حضور حاج عيسي جعفري خادم امام خميني (ره)، در بين طلاب مدرسه علميه حضرت نرجس(س)در تاريخ21/11/91 به مناسبت دهه مبارك فجر
حاج عيسي با چهرهاي نوراني و محاسني سفيد و با گام هايي آرام در بين طلاب مدرسه حاضر شد. از خاطراتش و لحظه هاي با امام بودن سخن گفت، از محبت زياد امام (ره) به همسر و خانواده اش،از سفارشاتي كه به دختران و همسرش مي كرد كه مبادا اين دور هم جمع شدنها سبب ايجاد غيبت شود چون شيطان هميشه در كمين است و هر لحظه كارش اين است كه انسان را منحرف سازد و بايد مراقب بود تا شيطان بر انسان ظفر پيدا نكند.
از شب بيداريها، قرآن و گريه هاي شبانه امام گفت، كه چگونه سر تسليم در مقابل معبود فرو مي آورد و تا صبح اشك مي ريخت.
از شبي سخن گفت كه امام(ره) را در خواب ديد كه سفارش دعاي صباح را مي كرد كه دعاي صباح را بخوانيد كه انسان ساز است.
زمانيكه امام(ره) را به بيمارستان بردند و نوه هاي ايشان به ديدنشان آمدند وقتي چشم امام(ره) به آنها افتاد،فرمودند: برويد سر درستان، قرآنتان چرا اينجا آمديد، برويد سواد دار شويد تا ديگر احتياج به بيگانگان نداشته باشيم.
روزي حاج احمد به ايشان گفت: كه ابرقدرتها زياد شده اند و امام(ره) در جواب ايشان گفتند كه ما هم خود ابرقدرتيم.
براي دفن ايشان بعد اينكه سه روز جنازه ايشان در مصلي بود، جنازه ايشان را به ديدار قبر شهدا بردند تا تجليلي از شهدا شود، اما خانواده شهدا ديگر اجازه ندادند جنازه امام را به جاي ديگري ببرند، چون امام(ره) عاشق شهدا بودند و شهدا نيز عاشق امام(ره) بودند، پس پيماني هميشگي بين امام(ره) و شهدا بسته شد.
خاطرات پير جماران از زبان خادم ايشان