مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
داستان واقعی از عواقب شوخی با نامحرم
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

داستان واقعی از عواقب شوخی با نامحرم
دختری حدود ۲۰ ساله در دانشگاه برای مشاوره به من مراجعه کرده بود و می گفت: “من عاشق شده ام!”
گفتم: عاشق چه کسی؟
گفت: عاشق شوهر خاله ام شده ام! و این صرفا یک عشق ظاهری و قلبی نیست بلکه قضیه ازدواج در میان است! به خانمش که خاله من است گفته می خواهی از زندگی من بیرون برو می خواهی بمان من می خواهم زن بگیرم! فقط به او نگفته که زن دومم دختر خواهر خودت است!"‌
گفتم: “چند سالش است لابد خیلی خوش تیپه !؟"‌
گفت: ” شاید برای دیگران نباشه چون حدود ۶۰ سال دارد ولی برای من هست!"‌
گفتم: “حتما خیلی پولداراست؟"‌
گفت: “نه راننده مردم است !"‌
بعد نگاهی طلبکارانه من گفت: “حاج آٍٍقا! حالا هم پیش شما نیامده ام به من بگویید اسغفرالله و از این حرفها، بلکه آمده ام که به من بگویید مادرم را چکار کنم مادری که شنیده شوهر خواهرش می خواهد دوباره زن بگیرد سکته ناقص را زده است اگر بفهمد زن دوم این آقا، دختر خودش است حتما می میرد. می خواهم بدانم جان مادرم ارزش عشق من را دارد یا نه؟!"‌
گفتم: ” قبول داری خیلی عجیب است دختری بیست و یکی دو ساله با مردی حدود ۶۰ ساله ازدواج کند؟"‌
گفت: ” راستش را بخواهید نمی دانم چی شد ولی یک چیزی را خیلی خوب می دانم مسافرت می رفتیم خیلی با شوهر خاله ام راحت بودم مثل پدرم بود والیبال بازی می کردم توپ بر سر و کله من می زد و درد دل های خصوصی، پیامهای قشنگ و عاشقانه، حتی پدر و مادرم می دانند که من با شوهرخاله ام راحتم اما خبر از عشق ما ندارند. بعد از مدت طولانی دختر گلم، دختر گلم، تبدیل به … شد!"‌

✓ حضرت عـــلی علیـه السلام در باره سخن گفتن با زن نامحرم فرمود:
«ای بندگان خدا! بدانید که… گفتگو و اختلاط مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل‌ها را منحرف می سازد و پیوسته به زنان چشم دوختن؛ نور چشم دل را خاموش می گرداند و همچنین با گوشه چشم به نامحرم نگاه کردن از حیله و دام های شیطان است.»
(بحارالانوار ج ۷۴ ص ۲۹۱ )
دستورات معصومین علیهم السلام برای بهتر زندگی کردن ماست ….

منبع: هم میهن

1 نظر »
چگونه پسران با غیرت تربیت کنیم؟
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی

چگونه پسران با غیرت تربیت کنیم؟
از سنی به بعد باید مراقب همبازی های کودک خود باشید!
جنسیت همبازی خیلی مهم است. شاید در گذشته و زمان کودکی ما این مسئله چندان مهم به نظر نمی رسید و پسرها و دخترها تا ۹سالگی هم با یکدیگر بازی می کردند و مشکلی به وجود نمی آمد. اما امروزه همزمان با از بین رفتن بسیاری از حریم ها در روابط زن و مرد، کودکان نیز بسیار هشیارتر و حساس تر به تفاوت های جنسیتی زن و مرد شده اند. لذا مانند گذشته نمی توان نسبت به همبازی های فرزندان بی تفاوت بود.
لازم است در این مورد با توجه به حسایست فرزند خود و حساسیت همبازی او نسبت به مسائل جنسی تصمیم بگیرید. باید این مدیریت را بصورت نا محسوس انجام بدهید، برای مثال اگر می بینید کودکی در خانواده ای تربیت شده که حریم محرم و نامحرم را رعایت نمی کنند و کودک آن ها زودتر از سن خود درباره مسائل جنسی صحبت می کند، ضروری است که رفت و آمدهای خود را با این خانواده محدود کنید و بالعکس با خانواده هایی بیشتر رفت و آمد کنید که این حساسیت ها را در مورد فرزند خود رعایت می کنند.

در قالب قصه، غیرت را در ذهن پسرتان جای دهید!
یکی از اثربخش ترین روش های تربیتی، قصه گویی است. در این روش ذهن کودک کاملاً در اختیار قصه گو است، بنابراین با بیان نکات آموزنده در قالب قصه می توان کودک را به تفکر کردن در آن مورد وادار کرد و با هدایت ذهن او، نتیجه تربیتی مطلوب را به دست آورد. کار تربیت کودک با این عمل (که برای کودک بسیار شیرین است) بسیار آسان می شود. برای انتقال مفهوم غیرت، که شامل غیرت دینی، ملی و ناموسی می شود، حتماً از داستان های اهل بیت علیهم السلام و داستان رشادت های امام حسین و حضرت عباس علیهم السلام و کودکان کربلا استفاده نمایید.
همچنین داستان هایی از نوجوانی و جوانی رسول خدا صلوات الله علیه و دیگر پیامبران الهی می تواند بسیار اثرگزار و هدایت گر باشد. قرآن کریم نیز بسیاری از مفاهیم و ارزش ها را در قالب داستان هایی از پیامبران و اقوام گذشته که به “قصص قرآنی” معروفند، برای انسان بیان فرموده است.

همبازی پسرتان شوید تا غیرت را در هنگام بازی به او آموزش دهید!
فرزندان راه حل های مسائل و مشکلات زندگی را ناخودآگاه در بازی ها یاد می گیرند، پس چه بهتر که والدین گاهی همبازی کودک خود شوند تا در خلال بازی آنچه برای تربیت فرزند نیاز است را به او آموزش دهند. همبازی شدن با کودک علاوه بر اینکه فرصتی مغتنم برای آموزش و انتقال مفاهیم تربیتی به کودک است، سبب می شود با روحیات و علاقمندی های فرزندتان آشنا شوید. شاید در خارج از فضای بازی تا مدت ها متوجه علاقمندی ها و گرایش های فرزندتان نشوید. می توانید از این شناختی که پیدا می کنید راه های جدیدی را برای انتقال ارزش هایی مثل غیرت ورزیدن، پیدا کنید.
پیامبر اسلام (صلوات الله علیه) فرمودند: کسی که کودک دارد باید در پرورش وی، کودکانه رفتار کند. (وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۸۶) پس در همبازی شدن با کودکتان مهمترین نکته این است که شما نیز یک کودک شوید، در اینصورت است که می توانید بسیاری مفاهیم را در حد فهم کودک در بازی به او انتقال دهید. برای مثال در بازی اجازه دهید او نقش پدر را بازی کند و شما نقش فرزند را بر عهده بگیرید و در این نقش سعی کنید ویژگی های یک فرزند خوب را به نمایش بگذارید.
همچنین در حال حاضر بازی های مذهبی هم در بازار وجود دارد که ممکن است برخی از آن ها که می توانند انتقال دهنده مفهوم غیرت به فرزندتان باشند به اندازه ی بازی های دیگر جذابیت نداشته باشند، در اینصورت شما با همبازی شدن با کودکتان، این ضعف بازی را پر می کنید زیرا برای یک کودک هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که والدین با او همبازی شوند. در چنین شرایطی آنچه که شما به کودکتان آموزش می دهید بر جان و قلب او می نشیند و به راحتی از بین نمی رود.

منبع: با حجاب

2 نظر »
حجاب حضرت زینب (س) ....
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در پله پله تا چادر!


چــادر زینب روایت می کند حفظ عفت را حکایت می کند

روز محشر از زنان بدحجاب حضرت زینب شکایت می کند

نظر دهید »
راهی که چاه ندارد!
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در مذهبی

راهی که چاه ندارد!

مگر می شود در زمان غیبت، بر خط و مسیر خود حرکت کنیم ولی در زمان ظهور ناگهان تغییر مسیر داده، در صراط مستقیم قرار بگیریم؟


راهنمای راه سعادت

امام کاظم علیه السلام فرمود: «یا هشام انّ للّه علی الناس حجّتین حجة ظاهرة و حجة باطنة فامّا الظاهرة فالرسل و الانبیاء و الائمة و امّا الباطنة فالعقول»(1) ای هشام خدا بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و حجت پنهان؛ حجت آشکار، رسولان و پیغمبران و امامانند؛ و حجت پنهان، عقلهای آنها (مردم) است.
منظور از حجت بودن اهل البیت علیهم السلام، این است که راه سعادت را باید از آنان آموخت و آنها راهنمای رسیدن به کمال مطلق می باشند. امام صادق علیه السلام فرمود: «مازالت الارض الّا و للّه فیها الحجة یعرف الحلال و الحرام و یدعوا الناس الی سبیل اللّه» (2) یعنی زمین پیوسته حجتی الهی را در خود دارد که حلال را از حرام می شناساند و مردم را به راه خداوند تبلیغ می کند.
به روشنی آفتاب

“حجت” از “حج” گرفته شده به معنای “قصد” و اینجا یعنی “قصد کردن به سمت مطلوب"؛ حجت مورد قصد است و با آن می توان به حق مطلوب رسید. (3)

تبعیت از امام معصوم، غیبت و ظهور نمی شناسد. هر کس که مدعی این است که در زمان ظهور، حضرت مهدی علیه السلام را یاری خواهد کرد پس در زمان غیبت نیز باید یاریگر امام باشد. مگر می شود در زمان غیبت، بر خط و مسیر خود حرکت کنیم ولی در زمان ظهور ناگهان تغییر مسیر داده، در صراط مستقیم قرار بگیریم؟!

اما معنای دیگر حجت، برهان و دلیل است که با آن حریف را قانع یا دفع می کنند و جمع آن حجج و حجاج است.(4) در آیات قرآن کریم نیز این کلمه به کار برده شده است. به عنوان نمونه: «لِئَلاَّ یَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللّه عَزِیزًا حَكِیمًا»(5) «قُلْ فَلِلّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِینَ» (6)
“حجت بالغه"، یعنی دلایل خداوند، برای بشر بسیار روشن و رساست به گونه ای که جای هیچ گونه تردید برای افراد باقی نمی گذارد. از امام صادق علیه السلام سوال شد معنای آیه چیست؟ حضرت فرمودند: خداوند در روز رستاخیز به بنده خویش می گویند بنده من آیا دانستی و گناه کردی؟ اگر بگوید آری، می فرماید چرا به آنچه می دانستی عمل نکردی و اگر بگوید نمی دانستم می گوید چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟ در این موقع فرد می ماند. این همان حجت بالغه است. (7)
فرازی از زیارت جامعه کبیره از اهل البیت علیهم السلام به حجج الهی تعبیر شده است. «حجج الله علی اهل الدنیا و الاخرة و الاولی و رحمة الله و برکاته»؛ سلام بر شما امامان معصوم که حجتهای خداوند بر اهل دنیائید هم در آخرت حجت هستید و هم در دنیا، و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.
سنت خداوند بر آن است که اتمام حجت کند، یعنی به صورت روشن راه را از چاه مشخص کرده و بگوید که راه سعادت کدام است. از طریق ارسال حجج خود بر بندگان، راه هدایت را مشخص کرده و راه بهانه جویی را بر آنها بسته است. امام عصر علیه السلام خود را حجت خدا و راویان حدیث را حجت خود بر مردم معرفی می کند. در واقع راه بندگی از طریق آنان مشخص می شود. امام باقر علیه السلام فرمودند: «بنا عُبِدالله…» به واسطه وجود مبارک اهل البیت علیهم السلام، خداوند بندگی می شود.
ادعای محبت، اثبات محبت

سنت خداوند بر آن است که اتمام حجت کند، یعنی به صورت روشن راه را از چاه مشخص کرده و بگوید که راه سعادت کدام است. از طریق ارسال حجج خود بر بندگان، راه هدایت را مشخص کرده و راه بهانه جویی را بر آنها بسته است. امام عصر علیه السلام خود را حجت خدا و راویان حدیث را حجت خود بر مردم معرفی می کند

در آیه شریفه قرآن نیز به پیامبر صلی الله علیه و آله ابلاغ شد بگو: «إن کنتم تحبون الله فاتبعونی… »(8) اگر خداوند را دوست می دارید مرا تبعیت کنید. شرط بندگی و محبت خداوند، تبعیت از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل البیت علیهم السلام است.

تبعیت از امام معصوم، غیبت و ظهور نمی شناسد. هر کس مدعی این است که در زمان ظهور، حضرت مهدی علیه السلام را یاری خواهد کرد پس در زمان غیبت نیز باید یاریگر امام باشد. مگر می شود در زمان غیبت، بر خط و مسیر خود حرکت کنیم ولی در زمان ظهور ناگهان تغییر مسیر داده، در صراط مستقیم قرار بگیریم؟!
از تنها گذاشتن نائب امام تا شمشیر کشیدن بر روی امام

آنچه که حضرت ولی عصر علیه السلام ما را بدان امر کرده اند، تبعیت از راویان حدیث ایشان در زمان غیبت است و این تبعیت آنقدر با اهمیت است که از ایشان تعبیر به «حجت من» کرده اند. چه کوته فکرند آنان که دل به وسوسه شیطان سپرده اند که کلام امام و روایان آن را رها کرده اند و وعده یاری حضرت را می دهند! همانند کسانی که در سال 60 ه.ق به امام حسین علیه السلام نامه نوشتند و از ایشان دعوت کردند تا به کوفه بروند و وعده یاری دادند، در حالی که نائب امام یعنی جناب مسلم بن عقیل را در کوفه، زمانی که حضرت حسین علیه السلام در آن شهر غائب بودند تنها گذاشته و سبب به شهادت رسیدن ایشان شدند! (تاریخ تعداد این افراد را 18000 نفر نقل کرده است) کسی که به یاری نماینده امام نشتابد قطعا امام را هم در معرکه تنها خواهد گذاشت. بسیاری از آن 18000 نفر در کوفه در کربلا، نه تنها امام را تنها گذاشتند بلکه ظهر عاشورا مقابل امام ایستادند و شمشیر کشیدند!
اما ممکن است در اینجا سوالی مطرح شود که منظور از راویان حدیث مراجع تقلید هستند یا ولی فقیه؟ و حیطه اختیارات ولی فقیه به عنوان حاکم جامعه اسلامی چقدر است؟ ان شاء الله در مقاله بعدی به این سوال پاسخ خواهیم داد.

ادامه دارد…

پی نوشت:

1 .اصول کافی، ج 1، کتاب العقل و الجهل.
2 . همان، کتاب الحجة، ص 178.
3 . مقاییس اللّغة، ماده حج.
4 .لسان العرب، ج2، ص228
5 . نساء/165
6 . انعام/149
7 . تفسیر نورالثقلین، ج1، ص776
8 . آل عمران/31

 

نظر دهید »
چرا خون دل خوردن درست نیست؟
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی

چرا خون دل خوردن درست نیست؟

شاید شما هم افرادی را دیده باشید که برای کوچکترین چیزی با دیگران درگیر می شوند؛ درمقابل گروه دیگری ترجیح می دهند سکوت کنند. روش شما چیست؟ درگیر شدن یا سکوت کردن؟ کدام روش بهتر است؟

عصبانیت

خب شاید با خواندن عنوان مطلب این تصور برایتان پیش آمده که سکوت کردن و خون دل خوردن کار درستی نیست و همزمان به این موضوع هم فکر کنید که درگیر شدن هم به همان اندازه و حتی شاید بیشتر مذموم و ناپسند است.
در واقع حق با شماست؛ بیایید موضوع را دقیق تر بررسی کنیم. در نگاه اولیه شاید به نظر برسد آنهایی که سکوت می کنند، کمتر به خودشان یا دیگری آسیب می رسانند، پس روش آنها بیشتر مورد تایید است، اما در حقیقت افرادی که از خواسته های خود صرف نظر می کنند نسبت به طرف مقابل احساسات منفی و متناقضی را تجربه می کنند. مثلا با اینکه همسرشان را دوست دارند، اما نسبت به او احساس نفرت دارند و تمایلشان را برای ارتباط صمیمانه با او از دست می دهند. این افراد ممکن است گیج شوند و از خود بپرسند که واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ از طرفی شخص مقابل هم احساسات مشابهی خواهد داشت و درک نمی کند که چه چیزی بین آنها فاصله انداخته است؟

برای بیشتر افراد خیلی راحت تر هست که جمله هایشان را خطاب به طرف مقابل بگویند. اما فراموش نکنید که شما قراراست درباره ی خودتان و آنچه می خواهید حرف بزنید؛ پس بهتر است جمله هایتان را با “من” شروع کنید

حال این سوال مطرح می شود که چرا با وجودی که سکوت و خاموشی در اینجا کارکرد مثبتی ندارد، افراد ترجیح می دهند این رویه را پیش بگیرند؟
معمولا این افراد درون خودشان یک منتقد درونی فعال دارند؛ ندایی که مرتب به آنها گوشزد می کند که بهتر است سکوت کنند، آنها ارزشی ندارند و برای دیگران مهم نیستند یا اینکه صرفا یک عضو فراموش شده و حقیر هستند. بنابراین سکوت کرده و از دیگران فاصله می گیرند؛ در حالی که با حجم زیادی از احساسات منفی درگیر هستند و مرتب در حال درگیری و گفت و گوی درونی با دیگران. این افراد به جای بیان صریح احساسات و خواسته هایشان بارها و بارها در مکالمه ای ذهنی ماجرایی که باعث رنجش آنها شده را مرور می کنند یا حرفهایی را که هیچ وقت با دیگران در میان نمی گذارند؛ برای خود تکرار می کنند. در واقع آنها محکوم هستند که یک چرخه ی آزاردهنده ی منفی را به دفعات تجربه کنند.
آیا شما تجربه ی مشابهی داشته اید؟ در اینصورت شاید بخواهید بدانید که چطور باید این چرخه را متوقف کنیم؟
از خود گفتن

از خود گفتن و درباره خود حرف زدن ابزاری مناسب و مثبت محسوب می شود. شاید در نگاه اول این پاسخ ساده به نظر برسد، اما وقتی یاد می گیریم به جای اینکه با خودمان حرف بزنیم و بارها و بارها جمله هایی را در ذهنمان تکرار کنیم، با دیگری وارد گفت و گو شویم در واقع از روش های آسیب زایی که ما و طرف مقابلمان را در یک حالت دفاعی قرار می دهد، در امان خواهیم بود.
این روش البته با جنگیدن فرق دارد و ابزاری مناسب برای پایان دادن به دعواست. وقتی شما صادقانه و صریح درباره ی احساسات و خواسته هایتان حرف می زنید به طرف مقابل نشان می دهید که در یک رابطه ی بالغانه قرار دارید. به این ترتیب همسرتان هم علاقه مند می شود که گوش بدهد و پذیرا باشد. اما چطور؟
سلاحتان را زمین بگذارید

وقتی یک گفت و گوی ساده می رود که به دعوا تبدیل شود؛ بهترین راه این است که هر دو از تک و تا بیفتید. هدف اصلی این است که شما به همسرتان نزدیک شوید، بنابراین می توانید با آرام کردن خودتان شروع کنید، البته قرار نیست خودتان را شکنجه دهید، اما با یک لحن صادقانه بگویید: ” من بیشتر ترجیح می دهم مراقب احساسم نسبت به تو باشم تا اینکه در این بحث برنده شوم.”

وقتی قرار است درباره ی خواسته هایتان صحبت کنید؛ خیلی مهم است که کار را به نق زدن و ناله کردن نکشانید. البته قرار نیست به خاطر احساساتتان عذرخواهی کنید یا اینکه چون نگران قضاوت همسرتان هستید، خودتان را به جاده ی خاکی بزنید

گفتن همین جمله ی ساده طرف مقابل را نرم می کند و به احتمال بسیار زیاد او را هم از تک و تا می اندازد. در چنین شرایطی هر دو بهتر می توانید با هم ارتباط بگیرید. حالا خیلی راحت بگویید که دقیقا چه می خواهید و او را هم تشویق کنید تا درباره خواسته اش حرف بزند.
توقف چرخه

وقتی مثل یک بزرگسال ارتباط می گیرید و دست از نق زدن و خودخوری برمی دارید، چرخه ی رفتارهای انفعالی (خون دل خوردن) و تهاجمی (جارو جنجال راه انداختن و از کاه کوه ساختن) را متوقف می کنید. حالا دیگر همسرتان یا دیگری را بخاطر اینکه خودبخود متوجه خواسته های شما نشدند یا نتوانستند ذهن شما را بخوانند مجازات نمی کنید. ضمن اینکه تکلیف تان با خودتان و بقیه روشن هست و می دانید که در جه چور رابطه ای قرار دارید.
نق نزنید

وقتی قرار است درباره ی خواسته هایتان صحبت کنید؛ خیلی مهم است که کار را به نق زدن و ناله کردن نکشانید. البته قرار نیست به خاطر احساساتتان عذرخواهی کنید یا اینکه چون نگران قضاوت همسرتان هستید، خودتان را به جاده ی خاکی بزنید. درست است که برای اغلب ما صحبت کردن درباره ی چیزهایی که نمی خواهیم راحت تراست، اما مستقیم بروید سر اصل مطلب و خواسته تان را بیان کنید. این روش کمک می کند اعتماد بنفس بیشتری پیدا کنید و بهتر بتوانید به رابطه تان سر و سامان بدهید.
با من شروع کنید

برای بیشتر افراد خیلی راحت تر هست که جمله هایشان را خطاب به طرف مقابل بگویند. اما فراموش نکنید که شما قراراست درباره ی خودتان و آنچه می خواهید حرف بزنید؛ پس بهتر است جمله هایتان را با “من” شروع کنید. مثلا به جای اینکه بگویید ” تو هیچ توجهی به من نداری.” بگویید: ” من می خواهم که تو با من وقت بگذرانی یا می خواهم احساس کنم که به حرفهایم گوش می دهی.”
این شیوه کمک می کند نه تنها با خودمان در ارتباط باشیم، بلکه امیدوار باشیم دیگران هم ما را بهتر درک کنند. از حالا با خودتان قرار بگذارید شما هم به اندازه ی دیگران ارزشمند هستید و حق دارید خواسته ها و نظرتان را مطرح کنید. مطمئن باشید به این ترتیب نه تنها خودتان احساس بهتری خواهید داشت، بلکه دیگران هم بهتر با شما ارتباط برقرار خواهند کرد.

 

نظر دهید »
وابستگي به كامپيوتر به اندازه مواد مخدر خطرناك است.
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی

قوانين استفاده از كامپيوتر توسط فرزندان

وابستگي به كامپيوتر به اندازه مواد مخدر خطرناك است.

در حالي كه كامپيوتر ابزاري مفيد و ارزشمند به شمار مي رود و مي تواند به افزايش ميزان خلاقيت، هوش و اطلاعات كمك كند، اما گاهي اوقات استفاده نابه جا از اين وسيله به ضرر انسان تمام مي شود و به همين دليل بسياري از خانواده به خاطر استفاده زياد بچه هايشان از كامپيوتر گله مند و نگران هستند. گاهي وابستگي به كامپيوتر براي بازي يا چت كردن مي تواند درست به اندازه وابستگي به مواد مخدر خطرناك باشد و متاسفانه به طور معمول بچه ها و نوجوانان متوجه اين موضوع نيستند. پيشنهادات مطرح شده در اين مقاله به پدر و مادرها كمك مي كند تا مانع وابستگي فرزندان شان به كامپيوتر شوند.

با بچه ها حرف بزنيد

با فرزند خود درباره مضرات استفاده افراطي از كامپيوتر حرف بزنيد. فرزندتان بايد بداند استفاده بيش از اندازه از كامپيوتر چه عواقب خطرناكي دارد و اگر فرزندتان دليل خاصي براي كارش داشت، سعي كنيد با گفتگوي صميمانه او را توجيه كنيد.

كامپيوتر را در اتاق كودك نگذاريد

كامپيوتر بايد در اتاق نشيمن يا محيطي باز باشد كه تمام اعضاء خانواده در آنجا جمع مي شوند. هرگز اجازه ندهيد كامپيوتر در اتاق خواب فرزندتان باشد. چون اين امر وابستگي او را به كامپيوتر بيشتر مي كند.

كامپيوتر بايد رمز ورود داشته باشد

اگر به هر دليلي ناچاريد كامپيوتر را در اتاق كودك قرار دهيد، براي آن رمز ورود بگذاريد، تا فرزندتان هر وقت اراده كند امكان استفاده از آن را نداشته باشد. به اين ترتيب، كودك براي استفاده از كامپيوتر ناچار است از شما اجازه بگيرد و به اين ترتيب مي تواند زمان استفاده او از كامپيوتر را كنترل كنيد.

زمان تعيين كنيد

زماني را تعيين كنيد كه كودك فقط در آن مقطع زماني حق استفاده از كامپيوتر داشته باشد و اين امر را به صورت يك قانون در آوريد و به آن پايبند بمانيد و هنگامي كه وقت تعيين شده به پايان رسيد، از فرزندتان بخواهيد از مقابل مانيتور كامپيوتر برخيزد. اگر پدر و مادر به قانوني كه در خانه مي گذارند پايبند نمانند، فرزندان نيز آن قانون را جدي نمي گيرند.

مراقب كارهاي فرزندتان باشيد

اگر فرزندتان از كامپيوتر فقط براي بازي استفاده مي كند، بازي ها را كنترل شده برايش انتخاب كنيد و سي دي هايي را كه انتخاب مي كنيد، قبلاً به تنهايي ببينيد و چنانچه از اينترنت استفاده مي كند، بر روي سايت هاي مورد مراجعه او،‌ تحقيقات لازم را انجام بدهيد و يادتان باشد استفاده بچه ها از كامپيوتر و اينترنت دور از چشم شما گاهي آثار مخرب و جبران ناپذيري هم براي بچه و هم براي خودتان دارد.

براي كامپيوتر جايگزين پيدا كنيد

زماني را كه فرزندتان صرف كار با كامپيوتر مي كند، با فعاليت هاي ديگري عوض كنيد. به عنوان مثال او را خود براي خريد، به بيرون از خانه ببريد، با هم بازي كنيد يا او را در كارهاي آشپزي يا امور مربوط به خانه دخالت دهيد. بعضي بچه ها ساعات زيادي را در خانه تك و تنها هستند و استفاده از كامپيوتر جايگزين خوبي براي ارتباط هاي اجتماعي آنان مي شود. اين گروه كودكان ارتباط هاي اجتماعي ضعيفي خواهند داشت. هر بچه اي براي مصون ماندن از وابستگي به كامپيوتر نياز به روش خاصي دارد. براي يك عده شان محدود كردن زمان و سرگرم كردن آنها به كارهاي ديگر، مناسب است و بعضي ديگر نياز به قوانين سخت دارند، اما به خاطر بسپاريد قوانين نبايد آن قدر سخت باشد كه موجب ايجاد استرس در كودك، يا پرخاشگري او شود و از طرف ديگر، نبايد آن قدر آسان و ضعيف باشد كه بر روند رفتاري كودك هيچ تاثيري نگذارد.

منبع : مجله خانواده

نظر دهید »
چرا گرفتار این رذیله اخلاقی شده ایم؟
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

چرا گرفتار این رذیله اخلاقی شده ایم؟

غیبت یکی از صفاتی است که در قرآن کریم مورد مذمت واقع شده، از نگاه دینی گناه کبیره بوده و در روایات تأکید بسیاری بر پرهیز مسلمانان از این رذیله اخلاقی شده است.
خداوند برای گناه غیبت مجازات آتش جهنم را مقرر داشته است و چگونه ممكن است انسان به خدا و قیامت اعتقاد داشته باشد و با خواندن و تدبّر در آیات و روایات غیبت متنبه نگردد، غیبتی كه همانند خوردن گوشت مرده غیبت شونده است. آیا كسی این كار را می كند؟ وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیمٌ (حجرات(49)آیه12)، و از یكدیگر غیبت ننمایید، آیا یكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ بى تردید [از این كار] نفرت دارید، و از خدا پروا كنید كه خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است.
اگر بخواهیم از روایات به عنوان نمونه پیام هایی را در باب این گناه کبیره بگوییم باید توجه را به این روایت جلب می کنیم این عمل به قدری سنگین و ننگ است كه پیامبر اكرم (صلی الله و علیه و آله) گناه غیبت را شدید تر از زنا دانسته است. یَا أَبَاذَرٍّ إِیَّاكَ وَ الْغِیبَةَ فَإِنَّ الْغِیبَةَ أَشَدُّ مِنَ الزِّنَا (محمد بن الحسن الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص281)

غیبتی كه انسان را اگر توبه نكند جهنمی می كند: رُوِیَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَالَ لِمُوسَى (علیه السلام) مَنْ مَاتَ تَائِباً مِنَ الْغِیبَةِ فَهُوَ آخِرُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ وَ مَنْ مَاتَ مُصِرّاً عَلَیْهَا فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ النَّار روایت شده كه خداوند تعالی به موسی (علیه السلام) فرمود: غیبت كننده، اگر توبه كند، آخرین كسی است كه وارد بهشت می شود و اگر بدون توبه بمیرد، اولین كسی است كه داخل جهنم می گردد. (المحدث النوری، مستدرك الوسائل، ج9، ص126)
معنای این غیبت که اینقدر ننگ است چیست؟

غیبت و بدگویی به انجام کار یا بیان سخنی گفته می شود که به واسطه آن فرد سبب ناراحتی و ناخوشایندی برادر دینی خود شود.

البته حسادت ریشه ی اصلی این بیماری است … به طوری که که انسانی که غیبت می کند به بیماری دیگری چون حسادت دچار است … حسادت نسبت به موقعیت دیگران … چنانچه وقتی خودش به آن موقعیت نمی رسد سعی می کند آن کسی را که در آن موقعیت قرار دارد را از چشم بقیه بیندازد.

اگر فردی نقطه ضعف داشته و یا مرتکب عمل زشتی شده باشد و ما آن را برای دیگران بیان کنیم مرتکب غیبت شده ایم، اما اگر در فرد عیبی نبوده و یا مرتکب خطای نشده است را برای دیگران به دروغ بیان کنیم مرتکب گناه بهتان و تهمت شده ایم.
بدگویی و غیبت ممکن است به صورت گفتار، کردار و یا کنایه باشد، حتی بیان چگونگی لباس پوشیدن افراد یا نوع زندگی آن ها نیز نوعی غیبت به حساب می آید و در روایت از بیان هرگونه عیوب دیگران نهی شده است.
البته فرد می تواند عیوب کسی را که ظلم کرده بیان کند و به عبارت ساده مظلوم می تواند عیب ظالم را برای مردم بیان کند، البته تنها در کاری که به او ظلم شده است نه مورد دیگر.
آثار منفی غیبت

غیبت میان اقوام، همسایگان و حتی اعضای خانواده دشمنی ایجاد می کند و افراد را به جایی از دشمنی و کینه می رساند که انسان ها نیز مانند حیوانات درنده شده و به جان یک دیگر می افتند، افراد حالت و خوی درندگی پیدا می کنند و وقتی غضب افراد بالا گرفت عامل و زمینه مهمی در گسستن پیوند های برادری میان آن ها می شود.
غیبت سبب زائل شدن آبروی دیگران، از بین رفتن یا لطمه زدن به موقعیت شخصی و اجتماعی افراد می شود، این در حالی است که خداوند دوست ندارد بدی های بندگانش برای یک دیگر افشا شود، یا فردی هتک حرمت شود.
به وجود آمدن بدگمانی در فضای جامعه از دیگر عوارض و آفات غیبت و بدگویی است به طوری که: فرد غیبت کننده تأثیر مستقیمی بر افراد جامعه خواهد داشت و افزون بر این که خود نسبت به دیگران بدگمان می شود زمینه ای را ایجاد می کند که افراد جامعه نیز به یک دیگر بدگمانی شوند.
چرا افراد گرفتار این رذیله اخلاقی می شوند؟

روحیه زشت تجسس از دلایل گرفتار شدن به گناه غیبت و بدگویی است و وقتی فرد در زندگی خصوصی دیگران تجسس و واکاوی کند مبتلا به غیبت می شود.
به طوری که بعضی از افراد خیلی دوست دارند که از زندگی خصوصی دیگران آگاه بشوند، یعنی این طوری هستند که مثلا تا از همه مسایل زندگی آن فرد سر در نیاورند، شب راحت نمی خوابند! (واقعا عجیبه؟؟ ولی متاسفانه چنین افرادی توی جامعه کم نیستند … ) و بدتر اینکه این تجسس کردن باعث دو بیماری بدگمانی و در نهایت غیبت می شود
اگر می خواهید غیبت نكنید، باید سوء ظن و بدگمانی نسبت به مردم نداشته باشید. اگر می خواهید گرفتار بدگمانی نشوید، باید در امور مردم تجسس نكنید، زیرا سوء ظن و تجسس در یكدیگر تأثیر متقابل دارند. گاهی تجسس باعث سوء ظن است و گاهی سوء ظن منشأ تجسس می شود. از این رو قرآن برای از بین بردن غیبت به عنوان معلول، دستور داده با علت (یعنی سوء ظن و تجسس) مبارزه شود:
فرد می تواند عیوب کسی را که ظلم کرده بیان کند و به عبارت ساده مظلوم می تواند عیب ظالم را برای مردم بیان کند، البته تنها در کاری که به او ظلم شده است نه مورد دیگر.

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً
“ای كسانی كه ایمان آورده اید، از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا كه بعضی از گمانها گناه است و هرگز در كار دیگران تجسس نكنید… بعضی از شما از بعضی دیگر غیبت نكنید".(حجرات(49)آیه 12) در واقع غیبت را معلول دو عامل پیشین دانسته است.
ایجاد سوءظن نسبت به یکدیگر از دیگر عوامل غیبت است و باید سعی کنیم به جای سوءظن به یک دیگر حسن ظن خود را افزایش دهیم و از زمینه های غیبت دوری کنیم.
البته حسادت ریشه ی اصلی این بیماری است … به طوری که که انسانی که غیبت می کند به بیماری دیگری چون حسادت دچار است … حسادت نسبت به موقعیت دیگران … چنانچه وقتی خودش به آن موقعیت نمی رسد سعی می کند آن کسی را که در آن موقعیت قرار دارد را از چشم بقیه بیندازد.
این بیماری درمان دارد

برای درمان این بیماری روحیه غیبت انسان باید درباره عظمت این گناه بیندیشد، چرا که مرتکب آن مرتكب دو گناه شده و مستحق دو عذاب است: یكی گناه غیبت و دیگری گناه حسد.
یک نتیجه بسیار مهم

«غیبت کردن تازه شروعی است برای گناهان قبیح و زشت دیگر »
مثلا زمانی که شخصی در مورد فرد دیگری غیبت می کند، ممکن است در حین صحبتهایش، برای زیاد کردن جذابیت و هیجان ماجرا چند تا دروغ هم اضافه کند و یا چند تا تهمت هم بزند یا اینکه قسم بی جا و دروغ بخورد و یا اینکه حدسها و فرضیه های نادرست و اشتباهی را هم که خودش بر اساس شنیده ها یا دیده هایش در مورد فردی که مورد غیبت قرار گرفته، به ذهنش رسیده، به عنوان یک مسئله واقعی در مورد آن فرد مطرح کند و متاسفانه بدتر از همه این مسایل حتی ممکن است این شخص آنقدر از فردی که نسبت به او به هر دلیلی کینه و کدورت دارد، بد بگوید که ناخود آگاه شخص سومی هم که حرفهای این شخص غیبت کننده را می شنود، نسبت به آن فرد اول سوء ظن پیدا کند و خیلی گناهان و کارهای زشت دیگر.
این هم متاسفانه یکی دیگر ز آن چیزهایی بود که در حین غیبت کردن نه تنها به فرد غیبت کننده که به شنونده غیبت هم خواهد رسید.
نتیجه ی اخروی غیبت

آتش و آتش و آتش؛ تازه هر چی ثواب برای تو بوده برای آن فرد می نویسند و همه گناهان او را برای تو. چون غیبتش را کرده ای!
کلام را با بیان نورانی امام علی (علیه السلام) به پایان می بریم: غیبت موجب می شود مورد خشم و دشمنی خدا و مردم قرار گیری و پاداشت نابود شود! (غررالحكم، ص 221، ح 4425)

منابع:
پرسمان
سایت رهروان ولایت
روزنامه خراسان ٓ نوشته محمدباقر عطاریانی

نظر دهید »
فقر را چگونه درمان کنیم؟!
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

فقر را چگونه درمان کنیم؟!

اگر انسان گمان کند که فقر او سرنوشت اوست یا اینکه خداوند او را رها کرده و گرفتار چنین وساوس شیطانی بشود، ناامید و افسرده شده و دست از تلاش هم برخواهد داشت و چه بسا طعمه ی خوبی برای سودجویان و کلاهبرداران شود.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرماید: «فقر مرگ بزرگ است» و از ابتلائات سخت دنیاست و اسلام آن را بلای بدی می داند که ایمان افراد را از بین می برد. در روایت است که «هرگاه فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگری خارج می شود.»
حضرت امیر علیه السلام ضمن نیایشی که با خدای خود داشت به ضررها و آفات فقر اشاره کرده می فرماید: «خدایا آبرویم را با بی نیازی نگهدار و با تنگدستی شخصیت مرا لکه دار مفرما. (تا کار من به جایی نرسد که) از روزی خواران تو روزی بخواهم و از بدکاران عفو و بخشش طلبم. » (١)
تحمل فقر بسیار سخت و دردناک است به همین جهت خداوند در صدور احکام خود بر فقرا بسیار رحم کرده و برای کفاره ی بسیاری از تقصیرات بندگان، صدقه را واجب کرده است. صدقه را باعث بخشش گناهان، رفع گرفتاری ها و درمان دردها و طول عمر و …. قرار داده و بر انفاق و خمس و زکات نیز سفارش نموده چنانچه به احکام اسلام عمل شود فقیری روی زمین باقی نمی ماند. به همین جهت فرموده اند در دولت موعود منتظر چه بسا به شوق ثواب صدقه، برای یافتن فقیری تلاش می کنند و نمی یابند.
راهکارهای دین در فرار از فقر

حضرت امیرالمومنین می فرماید: «فقر مرگ بزرگ است» و از ابتلائات سخت دنیاست و اسلام آن را بلای بدی می داند که ایمان افراد را از بین می برد. در روایت است که «هر گاه فقر از دری وارد شود ایمان از در دیگری خارج می شود.»
حفظ امید و کرامت انسانی فقیر

تا زمانی که امید باشد انسان، تسلیم فقر نمی شود و همواره تلاش می کند و تلاش ذاتا دارای نتیجه است. کسی که تسلیم فقر شده چه بسا همیشه فقیر باقی بماند. او خودش را پست می داند و همیشه به کارهای پست رو می کند. و هیچگاه حتی فکر استفاده از بعضی فرصت های نجات دهنده را هم به ذهنش راه نمی دهد چون باور کرده که سهم او همین است.
اگر انسان گمان کند که فقر او سرنوشت اوست یا اینکه خداوند او را رها کرده و گرفتار چنین وساوس شیطانی بشود، ناامید و افسرده شده و دست از تلاش هم برخواهد داشت و چه بسا طعمه ی خوبی برای سودجویان و کلاهبرداران شود.
طمع نداشته باشیم تا از فقر نجات پیدا کنیم

بیکاری موجب فقر است و از مهمترین دلایل بیکاری جوانان آرزوهای محال و بلندپروازیها است. چه بسیاری از اوقات که طمع مانع اصلی پیشرفت است. مانع اصلی کار و کسب است. اگر طمع در کار نباشد راحت تر کار پیدا می کنیم و کارمان هم رونق می یابد.
مهمترین مهارکننده های فقر

با قناعت روح انسان از اضطراب فقر نجات پیدا می کند. از جمله توصیه های لقمان حکیم به پسرش است که ای فرزندم قوی ترین مردم کسی است که قانع باشد به آنچه که خود دارد. و محتاج ترین مردم کسی است که چشمش به مال مردم باشد اگر چه گنج قارون داشته باشد.»

در دین ما توصیه هایی شده است که اگر رعایت شود، سنت حسنه ی صدقه، روحیۀ گدا پروری ایجاد نمی کند. مثل اینکه اولا صدقه دهنده صدقه گیرنده را نبیند. صدقه ی آشکارا، شرم فقیر را از بین می برد. و ممکن است او را مشتری دائمی نیکوکاران کند. ثانیا ثواب قرض را بیش از ثواب صدقه قرار داده است و ثالثا به کسی هم که صدقه می گیرد توصیه شده صدقه بدهد تا همیشه صاحب دست گیرنده نباشد بلکه دست دهنده هم داشته باشد و کرامت و عزت نفسش را حفظ کند
پوشاندن فقر

فقیر نباید ذلیل بشود. نباید با خفت و خواری رفتار کند. چه آنکه رفتار ذلیلانه نه از فقرش می کاهد و نه باعث روی کردن مردم به او می شود.
«… ای پسر بدان من صبر بر چیزهای تلخ را چشیدم و چیزی تلخ تر از فقر نیافتم. چنانکه روزی فقیر شدی فقر خود را بین خود و خدای خود قرار بده و فقر خود را بر مردم اظهار مکن. کسی که فقرش را اظهار می کند فرصت های خوبی را از دست می دهد معمولا طبع مردم اینگونه است که از فقرا رو برمی گردانند و همین امر به فقر آنها دامن می زند.
صدقه دادن هم راهی برای مبارزه با فقر است. در روایتی از امام علی علیه السلام آمده است: «هرگاه تهی دست شدید، با صدقه دادن با خدا تجارت کنید. (٢)
این روایت عجیب است زیرا از انسان فقیر می خواهد که صدقه بدهد. حتما گشایشی در صدقه دادن است که خداوند می خواهد آن گشایش را نصیب فقیر کند. اما جز این، حکمتهای دیگری نیز دارد. یکی از بدترین بلایای فقر این است که انسان را مبتلا به روحیه ی تکدی گری می کند.
خداوند با این نمی خواهد آنها را به کارهای سخت وادار کند بلکه می خواهد بندگان فقیرش به خاطر فقر، تبدیل به انسانهای حقیری نشوند که فقط دستشان را به سوی دیگران دراز کرده باشند. بلکه می فرماید شما هم صدقه بدهید هر چند بسیار اندک، و با این کار هم شخصیتتان را حفظ کنید و هم با خدا معامله کنید و این موضوع هیچ منافاتی با قبول صدقه از سوی دیگر مسلمانان ندارد. بلکه باعث می شود که شخص فقیر دچار روحیه تکدی گری و پستی نشود. زیرا تجربه شده گاهی فقر کسی برطرف می شود اما رفتار فقیرانه اش برطرف نمی شود زیرا روحیه و اخلاق پست تکدی گری باقی مانده است.
لذا در دین ما توصیه هایی شده است که اگر رعایت شود، سنت حسنه ی صدقه، روحیه گدا پروری ایجاد نمی کند. مثل اینکه اولا صدقه دهنده صدقه گیرنده را نبیند. صدقه ی آشکارا، شرم فقیر را از بین می برد. و ممکن است او را مشتری دائمی نیکوکاران کند. ثانیا ثواب قرض را بیش از ثواب صدقه قرار داده است و ثالثا به کسی هم که صدقه می گیرد توصیه شده صدقه بدهد تا همیشه صاحب دست گیرنده نباشد بلکه دست دهنده هم داشته باشد و کرامت و عزت نفسش را حفظ کند.

پی نوشتها:
1- خطبه ٢٢٥ نهج البلاغه

٢- نهج البلاغه؛ ص 258

نظر دهید »
از هويج و اسفناج در سوپ کودکان استفاده نكنيد!
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در خواص میوه ها

از هويج و اسفناج در سوپ کودکان استفاده نكنيد!

يک متخصص تغذيه با تاكيد بر اين كه استفاده از مواد غذايي حاوي نيترات مانند هويج و اسفناج در سوپ کودکان توصيه نمي‌شود، گفت: اين مواد طي باقي ماندن در سوپ به يک آنزيم خطرناک تبديل و موجب بروز مسموميت در کودکان مي‌شوند.

این متخصص تغذیه اثرات زيان بار نيترات به دو دسته مستقيم و غيرمستقيم قابل تقسيم است که اثر مستقيم آن در ترکيب با پروتئين و اسيدهاي آمينه باعث ايجاد نيتروزآمين شده که خود عامل ابتلا به سرطان است و اثر غيرمستقيم آن تبديل به نيتريت و بروز مسموميت مي‌شود.

وي افزود: وجود نيترات زياد در آب و غذا باعث افزايش نيتريت بزاق انسان و تخريب ويتامين A وC در بدن مي‌شود.

اين متخصص تغذيه با اشاره به مواد غذايي که موجب تجمع نيترات در بدن مي‌شوند، گفت: سبزيجاتي مانند هويج و اسفناج که خود حاوي نيترات هستند از اين جمله‌اند از اين رو بهتر است در سوپ کودکان استفاده نشوند.

دکتر تصريح کرد: نيترات موجود در اين سبزيجات طي ماندن در سوپ کودکان به نيتريت تبديل شده و اين نيتريت با هموگلوبين خون نوزاد ترکيب و باعث توليد نوعي آنزيم خطرناک در بدن کودکان و ابتلاي آنها به مسموميت مي‌شود.

ایشان اظهار كرد: استفاده از آب فاضلاب در آبياري کشتزارها، استفاده از کودهاي شيميايي که به طور معمول در کشور ما مصرف آن رايج است و همچنين رشد گياه در خاک‌هايي که فاقد عنصر موليبدن باشد از علل تجمع نيترات در گياهان است.

نشست فاضلاب‌هاي شهري و انساني به سفره‌هاي آب زيرزميني و استفاده از آب‌هاي آلوده به منظور استفاده‌ انساني نيز مي‌تواند موجب افزايش ورود نيتراب به آب شرب مردم شود

منبع:iranhall.com


نظر دهید »
نکاتی که مادران باید بدانند!!
ارسال شده در 4 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی

نکاتی که مادران باید بدانند!!

به طور مرتب بچه را حمام کنید. بااین کار علاوه بر اینکه بهداشت را رعایت کرده اید ، از دلدرد های وحشتناک بچه جلوگیری می کنید .

همانطور که میدانید ، دل درد نوزاد در اثر قولنج و انبساط روده هامیباشد . با حمام کردن عضلات روده شل شده و تا حدود زیادی این مشکل بر طرف میشود.حمام کردن قبل از آخرین وعده شیردهی( آخر شب) بر خواب نوزاد تاثیر فراوانی دارد.

از خوردن پیاز و سیر خام ، حبوبات و هر انچه سب نفخ معده و روده میشود خودداری کنید. از مصرف غذا هایی چون قیمه ، آش رشته ،لوبیا ، عدسی و… خودداری کنید. لوبیا را از قرمه سبزی خارج کنید وسبزی و گوشت آن را بخورید. همراه ماست نعنا خشک یا عرق نعنا استفاده کنید.از غذاهای ملین حتما در طولروز استفاده کنید . مثل زیتون ، آلو.

در طول شبانه روز حداقل ۵ لیوان شیر یا ماست یا پنیر ( بهتر است از همه این موارد در مجموع ۵ لیوان) استفاده شود.

زمانی که ریزش موی نوزاد شروع میشود ( که تقریبا همزمان با ریزش موی مادر است ) مواظب باشید که بچه آن موها را نخورد. بطور مرتب ملحفه های کودک را بشویید .

زیر گردن بچه ها معمولا محل مناسبی برای جمع شدن پرز و… استو با شروع فصل گرما و تعریق کودک این محل زخم میشود، بهداشت این قسمت را حتما رعایت نمایید.

شاد باشید و از بچه داری لذت ببرید.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 145
  • 146
  • 147
  • ...
  • 148
  • ...
  • 149
  • 150
  • 151
  • ...
  • 152
  • ...
  • 153
  • 154
  • 155
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان