گل و دوست داشتن و آزادی خواهی، خیلی حرف های قشنگی هستند اما مشکل اینجاست که همه ی حرف های قشنگ را نمی شود به راحتی باور کرد.
اخیراً می گویند ما شما را دوست داریم! چهارشنبه ها برایتان گل می آوریم. شما هم ما را دوست داشته باشید!
می گویند به صورت خیلی سفید، داریم برای آزادی تلاش می کنیم.
نمی شود باور کرد تلاش برای نهادینه کردن بی حجابی و راه اندازی کمپین و یک غوغای رسانه ای که از سوی دشمنان چندین ساله ی ما حمایت می شود، همه، نشانه هایی از دوست داشتن ماست.
قرآن کریم در میان آیاتی که به ماجرای آدم و حوا پرداخته است “لباس” را نعمتی معرفی می کند که از جانب خداوند برای انسان نازل شده است. یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُون (اعراف، 26)
از دو کارکردی که در آیه برای لباس بیان شده است، معلوم می شود که این دو، دو نیاز مهم و فطری هر انسانی است که با لباس برآورده می شود.
ما خانواده داریم؛ فرهنگ اصیل بومی داریم؛ اعتقادات ناب ایمانی و عقلانی داریم. بارها با دلیل ثابت کرده ایم و به تجربه هم دیده ایم که حجاب یا همان پوششی که معیارهای اسلامی دارد، یک ضرورت است برای حفظ همه ی داشته هایمان. حفظ حریم خانواده هایمان. حفظ فرهنگ اصیلمان و حفظ اعتقادات ایمانیمان.
حالا چطور باور کنیم شما که تیر دشمنی به سمت داشته های قیمتی ما نشانه رفته اید، ما را دوست داشته باشید؟!
اما برای اینکه ثابت کنیم ما شما را دوست داریم، باید یک حقیقت مهم را برایتان بگوییم. شما هموطن مایید؛ خیلی از داشته هایمان را با هم مشترکیم؛ پس خوش بینانه فرض می کنیم که از پشت پرده ی نقشه های شیطان بی خبرید و نادانسته در دایره ی تلاش های شیاطین انس و جن، گرفتار شده اید.
با مقدمه ای کوتاه، اثبات می کنیم که تلاش علیه حجاب، یک دشمنی تاریخی با انسان است نه یک مبارزه ضد جمهوری اسلامی یا ضد دین اسلام.
“حجاب” ضد “بد حجابی” است یا ضد “برهنگی” ؟
قطعاً حجاب، فقط چادر و روسری برای پوشاندن موهای خانم ها نیست. به همین دلیل می توان ضد آن را، “برهنگی” دانست. گفته اند می شود پدیده ها را از مخالف هایشان شناخت: تعرف الاشیاء باضدادها؛ پس حجاب را هم می شود از زاویه ی ضدش یعنی “برهنگی” بررسی کرد.
انسان برهنه به دنیا می آید اما ذاتاً نمی تواند برهنگی را تحمل کند. اگر غیر از این بود، در ماجرای حضرت آدم ابوالبشر علیه السلام، برهنه شدن، آنقدر برای آدم و حوا گران تمام نمی شد.
آدم و حوا علیهماالسلام از اول، ساکن بهشت بودند. حتی اگر به پاکی و عصمت نبوت برای حضرت آدم استناد نکنیم، ذات و فطرت آن ها هنوز دست نخورده و پاک بود و هنوز آلوده ی زندگی دنیایی نشده بودند که غبار غفلت فطرت انسانی پاکشان را بپوشاند. پس می شود گفت که فطرت انسانیه آدم و حوا که همه ی انسان های دیگر نیز با همان فطرت پاک خلق می شوند ( فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللَّه- روم 30) از برهنگی بیزار است.
قرآن کریم در میان آیاتی که به ماجرای آدم و حوا پرداخته است “لباس” را نعمتی معرفی می کند که از جانب خداوند برای انسان نازل شده است. یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُون (اعراف، 26)
از دو کارکردی که در آیه برای لباس بیان شده است، معلوم می شود که این دو، دو نیاز مهم و فطری هر انسانی است که با لباس برآورده می شود.
اول- پوشاندن عیوب (یُواری سَوْآتِكُمْ)
دوم- زینت و زیبایی (وَ ریشاً).
پس مثل همه ی نیازهای دیگر انسان، اگر در تأمین این نیاز هم خدشه ای به وجود بیاید، انسان را آزرده و مضطرب می کند. اگر لباس را از آدمی بگیرند، از این دو جنبه به روح و شخصیت او ضربه وارد می شود. و ابلیس که از روز اول دشمن قسم خورده ی آدمی است، با نقشه ای فریب کارانه وارد شد و همین ضربه را به آدم علیه السلام زد: “فَدَلاَّهُما بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّة” ( اعراف، 22) پس از اتفاق ناگوار برهنگی که برای آدم و حوا رخ داد، از متن آیه، اضطراب و سراسیمگی آنها نمایان است. آنجا که می فرماید شروع کردند با برگ های درختان خود را بپوشانند.
خداوند به فرزندان آدم هشدار می دهد که همان دشمن قسم خورده در کمین شماست که همان بلایی را که بر سر پدرتان آدم آورد، بر سر شما بیاورد. فطرت، همان فطرت است و نیاز، همان نیاز. میل به پوشیدگی، در ذات شماست مبادا از مکر شیطان غافل شوید و او شما را بفریبد و نعمت لباس را از شما بگیرد. (اعراف، 27)
حال، خداوند به فرزندان آدم هشدار می دهد که همان دشمن قسم خورده در کمین شماست که همان بلایی را که بر سر پدرتان آدم آورد، بر سر شما بیاورد. فطرت، همان فطرت است و نیاز، همان نیاز. میل به پوشیدگی، در ذات شماست مبادا از مکر شیطان غافل شوید و او شما را بفریبد و نعمت لباس را از شما بگیرد. “یا بَنی آدَمَ لا یَفْتِنَنَّكُمُ الشَّیْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَیْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ یَراكُمْ هُوَ وَ قَبیلُهُ مِنْ حَیْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُون” (اعراف، 27)
طبق این آیه ی شریف، تلاش برای برهنه کردن آدم ها، یکی ازاهداف شیطان است و قدمتی به دیرینگی خلقت انسان دارد. و باز به استناد همین آیه، همیشه و همیشه، یکی از نقشه های استراتژیک شیطان علیه فرزندان آدم، نقشه برای برهنه نمودن آنهاست.
قرآن کریم در میان آیاتی که به ماجرای آدم و حوا پرداخته است “لباس” را نعمتی معرفی می کند که از جانب خداوند برای انسان نازل شده است. یا بَنی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْكُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِكُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِكَ خَیْرٌ ذلِكَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّكَّرُون (اعراف، 26)
در روزگار ما هم شیاطین انس، مخفی و علنی، برهنگی را رواج می دهند؛ برایش تبلیغ می کنند و هزاران حرف و شعار قشنگ برایش طراحی می کنند.
جامعه ی امروز غرب و اروپا، ثمره ی این شاخه از تلاش های ضدبشری شیطان را، خیلی خوب نمایان کرده است. پیکره ی زخمی نهاد خانواده در غرب، دیگر پوشاندنی و کتمان کردنی نیست. همه ی اینها نشان می دهد که دوستان هموطن ما که به خیال خودشان می خواهند با ترویج بی حجابی و برهنگی، چهارشنبه ها را سفید کنند، خواسته یا ناخواسته، دارند در زمین شیطان بازی می کنند: ” إِنَّ فی ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصار"