مرحوم نمازی(م.1405ه.ق) نیز که این روایت را از کتاب عجایب المخلوقات قزوینی(م. 682ه.ق) نقل کرده هیچگونه اظهار نظری و داوری در خصوص صحت و سقم آن نداشته است؛ این در حالی است که کتاب عجائب المخلوقات کتابی حدیثی نیست و بیشتر به کشکول شبیه می باشد و بر اساس نظر کتاب شناسان شیعی و اهل سنت مطالب نادرست در آن به وفور دیده می شود. [2] علارغم این مطالب با پیشرفت علم و توسعه نرم افزار های علوم اسلامی با اندک جستجوی در نرم افزار های حدیثی مشخص می شود که این مطلب داری حتی یک منبع معتبر نیست و به عبارتی در هیچ یک از کتب روایی نقل نشده است.
دومین نکته ای که در خصوص این حدیث باید توجه داشت واژه «آذار» است این واژه نام یکی از ماههای رومی است. که به هیچ وجه تناسبی با ماه صفر نداشته و نمی توان اثبات نمود که درآن سال ماه رومی با ماه صفر مصادف بوده است
حدیث دوم: «فَمَنْ بَشَّرَنِی بِخُرُوجِ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّة»[3] هر کس مرا به خروج «آذر» مژده دهد اهل بهشت است ».
برخی برای اثبات مدعای خود به حدیث دیگری استنادکرده اند، و آن را مستندی برای اثبات نحوست ماه صفر عرفی کرده اند. ولی با دقت و تأمل علمی و بررسی محتوی روایت به خوبی روشن می شود که این روایت به هیچ وجه نمی تواند دستآویز برای نحس اعلام کردن ماه صفر باشد. ولی برای روشن تر شدن این موضوع به ذکر چند نکته اشاره می کنیم
تقطیع روایت ممنوع!
نکته مهمی که مانع فهم دقیق روایت می شود تیکه برداری و برش های نابجا از روایات است، این موضوع باعث می شود که مخاطب حدیث از اصل و واقعیت محتوی حدیث بسیار دور نگه داشته شود به طور مثل در حدیث مورد نظر هیچگاه از متن روایت نحس بودن ماه صفر و همچین مجوزی برای سعادت گروهی که از آن جان سالم به در برده اند خبر داده نشده است؛
شرح و اصل داستان از منابع روایی
این عباس می گوید روزی پیامبر(صلی الله علیه واله) در مسجد قبا با اصحاب خود نشسته بود به آنان فرمود:« نخستین فردی که اکنون بر شما وارد می شود از بهشتیان است» برخی افراد چون این سخن را شنیدند بیرون رفتند تا شتابان باز گردند و سبب این خبر از بهشتیان شوند پیامبر کرم(صلی الله علیه واله)این را فهمید و به آنان که مانده بودند، فرمود: «اکنون چند نفر بر شما در می آیند که هر یک از دیگری سبقت می جوید. از میان آنان، هر کس به من خبر دهدکه ماه آذار تمام می شود اهل بهشت است». پس از آن گروهی بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نیز با آنان بود. پیامبر به آنان فرمود: «ما در کدام ماه رومی هستیم؟ابوذر پاسخ داد: ای پیامبر! آذار تمام شد. پیامبر(صلی الله علیه واله) فرمودند ای اباذر این را می دانستم، اما دوست داشتم که امت می بدانند تو بهشتی هستی، و چه سان بهشتی نباشی، در حالی که تو را پس از من از حرمم(مدینه) می رانند، چون به اهل بیت من محبت داری؟! پس تنها زندگی می کنی و تنها می میری و گروهی سعادت تجهیز و کفن تو را می یابند که آنان، همراهان من در بهشت جاودانند؛ بهشتی که به پرهیزکاران ، وعده داده شده است».[4]
نکته اول: از متن روایت به خوبی روشن است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) در این روایت به هیچ وجه در مقام بیان نحس معرفی کردن ماه خاصی نیستند. بلکه ایشان با علم غیبی خود خبر از جواب صحیح شخص ابوذر داشتند تا اینکه بدین وسیله به اصحاب اعلان دارند که او اهل بهشت است. کما اینکه در متن روایت نیز این مطلب بیان شده است. حضرت فرمودند: قَدْ عَلِمْتُ ذَلِکَ یَا أَبَاذَرٍّ؛ ای اباذر! من این مسأله را می دانستم. «وَ لَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَعْلَمَ قُومِی أَنَّکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ؛[5] ولی دوست داشتم قوم من بدانند که تو مردی از اهل بهشتی.
نکته دوم: دومین نکته ای که در خصوص این حدیث باید توجه داشت واژه «آذار» است این واژه نام یکی از ماههای رومی است. که به هیچ وجه تناسبی با ماه صفر نداشته و نمی توان اثبات نمود که درآن سال ماه رومی با ماه صفر مصادف بوده است.[6]
محبت اهل بیت مجوز صدور در بهشت
از این فراز می توان تحمل صبر و مصیبت در راه محبت و ایستادگی آرمانهای قرآنی را نیز تعلیل بر جواز ورود در بهشت معرفی کرد. چه بسیار افرادی که محبت و دوستی ایشان به اهل بیت پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) تنها تا زمان دست یابی به حوائج مادی و دنیوی است و زمانی که از حوائج خود به دلایلی نا امید می گردنداز ارادت و محبت ایشان نیز کاسته می شود این درحالی است که جناب ابوذر در اوج سختی و مصیبت و دفاع از اهل بیت(علیه السلام) را وظیفه خود دانسته و از این باور خود عقب ننشستند و همین امر موجب سعادت و بهشتی شدن ایشان بود
جالب اینکه در فراز پایانی این روایت پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) علت بهشتی بودن ابوذر را نه به خاطر خبر دادن از ماه آذار بلکه به جهت محبت و دوستی خاندان عصمت وطهارت معرفی می فرماید، موضوع بسیاری مهمی که در جوامع روایی به طور جدی مورد توجه قرار گرفته و مجوزی برای ورود در بهشت معرفی شده است: در این روایت نیز شاهد هستیم که رسول اکرم(صلی الله علیه واله) می فرماید: «کَیْفَ لَا تَکُونُ کَذَلِکَ؛ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِی بَعْدِی لِمَحَبَّتِکَ لِأَهْلِ بَیْتِی؛ چگونه این چنین نباشد!؛[7]در حالی که تو بعد از رحلت من به خاطر محبتی که به اهل بیتم داری از مدینه تبعید خواهی شد. فَتَعِیشُ وَحْدَکَ وَ تَمُوتُ وَحْدَکَ؛ تو تنها زندگی خواهی کرد و در تنهایی خواهی مُرد».
البته از این فراز می توان تحمل صبر و مصیبت در راه محبت و ایستادگی آرمانهای قرآنی را نیز تعلیل بر جواز ورود در بهشت معرفی کرد. چه بسیار افرادی که محبت و دوستی ایشان به اهل بیت پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) تنها تا زمان دست یابی به حوائج مادی و دنیوی است و زمانی که از حوائج خود به دلایلی نا امید می گردنداز ارادت و محبت ایشان نیز کاسته می شود این درحالی است که جناب ابوذر در اوج سختی و مصیبت و دفاع از اهل بیت(علیه السلام) را وظیفه خود دانسته و از این باور خود عقب ننشستند و همین امر موجب سعادت و بهشتی شدن ایشان بود.
سخن آخر
تقطیع و عدم توجه به جهت صدور روایت در بسیاری از موارد موجب کج فهمی و دور افتادن از معنا و فهم صحیح روایت می شود ساده انگاری وفهم جاهلانه موجب برداشت های غلط از رایت می شود با توجه به اینکه درجوامع روایی، روایات متعددی در رابطه محبت اهل بیت(علیه السلام) و جواز ورود در بهشت وجود دارد در فهم این روایت از آن استفاده نشده است.
پی نوشت ها:
[1]. ملکی تبریزی، المراقبات، ص37.
[2]. ر.ک: مقاله، پندار نحوست، ماه صفر، عبد الهادی مسعودی، استاد یار دانشگاه قرآن و حدیث، مجله حدیث حوزه، شماره6.
[3]. ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص205.
[4]. همان.
[5]. همان.
[6]. عبد الهادی مسعودی.پندار نحوست، ماه صفر.
[7]. ابن بابویه، محمد بن على، معانی الأخبار، ص205.
صفحات: 1· 2