نصحيت لقمان به فرزندش
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد . اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است . و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.
كشاورزي الاغ پيري داشت كه يك روز اتفاقي به درون يك چاه بدون آب افتاد. كشاورز هر چه سعي كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بيرون بياورد. پس براي اينكه حيوان بيچاره زياد زجر نكشد، كشاورز و مردم روستا تصميم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بميرد و مرگ تدريجي او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روي سر الاغ خاك مي ريختند اما …
الاغ هر بار خاك هاي روي بدنش را مي تكاند و زير پايش مي ريخت و وقتي خاك زير پايش بالا مي آمد، سعي مي كرد روي خاك ها بايستد. روستايي ها همينطور به زنده به گور كردن الاغ بيچاره ادامه دادند و الاغ هم همينطور به بالا آمدن ادامه داد تا اينكه به لبه چاه رسيد و در حيرت كشاورز و روستائيان از چاه بيرون آمد …
مشكلات، مانند تلي از خاك بر سر ما مي ريزند و ما همواره دو انتخاب داريم،
اول اينكه اجازه بدهيم مشكلات ما را زنده به گور كنند
و دوم اينكه از مشكلات سكويي بسازيم براي صعود! و ثابت كنيم كه از يك الاغ كمتر نيستيم
ما گاهی وقتها یک چیزی را که نداریم برجسته میکنیم و به داشتههایمان توجهی نداریم .
فردی میشناختم که چشم نداشت، دست و پا هم نداشت. مرتب میگفت: الحمدلله رب العالمین! الحمدلله! گفتند: آقا!تو چه داری که الحمدلله میگویی؟ نه چشم داری. نه دست داری. نه پا داری. یک تکه گوشت فلج، گفت: میدانی خدا من را چه کرده است؟ هرکس به من نگاه میکند میگوید: الحمدلله رب العالمین! پس من وسیله شدم و رابطه شدم بین مخلوق و خالق! مخلوقهای غافل، به من نگاه میکنند. از غفلت در میآیند و الحمدلله میگویند. پس من واسطهی فیض شدم.
دكتر پریسا ترابی، رئیس اداره بهبود تغذیه وزارت بهداشت، آب را بهترین نوشیدنی در فصل گرما میداند و میگوید: چای رقیق، دوغ كمنمك، شربت كمشیرین در مراحل بعدی برای رفع عطش در هوای گرم توصیه میشود.
رئیس اداره بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت با بیان اینكه سالمندان دیرتر متوجه كمآبی و حس تشنگی میشوند، اظهار كرد: از اینرو، افراد سالخورده ملزم به نوشیدن روزانه 8 تا 10 لیوان آب هستند كه به مراتب مناسبتر از چای، دوغ، نوشابههای گازدار و شربت است.
وی با تاكید به سالمندان برای به همراه داشتن یك بطری آب سالم در خارج از منزل ادامه میدهد: باید توجه داشت كه نوزادان و شیرخواران را هم نباید در اوج گرما (ساعت 10 تا 16) از منزل خارج كنند و در تغذیه انحصاری شیرخوار تا 6 ماهگی حتی در شرایط آب و هوایی گرم نیاز به خوراندن آب و سایر مایعات نیست؛ اما پس از 6 ماهگی در كنار تغذیه كمكی و شیر مادر نوشیدن آب و مایعات به شیرخوار توصیه میشود.
رئیس اداره بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، آب را ارجحتر از آبمیوههای صنعتی با افزودنیها میداند و میگوید: درعینحال، در صورت مواجهه با كمآبی و عدم دسترسی به آب سالم آشامیدنی نوشیدن هر مایع اعم از چای رقیق، دوغ كمنمك، شربت كمشیرین توصیه میشود.
دكتر ترابی نوشابههای گازدار را بدترین نوشیدنیها به لحاظ ایجاد سوء هاضمه و مشكلات گوارشی اعلام میكند: انواع دلسترها و ماءالشعیر كه فاقد مواد افزودنی و طعمدهنده شیمیایی باشند نوشیدنی مناسبی در تامین مایعات از دست رفته بدن به شمار میرود.
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!
پرسیدند : چه می کنی ؟
پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و…
آن را روی آتش می ریزم !
گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!
گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟
پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!
گوشت چرخ کرده : نیم کیلو
پیاز : ۱ عدد
سیر: ۱ حبه
ترخون: چند شاخه
نمک و زردچوبه: به میزان لازم
طرز تهیه : اول پیاز ، سیر و ترخون را با هم در آسیاب ریخته و کامل خرد می کنیم. بعد با گوشت ، نمک و زرد چوبه مخلوط می کنیم و خوب ورز می دهیم. بعد به اندازه گردوهای بزرگ از گوشت جدا کرده و سر سیخ های چوبی می زنیم و می خوابانیم کف ماهیتابه های تفلون یا چدنی . با حرارت کم باید بگذارید تا کاملا مغز پخت شود و مرتب برشون گردونید تا کاملا سرخ بشوند. می توانید حتی سر سیخ هم نزنید و مثل شامی سرخشون کنید. البته یادتون باشه که در ظرف را بذارید و تا کباب خودشو کاملا نگرفته بر نگردونید.
زمانی که من بچه بودم،مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم
آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است!
در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا میکردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد.
یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم،شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذرخواهی می کرد
و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم.
همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد؟
او مرا در آغوش کشید وگفت:مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد!
زندگی مملو از چیزهای ناقص… و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند .
خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد و سالگردها را فراموش میکنم.
اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار:
درک و پذیرش عیب های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد.
این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر روابطی است،هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی!
کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید آن را پیش خودتان نگهدارید.
بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آری، حتی از نوع سوخته که حتماً خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.!
خاطره یک دوست