بدون شک یکی از پرسودترین حوزههای اقصاد امروز حوزه کشاورزی است که اگر این حوزه از قابلیتهای نوین صنعتی بهرهمند شود میتواند به توسعه پایدار کمک نماید.
تنوع محصول، گستره شبکه توزیع و زمینه های مختلفی که در حوزه کشاورزی وجود دارد می تواند مسیر را برای تحقق توسعه پایدار در کشور و توجه به معیارهای اقتصاد مقاومتی را هموار سازد. حوزه کشاورزی بخش مهمی از اقتصاد هر کشوری محسوب می شود به طوری که در دنیای امروزه این حوزه آنقدر دارای اهمیت است که کارشناسان متعددی برای بهتر شدن روند کاری آن همواره در تلاش هستند و سعی می کنند تا با استفاده از ابزار و امکانات نوین در آن روز به روز بر پویایی و توسعه این بخش بیفزایند. کشور ما با گستره جفرافیایی مناسب و بهره مندی از خاک حاصل خیز اگر تنها اندکی به ظرفیت های بلقوه بخش کشاورزی توجه نشان دهد علی رقم ایجاد اشتغال فزاینده که مد نظر اقصاد مقاوتی هم هست،
در این میان می توانیم نیم نگاهی به صادرات و ارزآوری در اقتصاد برای تحقق اقتصاد بومی و مقاومتی داشته باشد البته تحقق این امر الزاماتی دارد که هم توسعه موجب اتلاف منابع در دست رس نشود و هم تشویقی باشد برای فعالین حوزه کشاورزی در جهت تغییر روند کاری آن از سنتی به صنعتی بدان منظور که با بهره گیری از شیوه های نوین کشاورزی و استفاده از پتانسیل متخصصان داخلی کشاورزی و کشت محصولات را به سمت تولید انبوه با کم ترین اتلاف انرژی سوق دهیم.
با توجه به قابلیتهای صنعت کشاورزی در کشور ما و تنوع محصولات برخی از فراوردههای این صنعت در داخل به دلیل عدم توجه به مقوله برندسازی آنطور که باید سودآور باشند، نیستند چراکه برخی از کشورها محصولات کشاورزی ما را خریداری و بستهبندی آن را تغییر و با بهرهگیری از شیوههای تبلیغاتی خاص، سودهای کلانی را کسب میکنند.
وقتی از لزوم توجه به معیارهای نوین در این حوزه صحبت به میان می آید بدان منظور است که با توجه به جمعیت روبه رشد جهان و تأمین امیت غذایی آنها، قطعأ باید فضای رقابتی شکل بگیرد که تحقق این امر با معیارهای سنتی کشت محصول محقق نمی شود و لازمه آن قرار گرفتن در مسیر صنعتی شدن این حوزه است. اما اینکه رسیدن به کشاورزی صنعتی و بهره مندی از ظرفیت های آن در تحقق توسعه پایدار چه الزاماتی را دارد بحث امروز ماست که در ادامه می خوانید.
خروج کشاورزی از روش های سنتی لازمه اقتصاد امروز
کشور ما با بهره مندی از تمدن غنی و شرایط محیطی همواره در طول تاریخ خواستگاه حیات بسیاری از اقوام و ادیان مختلف بوده است بطوری که بسیاری از قوم ها ، سرزمین ما برای ادامه حیات خود برگزیده اند و شغل غالب آنها نیز کشاورزی بوده است. بر اساس آنچه که در تاریخ بشری نوشته شده مردمان ایران جزو اولین افرادی بودند که از قابلیت های کشاورزی برای ادامه روند زندگی خود بهره برده اند اما این بخش در طول هزاران سال فعالیت دستخوش حوادث طبیعی و حتی سیاسی نیز شده است و در دنیای امروز هم آنطور که باید مورد توجه قرار گیرد، قرار نگرفته است.
بر اساس بررسی های صورت گرفته حدود یک سوم از خاک کشور ما دارای قابلیت کشاورزی است اما وجود برخی از موانع همچون توزیع نامناسب آب، برداشت غیر اصولی از منابع آبی ، عدم توجه به استفاده از شیوه های نوین صنعتی در این حوزه و … موجب شده تنها حدود 13 درصد از ظرفیت زمین های حاصل خیز زیر بار کشت محصول رفته و مابقی تقریبأ رها شده است. دنیای اقتصادی امروز با ایجاد قابلیت های گسترده در تمامی حوزه های صنعتی از جمله بخش کشاورزی همواره به دنبال توسعه پایدار بوده و تبدیل به بازار رقابتی شده است لذا اگر رسیدن به اهداف توسعه ای مد نظر است باید تغییر در شیوه های استفاده از منابع حاصل شود تا به مرحله نوگرایی در همه حوزه از جمله صنعت کشاورزی برسیم.
طبیعتأ برای آنکه حوزه کشاورزی را به سمت صنعتی شدن سوق دهیم نیازمند به سرمایه گذاری و استفاده از اصول پژوهشی نوین در آن هستیم. برای توسعه آن در نظر گرفتن وام های کم بهره می تواند به عنوان مشوقی باشد تا بسیاری از فارق التحصیلان حوزه کشاورزی به جای اشتغال در حوزه های دیگر با استفاد از تخصص خود به کشاورزی پر سود با کمترین اتلاف انرژی روی آورند لذا صنعتی شدن صرف نباید مد نظر باشد و اینجاست که بحث سلامت محصولات و کشاورزی اورگانیک نیز به میان می آید و که این امر باید در کنار کشاورزی صنعتی شکل بگیرد و توجه به آن نیز از اصول مهم محسوب می شود.
کشاورزی صنعتی ارزآوری برای اقتصاد یا زمینهای برای خروج ارز؟
اگرچه در کشور ما به طور میانگین بیش از 110 میلیون تن انواع محصولات کشاورزی در طول یکسال فعالیت این حوزه تولید می شود و ارزش صادراتی آن به رقمی بالغ بر 5 الی 6 میلیارد دلار نیز می رسد اما با توجه به ظرفیت های موجود این صنعت و گستره مناسب آن در کشور هنوز با معیارها فاصله زیادی داریم چرا که بر اساس آمارهای رسمی ارزش واردات محصولات کشاورزی در برخی از سالها حتی دو برابر ارزش صادرات محصولات آن بوده است که این امر نیازمند ایجاد تدابیر ویژه ای است. پدیده قاچاق که تقریبأ در همه حوزه های صنعتی وجود دارد، گریبان گیر این حوزه هم هست لذا معیارهای کنترل مرزی برای جلوگیری از ورود یا خروج بدون مجوز محصولات کشاورزی که هر دوی آنها به زیان صنعت کشاورزی و اشتغال آن خواهد بود باید مد نظر قرار بگیرد تا شاهد پویایی بیشتر آن باشیم. البته خوشبختانه با تدابیر در نظر گرفته شده در این حوزه در دولت یازدهم توجه به تولید در بخش کشاورزی با نگاه ویژه تری نگریسته شد و هم چنین ارزش ارزی واردات محصولات این بخش کاهش یافت که ادامه این دیدگاه می تواند توسعه پایداری در حوزه کشاورزی صنعتی ایجاد کند.
سیر تحول صنعت کشاورزی با بِرندسازی
با توجه به قابلیت های صنعت کشاورزی در کشور ما و تنوع محصولات برخی از فراورده های این صنعت در داخل به دلیل عدم توجه به مقوله برندسازی آنطور که باید سود آور باشند، نیستند چراکه برخی از کشورها محصولات کشاورزی ما را خریداری و بسته بندی آن را تغییر و با بهره گیری از شیوه های تبلیغاتی محصول کشور ما را با نام و برند خاص خود عرضه می کنند و سودهای کلانی را بدست می آورند. اگر صنعت کشاورزی نگاهی به برند سازی داشته باشد می تواند با صرف هزینه ای نه چندان زیاد ظرفیت های بالایی را برای دست یابی به سود مناسب ایجاد کند. در کشور ما محصولات خاصی از جمله زعفران، پسته و … قابلیت زیادی برای کشت دارند که البته تولیدات آن ها نیز کم نیست اما شاید در نقاط مختلف دنیا این محصول را به نام برندهای ایرانی نشناسند لذا باید چاره ای برای آن اندیشیده شود.