حکایاتی به نقل از مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدعلی اراکی (۲)
داستانهایی آموزنده و شنیدنی نقل مجالس آیت الله العظمی اراکی رحمة الله علیه بود که تعدادی از آنها را در این بخش میآوریم. این داستانها جز در سه-چهار مورد ازکتابی که آیت الله خرازی در دست تألیف و تنظیم دارند نقل شده است:
۷- آیت الله جناب آقای شب زنده دار به نقل از مرحوم حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی ( ره ) فرمودند: مرحوم آقای حاج شیخ [عبدالکریم حائری] در اخلاقیات ریاضت کشیده بودند.
من این مطلب را خدمت آیت الله العظمی آقای اراکی عرض کردم، ایشان نیز فرمودند: بلی درست است و چه ریاضتی ازاین بالاتر که مدتها ایشان خانوادهشان راکه کور شده بو ، به دوش میگرفتند و برای رفع نیازمندیهایش او را از پلههای غرفهای که در منزلشان بوده بالا و پایین میبردند!
آیت الله العظمی آقای اراکی فرمودند: مرحوم آقای حاج شیخ از شاگردان مبرز مرحوم آقا سیدمحمد فشارکی است، ولی در عین حال، هفت سال نیز نزد مرحوم میرزامحمدتقی شیرازی درس خوانده است و در این مدت «برائت رسائل» راگفتگو میکردهاند.
آیت الله العظمی آقای اراکی نیز فرمودند: زمانی که مرحوم حاج شیخ به قم آمدند و در صحن مطهر اقامه جماعت نمودند، آقا شیخ محمد سلطان الواعظین - یا دیگری - پس از نماز منبر رفت و خطاب به مردم گفت: میرزا محمد تقی شیرازی معروف به میرزای کوچک، اجتهاد و عدالت آقای حاج شیخ را تصدیق نموده است.
۸- حضرت آیت الله حاج آقا موسی زنجانی فرمودند: آیت الله العظمی اراکی نقل فرمودند که خواهرزاده مرحوم میرزامحمدتقی شیرازی، همانند میرزا، دارای قدرت تحقیق و موشکافی بوده است. وی از شاگردان مرحوم آقا سیدمحمدحسین شهرستانی بوده و با همه دقت علمی که داشت، در حق استاد خود گفته است: مرحوم استاد، در موضوع خاصی رسالهای نوشته بودند، من تا صبح درباره آن فکر کردم اما اشکالی به ذهنم نرسید.
زمانی خواهرزاده مرحوم میرزا از آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری - رحمة الله علیه - اجازه اجتهاد خواسته بود، مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: در مورد ایشان هر چه میخواهی بنویس که من او را شایسته و صالح میدانم. سپس فرمودند: مرحوم آقای سیدمحمدحسین شهرستانی شاگرد مرحوم آقای اردکانی بود که برخی او را حتی بر شیخ انصاری ترجیح میدادند.
۹- آیت الله العظمی اراکی فرمودند: همین که فداییان اسلام به آیت الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری پناه آوردند، ایشان به آنان پناه دادند، و مدتی هم درمنزل ایشان سکونت داشتند.
آیت الله خرازی مینویسند: من از آیت الله اراکی پرسیدم که: گفته میشود مرحوم نواب صفوی در پارهای از ترورها از آیت الله حاج سیدمحمدتقی خوانساری اجازه میگرفته است؟ ایشان فرمودند: من اطلاعی از آن ندارم، ولی روزی خود مرحوم آیت الله خوانساری، در صدد قتل یکی از مرتدین درقم که دکتری بود سرکرده تودهایها برآمد و برای آنها سخنرانی میکرد وتبلیغ مینمود و نوکر خود را برای انجام این ترور فرستاد، ولی از روی اتفاق، او با آن شخص مرتد برخورد نکرد و نتوانست او راترور نماید ولی طولی نکشید که آن مرتد در راه قم و تهران در اثر تصادف کشته شد و از بین رفت، مرحوم آقای خوانساری از این تقدیر الهی بسیار خوشحال شده بود.
۱۰- آیت الله آقای مصلحی از حضرت آیت الله العظمی آقای اراکی نقل فرمودند که: مرحوم آخوند صاحب کفایة، مدتی در نجف اشرف همسایه دیوار به دیوارمرحوم شیخ انصاری اعلی الله مقامه بوده است و از مرحوم آخوند نقل شده است که: وقتی ما به پشت بام میرفتیم فقط دیوار کوتاهی بین ما و شیخ فاصله بود و من خود مشاهده میکردم که بسیاری از اوقات، شیخ انصاری به نماز ایستاده و مرتب مشغول رکوع و سجود است. با تعجب به خود میگفتم شیخ با این همه عبادت کی و چگونه به تحقیقات میپردازد؟ و فردا از عهده جواب فحولی از شاگردان که هریک از طرفی به او حمله میکنند چگونه برمیآید؟
مرحوم آخوند شاگرد میرزای بزرگ شیرازی بوده و زمان شیخ انصاری را هم درک کرده است.
۱۱- آیت الله العظمی آقای اراکی - مدظله العالی - [این بیان در زمان حیات آن بزرگوار بوده] فرمودند: در زمان حیات مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، نورعلی شاه گنابادی همراه عدهای ازاصحاب خویش به اراک آمد و بدین خاطر مجلس مناظرهای ترتیب داده شد.
مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری فرمودند: زمانی که من برای بحث و مناظره در مجلس او حاضر شدم به نورعلی شاه گفتم:
خدا میداند که حقیقتاً مسترشد هستم و نیاز به مرشد حقیقی دارم و اگر مرشد حقیقی دست مرا نگیرد، یا بخیل است یا عاجز یا جاهل و هیچکدام در مرشد حقیقی فرض ندارد. سپس اضافه کردم: صوفیه را دو طریق است: اول آن که ادعا میکنند قطب آنها دارای ولایت قمری است همانطور که ائمه دارای ولایت شمسی هستند و همانطور که شیعه بالاتفاق میگویند شرط صحت عبادت ولایت ائمه اطهار است و بدون ولایت ائمه اطهار، عبادت باطل است و شرط صحت است نه قبول فقط، ولایت قطب دراویش نیز شرط صحت است.
او در جواب ولایت قمری را برای قطب انکار کرد و گفت همانطور که شما روایت معنعن دارید میگویید عن فلان عن فلان عن فلان (نون را مرفوع میخواند و این کاشف مقدار سواد عربی و ادبی بود) ما هم علم سینه به سینه داریم. مرشد و قطب سِمَت راوی دارد نه ولایت و برای آنها ولایت نظیر ولایت ائمه قائل نیستیم.
من به یکی از مریدان او (که بارها میگفت مرشد ما جزو کسانی است که خود را قمر میداند و اتفاقاً در آن مجلس در میان همراهان او بود) گفتم: شما نگفتید مرشد ما جزو آن طایفه است؟
او انکار کرد، با این که این سخن را قبلاً به زبان آورده بود و بدین ترتیب معلوم شد که صداقت در کار نیست.
۱۲- آیت الله آقای شب زنده دار از آیت الله العظمی اراکی نقل فرمودند که: برخی فاضل اردکانی را بر شیخ انصاری که استاد الکل فی الکل بوده است ترجیح میدادند، چون فراست ایشان زیادتر از شیخ بوده است.
روزی آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری در سنین هجده سالگی خدمت ایشان [فاضل اردکانی] میرسند؛ تا چشم ایشان به آقای حاج شیخ میافتد و با ایشان گفتوگو میکند مقداری احساس میکند آینده درخشانی در انتظار او است چرا که «فان المؤمن ینظر بنورالله» بر همین اساس، ایشان را ضمن نامه پرمایهای به مرحوم میرزای شیرازی قدس سره معرفی میکند و نامه را به خود ایشان میدهد. بر اساس همین نامه، میرزای بزرگ به مرحوم حاج شیخ میفرمایند: آقای فاضل راجع به شما جوری نوشته است که من به شما اخلاص پیدا کردم و ایشان را از بدو ورود - که ماه مبارک رمضان، نزدیک بوده در بیرونیِ خود، منزل میدهد و مادرِ ایشان را به اندرونی میفرستد و ایشان در بیرونی با فرزند مرحوم میرزا علی آقا، همدرس و همبحث بودند و درس را به مرحوم میرزا پس میدادند.
حاج آقا مرتضی حائری، آقازاده مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری قدس سره روزی فرمودند که: فاضل اردکانی روزهای پایانی عمر شریفش به مرض استسقاء مبتلا شده بود و باید آب کم بخورد، در ساعات آخر فرموده بود: یک مقدار آب به من بدهید. آب میخورند و میگوید سلام الله علی الحسین و میفرمایند: آب خوبی خوردیم مردن خوبی هم میکنیم. آب را که مینوشد راحت جان میسپارد.
منبع: یادنامه آیت الله العظمی اراکی (ره)، نوشته: آیت الله رضا استادی، ناشر: انجمن علمی ، فرهنگی و هنری استان مرکزی، ۱۳۷۵