وقتی یک فرشته کار بد می کند!
به عنوان پدر یا مادر، ممکن است بارها با رفتارهایی از کودکتان مواجه شده باشید که از نظر شما رفتارهای غلط و نادرستی بوده اند. در اینگونه موارد، والدین معمولاً سعی می کنند با تنبیه، سرزنش، محروم کردن و… نارضایتی خود را به کودکشان ابراز کنند ولی آیا تا به حال به این فکر کرده اید که «چرا» این رفتار از کودکتان سر زده و «هدف او» چیست؟
شیطنت کودک
آخه چرا این کارها را میکنی؟
واقعیت این است که وقتی کودکان احساس می کنند با رفتار مفید نمی توانند به تعلق خاطر برسند، دلسرد می شوند و دلسردی خود را با رفتارهای نادرست بروز می دهند. در واقع، کودکان برای رسیدن به چهار هدف عمده، مرتکب رفتارهای نادرست می شوند:
یک- جلب توجه
اگرچه کودکان به توجه نیاز دارند ولی سوال این است که چقدر؟ و از چه نوع؟
گاهی اوقات، کودک برای جلب توجه است که کار خوبی را انجام می دهد. در اینگونه موارد اگر کودک به توجه مورد نظر خود نرسد، دیگر آن کار خوب را انجام نمی دهد! یعنی اگر کودک فوراً به توجهی که مورد نظرش است نرسد، به رفتار نادرست متوسل می شود.
راه حل: وظیفه پدر و مادر این است که به کودک خود یاد بدهند اگرچه همه به قدری از توجه نیاز دارند ولی رفتار نادرست، راه رسیدن به توجه نیست! به همین دلیل بهتر است والدین زمانی به رفتار مثبت کودک توجه کنند که او انتظار توجه را ندارد! مثلاً وقتی او به شدت مشغول حل کردن مسائل ریاض خود است به او بگویید: «عزیزم میبینم که حسابی روی دَرست تمرکز کردی و از آن لذت می بری! آفرین!»
دو- قدرت
بچه ها نیاز دارند احساس قدرت کنند. هرکس دوست دارد حداقل روی برخی از جنبه های زندگی خود کنترل داشته باشد. برخلاف تصور عموم، پدر و مادرها با «ممانعت» از اینکه بچه ها بیش از حد روی آنها اعمال قدرت کنند، می توانند کودکان مقتدری پرورش دهند. ما با دعوا یا تسلیم شدن، در واقع قدرت طلبی کودکان را تقویت می کنیم اما اگر با بچه ها دعوا نکنیم و در برابر آن ها تسلیم نشده و درگیر جنگ قدرت نشویم بچه ها می فهمند این راه به قدرت رسیدن نیست!
راه حل: بهتر است به بچه ها حق انتخاب بدهید و بگذارید پیامد انتخاب های خود را تحمل کنند. به این ترتیب، فرزند شما احساس قدرت خواهد کرد و شما نیز کنترل اوضاع را در دست خواهید داشت. مثلاً اگر فرزندتان عادت دارد لباسهای کثیفش را کف اتاق بیندازد و شما مدام مجبورید آنها را جمع کرده و در سبد لباسهای کثیف بیندازید، همین امروز به او بگویید: «سهیل! من فقط لباس های داخل سبد را می شویم!» و واقعاً هم لباسهای کثیفی که او داخل سبد نینداخته است را – حتی اگر احتیاج فوری به آنها دارد- نشویید!
شما با این کار، قدرت بیشتری به او و خودتان داده اید تا اینکه یکسره به او غُر بزنید که باید لباسهایش را داخل سبد بیندازد و با دعوا و جنجال، خودتان آنها را از زمین جمع کنید! در نهایت، اگر او نریختن لباسها در سبد را «انتخاب» کرد مجبور است لباسهای چرک بپوشد. راه دیگر برای قدرت بخشی به فرزندتان، کمک گرفتن از او در کارهای مورد علاقه اش است. مثلاً می توانید بگویید: «زینب! من در …… مشکل دارم، می خواهی به من کمک کنی؟» به این ترتیب، او می فهمد نقش مهمی در خانواده دارد و این موضوع، به او احساس قدرت می دهد.
سه- انتقام
کودک وقتی درصدد انتقام گرفتن بر می آید که عمداً یا سهواً او را رنجانده باشید.
راه حل: با تلافی نکردنِ عمل کودک رنجیده، و ساختن رابطه ای مثبت، به کودک رنجیده دلگرمی بدهید. همچنین با رعایت عدالت و بدون پذیرفتن اتهام «تو بی انصاف هستی»، احساس حاکم بودنِ عدالت و انصاف را در کودک ایجاد کنید. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «در میان فرزندان خود عدالت را رعایت کنید همانگونه که دوست دارید آنها در نیکی و لطف به شما به عدالت رفتار کنند ».
چهار- عاجز جلوه دادن خود
کودک وقتی تظاهر به عجز می کند که به توانمندی خود ایمان نداشته باشد. او در انجام تکالیف درسی، در روابطش با همسالان، در ورزش و امور خانوادگی و خلاصه در هر کار مهمی ممکن است این هدف را دنبال کند.
راه حل: پدر و مادر با تجدید نظر در معیارهای خود (اگر خیلی متوقع هستند)، با تحسین تلاشها یا پیشرفت های جزئی کودک و با اشاره کردن به قابلیت های کودک می توانند به کودکانی که خود را عاجز جلوه می دهند دلگرمی بدهند. رسول گرامی اسلام (ص) فرمودند: «فرزندان خود را گرامی بدارید… که موجب مغفرت شماست .»
با تلافی نکردنِ عمل کودک رنجیده، و ساختن رابطه ای مثبت، به کودک رنجیده دلگرمی بدهید. همچنین با رعایت عدالت و بدون پذیرفتن اتهام «تو بی انصاف هستی»، احساس حاکم بودنِ عدالت و انصاف را در کودک ایجاد کنید
پی بردن به هدف فرزندتان:
توجه طلبی، قدرت، انتقام و عاجز جلوه دادن خود، چهار هدف رفتار نادرست هستند ولی از کجا بفهمید هدف فرزندتان چیست؟ برای آنکه بفهمید فرزندتان کدام هدف را دنبال می کند، «احساس خودتان» و بعد هم «واکنش فرزندتان به رفتار شما» را مشخص کنید! برای این منظور از خودتان، این سوالها را بپرسید:
1- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟
2- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟
3- چه واکنشی نشان دادم؟
4- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟
بر اساس پاسخ های خود به سوالات 2، 3 و 4، هدف فرزندتان را شناسایی کنید. سپس از خودتان بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» و بر اساس راه حلهایی که در این مقاله گفته شد، تصمیم بهتری برای اصلاح رفتار نادرست کودکتان بگیرید!
مثال: فرض کنید کودکتان از انجام کاردستی مدرسه اش سرباز می زند و می گوید: «سخته! من نمیتونم!». براساس سوالات بالا پاسخ می دهیم:
1- فرزندم دقیقاً چه کار کرد؟ برای انجام تکالیف مدرسه احساس ناتوانی می کند.
2- از این کارِ او، چه «احساسی» داشتم؟ احساس می کنم که نمی تواند این کار را انجام دهد چون هنوز خیلی بچه است!
3- چه واکنشی نشان دادم؟ کاردستی اش را برایش درست کردم.
4- فرزندم «چه واکنشی در برابر رفتار من» نشان داد؟از اینکه کارش انجام شده بود خوشحال بود ولی احساس ناتوانی و تسلیم شدن را دارد.
بر اساس پاسخهای ارائه شده به سوالات 2، 3 و 4 مشخص می شود که هدف این کودک، «عاجز جلوه دادن خود» است و به دلیل اینکه والدین نیز این تفکر را دارند که او «نمی تواند»، نتیجه این می شود که: کودک پیشرفتی نمی کند، والدین احساس می کنند که بار تکالیف فرزندشان بیشتر بر دوش آنهاست و لذا از مدرسه و معلم عصبانی می شوند، کودک با تصورِ بی مصرف بودن و ناتوان بودن خود، بزرگ می شود.
راه حل: از خود بپرسید «دفعه بعد چه کار می توانم بکنم؟» بر اساس راه حلهایی که در بالا گفتیم، پاسخ این سوال به این صورت است؛ بابت کوچکترین تلاش ها و پیشرفت ها به کودکتان دلگرمی بدهید و او را تشویق کنید، زمینه هایی که کودکتان در آنها احساس توانمندی و موفقیت می کند را پیدا کنید، او را تشویق کنید که انجامشان بدهد و بابت هر پیشرفت –ولو بسیار جزئی- او را تحسین کنید و آهسته آهسته مشوق او برای انجام کارهای سخت تر و موفقیتهای بزرگتر باشید!