مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
راز افرادی که دندان براق و سفید دارند
ارسال شده در 15 اسفند 1394 توسط توازئی در پزشکی

اگر می خواهید به اسرار و راز و رمز سفیدی دندان های افراد معروف و مشهور و زیبا دست یابید با ما همراه باشید.

به گزارش جام جم سرا ،اکثر ما وقتی تبلیغات تلویزیونی و مجلات را در مورد روش های سفید کردن دندان ها می بینیم به فکر می افتیم که در این زمینه اقدامی کنیم و در نتیجه لبخندی زیبا داشته باشیم اما گاهی نگران اثرات سوء استفاده از این روش ها هستیم.

در این مقاله در این باره پنج راه کار مفید و در عین بی ضرر برای داشتن دندان های سفیدتر ارائه کرده که به شرح زیر است :

*بیش از اندازه مسواک نزنید. زیاد مسواک نزنید و برس را محکم روی دندان هایتان نکشید با این کار مینای دندان شما آسیب می بیند. حداقل ۳۰ دقیقه تا یک ساعت صبر کنید و دوباره دندان هایتان را در صورت نیاز مسواک بزنید، مسواک را هم همیشه نرم روی دندان هایتان بکشید.

*چای و قهوه کمتری بنوشید. برای اینکه دندان های سفیدی داشته باشید چای و قهوه کمتری بنوشید. این نوشیدنی ها با گذشت زمان رنگ دندان های شما را تغییر می دهند.

*آدامس بجوید. جویدن آدامس باعث افزایش ترشح بزاق در دهان شما می شود و به تمیزی دندان های شما نیز کمک می کند. افزایش تولید بزاق اثر باکتری هایی که موجب پوسیدگی دندان و بیماریهای لثه می شود را خنثی می کند. علاوه بر این جویدن آدامس موجب کاهش استرس می شود و اشتهای شما را برای خوردن غذاهای شیرین کمتر می کند.

*از خوردن مواد غذایی اسیدی بپرهیزید. خوردن مواد غذایی و نوشیدنی های اسیدی موجب زرد شدن دندان های شما می شود. از خوردنی هایی مثل سودا، لیمو، آب نبات، گوجه، غذاهای نشاسته دار بپرهیزید و از آجیل، غلات و آب بیشتری استفاده کنید.

*میوه و سبزیجات ترد بخورید. به جای خوردن آب میوه، خود آن را بخورید. برای داشتن دندان های سفید از میوه ها و سبزیجات ترد مثل سیب، کرفس، هویج و گلابی مصرف کنید.

 

نظر دهید »
میکاییل در نظام خلقت چه وظیفه ای دارد؟
ارسال شده در 15 اسفند 1394 توسط توازئی در مذهبی



فرشته

نام میكائیل در قرآن تنها در یك سوره و به صورت «میكال» آمده است.
می فرماید: «مَنْ كانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْرِیلَ وَ مِیكالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْكافِرِینَ» [بقره/ 98]
كسی كه دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میكائیل (میكال) باشد (كافر است و) خداوند دشمن كافران است. راجع به جایگاه میكائیل در قرآن فقط همین آیه وجود دارد و درباره آن شأن نزول هایی گفته اند.

پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله می فرماید: هر قطره ای که در زمین می بارد و هر برگی که روئیده می شود و یا به زمین می ریزد، زیر نظر میکائیل است.

هنگامی كه پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله به مدینه آمدند، روزی عبدالله بن صوریا (یكی از علمای یهود) با جمعی از یهود فدك، نزد پیامبر اكرم صلّی الله علیه و آله آمدند و از آن حضرت سوالات گوناگونی به عمل آوردند. نشانه هایی را كه گواه نبوت و رسالت او بود، جستجو نمودند. از جمله گفتند: ای محمّد -صلّی الله علیه و آله- خواب تو چگونه است؟ زیرا به ما اطلاعاتی درباره خواب پیامبر موعود داده شده است. فرمود: «تنام عینای و قلبی یقظان! : چشم من به خواب می رود اما قلبم بیدار است».
گفتند راست گفتی ای محمّد! پس از سؤالات متعدد دیگر، ابن صوریا گفت: یك سؤال باقی مانده كه اگر آن را صحیح جواب دهی به تو ایمان می آوریم و از تو پیروی خواهیم كرد.
نام آن فرشته ای كه بر تو نازل می شود چیست؟ فرمود: جبرئیل است. «ابن صوریا» گفت؛ او دشمن ما است، دستورهای مشكل درباره جهاد و جنگ می آورد، اما میكائیل همیشه دستورهای ساده و راحت آورده، اگر فرشته وحی تو میكائیل بود به تو ایمان می آوردیم! [فضل بن حسن طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ترجمه دكتر محمد مفتح، ج1، ص 274]
كلمه میکال از عبری وارد زبان عربی شده است و فرشته مقربی است كه یهود و مسیحیان وی را میشل می نامند. [خزائلی، محمّد، اعلام قرآن، ص 628 و 629]
هر فرشته، مأموریت خاصی دارد

بر اساس روایات هر کدام از فرشتگان مأموریت خاص دارند. عزرائیل مأمور قبض ارواح آدمیان است. اسرافیل مأمور دمیدن صور در هنگام برپایی قیامت است. جبرئیل مسئول آوردن وحی به انبیا و تعلیم معارف و حقایق علمی به آدمیان است. میکائیل مسئول ارزاق و روزی مردمان است (مفاتح الجنان ، دعای ذكر شده در اعمال ام داود ،ص262)
چنانچه پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله می فرماید: هر قطره ای که در زمین می بارد و هر برگی که روئیده می شود و یا به زمین می ریزد، زیر نظر میکائیل است. (بحار الانوار،علامه مجلسی، ج56، ص260)
در حدیث دیگری نیز آمده است: میکائیل بر ملائکه ای که بر ارزاق موکل اند همچون ابر و ملائکه رعد و برق و ملائکه باد و باران و غیره سروری دارد. [بحارالانوار، ج 59، ص 221]
مرحوم مجلسی نقل می کند که میکائیل، ریاست فرشتگانی را که مسئول ارزاق مخلوقات هستند، به عهده دارد. (همان، ص 221) آن ها غیر از این کارهایی که نسبت به انسان ها و عالم انجام می دهند، مثل سایر فرشتگان سرگرم تقدیس، تسبیح و تنزیه حق تعالى هستند.
امیرمؤمنان (علیه السلام) درباره ساحات کاری فرشتگان بیان شنیدنی دارد : «گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند. گروهی در رکوعند و یارای ایستادن ندارند. گروهی در صف هایی ایستاده اند که پراکنده نمی شوند. گروهی همواره تسبیح گویند و خسته نمی شوند. هیچ گاه خواب به چشم شان راه نمی یابد. عقل های آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سستی نشده و دچار بی خبری برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امینان وحی الهی و زبان گویای وحی برای پیامبران می باشند که پیوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان، و جمعی دیگر دربان بهشت خداوندند. برخی حاملان عرش الهی اند.» (نهج البلاغه، خطبه 1)

از این فرشته مقرب، تنها در یك سوره و در یك آیه قرآن سخن به میان آمده و آن مقام و منزلتی كه در عهد قدیم در میان یهودیان و مسیحیان وجود داشت ارائه شد و در نزد مسلمین نیز یكی از چهار فرشته مقربی است كه دارای شأن و جایگاه ویژه ای دارد

از این گونه روایات به دست می آید که بالاخره فرشتگان هر کدام مسئولیت ویژه ای دارند، ولی تسبیح خداوند وظیفه مشترک همه آنان است.
بنابر احادیث اسلامی، جبرئیل و میكائیل، اولین فرشتگانی هستند كه به آدم سجده كردند و برخلاف ایشان ابلیس از تعظیم و سجده خودداری نموده است. [همان]

شبستری در اعلام القرآن می نویسد: « نزل مع جمع من الملائكة علی رسول الله صلّی الله علیه و آله و كان مِن الملائكة الذین نصروا النبی صلّی الله علیه و آله و المسلمین فی واقعة بدر. [شبستری، عبدالحسین، اعلام القرآن، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیه، 1379 ش، ص 958]
میكائیل از جمله فرشتگانی است كه در جنگ بدر به یاری مسلمین شتافتند. میكائیل فرشته ملكی، از جانب باری تعالی برای ارزاق خلائق بود و در امور مهم با جبرئیل علیه السّلام همراهی می كرد.
یونانیان قدیم معتقد بودند كه وی (میكال) حافظ دریای كل جهان است.
حاصل کلام:

از این فرشته مقرب، تنها در یك سوره و در یك آیه قرآن سخن به میان آمده و آن مقام و منزلتی كه در عهد قدیم در میان یهودیان و مسیحیان وجود داشت ارائه شد و در نزد مسلمین نیز یكی از چهار فرشته مقربی است كه دارای شأن و جایگاه ویژه ای دارد.

منابع:
اعلام القرآن، عبدالحسین شبستری.
اعلام القرآن، دكتر محمد خزائلی.
دانشنامة قرآن و قرآن پژوهی، بهاء الدین خرمشاهی، جلد دوم.
تفسیر مجمع البیان، علامه طبرسی، جلد اول.
تفسیر نمونه، استاد مكارم شیرازی، جلد اول.

نظر دهید »
حکایت هایی از آیت الله شاه آبادی
ارسال شده در 15 اسفند 1394 توسط توازئی در حکیمانه



در نزدیكی منزل ایشان در خیابان امیركبیر، دكتری بود به نام ایوب كه برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه ای كه از صدای آن همسایه ها ناراحت بودند. ایشان برای دكتر پیغام فرستاد و از او خواست كه از این كار دست بردارد، اما دكتر جواب داده بود كه من این كار را ترك نمی كنم و شما هر اقدامی كه می خواهید بكنید.

ایت الله شاه ابادی

عموما مردم غرق در زندگی روزمره می شوند و درگیر عادات می گردند که دلایل بسیاری را می توان برای آن برشمرد؛ یکی از آن موارد این است که آن ها افق بالاتری را برای خود متصور نیستند که با حرکت به سوی آن موجبات رشد خویش را فراهم آورند.
یکی از مواردی که این افق اعلی را در معرض انسان قرار می دهد، همنشینی با علما است که موجب می شود آدمی خود را نیز بالا بکشد و سعی در نزدیک شدن به آن عالم كند.
در همین زمینه به بررسی ابعاد مختلف زندگی آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی پرداختیم.
حكایت اول

به دفعات می دیدم وقتی آقا سر از سجده بر می دارد اشك از چشمانش سرازیر شده بود به طوری كه همه صورت را خیس كرده بود و نورانیت عجیبی در صورت ایشان مشاهده می شد.(1)
حكایت دوم

یك روز بعد از نماز جماعت مردی روستایی به خدمت آیت الله شاه آبادی رسید و گفت: هر وقت من نمازم را به شما اقتدا می كنم، سیدی را می بینم كه جلوتر از شما به نماز می ایستند. آقا از او پرسید شغل شما چیست؟ مرد گفت: كشاورزی هستم كه از یكی از روستاهای ورامین محصولات خود رابه شهر آورده و می فروشم.
آقا پرسیدند غذا چه می خوری؟ روستایی پاسخ داد از محصولات خودم. روز بعد همان مرد خدمت آقای شاه آبادی رسید و عرض كرد كه من امروز آن سید را ندیدم، آقای شاه آبادی پرسیدند: امروز غذا چه خورده ای؟ مرد روستایی پاسخ داد كه از بازار تهیه كرده ام. آقای شاه آبادی فرمود، به همین دلیل است كه آن سید را ندیدی.(2)
حكایت سوم

دوست ما حاج محمد به زیارت حضرت رضا*ع* می رود و از حضرت سه حاجت طلب كرد. حاج محمد می گوید در عالم رویا امام رضا*ع* به سئوالاتم جواب دادند، سئوالاتم در مورد مال و فرزند و خمس مالم بود. حضرت در جواب به من فرمودند: «فرزند مال خودت و حلال زاده است و اموال تو نیز پاك است و خمس مالت را هم شخصی از تو خواهد گرفت.
به این ترتیب حاج محمد به تهران بازگشت. روزی با دوستان خود در شبستان نشسته بود، آیت الله شاه آبادی از در وارد شد و به حاج محمد اشاره كرد و خمس را از او طلب كرد. حاج محمد كه سهم خمسش را كه همراه داشت به آقا تحویل داد.(3)
حكایت چهارم

من بچه كه بودم، مكبر مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی در مسجد جامع بازار بودم، ایشان به قدری در خواندن حمد و سوره در نماز حالت روحانی و ملكوتی پیدا می كردندكه من با همان عالم كودكی كه داشتم جذب این حمد و سوره خواندن ایشان می شدم و معنویت و روحانیت ایشان در نماز فوق العاده مرا مجذوب می كرد، به گونه ای كه یادم می رفت تكبیر را بگویم

یكی از دوستانم به نام آقای قهرمانی جهت تحصیل علم از قوچان به تهران می آید ایشان یك شب خواب می بیند. حضرت علی*ع* به ایشان می فرماید: «ثُمَ قُم فَاستَقِم». وقتی از خواب بیدار می شود با خود می گوید باید كسی را پیدا كنم كه بتوانم بهره كافی از او ببرم.

آن روز وقتی وارد شبستان مسجد جامع می شود روحانی را می بیند كه مشغول تدریس است. همان لحظه جمله ای را كه از حضرت علی*ع* در خواب شنیده بود از زبان آن روحانی جاری می شود. با شنیدن این كلام عزم را جزم می كند و برای تحصیل علم خدمت آن روحانی می رسد، آن روحانی كسی جز آیت الله شاه آبادی نبوده است و ایشان تا آخر از شاگردان آیت الله شاه آبادی می مانند.(4)
حكایت پنجم

در زمان قدیم حمام های عمومی دارای خزینه بود، روزی آیت الله شاه آبادی به حمام رفته بود، پس از شست و شوی خود وارد خزینه شده و بعد از آب كشی بدن بیرون آمد؛ چون می خواستند از سطح حمام بگذرند احتیاط می كردند آب های كثیف بر بدنشان نریزد، سرهنگی كه او نیز در حمام بود چون احتیاط وی را دید زبان طعنه و تمسخر گشود و به او اهانت كرد. مرحوم شاه آبادی از این تمسخر و طعن خیلی ناراحت شدند، اما چیزی نگفتند و به راه خود ادامه دادند.
فردای آن روز مشغول تدریس بودند كه صدای عده ای كه جنازه ای را حمل می كردند شنیدند. پرسیدند چه خبر شده است؟ اطرافیان جواب دادند كه آن سرهنگی كه دیروز در حمام به شما اهانت كرد، وقتی از حمام بیرون آمد، سرزبانش تاول زد و درد آن هر لحظه بیشتر شد و معالجه دكترها هم سودی نبخشید و در كمتر از ۲۴ ساعت، زهر كلامش زهری برجانش شد و از دنیا رفت.
بعدها هر وقت كه آیت الله شاه آبادی از این قضیه یاد می كردند، متاثر و ناراحت می شدند و می فرمودند: ای كاش آن روز در حمام به او پرخاش كرده و ناراحتی خود را بروز می دادم تا گرفتار نمی شد.(5)
حكایت ششم

من بچه كه بودم، مكبر مرحوم آیت الله العظمی شاه آبادی در مسجد جامع بازار بودم، ایشان به قدری در خواندن حمد و سوره در نماز حالت روحانی و ملكوتی پیدا می كردندكه من با همان عالم كودكی كه داشتم جذب این حمد و سوره خواندن ایشان می شدم و معنویت و روحانیت ایشان در نماز فوق العاده مرا مجذوب می كرد، به گونه ای كه یادم می رفت تكبیر را بگویم.(6)
حكایت هفتم

دوست ما حاج محمد به زیارت حضرت رضا*ع* می رود و از حضرت سه حاجت طلب كرد. حاج محمد می گوید در عالم رویا امام رضا*ع* به سئوالاتم جواب دادند، سئوالاتم در مورد مال و فرزند و خمس مالم بود. حضرت در جواب به من فرمودند: «فرزند مال خودت و حلال زاده است و اموال تو نیز پاك است و خمس مالت را هم شخصی از تو خواهد گرفت

از آیت الله میرزا هاشم آملی نقل شده است كه یكی از خصایص استاد ما این بود كه رحم و عطوفت و اخلاق اجتماعی ایشان در میان مردم طور خاصی بود و به این جهت، از علمای دیگر امتیاز داشتند. اگر به ایشان می گفتی سیوطی درس بگو، سیوطی می گفت. امثله هم می گفت، رسائل و مكاسب هم می گفت. لذا قدر ایشان بر اثر این تواضع و فروتنی كه نشات گرفته از عطوفت ایشان بود، مجهول مانده است. وقتی ما آمدیم قم، تقاضا كردیم كه ایشان درسی نگویند الا درس خارج. (7)
حكایت هشتم

همیشه آقای شاه آبادی قبل از اذان صبح برای نماز شب به مسجد می آمدند، یك شب كه برف زیادی آمده بود، آقای شاه آبادی پشت در می مانند و همان جا برف های پشت در مسجد را كنار می زدند و تا اذان صبح به نماز شب می ایستند. موقع اذان كه خادم در را باز می كند و می بیند آقا نماز را پشت در خوانده، عذرخواهی می كند، آقا می گوید تو خواب بودی و تكلیفی بر تو نیست. (8)
حكایت نهم

از حاج اسماعیل دولابی نقل شده: مرحوم شاه آبادی حیای زیادی داشت. من عالم خیلی دیده ام، با مرحوم شاه آبادی هم زیاد محشور بودم، بارها به منزل ما می آمدند. هیچ كس از علما را مثل او ندیدم كه با آن همه علم، حیایش به این زیادی باشد. اگر در بین راه یك بچه جلوی ایشان را می گرفت و یك ساعت از ایشان سئوال می كرد، می ایستاد و به سئوالاتش پاسخ می داد و حیا مانع می شد كه صحبت را قطع كند و به راهش ادامه دهد. (9)
حكایت دهم

من حدود شصت سال پیش، آیت الله شاه آبادی را درك كردم و در مجالس اخلاق و روضه ایشان شركت می كردم. روزی به محض دیدن ایشان در مسجد، خواستم دست ایشان را ببوسم، ایشان مانع شده و فرمودند: «دستم را نبوس، حرفم را گوش بده، سخنم را بشنو». (10)
حكایت یازدهم

در نزدیكی منزل ایشان در خیابان امیركبیر، دكتری بود به نام ایوب كه برای دخترانش معلم موسیقی آورده بود و صدای موسیقی بلند بود، به گونه ای كه از صدای آن همسایه ها ناراحت بودند. ایشان برای دكتر پیغام فرستاد و از او خواست كه از این كار دست بردارد، اما دكتر جواب داده بود كه من این كار را ترك نمی كنم و شما هر اقدامی كه می خواهید بكنید.
مرحوم شاه آبادی تا روز جمعه صبر كردند و آن گاه در جلسه روز جمعه كه در مسجد شاه سابق تشكیل شده بود، به مردم گفتند خوب است از این به بعد هر كس از این خیابان عبور می كند چون به مطب دكتر رسید، داخل مطب شده و سلام كند و آن گاه با خوشرویی از او بخواهد كه آن عمل خلاف را ترك كند.
از آن پس هر كس از جلوی مطب عبور می كرد برای انجام وظیفه شرعی خود، داخل مطب می شد و سلام كرده و موضوع را با زبان خوش در میان می گذاشت و خارج می شد. چند روز به این منوال گذشت و دكتر هر روز با صدها مراجعه كننده مواجه می شد كه همگی یك مطلب را به او تذكر می دادند. وی دید اگر بخواهد به لجاجت خود ادامه دهد نه تنها باید مطب خود را تعطیل كند بلكه مجبور است از آن خیابان هم كوچ كند. از این رو دست از ایجاد مزاحمت برداشته، جلسه آموزش موسیقی دخترانش را تعطیل كرد.
آیت الله شاه آبادی در یكی از روزها كه به طرف مسجد می رفت دكتر ایوب را دید كه به طرف او می آید، وقتی دكتر نزدیك شد، از شدت خنده نمی توانست سلام كند و بالاخره پس از احوالپرسی گفت: «آقای شاه آبادی با قدرت ملت كار را تمام كردی و من گمان می كردم شما به مراجع قانونی و محاكم قضایی مراجعه می كنید كه من به سادگی می توانستم جواب آن ها را بدهم و هرگز درباره این روش مردمی نیاندیشیده بودم.»(۱۱)
پی نوشت ها:
۱. حاج محسن لبانی، مُكبر مرحوم شاه آبادی سه سال قبل از رحلتشان در مسجد جامع بازار
۲. به نقل از آقای محمدرضا خوشدل، خادم مسجدجامع بازار
۳. به نقل از آقای محمود میثم، از كسبه مسجد جامع بازار
۴. سیدرضا وفابخش، همسر خواهر آقای شاه آبادی، از كسبه بازار
۵. آسمان عرفان، شماره ۷۱ از مجموعه دیدار با ابرار معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات اسلامی، محمد علی محمدی، چاپ اول ۱۳۷۴، صفحه ۱۲۵، به نقل از آیت الله محمد شاه آبادی
۶. به نقل از حاج مهدی فداقی، مكبر مسجد جامع بازار
۷. عارف كامل، صفحه ۱۲
۸. به نقل از محمود میثم قناد از كسبه مسجد جامع بازار
۹. عارف كامل، صفحه ۷۶، ۷۷
۱۰. به نقل از آقای حسین مرآتی
۱۱. عارف كامل

نظر دهید »
آتش و پنبه در کنار هم نمی مانند!
ارسال شده در 15 اسفند 1394 توسط توازئی در پله پله تا چادر!


ایمان به خداوند و باور به اینکه فرامین الهی تنها برای سعادت و کامیابی دنیوی و اخروی انسان هاست سبب سرسپردگی هرچه بیشتر در آستان الهی و تلاش به منظور شناخت هرچه بیشتر احکام و قوانین الهی و بکارگیری آنها می گردد.
در این میان نوع روابط زن و مرد با یکدیگر و شناخت چارچوب های این روابط یکی از پر اهمیت ترین مواضعی است که شارع مقدس به تفصیل بدان پرداخته است.

آتش و پنبه

شاید این جمله را بارها شنیده باشیم که می گویند: آتش و پنبه در کنار هم نمی مانند. غرض از بکار بردن این اصطلاح بیان سخت بودن و گاه محال بودن همراهی دو امر در کنار یکدیگر است.
همانطور که پنبه ی لطیف و نرم به محض نزدیکی به حرارتِ آتش از بین می رود و تحمل گرمای آتش را ندارد، در کنار هم قرار گرفتن برخی امور سبب نابودی و از بین رفتنشان می گردد.
نیروی جاذبه ای که به سبب پیشبرد اهداف خلقت و تداوم نسل بشر میان دو جنس زن و مرد وجود دارد، هنگامی که در مجرای اصلیش واقع نشود و باعث تشکیل خانواده و ایجاد زوجیت نگردد سبب نابودی انسانیت می شود و روابط بی قاعده ی زن و مرد با یکدیگر هرج و مرج به بار می آورد.
نابسامانی پدید آمده نه تنها سبب از هم پاشیدگی نظام خانواده و بهم ریختگی روابط زوجین می گردد بلکه دامنگیر آنانکه به تنظیم قوانین میان روابط زن و مرد باور ندارند نیز می گردد.
رها سازی آتشِ همیشه شعله ور وجود آدمی بدون ایجاد چهارچوبی دقیق، امنیت روانی افراد جامعه را نابود می سازد. از آنجا که دین عهده دار سعادت دنیوی و اخروی انسانهاست و با رعایت دستوراتش زندگی پاک و آرام نصیب افراد می گردد، با تنظیم قوانینی میان زن و مرد علاوه بر توجه به نیاز ایشان به یکدیگر، امنیت روانی و سلامت روحی آنان را تنظیم نموده و حیات حقیقیشان را تضمین می نماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة؛ هر كس- از مرد یا زن- كار شایسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكیزه اى، حیاتِ [حقیقى ] بخشیم.» (سوره نحل، 97)
شارع مقدس روابط آزاد و نامحدود زن و مرد با یکدیگر را تنها با ایجاد زوجیت میان آنها جایز می داند و در غیر آن، حدود میان ایشان را به روشنی بیان نموده است. عمل به دستورات خداوند نه تنها موجب استحکام روابط میان زوجین می گردد بلکه آنان را نسبت به یکدیگر متعهدتر می نماید و زمینه ی رشد و پرورش فرزندانی سالم و صالح را پدید می آورد.
مجموعه ی آنچه در آخرین کتاب آسمانی برای تنظیم روابط سالم زن و مرد آمده است شامل:
از آنجا که زن مظهر جمال الهی است لازم است تا زیبایی هایش را از چشم نامحرمان محفوظ بدارد. حفظ پوششی مناسب اولین قانون برای ایجاد رابطه ای سالم میان زن و مرد نامحرم است.
معرفی محارم

در اسلام میان زن و مرد دو نوع رابطه تعریف شده است و برای هر یک از این روابط قوانین و حدودی مشخص گردیده است.
طبق احکام اسلامی زن و مرد یا محرم یکدیگرند و یا آنکه به یکدیگر نامحرمند. خداوند در کلام الله مجید در دو آیه به معرفی محارم پرداخته است. ابتدا خداوند با نام بردن از افرادی که امکان ازدواج با آنان وجود ندارد محارم را معرفی نموده: «حُرِّمَتْ عَلَیْكُمْ أُمَّهاتُكُمْ وَ بَناتُكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ وَ عَمَّاتُكُمْ وَ خالاتُكُمْ وَ بَناتُ الْأَخِ وَ بَناتُ الْأُخْتِ وَ أُمَّهاتُكُمُ اللاَّتی أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِكُمْ وَ….. ؛ [نكاح اینان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمّه هایتان، و خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرهایتان كه به شما شیر داده اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان.. » (نساء، آیه 23)
سپس در آیه بعد به معرفی افرادی که آشکار شدن زینت در مقابلشان جایز است پرداخته است: « وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ…..؛ و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا..» (نور، آیه31 )
پس از شناسایی محارم لازم است تا شیوه ی رفتار و حدود برخورد با نامحرمان مشخص گردد. پاره ای از سفارشات ذکر شده در کلام الله مجید ظاهری است و بخشی از آنها سفارشات رفتاری است. حدود مشخص شده در قرآن مجید شامل:
رعایت پوشش مناسب در مقابل نامحرمان

از آنجا که زن مظهر جمال الهی است لازم است تا زیبایی هایش را از چشم نامحرمان محفوظ بدارد. حفظ پوششی مناسب اولین قانون برای ایجاد رابطه ای سالم میان زن و مرد نامحرم است.
هنگامیکه زنان جامعه زیبایی های خود را از دید نامحرمان حفظ نمایند مردان نیز به هرزگی نمی افتند و شهوتشان را راحتتر کنترل می نمایند. مساله حجاب اصلی ترین چارچوب در رابطه ی زن و مرد است که متاسفانه این روزها به سخره گرفته می شود. اما حتی آنان که حجاب را قبول ندارند و آن را مسخره می نمایند این واقعیت را می دانند که اگر زنان جامعه ای جلوه گری ننماید و پوششی مناسب داشته باشند روابط زوجین مستحکم تر خواهد بود و آسیب پذیریش کمتر خواهد شد. چرا که احکام الهی منطبق بر خلقت انسان و با شناختی کامل از ابعاد وجودیش وضع گردیده است.
آری؛ همانها که حجاب را قبول ندارند هنگام مواجه شدن با زنانی که پوشش مناسب ندارند احساس خطر می نمایند و امنیت روانی شان بهم می ریزد چرا که نگران آسیب پذیری همسرشان و دل مشغولی او هستند و در مقابل مردان نیز نگرانند که زنانشان طعمه ی دیگری نگردد. بدین منظور و برای حفظ امنیت روانی و پایداری کانون خانواده خداوند در قرآن کریم به رعایت پوشش مناسب در مقابل نامحرمان امر نموده و می فرماید: «وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ …؛ و زیورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پیداست. و باید روسرى خود را بر گردنِ خویش [فرو] اندازند..» (نور، آیه 31)
شارع مقدس روابط آزاد و نامحدود زن و مرد با یکدیگر را تنها با ایجاد زوجیت میان آنها جایز می داند و در غیر آن، حدود میان ایشان را به روشنی بیان نموده است. عمل به دستورات خداوند نه تنها موجب استحکام روابط میان زوجین می گردد بلکه آنان را نسبت به یکدیگر متعهدتر می نماید و زمینه ی رشد و پرورش فرزندانی سالم و صالح را پدید می آورد.
سنگینی و متانت در گفتار

بعد از رعایت اصلی ترین مساله در روابط زن و مرد لازم است نکات دیگر لحاظ گردد تا رابطه ای بدون آسیب میان نامحرمان برقرار گردد.
خالق دانا از آنجا که شناختی کامل به مخلوقاتش دارد به رعایت نکاتی توجه می دهد که شاید درک اهمیتش برای هر کس آشکار نباشد.
نمونه از این نکات توجه به نوع بیان و لحن سخن با نامحرمان است. سخن گفتن با ناز و کرشمه در عمق جان مردان اثر می گذارد و راه ورود شیطان در وجودشان را هموار می سازد.
از این رو خداوند در قرآن مجید خطاب به همسران پیامبر (صلی الله و علیه و آله) می فرمایند: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا: اى همسران پیامبر، شما مانند هیچ یك از زنان [دیگر] نیستید، اگر سَرِ پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آنكه در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید.» (احزاب، آیه 32)
جلب توجه ننمودن

از دیگر نکاتی که رعایت آن در حفظ رابطه ای ایمن و سالم ضروریست رفتاری است که به موجب آن توجه نامحرمان معطوف شخص نگردد. خداوند در این خصوص می فرمایند: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِن (سوره نور، آیه 31)؛ پاهاى خود را [به گونه اى به زمین ] نكوبند تا آنچه از زینتشان نهفته مى دارند معلوم گردد».
متاسفانه در جامعه ی امروز نه تنها به این نکته مهم توجه نمی شود بلکه برخی افراد تمامی تلاش خود را بکار می بندند تا به هر طریق و هر چه بیشتر توجه دیگران را متوجه خویش نمایند.
کلام آخر:

تمامی آنچه بیان گردید بخشی از فرامینی است که موجب امنیت روانی افراد در جامعه ای سالم و بدون مفسده می گردد. آنچه خداوند به عنوان حکم الهی بیان نموده است فرامینی است که با رعایت آن آرامش افراد تضمین می گردد و حاصل بی اعتنایی بدان چیزی جز بهم ریختگی و ناراحتی نیست. از هم پاشیدگی نظام خانواده و عدم تعهد افراد در جامعه ی امروز چیزی جز حاصل بی اعتنایی و عمل ننمودن به دستورات الهی نیست.

نظر دهید »
زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در مذهبی

قرائت زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها در کتاب اقبال الأعمال

السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَةَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ خَلْقِهِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصَّادِقَةُ الرَّشِیدَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّکِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّةُ النَّقِیَّةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِیمَةُ السَّلَامُ‏ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَعْصُومَةُ الْمَظْلُومَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الطَّاهِرَةُ الْمُطَهَّرَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلَامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْغَرَّاءُ الزَّهْرَاءُ السَّلَامُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکِ یَا مَوْلَاتِی وَ بِنْتَ مَوْلَایَ وَ عَلَى رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَى بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ لِأَنَّکِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ عَلَیْهِ أَفْضَلُ الصَّلَاةِ وَ أَکْمَلُ السَّلَامِ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ أَنِّی وَلِیٌّ لِمَنْ وَالَاکِ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاکِ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکِ أَنَا یَا مَوْلَاتِی بِکِ وَ بِأَبِیکِ وَ بَعْلِکِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِکِ مُوقِنٌ وَ بِوَلَایَتِهِمْ مُؤْمِنٌ وَ لِطَاعَتِهِمْ مُلْتَزِمٌ أَشْهَدُ أَنَّ الدِّینَ دِینُهُمْ الْحُکْمَ حُکْمُهُمْ وَ هُمْ قَدْ بَلَّغُوا عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَعَوْا إِلَى سَبِیلِ اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ لَا تَأْخُذُهُمْ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْکِ وَ عَلَى أَبِیکِ وَ بَعْلِکِ وَ ذُرِّیَّتِکِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّیقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِیَّةِ النَّقِیَّةِ الرَّضِیَّةِ الْمَرْضِیَّةِ الزَّکِیَّةِ الرَّشِیدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُهَا الْمَکْسُورِ ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ وَ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَ صَمِیمِ قَلْبِهِ وَ فِلْذَةِ کَبِدِهِ وَ النُّخْبَةِ مِنْکَ لَهُ وَ التُّحْفَةِ خَصَصْتَ بِهَا وَصِیَّهُ وَ حَبِیبَةِ الْمُصْطَفَى وَ قَرِینَةِ الْمُرْتَضَى وَ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ وَ مُبَشَّرَةِ الْأَوْلِیَاءِ حَلِیفَةِ الْوَرَعِ وَ الزُّهْدِ وَ تُفَّاحَةِ الْفِرْدَوْسِ وَ الْخُلْدِ الَّتِی شَرَّفْتَ مَوْلِدَهَا بِنِسَاءِ الْجَنَّةِ وَ سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّةِ وَ أَرْخَیْتَ دُونَهَا حِجَابَ النُّبُوَّةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهَا صَلَاةً تَزِیدُ فِی مَحَلِّهَا عِنْدَکَ وَ شَرَفِهَا لَدَیْکَ وَ مَنْزِلَتِهَا مِنْ رِضَاکَ وَ بَلِّغْهَا مِنَّا تَحِیَّةً وَ سَلَاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ فِی حُبِّهَا فَضْلًا وَ إِحْسَاناً وَ رَحْمَةً وَ غُفْرَاناً إِنَّکَ ذُو الْعَفْوِ الْکَرِیمِ ثُمَّ تُصَلِّی صَلَاةَ الزِّیَارَة…

نظر دهید »
کودک پرخاشگر
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در بدون موضوع

شیوه برخورد با رفتارهای پرخاشگرایانه کودکان


دختری ۷ ساله دارم که خیلی پرخاشگری میکنه بیشترمواقع که حرف ما باب میلش نباشه باعصبانیت و داد زدن و بعضی مواقع با لگد زدن اعتراض خودش رونشون میده. لطفا راهنماییمون کنید که چگونه با او رفتار کنیم؟

کودک پرخاشگر

در برخورد با رفتارهای پرخاشگرایانه کودکان، باید سعی کنید حتی به کوچک ترین رفتارهای درست و مثبت آنان توجه کرده و تشویق شان نمایید و در حد ممکن، به رفتارهای منفی آنها بی توجهی نشان دهید. تشویق می تواند راه بسیار خوبی برای انگیزه دادن باشد. البته به باید داشته باشید که تغییر رفتار، کار بسیار دشواریست و نیاز به گذشت زمان و صبر فراوانی دارد. تبدیل یک کودک پرخاشگر به یک کودک آرام، یک شبه اتفاق نمی افتد.

در برخورد با کودکان پرخاشگر، بدون در نظر گرفتن سن آنها، به توصیه های زیر توجه کنید:
- ابتدا کودک را به آرامش دعوت کنید.

- در جوی کاملاً آرام، با آرامش اما جدی، کودک را به سکوت تشویق نمایید.

- احساس خود را از عملکرد او بیان کرده و یاد آور شوید از کاری که انجام می دهد، ناراحت هستید.

- از تهدید، تمسخر، تحقیر و تنبیه کودک پرخاشگر، بطور جدی خودداری نمایید.

- وسایل خطرناک و مشکل آفرین در خانه از جمله شکستنی ها را از دسترس او خارج سازید.

- در صورت امکان، در آغوشش گرفته و از او بخواهید که سکوت کند و آرام بگیرد.

- علاقه ی خود را نسبت به او بیان نموده و بگویید به دلیل رفتار بدش، از او ناراحت اید.

- علت رفتارش را بپرسید.

- او را نسبت به کاری که کرده و عواقب احتمالی آن، آگاه نمایید.

- در خصوص چگونه کنترل کردن خود و داشتن اعتماد به نفس و برخورد با مسائل و ناموفقیت ها، او را آموزش دهید.

- دلایل خود را مبنی بر بد بودن رفتارش، عنوان نموده و راه های بهتر را بازگو کنید.

- برای اطمینان از این که به حرف های تان گوش داده یا نه، از او بخواهید حرف های شما را تکرار کند.

- تا حد ممکن، محرک هایی که باعث بروز چنین رفتارهایی می شود را از محیط پیرامونش حذف کنید. این محرک ها ممکن است مستقیم و زنده مانند رفتارهای خود پدر و مادر و یا غیرمستقیم و از طریق تلویزیون، سینما و… باشد.
در برخورد با رفتارهای پرخاشگرایانه کودکان، باید سعی کنید حتی به کوچک ترین رفتارهای درست و مثبت آنان توجه کرده و تشویق شان نمایید و در حد ممکن، به رفتارهای منفی آنها بی توجهی نشان دهید.

- از مواردی که احساس می کنید کودک، مساعد پرخاشگری است، پیش گیری کنید.

- از کودک بخواهید چیزهایی که باعث ناراحتی اش می شود را به راحتی با شما در میان بگذارد تا با یکدیگر راه حلی پیدا کنید.

- اگر احساس می کنید کودک از نظر جسمی ضعیف است، تقویتش کنید.

- اگر کودک دچار بحران های عاطفی ست، او را مورد حمایت عاطفی قرار دهید.

- در صورتی که مشکل کودک از درک و یادگیری او نشأت می گیرد و امکان برخورد با مشکلات پیش آمده را ندارد، به او کمک فکری کنید تا موانع را از سر راه بردارد.

- در آغاز، کودکان یاد می گیرند که دعوا و جیغ زدن می تواند در دست یابی به خواسته های شان، موثر باشد، سپس رفته رفته این رفتارها به پرخاشگری جامعه ستیزی در خانه و بیرون از خانه تعمیم می یابد. هر گز به کودک اجازه ندهید از راه پرخاشگری به خواسته ی خود برسد و حتی در مقابل رفتار منفی او، به طور جدی بایستید.

- توجه داشته باشید که گاهی پرخاشگری، اکتسابی است و در اثر مشاهده ی رفتار پرخاش گرانه ی دیگران به وجود می آید، پس کودک را از محیط های پرتنش دور نگه دارید.

- و در نهایت پدر و مادر به عنوان مسئول، باید به دقت بر برنامه های مورد علاقه ی فرزندان شان نظارت داشته باشند. آنان هم چنین باید بر نقش خود به عنوان الگوی نیرومند رفتاری، توجه داشته باشند زیرا اگر خودشان رفتار پرخاش گرانه داشته باشند، فرزندان شان نیز چنین خواهند کرد.

نظر دهید »
بزرگداشت مقام زهرا
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در مذهبی


بخشى از خطبه حضرت زهرا (س)

یکی از موارد مهمی که یک مربی پرورشی در مدارس می تواند در نظر بگیرد، معرفی و بزرگداشت مقام انسان های والا مقام است. معرفی اهل بیت علیهم السلام و شرح زندگی ایشان می تواند در تربیت نوگلان ایران اسلامی مفید باشد.

در این بخش، به بررسی و شرح مختصری از زندگی حضرت زهرا (س) می پردازیم، که دانش آموزان می توانند در برنامه های ایام سوگواری ایشان به عنوان متن مجری از آن بهره جویند:

زهرا(س)، از همان آغاز آرام بخش زخم‌های دل مادر بود، حتی قبل از تولد هم با مادرش صحبت می کرد، با به دنیا آمدنش خانه پیامبر نورانی شد، پس از تولد ایشان، جبرئیل به زمین فرود آمد و فرمود: «یا رسول الله خداوند امر كرده نام كودك را فاطمه بگذارید»

مدت کوتاهی گرمی آغوش مادرش را چشید و در شعب ابی طالب به سوگ مادر نشست، از آن به بعد با این که خردسالی بیش نبود در مقابل بی حرمتی های مشرکان مکه از پدرش مراقبت کرد، به او لقب ام ابیها را دادند.
حضرت فاطمه زهرا (ع)

تا مدتی بعد در سال 13 بعثت «صدیقه مرضیه (س)» به همراه «فاطمه بنت اسد» و «فاطمه بنت زبیده» به سرپرستی جوان دلاور بنی هاشم علی بن ابیطالب (ع) پس از همه به یثرب مهاجرت كرد.

زهرا (س) اینک دختری با کمال گشته بود، به درخواست حضرت علی (ع) و به قضای الهی مبنی بر ازدواج كوثر ولایت و امیر مؤمنان (ع) همسر امیر مومنان شد.

افسوس که این شادی دیری نپایید، چشمانش در غم از دست دادن پدر بارانی گشت، اما شاد بود چرا که می دانست در آینده ای نزدیک به پدر می پیوندد.
چگونگی زینت دنیا به نور وجود حضرت زهرا(س) 2

مردم پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) ماجرای غدیر خم را به دست فراموشی سپردند. امام زمان عصر خود را خانه نشین کردند و حرمت زهرا را زیر پا نهادند و فدک را نیز از او گرفتند.

سرانجام در سال 11 هجرت پس از این که کارگزاران حکومت، او را در میان در و دیوار قرار دادند و خانه او را آتش زدند و کودکش را قبل از تولد به شهادت رساندند. زهرا (س) مجروح شد و در بستر بیماری افتاد، در روز سوم جمادی الاخر در حالی که چشمان فرزندانش گریان بود، به پدرش پیوست….

در ایام بیماری، فاطمه (س) روزی امام علی (ع) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیت نمود که پس از وفاتش، فاطمه (س) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانه دفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشته‌اند، در مراسم تدفین و نماز خواندن بر جنازه او حاضر نباشند.

او شهادت را سرلوحه زندگی فرزندانش نمود….

مرکز یادگیری سایت تبیان

 

نظر دهید »
گریه کردم به بهانه ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیه
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در مذهبی


مادر سادات، من مانند طفلان یتیمم / فاطمیه، در عزای جانگدازت گریه کردم…

شهادت حضرت فاطمه

من چو مادر مردگانم، در عزایت گریه کردم
گریه کردی، من برای گریه هایت گریه کردم
حضرت صاحب زمان “ع” اکنون عزادار تو باشد
او بریزد اشک، من هم، در عزایت گریه کردم
قلب من آتش گرفته، دیگر آرامش ندارد
بیت الاحزان، از برای های هایت ،گریه کردم
مادر سادات، من مانند طفلان یتیمم
فاطمیه، در عزای جانگدازت گریه کردم
شیعیان ماتم زده، هرساله در سوگت نشینند
هر زمان یادم فتاده، در هوایت گریه کردم
سیلی و دیوار و در، با من حکایت ها بگوید:
روضه می خواند برایم، من برایت گریه کردم
واژه ها، با من عزادارند، با هم اشکریزان
بی امان درکنج خلوت، همنوایت گریه کردم
قصه ی تنهائی مولاعلی “ع” جانم گدازد
در نجف ،د رسامره، در کربلایت گریه کردم
ای تمام قوم وخویشم، حضرت زهرای اطهر
گر گرفتم، ناله کردم ،در قفایت گریه کردم
گفتم وگفتم:"فرائی"طاقتش از کف برون شد
پیر شد، پیرانه مادر، برحیایت گریه کردم

سروده “عبدالمجید فرائی”
شنبه ۱۳۹۴/۱۲/۱

 

نظر دهید »
چگونه مردان را با خرید آشتی دهیم؟
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در اجتماعی


راهکارهایی برای همراه کردن مردان در خرید نوروزی

در بازارگردهای آخر سال اگر دقت بیشتری بكنید، خانم هایی را می بینید كه شادان و خندان و پرانرژی هستند و در مقابل آقایانی كه بی حوصله و خسته، گویی به دنبال همسرانشان كشیده می شوند. كمی اگر دقت كنند و راهكارهای لازم را بدانند آنچنان همسرشان را با خود همراه می كنند كه نه نگرانی داشته باشد و نه ناراحتی.

مردان در خرید

در این یادداشت سعی كرده ایم راهكارهای همراه كردن آقایان را هنگام خرید و بازار رفتن مرور كنیم. با ما همراه باشید. بعضی مسائل هستند كه با فهمیدن و پذیرفتنشان راحت تر می توانید زندگی كنید. یكی از این مسائل تفاوت های خانم ها و آقایان در علاقه و لذت بردن از خرید كردن است. برای خانم ها خرید كردن، فرآیندی است كه در كنار تأمین اجناس مورد نیاز آنها، یك تفریح لذتبخش نیز به حساب می آید. آقایان اما خرید كردن را تكلیفی مثل دیگر تكالیف زندگی خود می دانند كه هرچه سریع تر بتوانند این تكلیف را به پایان برده و به سرانجام برسانند احساس بهتری دارند.
اندازه جیب همسرتان را درک کنید

هیچ مردی دوست ندارد در برابر خواسته ها و نیازهای همسر و فرزندانش شرمنده شود. مردان تمام تلاش شان را برای تأمین زندگی همسرشان می كنند و حتی گاهی 2 و 3 شیفت كار می كنند تا بتوانند هزینه های مالی خانواده را تأمین كنند. در چنین وضعیتی اینكه شما هنگام خرید همسرتان را تحت فشار و در مضیقه بگذارید چندان عادلانه به نظر نمی رسد. از پیامبر مهربانی و رحمت، حضرت محمد(ص) هم نقل شده كه ایشان همواره خانم ها را به رعایت و مدارا با وضعیت مالی همسر توصیه می كردند و در حدیثی تامل برانگیز فرموده اند: از زنی كه با شوهر خود مدارا نكند و از او چیزی را بخواهد كه انجام آن در قدرت او نباشد هیچ كاری قبول نخواهد شد و روز قیامت خدا را درحالی كه بر او غضبناك است ملاقات خواهد كرد.
یك لباس مناسب، یك قطعه ابزار كه جزو خریدهای همیشگی مورد علاقه آقایان است یا هر چیز دیگری كه می دانید همسرتان به آن علاقه دارد. با این كار نه تنها همسرتان را درگیر فرایند خرید می كنید بلكه او را دوباره سر ذوق می آورید
با برنامه خرید كنید

از جمله تفاوت های اساسی زنان و مردان هنگام خرید، ساختاریافتگی ذهنی آقایان در برابر و پراكندگی و وسعت ذهنی در خانم هاست. همسر شما به عنوان یك مرد انتظار دارد پیش از خرید، برنامه خرید شما مشخص باشد. اینكه بدانید از كجا می خواهید خرید كنید، چه چیزهایی بخرید و تقریبا چه زمانی را صرف خرید كنید. سعی كنید این تفاوت را در همسرتان محترم بشمرید و هنگام خرید، آشفتگی او را با متمركز و هدف دار كردن خریدتان به حداقل برسانید. این درست است كه شما دوست دارید از این مغازه و این پاساژ به مغازه و پاساژ بعدی بروید و برای بررسی و خریدن هر چیزی كه لازم دارید زمان صرف كنید ولی باور داشته باشید كه هیچ چیز بیشتر از این كار نمی تواند همسر شما را كلافه و عصبی كند.
برای بچه ها چه فکری کرده اید؟

در طول خرید معمولا شما كه انتخاب كننده اصلی و محور خرید هستید مشغول و سرگرم كار خودتان می شوید و بچه ها غالبا روی دوش همسرتان می افتند. بچه ها در این موارد غر می زنند، گریه می كنند، گرسنه می شوند، نیاز به دستشویی پیدا می كنند، به وسیله های چیده شده در مغازه ها دست می زنند و خلاصه هزارجور شیطنت و دردسر برای پدر بیچاره درست می كنند. حالا شما درنظر بگیرید برای پدری كه اصل بازار آمدن را یك تكلیف آزار دهنده می بیند، فشار بچه ها چقدر سخت است و چه بر سرش خواهد آورد.
زمان خرید را درست انتخاب کنید

انتخاب زمان مناسب برای خرید رفتن همراه همسرتان یكی از ظرافت های مهمی است كه شما باید درنظر داشته باشید. خودتان را جای همسرتان بگذارید. فرض كنید شما قرار است كاری را انجام دهید كه علاقه ای به آن ندارید و آن را یك تكلیف آزار دهنده می دانید، طبیعی است برای چنین كاری رغبت چندانی نداشته باشید، حالا فرض كنید این كار آزار دهنده در زمانی اتفاق بیفتد كه شما خسته اید پس برای جلوگیری از چنین شرایطی دقت كنید حتما زمان مناسبی را برای خرید رفتن با همسرتان انتخاب كنید و مدت زمان خرید را نیز به حداقل برسانید.
از جمله تفاوت های اساسی زنان و مردان هنگام خرید، ساختاریافتگی ذهنی آقایان در برابر و پراكندگی و وسعت ذهنی در خانم هاست. همسر شما به عنوان یك مرد انتظار دارد پیش از خرید، برنامه خرید شما مشخص باشد
سقف خرید را مشخص كنید

قبل از خرید با همسرتان صحبت كنید و بر سر مبلغی كه می توانید در این دوره از خرید هزینه كنید، توافق كنید. مردها معمولا نگران این هستند كه مبادا هزینه های خرید از مبلغی كه آنها درنظر گرفته اند بیشتر شود و شرمنده همسرشان شوند. بهتر است همان ابتدای خرید تكلیف تان را با همسرتان مشخص كنید و سقف خرید را معین كنید.
به همسرتان جایزه بدهید

یك لباس مناسب، یك قطعه ابزار كه جزو خریدهای همیشگی مورد علاقه آقایان است یا هر چیز دیگری كه می دانید همسرتان به آن علاقه دارد. با این كار نه تنها همسرتان را درگیر فرایند خرید می كنید بلكه او را دوباره سر ذوق می آورید. همچنین می توانید برای همه خریدهایتان نظر همسرتان را بپرسید اما از او انتظار نظر تخصصی و دقیق در همه موارد را نداشته باشید. در مقابل اما می توانید به صورت گزینشی در موارد خاصی كه نظر همسرتان برایتان اهمیت ویژه ای دارد از همسرتان بخواهید كه در این مورد خاص نظر دقیقی به شما بدهد. به همسرتان بگویید كه در این مورد نظر او اهمیت زیادی برای شما دارد و درخواست كنید تا با حوصله و دقت پاسخ شما را بدهد.

منبع: همشهری

نظر دهید »
لطفا باهم مشورت کنید
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در روانشناسی

فرزندان در زندگی نیاز به مشاوره دارند،بگذارید این مشاور شما باشید

خیلی از والدین برای سلامت فرزندانشان نگران هستند و از هر نظر آنها را چک می کنند اما آنها یادشان می رود که بهترین کپسول برای سلامت فرزندان مشورت گرفتن است. مطالعات نشان می دهد، مشورت گرفتن به عمر بچه ها اضافه می کند.

صحبت با نوجوان

شاید بگویید فرزندان ما خودشان را عقل کل می دانند و در هیچ یک از مسائل شان با ما مشورت نمی کنند. اشکالی ندارد آنها می خواهند تجربه کنند تا زندگی کردن را یاد بگیرند. اما شما باید در مورد کارهایتان با آنها مشورت کنید تا فرهنگ زندگی با مشورت را به آنها بیاموزید.
اگر تربیت مشورتی برای یك جوان عادت شود به او كمك می كند تا با كمك یادگیری از افراد با تجربه، قدرت تفكرش رشد كند، جوانب مختلف یك موضوع را بررسی كند، كمتر آزمون و خطا كند، بیشتر به رعایت ادب اجتماعی پایبند بماند و زمینه انس بیشتر با خدا و مشورت گرفتن از عالمان دین خدا را تجربه كند.
تا ثریا نرود دیوار کج!

مشورت را برایش شیرین كنید. والدین بهتر از هركسی فرزند را می شناسند پس برای بالا رفتن اعتماد به نفس فرزندتان در حیطه آگاهی و توانش از او مشورت بخواهید تا بدون جواب نماند

فوت اول كوزه گری این تربیت، قدم اولی است كه والدین باید بردارند وبهترین حالت این است که آنها از جوان مشورت بخواهند. احتمالا از خودتان می پرسید: مگر می شود؟! مشورت از آدم هایی كه چیزی بلد نیستند و كم تجربه اند؟ چطور بزرگ تر از كوچك تر مشورت بگیرد؟ این همان خشت اولی است برای اینكه كه همه اعضای خانواده باور كنند «همه چیز را همگان دانند». «ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است» و… وقتی بزرگ ترهای خانه اهل نظرخواهی و مشورت از فرزندان بشوند؛ جوان به خود نهیب می زند كه من هم حتما به مشورت نیاز دارم.
تمرین های مشورت خواهی از نوجوان

در مرحله اول تربیت مشورتی پدر و مادرها باید به چند ریزه كاری را در رفتار با جوان و نوجوان توجه كنند:
شاید مثل فیلم ها دور یك میزگرد جمع نشوید و بگویید كه می خواهم از تو مشورت بگیرم اما از تكنیك اسم گذاری استفاده كنید. وقتی نظر او را پرسیدید و او جواب داد، بگویید: «چه مشورت دقیقی، این یه مشورت عالیه» شاید جواب او به معنی واقعی مشورت نباشد اما تكرار اسم مشورت در عادت دهی جوان ها اثرگذار است.
مادرها خیلی مهم اند: هرچه مادرها عادت كنند از پدرها مشورت بگیرند و این را علنی هم كنند؛ آموزش بچه ها آسان تر می شود. ممكن است فرزندتان نظر خوبی هم برای مشورت خواهی شما نداشته باشد؛ در این صورت تشكر كنید و بگویید از ایده ات برای كامل كردن فكرم استفاده می كنم. هرگز این جمله را به زبان نیاورید كه «این را می دانستم»؛ زیرا شنیدن متداول این جمله، برای احساس مفید بودن جوان و تلاش او برای رشد مضر است. مشورت را برایش شیرین كنید. والدین بهتر از هركسی فرزند را می شناسند پس برای بالا رفتن اعتماد به نفس فرزندتان در حیطه آگاهی و توانش از او مشورت بخواهید تا بدون جواب نماند.
هر بزرگتری چگونه مشاور می شود؟

شما به عنوان والدین باید به جوان خود یاد بدهید با چه آدم هایی می تواند مشورت كند و چه كسانی شرایط و صلاحیت مشورت گرفتن را دارند.
جدی تر از این سؤال كه آیا هر بزرگ تری مشاور است؛ این سؤال مطرح می شود كه چه كسی صلاحیت مشاور شدن برای جوان را دارد؟ از نكته های تربیتی نهج البلاغه می توان فهمید: اول اینكه مشاور نباید بخیل باشد چون او را از كار بهتری كه خرج و هزینه داشته باشد نهی می كند. دوم: مشاوری كه ترسو باشد روحیه جوان را سست می كند. سوم: بدترین مشاور كسی است كه آدم های پرخطا هم با او مشورت می كنند. پس بزرگ تری كه این 3 ویژگی منفی را داشته باشد یا به تعبیر امیرالمومنین(ع) همزمان با هم قدرت فكری و كردار خوب را نداشته باشد، نمی تواند برای هیچ كس مشاور خوبی باشد.
مشاور را امتحان كنید

مشورت گرفتن، تسلیم كردن 6دانگ حق انتخاب به فرد دیگری نیست و حتی بعد از انتخاب مشاور، جوان باید او را محك بزند. به فرموده امام علی(ع) 3 شرط، بعد از تجربه داشتن، برای امتحان كردن صلاحیت یك مشاور لازم است: 1- در گفتن حرف حق صریح باشند. مثلا به فرزندتان یاد دهید در مورد یك سؤال حل شده مشاور را امتحان كند، ببیند آیا توان بیان صادقانه جواب را دارد؟ 2- در آنچه خدا برای دوستانش نمی پسندد یاری ات نكند. مثلا جوان در اول مشاوره می تواند نظر مشاور را درباره یك عادت بد اما رایج جامعه بپرسد تا بداند این مشاور جواب عامیانه می دهد یا خداپسندانه. 3- دائم دنبال تأیید حرف ما نباشد و جرأت بیان اشتباهات جوان را داشته باشد.
حرفه ای مشورت بگیر

باید به جوان كمك كرد كه علاقه اش به مشورت بدون افراط و تفریط باشد. مثلا یك فرد اهل مشورت را كه افراط و تفریط ندارد برای او الگو كنید؛ یا از یك فرد موفق كه اهل مشورت است به بزرگی یاد كنید. بین اعضای خانواده، شخصیت فیلم ها و… دنبال الگو باشید تا به صورت عملی نتیجه مشورت در زندگی را به جوان نشان دهید. از طرفی، ممكن است جوان خیلی به مشورت وابسته شود تا جایی كه بخواهد برای هر كار كوچكی هم از دیگران نظر بپرسد. این طور وقت ها او را بی جواب بگذارید و بگویید: «این مسئله جزئی است و تصمیم خودت از همه دقیق تر هست. من به تو اعتماد دارم.»
تمرین هایی برای مشورت گیری جوان از دیگران

موضوع را بتواند درك و توصیف كند: شاید لازم باشد به جوانتان بگویید كه جواب سؤالش را نمی دانید و بهتر است از فرد دیگری مشورت بگیرد اما می توانید با هم پیش یك عالم و متخصص آگاه بروید. در هر صورت نیاز جوانتان در این مرحله این است كه با بیان روشن، سؤال و خواسته اش را با شما یا فرد مطمئن دیگری مطرح كند.
مشاوران را بشناسد

باید به جوان كمك كرد كه علاقه اش به مشورت بدون افراط و تفریط باشد. مثلا یك فرد اهل مشورت را كه افراط و تفریط ندارد برای او الگو كنید؛ یا از یك فرد موفق كه اهل مشورت است به بزرگی یاد كنید

مشورت همانقدر كه می تواند ادب و تفكر اجتماعی را فعال كند، به جوان در تشخیص اینكه نیاز او را چه كسی می تواند برطرف كند هم كمك می كند. اگر جوانتان بخواهد بداند چه استعدادی دارد معلم ها و روانشناسان می توانند به او كمك كنند اما اگر سؤال دینی داشته باشد جایی مثل مسجد و روحانیون و امام جماعت ها كمك كننده اند. به او بیاموزید كه هركس را برای كاری ساخته اند و تخصص های افراد با هم فرق دارد. این روش، گفتن «نمی دانم» را هم برای والدین راحت تر می كند.
بهترین را انتخاب كنید

از بین افراد مختلفی هم كه برای سؤال او جوابی دارند باید بهترین را شناخت. به این حدیث امام علی(ع) توجه كنید: هرگاه به مشورت نیازمند شدی، نخست به جوان ها مراجعه نما زیرا آنان ذهنی تیزتر و حدسی سریع تر دارند. سپس نتیجه را به نظر میانسالان و پیران برسان تا آن را پیگیری نمایی و عاقبت آن را بسنجی و بهترین راه را انتخاب كنی چراكه تجربه آنان بیشتر است.
جمع بندی، ارزشیابی و نظر شخصی

قرار است جوان یاد بگیرد مشورت كند اما در كنار این، همیشه باید تمرین كند كه منفعل نباشد و با تفكر به بررسی شرایط بپردازد. بعد از اینكه از شما یا دیگری مشورت گرفت از او بپرسید: «نظر خودت چیست؟ حالا چی فكر می كنی؟ چه نكته جدیدی از مشورت به ذهنت رسید؟»
به نصف آنچه می گویید، عمل کنید

اگر به جوان كمك كنید تا هدف و سؤالی كه به خاطر آن مشورت گرفته جدی شود؛ نوبت آن است كه بداند وقت عمل است. دلخوش شدن به مشورت بهترین مشاورها هم ربطی به موفقیت پیدا نمی كند مگر اینكه عمل هم در كنارش باشد. مریضی كه با نظر خودش به بخشی از نسخه دكتر عمل كند و بخشی را رها كند درمان نمی شود.

منابع: همشهری- جام جم

 

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 133
  • 134
  • 135
  • ...
  • 136
  • ...
  • 137
  • 138
  • 139
  • ...
  • 140
  • ...
  • 141
  • 142
  • 143
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان