درباره فیلم «مَلی و راه های نرفته اش» که این روزها بر پرده سینماست و برای احقاق حقوق زنان آنقدر گرفتار اغراق و شعارزدگی شده است که بیشتر احساسات هیجانی و ترحم را می طلبد، بدون اینکه از این حق طلبی حس خوشایندی دریافت شود.
مَلی و راه های نرفته اش
جنس فیلمسازی تهمینه میلانی آنقدر رنگ بوی زنانه دارد که گاهی گرایشهای فمینیستی اش سنگینی می کند. میلانی وقتی «بچه های طلاق» و «دو زن» را ساخت تجربه های نسبتا جدیدی رقم زد که کمتر در سینما دیده بودیم برای همین مورد توجه قرار گرفت و با وجود نقدهایی که وجود داشت بخصوص در مورد «دو زن» اما نگاهی آسیب شناسانه داشت که خیلی گرفتار اغراق نبود.
به مرور اما در بسیاری از کارهای او زنان به قشر مظلوم و ضعیف جامعه تبدیل شدند. داستان هایی که میلانی سراغشان می رود در پی احقاق حقوق از دست رفته زنانی است که محکوم به تحمل سختی ها هستند و در مقابل شان مردانی زورگو قرار دارند که قطعا در هر شرایطی در حق زنان ظلم می کنند؛ تلاشی که در فیلم «ملی و راه های نرفته اش» به قدری غلو شده نمایش داده می شود که نه تنها حس خوب زنانه برای این حمایت منتقل نمی کند بلکه در صحنه های زیادی زنان را به شخصیت هایی غیر باور تبدیل کرده که علاوه براینکه احساس همذات پنداری در مخاطب ایجاد نمی کنند بلکه مخاطب آنها را پس می زند؛ نگاهی که در انتهای فیلم دوست داری بگویی خانم میلانی برفرض اینکه مردان همه بد، لااقل به زنان رحم کنید و برای احقاق حقوق زنانه سراغ گزاره های باورپذیر تر و منطقی تری بروید.
میلانی این بار جدای از اینکه مردان را موجوداتی خشونت طلب و زورگو که در حق زنان ظلم می کنند معرفی کرده در میان شخصیت های زن داستان هم اثری از یک زن با ویژگی های مثبت و اثرگذار نمی بینیم. مردانی این چنین در جامعه حضور دارند و پرداخت به آنها با نگاه آسیب شناسانه تلاش قابل تحسینی است اما این آسیب شناسی وقتی اثر مثبت دارد که نقاط سیاه و سفید داستان آنقدر مطلق نباشد که به دیالوگ های شعاری و غیرقابل باور تبدیل شود. کمترین تلاش برای حفظ تعادل داستان کنکاش بیشتر در گذشته و زندگی شخصیت های داستان است تا مخاطب را با زوایای بیشتری آشنا کند در حالیکه معرفی قابل توجهی از شخصیت ها نشان داده نمی شود.
ملیحه که ظاهر یک دختر جوان امروزی را دارد آنقدر ساده و غرق در خیال است که در بعضی صحنه ها با وجود سخت گیری ها و اذیت هایی که نسبت به او می شود بیشتر از اینکه از رفتار سیامک(میلاد کی مرام) متأثر شویم از ساده لوحی و بی منطقی ملیحه(ماهور الوند) اذیت می شویم. گذشته تلخ و تاریک مادر سیامک او را به یک شخص انتقام جو و گرفتار حسادت تبدیل کرده، رفتارهایی که پدر سیامک در گذشته با او و خانواده اش داشته از سیامک یک مرد زورگو و خشن ساخته، جنس پدر و برادر ملیحه با سیامک و پدرش تفاوتی ندارد و آنها هم نسبت به دختر و خواهرشان ظلم می کنند، مادر ملیحه جدای از ویژگی های زنانه هیچ حس مادرانه ای برای دخترش خرج نمی کند و…. همه اینها دست به دست هم می دهند تا تازه ترین اثر تهمینه میلانی را به یک فیلم شعاری تبدیل کنند که نسبت چندانی با شرایط غالب امروز جامعه ندارد.
سیر داستان از آغاز تا پایان جز تلخی های ناخوشایند اتفاق دیگری نیست، حتی از مراسم ازدواج سیامک و ملیحه هم تصویر دلنشین و خوبی نمی بینیم. در حالیکه حتی اگر چند صحنه کوتاه از لحظات خوش و اتفاقات مثبت چاشنی داستان می شد مطمئنا تأثیر بهتری داشت و داستان بر یک کفه سنگینی نمی کرد، چرا که لحظات تلخ و شیرین در کنارهم معنا پیدا می کند.
«مَلی و راه های نرفته اش» درحال حاضر شبیه به یک مرثیه خوانی است که ترحم می طلبد. دنیای زنانه حتی با وجود نامهربانی ها مطمئنا شبیه به شخصیت ملیحه و دیگر زنان داستان نیست که همه آنها را افرادی انتقام جو یا محکوم به ظلم معرفی می کند. اگر تهمینه میلانی با دغدغه های زنانه اش در کنار نشان دادن بحران ها کمی نگاه آسیب شناسانه تر داشت و رهایی از این وضع را با خودکشی ملیحه به سرانجام نمی رساند شاید قدمی مثبت در بیان مشکلات زنان و موانع سر راهشان بود.
«مَلی و راه های نرفته اش» اثر ضعیفی است که با اغراق های بی هدف تنها در صحنه هایی احساس مخاطب را به بازی می گیرد و حس ترحم و همدردی با شخصیت زن داستان ایجاد می کند. نمایش غیرواقعی از زندگی دو خانواده سنتی، دیالوگ های شعاری، بی منطقی شخصیت های اصلی داستان به ویژه ملیحه مواردی است که این اثر را گرفتار یک نگاه جانبدارانه کرده است و مخاطب را با دنیایی سراسر ویرانی و سیاهی مواجه می کند که روزنه های امیدش بسته شده است.
شناسنامه فیلم
نویسنده و کارگردان: تهمینه میلانی
بازیگران: میلاد کی مرام، ماهور الوند، السا فیرزو آذر، جمشید هاشم پور، افسر اسدی، فلور نظری، ستاره اسکندری
خلاصه داستان: ملیحه (ماهور الوند) دختر جوان و کمتجربه عاشق جوانی به نام سیامک میشود و بر خلاف میل خانواده، با او ازدواج میکند که به زودی تفاوت دیدگاه و اختلاف فرهنگی بین این دو آشکار میشود…