شیطان مهلت خواست. خداوند تا روزی معین به او مهلت داد. شیطان قسم خورد که بر سر راهِ راست در کمین بندگان خدا خواهم نشست و از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان خواهم تاخت [تا آنان را دچار وسوسه و اغواگرى كنم]
شیطان، فریب، مکار
جنگ هیچ گاه تمام نمی شود
هنوز مهلت شیطان به اتمام نرسیده است و او هنوز بر سر سوگند خود، دست و پا می زند. شیطان از همان ابتدا به سراغ تنها انسانهای روی زمین رفت و تاکنون نیز دست از سر انسان بر نداشته است. پس تا شیطان مهلتش به اتمام نرسیده و تا آدم، آدم است جنگ و نزاع بین حق و باطل وجود خواهد داشت؛ هر چند در هر عرصه و دوره ای شکل و رنگ و ظاهری متفاوت به خود بگیرد. روزی با دانه ای گندم و روزی با سلاح های شیمیایی و اتمی. روزی بین دو برادر (هابیل و قابیل) و روزی بین خبیث ترین فرد روزگار مانند یزید و معصوم ترین خلق خدا مانند حسین علیه السلام.
اوج این نزاع در سرزمین کربلا، سال 61 هجری، خودنمایی کرد. از یک سو گروهی اندک اما مقرب درگاه خدا، با صدای رسای حق و حق طلبی، و از سوی دیگر گروهی کثیر، پر هیمنه و هیاهو و با انبوهی از گمراه ترین و خبیث ترین افراد روزگار خویش.
صفحات: 1· 2