یکی از مسائل اخلاقی که در نزد حکما و اهل معرفت در تمامی فرهنگ های مختلف مطرح است مسئله سکوت است. سکوت چیست؟ چرا باید سکوت کرد؟ کجا باید سکوت کرد؟ کجا نباید سکوت کرد؟
در فرهنگ اسلام از سکوت با عنوان «صَمْت» (لغتنامه دهخدا، صمت: [ص َ] خاموش بودن.) یاد می شود و به معنای کم صحبت کردن است.
“صحبت نکردن” در برخی از مواقع درست و توصیه شده است اما در برخی مواقع سکوت کردن صحیح نیست. برای اینکه بدانیم در کجا سکوت درست است باید دید برای چه ما سکوت می کنیم؟!
>بزرگان علت سکوت را درک حق و عمل به حق می دانند: «اكثر صمتك یتوفر فكرك و یستنر قلبك و یسلم الناس من یدك» بسیار خاموشى برگزین تا فكرت زیاد شود، و عقلت نورانى گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند. حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که عافیت در آن زمان ده جزء است؛ نه جزء آن در کناره گیری از مردم و یک جزء آن در سکوت است.(انوارالبهیه ( شیخ عباس قمی ره ) صفحه 237)
امام صادق علیه السلام در حدیثى مى فرماید: «ان الصوم لیس من الطعام و الشراب وحده ان مریم قالت انى نذرت للرحمان صوما اى صمتا فاحفظوا السنتكم و غضوا ابصاركم … ; روزه تنها از غذا و نوشیدنی ها نیست (مگر نمى بیند كه) مریم گفت: من براى خداوند رحمان روزهاى نذر كرده ام; یعنى، سكوت را، بنابراین هنگامى كه روزه هستید زبان هاى خود را حفظ كنید و چشمان خود را (از گناه) ببندید!»
در روایتی دیگر جناب عبدالعظیم حسنی روایت شده که حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: ای عبدالعظیم سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو راهی برای شیطان در خود باز نگذارند و او را به خود راه ندهند و به دوستان من امر کن که در سخن راستگو باشند و اداء امانت کنند و سکوت نمایند و جدال بی مورد و بی جهت را ترک گویند و به یکدیگر رو آورند و به دیدار یکدیگر بروند زیرا این کار وسیله تقرب و نزدیک شدن به من است و خود را به طعن زدن بر یکدیگر و تولید اختلاف مشغول نکنند ، زیرا من سوگند یاد کرده و بر خود لازم نموده ام که هرکس چنین کند و یکی از دوستان مرا خشمناک سازد، از خدا بخواهم او را در دنیا به سخت ترین عذاب ها معذب گرداند و در آخرت از زیانکاران باشد.(همان)
از این روایات به خوبى استفاده مى شود كه رابطه دقیق میان بارور شدن فكر و اندیشه، با سكوت وجود دارد; دلیل آن هم روشن است، زیرا قسمت مهمى از نیروهاى فكرى انسان در فضول كلام و سخنان بیهوده از میان مى رود; هنگامى كه انسان سكوت را پیشه مى كند، این نیروها متمركز مى گردد، فكر و اندیشه را به كار مى اندازد و ابواب حكمت را به روى انسان مى گشاید; به همی ن دلیل، مردم سخن گفتن بسیار را دلیل كم عقلى مى شمرند و افراد كم عقل سخنان بیهوده بسیار مى گویند. اما آنچه در بالا درباره اهمیت سكوت و آثار سازنده و مثبت آن در تعمیق تفكر آدمى و جلوگیرى از اشتباهات و مصون ماندن از انواع گناهان و حفظ شخصیت و ابهت و وقار، و عدم نیاز به عذر خواهى هاى مكرر و مانند آن آمد، به این معنى نیست كه سخن گفتن همه جا نكوهیده و مذموم باشد، و انسان از همه چیز لب فرو بندد، چرا كه این خود آفت بزرگ دیگرى است.
برخی زمان هم انسان با سکوت حق را از بین میبرد و یا با نگفتن حرف حق بالاتری را می پوشان که در این صورت این سکوت برخلاف غایت خود است بهمین خاطر در اسلام بر خلاف ادیان و عرفان های گذشته نمی توان روزه سکوت گرفت در حدیثى از امام سجاد، على بن الحسین علیهما السلام مى خوانیم: «وصوم الصمت حرام; روزه سكوت حرام است!» زیرا برخی برای فرار از عمل حق و حق گفتن به بهانه روزه سکوت حق را کتمان می کردند.(مستند الشیعة، ج 10، ص 510)
یك بیان نورانی از حضرت امیر (سلام الله علیه) رسیده است كه «لَا خَیْرَ فِی الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لَا خَیْرَ فِی الْقَوْلِ بِالْجَهْل» (نهج البلاغة (للصبحی صالح), حکمت 182)؛ همان طوری كه گفتار جاهلانه نارواست، سكوت از حكمت و نصیحت و به جا هم نارواست؛ این در مراحل ابتدایی است. امّا وقتی انسان به مقام والا بار یافت، جز «صَمْت» و سكوتِ محض هیچ چیزی كارآمد نیست؛ انسان نه با خود مجاز است سخن بگوید و نه با غیر خود! چون در آن مرحله نه خود را می بیند و نه غیر خدا را!
بزرگان علت سکوت را درک حق و عمل به حق می دانند: «اكثر صمتك یتوفر فكرك و یستنر قلبك و یسلم الناس من یدك» بسیار خاموشى برگزین تا فكرت زیاد شود، و عقلت نورانى گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند. حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که عافیت در آن زمان ده جزء است؛ نه جزء آن در کناره گیری از مردم و یک جزء آن در سکوت است
یکی از راه ها و زمان تمرین برای سکوت و صمت در ایام ماه مبارک رمضان و لحظات روزه داری است. در اسلام روزه داری بر سه مرتبه است؛
قسم اول روزه عامی است که در آن روزه دار صرفاً از خوردن و آشامیدن پرهیز می کند می توان این روزه را صرفاً روزه فقهی دانست زیرا که در این قسم روزه درست است ولی احتمال دارد به خاطر غیبت و دروغ و … مورد قبول حضرت حق قرار نگیرد.
قسم دوم روزه خاص است که علاوه بر نخوردن و نیاشامیدن و پرهیز از دیگر احکام مبطل روزه فرد صائم از رذایل اخلاقی نیز پرهیز می کند.
قسم سوم روزه اخص یا روزه کامل در اسلام است که علاوه بر دو مرتبه قبلی در این مرتبه روزه دار تمام شرایط روزه را اعم از ظاهری و باطنی را دارا می باشد. در این قسم روزه دار جز حق نه می گوید و نه می شنود و نگاه می کند صائم کامل هنگام روزه گرفتن زبان خود را از آلودگى به گناه و سخنان باطل حفظ كند همان گونه كه چشم و گوش را باید از آلودگى به گناه محافظت كرد.
امام صادق علیه السلام در حدیثى مى فرماید: «ان الصوم لیس من الطعام و الشراب وحده ان مریم قالت انى نذرت للرحمان صوما اى صمتا فاحفظوا السنتكم و غضوا ابصاركم … ; روزه تنها از غذا و نوشیدنی ها نیست (مگر نمى بیند كه) مریم گفت: من براى خداوند رحمان روزه اى نذر كرده ام; یعنى، سكوت را، بنابراین هنگامى كه روزه هستید زبان هاى خود را حفظ كنید و چشمان خود را (از گناه) ببندید!» (وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، ، ج 10، ص 523، باب 5 «تحریم صوم الصمت و …»)