى در وهله اول موافق ساخت فيلم نبود،اما با پيگيرى هاى خانم صابر (پژوهشگر پروژه)و خانم بنى اعتماد(مشاور پروژه) قبول كرد.بعد تحقيق از طرف بنياد كارافرينى شروع شد كه بسيار جامع و كامل بود و در اختيار ما قرار دادند،بعد از ان هم ما وارد پروسه تحقيق ميدانى براى نوشتن فيلمنامه شديم و فيلمنامه با مشاوره خانم بنى اعتماد و همراهى آقاى ميرطهماسب(تهيه كننده پروژه) شكل گرفت.
تعبير جالبي درباره «مادر زمين» به كار برده ايد كه بر اساس دغدغه ساخته شده نه سفارش. وجه دغدغه مندي تان به فعاليت خانم شيرزادي غالب بود يا شخص ايشان؟
وقتى از دغدغه صحبت مي كنيم، يعنى همه اينها.يعنى فعاليت خانم شيرزادى يعنى شخصيت خانم شيرزادى. و همه آن چيزهايي كه مربوط به يك كاراكتر است،نمي شود اين ها را از هم تفكيك كرد.
يكي از ويژگي هاي ممتاز «مادر زمين» از بين بردن فاصله است؛ يعني مخاطب خيلي زود با سوژه همراه مي شود و آرام آرام او را مي پذيرد. براي رسيدن به اين هدف پيش از ساخت مستند چه كرديد؟
همان كارى كه معمولاً همه مستند ساز ها انجام مي دهند،معاشرت و گفتگو و آشنايي با شخصيت، شايد بى نقاب بودن و اين كهخود خودتان باشيد.
وقتي اسم كار و كارآفريني مي آيد ذهن به سمت كليشه ها مي رود. دليل اصلي رويكرد بعضا شعاري مستندها و برنامه هاي تلويزيوني است. اين برداشت را قبول داريد؟
معمولاً همينطور است كه مي گوييد، اما خانم بنى اعتماد در اين باره و كل مجموعه «كارستان» تعبيرى بسيار دقيق و زيبا مطرح مي كنند،اين فيلم ها درباره ارزش افرينى است.
و شما چه كرديد كه «مادر زمين» به اين دام گرفتار نشود؟
قرار نبود فيلم آن طور ساخته شود،من آن شكل فيلم سازى را بلد نيستم،من اين شكل كار را بلدم .
تجربه «كارستان» نشان داد اگر بتوان به شكل اصولي سراغ مفهوم كار و كارآفريني رفت حتما نتيجه خوب حاصل مي شود. بنظر شما چنين كاركردي فقط از مستند برمي آيد يا فيلم هاي داستاني هم مي توانند تاثير گذار باشند؟
حتماً سينماى داستانى مي تواند تاثير گذار باشد اما همانطور كه گفتيد اگر به شكل اصولى سراغ موضوع بروند.
ديگر مستندهاي «كارستان» را ديده ايد؟
بله ديدم.
حالا كه فيلم ها را مي بينيد، احيانا نمي گوييد كاش فلان مستند را من مي ساختم؟
نه نگفتم براى اينكه آن ها فيلم هاى بسيار خوبى ساختند.
آن طور كه مجبتي ميرتهماسب گفته، قرار است «كارستان» ادامه يابد و 20 فيلم ديگر ساخته شود. به شما پيشنهاد نشده؟ اصلا مايل به همكاري هستيد؟
هنوز پيشنهاد نشده،ولى اگر پيشنهادكنند،بله حتماً و با كمال ميل قبول مي كنم.
يك نكته ژورناليتسي كشف كرديم. در ميان فيلم هاي پروژه «كارستان» ، مستند«مادر زمین» تاکنون در 5 جشنواره حضور داشته و در این زمنیه پیشتاز است: دومین جشنواره بینالمللی سلیمانیه، ششمین جشنواره فیلم سبز تهران،دومین جشنواره فیلم سلامت، ششمین جشنواره فیلم شهر و نخستین جشنواره ملی ایرانساخت.
نكته جالبي است،البته دو جايزه هم در همين جشنواره ها گرفته ودر فستيوال پراگ و تركيه هم قرار است كه نمايش داده بشود.
خانم افضلي، در كارنامه شما مستندهاي تكان دهنده اي مثل «كارت قرمز» ،«بدون شاهد» و «زنانه» ديده مي شود. تمايل تان به سمت آن فيلم هاست يا مستندهايي از جنس «مادر زمين»؟
در واقع براى من چنين تقسيم بندى وجود ندارد ؛ به هر حال موضوع «مادر زمين» هم به اندازه همان فيلم ها هشدار دهنده است،داستان زنى كه به مقابله با زباله برخاسته،ودر فكر نجات زمين است،به نظرم بسيار هيجان انگيز است.
ولي شهرت تان به عنوان مستندساز با «كارت قرمز»(درباره زندگي شهلا جاهد) فراگير شد.
بله،شايد،به هرحال خود ماجراى «كارت قرمز » موضوع فراگيرى داشت،درباره ماجرايي بود كه همه در باره اش شنيده و خوانده بودند.كه خوب البته همين موضوع كار را براى ساخت سخت تر كرده بود.
در غالب بحث و گفت و گوها از شما به عنوان مستندسازي ياد مي شود كه متخصص نمايش ملموس دنياي زنانه و احساسات آن ها است.مي خواهيد همين رويه را در انتخاب سوژه ادامه دهيد يا علاقمند به تكثر فعاليت تان هستيد؟
من خيلى قائل به اين نوع تقسيم بندى ها نيستم،يا حداقل خودم را اين طور نمي بينم.خيلى طبيعي است كه علاقه مند به تكثر باشم وميل به تجارب ديگرى هم داشته باشم.
به فكر كارگرداني فيلم يا سريال داستاني نيستيد؟
اگر پيش بيايد چرا كه نه،اما سينماى مستند براى من دل مشغولى و دغدغه است. چون در حوزه تفكر است و به نظرم زبان مدرن سينماست،مستند حتى زبان مدرن ادبيات است،الان در جهان كتاب هاى بيوگرافى فروش خيلى زيادى دارد و بيشتر خوانده مي شود.
دل تان براي بازيگري تنگ نشده؟ اين دوري خودخواسته است يا اگر نقش خوب پيشنهاد شود بازي مي كنيد؟
نقش هاى خوبى به من پيشنهاد شده در اين سال ها،در فيلم هاى بسيار مطرحى،اما در لحظه اي كه من درگير يك پروژه مستند بودم و ترجيحم ساخت فيلمم بوده .دلتنگى و پشيمانى انگار براى من تعريف نشده، چون درگير گذشته نمي شوم ،منظورم حسرت خوردن و پشيمان شدن است.
اين هم نكته جالبي است؛«سفر به هیدالو» آخرين بازي شما است كه متاسفانه در آستانه اكران به خاطر يك اتفاق فرامتن توقيف شد. هر چه هم مجتبي راعي اعتراض كرد فايده نداشت.