عملی لذت بخش اما دردناک!
كسى كه گناه [خود] را آشكار كند به حال خود وا نهاده شود (مخذول و مطرود است) و كسى كه گناه را پوشیده بدارد، آمرزیده گردد.
سید روح الله علوی زاده/کارشناس حوزه و ارتباطات - بخش قرآن تبیان
زنان خیابانی
خیلی لذت دارد … گاهی در لحظه ی انجامش آنقدر شیرین و خوشایند است که با هیچ چیز دیگری نمی توان آن را عوض کرد … نکته ی دردناکش آن جا است که وقتی از آن لذت فارغ می شوم یا حتی نه بعد از آن، بلکه همان لحظه شاید دردناکی اش را متوجه شوم…
معنی فحشاء
به سخن و کاری که در زشتی آن تردیدی نیست، فحشاء گویند. در مواردی به معنی کار بسیار زشت و ننگین و نفرت آور به کار می رود؛ این واژه 24 بار در قرآن آمده است.(1) البته كلمه” فاحشه” یا ” فحشاء” در قرآن مجید غالباً در موارد انحرافات جنسى و آلودگی هاى ناموسى به كار رفته است. (2) كه به چند مورد از آنها اشاره می شود:
اشاره به عمل شنیع قوم لوط
(وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ)(3)؛و لوط را به یاد آور آن هنگام كه به قومش گفت: آیا پیش چشم یكدیگر مرتكب فاحشه مى شوید.
فحشائی به نام …
” كبائر الاثم” عبارت است از گناهان كبیره اى كه آثار سوءش بزرگ است، و كلمه “فواحش” جمع “فاحشة” است كه به معناى گناه شنیع و بى شرمانه است
(وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنَى إنَّهُ كانَ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِیلًا) (4)؛«و به زنا نزدیك مشوید كه آن فحشاست و بد راهى است».
امام محمد باقر علیه السلام درباره این آیه می فرمایند: مَعصیَةً و مَقْتا فإنّ اللّهَ یَمقُتُهُ و یُبغِضُهُ، قالَ: «و ساءَ سَبِیلًا» هُو أشَدُّ الناسِ عَذابا، و الزنا مِن أكبَرِ الكَبائرِ.(5)
منظور از فاحشه یعنى اینكه، معصیت و نفرت انگیز است؛ زیرا خداوند زنا را دشمن مى دارد و از آن نفرت دارد. فرمود: «و بد راهى است» عذاب زناكار از همه گنهكاران سخت تر است و زنا از بزرگترین گناهان كبیره است».
مؤمنین این گونه عمل می کنند
(وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ) (6)؛«كسانى كه از گناهان بزرگ و از اعمال زشت و قبیح اجتناب مى كنند …»
این جمله عطف است بر جمله” الذین آمنوا” در آیات قبلی كه به همراه دو آیه بعدش صفات نیك مؤمنین را مى شمارد.
” كبائر الاثم” عبارت است از گناهان كبیره اى كه آثار سوئش بزرگ است، و كلمه “فواحش” جمع “فاحشة” است كه به معناى گناه شنیع و بى شرمانه است. (7)
استفاده از کلمه فحشاء در مورد گناهان دیگر
توجیه گناه توسط اهل فحشاء
(وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها) (8)؛ «هنگامى كه عمل زشت و قبیحى را انجام مى دهند، (اگر از دلیل آن سؤال شود، در پاسخ، مى گویند:) این راه و رسمى است كه نیاكان خود را بر آن یافته ایم خداوند هم ما را به آن دستور داده است»
مساله تقلید كوركورانه از گذشتگان به همراه تهمت به ساحت مقدس پروردگار دو توجیه ساختگى هستند، كه شیطان صفتان برای اعمال خود، از آنها استفاده می كنند. جالب اینكه قرآن در پاسخ آنها اعتنایى به دلیل اول یعنى پیروى كوركورانه از نیاكان نمى كند، گویا آن را بی نیاز از هرگونه جواب مى داند، و تنها به پاسخ دوم قناعت كرده، مى فرماید: (قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا یَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ)(9)
” خداوند هرگز به كارهاى زشت و قبیح فرمان نمى دهد” (زیرا حكم او از فرمان عقل جدا نیست دستور به فحشاء طبق صریح آیات قرآن، كار شیطان است (10) نه كار خداوند، خداوند تنها به نیكیها و خوبیها فرمان مى دهد).
منظور ازفحشاء و فاحشه در این آیه
1. بسیارى از مفسران گفته اند اشاره به رسم جمعى از اعراب در زمان جاهلیت است كه لخت مادرزاد!” زن و مرد” در اطراف خانه خدا طواف مى كردند، به گمان اینكه در لباسهایى كه مرتكب گناه شده اند، شایسته نیست خانه خدا را طواف كنند!
2. در روایات متعددى هست كه منظور از فاحشه در اینجا گفتار پیشوایان ظالم و ستمگر است كه مردم را به پیروى خود دعوت مى كنند و معتقدند كه خدا اطاعت آنها را بر مردم فرض كرده است.
3. بعضى از مفسران مفهوم آیه را یك مفهوم وسیع گرفته اند كه هر گونه كار زشت و قبیحى را در بر مى گیرد و با توجه به وسعت مفهوم كلمه” فاحشه” مناسب تر همین است كه معنى آیه همان معنى وسیع كلمه باشد و مساله” طواف عریان” و “پیروى از پیشوایان ظلم و ستم” از مصادیق روشن آن محسوب مى گردد و منافاتى هم با روایات ندارد. (11)
برای كسانی كه اشاعه فحشاء را دوست دارند
(إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ) (12)؛ «كسانى كه دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناكى براى آنها در دنیا و آخرت است.»
این آیه مربوط به “داستان افك” و عواقب شوم و دردناك شایعه سازى و اتهام ناموسى نسبت به افراد پاك است.
قابل توجه اینكه نمى گوید كسانى كه اشاعه فحشاء دهند، بلكه مى گوید” دوست دارند كه چنین كارى را انجام دهند” و این نهایت تأكید در این زمینه است.
امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «المُذِیعُ بالسیّئةِ مَخذُولٌ ، و المُستَتِرُ بالسیّئةِ مَغفورٌ لَهُ.»؛ «كسى كه گناه [خود] را آشكار كند به حال خود وا نهاده شود (مخذول و مطرود است) و كسى كه گناه را پوشیده بدارد، آمرزیده گردد.»
ضمنا باید توجه داشت كه “اشاعه فحشاء” منحصر به این نیست كه انسان تهمت و دروغ بى اساسى را در مورد زن و مرد با ایمانى نشر دهد، و آنها را به عمل منافى عفت متهم سازد، بلكه این تعبیر مفهوم وسیعى دارد كه هر گونه نشر فساد و اشاعه زشتی ها و قبائح و كمك به توسعه آن را شامل مى شود. (13)
اگر مى بینیم در اسلام با غیبت شدیداً مبارزه شده یكى از فلسفه هایش این است كه غیبت، عیوب پنهانى را آشكار مى سازد و حرمت جامعه را جریحه دار مى كند. اگر مى بینیم دستور عیب پوشى داده شده یك دلیلش همین است كه گناه جنبه عمومى و همگانى پیدا نكند.(14) و اگر مى بینیم در آیات فوق موضوع اشاعه فحشاء با لحنى بسیار شدید و فوق العاده كوبنده محكوم شده است و گناه آشكار اهمیتش بیش از گناه مخفیست دلیلش همین است.
چنانچه امام رضا علیه السلام مى فرمایند: «المُذِیعُ بالسیّئةِ مَخذُولٌ و المُستَتِرُ بالسیّئةِ مَغفورٌ لَهُ.» (15) «كسى كه گناه [خود] را آشكار كند به حال خود وا نهاده شود (مخذول و مطرود است) و كسى كه گناه را پوشیده بدارد، آمرزیده گردد.»
اصولا گناه مانند آتش است، هنگامى كه در نقطه اى از جامعه این آتش روشن شود باید سعى و تلاش كرد كه آتش خاموش، یا حداقل محاصره گردد، اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطه اى به نقطه دیگر ببریم، همه جا را فرا خواهد گرفت و كسى قادر بر كنترل آن نخواهد بود.
در ضمن عظمت گناه در نظر مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگی ها خود سد بزرگى در برابر فساد است، اشاعه فحشاء و نشر گناه و تظاهر به فسق این سد را مى شكند و گناه را كوچك مى كند، و آلودگى به آن را آسان مى كند. (16)
شیطان و امر به فحشاء
(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ * إِنَّما یَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ) (17) و پیروى از گام هاى شیطان نكنید، كه او براى شما دشمنى آشكار است و او شما را فقط به انواع بدیها و زشتیها دستور مى دهند…
این آیه در مورد بعضى از طوائف عرب است كه قسمتى از انواع زراعت و حیوانات خود را بدون دلیل بر خود حرام كرده بودند، (حتى تحریم آن را به خدا نسبت مى دادند) آیات فوق نازل شد و آنها را از این عمل باز داشت.
نماز بازدارنده از فحشاء
إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ؛ نماز انسان را از فحشاء و منكر باز می دارد. (18)؛ نماز انسان را از فحشاء و منكر باز می دارد، چون یاد خدا و بهترین وسیله ى غفلت زدایى است، چون اقامه ى نماز و داشتن رنگ الهى، مانع گرفتن رنگ شیطانى است همانطور كه اگر كسى كه لباس سفید بپوشد، حاضر نیست در جاى كثیف و آلوده بنشیند. چون نماز، داراى احكام و دستوراتى است كه رعایت هر یك از آنها انسان را از بسیارى گناهان باز مى دارد، مثل شرط حلال بودن مكان و لباس نمازگزار كه انسان را از تجاوز به حقوق دیگران باز مى دارد و مثل شرط پاك بودن آب وضو، مكان، لباس و بدن نمازگزار كه انسان را از آلودگى و بى مبالاتى دور مى كند و مثل شرط اخلاص كه انسان را از منكر شرك، ریا و سُمعه باز مى دارد و مثل شرط پوشش مناسب كه انسان را از منكر برهنگى و بى حیایى حفظ مى كند. (19)
با این وجود فحشاء عملی شیطانی است كه مفهوم گسترده ای دارد و شامل همه گناهان زشتی می شود كه غالب مردم از آنها نفرت دارند و نمونه بارز آن گناهان جنسی است كه در همه ادیان و فرهنگ ها مذموم و زشت شمرده است و نشانه مؤمنین این است كه به از این گناهان خودداری می كنند.
پی نوشت ها:
1. گناه شناسی، قرائتی.
2. تفسیر نمونه، ج 14، ص: 404.
3. سوره نمل، آیه 54.
4. اسراء 32.
5. میزان الحكمه، ج 5، 40، ح 7836.
6. شورى 37.
7. ترجمه تفسیر المیزان، ج 18، ص: 92
8. اعراف 28.
9. اعراف 28.
10. بقره 168-169.
11. تفسیر نمونه، ج 6،142-140.
12. نور 19.
13. تفسیر نمونه، ج 14، ص: 402.
14. تفسیر نمونه، ج 14، ص: 405.
15. میزان الحكمه ج 4، ص 268، ح6768.
16. تفسیر نمونه، ج 14، ص: 406.
17. بقره 168-169.
18. عنکبوت 45 .
19. تفسیر نور، ج 7، ص: 152.