روزی معلی بن خُنَیْس از امام صادق(علیه السلام) درخواست نمودند که دعایی را به او بیاموزد که جامع تمام چیزهایی باشد که شیعه در کتب خود جمع کرده است، امام صادق (علیه السلام) در جواب معلی دعایی را تعلیم فرموند که در این نوشتار به فراز هایی از این دعا اشاره می کنیم.
رجب
یکی از زیباترین و با ارزش ترین نعمت هایی که خداوند متعال به بندگانش ارزانی داشته توفیق و اجازه مناجات و صحبت با خود می باشد، ولی با این حال ما انسان های خاکی، جایگاه و اهمیت این چنین نعمت ارزشمندی را آنچنان که شایسته بندگی خداوند متعال است را نمی دانیم. امام زین العابدین(علیه السلام) درخصوص این نعمت ارزشمند می فرمایند: «وَ مِنْ أَعْظَمِ النِّعَمِ عَلَیْنَا جَرْیَانُ ذِكْرِكَ عَلَى أَلْسِنَتِنَا، وَ إِذْنُكَ لَنَا بِدُعَائِك ؛[1] از بزرگترین نعمت های تو بر ما جاری شدن یاد تو بر زبان ما و اجازه دادنت به ما برای دعا به درگاه تو است». بالاتر و مهمتر از این هم صحبتی و مناجات، می توان به نعمت استجابت و توجه خداوند متعال به درخواست کنندگان اشاره کرد که باری تعالی خود تضمین اجابت دعای بندگان است: «وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَكُم [سوره غافر، آیه60] و پروردگارتان گفت: مرا بخوانید تا شما را پاسخ گویم».
جایگاه و اهمیت دعا در فرهنگ و متون اسلامی
بر اساس منطق و آموزه های اسلامی، انسان هویتی الهی و آسمانی دارد، که به این دنیای خاکی تعلق ندارد:« إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون؛ [سوره بقره، آیه 156] ما از آنِ خداییم و به سوى او باز مى گردیم».
صبور سه نشانه دارد : اول آن كه سستى نمى كند، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند؛ زیرا اگر سستى كند، حق را ضایع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصیت كرده است
دعا و مناجات با معبود انسان را متوجه گوهر درونی و جایگاه واقعی خویش در این نظام هستی می نماید و به او رنگ و بوی الهی می بخشد و جایگاه او را در بالای تراز قیمت و ارزش قرار می دهد:«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُكُم؛[سوره فرقان، آیه77] بگو: اگر خواندن- دعا و عبادت- شما نباشد پروردگار من به شما اعتنا و عنایتى نكند- شما را قدر و ارزشى ننهد».
در اهمیت و ارزش دعا اینکه دعا روح و مغز عبادت است، [2] و به همین دلیل بر اساس پاره ای از روایات حتی سودمندتر از قرائت قرآن معرفی شده است، دعا با فضیلت ترین همه عبادات است.[3]
توفیق دعا در ماه رجب را غنیمت شمریم!
ماه رجب ماه رحمت و مغفرت الهی است، انسان های زیرک و هوشیار این ماه خدا را غنیمت می شمارند و با انس و همنشینی با ادعیه های مأثوری که از امامان معصوم(علیه السلام) نقل شده است؛ دل و جان خود را جلا می دهند و به زندگی معنوی خود طراوت دو چندان می بخشند.
از مجموعه دعاهای هر روز ماه رجب، دعای بسیار زیبا و ارزشمندی است که همچون نگینی ارزشمند انسان را مجذوب خود می نماید: روزی معلی بن خُنَیْس از امام صادق (علیه السلام) درخواست نمودند که دعایی را به او بیاموزد که جامع تمام چیزهایی باشد که شیعه در کتب خود جمع کرده است، امام صادق (علیه السلام) در جواب معلی دعایی را تعلیم فرمودند که در این نوشتار به فرازهایی از این دعا اشاره می کنیم.
سه فراز طلایی از دعای ماه رجب:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِینَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْكَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَكَ ؛[4] اى خدا از تو درخواست مى كنم كه مرا صبر شكرگزاران عطا كنى و عمل خدا ترسان و یقین اهل عبادت را نصیبم فرمایى».
در فراز ابتدایی این دعای ارزشمند سه نکته طلایی مورد توجه قرار گرفته است، که اگر به درستی این سه آموزه در زندگی فردی و اجتماعی افراد مورد استفاده قرار گیرد، بسیاری از مشکلات روحی و اخلاقی آنها مورد علاج قرار می گیرد.
فراز اول: خدایا از تو درخواست صبر شاکران را دارم!
در اهمیت خوف از خداوند متعال از امام حسین(علیه السلام) این چنین نقل شده است:«لا یَأمَنُ یَومَ القِیامَةِ إِلا مَن خافَ اللهَ فی الدُّنیا؛[7]هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد»
امام صادق(علیه السلام) در ابتدای دعا ویژگی صبر شاکرین را از خداوند متعال مسئلت می نماید. امتیاز صبر شاکرین در این است که این صبر از روی رضایت و آگاهی است، صبری توأم با شکر، تحمل سختی همراه با رضایت، و عدم ناسپاسی؛ این در حالی است که با درنگ در متانت بعضی افراد متوجه می شویم که صبر ایشان از روی اکراه و اجبار و عدم رضایت است.
در واقع انسان های صبور و شاکر همواره در بروز حوادث ناگوار، بر احساسات خود مسلط هستند، و هیچ گاه بی تابی و جزع را از خود نشان نمی هند. ایشان دارای سعه صدر، آستانه تحمل قوی و بالا می باشند.
در روایتی بسیار زیبا از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) افراد صبور این چنین معرفی شده اند:« عَلَامَةُ الصَّابِرِ فِی ثَلَاثٍ أَوَّلُهَا أَنْ لَا یَكْسَلَ وَ الثَّانِیَةُ أَنْ لَا یَضْجَرَ وَ الثَّالِثَةُ أَنْ لَا یَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ تَعَالَى لِأَنَّهُ إِذَا كَسِلَ فَقَدْ ضَیَّعَ الْحَقَّ وَ إِذَا ضَجِرَ لَمْ یُؤَدِّ الشُّكْرَ وَ إِذَا شَكَا مِنْ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَصَاهُ؛[5] صبور سه نشانه دارد: اول آن كه سستى نمى كند، دوم آن كه افسرده و دلتنگ نمى شود و سوم آن كه از پروردگار خود شِكوه نمى كند؛ زیرا اگر سستى كند، حق را ضایع كرده، و اگر افسرده و دلتنگ باشد شكر نمى گذارد و اگر از پروردگارش شكوه كند او را معصیت كرده است».
فراز دوم: درخواست خوف از خدا!
«عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْكَ؛ [6] و عمل خدا ترسان را نصیبم فرمایى». نکته بسیار مهم دیگری که در این دعا مورد توجه قرار گرفته است، در خواست و تمنای خوف خداترسان در انجام اعمال و زندگی است.
در واقع کسی که در زندگی فردی و اجتماعی خود و در تمام عرصه های زندگی خوف الهی را در سرتاسر وجود خود مشاهده می کند، هیچگاه به خود اجازه نمی دهد که در مناطق ممنوعه الهی ورود نماید و اسیر هوای نفسانی و تمایلات شیطانی گردد. این چنین افرادی که به واقع در تمام امور خوف الهی را در دل دارند، بهشت جاودان به ایشان وعده داده شده است: «وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى؛ [سوره نازعات، آیات،40و41] و آن كس كه از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوى بازدارد، قطعاً بهشت جایگاه اوست».
در اهمیت یقین در منابع روایی این چنین نقل شده است: «الْإِیمَا فَوْقَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِیمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْیَقِینُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ مَا قُسِمَ فِی النَّاسِ شَیْ ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْیَقِینِ؛ [8] ایمان به درجه اى از اسلام بالاتر است و تقوى برتر از ایمان است، و یقین به درجه اى فوق تقوى است و چیزى در میان مردم كمتراز یقین تقسیم نشده است
علت بسیاری از ناهنجاری های دینی و اجتماعی در جامعه امروزی به واقع نشأت گرفته از عدم خوف از خداوند متعال است، این در حالی است که افراد خداترس همواره به قوای خود تسلط دارند و به خوبی آن را مدیرت می نمایند و هیچگاه عنان نفس خود را به هواهای نفسانی نمی سپارند. در اهمیت خوف از خداوند متعال از امام حسین (علیه السلام) این چنین نقل شده است:«لا یَأمَنُ یَومَ القِیامَةِ إِلا مَن خافَ اللهَ فی الدُّنیا؛[7]هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد».
فراز سوم: خدایا یقینم را یقین عابدان قرار ده!
«وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَكَ ؛[4]و یقین اهل عبادت را نصیبم فرمایى». در فراز سوم این دعا و مناجات ارزشمند به خداوند متعال این چنین عرضه می داریم که، خدایا یقینم را همانند یقین عابدان واقعی قرار ده.
کم نیستند، کسانی که شیوه عبادت و بندگی ایشان از روی عادت و تکرار است، عبادت و ذکر الهی تنها لقلقه ی زبان چیز دیگری نیست؛ چرا که در پس این عبادت نه معرفت و یقنی وجود دارد و نه نزدیکی و تقربی. در اهمیت یقین در منابع روایی این چنین نقل شده است: «الْإِیمَا فَوْقَ الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ وَ التَّقْوَى فَوْقَ الْإِیمَانِ بِدَرَجَةٍ وَ الْیَقِینُ فَوْقَ التَّقْوَى بِدَرَجَةٍ وَ مَا قُسِمَ فِی النَّاسِ شَیْ ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْیَقِینِ؛[8] ایمان به درجه اى از اسلام بالاتر است و تقوى برتر از ایمان است، و یقین به درجه اى فوق تقوى است و چیزى در میان مردم كمتراز یقین تقسیم نشده است».
سخن آخر:
این دعای ارزشمند دارای نکات طلایی و ارزشمند دیگری در باب توحید و خدا شناسی همچون: اقرار به بزرگی، قدرت و توانایی خداوند متعال و همچنین اعتراف به ضعف و ناتوانی و فقر خود دارد، که در این نوشتار به علت طولانی شدن بحث به آن نپرداختیم.
پی نوشت ها:
[1]. بحار الأنوار: ج 91، ص151.
[2]. وسائل الشیعة: ج 7، ص27، ح8615. «وَ قَالَ ص الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ وَ لَا یَهْلِكُ مَعَ الدُّعَاءِ [أَحَدٌ]».
[3]. نهج الدعا، محمدی ری شهری: ج1، ص17.
[4]. إقبال الأعمال: ج 2، ص643.
[5]. علل الشرایع: ج2، ص498، ح1.
[6]. إقبال الأعمال: ج 2، ص643.
[7]. بحار الانوار: ج 44، ص 192، ح 5.
[8]. الكافی: ج 2، ص 51، ح2.
با سلام و تبریک اعیاد شعبان
به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد
دوباره سایه ی ماه کریمی از سرم کم شد
به تعقیب رجب بودم که شعبان المعظم شد
سلام ای ماه شعبان، ماه منجی، ماه پشت ابر
که از مهرت ظهور حضرت قائم مسلّم شد
رجب ماه علی(ع)، ماه محمّد(ص)، ماه زهرا(س) بود
که با هجران هادی(ع)، ماه شادی محو در غم شد
خوشا عطر امام باقر(ع) و جود “اباجعفر"(ع)
که در ماه رجب، شیرازه ی اسلام محکم شد
رجب یعنی وفا، یعنی وفات زینب کبری(س)
که هر جا نام زینب بر زبان آمد محرّم شد
جهان بی ماه شعبان رنگ آسایش نخواهد دید
ببین بر درد دنیا، خنده ی آن ماه، مرهم شد
دوباره خنده کردم، گریه کردم، تشنه جان دادم
دوباره کربلا در پیش چشمانم مجسّم شد
حسین(ع) و اکبر و سجاد(ع)، دلتنگ ابالفضل اند
شگفتا شادی شعبان، محرّم در محرّم شد
سر ماهِ بنی هاشم به روی نیزه ی خورشید
سر خورشید، روزی پیش ماه هاشمی خم شد
به شعبان می رسی دلتنگ ، شادان، نیمه جان ، زخمی
دوباره باید آدم شد، دوباره باید آدم شد
دوباره نیمه ی شعبان و دلتنگان بی تابش
دوباره باید از چشم انتظاران همین دم شد(قزوه)
اول شعبان 1433 برابر با اول تیرماه 1391