کاخ سیاهِ تحریم های هسته ای پس از 12 سال و با ناامید شدن کاخ سفید و کشورهای غربی از شکستن مقاومت مردم ایران، بالاخره فروپاشید. کشورها، گروه ها و افرادی که 12 سال قبل تصور می کردند کار کشور ایران با وضع تحریم های سخت و همه جانبه تمام می شود تصور نمی کردند که این کشتی غول پیکر که هدایت آن در دست رهبر دانشمند ایران است، نه تنها طوفان های مهیب را پشت سر می گذارد بلکه در این مسیرِ سخت آبدیده می شود و آنچنان روی پای خویش می ایستد که حتی دزدان دریایی، حیات و بقای خویش را در گرو برقراری ارتباط با این کشتی می بینند!
تفاوت نظام های بزرگ، مردمی و ریشه دار مانند جمهوری اسلامی ایران و حکومت های بی ریشه و ضعیف مانند برخی کشورهای منطقه را باید در توان داخلی ما برای مقابله با 12 سال تحریم جستجو کرد. اگر هر یک از کشورهای پادشاهی منطقه فقط با چند تحریم کوچک مواجه شوند، بی شک دوام چندانی نخواهند داشت و نظام بی اساس آنها خیلی زود فرو می پاشد اما کشور ایران با اتکا به داشته ها، استعدادها و ظرفیت های خود، هم از تحریم ها فرصت ساخت و هم اینکه تحریم ها را ابزاری برای تنبیه کشورهای تحریم کننده قرار داد؛ یعنی آنها را با همان سلاحی به زمین زد که قرار بود به خیال خامشان مردم ایران را به زمین بزنند.
در پیش گرفتن برنامه های اقتصاد مقاومتی، مدیریت جهادی و ایجاد سپر دفاعی در برابر تحریم ها توسط ایران در این سال ها، آمریکا و غرب را به این نتیجه رساند که مقابله بیشتر با ایران در جبهه اقتصادی بی تاثیر است؛ چراکه کار به مرحله ای رسیده که ایران از تحریم، پله و پلی به سوی پیشرفت و آبادانی ساخته است.
تغییر جبهه جنگ از اقتصاد به فرهنگ
آنچه موجب لغو تحریم های ظالمانه غرب و آمریکا علیه ایران شد این است که آنها به این نتیجه رسیده اند که کشور ایران در جبهه جنگ اقتصادی شکست ناپذیر است و جوانان با استعداد و خلاق ایرانی آنقدر تحریم ها را دور زده اند و آنقدر از آن عبور کرده اند که آنچه از نظام بی اساس تحریم ها باقی مانده، چیزی جز کاغذپاره و مترسک نیست.
جنگ نرم در حوزه فرهنگ، آن چیزی است که غرب و آمریکا در چند سال اخیر برای آن برنامه ریزی داشته اند، زیرساخت های آن را آماده کرده اند و 27 دی ماه 1394 روز انتقال تجهیزات جنگی از جبهه اقتصاد به جبهه فرهنگ است؛ به عبارت دیگر در روزهایی که دولتمردان ایران مشغول جشن و شادی و خنده هستند، عرصه نبرد جابجا می شود و اگر ما متوجه این جابجایی نباشیم، ضربه ای سخت خواهیم خورد و قطعا جبران خسارت های ناشی از شبیخون فرهنگی بسیار سخت و پیچیده تر است
لغو تحریم ها نباید دولتمردان و برخی مردم را به این اشتباه بیندازد که دشمنی آمریکا و غرب با ایران به پایان رسیده است بلکه آنها از نبرد بی دستاورد در تحریم و جنگ اقتصادی خسته شده اند و اکنون در حال تغییر جبهه جنگ هستند. آنچه تمام شده، جنگ نیست بلکه تحریم اقتصادی است و آنچه ادامه دارد، نبرد با ایران در جبهه ای دیگر است.
جنگ نرم در حوزه فرهنگ، آن چیزی است که غرب و آمریکا در چند سال اخیر برای آن برنامه ریزی داشته اند، زیرساخت های آن را آماده کرده اند و 27 دی ماه 1394 روز انتقال تجهیزات جنگی از جبهه اقتصاد به جبهه فرهنگ است؛ به عبارت دیگر در روزهایی که دولتمردان ایران مشغول جشن و شادی و خنده هستند، عرصه نبرد جابجا می شود و اگر ما متوجه این جابجایی نباشیم، ضربه ای سخت خواهیم خورد و قطعا جبران خسارت های ناشی از شبیخون فرهنگی بسیار سخت و پیچیده تر است.
دولت خلع سلاح شد!
لغو تحریم ها اما از جنبه مسائل داخلی ایران نیز دربرگیرنده نکات مهمی است. با برچیده شدن تحریم های هسته ای، انتظارات بحق و بجایی در جامعه ایجاد می شود که دولت باید برای برآورده شدن آنها برنامه و تدبیر داشته باشد. در حقیقت دولت مهمترین ابزار و بهانه خود را با رفع تحریم های هسته ای از دست داد و از همین امروز خلع سلاح شد. اگر “تحریم” تا دیروز گزینه مناسبی برای پاسخ منفی دادن به انتظارات و خواسته های مردم بود، از امروز اما این اصطلاح از سبد گزینه های دولت خارج می شود و دیگر قابل بازیابی نخواهد بود. یعنی دولت نمی تواند به خواسته های بحق پاسخ منفی بدهد و هر پاسخ منفی از اعتبار و امتیاز دولت می کاهد.
دولت یازدهم از زمان آغاز به کار در مرداد 1392 به مرور مردم را به این نتیجه رساند که راهکار برون رفت از برخی مشکلات، در پیش گرفتن مذاکرات هسته ای برای رسیدن به توافق با گروه موسوم به “1+5″ است. تقریبا 28 ماه است که تمام ظرفیت ها و توان دولت برای به سرانجام رسیدن توافق هسته ای صرف شده است و دولتمردان در بسیاری از گزارش های اقتصادی و عملکردی خود اشاره مستقیم به تحریم ها داشتند. اما چند وقتی است که زمزمه هایی در گوشه و کنار به گوش می رسد که مردم نباید توقع زیادی از آثار رفع تحریم داشته باشند!
حال که تحریم های هسته ای برچیده شده است، تلاش برای پایین آوردن سطح توقعات مردم در شان و جایگاه دولت نیست و دولتمردان باید انتظارات بحق مردم را درک کنند و برای استفاده بهینه از فرصت های پس از تحریم دارای برنامه و ایده باشند.
سرمایه های آزاد شده، خراب نشود
از جمله پاسخ هایی که در سال های گذشته در برابر انتظارات مردم داده می شد، اشاره به پول ها و ثروت های بلوکه شده ایران در برخی کشورهای خارجی بود. امروز اما این فرصت نصیب دولت شده است که این منابع و ثروت ها را تحویل بگیرد. آنچه در این میان اهمیت دارد، برنامه ریزی برای هدایت صحیح این منابع مالی به حوزه های اصلی و مهم است؛ به عبارت دیگر دولت باید مراقب باشد که این پول ها را به عنوان “ثروت بادآورده” محسوب نکند و اینگونه تصور نشود که “این پول یک شبه حاصل شده است"! چراکه این مبالغ حق مردم است که سال های سال به خاطر تحریم های ظالمانه به آن دسترسی نداشته اند.
دولت ایران فقط یکبار فرصت دارد که از پول های آزاد شده استفاده کند و یکی از این دو گزینه را انتخاب کند: “حیف و میل یا استفاده بهینه و برنامه ریزی شده.”
سایت تبیان
مرگ بر آمریکا