هر سال همه دست به قلم میبرند تا از اتفاقات و تجریبات تلخ آخرین چهارشنبه اسفندماه بنویسند. از خانواده های داغدار تا کسانی که در آتش چهارشنبه سوری سوختهاند. اما تجربیات، هشدارها، اطلاع رسانیها باز هم باعث کاهش نمیشود و از اوایل اسفند ماه اخبار منفجر شدن، سوختن، کشف مواد محترقه را در نواحی مختلف کشور میشنویم و باز نمیخواهیم عبرت بگیریم. این همه اصرار به کاری که میدانیم اشتباه است اما باز تکرار میکنیم به چه علت است؟
بقا و تکامل ما به عنوان یک انسان، طی هزاران سال مدیون درسهایی است که از اشتباهاتمان گرفتهایم. اغلب ما اشتباهات فراوانی در زندگی مرتکب میشویم اما خطاهایی هستند که مرگبارند و راه برگشتی از آنها وجود ندارد. شنیدهاید که افراد باهوش از اشتباهات خود درس میگیرند، اما باهوشترینها، از اشتباهات دیگران؟ در این شرایط است که با مشاهده افرادی که در دام افتادهاند از تکرار و به خطر انداختن خویش جلوگیری میکنیم.
با اینهمه هشدار و آگاهیرسانیهای بسیار مجددا بسیاری از به تکرار وقایع و حوادث علاقه داریم و سعی در بازآفرینی مجدد آن میکنیم . اشتباهی که برای ما ایرانیان هر چهارشنبه آخر سال تکرار و افراد بسیاری را به کام مرگ و نقص عضو و آسیبرساندن به خود و دیگران میکشاند و این سوال بیجواب را برای ما پیش میآورد که چگونه با وجود مشاهده حجم عظیم خرابیهای ناشی از چهارشنبه سوری مرگبار هر سال باز هم بسیاری از خانوادهها با وجود آگاهی از آن قربانی میشوند؟
سنت دیرینه زیر آتش خمپارهها
چهارشنبهسوری یکی از جشنهای ایرانی است که در غروبِ سهشنبه، شبِ پیش از آخرین چهارشنبه ماه اسفند برگزار میشود و برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصه اصلی آن است. این جشن اولین جشن از مجموعه جشنها و مناسبتهای نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، بهصورت جمعی در فضای باز درون و بیرون از خانه برگزار میشود. این آتش معمولاً در بعدازظهر، زمانی که مردم آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند آغاز میشود و در زمان پریدن میخوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من». این جمله نشانگر مراسمی برای تطهیر و پاکسازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد. به بیان دیگر مردم خواهان آن هستند که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلاتشان را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به آنها بدهد.
رسمی که طی هزاران سال برای گردهم آوردن ایرانیان دور گرمای آتش در حال اجراست اما طی سالیان اخیری به توحشی بی سرانجام و شبی برای ترس و وحشت تبدیل شده است. بهگونهای که هیچکس از تلفات آن در امان نیست و از کودک و نوجوان گرفته تا سالمندان قربانیان آن را تشکیل میدهند.
آمارها نشان میدهد طی ده سال گذشته با وجود افزایش نیرو و گشتهای نیروی انتظامی و آتشنشانی، برنامهریزی توسط شهرداریها، مدارس و نهادهای مختلف برای کاهش تلفات این پدیده و با وجود تلاش بسیار شبکههای تلوزیونی برای سرگرم کردن افراد و جلوگیری از پیوستن هرچه بیشتر افراد به این کارناوال عظیم، تلفات ناشی از برگزاری جشن چهارشنبه سوری به شیوه امروزی!! رو به افزایش بوده است.
جان باختگان چهارشنبه سوزی به چند نفر رسید؟
در سال 1396 طبق گزارشهای اعلام شده توسط خبرگزاریهای کشور کار با مواد خطرناک و آتشزا 4 کشته و 2082 زخمی برجای گذاشته است که 277 نفر دچار سوختگی درجه دو و سه و 34 نفر قطع عضو شدند و از میان این مصدومین 10 درصد را خانمها و 90 درصد را آقایان تشکیل دادهاند. افرادی که ترقه بازی میکنند و لوازم آتش بازی دست ساز میسازند شدیدترین آسیب را میبینند و قطع انگشت و دست مهمترین صدمهای است که به این افراد در شب چهارشنبه آخر سال وارد میشود. عابران پیاده که از کنار آتش بازی و ترقه بازیها عبور میکنند، بیشتر در نواحی صورت و بدن صدمه میبینند.
با این حساب جشنی که قرار است مقدمهای برای ورود به سال جدید و شروع یک زندگی تازه و شاد باشد برای بسیاری از خانوادهها تبدیل به عذاب و نگرانی میشود. عجیب آنکه افراد به جای درس گرفتن از گذشته و عدم تکرار روالی که این سالها رواج پیدا کرده با داغ کردن بازار فروش مواد منفجره و انواع ترقه، دست زدن به ماجراجوییهای جدید با استفاده از مواد محترقه دستساز و ریسک کردن بر سر زندگیشان نه تنها جان خود بلکه جان اطرافیانشان را نیز به خطر میاندازند.
تکرار مکررات آتش سوزی
در حالی که هر یک از نواحی و قومیتهای ایران رسوم و آیینهای زیبا، تاریخی و معنیدار بسیاری دارند که متاسفانه به نسلهای جدید انتقال نیافته و در حال فراموش شدن است. آیینهایی که طی هزاران سال مردم این مرز و بوم را در کنار یکدیگر نگه داشته و زمینهساز فرهنگ دوستی، سازش و شادی و نشاط بوده است. بنابراین لازم است با همکاری خانوادهها مراسم چهارشنبه سوری به روال عادی خود باز گردد و از کارناوالی مرگبار به آیینی جمعی و تاریخی باز گردد.
چهارشنبه سوری جشنی در فرهنگ ما ایرانیهاست و به جای جنگ و گریز و درگیریهای خیابانی باید شرایطی جایگزین این موارد شود تا مردم با آرامش و اطمینان این شب را جشن بگیرند. اگر مسئولان برای مردم زمینه شادی فراهم کرده و فضایی را برای جمع شدن مردم تعیین کنند، دیگر کسی به دنبال ناهنجاریهای اجتماعی نمیرود و افراد کمی مرتکب حرکتهای ناهنجار میشوند.
با وجود تلاشهای دولت برای کاهش آسیبهای ناشی از برگزاری جشن چهارشنبه سوری میتوان گفت این تلاشها نافرجام و در جهتی اشتباه صورت گرفته است و لازم است در این خصوص پیش از آسیبشناسی، پژوهشی فرهنگی انجام گیرد تا دلایل و چرایی کشش مردم به این فعالیتهای مرگبار مشخص شود.
در بسیاری از مواقع مشاهده میکنیم که برخی از والدین خودشان برای فرزندانشان ترقه و مواد منفجره خریداری میکنند و حتی در برخی مواقع نیز، از آنها در انجام کارهای خطرناک پیشی میگیرند. اشتباهات باید سریع به شما یادآوری کنند که چیزی اشتباه است در نتیجه باید برای کنار آمدن با این شرایط آماده و مهیا باشید. اگرچه مهم تر از همه، شما باید از این شرایط درس بگیرید تا انتخابها، تصمیمها و عملکردهای خود در آینده را بهبود بخشید؛ بنابراین زمانی که میدانید کاری خطرناک است و حتی در صورت آسیبزا نبودن آرامش خاطر و روان سایر افراد را به یغما میبرد از آن اجتناب کنید و در نظر داشته باشید، بسیاری از افرادی که در سالهای گذشته در این شب دچار آسیب شدند گمان میکردند هرگز قربانی یک حادثه نخواهند بود.