چکیده
یکی از مسائل بحث بر انگیزی که در حال حاضر در جامعه ما شکل گرفته و البته سابقه ی گذشته هم دارد ولی امروزه از ابعاد مهم تری برخوردار شده به ویژه با نگاه بین المللی که شکل گرفته؛ مسئله ی احکام شرعی است که بین زن و مرد متفاوت است. روشن است که دستورها ی فقهی برای صحیح زندگی کردن انسان صادر شده است، که در حوزه فروع دین بعضی از احکام مختص مردان و پاره ای اختصاص به زنان داشته و بسیاری بین زن و مرد مشترک است. در این تحقیق با بررسی احکام مشترک به تفاوت احکام فقهی زن و مرد پرداخته می شود.
مقدمه
زن و مرد در مسائل ارزشی و غیر ارزشی همچون علم و جهل، ایمان و کفر یا بهره گیری از نعمتهای الهی و همچنین در کمالات انسانی، خطابه های الهی، مبدأ و معاد شناسی مساویند، ولی به خاطر هویت صنفی و نوع آفرینش در بعضی از موارد خاص خود هستند و هیچ مبدأیی برای تشخیص این حقیقت مشترک و آن هویت مختص؛ صالح تر و شایسته تر از پروردگاری که آنها را خلق کرده و به تمام ابعاد وجودی و نیازهای آنها احاطه دارد و جسم و روحشان را متناسب با هم آفریده نیست. در این مقاله پژوهشی سعی شده به طور مختصر به برخی از تفاوتهای فقهی زن و مرد پرداخته شود و به طور کلی اختلافهای فقهی در دو باب امور مالی و غیر مالی که امور غیر مالی نیز در دو بحث عبادی و غیر عبادی است بیان شده است.
1- امور مالی
«لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَ لِلنِّساَءِ نَصیبٌ مِمَّا اکتَسَبنَ » هر یک از زن و مرد در امور مالی استقلال دارند و می توانند در مصارف شرعیه و به دلخواه خرج کنند، ولی با این حال تفاوتهای فقهی وجود دارد که در اینجا به بعضی از آنها اشاره می کنیم.
1-1- مهریه
مهر مالی است که در نکاح دائم زن مالک آن می شود و بر زوج واجب است که به زوجه خود بدهد. مهریه کمبود سهم الارث زنان را تا حدوی جبران می کند و نمودی از تعهد شوهر برای تأمین مخارج زندگی و هدیه ی زوج به همسرش است و خویشان زن حقّی نسبت به آن ندارند .
1-2- نفقه
نفقه زوجه بر زوج واجب است و شامل نفقه واجب که همان تهیه خوراک و پوشاک و مسکن و هزینه های درمانی بشرطی که از امراض ارثی نباشد و بعد از ازدواج پیش آید و مستحب مانند سفرهای زیارتی و فراهم نمودن وسایل زندگی مطابق شأن زن و غیره می باشد .
1-3- اجرت المثل
در حقوق اسلامی آمده که اگر زن کارهای منزل را با قصد عدم تبرّع یا مجانی نبودن و با دستور همسر انجام دهد به زوجه اجرت المثل تعلق می گیرد .
1-4- دیه
طبق نص دیه ی کامل زن مسلمان آزاد در انواع قتل، عمد و شبه عمد و خطا نصف دیه ی کامل مرد مسلمان آزاد است . اگر زنى عضو مردى را ببرد عضو زن را به قصاص او مىتوان بريد و اگر مردى عضو زنى را قطع كند زن حق قصاص دارد البته با پرداخت نصف ديه عضو به مرد مگر عضوى كه ديه آن از ثلث ديه مرد كمتر باشد .
فتوای مشهور فقها در مورد دیه ی اعضای و جوارح زن و مرد مساوی بودن آنها است تا اینکه به ثلث دیه ی کل برسد، وقتی مبلغ به اندازه ثلث دیه کامل یا بیشتر رسید دیه ی عضو زن نصف دیه عضو مرد خواهد بود و این در صورتی است که جراحت کننده مرد باشد امّا وقتی زن بود همه ی جراحتها نصف می شود .
درباره ی تفاوت دیه ی موی سر زن و مرد مشهور علماء می گویند اگرکسی باعث شود که موی سر مرد زایل شو و دیگر نروید دیه ی کامل مرد و در صورتی که بروید ثلث دیه ی آن لازم می شود ونیز اگر موی سر زن را ببرند یا بتراشند طوری که دیگر نروید دیه کامل زن ولی با روییدن موی سرش بعضی گفته اند ثلث دیه و در روایت معتبری آمده او را سخت بزنند و زندان کنند تا معلوم شود که موها می رویند یا نه؟ و اگر روییدند مهر المثل زنان و خویشان او را از آن شخص می گیرند .
1-5- نحله
در صورتی که زن نتواند اجرت المثل کارهای خود را بدست آورد با توجه به سنوات زندگی مشترک و نوع کارهایی که زوجه در خانه شوهر انجام داده و با توجه به وسع مالی زوج، دادگاه مبلغی را از باب بخشش برای زوجه تعیین می نماید که به آن نحله می گویند. نحله از آنجایی که نیاز به توافق طرفین دارد عقد بشمار می رود و نوعی بخشش اجباری مرد به همسرش شمرده می شود که ناشی از زندگی مشترک می باشد .
1-6- ارث
وارثان نسبی؛ در مبحث ارث، وارثان نسبی به طور خلاصه به سه طبقه تقسیم می گردند و با وجود طبقه اول، دوم ارث نمی برد و با بودن طبقه دوم، سوم ارث نخواهد برد. طبقه اول که شامل پدر و مادر و اولاد و در صورت نبود آنها اولادِ اولاد، طبقه دوم جد یا پدر بزرگ و جدّه یا مادر بزرگ و خواهر و برادر و در نبود ایشان اولاد آنها و طبقه سوم عمه و عمو و خاله و دایی و در نبود آنها فرزندانشان سهم والدین خود را به ارث خواهند برد . قبل از بررسی اختلافهای فقهی زن و مرد در طبقه های سه گانه به تفاوتهای احکام فقهی بین دو زوج پرداخته می شود.
1-6-1- ارث بین زوج و زوجه
هنگامی که زن دائم از دنیا برود و فرزندی نداشته ولی وارثان دیگری دارد نصف تمام مال به شوهر و بقیه به دیگر ورثه سپرده می شود، و در صورت داشتن اولاد از این شوهر یا شوهر دیگر یک چهارم به مرد می رسد. اما اگر مرد بدون فرزند بمیرد یک چهارم مال به زن دائم او و بقیه به وارثان دیگر داده می شود و در صورت داشتن فرزند از این زن یا زن دیگرش یک هشتم به زن می رسد . زمانی که زن غیر از شوهر وارث دیگری ندارد بنا بر قول قوی تر همه ی مال به شوهر می رسد و در مقابل اگر جز زن مرد وارث دیگری نداشته باشد زن همان سهم خود که یک چهارم تمام اموال مرد را شامل می شود به ارث می برد و ما بقی از آن امام(علیه السلام)می باشد .
زن از اموال مورد انتقال شوهر ارث می برد ولی از زمین ارث نمی برد و فرقی ندارد که زمین خانه یا باغ یا زراعتی و… باشد و همچنین از قسمت هوایی ساختمان و درخت نیز ارث نمی برد ولی باید از قیمت اینها سهم زن را بدهند . اما شوهر از تمام اموال زوجهاش چه منقول و چه غير منقول ارث مىبرد .
1-6-2- تفاوتهای ارث در طبقه های سه گانه
1-6-2-1- طبقه اول
اگر میت چند پسر و دختر با هم داشته باشد مال را طوری تقسیم می کنند که به پسر دو برابر دختر برسد. اگر میت فقط پدر و مادر داشته باشد مالش سه قسم می شود، دوتا به پدر و یکی به مادر داده می شود و این در صورتی است که دو برادر و چهار خواهر یا یک برادر و دو خواهر پدری یعنی از پدر یکی هستند ندارد که اگر دارد با این که با وجود پدر و مادر چیزی به آنها نمی رسد ولی مال شش قسمت می گردد و یکی به مادر و بقیه را به پدر می دهند و در این حال سهم مادر کمتر می شود .میّتی که فقط پدر و مادر و یک دختر دارد، اگر دو برادر و چهار خواهر یا یک برادر و دو خواهر پدری ندارد مالش پنج قسم می گردد یکی پدر و یکی مادر و سه تا دختر می برد و اگر دارد مالش شش قسم می گردد، یکی پدر و یکی مادر و سه قسم دختر و یک قسم باقی مانده را چهار قسم کرده یکی را به پدر و سه تا به دختر می دهند و به مادر چیزی از این سهم نمی دهند. در مقابل اگر شخص فوت شده فقط پدر و مادر و یک پسر دارد اموالش به شش قسمت تقسیم گشته و پدر و مادر هر کدام یکی و پسر چهار سهم به ارث می برد .
اگر وارث فقط پدر یا مادر و یک پسر باشد مال را شش سهم کرده یکی را به پدر یا مادر و پنج سهم باقی مانده به پسر می رسد ولی اگر وارثان فقط پدر یا مادر و یک دختر باشد اموال چهار قسم می شود و به پدر یا مادر یک قسم و به دختر سه قسم می رسد و با این حساب سهم دختر به مراتب کمتر می گردد .
1-6-2-2- طبقه دوم
اگر میت برادر و خواهر پدری و مادری دارد مانند بحث اولاد مذکر و مؤنث، برادر دو برابر خواهر ارث می برد. نکته دوم اینکه اگر کسی که فوت کرده برادر و خواهر پدری و مادری و هم برادر و خواهر پدری و یک برادر یا یک خواهر مادری نیز دارد، برادر و خواهر پدری ارث نخواهند برد و اموال شش قسم می شوند و به برادر یا خواهر مادری یک قسمت و بقیه طبق قائده ای که می گوید سهم برادر دو برابر خواهر است بین برادرها و خواهرهای پدری و مادری تقسیم می گردد، ولی اگر فقط برادر و خواهر پدری دارد و یا فقط برادر و خواهر مادری دارد وارث دیگری در کار نیست اموال بر اساس میزانهای شرعی بین آنها تقسیم می گردد.
در جایی که میت برادر و خواهر پدری و مادری و برادر و خواهر مادری و برادر و خواهر پدری نیز دارد، به برادر و خواهر پدری چیزی نمی رسد و مال سه سهم گشته و به برادر و خواهر مادری یک سهم می دهند که به طور مساوی بین ایشان تقسیم گردیده و به پدری و مادری دو سهم می رسد و هر برادری دو برابر خواهر ارثیه می برد.
اگر میت دارای برادر و خواهر پدری و یک برادر مادری یا یک خواهر مادری دارد مال شش قسم می گردد و یک قسم آن به برادر یا خواهر مادری می رسد و بقیه را برادر و خواهر پدری طوری که برادر دو برابر خواهر باشد به ارث می برند . در صورتی که میت برادر و خواهر پدری و هم زمان چند برادر و خواهر مادری نیز دارد مال سه قسمت می گردد و یکی از آن به مادری داده می شود که به طور مساوی بین آنها تقسیم می گردد و ما بقی طبق قانون بین پدری ها تقسیم می شود . زمانی که وارث جد و جدّه ی پدری باشد مال سه قسمت می شود، و به جد دو برابر جده می رسد در حالی که با بودن جد و جده مادری به عنوان وارث، مال به طور مساوی بین آنها قسمت می شود .
1-6-2-3- طبقه سوم
اگر وارث میت چند عمو و عمه پدری و مادری و یا پدری باشند اموال طوری قسمت می شوند که به عمو دو برابر عمه برسد و اگر مادری باشند بنا بر احتیاط واجب در تقسیم با هم صلح کنند. اگر وارثان هم دایی و هم خاله باشند و تمام پدری و مادری، یا پدری، یا مادری باشند مال بین آنها به طور مساوی تقسیم می گردد و احتیاط آن است که با هم صلح کنند .
1-7- ازدواج
اولین تفاوت زن و مرد در احکام ازدواج این است که مرد هم زمان می تواند تعدادی زن بصورت دائم یا موقت داشته باشد ولی زن در یک زمان نمی تواند به عقد چند مرد درآید .
زن مسلمان نمی تواند به عقد کافر یا کسانی که در حکم کافرند درآید اما مرد مسلمان می تواند با زنهای اهل کتاب مانند یهود و نصاری ازدواج غیر دائم داشته باشد . در عقد دائم وظیفه ی زوجه تمکین خاص و عام، از زوج است و بر زوج نفقه ی زن واجب می شود و در عقد موقت نفقه بر مرد واجب نیست و زن نیازی به کسب اجازه شوهر برای بیرون رفتن از خانه را ندارد فقط در امور زناشویی باید تمکین کند و از هم ارث نمی برند .
یکی از مواردی که موجب فسخ نکاح می شود جنون یا زایل شدن عقل است با این تفاوت که جنون زوج قبل و یا بعد از نکاح موجب خیار فسخ برای زن است اما مرد وقتی حق فسخ دارد، که جنون در حال عقد وجود داشته و بعد از عقد عارض نشود. عیوب ویژه مرد که فسخ نکاح را برای زن فراهم می کند سه مورد ولی عیبهای زن که حق فسخ را به مرد می دهد شش مورد می باشد .