در قدرت و توان هیچ كس نیست كه مقام و ارزش معلم را برشمارد. چنان كه هیچ كس را یاراى آن نیست كه فعل ایزد بستاید و یا نقش عظیم رسولان الهى را بر كاغذ بنشاند.
از اینرو، خداوند متعال نسبت به شأن و مقام عالم و متعلم عنایت خاصى مبذول داشته و آنان را بر سایر طبقات ممتاز ساخته است. او به شخصیت آنان ارج نهاده و براى آنان امتیاز ویژهاى قائل شده است.
پروردگار عالم، دانش و معرفت را از لحاظ شرافت و ارزش در اوج همه مراتب و مقامات قرار داد و بر آدم ابوالبشرعلیهالسلام منت نهاد؛ «وَ عَلَّمَ آدَمَ السماءَ كُلَّها…» (بقره/31) در اولین سورهاى هم كه بر پیامبر خاتمش صلى الله علیه وآله فرو مىفرستد ارزش نعمت علم و دانش را بازگو مىنماید و خود را اول معلم عالم وجود قلمداد مىكند: « إقرَا وَ رَبُّكَ الاكرَم الذّی عَلَّمَ بِالْقَلَم ، عَلَّمَ الانسان ما لَم یَعلَم .» (علق/3- 4- 5) در برخى دیگر از آیات كتاب متین خود نیز به صراحت، برترى معلمان را بر سایر خلق برمىشمارد و آنان را بر تارك تمامى طبقات مردم قرار مىدهد؛ «… قُل هَل یَسَتوی الذینَ یَعلَمونَ و الذین لایَعلَمُون إنَما یَتَذَكَّرُ اُولُوا الالْباب.» (زمر/9) در زمینه اهمیت كار معلمى همین بس كه او فرمود: «…مَناحیاها فَكانَّما احیَا الناسَ جمیعا …» (مائده/ 32) ؛ هر كس نفسى را زنده كندبهواقع، تمام جهانیان را زنده گردانیده است (با توجه به اینكه زنده كردن روح و دل آدمى به علم و دانش برتر از زندگى بخشیدن به بدن مادى است.) و همین افتخار براى معلم بس كه اگر تا قیامتبدان مباهات كند برازنده اوست.
الگوى ساده زيستى
اسود و علقمه گويند: بر على (ع) وارد شديم در پيش آن حضرت طبقى بافته شده از ليف خرما بود، در ميان طبق دو گرده نان جوين مشاهده كرديم، نخاله آرد جو بر روى نانها آشكارا ديده مىشد، على نان را برداشت و بر روى زانوى خود گذاشت تا آن را بشكند . آن گاه با نمك ميل فرمود . به كنيزى كه نامش فضه بود گفتم چه مىشد اگر نخاله اين آرد را براى على (ع) مىگرفتى؟
در اين هنگام اميرالمؤمنين (ع) تبسم نموده فرمود: من خودم دستور دادهام نخالهاش را نگيرد . گفتم براى چه يا على؟ !
فرمود: زيرا اين طور نفس بهتر ذليل مىشود و مؤمنان به من پيروى خواهند كرد تا وقتى كه به اصحاب ملحق شوم .
(انوار نعمانيه، ص18)