به راستی برای بهبود وضعیت نامناسب پژوهش در کشور چه باید کرد؟ راه کارهای مناسب برای خروج از وضعیت رکود پژوهش در کشور چیست؟ بسیاری از صاحب نظران، مشارکت بخش های صنعت و کشاورزی در فعالیت های پژوهشی، توجه به پژوهش های گروهی و برطرف ساختن موانع دست و پاگیر اداری را در بخش های پژوهشی، از راه کارهای مؤثر در تحول این بخش می دانند. در حال حاضر، محدودیت ارتباط بخش های صنعت و مراکز علمی، از مشکلات انجام فعالیت های پژوهشی در کشور است. به اعتقاد کارشناسان، باید ارتباط میان این نهادها تقویت شود تا در انجام طرح های تحقیقاتی، علمی و پژوهشی، از توانایی ها و امکانات یکدیگر سود جویند. بسیاری بر این باورند که برای خروج فعالیت های پژوهشی کشور از وضعیت موجود، امر تحقیقات باید به بخش های خصوصی واگذار شود تا هزینه های مورد نیاز برای کارهای تحقیقاتی تأمین گردد. هزینه های بالای امور پژوهشی در کشور و دولتی شدن پژوهش، می تواند ضربه بزرگی به فعالیت های علمی و تحقیقی وارد سازد. در حال حاضر، در بسیاری از کشورهای دنیا و در بسیاری از دانشگاه های کشورهای صنعتی، از راه انجام کارهای تحقیقاتی، درآمدهای فراوانی به دست می آید. ایجاد فضای اعتماد و مشارکت میان اقتصاد و دانشگاه، امری مهم در مسیر رونق امور پژوهشی و تحقیقی است؛ چرا که بزرگ ترین عامل ضعف پژوهش در کشور، وصل نبودن آن به بازار است.
مدیریت علمی؛ عامل ارتقای بخش پژوهش
در کشورهای توسعه نیافته، ضعف در مدیریت سازمان ها و نهادهای دولتی و مدیریت مراکز علمی و تحقیقاتی و نیز ناتوانی در جذب افراد متخصص که در خارج از کشور پرورش یافته اند، از مهم ترین عوامل ضعف قوای پژوهشی کشور است. نبود مدیریت قوی و توان مند در نهادهایی که عهده دار پژوهش هستند، مهم ترین مانع پیشرفت و توسعه در کشورهای جهان سوم از نظر علمی و تحقیقاتی به شمار می آید. با دست یابی به مدیریت علمی که بر نظامی منطقی و اصولی استوار است، مشکلات را می توان کاهش داد. مدیریت علمی بدان معنا نیست که ما بهترین دانشمندان را به سطح مدیریت در بخش های اساسی منتقل کنیم. برای مدیریت علمی در یک مرکز پژوهشی، نیازمند فرد یا افرادی هستیم که افزون بر داشتن بینش قوی از وضعیت کشور، درک درستی از پژوهش و تحقیقات در حال اجرا در جهان کنونی داشته باشند.