از موارد مهمی که در شیوه حکومت داری منافقانه خلفای عباسی می توان اشاره کرد،تحرکات سیاسی بود که در یکی از پایگاه های اصلی حکومت خود را در هماهنگی با امام جواد می دیدند.
دوران حکومت خلفای عباسی به طرز غیر قابل وصفی نسبت به دوران حکومت امویان دارای پیچیدگی ها و نفاق های بسیاری بود که حتی بر عملکرد و تصمیم گیری رفتار معصومین در دوران حضور آنان و پیروانشان اثر بخش شده بود اگر چه به صورت کلی بنیان هر دو نوع حکومت از دید قرآن کریم بی پایه و اساس بود اما در مقام مقایسه و شرایط موجود که رقم خورده بود می توان این تحلیل را ارائه کرد.
دوران امام جواد علیه السلام که پیچ تاریخی شیعه با وجود نحله ها و گروه های مختلف مذهبی و عقیده ای از جمله انشعابات مختلف شیعی مانند واقفیه و گروه های وابسته و پیرو،اسماعیلیه و اثنی عشریه که در مقام کلام همگی خود را شیعه ائمه علیهم السلام می دانستند اما در مقام عمل به راهی دیگر عمل می کردند، همراه بود.
مامون که در دوران حیات مبارک امام رضا علیه السلام بسیاری از قلمرو های اسلام را از نظر جغرافیای سیاسی فتح و گشوده بود اما به جهت به قتل رساندن امام رضا علیه السلام که دیگر برای همگان مبرهن و واضح شده بود که که اشتباه سیاسی - رفتاری از خود نشان داده است باعث شد تا قدری از روش رفتاری خویش در گذشته عقب نشینی کرده و خود را به خاندان پیامبر نزدیک تر کند و اینگونه خود را نمایان سازد تا قدری از فشار سیاسی حاکم بر حکومت وی و دید منفی که نسبت به او بود کاسته شود. از این رو با زیر فشار قرار دادن امام جواد علیه السلام به ازدواج با دختر او، بر اساس آنچه که در میان مردم سنت و رایج است تلاش کرد تا آبروی رفته خویش را باز ستاند.
جایگاه غیر قابل حذف امام جواد علیه السلام که در سنین کودکی و پس از شهادت پدرشان به امامت رسیدند، باعث شد تا در دوران بلوغ زندگی شریفشان تاثیرات مثبتی از نظر سیاسی و فرهنگی در میان مردم بگذارند به شیوه ای که حتی اهل سنت که از مخالفان ایشان بودند به جایگاه مهم ایشان اهتمام ورزند و در آثار خویش بیاورند.(1)
از موارد مهمی که در شیوه حکومت داری منافقانه خلفای عباسی می توان اشاره کرد،تحرکات سیاسی بود که در یکی از پایگاه های اصلی حکومت خود را در هماهنگی با امام جواد می دیدند.
مأمون و امام جواد علیه السلام
مامون با دانش و شناختی که از جایگاه امام جواد(علیه السلام) پیدا کرده بود با اینکه ایشان کودکی نه ساله بود، صاحب فضل و علم و کمالِ عقل می دانست. و بدین خاطر، قصد ازدواج دخترش ام فضل را برای امام داشت (البته این، قصد ظاهری مأمون بوده و گرنه قصد اصلی وی کنترل امام بوده است) که با وجود مخالفت بنی عباس و اثبات فضیلت امام، جلسه مناظره امام با یحیی بن اکثم را ترتیب داده و در آنجا ثابت نمود که امام با وجود کودکی از نظر فضل و معرفت و حلم، سرآمد دیگران است. و ترتیب ازدواج امام با ام فضل را مهیا نمود و چنین گفت: الحمدللّه علی ما منّ به علیّ من السداد فی الامر والتوفیق فی الرأی. و أقبل علی أبی جعفر و قال: إنّی مزوّجک ابنتی أم الفضل و ان رغم أنوف قوم.(2)
اهداف مأمون از وصلت امام جواد با دخترش
برای نزدیکان امام واضح و روشن بود که هدف مامون از برقراری این وصلت چیست که از جمله اهداف سیاسی وی را می توان به نمون های زیر اشاره و دریافت کرد:
1- با فرستادن دختر خود به خانه امام، آن حضرت را براى همیشه دقیقا زیر نظر داشته باشد و از كارهاى او بی خبر نماند (دختر مامون نیز براستى وظیفه خبرچینى و گزارشگرى مامون را خوب انجام مىداد و تاریخ شاهد این حقیقت است) .
2- با این وصلت، به خیال خام خویش، امام را با دربار پرعیش و نوش خود مرتبط و آن بزرگوار را به لهو و لعب و فسق و فجور بكشاند و بدین ترتیب بر قداست امام لطمه وارد سازد و او را در انظار عمومى از مقام ارجمند عصمت و امامت ساقط و خوار و خفیف نماید!
3- با این وصلت علویان را از اعتراض و قیام بر ضد خود باز دارد و خود را دوستدار و علاقهمند به آنان وانمود كند.(3)
4- هدف چهارم مامون، عوامفریبى بود;چنانكه گاهى مىگفت: من به این وصلت اقدام كردم تا ابو جعفر-علیه السلام-از دخترم صاحب فرزند شود و من پدر بزرگ كودكى باشم كه از نسل پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم و على بن ابى طالب-علیه السلام-است. اما خوشبختانه این حقه مامون نیز بى نتیجه بود زیرا دختر مامون هرگز فرزندى نیاورد! (4) و فرزندان امام جواد -علیه السلام- همگى از همسر دیگر امام بودند.
پی نوشت ها
1. رک: منهاج السنه، ابن تیمیه، ص 127الائمة الاثنا عشر، ص 103الصواعق المحرقه، ج 2، ص 596
2. نورالابصار، ص 245
3. پیشواى نهم حضرت امام محمد تقى-علیه السلام-، مؤسسه در راه حق، قم، 1366 ه. ش، ص 38
4. سیره پیشوایان،مهدى پیشوائى، ص556