هرگاه زمین میلرزد یا آب طغیان میکند و یا حادثهای رخ میدهد که در پی آن، عدهای به خاک سیاه مینشینند همیشه هستند کسانی که بجای امدادْ در صحنه یا کمک مالیْ از دور و یا گفتن و نوشتن چند جملۀ تسلیبخش، تنها وظیفۀ خود را پاسخ به چرایی وقوع این حادثه میدانند. این عده خیلی سریع و راحت با خواندن آیه و روایتی علت مصیبتِوارده را معاصی کبیرۀ آسیبدیدگان و تحقق وعید الهی مبنی بر مجازات گنهکاران اعلام کرده گاه به کنایه میگویند خود کرده را تدبیر نیست و این دقیقاً همان کاری است که برای آسیبدیدهها به مراتب دردناکتر از مصیبتوارده است.
ریشۀ این اشتباه
نداشتن آگاهی کافی و اِشراف لازم به آموزههای دینی و تطبیق نادرست بخشی از آن آموزهها بر حوادث بیرونی، مهمترین دلیل این اشتباهِ فاحش است.
این عده که تعدادشان کم هم نیست خوانده یا شنیدهاند که قرآن کریم میگوید: کسانی که از دین روبرگردانند، به تعالیم انبیاء الهی پشتکنند و بر انجام گناه اصرار ورزند، گرفتار قهر الهی شده خدا آنها را در همین دنیا به روشهای گوناگون عذاب میکند. (ر.ک به آیاتی نظیر: آلعمران/56، اعراف/84، هود/102، اعراف/95)
و یا میفرماید: هر مصیبتی که به آن دچار میشوید نتیجۀ رفتار خودتان است. (شوری/30)
و نیز روایاتی به ما رسیده است که پیام آنها پدیدار شدن مصائب و ناملایمات در اثر برخی گناهان است؛ برای نمونه از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت شده است:
فرق عذاب با بلا در این است که عذاب تنها در اثر گناه و پس از ارادۀ الهی بر وقوع، رخ میدهد و برخلاف تصور رایج در آن تروخشک با هم نمیسوزد، بلکه خدای متعال با جدا کردن و نجات مؤمنان و پاکان فقط کسانی را که مستحق عذاب هستند گرفتار میکند
هر گاه زنا در جامعه پديدار شود مرگ ناگهانى فراوان گردد و هر گاه مردم از پيمانه و ترازو كم بگذارند، خداوند آنان را به قحطى و كمى خواروبار و ساير وسایل زندگى گرفتار کند و هر گاه از دادن زكات دريغ كنند، زمين بركات زراعی و معدنی خود را از آنها دريغ میکند و هر گاه در حکمدادن به ناحق حكم كنند دچار ستم به یکدیگر شوند و چون پيمانشكنى كنند خداوند دشمنشان را بر آنان مسلط گرداند و چون قطع رحم كنند خداوند اموال آنها را در دست اشرار قرار دهد و چون امر به معروف و نهى از منكر نكنند و پيروى از نيكان اهلبيت من ننمايند خداوند اشرار آنان را بر ايشان مسلط گرداند که اگر این شد، حتی دعای نیکان آنها نیز مستجاب نشود. (ر.ک به کافی 2/374)
مجموع این دانستهها در کنار بیخبری از دیگر آموزههای قرآن و حدیث سبب میشود عدهای در مواجهه با حوادث ناگواری نظیر سیل و زلزله بیدرنگ حکم به گنهکار بودن آسیبدیدگان و عذاب بودن آن رخداد کنند.
اما این تمام سخن نیست. باید دانست که از منظر قرآن کریم علت وقوع حوادثِ ناگوار، تنها گناه مردم نیست. آزمودن و خالص کردن و رشد ایمان و بالندگی معنوی مؤمنان بخش دیگری از علل وقوع این حوادث است که قرآن کریم و نیز روایات از آن خبر میدهند.
قرآن کریم به روشنی بیان میدارد:
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ ؛ و بیتردید ما همۀ شما را با امورى همچون ترس، گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود ميوهها آزمايش مىكنيم. (بقره/155)
گرچه در بین ما انسانها آزمایش برای شناخت بيشتر و رفع ابهام و زدودن جهل است؛ اما آزمايش الهى در واقع «پرورش و تربيت» است.مجموع این دانستهها در کنار بیخبری از دیگر آموزههای قرآن و حدیث سبب میشود عدهای در مواجهه با حوادث ناگواری نظیر سیل و زلزله بیدرنگ حکم به گنهکار بودن آسیبدیدگان و عذاب بودن آن رخداد کنند
توضيح اينكه در قرآن کریم بیش از بيست مورد امتحان به خدا نسبت داده شده است، اين يك قانون كلى و سنت دائمى پروردگار است كه براى شكوفاكردن استعدادهاى نهفته و در نتيجه پرورشدادن بندگان آنان را میآزمايد؛ يعنى همانگونه كه فولاد را براى استحكام بيشتر در كوره میگدازند تا به اصطلاح آبديده شود، آدمى را نيز در كوره حوادث سخت پرورش میدهد تا مقاوم گردد.
در واقع امتحان خدا به كار باغبانى پر تجربه شبيه است كه دانههاى مستعد را در سرزمينهاى آماده میپاشد، اين دانهها با استفاده از مواهب طبيعى شروع به نمو و رشد میکنند، تدريجاً با مشكلات میجنگند و با حوادث پيكار مینمايند در برابر طوفانهاى سخت و سرماى كشنده و گرماى سوزان ايستادگى به خرج میدهند تا شاخه گلى زيبا يا درختى تنومند و پر ثمر بار آيد كه بتواند به زندگى و حيات خود در برابر حوادث سخت ادامه دهد.
سربازان را براى اينكه از نظر جنگى نيرومند و قوى شوند به مانورها و جنگهاى مصنوعى میبرند و در برابر انواع مشكلات تشنگى، گرسنگى، گرما و سرما، حوادث دشوار، موانع سخت، قرار میدهند تا ورزيده و آبديده شوند و اين است رمز آزمايشهاى الهى.
قرآن مجيد به اين حقيقت در جاى ديگر تصريح كرده میگويد:
وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما فِي صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما فِي قُلُوبِكُمْ ؛ او آنچه را شما در سينه داريد مىآزمايد تا دلهاى شما كاملاً خالص گردد. (آل عمران- 154) (ر.ک به تفسیر نمونه، 1/527-528)
بلا و عذاب
ما در قرآن کریم حداقل به دو عنوان کلی دربارۀ ناملایمات روبرو هستیم؛ حوادثی که تحت عنوان بلا قرار میگیرند (بقره/155) و مصائبی که از آنها با عنوان عذاب یاد شده است (آل عمران/56).
بلا چیست؟
بلا، رخدادی است که هم در چهرۀ خوشایند ظهور میکند؛ مانند ثروت و هم در چهرۀ ناخوشایند؛ مانند فقر (فجر/15-16) گرچه در بین ما تنها چهرۀ ناخوشایند آن شناخته شده است.
حادثهای که به عنوان بلا رخ میدهد لزوماً در اثر گناه نیست، بلکه هر چه انسان پاکتر و نزد خدا مقربتر باشد وسعت و عمق این حادثه برای او بیشتر است. همانگونه که در آیۀ 155 سورۀ بقره گذشت مخاطب آیه، اهل ایمان هستند(با توجه به دو آیه قبل) و نه کفار و مشرکان و نیز آیه نمیگوید این حوادث ناگوار در اثر گناهان شما رخ میدهد بلکه چرایی آن را ابتلا و آزمون بیان میکند.
در کتاب شریف کافی بابی وجود دارد به نام «شدت ابتلاى مؤمن» که پیام روایات آن، همان جملۀ معروف است که «هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند». برای نمونه:
بلا، رخدادی است که هم در چهرۀ خوشایند ظهور میکند؛ مانند ثروت و هم در چهرۀ ناخوشایند؛ مانند فقر (فجر/15-16) گرچه در بین ما تنها چهرۀ ناخوشایند آن شناخته شده است
عبد الرحمن بن حجاج میگويد: خدمت امام صادق عليهالسلام سخن از بلا و آنچه خداى عزوجل مؤمن را به آن مخصوص ميدارد به ميان آمد، حضرت فرمود: از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله پرسيدند: در دنيا بلاى چه کسی از همه سختتر است؟ فرمود: پيغمبران، سپس هر كه به آنها شبيهتر است بترتيب و بعد از آن مؤمن به اندازۀ ايمان و نيكى كردارش گرفتار شود، پس هر كه ايمانش درست و كردارش نيكو باشد گرفتاريش سخت است و هر كه ايمانش سست و عملش ضعيف باشد گرفتاريش اندک است. (کافی، 2/252)
بنابراین به صرف مواجهه با حادثۀ تلخی برای کسی نمیتوان بیدرنگ آن را پیامد گناه او دانست؛ چه بسا آن گرفتاری از جنس بلایی باشد که خداوند متعال نصیب بندگان خوب خود میکند.
عذاب چیست؟
رخدادی است که به مانند بلا، دارای دو چهرۀ به ظاهر نیکو (55/توبه) و ناخوشایند(آل عمران/56) است. فرق عذاب با بلا در این است که عذاب تنها در اثر گناه و پس از ارادۀ الهی بر وقوع، رخ میدهد و برخلاف تصور رایج در آن تروخشک با هم نمیسوزد، بلکه خدای متعال با جدا کردن و نجات مؤمنان و پاکان فقط کسانی را که مستحق عذاب هستند گرفتار میکند. برای نمونه وقتی خداوند سرگذشت اقوام کافر و نافرمان را بازگو میکند در قست پایانی داستان که سخن از عذاب آنها به میان میآید بدون استثناء میفرماید ما پیش از وقوع عذاب و نابودی مجرمان، مؤمنان را نجات دادیم (اعراف/64، هود/58، 66، 94، …)
بنابراین گرچه ظاهر بلا و عذاب شبیه یکدیگر است ولی در واقع تفاوت اساسی با هم دارند و تشخیص این دو از هم برای هر کسی کار آسانی نیست.
آنچه در وقوع این گونه حوادث حتی کوچک و فردی بر یکایک ما واجب است کمکرسانی سریع و بدون فوت وقت و با تمام توان و امکانات به مصیبتزدگان است، فارغ از هر متن و حاشیهای. فراموش هم نکنیم که بحث از چرایی وقوع این حوادث آن هم از نگاه دینی و بعد متهمکردن آسیبدیدگان به جرم و جنایت از بدترین کارهایی است که متأسفانه هر بار شاهد آنیم.