در روز13بهمن 1298 شمسی، خدای کریم به عالم ربانی حاج شیخ محمد حسین مطهری و همسر مؤمنش - سکینه - فرزندی هدیه کرد که مرتضی نامیده شدو برای آن خانواده پاک، بهاران را به ارمغان آورد.
مرتضی کم کم دوران کودکی راپشت سر گذاشت . او که علاقه عجیبی به حقیقت و معنویت داشت با شور و شوق فراوان، نزد پدر شروع به آموزش کرد و عاقبت این اشتیاق، وی را به مکتب کشاند و به دیدار گلهای آن بوستان رساند.
او در دوازده سالگی عطر روح بخش گلستان بزرگ حوزه علمیه مشهد را احساس کرد و عاشقانه به آنجا روی کردو چنان پرتلاش و منظم به تحصیل مشغول شد که باعثشگفتی اهل بصیرت گردید.
رفته رفته افکاری بلند و سؤ الهایی سرنوشت ساز برایش آشکار شد جهان آفریده کیست؟ خدا چگونه صفاتی دارد؟ انسان برای چه آفریده شده است؟ و… این پرسشها همه فکر او را به خود مشغول ساخته بود. در آن زمان مرتضی آرزو میکرد که روزی بتواند در درس میرزا مهدی شهیدی رضوی - مدرس فلسفه الهی - حاضر شود، اما این آرزو برآورده نشد و آن استاد در سال 1355 قمری درگذشت.
سرانجام مرتضی در سال 1316 شمسی در زمانی که حکومت سیاه رضاخان بیداد می کرد. ظلمت همه جا را فراگرفته بود، به دنبال نور وفضیلت، همه جا را فراگرفته بود، به دنبال نور و فضیلت راهی حوزه علمیه قم شد تاروح تشنه اش را از کوثر قرآن و زمزم عترت سیراب کند
مطهری به دنبال یافتن گنج علم و فضیلت، باشور و علاقه ای وصف نشدنی، به تلاش و فعالیت پرداخت . پشتکار و کثرت مطالعه او همه اهل علم را در مدرسه فیضیه شگفت زده کرد.
او آرام و قرارنداشت، منتظر و تشنه به دنبال گمشده ای بود در این هنگام ستاره ای بدرخشید و او رابه مقصود رساند. حضرت امام خمینی - الگوی علم و تقوا - درس اخلاق تشکیل داد و به نور افشانی و انسان سازی پرداخت.
مطهری به زیارت آن استاد بزرگ نایل آمد و ازسرچشمه زلال او سیراب شد. این درس در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود، نه اخلاق به مفهوم علمی آن . درس«یافتن» و «رسیدن» بود نه فقط «دانستن» و «آموختن».
مرتضی از سویی، غرق درمطالعه و تحصیل و تدریس و از سویی دیگر یکی از مهم ترین کارهایش و بلکه عالی ترین ومهم ترین کارهایش و بلکه عالی ترین و مهم ترین فعالیتش، راز و نیاز و مناجات نیمه شب و اشک سحری بود. او شیرینی و لذتی از این کار مبارک و سعادت آفرین، احساس میکرد که شب تیره زندگیش را تبدیل به روز روشن می نمود.
تحقيقات نشان ميدهد استفاده زياد و خودسرانه از مسكنهايي كه چندان قوي هم نيستند ممكن است احتمال بروز بيماريهاي قلبي را تا 40 درصد افزايش دهد.
بر اساس اين تحقيقات اين گونه داروها كه بسياري از آنها بدون نسخه هم قابل خريد هستند، ميتوانند عوارض بسياري براي فرد داشته باشند.
در تحقيقاتي كه روي 14000 نفر از مصرف كنندگان اين داروها انجام گرفته مشخص شده افرادي كه بيشتر از داروهاي ضدالتهاب و مسكن استفاده ميكردهاند بيشتر در معرض ابتلا به بيماريهاي قلبي قرار ميگيرند.
براساس اين گزارش، آمارها نيز حاكي از آن است كه اين خطر ميتواند تا 42 درصد افزايش يابد.
در بيماراني كه 3 بار در هفته بيشتر از 800 ميليگرم ايبوپروفن استفاده ميكنند احتمال خطر به 51 درصد ميرسد و در مورد افرادي كه روزي 2 بار از داروي ديكلوفناك به مقدار 75 ميليگرم استفاده كردهاند اين خطر به 63 درصد نيز ميرسد.
در مورد مسكنهاي ديگر احتمال خطر كمتر است و چنانچه مورد استفاده قرار گيرند از هر 1000 نفر در 3 نفر عوارض قلبي مشاهده ميشود.
با توجه به اينكه برخي افراد با احساس كوچكترين درد در بدن از مسكن استفاده ميكنند بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه به هيچ وجه اقدام به مصرف خودسرانه يا بيش از مقدار تجويز شده دارو نكنند؟
براساس آمارهاي اعلام شده سرانه مصرف مسكنهايي چون استامينوفن و ايبوپروفن در كشور ما بيش از استاندارد جهاني است كه بيشتر آنها خودسرانه و بدون تجويز پزشك مصرف ميشود.
یک بخش مهم و اساسی از درمان اختلال دوقطبی تشویق افراد به ایجاد برنامههای منظم برای خواب، معاشرت و کار است. تنظیم این ریتمها به تعدیل روحیه و انرژی کمک میکند. این اصل بنیادی برای عموم مردم نیز صدق میکند.
در زیر ۶ نکته عنوان میکنیم که کمکتان میکند وقتی زیر بار استرس زندگی خسته و کلافه شدید، احساس بهتری پیدا کنید.
۱. اسیر دام «اعتقاد به دنیای عادل» نشوید.
اعتقاد به دنیایی عادل نوعی تعصب شناختی است که توسط روانشناسان اجتماعی مورد مطالعه قرار گرفته است. بعنوان مثال، افراد اکثراً این رویکرد را دارند که میگویند اگر دیگران فقیر هستند، مستحق آن فقر هستند.
اسیر این دام نشوید که فکر کنید اگر دچار مشکل هستید، مستحق آن مشکلاتید و به این دلیل باید عذاب بکشید که انسان بیارزشی هستید.
روزگار به هیچ وجه عادل نیست. بسیاری افراد باهوش و بااستعداد در شرایط بسیار سخت زندگی میکنند. همه ما تصمیمات ضعیف در زندگی زیاد گرفتهایم. گاهیوقتها این تصمیمات عواقب کمی به دنبال دارند و گاهی مجبور میشوید تا آخر عمر با عواقب این تصمیمامتان دست و پنجه نرم کنید.
۲. به خودتان یادآور شوید که بهترین تلاشتان را میکنید.
به خودتان یادآور شوید که باتوجه به امکانات و شرایطتان، هر چه از دستتان همین الان برمیآید را انجام میدهید. تمرین کنید انعطافپذیر باشید تا بتوانید از فرصتها برای تغییر بهره ببرید.
۳. اسیر دام «باید سختتر کار کنم» نشوید.
اگر میخواهید به استرس، مشکلات یا خستگیهایتان با تلاش برای سختتر کار کردن واکنش بدهید، دست نگه دارید.
همانطور که در بالا ذکر کردیم، احتمالاً الان تا جاییکه از دستتان برمیآید تلاش میکنید. اینکه به خودتان بگویید پاسخ حل مشکلاتتان سختتر کار کردن است اصلاً فکر درستی نیست.
با گفتن این به خودتان که مشکل تلاش ناکافی است، باعث میشوید در امتحان کردن روشهای جدید را بر روی خود ببندید. مثل آنهایی که برای مقابله با پرخوری خود به خودشان میگویند که باید برای متعهد ماندن به رژیمغذایی خود باید بیشتر تلاش کنند. وقتی مشکل را به تلاش نکردن ربط میدهید، سعی میکنید آن را با قدرت اراده خودتان حل کنید تا سایر راهکارها.
۴. بیش از اندازه فکر نکنید.
آدمها معمولاً برای حل مشکلاتشان فکر میکنند. بااینکه این راهکار مفیدی است اما خیلی مهم است که بدانید بیش از اندازه فکر کردن با روحیه افسرده، کیفیت راهکارهایی که به دست میآورند را پایین میآورد.
اگر تا همین الان درمورد مشکلات\موقعیت خود فکر کردهاید، بفهمید که پاسخ مشکلاتتان در بیشتر فکر کردن برای پیدا کردن راهحل نیست.
ایجاد وقفه در فکر کردن درمورد مشکلاتتان به احتمال بیشتری شما را به سمت چیزهای کوچکی که میتوانید برای بهتر کردن اوضاع یا روحیهتان انجام دهید، سوق میدهد.
این وقفه را میتوانید با فعالیتهایی مثل ملاقات دوستان، یا بعضی تمرینات مدیتیشن برای تقویت تمرکز ایجاد کنید.
۵. ریتمتان را تنظیم کنید.
یک بخش مهم و اساسی از درمان اختلال دوقطبی تشویق افراد به ایجاد برنامههای منظم برای خواب، معاشرت و کار است. تنظیم این ریتمها به تعدیل روحیه و انرژی کمک میکند. این اصل بنیادی برای عموم مردم نیز صدق میکند.
۶. از استراتژیهای فردی آرامشبخش استفاده کنید.
اگر از زندگی خسته و کلافه هستید، احتمالاً در مرحله واکنش “جنگ یا گریز” به سر میبرید.
برای اینکه بتوانید خوب فکر کنید، خیلی مهم است که استراتژیهای روانشناختی برای آرام کردن سیستم عصبی خود را بلد باشید. مثلاً بالا زدن آستینتان و دست زدن به بازوهایتان (اکسیتوسین آزاد میکند)، لمس کردن لبها با یک یا دو انگشت و یا مالش دستها همه از این دست استراتژی ها هستند.
یک برنامه شخصی تهیه کنید که شامل راهکارهایی باشد که در مواقع اضطراب و استرس یا ناراحتی از آنها استفاده کنید.
با کمی دقت و تامل می توان از بدکلامی پرهیز کرد و خیلی وقتها با تمرین سکوت از ایجاد مشکلات پرهیز کرد. هر انتقادی که به نظر می رسد نباید فورا مطرح شود گاهی لازم است زمان بدهیم تا افراد خودشان متوجه مشکلات شوند.
اگر از روابط قوم و خویشی راضی نیستیم و یا از جایگاه خودمان در اقوام رضایت نداریم باید بررسی کنیم نقش ما در ایجاد این تیرگی چیست.
مهمانی رفتن
وقتی نمی توانیم نقش خودمان را در مشکلات ایجاد شده بفهمیم هیچ اصلاحی صورت نخواهد پذیرفت. گاهی خواسته یا ناخواسته کارهایی می کنیم که آفت روابط فامیلی می شود و لذت روابط را از بین می برد.
در زیر لیست برخی اقدامات مشکل ساز در روابط فامیلی را ارائه کرده ایم:
پرتوقعی : اگر توقع دارید مادر سالمند شما هر روز بچه هایتان را نگهداری کند، اگر توقع دارید پدرتان همیشه به فکر وضعیت مادی زندگی شما باشد، … خودتان مانع داشتن روابط سالم و مثبت با آنها خواهید بود. شما دیگران را مجبور می کنید یا با پاسخ به توقعات نابجایتان شما را بپذیرند یا قطع محبت و رابطه کنند. حالت سومی باقی نمی گذارید. چه بسا در زندگی همیشه ناراضی باشید و همیشه احساس کنید دیگران نسبت به شما بی مهر و محبت اند. سعی کنید بفهمید پرتوقعی نوعی سوء استفاده از محبت دیگران است.
سيب مانع از تشكيل اسيد اوريك در بدن شده و خوردن آن براي نقرس، روماتيسم و تصلب شريانها مفيد است. همچنين خوردن سيب پس از مصرف غذا براي تقويت لثهها مفيد است.
متخصصان تغذيه ميگويند: ويتامينهاي سيب بيشتر در پوست آن قرار دارد، بنابراين اگر اين ميوه با پوست خورده شود، مفيدتر است.مصرف سيب رسيده براي ورم حاد روده اطفال، اسهال خوني و تبهاي حصبهاي مفيد است. پوست سيب خشك شده به صورت جوشانده براي رفع ورم مفاصل، روماتيسم و ناراحتيهاي كليه كه منجر به كاهش ادرار ميشود بسيار مفيد است، زيرا مدر بوده و دفع اسيد اوريك را تسهيل نموده و فعاليت دستگاه گوارش را تنظيم ميكند.
بسياري از مطالعات نشان داده است كه پكتين موجود در سيب ميتواند به حفظ سطح قند خون كمك و آن را ثابت كند، بنابراين براي افراد مبتلا به بيماري ديابت، سيب به طور خاص مفيد است.
همچنين پژوهشگران دريافتهاند اشخاصي كه بيشتر از ديگران سيب ميخورند، كمتر به سرماخوردگي و ناراحتيهاي قسمت فوقاني دستگاه تنفسي دچار ميشوند.
خوردن سيب با پوست، سطح قند خون را به آهستگي و براي مدتي بالا نگه ميدارد، بنابراين پس از خوردن سيب كامل، شخص احساس سيري بيشتري ميكند و براي كاهش وزن مناسب است.
افزایش زندگی مجردی، افزایش خانواده های بدون فرزند، تغییر در برنامه های تحصیلی و کاهش مددکاری و حمایت اجتماعی، از آثار منفی تکنولوژی به شمار می روند. هر چند که تکنولوژی آثار مثبتی هم دارد.
خانواده ایرانی این روزها درگیر معضلات زیادی است. از افزایش سن ازدواج و تمایل به تجردگرایی گرفته تا لذت جویی و تنوع طلبی، پیمان شکنی، نارضایتی از زندگی زناشویی، طلاق های عاطفی و آمار بسیار بالای طلاق. مشکلاتی که در پس زمینه تمام آنها تکنولوژی زدگی در دنیای مدرن جا خوش کرده است.
مادیگرایی و سن بالای ازدواج در حالی كه سن ازدواج در سال 1354 حدود 25 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش (بجز سال 1365) در سالهای اخیر برای پسران به 28 و دختران به 24 رسیده است.
البته آمارهای متفاوتی در این باره ارائه میشود و طبق اعلام مركز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است.
این اعداد و ارقام هر چه كه باشد، از بالا بودن نامعقول سن تاهل خبر میدهد كه بالطبع از جنبههای مختلف و به صورت پردامنه به آسیبزایی در جامعه عرفپسند و هنجارطلب ما میپردازد.
تغییر و دگرگونی ارزشها یكی دیگر از عوامل مۆثر در تأخیر ازدواج جوانان است؛ به طوریكه مصرفگرایی، تجملگرایی، افزایش توقعات و تشریفات ازدواج، رشد بیپایه میزان مهریه و تأثیر آن بر منزلت اجتماعی، سست شدن بنیادهای مذهبی و عدم اطمینان به آینده شغلی در تأخیر ازدواج جوانان تأثیرگذار است.
ردپای تکنولوژی
افزایش زندگی مجردی، افزایش خانواده های بدون فرزند، تغییر در برنامه های تحصیلی و کاهش مددکاری و حمایت اجتماعی، از آثار منفی تکنولوژی به شمار می روند. هر چند که تکنولوژی آثار مثبتی هم دارد. اما نه تا وقتی که تعامل خانواده را بهم بزند و در خدمت سبک زندگی خانواده قرار نگیرد. به همین دلیل است که گفته می شود در ازدواج، موانع فرهنگی مهم تر از موانع اقتصادی است.
موانع فرهنگی عمیق تر و اساسی تر از سایر موانع است. افزایش سطح توقعات مادی و غیرمادی فرد و خانواده، آداب و رسوم غلط و دست و پاگیر، گرایش پسران جوان برای احراز موقعیت های بالای اقتصادی پیش از ازدواج، گرایش دختران جوان برای احراز موقعیت هایی مانند مردان و توجه به اشتغال در خارج از خانه، بی بند و باری در رابطه دختران و پسران، رعایت ترتیب در ازدواج دختران، تغییر معیارهای همسرگزینی و فاصله گرفتن از شکل سنتی آن و نداشتن خواستگار مناست از مهم ترین موانع فرهنگی به شمار می روند.
سبک اشتباه همسرگزینی
از سوی دیگر، بسیاری از آسیب ها ریشه در سبک همسرگزینی دارد. نرخ بالای طلاق در سه ساله اول زندگی نشان می دهد که ملاک انتخاب همسر درست نیست و نمی تواند تضمین کننده زندگی زناشویی باشد. آموزه های غرب در خصوص اصل برابری و تساوی میان زنان و مردان در خانواده، در عمل نتوانسته است مردان را ملزم به قبول مسئولیت های برابر با زنان کند، بلکه در عمل منجر شده است به اینکه زنان بدون آنکه در قبال همسر خود از حقوق برخوردار باشند، صرفاً در بر عهده گرفتن مسئولیت ها، شریک و چه بسا یکه تاز باشند.
این در حالی است که در نظام حقوقی اسلام، علاوه بر اینکه حقوق و تکالیف هر یک از والدین در قبال یکدیگر و در قبال فرزند مشخص است، بلکه در صورت بروز طلاق و جدایی نیز با وضع قوانین معین، از هرگونه خلط حقوق و مسئولیت های والدین جلوگیری به عمل آمده و تکالیف معینی را برای پدر معین نموده است.
حمایت اطرافیانتان را جمع کنید و اطلاعاتی جمع آوری کنید که در برخورد با بدترین سناریو بتواند کمکتان کند. با پشتیبانی و اطلاعات برای مقابله با درکتان از تصمیم مجهزتر خواهید بود. با برخورد با موقعیت متوجه میشوید، ترس و تردید به نفستان از هم میپاشد و میفهمید اگر بدترین حالت ممکن اتفاق افتاد، چطور باید برخورد کنید.
با غلبه بر شک و تردید و انتقاد نسبت به خود، خودآگاهی را در خود تقویت میکنیم.
چطور می توان به شک و تردید به خود و ترس از اشتباه کردن غلبه کرد؟ تردید به خود، درکنار انتقاد از خود، راه ما به سمت جاده پذیرش خود را مسدود خواهد کرد. با غلبه بر شک و تردید و انتقاد نسبت به خود، خودآگاهی را در خود تقویت میکنیم. نیروی تفکر منفی به روشنی در تردید ما نسبت به خود و ترس از اشتباه کردن دیده میشود. این تفکرات چنان حس ناراحتی در ما ایجاد میکند که باعث میشود تصور کنیم ایجاد تغییر موجب خجالت و پریشانی بیشتر می شود.
مسیر زندگی خوب و معقول ابزارهای زیادی برای تغییر در اختیار ما قرار میدهد. این مقاله به چند سوال گیج کننده درمورد غلبه بر تردید به خود و ترس از اشتباه کردن میپردازد.
۵ راه ساده برای غلبه بر تردید به خود
همه ما هر روز با بمبارانی از فرصتهای مختلف برای انتخاب کردن روبه رو هستیم.
دانشمندان سنگاپوري طي مطالعات خود در زمينه تاثيرات چاي روي فعاليتهاي مغزي دريافتهاند كه چاي براي مغز مفيد است.
اين دانشمندان اعلام كردند كه نوشيدن حتي يك فنجان چاي در روز با كاهش سرعت تحليل رفتن سلولهاي مغزي و نيز هوشيار نگه داشتن مغز تا سنين سالخوردگي براي مغز مفيد است.
اين مطالعات طي 4 سال صورت گرفته است. پروفسور نگ تزهپين از دپارتمان روانپزشكي دانشگاه ملي سنگاپور كه در اين تحقيق شركت داشته اظهار داشت كه هر نوع چاي ميتواند اين تاثير مثبت را داشته باشد.چاي نوشيدني ارزان و غيرسمي است كه به ميزان بسيار زيادي مصرف ميشود.
دانشمندان اين دانشگاه دريافتند كه كاتچينز يك تركيب طبيعي در چاي است كه از سلولهاي مغزي در برابر پروتئين آسيبرسان به مغز محافظت كرده و در نتيجه توان ادراكي مغز را حفظ ميكند.
گفتني است كه پروتئين آسيبرسان به مغز طي گذشت سالهاي عمر افراد در مغز آنها ساخته ميشود.همچنين كافئين موجود در چاي برخلاف كافئين قهوه، حاوي پروتئين طبيعي موسوم به تيآنين است كه اثرات جانبي معمول كافئين از قبيل افزايش فشار خون، سردردها و خستگي را خنثي ميكند.
واژه های ما تاثیر بسیاری روی افکار و اعمال ما دارند. مثلا وقتی جمله منفی همچون «یادم نرود قبض را پرداخت کنم.» در واقع ذهن به بار منفی جمله می چسبد و شما فراموش می کنید قبض را پرداخت کنید. اما اگر در عوض بگویید: «یادم باشد قبض را پرداخت کنم» مطمئنا خاطرتان خواهد ماند. همیشه در ذهن خود هم با واژه های مثبت با خود حرف بزنید.
آیا می دانید تک تک کلمات و جملاتی که در زندگی روزانه خود استفاده می کنید تا چه اندازه روی روحیه و رفتار شما تاثیر دارد؟ آیا تاکنون به زبان خود توجه کرده اید؟ نه فقط زبان گفتاری که بلکه تفکرات درونی و مکالماتی که با خودتان دارید، توجه کرده اید؟
زبان یکی از مهم ترین و تاثیرگذارترین ابزار برای کنترل حالت های روحی در برابر خود و دیگران است. این مکالمات و تفکرات ما هستند که روز ما را می سازند و مسلما همه ما روز شاد و پر انرژی را به روز پر استرس و خسته کننده ترجیح می دهیم.
همچون مسایل دیگر، نخستین مرحله برای کنترل زبان، آگاهی است؛ بسیاری از مردم به نحوه صحبت کردن - درونی و با دیگران - آگاه نیستند. توجه کنید که آیا مثبت یا منفی صحبت می کنید. آیا واقعا به نوع بیان خود و تاکید خود روی جملات مختلف آگاهی دارید؟
شناخت اصول زبان شناسی به زمان نیاز دارد. خیلی از مردم هستند که بدون آگاهی از جملاتی استفاده می کنند که بار منفی زیادی دارند و وقتی شما منفی فکر کنید چه می شود؟ معلوم است. افکار منفی به رفتارهای منفی منجر می شود. در آخر هم موجب ایجاد مشکلات و ناراحتی در زندگی می شود.
با خفه کردن این افکار منفی در نطفه، می توانیم بسیاری از دردها و ناراحتی را از زندگی خود دور کنیم.
در ادامه 7 جمله منفی را ذکر کرده ایم که باید از دایره لغات ذهن خود دور بریزید و در ادامه آن 7 جمله ای را مطرح کرده ایم که با تکرار آنها در زندگی، موفقیت های زیادی نصیبتان خواهد شد.
جملاتی که باید از آنها اجتناب کرد
- نمی توانم …
«نتوانستن» کلمه ای تضعیف کننده است که بین شما و اهدافتان فاصله زیادی ایجاد می کند. تاثیر این کلمه تا این حد است که شما پیش از آغاز اهداف خود، شکست می خورید. افراد عاقل و موفق اعتقاد دارند اصولا جمله ای به نام «نمی توانم» وجود ندارد. باید همیشه به خوبی ها فکر کنید و به دنبال راهی برای رسیدن به اهداف خود باشید. به خود فرصت امتحان بدهید. برای این کار باید این جمله را کاملا و برای همیشه از دهان خود بیندازید.
- سعی می کنم
آیا تاکنون برای بلند شدن «سعی» کرده اید؟ اکنون امتحان کنید. آیا می شود؟ مسلما نه! وقتی می گوییم «سعی خود را خواهم کرد» در اصل اعتراف می کنیم آماده انجام این کار نیستیم. به قول یودا در فیلم جنگ ستارگان: یک کار را انجام دهید یا ندهید. تلاش می کنم هیچ معنایی ندارد.
- کاش مجبور نبودم …
این جمله نوعی ناله و شکایت هم هست. عموما مردم دوست ندارند به غرغرهای افراد گوش کنند و انجام دادن آن چندان صورت خوشی ندارد. اگر چیزی را دوست ندارید، شرایط را عوض کنید. سعی کنید همیشه با لبخند زندگی خود را پیش ببرید.
- من باید …
کلمه «باید» به طور ذاتی بار منفی دارد. «باید» به معنای از دست دادن است: از دست دادن موقعیت همیشه به دستاوردهای مثبت منجر نمی شود. این کلمه نوعی انتقاد و سرزنش است و بهتر است از مکالمات روزانه خود آن را دور بریزید. به جای اینکه به طور مدام به خود یادآوری کنید چه کارهایی را «باید» انجام دهید روی مسایلی تمرکز کنید که اوضاع را بهتر می کنند.
- من نیاز دارم …
هر چند وقت یکبار جار می زنید برای انجام کار خود به چیزی نیاز دارید اما در واقع به آنها نیازی ندارید؟ کلمه «نیاز» نوعی وابستگی غیر سالم ایجاد می کند. دفعه بعد که این کلمه از دهان شما خارج شد، دوباره به آن فکر کنید و ببینید آیا واقعا به آن چیزی که فکر می کنید نیاز دارید؟ اگر ندارید، این تفکر منفی را از ذهن خود بیرون کنید.
- احوالپرسی منفی همچون «بد نیستم» یا «بدتر از این این نمی شود»
این جملات را خیلی می شنویم. بسیاری از مردم بدون اینکه تاثیر این جملات را بدانند، از آنها در جواب احوالپرسی ها استفاده می کنند. در نتیجه استفاده این جملات نیز احساس منفی پیدا می کنند. چرا از واژه های مثبت استفاده نمی کنید. یا حداقل صادق باشید: وقتی خوب نیستید لازم نیست بگویید: عالی هستم! یا از این بهتر نمی شود.
نفرت، ناامیدی، ناراحتی، طرد شدگی، عصبانیت، حسادت، پریشانی، ضعف، شکست، دلسرد شدن، افسردگی، انتقام، آزردگی ، …. شما هم فقط به این دلیل که یک نفر پشت سرتان حرف زده است، دچار این احساسات شده اید؟
پیشرفتهای حسادت آور است که معمولاً جرقه شروع غیبت پشت سر شما میشود. کسانیکه خیلی موفق باشند معمولاً محبور میشوند پوسته هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را بشکنند. این واقعیت دلیل غیبت کردن دیگران پشت سر شما است، چه در مدرسه، چه دانشگاه و چه محل کار.
نفرت، ناامیدی، ناراحتی، طرد شدگی، عصبانیت، حسادت، پریشانی، ضعف، شکست، دلسرد شدن، افسردگی، انتقام، آزردگی ، …. شما هم فقط به این دلیل که یک نفر پشت سرتان حرف زده است، دچار این احساسات شده اید؟
وقت آن رسیده که همه آنها را کنار بگذارید. ما به شما میگوییم چرا دیگران پشت سرتان حرف میزنند و برای کنار آمدن با آن چه میتوانید بکنید.
- شما فردی موفق هستید
در بسیاری از موارد، آدمها وقتی پشت سرتان حرف میزنند که شما به چیزی رسیده باشید که آنها قدرت آن را نداشته باشند. پیشرفتهای حسادت آور است که معمولاً جرقه شروع غیبت پشت سر شما میشود. کسانیکه خیلی موفق باشند معمولاً محبور میشوند پوسته هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را بشکنند. این واقعیت دلیل غیبت کردن دیگران پشت سر شما است، چه در مدرسه، چه دانشگاه و چه محل کار. خواننده ای مشهور بنام X را در نظر بگیرید. نمیخواهیم بحث کنیم که او خواننده خوبی است یا نه. اما مطمئناً همه شما میلیونها «من از X متنفرم»هایی که در فیسبوک هست را دیده اید. دلیل آن ممکن است این باشد که X بسیاری از هنجارهای سنتی موسیقی را شکسته است.
- به جنبه های خوب زندگی شما حسادت میکنند
بگذارید باز مثال بزنیم. آقای X در کمتر از ۶ ماه وارد شرکت ABC شده، ترفیع گرفته و مدیر میشود. آقای Y و خانم Z از دو سال پیش در آن شرکت مشغول به کار بوده و مشتاقانه منتظر ترفیع گرفتن به همان مقام بوده اند. اما این تازه وارد، آقای X، از آنها جلو زده است. آقای Y و خانم Z همه روز مشغول حرف زدن پشت سر او هستند. ترفیع گرفتن در محل کار فقط یک نمونه بود. واقعیت سخت زندگی این است که وقتی به چیزی که به دست آورده اید یا انجام داده اید حسادت کنند، شروع به حرف زدن پشت سرتان خواهند کرد.
- کار بهتری برای انجام دادن ندارند
حرف زدن دیگران پشت سرتان به این معنی است که واقعاً کار بهتر و مفیدتری برای انجام دادن ندارند. مطمئناً همه ما میخواهیم که زندگی مفیدتری داشته باشیم، بسیار پرمفهوم تر از غیبت کردن و حرف زدن پشت سر این و آن.
این فقط نشانگر یک واقعیت است: آنها افرادی بیچاره و قابل ترحم هستند.
وقتی دیگران پشت سرتان حرف میزنند چه بکنید.