روز میلاد فرزند ارشد امام حسین(علیه السلام)، حضرت علی اکبر(علیه السلام)، بهترین فرصت برای پرداختن به مهمترین و با ارزش ترین قشر جامعه است. از این رو این روز با سعادت را به روز جوان نام گذاری کردهاند. در فرهنگ و اندیشه اسلامی، حضرت علی اکبر(علیه السلام) نمونه درخشان یک جوان شایسته و بهشتی، شناخته شده است، به همین جهت با بزرگداشت یاد و نام این سلاله پیغمبر(صلی الله علیه و اله)، سعی می شود الگوی برتر و شایسته ای به جوان جامعه، بلکه به تمام اقشار معرفی شود.
جایگاه و اهمیت جوانی در اندیشه اسلامی
در فرهنگ و اندیشه اسلامی دوران جوانی فصل مهمی از زندگی انسانی است که باید به خوبی مورد توجه و استفاده قرار بگیرد، آموزه های اسلامی با اشراف بر توانایی های دوران جوانی، همگان را به بهره گیری صحیح از آن تشویق و ترغیب کرده است.
دوره جوانی، دوره شکوفایی استعدادها و تمایل و کشش به سوی خوبی هاست؛ کما اینکه در روایتی پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) تمایل جوانان به سوی خوبی ها این چنین منعکس شده است: «عَلَیْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَیْر؛[1] جوانان را دریاب، كه آنان به سوى هر نیكى اى پُرشتابترند.»
معرفی الگوی برتر جوانان شایسته و بهشتی
در توصیف جناب علی اکبر(علیه السلام)، این شاخص ترین الگوی جوانان بهشتی، همین بس که در منابع اسلامی او به عنوان شبیه ترین فرد از حیث ظاهری و اخلاقی به پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) معرفی شده است؛ کما اینکه در روایتی از امام حسین(علیه السلام) نقل شده است:«… أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِك ….؛ یعنی شبیه ترین مردم از نظر رفتار و خلق و خوی و از نظر گفتار به پیامبرست.»، این گفتار امام معصوم گویای سه شباهت بارز حضرت علی اکبر(علیه السلام) به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) که مهمترین این ویژگی ها خُلق زیبای ایشان است. در توصیف خُلق پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) باری تعالی این چنین پیامبر را مدح و ستایش کرده است: «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظیمٍ؛[قلم، آیه4] و تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى.»
جناب علی اکبر، اخلاقی پیامبر گونه داشت، جوان امروزی نیز اگر طالب دستیابی به خصوصیات عالی انسانی و اخلاقی است، می بایست این بهترین فصل زندگی خود را(جوانی) به بهترین و زیباترین خصوصیات اخلاقی و انسانی مزیین کند.
فصل جوانی بهترین فرصت برای یادگیری، و تحصیل علم و دانش است. قدرت ماندگاری علمی در این سن به مراتب بهتر و راحت تر از سنین بالاتر است، به همین جهت است که در روایات اسلامی نقل شده است:«آن كه در جوانى اش بیاموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و آن كه در بزرگسالى بیاموزد، مانند نوشتن بر روى آب باشد.»
جوانی فصل عبودیت و بندگی حق
جوانی فصل کمال و نقطه اوج قدرت و توانایی های بدنی و جسمی است. انسان تا توان دارد می تواند گامی در جهت عبودیت و بندگی حق تعالی بردارد؛ چرا که در پیری و کهن سالی حتی اگر رغبتی بر بندگی خداوند باشد، توانی در بدن باقی نمانده است. جایگاه جوانی که عاشق عبادت است، نزد پروردگار این چنین مورد ستایش قرار گرفته است، در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است: «إنَّ اللّه یُحِبُّ الشّابَّ الَّذى یُفنى شَبابَهُ فى طاعَةِ اللّه؛[2] خداوند جوانى كه جوانى اش را در اطاعت از او بگذراند دوست دارد.»
سماوی در کتاب ابصار العین به این مطلب اشاره می کند که، حضرت علی اکبر (علیه السلام) به عبادت و راز و نیاز با خداوند عشق می ورزید؛ در راه فراهم آوردن نیازهای بندگان خدا کوشا بود؛ ایمان راسخ، شجاعت و شهامت به او بخشیده بود و در طریق دانش و معرفت به کمالاتی نایل و چشمه های حکمت در روح و روانش جاری گشته بود.[3]
فصل جوانی، بهار تهذیب نفس
فصل جوانی فرصت مناسبی است که انسان ملکات و صفات راسخ رحمانی را تقویت کرده، و ریشه صفات شیطانی را در وجود خود بخشکاند، رذایل اخلاقی در این فصل از عمر از توانایی چندانی برخوردار نیستند، از اینرو انسان به راحتی می تواند با مبارزه با آنها سرزمین وجودی خود را از حیث رذایل اخلاقی پاک و مطهر کند، با وجود این فرصت ارزشمند است که امام علی (علیه السلام) فرصت را غنیمت شمرده و جهت تربیت اخلاقی فرزند خود اقدام می نماید: «پیش از آنکه هوا و هوس و فتنه های دنیا بر تو هجوم آورد و همچون مرکبی سرکش شوی به تعلیم و تربیت تو مبادرت کردم و از آنجا که قلب جوان همچون زمین خالی است و هر بذری در آن پاشیده شود آن را می پذیرد، پیش از آنکه قلبت سخت شود و فکرت به امور دیگر مشغول گردد (گفتنیها را گفتم).» [4]
جوانی فصل کمال و نقطه اوج قدرت و توانایی های بدنی و جسمی است. انسان تا توان دارد می تواند گامی در جهت عبودیت و بندگی حق تعالی بردارد؛ چرا که در پیری و کهن سالی حتی اگر رغبتی بر بندگی خداوند باشد، توانی در بدن باقی نمانده است. جایگاه جوانی که عاشق عبادت است، نزد پروردگار این چنین مورد ستایش قرار گرفته است، در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نقل شده است: «إنَّ اللّه یُحِبُّ الشّابَّ الَّذى یُفنى شَبابَهُ فى طاعَةِ اللّه؛خداوند جوانى كه جوانى اش را در اطاعت از او بگذراند دوست دارد.»
تهذیب و طهارت نفس از جمله صفات بارز جناب علی اکبر (علیه السلام) است؛ کما اینکه در زیارت مخصوصه اوّل رجب از قول معصوم مضامینی نقل شده است که گویای طهارت و پاکی جناب علی اکبر (علیه السلام) است: «…ثُمَّ امْضِ إِلَى ضَرِیحِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ وَ قِفْ عَلَیْهِ وَ قُلْ السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الصِّدِّیقُ الطَّیِّبُ الزَّكِیُّ الْحَبِیبُ الْمُقَرَّبُ وَ ابْنُ رَیْحَانَةِ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ … كَمَا مَنَّ عَلَیْكَ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَكَ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ الَّذِینَ أَذْهَبَ اللَّهُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَهُمْ …» [5]
فصل جوانی بهار تعلیم و آموزش
فصل جوانی بهترین فرصت برای یادگیری، و تحصیل علم و دانش است. قدرت ماندگاری علمی در این سن به مراتب بهتر و راحت تر از سنین بالاتر است، به همین جهت است که در روایات اسلامی نقل شده است:«آن كه در جوانى اش بیاموزد، آموخته اش مانند نقش بر سنگ است و آن كه در بزرگسالى بیاموزد، مانند نوشتن بر روى آب باشد.»[6]
کسانی که در این سن به درستی به تحصیل علم و دانش همت گماشته اند، جایگاه و مراتب اجتماعی و علمی بیشتری را از آن خود کرده اند، از طرفی نوعاً افرادی که از علم و دانش خود را محروم کرده اند، چیزی جز پشیمانی و افسوس و سرخوردگی اجتماعی را برای خود به ارمغان نیاورده اند: «مَن لَم یُجهِد نَفسَهُ فی صِغَرِهِ لَم یَنبُل فی كِبَرِهِ؛[7] آن كه در كَمْ سالى، خود را [براى تحصیل دانش و فضیلت] به كوشش وادار نسازد، در بزرگسالى به برترى (فضل) نمى رسد.»
خاتمه و جمع بندی
فصل جوانی بهترین دوران زندگی انسان است، به شرط آنکه در آن بهار، عبودیت و بندگی حق تعالی، بهار تحصیل و تهذیب و کار و تلاش، مجاهدت، وجود داشته باشد.
پی نوشت ها:
[1].قرب الإسناد (ط - الحدیثة)، ص128.
[2]. نهج الفصاحه ص316 ، ح 800.
[3]. ابصار العین فی انصار الحسین، سماوی، ص 21.
[4]. المزار (للشهید الاول)، ص146.
[5]. نهج البلاغة (للصبحی صالح): ص393. «أَوْ یسْبِقَنِی إِلَیكَ بَعْضُ غَلَبَاتِ الْهَوَی…»
[6]. النوادر (للراوندی)، ص 18. «« مَن تَعَلَّمَ فی شَبابِهِ كانَ بِمَنزِلَةِ الوَشمِ فِی الحَجَرِ…»
[7].تصنیف غرر الحكم و درر الكلم، ص443، ح10119.