به خاطر تغییرات سریعی که در دوران بلوغ رخ می دهد، نه تنها نوجوان بلکه والدین هم به نوعی دچار سردرگمی در ارتباط با هم می شوند حال اگر این تغییر و تحولات سریع دوران نوجوانی با برخی مشکلات مثل گرفتاری ها و دردسر سازی های نوجوان هم همراه باشد مسلما زندگی برای والدین و حتی برای خود نوجوان بسیار سخت و پر تنش خواهد شد.
>در این یادداشت واژه نوجوان گرفتار شده اغلب برای توصیف نوجوان پسری كه گرفتار مواد مخدر و یا دیگر فعالیت های غیر قانونی شده و نیز آنهایی كه گرفتار حلقههای اجتماعی غلط و یا آن دست نوجوانانی كه در تطبیق با مدرسه و یا دیگر نهاد های اجتماعی مورد پسند همسالانشان مشكل دارند، اتلاق میشود. البته روان شناسان رشد معتقدند که لازم است جامعه از برچسب زدن به این دست نوجوانان دست بردارید چرا که اختصاص دادن این برچسبها به این افراد خود مشوق و برانگیزاننده ای برای افزایش رفتارهای مخرب آنهاست.
صرفنظر از این برچسبها، گاهی اوقات والدین به دلیل حس مالكیتی که نسبت به فرزندانشان دارند، لذا در مواجهه با این مشکلات دچار عصبیتها و واکنشهای هیجانی افراطی شده و لذا کنترل اوضاع را از دست می دهند.
لذا در ادامه این یادداشت به پاره ای از این راهبردها اشاره میكنیم:
**اولین قدم پذیرفتن این واقعیت است كه نوجوانتان دچار مشكل شده است. برای اینكار، كافی است خودتان این مسئله را از عمق وجود بپذیرید. تنها چیزی كه در این مرحله مورد نیاز است خودتان هستید و احتمالا همسرتان تا از شما در صورت نیاز حمایت كند.
** مرحله دوم طرح و نقشه است. این مرحله به شما فرصت میدهد كه قبل از صحبت كردن با نوجوانتان برنامهریزی كنید، از انچه دوست دارید به زبان بیاورید یك لیست تهیه نمایید. حتی اگر بخواهید میتوانید آنها (موضوعات مدنظر) را با همسرتان به شور بگذارید. برنامهریزی بهترین روش برای كسب اطمینان از این امر است كه تمام آنچه را در ذهن دارید، بیان کنید.
**مرحله سوم حرف زدن با نوجوان است البته منظور صحبت کردن است و نه فریاد و ایجاد تنش. به تجربه میتوان گفت بلند كردن صدا و داد زدن بدترین كاری است كه میتوانید در این مواقع انجام دهید. هنگامیكه نعره میزنید نوجوان یا مقابله بهمثل میكند و یا آرام میشود كه هیچكدام چیز خوبی نیست. تنها با گفتگو میتوانید مطمئن شوید كه تمام مطالبتان را گوشزد كردهاید و سپس فضای كافی برای نوجوان فراهم كردهاید كه خوب فكر كند.
به صحبتهای آنها گوش فرا دهید و سپس با آنها صحبت کنید و بفهمید كه آیا این رفتار خاص بالقوه مخرب هست یا نه. برخی از علائمی كه نشان می دهد نوجوانتان به دردسر افتاده و نیازمند کمک والدین است عبارتند از: افزایش مشکلات و دردسرهای فرزندتان در ارتباط با همسالان و اطرافیان، بیبندوباری ارتباطی، علائم افسردگی، سوءمصرف مواد مخدر، تهدید فیزیكی خود یا دیگران، پرخاشگری روبه افزایش و یا فرارهای مداوم از منزل.
**مرحله چهارم مرحله خونسردی و تصمیم گیری منطقی است. بر اساس اینكه مرحله گفتگو چطور پیش رفته میتوانید درباره چگونگی مرحله جدید تصمیم بگیرید. توصیه میكنیم تصمیمهای سریع نگیرید قبل از هر كاری فرصت آرام شدن و خونسردی به خودتان بدهید. سپس موضعتان را نسبت به رفتارهای ناپسند فرزندتان بیان كنید. برای نوجوان تان روشن کنید که مثلا دزدی كردن برای تان قابل قبول نیست و این شرایط را تحمل نمی کنید. محكم و قاطع باشید ولی پرخاشگر نباشید.
**دلسوزی و شفقت خود را به او نشان دهید و پسر نوجوانتان را درك كنید. برای او توضیح دهید كه شما اینجایید تا به او كمك كنید نه او را تنبیه نمایید.
** از یك روانشناس حرفهای و با تجربه، برای تشخیص صحیح كمك بگیرید. اطمینان حاصل کنید كه این روانشناس تجربیات كافی در زمینه تربیت نوجوانان را دارد. آنها میتوانند بهدرستی مشكل را تشخیص داده و برای اصلاح روشهای فرزند پروری شما و همچنین اصلاح مشکلات نوجوان تان حمایت و راهنمایی تان کنند.
** با اولیا دیگر و كسانی كه برای نوجوانان برنامهریزی فرهنگی میكنند (مانند مساجد و یا گروههای نوجوانان مثل هلال احمر و …) مشورت كنید.
** مرحله آخر مرحله عمل است. این مرحله بسته به موقعیت میتواند خیلی گوناگون باشد. توصیه میكنم آنچه را حس میكنید لازم است انجام دهید، اما زیادهروی نكنید. به بیان سادهتر اطمینان حاصل کنید تنبیه و جرم انجام شده با هم تناسب داشته باشند و زیادهروی نكنید. بدترین كاری كه میتوانید انجام دهید خشونت و تندی زیاد است. وقتیكه با فرزند گرفتارتان مواجه هستید تنها یادتان باشد كه اولیا او باشید نه بهترین دوستش و نه دشمناش.