رکورد جدید طلاق!
قدیمی ترها روش های بهتری برای زندگی بلد بودند اما برای نسل جدید رشد تکنولوژی و شهر نشینی نتوانسته ارمغانی چون گذشته در جهت زندگی آرام و صمیمی به ارمغان بیاورد. در واقع هنوزهم دود از کنده بلند می شود.
قدیمی ترها روش های بهتری برای زندگی بلد بودند اما برای نسل جدید رشد تکنولوژی و شهر نشینی نتوانسته ارمغانی چون گذشته در جهت زندگی آرام و صمیمی به ارمغان بیاورد. در واقع هنوزهم دود از کنده بلند می شود. زندگی پر انرژی جوان های امروز وام دار ریش سفید ها است والا کلاهشان پس معرکه است!
هر چه از ارزش ها و فرهنگ اصیل گذشتگان بیشتر در حال فاصله گرفتن هستیم مشی و روش زندگی کردن آنها را در زندگی مدرن گم می کنیم بیشتر گره به زندگی هایمان می افتد.
آمارهای جدید ازدواج و طلاق زیبنده این جامعه نیست و باید همه ارکان جامعه از خانواده ها و بزرگترها تا نهادهای مسئول هر کس به اندازه سهم خود در حفظ خانواده ایرانی و ارتقای آن گام برداریم.
قدیمی ترها هر چه خراب میشد را دور نمی انداختند اهل ساختن و درست کردن بودند برای همین عشق های آنها رنگ و بوی بهتر و بادوام تری داشت با گذشت زمان بر آن افزوده و به نسل های بعد منتقل میشد اما گویا جدیدترها قرار نیست به این سبک و سیاق باقی بمانند آن ها چیزی که خراب می شود را دور می اندازند گویا یک موی پدران و مادران در تن آنها نیست، هر چه قدیمی ترها زندگی خود را با آن قوام می دادند و پایدار می ساختند امروزی ها بالعکس عمل می کنند.
آمار های چند سال اخیر پیرامون طلاق و ازدواج با گذشت زمان به ویژه در کلان شهرها رو به وخامت می گذارد. طلاق هر روز غول بی شاخ و دم تری می شود، رشد می کند و ازدواج چون مرغی بی بال و پر می گردد. از طرفی سن ازدواج بالا رفته و از طرف دیگر خرج آن سر به فلک می کشد، همچنین این مسائل باعث شده است تا ناهنجاری ها هم رو به افزایش باشند تا جایی که مسئله ای چون دوستی های خیابانی و ازدواج سفید موجب نگرانی و دغدغه نهادهای مسئول شده است.
میانگین سن ازدواج طبق آمار در پسران به 27-29 سال و در دختران به 23-25سال رسیده است که آمار ازدواج و طلاق در پی این میانگین حالت خاص تر به خود گرفته است، طی دو دهه اخیر اگرچه نرخ رشد ازدواج با تلاطم های فراوانی روبرو بوده است، اما تا سال ۱۳۸۹ از روند رو به رشد مثبت برخوردار بوده است. از سال ۸۹ این روند، نزولی شده و از سال ۹۱ شیب منفی آن شتاب بیشتری گرفته است. به نحوی که تعداد ۸۹۱ هزار واقعه ازدواج در سال ۸۹ به عدد ۷۲۴ هزار واقعه در سال ۹۳ کاهش یافته است در مقابل طی دو دهه اخیر نرخ رشد طلاق همواره مثبت بوده است و شیب نسبتا تندی را تجربه کرده است. به نحوی که تعداد ۳۷ هزار واقعه طلاق در سال ۷۵ به عدد ۱۶۳ هزار واقعه در سال ۹۳ (بیش از چهار برابر) افزایش یافته است.( فروپاشی یک خانواده ایرانی در هر سه دقیقه، مهر،۲۱ دی ۱۳۹۴)
اما طبق آخرین اخبار و بررسی ای که پیرامون وضعیت خانواده ها در 20 سال اخیر توسط خبرگزاری مهر انجام گرفته است می توان گفت متاسفانه در هر سه دقیقه شاهد فروپاشی یک خانواده ایرانی هستیم.
وقتی در علل طلاق ها که بارها مورد اشاره آمار و همچنین روانشناسان قرار گرفته است بررسی می کنیم علل مشترک و دارای فراوانی وجود دارد از جمله دخالت خانواده ها، عدم تفاهم و شناخت درست از همدیگر، مسائل و مشکلات مالی، اعتیاد و مسائل جنسی.
آگاهی بخشی و فرهنگ سازی که در این سالها به نحوهای مختلف برای جوانان مانند مشاوره های پیش ازدواج و کلاس های آموزشی شکل گرفته است موثر بوده و باید آن را جدی گرفت و در کنار آن به نهادینه کردن آموزش ها که بیشترین بار آن بر دوش پدر و مادر ها اهتمام ورزید
جالب است که بروز و ظهور این عوامل در خانواده ها و خلل در تداوم آنها همزمان با رشد شهر نشینی و فرهنگ شهری، نه در جامعه اروپایی و آمریکایی که در جامعه ی ایرانی که از نظر فرهنگی دارای ریشه های عمیق وغنی و مودب به آداب اسلامی است، پدیدار گشته است. عدم سازش به خاطر مشکلات مالی، مسائل جنسی یا حتی خیانت! نه مطابق با سنت مادر و پدر های ما است و نه با توجه به سبک زندگی توصیه شده در آیات و روایات قابل تحلیل است. زندگی که بر اساس توصیه های اسلامی و مشی قدیمی تر ها شکل گرفته و ساخته شود چنین ضعف هایی در آن ورود پیدا نمی کند و در صورت بروز و ظهور نیز به راحتی رفع و جای آن با محبت و آرامش پر می شود.
و حال سوال اینجاست که کجای کار می لنگد که با چنین پیشینه و منابعی برای زندگی بهترباید شاهد آماری چون فرو پاشی یک خانواده در هر سه دقیقه باشیم. باید خانواده ها در تربیت خود عشق ورزیدن و مدارا؛ نهاد های آموزشی همسرداری وآموزش های جنسی و رسانه ها و مبلغان هم کاربردی کردن این موارد را در جهت به کارگیری در زندگی و فرهنگ سازی آن و همچنین شناخت موثر از این عوامل را پیگیری کنند.
طبق آمار طی ۱۰ سال گذشته همواره درصد طلاق های ثبت شده در خانواده های نوپا (زیر ۴ سال) رو به کاهش بوده است. این نشان می دهد که آگاهی بخشی و فرهنگ سازی که در این سالها به نحوه های مختلف برای جوانان مانند مشاوره های پیش ازدواج و کلاس های آموزشی شکل گرفته است موثر بوده و باید آن را جدی گرفت و در کنار آن به نهادینه کردن آموزش ها که بیشترین بار آن بر دوش پدر و مادر ها اهتمام ورزید. شناخت قواعد زندگی و همسر داری و چگونگی مدارا در مشکلات مهمترین عوامل در این زمینه هستند که به قوام خانواده ها کمک خواهند کرد. نهاد خانواده در تمامی جوامع یک نقطه قوت است که جامعه ایرانی در داشتن آن کارنامه ای مثبت و درخشنده دارد اما آمارهای جدید ازدواج و طلاق زیبنده این جامعه نیست و باید همه ارکان جامعه از خانواده ها و بزرگترها تا نهادهای مسئول هر کس به اندازه سهم خود در حفظ خانواده ایرانی و ارتقای آن گام برداریم.
صحیح است خیلی از عوامل برای افزایش طلاق دست به دست هم داده است.