مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
تمرین هایی برای فعال تر، پویاتر و باهوش تر بودن
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در روانشناسی

بخش عمده باهوش بودن این است که بدانید سختکوشی ارزش پایین تری از کار هوشمند دارد. نتایج مطالعاتی که روی کودکان انجام شد نشان می دهد نوشیدن آب بیشتر، توانایی آنها در تکمیل وظایف ذهنی را افزایش می دهد، پس در آغاز روز مطمئن شوید مغزتان دچار کم آبی نشده باشد.

هوش و ذکاوت انعطاف پذیر است و در طول یک روز چیزهای زیادی برای تقویت آن پیش روی ماست. برای اینکه ذهن تان دقیق تر فکر کند به 3 چیز نیاز دارید:

1- آموزش های لازم در خصوص فرآیندهای خوب فکر کردن را ببینید.

2- اطلاعات زیادی داشته باشید.

3- بر روی یک مسئله یا ایده تمرکز کنید.

تمرین هایی برای فعال تر، پویاتر و باهوش تر بودن

برای مثال، توماس ادیسون به دلیل زیر می توانست به اختراع لامپ فکر کند:

1- تفکر منطقی را آموخته بود.

2- درباره مهندسی الکترونیک چیزهای زیادی می دانست.

3- تمام تمرکزش را بر حل مسئله گذاشته بود.

در اینجا مجموعه کارهایی را ذکر کرده ایم که می توانید هر روز آنها را انجام دهید و به ذهن خود کمک کنید تا با دقت و هوش بیشتری فکر کند.

ظرف 30 دقیقه پس از بیدار شدن 2 لیوان آب بنوشید

به دلیل اینکه ساعت ها خواب بودید، بدن تان حدود 6 تا 9 ساعت هیچ آبی دریافت نکرده است. آب برای تصفیه مواد زائد و حفظ تعادل مایعات بدن لازم است. نوشیدن دو لیوان بزرگ آب کمبود مایعات ناشی از خواب را جبران می کند.

نتایج مطالعاتی که روی کودکان انجام شد نشان می دهد نوشیدن آب بیشتر، توانایی آنها در تکمیل وظایف ذهنی را افزایش می دهد؛ پس در آغاز روز مطمئن شوید مغزتان دچار کم آبی نشده باشد.

هنگام خوردن صبحانه خلاصه ای از یک کتاب را بخوانید

کتاب خواندن عالی است اما زمان خوردن صبحانه مناسب خواندن چیزی کوتاه تر است. به جای خواندن تیتر خبر روزنامه ها که تاثیر بسیار کمی بر زندگی و هوش شما دارند، سعی کنید خلاصه کتاب های پرفروش را بخوانید. یکی از روش های پیدا کردن خلاصه کتاب ها، جستجوی عبارت «خلاصه کتاب…» در گوگل (Google) است.

در طی زمان رفت و آمدتان به کتاب های صوتی گوش دهید

حتی اگر زمان رفت و آمدتان 10 دقیقه هم باشد، سعی کنید در این زمان به کتاب های صوتی گوش دهید. فرقی ندارد پیاده یا با ماشین یا حتی با دوچرخه به محل کارتان یا بیرون می روید. در این زمان چه کوتاه و چه بلند می توانید به انواع کتاب های صوتی مورد علاقه تان گوش دهید. این کتاب ها را یا در موبایل تان داشته باشید یا سی دی آنها را تهیه کرده و در خودرو به آنها گوش دهید. گوش دادن به کتاب های صوتی قدرت تفکر شما را تحریک می کند و از روش های مناسب پرورش تفکر هوشمندانه است.

در حین کار چای سبز بنوشید

در حالی که کافئین باعث ایجاد اضطراب در بسیاری از افراد می شود اما چای سبز دربرگیرنده ال تیانین است. تحقیقات نشان می دهد که ال تیانین به منظم سازی ضربان قلب و فشار خون کمک می کند. همچنین این اسید آمینه منجر به کاهش اضطراب و افزایش امواج مغزی آلفا در مغز می شود.

قهوه می تواند موجب القای حس اضطراب شود؛ در حالی که مصرف چای سبز با کیفیت باعث تمدد اعصاب می شود بدون اینکه احساس خواب آلودگی در فرد ایجاد کند. به همین دلیل است که ال تیانین به عنوان مکملی برای کمک به آرامش و افزایش سلامت قلب و عروق در صنعت پزشکی مورد استفاده قرار می گیرد.

در طول روز چرت بزنید

چرت زدن به مغزتان کمک می کند نیروی تازه ای بگیرد. تحقیقات نشان داده که چرت زدن در طول یادگیری، سرعت آن را افزایش می دهد. ذهن شما الگو و روندی دارد که زمان خواب آلودگی و هنگام نیاز به خواب را تعیین می کند.

می توانید این روند را در افراد عادی مشاهده کنید که معمولا بین ظهر تا ساعت 4 بعدازظهر احساس خواب آلودگی بیشتری می کنند. این زمان برای چرت زدن بسیار مناسب است و هوشیاری و بهره وری شما را برای بقیه روز افزایش می دهد.

در طول روز شکر مصرف نکنید

در واقع اگر می توانید مصرف شکر را به طور کل قطع کنید اما اگر به هر دلیلی نمی توانید این کار را انجام دهید، سعی کنید هنگامی که نیاز به تمرکز بیشتری دارید از این ماده غذایی استفاده نکنید.
بالا و پایین رفتن قند خون برای حفظ عملکرد قوی و هوشمندانه ذهن مناسب نیست. اسیدهای چرب عملکرد خوبی دارند. سعی کنید چیزهای شیرینی که برای ناهار می خورید را به مواد غذایی اساسی تری همچون ماهی یا تخم مرغ تغییر دهید.

فقط یکی دوبار در طول روز در شبکه های اجتماعی فعالیت کنید

مغز انسان این قابلیت را دارد که خود را با اطلاعاتی که واردش می شود تطبیق دهد. اگر مغزتان را با اطلاعات پراکنده و بی برنامه بمباران کنید، طبیعتا حواس تان پرت می شود و تمرکز خود را از دست می دهید اما با وارد کردن اطلاعات ثابت و مشخص به ذهن تان، عملکرد مغزی خود را بالا ببرید. اگر نیاز دارید کاری را به تعویق بیندازید برنامه ریزی کنید و در چرخش های بی فکرانه خود گم نشوید.

به جای تماشای فیلم یا سریال، بازی کنید

تماشای تلویزیون یک فعالیت انفعالی است. با این کار مغز شما فقط اطلاعات را تحلیل می کند اما آنها را پردازش نمی کند و با آن اطلاعات هیچ تعاملی ندارد. این سرگرمی را با بازی جایگزین کنید.
نتایج مطالعه ای در سال 2014 نشان می دهد که حتی بازی ساده ای مانند سوپرماریو (Supper Mario) تاثیر قابل مشاهده ای بر شکل گیری و انعطاف پذیری مغز دارد. به جای اینکه بگذارید ذهن تان به صورت منفعلانه ای در خواب غفلت باشد، هر جا که می توانید آن را به صورت فعالانه درگیر کنید.

به جای تماشای تلویزیون، یک کتاب بخوانید

خواندن کتاب، مانند بازی کردن، تمرین فعالی برای مغز است. در حالی که تماشای تلویزیون مصرف غیرفعال اطلاعات است، خواندن کتاب مستلزم این است که مغز شما به صورت فعال تصاویر ذهنی از آنچه می خوانید را بسازد.

کمی برنامه نویسی کنید

برنامه نویسی، شیوه عالی برای یادگیری تفکر منطقی و در چارچوب است. یادگیری برنامه نویسی کار سختی است اما نرم افزارهایی برای یادگیری برنامه نویسی وجود دارند که آموزش آ« را برای تان ساده و جالب می کند.

این را به عنوان گام بعدی برای یادگیری تفکر هوشمندانه در نظر بگیرید. برنامه نویسی یک مزیت یادگیری اضافه است که می توانید در وقت آزاد خود آن را تمرین کنید. همچنین می تواند توانمندی های شغلی شما را در بازار کار افزایش دهد.

در طول روز چند نرمش ساده انجام دهید

ذهن و جسم به شدت با یکدیگر در ارتباطند. تناسب فیزیکی بدن به عملکرد صحیح ذهن کمک می کند؛ با این حال مجبور نیستید برای بهره مند شدن از این مزیت هر روز به باشگاه بروید. (هر چند که اگر بخواهید می توانید در باشگاه ثبت نام کنید.)

انجام چند حرکت شنا در طول روز و پیاده روی یا انجام حرکات پرشی تاثیر فوق العاده ای بر بدن و بالطبع بر ذهن تان دارد. سعی کنید برخی از تمرین های فیزیکی را هر یک ساعت یا بیشتر انجام دهید؛ حتی اگر این تمرین ها فقط بلند شدن، کشیدن بدن و منقبض کردن ماهیچه هایتان باشد که برای 5 تا 10 ثانیه انجام می دهید.

وقت تان را با افراد باهوش تر از خودتان بگذرانید

عادت ها از لحاظ اجتماعی مسری هستند. این واقعیت شناخته شده ای در دنیای علوم است که چاقی برای مثال از طریق شبکه های اجتماعی گسترش می یابد.

عادت ها و الگوهای تفکر افرادی که با آنها وقت می گذرانید بر شما تاثیر خواهند گذاشت. سعی کنید تا آنجا که می توانید با افراد باهوش تر از خودتان در ارتباط باشید، زیرا در این صورت می توانید از آنها بهره مند شوید.

با افرادی که با شما مخالفند صحبت کنید

با افرادی که در خصوص موضوعی با شما اختلاف نظر دارند به صورت دوستانه وارد بحث شوید. گفتگو و بحث کردن با آنها برای شما این فرصت را مهیا می کند که:

* استدلال های شما را روشن و واضح می کند.

* متقاعد می شوید که در اشتباه هستید.

در هر دو صورت شما برنده اید. در صورت اول طرف مقابل را با بیان دلایل خود متقاعد می کنید و در صورت دوم به این باور می رسید که منطق شما نادرست است.

در طبیعت پیاده روی کنید

پیاده روی در دل طبیعت مزایای زیادی دارد، از جمله اینکه:

* در طبیعت اکسیژن بیشتری وجود دارد که گیاهان از خود تولید می کنند.

* زمانی که اطراف تان پر از گل و گیاه است، آرامش ذهنی می یابید.

* پیاده روی به گردش خون شما کمک می کند.

اگر زمان ناهارتان را در پارک پیاده روی کنید، ذهن تان در ادامه روز عملکرد هوشمندانه تری دارد.

10 دقیقه پایان روز را به برنامه ریزی برای فردا اختصاص دهید

اگر از روز قبل برای فردا برنامه ریزی کنید، روز تان را با چند برنامه آغاز می کنید. این کار به شما این امکان را می دهد که به صورت پربارتری کار کنید. افراد زیادی تمام روز مشغولند اما واقعا مولد و پربار نیستند. بخش عمده باهوش بودن این است که بدانید سختکوشی ارزش پایین تری از کار هوشمند دارد.

منبع: برترین ها

نظر دهید »
به این دلیل از شارژ گوشی خود در شب بپرهیزید
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در بدون موضوع

به گزارش صدخبر؛ به نقل از العالم، برای شارژ کردن گوشی در شب می بایست شارژر را برای مدت طولانی به برق وصل کرد این در حالیست؛ که گوشی های هوشمند تنها در دو ساعت به طور کامل شارژ می شود و شارژ کردن باتری گوشی در شب مقدار زیادی از برق مصرفی خانه را به هدر می دهد و شما مجبور به پرداخت مبلغ بیشتری از قبض هستید و چنانچه بیشتر مردم شب ها گوشی خود را شارژ کنند مقدار زیادی انرژی برق در سطح کشور به هدر می رود.

گزارش ها حاکیست؛ بهترین شکل شارژ کردن گوشی این است که گوشی خود را در حالت پرواز بگذارید در این حالت شما می توانید به هنگام نیاز آن را از برق قطع کنید و از آن استفاده کنید.
گفتنی است شارژ کردن باتری گوشی با انرژی خورشید به صرف ترین شیوه شارژ باتری گوشی است.

منبع: صدخبر

نظر دهید »
10 فرمان زنانه برای رام کردن مردان تندخو
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در روانشناسی



بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .

فرمان اول:باورش کن

بیشتر مردان دل شان می خواهد که که همسرشان باورشان کند .اصلا خوششان نمی آید که همسرشان در توانایی ها واستعدادهایشان(مثلا در تامین امنیت ورفاه و…)شک داشته باشد.با رفتار و گفته هایتان به آن ها بفهمانید که توانایی ومهارت واستعدادوپشتکارشان را باور داریدالبته دروغ نگویید چون اساساخوب نیست.

فرمان دوم:حرف بزن

برای اینکه همسرتان بفهمدشما اورا درک میکنیدخودتان را موظف کنیدکه هر روز به مدت کوتاهی درهمین خصوص با او حرف بزنید..بیست دقیقه که در هر روز زیاد نیست .هست؟حتی اگر جوابتان به این سوال مثبت باشد.باز هم این صحبت بیست دقیقه ای را از همسرتان دریغ نکنیدچون تاثیرش خیلی بیشتر از بیست دقیقه است که در ذهن شماست.آیا همسرتان ارزش ۲۰دقیقه ندارد؟

فرمان سوم:تاییدش کن

اکثر آدم ها دوست دارند مورد تاییدباشندهمسر شماهم مثل بقیه چه فرقی میکندتا میتوانید در مناسبت های مختلف همسرتان را تایید کنید.نه با استفاده ازجملات کلیشه ای ومسخره مثل«وااااااای تو فوق العاده ای…بی نظیری….تو حرف نداری..این حرف ها را دیگر هیچ مردی باور نمیکند.خودتان راخسته نکنیددلتان باید با زبانتان یکی باشداگر بتوانید این کار را بکنید قدم بزرگی در تحکیم پیوندتان برداشته اید.

فرمان چهارم:روی اعصابش راه نرو

آیا شما خوشتان می آید کسی به شما بگوید که این کار را بکن وآن کار رانکن؟مردها هم مثل شما دلشان نمیخواهدهمسرشان مدام از انها بخواهد که زیر ورو شوندتا آنجا که میتوانید مردتان را آنچنان که هست قبول کنیدخیلی از مردهااز اینکه همسرشان بخواهد آن ها را مدام تغییربدهدآزرده خاطر وگاه خشمگین میشوند.ادم میتواند خودش را خیلی راحت عوض کندولی عوض کردن دیگران خیلی سخت است.

فرمان پنجم:مغزش را گاز نزن

اگر شوهرتان خسته است ومیخواهید به مطلب مهمی رو بگویید بلافاصله به اصل مطلب برید وحاشیه پردازی نکنیداگر نیاز به دانستن جزییات باشند خودشان پرس و جو میکنند.

فرمان ششم:چرتکه نیانداز

به هر طریق ممکن..محبتتان را به همسرتان نشان دهید وچرتکه نیاندازید.دنبال یک موقعیت خاص نباشیدخیلی از مردها هستند که از خودشما هم رمانتیک ترند.

فرمان هفتم:احترام بگذار

وقتی همسرتان دارد افکار وعقایدش را به شما میگویدتو ذوقش نزنیدهمیشه وهمه جا نشان دهید که برایش احترام قایل اید.وقتی همسرتان خسته از کار برمیگرددخودتان را بی حوصله ومشغول به کار نشان ندهیدوبه آشپز خانه دور خودتان نگردید.

فرمان هشتم:امان بده

تقریبا تمام ادم های روی زمین احتیاج دارند که در پایان روز دوباره انرژی بگیرندوجسم وروحشان را بازسازی کنند مردها که از مریخ نیامده اند.بازهم خوششان نمی آید که وقتی ازکار خسته وکوفته برمی گردند شما تمام اتفاقات روز را برایشان بازگوکنید.امان بدهیدبگذارید کمی استراحت کنند و بعدآرام آرام به شرح ماوقع شروع کنید.

فرمان نهم:اعتماد کن

اعتماد…حیاتی تریت عامل برای شکل گیری یک ازدواج موفق است.اگر به هر دلیلی به همسرتان اعتماد کامل نداریدبه جاسوسی متوسل نشوییدچون اوضاع خراب تر میشودمنطقی ترین کار این است که از یک آدم امین ودارای صلاحیت مشاوره بخواهید.

فرمان دهم:رفیق اش باش

رابطه تان را طوری با همسرتان تنظیم کنیدکه هم عاشقش باشید وهم بهترین دوست ورفیقش…برای اینکه بتوانیدسال های سال دوست وهمراه همسرتان باشیدباید راه هایی پیدا کنیدتا وقت بیشتری را با بگذرانیدوکارهای بیشتری را با کمک همدیگر انجام بدهید.

منبع: جام جم

نظر دهید »
​چرا من و همسرم حرف همدیگر را نمی فهمیم؟
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در روانشناسی



هر چی منو همسرم با هم حرف میزنیم انگار حرف همدیگر را نمی فهمیم. زمانیکه خواسته هایم را به او گوشزد می کنم اصلا گوش نمیده. از این وضع خسته شده ام و کاری از دستم برنمیاد. به تازگی احساس می کنم داریم همدیگه رو تحمل می کنیم. لطفا کمکمون کنید.

صحبت کردن زوجین با یکدیگر اصلا به این معنا نیست که هر چه شما بگویید همسرتان قبول کند و یا هرچه همسرتان بگوید شما تمام و کمال قبول کنید.

صحبت کردن در زندگی زناشویی یک تعامل دو سویه است. تعاملی که حرف اول را در آن گذشت و در نظر گرفتن روحیات طرف مقابل و البته احترام متقابل می زند.

لذا همانطور که توقع دارید همسرتان حرف شما را متوجه شود شما هم باید برای درک وی تلاش کنید.
این نکات را در ادامه در نظر داشته باشید:

- کاملا صادقانه و راحت (بی دغدغه) با هم تعامل داشته باشید. درباره نواحی و زمینه هایی از زندگی تان که هر دو نسبت به آن خرسند هستید و نیز نواحی که تصور می کنید نیاز به قدری بهبود و تصحیح دارد با هم گفتگو کنید. این اولین و مهم ترین کاری است که می تواند به شما کمک کند که بفهمید ازدواج تان دچار مشکل شده است. همچنین این فرصت را دارید که برای حل مشکلاتتان صرفنظر از نوع این مشکل، با هم تعامل کنید. به همسرتان نشان دهید که میل دارید با هم و از طریق تعامل و گفتگو مشکلتان را حل کنید.

- مهمترین عوامل مشاجرات تان را بشناسید. این امر به شما شانس یاد گرفتن نحوه حل مشکلات با یکدیگر را که خود یک مهارت مهم در بهبود ازدواج است می آموزد. در پیوندهای مختلف زمینه های اختلاف یکسان نیست اما در عین حال زمینه های مشترک عبارتند از شرایط مالی، فرزندان و استخدام و اشتغال. به عنوان مثال اگر یک عامل اصلی دعوا نحوه تربیت فرزند باشد لازم است با هم سعی کنید و همکاری نمایید و سراغ مواردی که هر دوی شما از انجام آن راضی هستید و یا فکر می کنید نیازمند تقویت است بروید.

- بیاموزید که با هم مصالحه و توافق کنید و در عین حال با روشی معقول و منطقی با هم گفتگو و مذاکره نمایید. بپذیرید که هر کدام شما تفاوت های خودش را دارد و چگونگی مدیریت این تفاوتها موضوع اصلی است. بحث و گفتگو برای یک پیوند و رابطه می تواند مفید باشد البته زمانی که به طریقی درست و بی عیب انجام شود. بدون حل و فصل رها کردن یک مشکل حل نشده تنها به تنش ختم می شود و مشکل در جایی دیگر و به شکلی دیگر خودش را نشان خواهد داد.

- بیاموزید که آنچه را که می خواهید به روشی توام با آرامش و مهربانی بیان کنید. ابراز کردن خواسته ها به همسر یک بخش خیلی مهم در زندگی شادکام است. در عین اینکه ممکن است شما دو نفر به عنوان یک زوج روی یک نکته به توافق و سازگاری برسید اما هیچ یک از شما شک ندارید که هر یک علاقمندی های خاص خود را دارید. ضمن اینکه مصالحه و توافق امتیاز بزرگی است اما مهم این است که زوجین علاقمندی های یکدیگر را کشف و شناسایی کنند نه اینکه بدون آنکه حرفی بزنند تنها آنچه را که دوست ندارند به منظور حفظ صلح و آرامش تحمل کنند و یا خواسته های خود را ابراز نکنند. تامین خواسته های طرف مقابل باعث شادکامی و خوشحالی شما نیز می شود اما یادتان باشد که هر از چندگاهی لازم است که هر یک از شما پیگیر خواسته های خود باشید.
بیاموزید که با هم مصالحه و توافق کنید و در عین حال با روشی معقول و منطقی با هم گفتگو و مذاکره نمایید.

- فرصتی را برای گذراندن وقت با هم اختصاص دهید. حتی اگر این فرصت به اندازه یک گپ کوتاه یا خوردن یک چای یا یک وعده غذا با هم باشد. زوجین باید در انجام کارهای روزمره و مسئولیتهای منزل از هم پیشی بگیرند و مدد رسان هم باشند. این موضوع می تواند در مواردی از جمله بچه دار شدن که توأم شدن یکباره نقش پدر و مادری و زن و شوهری را به دنبال دارد، از اهمیت زیادی برخوردار باشد. زمانی را برای همدیگر قرار دهید و سعی کنید حداقل ماهی یکبار بیرون بروید و کاری را که هر دو به آن علاقه دارید و از آن لذت می برید انجام دهید.

 

نظر دهید »
چشم زنبور کجا چشم ما کجا
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در حکیمانه


چشم زنبور کجا چشم ما کجا

زنبورها داراي 2 چشم مرکب و 3 چشم ساده هستند. هريک از چشم هاي مرکب داراي 6 تا 7 هزار سطح است يعني حدود 13 هزار آئينه در چشم آنها تعبيه شده که بتوانند با زيبايي خاصي جهان پيرامون خود را ببينند. زنبور عسل با چشمهای مرکب و ساده موجود بر روی سرش در حین پرواز مي­تواند تمام اشياء و علائم محيط خود را ببيند و شناسايي و نشانه گذاري کند، تا موقع برگشت به کندويش اشتباه نکند.

نظر دهید »
بزرگ ترین اشتباه خانواده ایرانی چیست؟
ارسال شده در 15 فروردین 1395 توسط توازئی در اخلاقی

گفت و گوی اختصاصی با حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری؛

یک استاد اخلاق وخانواده معتقد است، یکی از مشکلات خانواده ایرانی این است باور دارد که دعوا نمک زندگی است. وقتی جوانی به این مطلب باور داشته باشد ناچار آن را در زندگی اش عملی می کند.

گفتگوی پیش رو، مصاحبه تبیان با حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر مظاهری از اساتید حوزه علمیه قم که همراه با فراگیری علوم حوزوی، درقلمروهای مسائل اجتماعی، روان شناسی، جوانان، و خانواده، مطالعاتی پیگیر و علاقه مندانه داشته و هم اکنون در دانشگاه قم و مرکز مشاوره حوزه علمیه در زمینه های مختلف، خصوصاً ازدواج و خانواده مشاوره می دهد.
وی که از اصحاب قلم به شمار می رود با بیان خاص و شیوای خود کتاب های متعددی تألیف نموده است، خصوصاً در حوزه خانواده، که مورد استقبال فراوان قرار گرفته است؛ کتاب هایی مثل «جوانان و انتخاب همسر»، «فرهنگ خانواده»، «نبرد بی برنده»، «آداب عشق ورزی» و «جوانان و دوران نامزدی».
استاد؛ تمایل دارید کمی از روابط شخصی خانوادگی تان برای ما بگویید؟

بله. یک مطلبی که در جمع افراد خانواده، آگاهانه از آن مراقبت می کنم؛ انسجام بین اعضای خانواده ام است. بین ما رفاقت، حاکم است؛ کسی با دیگری دشمنی نمی کند و بد او را نمی گوید؛ خصوصاً در میان اقوام نزدیکم: فرزندان و عروس ها و دامادم. اگر ببینم یک گوشه ای از این انسجام در معرض آسیب دیدن است فوراً وارد عمل شده و نمی گذارم کار به جای باریک بکشد.

مشاوره موقع ازدواج واجب است تا دو ناهمتا باهم نیفتند و خشتِ کجی گذاشته شود تا دیوار کج برود و نیاز به اصلاح باشد

ضمن اینکه بنده معتقدم که خودم حداقل در زمینه مسائلی که به مردم و جوانان درباره ازدواج و خانواده می گویم عمل کرده باشم؛ از این رو فرزندانم، در سنین پایین ازدواج کردند، بعضی از آن ها که الان مشغول تحصیلات عالیه هستند، دانش آموز دبیرستان بودند که ازدواج کردند. از نظر بنده، ازدواج فرزندانم، به هنگام بود؛ هرچند از دید جامعه زودهنگام شمرده می شد. در روابط هم، همین طور است؛ عروس هایم مثل دو خواهرند برای هم. ما محبت را یکسان تقسیم می کنیم و از الفت میان فرزندان مراقبت می کنیم. بهترین نعمتی که در خانواده ما جاری است، همین انسجام و همدلی است.
مسائل سیاسی تأثیری بر روابط اعضای خانواده شما داشته؟

هرچند مسائل سیاسی، امروزه در جامعه ما حاد شده؛ اما ما نگذاشته ایم آسیبی به زندگی مان وارد کند. نه اینکه همه از نظر بنده تبعیت کنند یا اینکه تحمیلی باشد یا اینکه سعی در هم عقیده کردن یکدیگر داشته باشیم، بلکه هرکس نظر خودش را دارد؛ چراکه هر مغزی اندیشه ای متفاوت و مخصوص خود دارد. اما این تفاوت افکار، لطمه ای به انسجام ما وارد نکرده است.
خط قرمزتان در روابط خانوادگی و ارتباط فرزندان چیست؟

ممکن است مواردی باشد که به ذهنم نیاید اما به صورت کلی، گناه و کار خلاف اخلاق نباید در زندگی ما اتفاق بیفتد و نباید حریم خداوند شکسته شود. یکی از خطوط قرمزی که مراقبت می کنیم؛ کدورت میان افراد است. البته در خانواده ما خط قرمز بزرگی نبوده و عبور از خط قرمزی اتفاق نیفتاده که به آن بخواهم فکر هم کرده باشم.
بزرگترین مشکل خانواده های ایرانی را چه می دانید؟

«استمرار فرهنگ غلط پیشینیان». مثلاً در بعضی خانواده ها مطرح بوده که حتماً باید بین عروس و مادرشوهر، نزاع باشد. این مطلب نسل به نسل منتقل شده و به ما رسیده. یا اینکه زن باید از مرد بترسد یا اینکه مرد باید تحکم ظالمانه و قلدرانه داشته باشد یا اینکه برخی با توهین به دنبال تربیت هستند. یا یک مسئله مهم دیگری که برایش کتاب هم نوشتیم؛ مجادله. بعضی افراد، باور دارند که دعوا نمک زندگی است. وقتی جوانی به این مطلب باور داشته باشد ناچار آن را در زندگی اش عملی می کند.
راه حل آن را چه می دانید؟

«رشد جان افراد»، باید فرهنگ ها رشد کند. هرچه فرهنگ افراد رشد کند بهتر خواهند فهمید که دعوا زشت است. هرچه افراد از جهت دین و اخلاق و فرهنگ رشد کنند این مشکلات از آنها فاصله خواهد گرفت.
چند راهکار در زمینه رشد فرهنگ؟

یک مطلبی که در جمع افراد خانواده، آگاهانه از آن مراقبت می کنم؛ انسجام بین اعضای خانواده ام است. بین ما رفاقت، حاکم است؛ کسی با دیگری دشمنی نمی کند و بد او را نمی گوید

مشاوره موقع ازدواج واجب است تا دو ناهمتا باهم نیفتند و خشتِ کجی گذاشته شود تا دیوار کج برود و نیاز به اصلاح باشد.
بعد از این مرحله توصیه می کنیم که همسران، «مشاور مرضی الطرفینی» داشته باشند. البته زن و مرد باید خودشان دارای رشد لازم برای حل مسائل بین خودشان باشند اما باز هم ممکن است مسئله ای به وجود بیاید؛ در این صورت باید از همان ابتدای امر از مشاور یاری بخواهند و نگذارند مسئله، عمق پیدا کند.

یک نکته دیگر «مطالعه» است؛ مطالعه تأثیر فوق العاده ای در رشد فکری و روانی انسان دارد. این کتاب ها را می توانند از مشاورشان بخواهند.کلاس ها و جلساتی که برای بالابردن سطح فرهنگی برگزار می شود نیز مفیداند؛ البته نه هر جلسه و محفلی، بلکه مطمئن باید شوند که مدرسی دانا دارد.
اگر بخواهید به فرزندتان چند توصیه داشته باشید چه می گویید؟

بنده وقتی برای عملیات خیبر عازم جبهه بودم مطالبی را برای فرزند اولم، محمد، نوشتم که اگر از جبهه برنگشتم بخواند؛ نوشتم: فرزندم خداوند را آنچنان عبادت و پرستش کن که گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی، او حتماً تو را می بیند. این مطلب، مضمون یکی از روایات است.
هنوز هم همین توصیه را دارم: «تقویت ایمان مذهبی». هرچه دیانت ما قوی تر باشد مصونیت ما در برابر پلشتی ها قوی تر خواهد بود. اگر دیانت باشد، ره آورد و صنعت جدید نیز در خدمت ایمان قرار خواهد گرفت و ایمان، مانند یک سد، آن را مهار می کند.. اما اگر ایمان نباشد تمدن جدید، مانند سیلی، انسان را با خود خواهد برد.

لبنان در گذشته به عنوان یک کشوری فقط برای خوشگذرانی مطرح بود. یکی از آقایان، در آن دوره، فرزندش را که معمم بود و مجرد، برای تبلیغ به آن کشور فرستاد. به او گفتم شما با توجه به شرایط لبنان و با توجه به جوانی و مجرد بودن فرزندتان، نگران او نیستید؟

گفت: نه، اصلاً. چون او را به گونه ای تربیت کرده ام که می دانم آلوده نمی شود و حتی روی دیگران، تأثیر مثبت هم خواهد گذاشت. همین طور هم شد. این گونه، خوب است.

 

نظر دهید »
فواید موسیقی درمانی برای کودکان
ارسال شده در 14 فروردین 1395 توسط توازئی در روانشناسی

 

همان طور که موسیقی برای درمان افراد بزرگسال مورد استفاده است، موسیقی درمانی بر رفتارهای کودکان تاثیر بسیار مثبتی دارد و با ایجاد یک سری تجربیات موسیقیایی در تسهیل گسترش ارتباطات کودکان، احساسات اجتماعی، اعصاب و افزایش هوش آن ها بسیار موثر است. موسیقی درمانی می تواند کیفیت زندگی کودک را در عرصه های مختلف بالا ببرد، نظیر ارتباط کودک با کودک دیگر، کودک و خانواده، ارتباط کودک و پزشک یا معلم! این ارتباطات به وسیله المان های موجود در موسیقی و توانایی نفوذ موسیقی به اعماق روح انسان تسهیل می شوند و در نهایت فضای مثبت و موقعیت عالی برای رشد کودک فراهم می آورند. تاثیر مستقیم بر هر دو نیم کره مغز باعث می شود هماهنگی میان آن ها بیشتر شده، بهره هوشی فرد بالاتر رود.

نقش موسیقی در رشد و تکامل کودک

در حال حاضر کشورهای توسعه یافته به نقش موسیقی در پرورش استعدادهای کودک و حتی رشد شخصیتی او پی برده و برای آموزش نکات تربیتی از موسیقی استفاده می کنند. آیا می دانید که موسیقی چه اثری بر کودک شما و رشد و تکامل او دارد؟

اثر موسیقی بر جنین

ساده ترین ابزار موسیقی که دارای ریتم است، قلب انسان است که حرکت منظم و آهنگینی تولید می کند و شنیدن صدای ضربان قلب جنین درون شکم مادرش مبین زندگی تازه و نشانه ای دال بر وجود یک انسان است. مطالعه ها نشان می دهد، زن سازی توسط مادر در هنگام بارداری اثر مطلوبی در جنین به جا می گذارد و شنیدن صداهای دلنشین برای جنین خوش آیند است و به رشد بهتر او منجر می شود.

اثر موسیقی بر نوزاد

نوزادان در روزهای اولیه زندگی خود نسبت به صداهای مختلف عکس العمل نشان می دهند. نوازد صداها را می شنود و نسبت به صداهای مختلف واکشن های متفاوتی دارد. اغلب به صداهای ریز با فرکانس بالا واکنش بیشتری نشان می دهد. شاید دلیل آن، حجم صوتی ایجاد شده و ظرافت اندام شنوایی نوزاد باشد که صداهای زیر را سریع و بهتر درک می کند.

او صداهایی با شدت بالا و اصوات ناگهانی را دوست ندارد و این صداها باعث ترس و دلهره اش می شود. اغلب نوزادان نوای خوش، آهنگ های ملایم پیانو و فلوت را می شنوند و احساس آرامش می کنند. ساده ترین و زیباترین موسیقی برای شیرخواران، لالایی مادر است. اکثر نوزادان و کودکان با شنیدن لالایی مادر به خواب می روند و این عمل به صورت واکنش شرطی در او به یادگار می ماند. نوع این موسیقی لالایی در فرهنگ های مختلف متفاوت است، اما همگی از احساس مادر به فرزند سرچشمه گرفته و سینه به سینه انتقال یافته است.

لالایی، ملودی خواب نوزادان

لالایی در واقع شعر- آهنگ های شفاهی سرزمین هاست، چرا که هیچ مادری آن ها را از روی نوشته نمی خواهند. لالایی و زمزمه آن را تمام مادران می دانند و بدون اینکه از زمینه شعر و آهنگ خارج شوند آن ها را به خوبی زمزمه می کنند. شاید بتوان گفت آن ها طیف های رنگارنگ از آرزوها، گلایه ها و نیایش های معصومانه مادران هستند که سینه به سینه از نسل های پیشین تا امروز بیان شده اند. رشته های نامریی از لب های مادر تا گوش کودک و تاثیر جادویی آن، خواب ژرف و آرامی است که نوزاد شیرخوار را فرا می گیرد. تنها زمزمه و لحن گیرای مادر است که کودک را می خواباند. لحن او چون جویباری در گوش های کوچک کودک طراوت و آرامش برای خواب می ریزند: لالالالا گلم باشی/ همیشه در برم باشی/ لالالالا گل زردم/ نبینم داغ فرزندم/ خداوندا تو ستاری/ همه خوابند تو بیداری/ به حق خواب و بیداری/ عزیزم را نگهداری.

صدای زنگ دار و اسباب بازی های ریتمیک، نوزاد را تا مدتی به خود مشغول می کند و زمانی که نوزاد رنگ ها را به صورتی مبهم و سایه وار می بیند، گوش او به خوبی قادر است واکنش سریعی در برابر صداها نشان دهد. در مراحل مختلف رشد یک کودک، موسیقی به نوعی در شکل دهی شخصیت او اثر می گذارد. نخستین صداها به صورت گریه و خنده ظاهر می شود. همزمان با بزرگ تر شدن کودک او می تواند صداهایی شبیه به غان و غون به کمک حنجره خود بسازد کم کم با پی بردن به وجود دست های خود به اشیای دور و برش ضربه وارد می کند و از به صدا درآوردن آن ها احساس نشاط و شادمانی می کند. بدون شک تمام این علایم غریزی است و جلوگیری از این تظاهرات در آن ها ایجاد کمبود می کند. زیرا عشق به موسیقی با ما انسان ها متولد می شود.

کودک و موسیقی

در سنین بالاتر، تقریبا همزمان با 2 سالگی هنگامی که کودک قادر به تکلم و راه رفتن است، می آموزد چگونه آوازی را تقلید کند، حتی اگر مفهوم آن را می فهمد به صورت تقلیدی می خواند. اگر شعری برایش بخوانید یا موسیقی را بشنود ادای آن را در می آورد. از آنجایی که موسیقی به عنوان پدیده اجتماعی و تربیتی در عصر حاضر شناخته شده از این رو، آشنایی و آموزش صحیح و به موقع می تواند نقش موثری در روحیه و شخصیت کودکان داشته باشد و کودکان همراه با فعالیت هایشان در زمینه نقاشی با زبان ورزش و به یادگیری موسیقی نیز آشنا شوند.

موسیقی می تواند قدرت تخیل و تمرکز کودکان را پرورش دهد، به آن ها نظم و ترتیب بیاموزد و لذت اجرا و شنیدن یک موسیقی خوب را به آن ها هدیه دهد. بهترین سال های آموزش موسیقی قبل از 5 سالگی است. نکته مهم آن است که باید در هر سنی روش مناسب و مورد نیاز آن سن اتخاذ شود!

موسیقی دسته جمعی، شیوه ای است که انگیزه و شوق یادگیری را در کودکان تقویت می کند، چرا که حاصل شادی دسته جمعی است. هدف تمام روش های موسیقی تقویت درک، تخیل و شکوفایی استعدادهای نهفته در کودکان است.

پزشکان معتقدند موسیقی را نباید فقط به عنوان کارهای فوق برنامه و غیرضروری تلقی کرد که هدفی جز سرگرمی ندارد، بلکه والدین و البته دست اندرکاران تعلیم و تربیت باید با جدیت و برنامه ریزی آن را در کنار دروس مدارس قرار دهند تا موسیقی قسمتی از وجود کودکان را به خود اختصاص داده و آن ها را در بسیاری از مشکل های روحی و عاطفی یاری دهد.

بسیاری از تحقیقات انجام شده در پروژه های موسیقی درمانی نشان می دهد که:

• موسیقی تمام حواس را تحریک کرده و زندگی کودک را تحت الشعاع خود قرار می دهد و باعث افزایش بسیاری از مهارت های او می شود.

• بیشترین تاثیر این روش درمانی هنگامی است که کودک اجازه می یابد تا خود لذت اجرای موسیقی را تجربه کند.

• موسیقی در عین تهییج کنندگی می تواند آرامش دهنده نیز باشد. فعالیت های موسیقایی مفرح (که نمونه های آن در مهدکودک ها اجرا می شود) اغلب برای ایجاد حس موفقیت در کودک طراحی شده و عموما باعث می شوند تا کودکان اعتماد به نفس پیدا کرده و از وجود خود احساس رضایت کنند.

• موسیقی می تواند میزان تحمل درد در کودکان را به هنگام بیماری یا موقعیت های دارای استرس افزایش دهد.

• موسیقی می تواند مشوق اجتماعی تر شدن کودکان شود و توانایی آن ها را در نشان دادن نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط با دیگران افزایش دهد.

• تاثیر موسیقی بر هر دو نیم کره مغز باعث می شود تا ارتباط این قسمت ها با یکدیگر تسهیل شده و ضریب لحظه ای هوشی بالا رود. این هماهنگی همچنین برای درمان لکنت کلام بسیار مفید است.

• کودکانی که در گذشته تحت آموزش موسیقی قرار گرفته اند، حافظه شفاهی بسیار قوی تری دارند و می توانند لغات بیشتری را از فهرست خوانده شده به یاد بیاورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل می کنند.

از برنامه های موسیقی درمانی برای سازگاری اجتماعی، ثبات عاطفی، کنترل شخصی، افزایش تمرکز، انگیزش، احساس ارزش شخصیتی، تقویت هماهنگی ماهیچه ها و تقویت مهارت های خودیاری استفاده می شود و تنظیم برنامه ها به گونه ای است که به تقویت رفتار مطلوب کودکان می انجامد. برای کودکان معلول و استثنایی برحسب نوع نقیصه حسی و حرکتی از فعالیت های متنوع موسیقی درمانی استفاده می کنند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی، شنیدن و انجام حرکات موزیکال، از جمله برنامه های جلسات موسیقی درمانی می باشد.

طی پروژه ای تحقیقاتی در آلمان، یکی از متخصصین که با روش موسیقی درمانی روی توانایی های کودکان فعالیت می کرد، شاگردی داشت که علاوه بر برخی نارسایی های جسمی دچار نوعی تاخیر و کندی در انجام حرکات بدنی، ناتوانی در صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران بود. این دختربچه شش ساله از سن سه سالگی تحت درمان با موسیقی قرار گرفته بود و درمانگران او خیلی زود متوجه توانایی های بالای این دختر در درک و اجرای موسیقی شده و به همین جهت استفاده از موسیقی درمانی را برای او پیشنهاد داده بودند.

نکته جالب آن بود که این دختر با وجود داشتن تنها چهار انگشت در هر دست خود، خیلی زود توانست توانایی نواختن پیانو را به دست آورد. او با وجود آنکه به ندرت صحبت می کرد، می توانست بدون داشتن غلط موسیقایی، درست آواز بدون کلام بخواند. نحوه درمان از ابتدا به صورت جلسات 45 دقیقه ای در هفته از سال 1996 در شروع شد و به مدت سه سال ادامه پیدا کرد. به تدریج طول زمان درمان از 45 دقیقه به یک ساعت رسید.

نتیجه کار بسیار رضایت بخش بود، او در پایان سه سال درمان (یعنی در سن شش سالگی) می توانست به راحتی جملات سه یا چهار کلمه ای بسازد، مهارت های اجتماعی اش قوی تر شده و اعتماد به نفس لازم برای زندگی متکی به خو را کسب کرده بود. علاوه بر موارد بالا، او به این مهارت بسیار دشوار دست یافته بود که می توانست در آن واحد پیانو بزند و آواز بخواند. او در حالی که در اوایل دوره درمان اجازه نمی داد کودکان دیگری در کنار او ساز بزنند. هم اینک با بهبود و رشد رفتار اجتماعی اش، به سادگی به صورت گروهی با دوستان خود ساز می زد. او در شش سالگی با پیانو ملودی اجرا و درمانگر در کنار او و یا با ساز دیگر با او همراهی می کرد. هنگامی که در مراسمی از او خواسته می شد که برای دیگران پیانو بزند، به راحتی آن را قبول می کرد.

اثرات موسیقی درمانی در کودکان مبتلا به سرطان نیز در بخش روانشناسی بیمارستان کودکان دانشگاه تورنتوی کانادا مورد پژوهش قرار گرفت. آن ها از این پژوهش نتیجه گرفتند که موسیقی درمانی موجب بهترشدن احساسات کودکان و بهبود فعالیت های روزمره آنان می شود. این تاثیر در کودکان پیش دبستانی و بالغین وجود داشت اما در کودکان سنین مدرسه این تاثیر مشاهده نشد. محققان پیشنهاد کردند که مطالعات کامل تری در این مورد انجام شود.

روش های موسیقی درمانی برای کودکان

متخصصین، کودکان را در فعالیت هایی نظیر خواندن آواز، گوش دادن به موسیقی، رقص و حرکات موزون، نوازندگی و دیگر فعالیت های سازنده مرتبط با موسیقی مشارکت می دهند تا قدرت فراگیری آن ها افزایش یابد. آن ها در این میان بر روی گسترش خودآگاهی، اعتماد به نفس، مهارت های آمادگی، مهارت های مدیریتی و رفتارهای اجتماعی کودک کار کرده و تکنیک های تحمل درد را به کودکان آموزش می دهند.

یک درمانگر موسیقی در طول دوره درمان کودک در می یابد که کدام سبک یا ابزارآلات موسیقی بیشترین تاثیر و تحریک را بر کودک می گذارد تا به این ترتیب بتواند بیشترین استفاده را از وقت صرف شده بر روی کودک بنماید. آن ها معمولا به صورت یک تیم با تخصص های مختلف کار می کنند. این تیم شامل افرادی نظیر متخصص موسیقی، پزشک کودک، روانشناس، متخصص فیزیوتراپی، متخصص گفتاردرمانی، متخصصین هنر و… می باشد. پس از انجام آزمایش های لازم طی هفته ها کار، آن ها به خانواده ها منابع موسیقی را که کودک باید در خانه از آن ها استفاده کند را معرفی می کنند.

نوع برنامه ها در موسیقی درمانی کودکان

نوع برنامه ها و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی، نقیصه و مشکل کودک و یا بیمار بستگی دارد. برای مثال در کودکانی که دچار مشکل حرکتی هستند، برنامه های ریتمیک که به کنترل حرکتی آن ها کمک می کند بیشتر مدنظر قرار می گیرند. حال اگر مشکل حرکتی آن ها کمک می کند بیشتر مدنظر قرار می گیرند. حال اگر مشکل حرکتی با انقباض و گرفتگی عضلانی همراه باشد، ریتم ها و موسیقی ملایم انتخاب می شود و بدین ترتیب کنترل حرکتی تقویت می شود. همچنین کودکانی که روان ترند به برنامه های موزیکالی احتیاج دارند که خاصیت برون فکنی داشته و هیجان ها را بیشتر تخلیه کنند.

معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه های کوچک همانند تشکیل می شود و شرایط شرکت کنندگان هرچه همسان تر باشد، اهداف و برنامه های مشترک بیشتر خواهند بود و این مسئله به هماهنگ و تقویت بیشتر گروه کمک می کند. البته می توان کودکانی با توانایی های مختلف را در طبقه موسیقی درمانی قرار داد، اما مهم این است که از نظره بهره هوشی فاصله زیادی با یکدیگر نداشته باشند، تا در انجام تمرین ها و برنامه ها هماهنگی بیشتری باشد. طول دوره و مدت زمان جلسات بستگی به اهداف درمانی مورد نظر و مشکلات فرد دارد. تعداد جلسات درمانی گاهی هر روز و گاهی هفته ای چند جلسه است و مدت زمان هر جلسه به مقتضای حال و هوای هر درمانجو متفاوت است. به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی است که عبارتند از:

* خواندن

وقتی کودکان با هم می خوانند، مملو از شور و توانایی یکپارچه می شوند. ترانه ها تصور آن ها را به گونه ای فعال و سازنده می کنند و بدیهی است انتخاب اشعاری که تصورات و برداشت های مثبت از محیط و پدیده ها را به کودک منتقل می سازد، اهمیت ویژه ای دارد. ریتم و آهنگ ترانه ها در کودکانی که اندکی نگران ناتوانی و ارتباط خود با محیط هستند، موفقیت و توانایی ایجاد می کند و کودک منزوی را فعال می سازد. در جلسات موسیقی درمانی از خواندن استفاده های فراوان می شود و برنامه های متنوعی به شکل تک خوانی و گروه خوانی طراحی می شود. در موسیقی درمانی برای کودکان، اشعاری که برای خواندن انتخاب می شوند باید کوتاه، تمایل فهم و با آهنگی ساده باشد تا کودکان بتوانند آن ها را حفظ کنند.

* ساخت آهنگ

منظور از ساختن آهنگ در جلسات موسیقی درمانی، خلق آهنگ با ویژگی های دقیق موسیقی نیست. بلکه ایجاد یک ریتم ساده یا خواندن شعر و آهنگ در شکل و حالتی خاص است. یکی از ویژگی های مهم سازهایی که در موسیقی درمانی به کار می روند مانند سازهای اُرف نواختن ساده آن هاست. به طوری که با انتخاب تیغه های محدودی از آن ها می توان آهنگ ساده و یا ریتم تازه ای را به راحتی ساخت. بنابراین مهم این است که کودکان ساختن را تجربه کنند و فعالیت مثبت و موثر خود را در ایجاد اشکالی ساده از فعالیت های موسیقی ببینند. این تجربه احساس توانایی و اعتماد آن ها را نسبت به خود بالا می برد و ترس و نگرانی آن ها را از فعالیت های شخصی و ارتباط با وسایل و ابزار موسیقی که نشانه و نماینده ای از مسایل مختلف محیطی است کاهش می دهد.

* گوش دادن به موسیقی

شنیدن موسیقی از جمله برنامه های موسیقی درمانی است. ذهن با گوش دادن در دنیا اصوات و ملودی ها قرار می گیرد و موضوعی برای توجه و تمرکز پیدا می کند. با شنیدن آهنگ ها، احساس های گوناگون را به راحتی می توان به وجود آورد که چنین تجربه ای های وسیعی، با نواختن سازها (به دلیل محدودیت) به دست نمی آید. شنیدن، افراد را در یک تجربه مشترک سهیم می سازد، توجهی که در گوش دادن گروهی به وجود می آید و در تنهایی ایجاد نمی شود. گوش دادن به موسیقی در بروز احساسات کودکان و برون فکنی تصورات آن ها بسیار موثر است. علاوه بر آن، تقویت گوش از راه شنیدن، دقت کودکان را به محرک های شنوایی افزایش می دهد.

* حرکات موزیکال

حرکات موزیکال دامنه وسیعی از فعالیت های حرکتی موسیقی درمانی را تشکیل می دهد و بسیاری از برنامه های درمانی برمبنای آن طراحی می شود. حرکات موزون خود نوعی موسیقی است. حرکات ترجمه احساس ها هستند و نتیجه نیروها و احساسات درونی و نامرئی ما، احساس هایی که با بیان نمی توان توصیف کرد. حرکات بدون واسطه به روح و احساس ما متصل هستند و شیوه هایی از تفکر و اندیشه به حساب می آیند. هر حرکتی می تواند گویای نوعی احساس باشد. در ضمن باید به این نکته توجه کرد که درواقع مشارکت در حرکات موجب فعال کردن انرژی می شود نه کیفیت حرکات. پس بهتر است که حرکات ساده و انعطاف پذیر باشد و هرچه حرکات با موسیقی همراهی و همخوانی بیشتری داشته باشند، دستگاه های مختلف بدن، انرژی بیشتری آزاد خواهندکرد.

 سیر تحول و پیشرفت موسیقی درمانی در ایران به طور پیوسته طی نشده و در مقاطعی در حد ذهنی و نوشتاری باقی مانده است. برای پیشرفت در این خصوص، لازمه کار، استفاده از اطلاعات جدیدی در این زمینه و پیمودن راه های تجربی برای کشف و ایجاد زیرساخت های موسیقی درمانی ایران است. البته بدیهی است که بدون وجود رشته موسیقی درمانی در دانشگاه های کشور، امکان تحرک برای محققان و مطالعه و آزمایش برای دانش پژوهان میسر نخواهدبود. کودکان استثنایی نیز همانند کودکان عادی به موسیقی علاقه دارند، خصوصا اگر دریابند که می توانند با تمرین های مداوم و با سازهای ساده آهنگ ها را نواخته و آواز بخوانند، علاقه و همکاری آن ها فوق العاده می شود.

برای آموزش موسیقی به کودکان استثنایی به چند نکته اساسی باید توجه کرد:

• توان هوشی و شرایط ذهنی کودک؛

• محدودیت های حسی و حرکتی آن ها.

در آموزش موسیقی به کودکان استثنایی بهتر است از سازهایی استفاده کنیم که نواختن آن برای کودکان ساده تر باشد و آن ها را جذب کند. سازهای اُرف معمولا مناسب ترین ساز برای آموزش کودکان استثنایی هستند. این سازها با صداهای متنوع و در اندازه های مختلف وجود دارند و بهتر است ترانه هایی که انتخاب می شوند زیبا، محرک و قابل فهم و پیرامون مسایل ملموس و زیبایی های دنیای کودکی باشد تا به خاطرسپاری آن ها برای کودک راحت تر گردد.

موسیقی درمانی برای کودکان معلول

کودکان معلول برحسب نوع عارضه حسی و حرکتی که دارند، از فعالیت های متنوع موسیقی درمانی استفاده می کنند. معلولی که می تواند دست و انگشتان خود را حرکت دهد، از سازهایی که تنها دست و انگشتان را به کار می گیرند، استفاده می کند. آوازخواندن، نواختن فردی و گروهی و انجام حرکات موزیکال از جمله برنامه های جلسات موسیقی درمانی آن هاست. بیشتر کودکان معلول به فعالیت های موسیقی درمانی علاقه دارند و در نواختن ساز پشتکار نشان می دهند. بعضی از آن ها در صورت وجود امکانات، موسیقی را در حد تخصصی دنبال می کنند.

نواختن موسیقی عامل ارزنده ای برای کاهش ناتوانی و جبران احساس نقص آن هاست و بر احترام و ارزش اجتماعی آن ها می افزاید. کودک معلولی که یک دست دارد، می تواند همه سازهای مضرابی، کوبه ای (طبل، سه گوش، خاشخاشک (ماراکس)، قاشقک، سنج) و سازهای تیغه ای (زیلوفون ها) را بنوازد، و معلولی که تنها انگشتان خود را حرکت می دهد از سازهای بادی و کلیدی مانند فولت و ارگ استفاده می کند.

سازهای زهی و آرشه ای مانند ویلن و ویلنسل و کمانچه نیز برای معلولین قابل استفاده اند. کشیدن آرشه روی سیم ها، کنترل و هماهنگی حرکات دست را تقویت می کند. آن ها می توانند ابتدا یک سیم و به تدریج سیم های دیگر را نیز به کار برند. نواختن سازهای انتخابی با روش های گوناگون، تحرک مفاصل و عضلات مورد نیاز معلولین را تقویت می کند. برای مثال، پیانو برای حرکت و خم کردن و کشش انگشت ها مناسب است.

موسیقی هیجان معلولی را به سوی خلاقیت سوق می دهد و آن ها را از بروز فعال و خلاق احساساتشان بهره مند می کند. آن ها با آشنایی مقدماتی با سازها و با پشتکار خود، می توانند قطعاتی را بسازند و ارائه کنند. نواختن و خواندن آواز فرصت مناسبی برای بروز شور و هیجان و احساسات ناکام آن هاست. جلسات موسیقی درمانی در تخلیه احساسات، ایجاد محبت و احساس پذیرش در گروه موثر است.

همخوانی و همنوازی برای کودکان معلول احساس ارزش، اعتماد به نفس، غرور و افتخار به همراه می آورد. آن ها وقتی خود را در اجرای موفق یک آهنگ (و در یک گروه منسجم و هماهنگ) شریک می بینند، به خود اعتماد بیشتری می کنند و از این ارزش اجتماعی بهره مند می شوند. حرکات موزیکال که برای معلولین نوعی فیزیوتراپی لذت بخش و بدون خستگی است، برمبنای اهداف درمانی تنظیم و برنامه ریزی شده و در تقویت مهارت های حرکتی تخلیه هیجانی آن ها موثر است و کنترل حرکات و تعادل آن ها را نیز تقویت می کند. کودکان معلولی که با شرکت در جلسات موسیقی درمانی به نواختن ساز علاقه مند می شوند و سازی را در حد تخصصی دنبال می کنند، سرمایه ای ارزشمند و جبران مناسبی برای کاهش نگرانی ها و کمبودهای خود کسب کرده اند که همیشه می توانند از آن استفاده کنند.

موسیقی درمانی برای کودکان بستری در بیمارستان

برنامه موسیقی درمانی در بیمارستان و مراکز درمانی کودکان یک تجربه خاص درمانی و ساده لذت بخش را ارائه می دهد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی نظام پرستاری، تحقیقات نشان می دهد موسیقی درمانی در یک محیط بیمارستانی، در درمان درد مفید است همچنین در آرام کردن کودکان زمانی که آن ها احساس اضطراب دارند. کاهش میزان افسردگی، افزایش حرکات بدن،کاهش تنش عضلانی از مزایای استفاده موسیقی درمانی در محیط های بالینی است.

مداخلات مبتنی بر شواهد بالینی در بیماران تایید می کند که موسیقی درمانی بر علایم جسمی، عاطفی و شناختی کودکان موثر است، برنامه موسیقی درمانی بخشی لاینفک و مهم از فرایند درمان کودکان است. ارائه موسیقی درمانی در بخش های درمانی کودکان مستلزم یک تیم حرفه ای با تخصص های مختلف است. این تیم شامل افرادی نظیر متخصص موسیقی، پزشک کودک، روانشناس، متخصص فیزیوتراپی، متخصص گفتاردرمانی، متخصصان هنر و پرستار کودکان و… است.
تیم حرفه ای موسیقی درمانی جهت حمایت از نوزادان، کودکان و نوجوانان آموزش می بینند. هدف از موسیقی درمانی استفاده از تجربه موسیقی برای کمک به بیمار در حفظ و یا به دست آوردن سطح مطلوبی از عملکرد و سلامت است که به چهار هدف درمانی زیر تقسیم می شود:

* اولین هدف از موسیقی درمانی در بیمارستان، افزایش تطابق و پذیرش شرایط و مراحل درمانی است. قبل و در طول مراحل درمانی با ارائه موسیقی مناسب سن کودک، اضطراب و تنش کودک را کاهش می دهند. مانند استفاده از گیتار و بازی با ابزارآلات موسیقی و همچنین خواندن اشعار کودکانه به صورت آواز و همخوانی با کودک در طول اجرای پروسه های درمانی اضطراب را کاهش می دهد. پس از بروز سانحه کودک دچار بیقراری می شود، استفاده از موسیقی درمانی به فراموش کردن سانحه دلخراش در کودک کمک می کند. تشویق به مشارکت در اجرای موسیقی به توانبخشی کودک کمک کرده و عملکرد او را افزایش می دهد. اجرای موسیقی لذت بخش در شادکردن و لذت بردن از زندگی از اهداف موسیقی درمانی کودکان است.

* هدف دوم موسیقی درمانی در کودکان ایجاد و حفظ مهارت های لازم برای ارتباط سالم و در سطح تکامل کودک است. برای دستیابی به این هدف، موسیقی کمک می کند کودک با همسالان خود یک تعامل سالم داشته باشد، مانند ساختن یک ترانه، اجرای موسیقی و کار گروهی که به حفظ و ایجاد تعامل با همسالان کمک کننده است. همچنین موسیقی وسیله ارتباطی مناسب بین والدین و کودک را تسهیل می کند. ساختن و اجرای آهنگ در نوجوانان و کودکان مبتلا به بیماری های خاص مانند سرطان وسیله ای برای ارائه خود و بیان احساسات است و در نهایت در راستای این هدف، موسیقی پل ارتباطی کودک و نوجوان با دنیای خارج می باشد و در کودکانی که به علت بیماری منزوی شده اند، یک وسیله ارتباط با دنیای بیرون است.

* هدف سوم تسهیل در سازگاری کودک با بیماری و فرایند بستری شدن در بیمارستان است. اجرای موسیقی توسط کودک سبب ایجاد یک تجربه مثبت از بستری شدن در بیمارستان در کودک و خانواده می شود. همچنین در کودکانی که بیماری مزمن و یا درد مداوم دارند، باعث توسعه مهارت های کنترل بیماری و درد می شود.

* و در نهایت هدف چهارم، ترویج مشارکت کودک در سیر درمان و پیشرفت بهبودی است.

کاهش اضطراب، ترس، خشم، ناراحتی و غم و اندوه در کودک بیماری او را به سمت سلامتی سوق می دهد. موسیقی منجر به افزایش درک، پذیرش و تعامل بهتر با تجارب ناآشنای بیمارستان می شود و در نهایت در بیماران کمایی سبب تحریک مغز و بهبود بیمار می شود. موسیقی درمانی به سازگاری کودک در محیط ناآشنای بیمارستان کمک فراوانی می کند. کارکردن با ابزارآلات موسیقی، باعث می شوند کودک با بیماری و دیگر بحران های درمانی و استرس های موجود سازگاری یابد. افزایش تطابق و پذیرش دوره های درمانی، ایجاد و حفظ مهارت های لازم برای ارتباط سالم، تسهیل در سازگاری کودک با بیماری و فرایند بستری شدن در بیمارستان و ترویج مشارکت کودک در سیر درمان و پیشرفت بهبودی از اهداف کاربردی موسیقی درمانی کودکان است.

موسیقی درمانگر چه باید بداند و چه انجام دهد

* درمانگر باید کودک را از نظر هوشی، عاطفی، حسی، هیجانی، علاقه به موسیقی، روابط اجتماعی و انگیزه سطح همکاری خانواده را ارزیابی کند.

* درمانگر باید تشخیص دهد آیا کودک مورد مناسبی برای موسیقی درمانی هست یا نه؟ زیرا این روش بر همه کودکان اثر یکسان ندارد و نمی توان یک تجویز عمومی برای همه آن ها ارائه داد.

* درمانگر باید فعالیت های موزون موسیقی را براساس نیاز کودک و هدف کار خود مشخص کند. مثلا اگر کودک نیاز به برقراری روابط اجتماعی با دیگران دارد، موسیقی باید در بازی، فعالیت های گروهی و نواختن سازها به کار گرفته شود.

* اگر تماس چشمی کودک ضعف است، به وسیله کف زدن نزدیک چشم یا تمرکز بر روی آلات موسیقی باید تمرین شود و اگر کودک گفتاری نظیر جیغ زدن، فریاد کشیدن و زمزمه کردن دارد. باید صداها و آوازهای موسیقی با صامت ها و مصوت ها، غان و غون های تصنعی و صداهایی شبیه به این ها که مبهم باشند و نیز از طریق سخنانی مفهوم به او نزدیک شود.

* درمانگر باید عضو فعال و علاقه مند جلسه موسیقی درمانی باشد، به نحوی که کودک خود را از نظر روانی به او نزدیک احساس کند، نه اینکه درمانگر را عضو جدای جلسه تصور کند.

* درمانگر باید تمام فعالیت ها و نوع واکنش ها و پاسخ های کودک را ثبت کند.

* درمانگر باید تماس فیزیکی از نوع مادرانه یا کودک داشته باشد. گذاشتن کودک روی پاها، خواندن لالایی، نواختن موسیقی و تکان دادن آرام کودک به او نوعی احساس ایمنی و هیجان مثبت می دهد. همچنین بازی هایی از طریق تماس دست ها مفید است.

* درمانگر باید بداند به اصول تغییر رفتار آگاه باشد تا از روش های تقویت رفتار استفاده کند.

* درمانگر باید بداند که هدف پیشرفت مهارت های موسیقی کودک نیست، بلکه از موسیقی در جهت بهبود کارکردهای جسمی، روانی، واکنش های عاطفی، اجتماعی و رشد توانایی های حرکتی، ارتباطی کودک استفاده می شود.

* برخی از کودکان به دلیل اختلالات حسی که در حوزه شنیداری دارند، از شنیدن آوازها اجتناب می کنند. این کودکان باید ابتدا درمان های مربوط به یکپارچه سازی حسی را در حوزه اختلالات شنیداری دریافت کرده و سپس وارد موسیقی درمانی شوند.

* درمانگر باید کودک را آزاد بگذارد تا براساس علاقه، کنجکاوی به وسایل موسیقی نزدیک شود و باید طوری رفتار کند که مزاحم کودک نباشد تا کودک به محیط اطمینان پیدا کند. درمانگر در برقراری ارتباط با کودک نباید شتاب کند.

* درمانگر باید در کنار کودک وانمود کند که به کار خود مشغول است، اما واکنش های کودک را نسبت به هر ساز یا صدایی ارزیابی کند. درمانگر باید به خاطر داشته باشد این کودکان براساس عادت به گوش نکردن و عدم توجه به محرک های پیرامون ممکن است علامت از گوش دادن نشان ندهند.

* بعد از اینکه درمانگر به علاقه کودک در زمینه آهنگ های گوناگون پی برد، باید سعی کند از آن ها برای ایجاد گوش کردن در کودک و بروز واکنش های عاطفی و شناختن درد کمک بگیرد. خواندن لالایی و ترانه آهنگین برای ایجاد رابطه کودک با درمانگر و نیز برای گوش دادن موثر است. این موارد باعث ایجاد صداهایی در کودک می شود که این سرآغاز خوبی برای رشد گفتار محسوب می شود.

* اگر کودک صداسازی کرد درمانگر آن را نباید بدون پاسخ گذاشته و بایستی سعی کند که شبیه آن را با وسایل موسیقی تولید کند. درمانگر باید کودک را متوجه صدایی که تولید کرده است، بنماید. چون این صداها غیرارادی هستند و کودک به آن ها آگاهی ندارد.

* درمانگر باید از موسیقی همراه کلام استفاده کند، به ویژه باید ترانه هایی را انتخاب کند که مصوت های فراوان داشته باشد.

* در همراه کردن موسیقی و کلام، درمانگر باید از وسایل بازی مثل عروسک استفاده کند. اسم و فعل باید در عبارات همراه آواز ترانه شود: مثل: عروسک راه می ره/ عروسک می پره.

* درمانگر باید اسم کودک، اسم اطرافیان و اسامی دیگر را ضمن خواندن و تکرار با موسیقی به کودک آموزش دهد.

* درمانگر برای آشنا کردن کودک با هندسه فضایی اتاق و جهات مختلف، باید در هر گوشه اتاق یک ساز بگذارد.

* درمانگر باید از ترانه ها و شعرهای کوتاه همراه تصویر استفاده کند. یادگیری به کمک تصویر روش موثری برای کودکان است و باعث می شود تا آن ها به تدریج با دنیای غیر از درون خود آشنا شوند.

* درمانگر می تواند عروسک را داخل پارچه بگذارد و مثل گهواره تکان دهد و لالایی بخواند و بدین طریق آرام آرام کودک دیگری را وارد بازی می کند. زیرا کودکان باید در کنار گروه فعالیت کنند.

* درمانگر روی زمین دایره بکشد و به کودک یک ساز بدهد و همراه کودک ضمن نواختن قدم های آرامی روی دایره بردارد.

* درضمن نواختن ساز، پس از اتمام هر قطعه، درمانگر باید یک حرکت انجام دهد مثلا بنشیند، بچرخد، لی لی کند.

* درمانگر باید برای کودک ترانه های ملودیک بخواند، با او پا بکوبد و یا دست بزند.

* درمانگر می تواند دو دستور در نظر بگیرد و با هر دستور موسیقی خاصی را که کودک دوست دارد همراه کند. ضمن شنیدن موسیقی، کودک باید دستور مورد نظر را انجام دهد. به تدریج می تواند دستورات را افزایش دهد.

* درمانگر باید سایر تمرینات را متناسب با نیاز کودک برنامه ریزی کرده و انجام دهد.

نتیجه گیری

موسیقی درمانی بیش از هر تکنیک درمانی دیگر با زندگی روزمره آمیخته و با نیاز و احساس انسان عجین شده است. علت گرایش و علاقه مردم به موسیقی به خاطر طبیعت و فطرت آدمی است. در ساختمان عصبی انسان به طور فطری سه تمایل مهم برای گرایش به دنیای موزون اصوات و موسیقی وجود دارد: شنیدن/ خواندن/ حرکت کردن؛ احساساتی که کاملا ذاتی و خدادادی بوده و سرچشمه الهی دارند!

منبع: برترین ها

 

نظر دهید »
همسرتان را دیوانه خود کنید!
ارسال شده در 14 فروردین 1395 توسط توازئی در روانشناسی



عشق و محبت و علاقه داشتن به همسر یکی از نکات مهم برای داشتن یک زندگی عاشقانه و آرام است. برای اینكه روز به روز علاقه همسرتان را به خود بیشتر كنید از روش های زیر استفاده کنید.
به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشکی باشگاه خبرنگاران؛ اگر با هم جنگ و دعوا دارید، به این معنی نیست كه زمان جدیدی فرا رسیده است. تحقیقات نشان می‌دهد، زوج‌هایی كه اصلا با هم درگیری و نزاع ندارند، از اینكه با یكدیگر رودررو شوند، گریزانند. آنهایی كه به هیچ‌وجه دعوا نمی‌كنند، بیشتر در معرض خطر طلاق هستند. عكس آن نیز صادق است. ناسازگاری‌ها و اختلافات بیش از اندازه نیز به همین اندازه به پیكره خانواده آسیب می‌رسانند و جدایی، طلاق و برخی عواقب تلخ را در پی دارند.

هرگز با عصبانیت به رختخواب نروید
تمام روز را فرصت دارید به حل مشكلات و اختلافات خود بپردازید. چه با همسرتان مخالف باشید چه موافق، چه قهر، چه آشتی، در هر حالتی سعی كنید با ورود به رختخواب عصبانیت‌تان فروكش كند. این زمان از شبانه‌روز و این بخش خانه، فقط برای به دست آوردن آرامش و خستگی در كردن است.

لحظاتی را فقط به خودتان و لذت بردن از یك كار سرگرم‌كننده اختصاص دهید
بدون حس استقلال و آزادی عمل، هر یك از زوج‌ها احساس خواهد كرد كه در یك دام گیر افتاده است. علاقه‌های شخصی خود را دنبال و سعی كنید كارهایی را بیابید كه انجام‌شان برای‌تان لذت‌بخش است. مسلما هر كسی با انجام یك كار سرگرم كننده می‌تواند لحظاتی را برای خودش خوش باشد. این سرگرمی‌ها با رعایت چارچوب قوانین خانواده، هیچ آسیبی به شما و همسرتان نمی‌زنند.

اگر به نظرتان زندگی مشترك دیگر جاذبه‌ای برایتان ندارد، خودتان مقصر هستید
برخی افراد بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترك‌شان، وقتی كه همه‌چیز برای‌شان عادی می‌شود، احساس می‌كنند شروع رابطه‌شان از ابتدا هم اشتباه بوده است و باید رابطه جدیدی را شروع كنند؛ در صورتی كه روابط قدیمی‌تر در میان زوج‌ها نشان می‌دهد با گذشت زمان شاید برخی جرقه‌ها خاموش شوند، ولی پایه‌های اعتماد و همكاری در بین آنها بسیار قوی‌تر و محكم‌تر شده و همین اعتماد و تعهد موجب بزرگ‌تر شدن عشق میان آنها می‌شود. پس برای تداوم زندگی مشترك نیازی به جرقه‌های تازه نیست؛ عشق دیرینه، آتشی گرمابخش و دلچسب و تاثیرش از هر جرقه‌ای بیشتر است.

سعی كنید سرگرم‌ كننده و شوخ‌ طبع باشید
زندگی در عصر جدید، بدون استرس و تنش امكان پذیر نیست؛ اما به هر حال باید سعی كنید هر طور كه شده روح شوخ‌ طبعی را در زندگی خود زنده نگه دارید. زن و مردی كه بتوانند با هم به یك موضوع بخندند، معمولا توانایی انجام كارهای سرگرم كننده دیگر را نیز پیدا می‌كنند.

در دسترس او باشید
برای یكدیگر وقت بگذارید. برای صحبت كردن با هم، قدم زدن در كنار هم و یا كارهای دیگر وقت صرف كنید.

بعضی چیزها را به گذر زمان بسپارید
وقتی با هم اختلاف دارید، بهتر است آن را رها كنید و اجازه دهید روزگار خودش آن را حل كند. عصبانی شدن فایده‌ای ندارد. مشاجره و اختلاف در هر خانواده‌ای وجود دارد و وجود اختلاف به معنی عدم موفقیت در روابط نیست. اما طریقه برخورد شما بسیار مهم است. استرس را وارد رابطه خود نكنید و مسائل كوچك را فراموش كنید. مسائل بزرگ را هم به دست زمان بسپارید.

مستقیم به چشم‌های او نگاه كنید
وقتی كه مستقیم به چشم‌های همسر خود خیره می‌شوید، می‌توانید خیلی راحت توجه او را به خود جلب كنید. خودتان را برای همسرتان آراسته و مرتب كنید. زنان دوست دارند همیشه همسر خود را با سر و وضع مرتب و آراسته ببینند. آنها می‌خواهند همسرشان هم تمیز و مرتب باشد و هم بوی خوش بدهد. لزوما نباید همیشه بسیار تمیز و اصلاح كرده باشید، بلكه شانه زدن موها، شستن دست و صورت و استفاده از لباس‌های تمیز و مرتب آنها را راضی می‌كند.

وقتی با همسرتان هستید تمام توجه خود را به او معطوف كنید
این روزها كمتر كسی به نوشتن كلمات و جملات محبت‌آمیز روی یك تكه كارت یا كاغذ توجه می‌كند. اغلب مردم ترجیح می‌دهند كه علاقه خود را به همسرشان یا در حضور او و یا به صورت تلفنی ابراز كنند؛ ولی گاهی اوقات تاثیر كاغذی كه روی آن نوشته‌اید دوستش دارید، بیشتر است.
وقتی علاقه خود را به صورت حضوری و رودررو و در یك زمان مشخص، مثل سالگرد ازدواج، روز تولدش و یا هر مناسبت دیگر به همسرتان نشان می‌دهید، دقت داشته باشید كه تمام توجه خود را به او معطوف كنید. بهتر است در چنین اوقاتی تلفن همراه خود را خاموش كنید. او هرگز دوست ندارد وقتی كه در كنارش هستید، توجه‌تان را با كس دیگری قسمت كنید.

بهتر است از او یك سوال بپرسید
تمام زنان دوست دارند كه درباره خودشان حرف بزنند. آنها در این زمینه بسیار خبره هستند. با پرسیدن یك سوال راجع به خودش می‌توانید از یك مكالمه پر محبت با او لذت ببرید. می‌توانید از چیزهایی كه دوست دارد، شروع كنید و هر بار كه جمله‌ای می‌گویید و یا حرفی از دهان او خارج می‌شود، طوری نگاهش كنید كه نشان دهد به شنیدن حرف‌هایش و صحبت كردن با او علاقه‌مند هستید.

از او به نحوی كه دوست دارد، تعریف كنید
گفتن جملاتی مثل «چقدر در این لباس زیبا و جذاب شده‌ای!» به او ثابت می‌كند كه به اندازه كافی به او توجه دارید و او هنوز هم در نظر شما بسیار خوب جلوه می‌كند. این گونه تعاریف و جملات محبت او را به شما دوچندان می‌كند.

اهمیت دادن به این مساله به دلایل بسیاری لازم است
حداقل روزی یكبار به همسرتان بگویید «دوستت دارم!» همسرتان به شنیدن این كلمات نیاز دارد. صادقانه گفتن این جمله او را از این رو به آن رو می‌كند.

سلام و خداحافظی گرمی داشته باشید
این كار معجزه می‌كند و تمام كدورت‌ها و ناراحتی‌هایی را كه شاید پیش آمده باشد، از بین می‌برد. مطمئن باشید اگر هر روز این كار را بكنید، برای‌تان عادی و تكراری نمی‌شود.

با او مهربان باشید
رفتارها و اعمال بسیار كوچك شما نشان می‌دهند كه چقدر به همسرتان فكر می‌كنید. رفتارهای كوچك محبت آمیز تاثیر بزرگ‌تری روی خوشبختی شما در زندگی‌تان خواهند داشت.

عشق‌تان را هر روز بیشتر كنید
خود را آنقدر مشغول كار و زندگی نكنید كه دیگر وقتی برای یكدیگر نداشته باشید. از هر موقعیت كوچكی استفاده كنید تا پرشورتر و پرحرارت‌تر از قبل همسرتان را دوست بدارید.

با او با نزاكت رفتار كنید
زنان همواره از نمایش‌هایی كه حالت تعارف دارند، لذت می‌برند. به او در پوشیدن كت و پالتویش كمك كنید. رفتارهای مودبانه كه زوج‌ها معمولا بعد از گذشت مدتی از زندگی مشتركشان دیگر به آنها اهمیتی نمی‌دهند، همواره برای زنان دلچسب و خواستنی است. از این راه می‌توانید عشق و محبت او را بیشتر جلب كنید.

با دوستان او رفتار اجتماعی داشته باشید
زنان معمولا مردانی را دوست دارند كه اجتماعی، جذاب و دوست‌داشتنی هستند؛ یعنی كسانی كه علاوه بر خودشان، دوستان و خانواده‌شان نیز آنها را تائید كند. بنابراین به هنگام حرف زدن با نزدیكان و دوستان همسرتان، بسیار مودبانه و اجتماعی برخورد كنید. اگر آنها را تحت تاثیر قرار دهید، همسرتان نیز تحت تاثیر شما قرار می‌گیرد.

در را برایش باز كنید
این نوع رفتار را تقریبا تمام خانم‌ها دوست دارند. وقتی كه در را برایش باز می‌كنید وقتی كه اجازه می‌دهید همیشه او جلوتر از شما وارد جایی شود، او بیش از پیش در درون خود به شما افتخار می‌كند.

به فرزندان خود اهمیت بیشتری دهید
رابطه شما و همسرتان با آنكه حریم بسیار خصوصی شماست، ولی به شدت روی فرزندان‌تان اثر می‌گذارد. هر چه این رابطه بهتر باشد، نه فقط برای خودتان، بلكه برای فرزندان‌تان نیز بهتر خواهد بود؛ زیرا آنها شما را در موقعیتی می‌بینند كه مسوول تامین امنیت و ثبات خانواده هستید. رابطه دوستانه شما با همسرتان، امنیت و احترام بیشتری را به خانواده‌تان هدیه می‌كند.

مسائل پیش پا افتاده را جدی نگیرید
می‌توانید اجازه دهید كه عادات بد همسرتان اعصاب‌تان را به هم بریزد و اذیت‌تان كند. می‌توانید هم این عادات را بپذیرید و برای بهبود وضعیت تلاش كنید. اگر همسرتان عادت بدی دارد، بهتر است زیاد به آن توجه نكنید و در عوض به این فكر كنید كه همسرتان گاهی اوقات چه كارهای فوق‌العاده‌ای برای شما انجام می‌دهد. به جای آنكه كارهای همسرتان موجب یاس و ناراحتی شما شود، به چیزهای مثبت او فكر كنید.

1 نظر »
​از هتل! تا درد ثلاثی مجرد!
ارسال شده در 14 فروردین 1395 توسط توازئی در اخلاقی

خاطرات و طنزهای طلبگی

اینجا هتل نیست!

تابستان سال ١٣٧٢ بود. می‌خواستم [در طول] تابستان، دروس «ادبیات عرب» بخوانم. یکی از دوستانم، [که] بابلی بود، گفت: قم خیلی گرمه، بهتره بریم شهر ما، مدرسه فیضه بابل. قرار شد او برود و هماهنگی کند و بعد ما برویم . تماس گرفت [و] گفت: شما هم بیاید.
پرده اول: اینجا هتل نیست!

وقتی به مدرسه فیضه بابل رسیدیم ساعت ٧ صبح بود. سراغ مسؤول مدرسه را گرفتم، گفتند این ساعت، کنار مسجد مطالعه می‌کند. به طرف مسجد راه افتادیم. بوی شالی‌ها، که بعداً شنیدم خود طلاب می‌کارند، در زمین‌های کشاورزی مدرسه به مشام می‌رسید. کنار مسجد، روحانی مسنّی روی نیمکتی نشسته بود و مشغول مطالعه بود…

کنار او قبر شهیدی بود. فامیل شهید با فامیل مسؤول مدرسه یکی بود: فاضل. بعد متوجه شدیم که او فرزند مسؤول مدرسه بوده که خودش هم طلبه بوده است.

نزدیک حاج آقا رسیدیم. سلام کردیم. از پشت عینکش به ما نگاه کرد و جواب سلام‌مان را داد و مشغول مطالعه شد. گفتیم حاج آقا تابستان آمده‌ایم در این مدرسه درس بخوانیم. حاج آقا گفت: وضو دارید؟ گفتیم: خیر. گفت: کنار شالی‌ها آب تمیز هست. وضو بگیرید و برید داخل مسجد دو رکعت نماز تحیت مسجد بخونید، من میام. نماز که تمام شد، گفت: ببینید! اینجا هتل نیست. امتحان می گیریم، اگه قبول شدید بمونید وگرنه … به هر حال ماندنی شدیم.
پرده دوم: تودل برو شد

كتابِ آدم‌ها را نباید از جلد و ظاهرشان تخمین زد. باید هر ورق آنها را در شرایط مختلف دید و خواند. ابتدا ظاهر مدیر مدرسه برایم خشك بود. اما چیزی نگذشته كه همه چیز تغییر كرده و معادله‌های ذهنی‌ام به هم ریخت. وقتی در امتحان ایشان قبول شدیم، رو كرد به یكی از شاگردان موفقش و گفت: اینا مهمونند، ظهر ناهار ببرشون اتاقت. چند روز بعد، حاج آقا از مرغ‌های محلی كه درخانه داشت، برایمان تخم‌مرغ محلی فرستاد. موقع نماز سر وقت حاضر می‌شد و هر بار از یك نفر می‌خواست اذان بگوید: طلاب، خادم، پسر بچه، مهمان و..
گاهی بعد از نماز، تخته‌سیاهی را جلوی نمازگزاران می‌آورد و یك آیه یا یك دعا می‌نوشت و از كسی می‌خواست تجزیه و تركیب كند و گاهی هم، همین طور كه در سجاده بود، از كسی می‌خواست تا فردا درباره یك مسأله علمی با او بحث كند.

برایم خیلی عجیب بود. بعد از نماز و كار علمی!

شاگردانش می‌گفتند: الان مدرسه تعطیله! در طول سال خیلی جدیه؛ نیمه‌شب‌ها تو راهرو مدرسه قدم می‌زنه و برا نماز شب با لفظ الصلاه طلاب را خبر می‌كنه. و هنگام روز، طلاب باید دروس خود را مطالعه و با دیگران بحث كنند و او به شكل دوره‌ای، سرزده در بحث‌ها شركت می‌كند و وضعیت مطالعه و مباحثه انها را رسیدگی می‌كند.
پرده سوم: او به درد طلبگی نمی‌خورد

روزی به طلبه‌ای گفت وسایلت را جمع کن و برو. بعد با حاج آقا صحبت کردم که چرا باید برود. گفت: این جا طلبه باید درس بخواند. به او خیلی فرصت دادم آن قدر که فکر بازی است فکر درس و اخلاق نیست. وقتی او را خواستم و خصوصی با او سخن گفتم به من گفت اگر من را اخراج کنی می‌روم و پشت سرت بر ضدت تبلیغ می‌کنم، به همه دروغی می‌گویم او از انجمن حجتیه است. گفتم اگر نگهت دارم؟ گفت هیچی. گفتم کسی که بخواهد اساس کارش بر دروغ باشد به درد طلبگی نمی‌خورد. طلبه باید اهل تلاش علمی و تقوا باشد.
درد ثلاثی مجرد!

طلاب، سه سال اول طلبگی هر روز درس ادبیات عرب جزء برنامه درسی‌شان است به حدی که در این دوره حتی بیش از فردی که در دانشگاه رشته ادبیات می‌خواند، ادبیات کار می‌کنند.

تازه وارد حوزه شده بودیم. استاد ادبیات می‌گفت باید در حوزه صرف و نحوتان عالی عالی باشد تا موفق شوید. بعد لبخندی زد و گفت به قدری ادبیات را خوب کار کنید تا خواب‌تان را هم عربی ببینید و در بیداری هم عربی حرف بزنید.
مثل طلبه‌های این داستان : طلبه‌ای که تازه وارد حوزه شده بود دل درد گرفت. او به خودش می‌پیچید. می‌گفت آخ بطنم (یعنی دلم) وای بطنم. دکتری که او را معاینه می‌کرد رو کرد به طلبه همراه او و گفت چه می‌گوید؟ آن طلبه هم با خود حساب کرد که بطن چه اسمی است بعد گفت: آقای دکتر او ثلاثی مجردش درد می‌کند.

مأخذ: پایگاه سرمشق انتظار

6 نظر »
شوهرم چوپان دروغگوست
ارسال شده در 14 فروردین 1395 توسط توازئی در بدون موضوع, روانشناسی, گلبرگ زندگی

شوهرم چوپان دروغگوست

همسر من مردی 30 ساله است که بسیار دروغگو است. در مورد همه چیز به من دروغ می گوید لطفا من را راهنمایی کنید که چگونه این رفتار بد همسرم را از سرش بیاندازم؟

دروغگویی

دروغگویی در افراد بالغ به منظورهایی فراتر از اجتناب از تنبیه شدن صورت می گیرد، هر چند اغلب افراد بالغ برای دریافت نکردن برگه جریمه رانندگی یا تخلفات جدّی تر به دروغگویی روی آورده اند. به عقیده رابرت فلدمن، روان شناس معتقد است، افراد بالغ می خواهند چگونگی نگریستن دیگران به خود و نیز چگونگی نگریستن خودشان به خودشان را کنترل کنند.

افراد دروغ می گویند تا مطلوب تر و خوشایندتر جلوه کنند و در یک موقعیت اجتماعی، دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. در واقع، آن ها می خواهند عزّت نفس خود را بالا ببرند. مردم به محض آن که عزّت نفسشان را در خطر ببینند، دروغ خواهند گفت.
افراد دروغ می گویند تا مطلوب تر و خوشایندتر جلوه کنند و در یک موقعیت اجتماعی، دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. در واقع، آن ها می خواهند عزّت نفس خود را بالا ببرند. مردم به محض آن که عزّت نفسشان را در خطر ببینند، دروغ خواهند گفت.

اما به هر حال برخی از افراد بیشتر از دیگران دروغ می گویند. در واقع، بعضی ها آنقدر دروغ می گویند که اعتماد دیگران را از دست می دهند و حرف های راست آن ها نیز دروغ پنداشته می شود.

در هر حال در برخورد با همسرتان توصیه می کنم:
- وقتی حرف دروغی از همسر خود شنیدید، عصبانی نشوید بلکه بگویید «وقتی حقیقت را به من بگویی خوشحال می شوم و زمانی که دروغ می گویی از تو ناراحت می شوم» همچنین سعی کنید به طور کلی به راستگویی او ارزش و پاداش دهید و او را به خاطر کوچکترین دروغگویی توبیخ نکنید.

- به همسرتان کمک کنید تا از شرایطی که منجر به دروغگویی او می شود، اجتناب کند. سعی کنید برای اینکه مانع دروغگویی وی شوید در چنین شرایطی به او بگویید: «دیدم چه اتفاقی افتاد، بهتر است در مورد این کار با هم صحبت کنیم»

- وقتی همسرتان دروغ می گوید، برای او توضیح دهید که حرفش برای شما قابل قبول نیست و می دانید که راست نمی گوید و به او عنوان کنید که دروغگویی کار خوبی نیست و ممکن است باعث شود که زندگی زناشویی تان به شدت تحت تاثیر قرار بگیرد.
به همسر خود دائماً برچسب «دروغگو» نزنید. این برچسبها و عناوین تاثیر منفی بر عزت نفس وی گذاشته و باعث می شود که او بیشتر اقدام به دروغگویی کند.

- به همسر خود دائماً برچسب «دروغگو» نزنید. این برچسبها و عناوین تاثیر منفی بر عزت نفس وی گذاشته و باعث می شود که او بیشتر اقدام به دروغگویی کند. این مساله بدین معناست که اگر همسرتان به این باور برسد که دروغگوست، بنابراین بیشتر دروغ می گوید.

- با او صحبت کنید و عنوان کنید که در برابر دروغگویی او چه احساسی دارید و اینکه این دروغگویی او چگونه می تواند بر روابط تان با یکدیگر تاثیر گذاشته و حتی ممکن است دوستان و آشنایان، او را فردی صادق و راستگو نشناسند.

- رابطه تان را با همسر خود، نزدیک و صمیمانه نگهدارید تا فرزندتان بتواند حقیقت را به شما بازگو کند. اگر شما زن آرامی باشید، همسرتان نیز رابطه خوبی با شما برقرار کرده و با آرامش کامل در مورد همه موضوعات با شما صحبت می کنند و بنابراین کمتر احتمال دارد که به شما دروغ گفته و یا رفتارهای نامعقول مرتکب شوند.

                                                                                           

                                                                                                                                                          

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 129
  • 130
  • 131
  • ...
  • 132
  • ...
  • 133
  • 134
  • 135
  • ...
  • 136
  • ...
  • 137
  • 138
  • 139
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان