2- امور غیر مالی
تفاوتها در امور غیر مالی خود نیز شامل دو مورد عبادی و غیر عبادی می باشد که امور عبادی به آن دسته از احکام و دستورهای الهی گفته می شود که در آنها قصد قربت شرط شده؛ ولی در اعمال غیر عبادی قصد قربت شرط نشده است.
2-1- امور عبادی
2-1-1- نماز
2-1-1-1- وضو
مستحب است در مرتبه اول شستن دست در هنگام وضو زن آب را بر قسمت داخل یا به عبارتی شکم دست و مرد پشت دست بریزد .
2-1-1-2- پوشش
حد واجب پوشش در نماز برای مرد فقط عورتها و زن به جز وجه و دو کف دست تمامی بدن است منظور از عورت مرد قُبُل یعنی جلو و دُبُر یا پشت آن و عورت زن همه ی اندامش به جز چهره و دو کف دست و پای او می باشد. استفاده از لباس حریر و یا ابریشم خالص و زربافت برای زن جایز ولی موجب بطلان نماز در مرد است .
2-1-1-3- مکان
نماز گذاردن برای مرد در مسجد و زن در خانه مستحب است، حتّی برای زن سفارش شده تا حد امکان دور از چشم دیگران به نماز بایستد . اگر مرد و زنی بخواهند در یک مکان نماز بخوانند باید بین آنها حائلی مثل دیوار یا پرده باشد یا ده ذرع فاصله داشته باشند در غیر این صورت احتیاط آن است که زن مقداری عقب ایستد طوری که در هنگام نماز جزیی از بدن زن مساوی جزیی از بدن مرد قرار نگیرد . در صورتی که جای سجده زن از جای سجده مرد کمی عقب تر نباشد نمازش باطل است .
2-1-1-4- جهر و اخفات
مردان باید حمد و سوره را در نمازهای صبح، مغرب و عشا به جهر و ظهر و عصر را به اخفات قرائت کنند ولی بهتر است زن، در همه ی نمازها حمد و سوره را به اخفات و در صورتی که نامحرم صدایش را می شنود واجب است آهسته بخواند.
2-1-1-5- افعال نماز
زن در هنگام نماز بین دو پایش فاصله نگذارد و چون به رکوع رود دستها را بالای زانوان و روی رانها قرار داده به طوری که زیاد خم نشود. وقت رفتن به سجده ابتدا بنشیند، بعد سجده رود و زانوها را پیش از دستها بر زمین گذارد و دستانش را تا مرفق یعنی همان آرنج بر زمین بخواباند .
مرد در قیام به اندازه سه انگشت باز بین دو پا فاصله گذارد و دستها را طوری از جلو آویزان کند که دو کف دست روی رانها قرار گیرد. انگشتان پاها به تمامی رو به قبله باشد و پاها به چپ و راست منحرف نگردد. در رکوع بسیار خم شود تا پشتش صاف و مسطح گردد .
مرد در سجده ابتدا دستها و سپس زانوها را بر زمین گذارد و اعضایش از هم جدا بوده و بال گشاده باشد. مرد می تواند امام جماعت باشد ولی برای زن این امر جایز نیست و امام جماعت بودن زن برای زنان مسأله ای مورد اختلاف است و قول مشهور مکروه بودن و احتیاط ترک است .
2-1-2- حجّ
بر مرد واجب است در حال احرام از دو جامه ی ندوخته استفاده کند، در حالی که از حریر و ابریشم خالص و زربافت و سیاه نباشد، پاکیزه بوده و نماز در آنها صحیح باشد. پوشاندن سر ، روی پا ، فرو بردن سر در آب، مشهور بین اصحاب راه رفتن زیر سایه و انگشتر به دست کردن برای زینت نه سنت برای مردان حرام می باشد . در مقابل زن می تواند لباس دوخته شده بپوشد و به عبارتی با لباسی که بر تن دارد محرم شود و زیورهای معتاد را در صورتی که نامحرم نبیند استفاده کند ولی استفاده از زیورهای غیر معتاد حرام است .
2-1-3- جهاد
از نظر اسلام جهاد برای هر مرد عاقل، بالغ، آزاد و سالم یک واجب کفایی است، در عوض برای زنان حتّی به صورت کفایی واجب نیست .
2-1-4- امر به معروف و نهی از منکر
در باب امر به معروف و نهی از منکر اگر کار به حد و تعزیر رسید، حد و تعزیر را پدر برای فرزند و فرزند فرزندش یا زوج بر زوجه ی خود حتی در عقد موقت یا در جایی که هنوز دخول نکرده می تواند جاری کند ولی اقامه حد و تعزیر مادر بر فرزند یا زوجه بر زوج روا نیست .
2-2- امور غیر عبادی
2-2-1- مرگ
تنها گذاشتن زن نزد محتضر هنگام مرگ مکروه است . کفن زن بر عهده شوهر اوست ، تفاوتی در نحوه خواندن نماز میت نیست الّا این که برای مرد از ضمیر هذا و زن از ضمیر هذه استفاده می گردد . مستحب است امام جماعت به امید ثواب هنگامی که نماز میت مرد را می خواند مقابل وسط قامت او و اگر زن است مقابل سینه اش بایستد .
در دفن میت اگر جنازه مرد است او را در پایین پای قبر می گذارند و سپس با سر وارد قبر می کنند و در صورت زن بودن جنازه را جلوی قبر طرف قبله قرار می دهند و از پهنای بدنش داخل قبر می گذارند و مستحب است برای دفن زن پارچه ای بر روی قبر بگذارند .
2-2-2- شهادت
در این باب مواردی مشاهده گردید که گواهی زن به انضمام مردان پذیرفته می شود و در واقع شهادت دو زن برابر با یک مرد است به عنوان مثال در اثبات زنا شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد و دو زن مورد قبول است و اگر دو مرد وچهار زن گواهی دهند سنگسار نمی شوند و صد تازیانه می زنند و با گواهی یک مرد و زنهای بسیار هیچ حدی ثابت نیست، بنا بر قول مشهور گواهی زن در جاهایی مثل قتل شبه عمد و خطا یا جراحتها که منجر به قصاص نیست و دیه لازم می شود نیز قبول است. به طور کلی شهادت دو زن و یک مرد در حقوق و دیون و اموال پذیرفته می گردد .جایی که شهادت زنان جداگانه و یا به انضمام مردان پذیرفته نیست شامل اثبات نزدیکی مرد با حیوان، زنا یا لواط با میت، سرقت، شرابخواری و ارتداد یا کافر شدن ، رؤیت هلال ماه، طلاق، نکاح، قصاص، خونخواهی است و امری که مردان بر آن حاضر نشوند و اطلاع پیدا نکنند مانند: حیض، نفاس، ولادت با شهادت چهار زن اثبات می شود .
2-2-3- حدود
2-2-3-1- حد زنا
تفاوت زن و مرد در کیفیت خوردن حد زنا این است که، در رجم یا سنگسار شدن، مرد را تا کفل یا همان کتف و زن را تا وسط بدن یعنی کمر و زیر سینه در زمین دفن می کنند و عمل رجم را انجام می دهند .
در چگونگی اجرای حد زنا باید گفت که، مرد زانی را در حالی که ایستاده و به جز عورتش بقیه ی بدن او عریان است به شدّت تازیانه می زنند طوری که تمام بدنش به غیر از سر و صورت و عورت او ضربه بخورد ولی زن زانیه را در حال نشسته و لباس به تن تازیانه می زنند .
2-2-3-2- حد قیادت
وقتی که در حق مرد قیادت ثابت شود ابتدا هفتاد و پنج تازیانه و سپس نفی بلدش می کنند و احتّیاط آن است که نفی بلدش در مرتبه دوم قرار گیرد. بنا بر قول مشهور سرش را می تراشند و در انظار خلق او را به نمایش در می آورند. هنگامی که زنی قیادت کند فقط هفتاد و پنج تازیانه دارد، بنا برین نفی بلد و سر تراشیدن و در مقابل دیگران قرار دادن را ندارد .
2-2-3-3- حد سرقت
زمانی که دزدی با شرایط خاصی انجام گیرد، درمرتبه ی اول چهار انگشت دست راست دزد و در مراتب بعدی با رعایت احکام شرعیه انگشتان دیگرش قطع می گردد، نکته قابل توجه این است که اگر پدر از فرزندش دزدی کرد دستش قطع نمی شود ولی دست مادر در صورت دزدی از اولادش قطع می شود .
2-2-3-4- حد ارتداد
مردی که مرتد فطری شده زوجه اش بدون طلاق از او جدا می شود و عدهّ ی وفات برایش نگه می دارد. اموال او بعد از ادای دیونی که به گردن دارد بین ورثه اش تقسیم می گردد در حالی که زنده است و توبه و رجوعش به اسلام در بازگرداندن همسر و اموالش فایده ای ندارد. اموال زن مرتد بر ملکیت او باقی می ماند، اگر مدخولٌ به بود عده ی طلاق نگه می دارد و در صورت توبه در زمان عده زوجیّتش باقی است و در غیر این فسخ و جدا شدن او از اول زمان ارتداد بوده است، و اگر مدخولٌ به نبود بدون عده از شوهر مسلمانش جدا می شود .
2-2-4- کفّاره
در این باب تفاوت قابل طرحی بین زن و مرد مشاهده نشد، مگر کفاره هایی که در بحث ظهار و ایلاء وجود دارد که مخصوص مرد است و مسؤلیتی متوجه زن نیست. اگر مرد از ظهار، اظهار ندامت کند و بخواهد با همسرش نزدیکی کند باید کفاره بدهد و در جایی که بدون کفاره جماع کند بنا بر قول مشهور، کفاره می دهد و کفاره اش مانند افطار روزه عمدی در ماه مبارک رمضان است . با پشیمان شدن مرد از ایلاء و میل همبستری با همسرش نیز کفاره ی قسم برای مرد ثابت و واجب می شود .
هنگام مصیبت نیز کفاره ای متوجه زن و مرد است. زن در صورتی که موی خود را بکند یا روی خود بتراشد طوری که خون بیاید و بنا بر احتیاط واجب خون نیاید باید کفاره قسم بدهد و اگر مویش را بچیند، کفاره روزه خواری عمدی ماه مبارک واجب می شود و همچنین است وقتی که موی را پریشان کند . بر مرد زمانی که جامه خود در مصیبت فرزند یا همسر چاک کند کفاره قسم واجب می شود .
2-2-5- حضانت
در فقه اسلامی حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادرش از هم جدا شدند، در صورت پسر بودن تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی بر عهده مادر و از آن به بعد با پدر می باشد در قانون مدنی ماده ی اصلاحی بر این قانون فقهی خورد و حضانت پسر و دختر را تا هفت سالگی به مادر سپرد و از آن به بعد در صورت اختلاف پدر و مادر به تشخیص دادگاه به یکی از آنان واگذار خواهد شد.
با فوت پدر و مادر حضانت اذان جد پدری است و جد مادری مسؤلیتی در این مورد ندارد، و در صورت نبود جد پدری، این وظیفه به عهده وصی یا قیم که نسبش با پدر یا جد پدری است سپرده می گردد. تفاوت دیگر در این مبحث اینکه، حضانت دختر تا موقع ازدواج اوست ولی حضانت پسر تا زمانی است که مشغول به کار می گردد .
2-2-6- ریاست، اذن و اجازه
به فرموده قرآن:« اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی اَلنِّسَاء »، مردان بر زنان ولایت دارند و به عبارتی ریاست خانواده بر مردان است. از جمله آثار ریاست مرد این است که، اقامتگاه زن همان اقامتگاه مرد است پس حق مسکن با اوست و پدر ولایت قهری بر فرزندانش دارد و هزینه های مربوط به اداره ی خانه و خانواده یا به بیانی نفقه زن و اولاد و در مواردی پدر و مادر تکلیف شرعی مرد می باشد . زن بدون اذن همسر جز برای رفتن به حج تمتع و مواردی که امکان یادگرفتن احکام واجب شرعیه در منزل نیست، نباید از خانه خارج گردد. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام)زن برای نذر احتیاج به اجازه شوهر دارد که بدون آن نذرش باطل است و حتی بعضی علماء گفته اند که صدقه دادن و وقف کردن بدون اذن شوهر مکروه است . دختر باکره برای ازدواج نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارد .
در حکم جراحی زن برای جلوگیری از بارداری گفته شده که اگر ضرورت عقلایی داشته باشد، نیاز به اجازه همسر دارد علاوه بر اینکه مستلزم حرام نباشد ولی عقیم کردن جایز نیست .
2-2-7- قصاص
اختیار قصاص و یا گرفتن دیه با میراث خوار است و همچنین مخصوص عصبه که همان خویشان پدری است می باشد. زنان به طور مطلق اختیار قصاص ندارند ولی در دیه مانند مردان حق قصاص دارند .اگر زنی مردی را بکشد یا عضوی از مرد را که در بدن زن نیز هست زایل کند، وارثان در قتل زن را قصاص می کشند و در جراحت عضوش را از بین می برند. درمقابل هنگامی که مردی زنی را بکشد یا عضوی از زن را که در بدن مرد نیز هست از بین ببرد در هر دو صورت وقتی قصاص می شود که وارثان نصف دیه ی کامل مرد را در قتل و زن نصف دیه ی عضو مرد را در جراحت بپردازد .
در صورتی که پدر فرزندش و همچنین اجداد پدری فرزند زاده را بکشند، قصاص نمی شوند، ؛ امّا اگر فرزند پدرش و یا فرزند زاده اجدادش را به قتل رساند، قصاص می شوند . مادر را به عوض فرزند و فرزند را به عوض مادر و نیز اجداد و جدات یا مادر بزرگ مادری و جدات پدری را به عوض فرزند زاده و فرزند زاده را به عوض آنها قصاص می کنند ،که یکی از تفاوت ای مهم در مبحث قصاص است .بنا به قول مشهور در صورتی که مردی همسرش را بکشد فرزند آن زن نمی تواند قصاص مادر کند و فقط دیه اش را می گیرد .
2-2-8- مسائل متفرقه از دیدگاه علماء و مراجع تقلید
اول اینکه اکثر فقهاء و مراجع تقلید در باب صفات قاضی، مرد بودن را شرط می دانند . زن می تواند به درجه ی اجتهاد برسد ولی نمی تواند مرجع تقلید برای دیگران حتّی سایر زنان باشد .
پوشیدن طلا اگر چه لایه ای از طلا دارد برای مردان اشکال دارد ولی چیزی که فقط رنگ طلا دارد مانند روکش طلای دندان یا عینکی که با طلا آب داده شده است مانعی ندارد .
در بحث ورزش و شرکت در مسابقه های ورزشی مردان آزادی عمل بیشتری دارند ولی برای زنان محدودیت هایی از نظر فقه اسلامی وجود دارد، اما بطور کلی زنان می توانند در مکانهایی که مخصوص آنها و زیر نظر مربیان و داوران زن است با استفاده از پوشش مناسب و حفظ حجاب شرعی یا بدون حجاب در حالی که جنس مخالف وجود ندارد از ورزشهایی که مناسب آنهاست و آسیبی به آنان نمی رساند استفاده کنند .
بنا بر احتیاط واجب تراشیدن صورت به وسیله تیغ یا ماشین ریش تراش باید طوری باشد که بگویند چانه و اطراف آن ریش دارد و تراشیدن بقیه مانعی ندارد . در حالی که در مورد اصلاح صورت در فقه اسلامی برای زنان چیز خاصی که دالّ بر حکم تکلیفی باشد وجود ندارد.
آواز خواندن با غنا برای مردان حرام است ولی اگر زن در مجلس عروسی خوانندگی کند به شرطی که با حرام دیگر مانند طبل کوبیدن یا سخن باطل همراه نباشد و مردان در مجلس زنان حضور نداشته و موجب تحریک شهوت هم فراهم نگردد جایز می باشد .
اگر رقص طوری باشد که منجر به تحریک شهوت شود یا مستلزم فعل حرام یا مفسده ای در پی داشته باشد حرام است و در رقص حرام فرقی بین زن و مرد نیست و همچنین فرقی نمی کند که در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم؛ ولی رقص زن برای شوهرش یا بر عکس اگر همراه ارتکاب حرامی نباشد اشکال ندارد .
پوشیدن کراوات که بطور غالب مردان استفاده می کنند نیز می تواند یک اختلاف فقهی بین زن و مرد باشد که از نظر جمعی از علما جایز نیست . اگر ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید جایز نیست در صورتی که در مورد اصلاح ابرو یا آرایش صورت خانمها گفته اند که اگر در معرض دید نامحرم قرار نگیرد اشکالی ندارد.
نتیجه گیری
تا به حال اینگونه برایم تداعی شده بود که نباید در قوانین الهی بین زن و مرد فرق تفاوتی باشد که دور از عدالت خواهد بود غافل از این که اختلافها باید برای سعادت دو دنیا باشد؛ زیرا احکام متناسب با ساختار روحی و جسمی و وظیفه های زن و مرد در قبال یکدیگر و جامعه بیان شده است. یاد گیری صحیح احکام دین ما را از افراط و تفریط در مورد واجب، حرام، مستحب و مکروه دور می کند و دیگر شکهای بیجا، خرافه، ابهام و شبهه نمی تواند عبادتهای ما را زایل کند؛ در نتیجه با اشتیاق بیشتر و بهتری سراغ احکام و دستورهای دین و عمل به آنها می رویم. همچنین آگاهی از عاقبت و کیفر دنیوی گناه که در تحقیق به آنها اشاره شد، گناه کاران را نیز به فکر توبه و دوری از اعمال زشت می اندازد و امنیت را برای جامعه به ارمغان می آورد.
فهرست منابع
* قرآن کریم
منابع فارسی
1. امامی، اسدالله و صفایی، حسین، مختصر حقوق خانواده، چاپ سی ام، تهران، نشر میزان،1390ش.
2. بهجت گیلانی فومنی، رساله توضیح المسائل، چاپ سی ام، قم، دفتر معظمٌ له،1380ش.
3. بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، با مقدمه جعفر سبحانی، چاپ سوم، بی جا، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر،1375ش.
4. بستانی، افرام فؤاد، فرهنگ ابجدی، مترجم: رضا مهیار، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلامی،1375ش.
5. بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، ج2، چاپ اول، چاپخانه ی دفتر انتشارات اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1377ش.
6. تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج1، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. خامنه ای، علی، رساله ی اجوبه الاستفتاءات، چاپ چهارم، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، 1382ش.
8. خمینی، روح الله موسوی، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، بی جا، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه.ی مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا.
9. ____________،تحریر الوسیله(ترجمه)،ج2و3و4، مترجم: علی اسلامی، چاپ بیست و یکم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1425ق.
10. رازی، فریده، فرهنگ واژه های فارسی سره برای واژه های عربی در فارسی معاصر، چاپ اول، تهران، نشر مرکز،1366ش.
11. راشدی، لطیف، رساله ی توضیح المسائل(چهار مرجع: روح الله الموسوی الخمینی، محمد فاضل لنکرانی، محمد تقی بهجت، جواد تبریزی)، چاپ اول، تهران، انتشارات پیام محراب،1378ش.
12. سبحانی تبریزی، جعفر، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)،1429ق.
13. صدوق(دوم)قمی، محمد بن علی بن بابویه، من لایحضره الفقیه(ترجمه)، مترجم: علی اکبر غفاری و محمد جواد و صدر بلاغی، ج1و2و3و4و5، چاپ اول، تهران، نشر صدوق،1409ق.
14. فلاح زاده، محمد حسین، فقه(درسنامه فقه برای طلاب پایه ی دوم)، ج2، چاپ ششم، قم، نشر دانش حوزه،1390ش.
15. فیض کاشانی، محمد محسن ابن شاه مرتضی، رسائل فیض کاشانی، محقق/ مصحح: بهراد جعفری، چاپ اول، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری،1429ق.
16. فیاض کابلی، محمد اسحاق، رساله ی توضیح المسائل، چاپ اول، قم، انتشارات مجلسی،1426ق.
17. مجلسی(اول)اصفهانی، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، چاپ اول، تهران، مؤسسه و انتشارات فراهانی،1400ق.
18. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، بیست و پنج رساله ی فارسی، محقق/مصحح: مهدی رجایی، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی،1412ق.
19. ____________،حدود و قصاص و دیات، محقق/مصحح: علی فاضل، چاپ اول، تهران، موسسه نشر آثار اسلامی، بی تا.
20. مکارم شیرازی، ناصر، احکام بانوان، چاپ سیزدهم، بی جا، انتشارات امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)،1378ش.
21. ___________،رساله ی توضیح المسائل، چاپ پنجاه و دوم، قم، انتشارات امام علی بن بی طالب(علیه السلام)،1429ق.
22. ___________،استفتاءات جدید، ج3، چاپ دوم، قم، انتشارات امام علی بن ابی طالب (علیه السلام)،1427ق.
23. موحدی لنکرانی، محمد فاضل، جامع المسائل، چاپ یازدهم، قم، انتشارات امیر قلم، بی تا.
24. منصور، جهانگیر، قوانین و مقررات مربوط به وصیت و ارث، چاپ چهاردهم، تهران، نشر دیدار،1388ش.
25. ____________،قوانین و مقررات مربوط به خانواده، چاپ بیستم، تهران، نشر دوران،1387ش.
26. محمدی خراسانی، علی، شرح تبصره المتعلمین، ج2،بی جا، بی نا، بی تا.
27. وحیدی، محمد، احکام عمومی، ج3، چاپ دوم، قم، سنابل،1386ش.
منابع عربی
1. ابن جنید، اسکافی، محمد بن احمد کاتب بغدادی، مجموعه فتاوی ابن جنید، محقق/ مصحح: جامع و محقق: علی پناه اشتهاردی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
2. بهاءالدین عاملی، محمد بن حسین، الاثنا عشریه فی الصلاه الیومیه، محقق/ مصحح: محمد حسون، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه و چاپخانه آیه الله مرعشی نجفی،1409ق.
3. تبریزی، جواد بن علی، تنقیح مبانی العروه(کتاب الاجتهاد و التقلید)، چاپ اول، قم، دار الصدیقه الشهیده (سلام الله علیها)،1426ق.
4. حسینی عمیدی، عمید الدین بن محمد اعرج، کنز القواعد فی حل مشکلات القواعد، محقق/ مصحح: محی الدین واعظی، کمال کاتب، جلال اسدی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
5. خمینی، روح الله موسوی، تحریر الوسیله(عربی)، ج2و3و4، چاپ اول، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، بی تا.
6. صدوق(اول)قمی، علی بن بابویه، مجموعه فتاوی ابن بابویه، محقق: علی پناه اشتهاردی، و جامع: عبد الرحیم بروجردی، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. فاضل هندی اصفهانی، محمد بن حسن، کشف الئام و الابهام عن القواعد الاحکام، محقق/ مصحح: گروه پژوهش دفتر انتشارات اسلامی، ج11، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
8. کلینی، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی، ج14، چاپ اول، قم، دار الحدیث للطباعه و النشر،1429ق.
9. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، محقق/ مصحح: هاشم رسولی، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1404ق.
10. مفید بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان عکبری، احکام للنساء، چاپ اول، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید،1413ق.
11. محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایه الاحکام، ج1، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین ی حوزه علمیه قم،1423ق.
12. محقق اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، محقق/ مصحح، مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، حسین یزدی اصفهانی، ج12، چاپ اول، قم، دفترانتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیّه ی قم،1403ق.
13. مکی عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، محقق/ مصحح: محمد تقی مروارید و علی اصغر مروارید، چاپ اول، بیروت – لبنان، دار التراث – الدار الاسلامیه،1410ق.
سایت
1. http.//farsi.khameneir.ir
2- امور غیر مالی
تفاوتها در امور غیر مالی خود نیز شامل دو مورد عبادی و غیر عبادی می باشد که امور عبادی به آن دسته از احکام و دستورهای الهی گفته می شود که در آنها قصد قربت شرط شده؛ ولی در اعمال غیر عبادی قصد قربت شرط نشده است.
2-1- امور عبادی
2-1-1- نماز
2-1-1-1- وضو
مستحب است در مرتبه اول شستن دست در هنگام وضو زن آب را بر قسمت داخل یا به عبارتی شکم دست و مرد پشت دست بریزد .
2-1-1-2- پوشش
حد واجب پوشش در نماز برای مرد فقط عورتها و زن به جز وجه و دو کف دست تمامی بدن است منظور از عورت مرد قُبُل یعنی جلو و دُبُر یا پشت آن و عورت زن همه ی اندامش به جز چهره و دو کف دست و پای او می باشد. استفاده از لباس حریر و یا ابریشم خالص و زربافت برای زن جایز ولی موجب بطلان نماز در مرد است .
2-1-1-3- مکان
نماز گذاردن برای مرد در مسجد و زن در خانه مستحب است، حتّی برای زن سفارش شده تا حد امکان دور از چشم دیگران به نماز بایستد . اگر مرد و زنی بخواهند در یک مکان نماز بخوانند باید بین آنها حائلی مثل دیوار یا پرده باشد یا ده ذرع فاصله داشته باشند در غیر این صورت احتیاط آن است که زن مقداری عقب ایستد طوری که در هنگام نماز جزیی از بدن زن مساوی جزیی از بدن مرد قرار نگیرد . در صورتی که جای سجده زن از جای سجده مرد کمی عقب تر نباشد نمازش باطل است .
2-1-1-4- جهر و اخفات
مردان باید حمد و سوره را در نمازهای صبح، مغرب و عشا به جهر و ظهر و عصر را به اخفات قرائت کنند ولی بهتر است زن، در همه ی نمازها حمد و سوره را به اخفات و در صورتی که نامحرم صدایش را می شنود واجب است آهسته بخواند.
2-1-1-5- افعال نماز
زن در هنگام نماز بین دو پایش فاصله نگذارد و چون به رکوع رود دستها را بالای زانوان و روی رانها قرار داده به طوری که زیاد خم نشود. وقت رفتن به سجده ابتدا بنشیند، بعد سجده رود و زانوها را پیش از دستها بر زمین گذارد و دستانش را تا مرفق یعنی همان آرنج بر زمین بخواباند .
مرد در قیام به اندازه سه انگشت باز بین دو پا فاصله گذارد و دستها را طوری از جلو آویزان کند که دو کف دست روی رانها قرار گیرد. انگشتان پاها به تمامی رو به قبله باشد و پاها به چپ و راست منحرف نگردد. در رکوع بسیار خم شود تا پشتش صاف و مسطح گردد .
مرد در سجده ابتدا دستها و سپس زانوها را بر زمین گذارد و اعضایش از هم جدا بوده و بال گشاده باشد. مرد می تواند امام جماعت باشد ولی برای زن این امر جایز نیست و امام جماعت بودن زن برای زنان مسأله ای مورد اختلاف است و قول مشهور مکروه بودن و احتیاط ترک است .
2-1-2- حجّ
بر مرد واجب است در حال احرام از دو جامه ی ندوخته استفاده کند، در حالی که از حریر و ابریشم خالص و زربافت و سیاه نباشد، پاکیزه بوده و نماز در آنها صحیح باشد. پوشاندن سر ، روی پا ، فرو بردن سر در آب، مشهور بین اصحاب راه رفتن زیر سایه و انگشتر به دست کردن برای زینت نه سنت برای مردان حرام می باشد . در مقابل زن می تواند لباس دوخته شده بپوشد و به عبارتی با لباسی که بر تن دارد محرم شود و زیورهای معتاد را در صورتی که نامحرم نبیند استفاده کند ولی استفاده از زیورهای غیر معتاد حرام است .
2-1-3- جهاد
از نظر اسلام جهاد برای هر مرد عاقل، بالغ، آزاد و سالم یک واجب کفایی است، در عوض برای زنان حتّی به صورت کفایی واجب نیست .
2-1-4- امر به معروف و نهی از منکر
در باب امر به معروف و نهی از منکر اگر کار به حد و تعزیر رسید، حد و تعزیر را پدر برای فرزند و فرزند فرزندش یا زوج بر زوجه ی خود حتی در عقد موقت یا در جایی که هنوز دخول نکرده می تواند جاری کند ولی اقامه حد و تعزیر مادر بر فرزند یا زوجه بر زوج روا نیست .
2-2- امور غیر عبادی
2-2-1- مرگ
تنها گذاشتن زن نزد محتضر هنگام مرگ مکروه است . کفن زن بر عهده شوهر اوست ، تفاوتی در نحوه خواندن نماز میت نیست الّا این که برای مرد از ضمیر هذا و زن از ضمیر هذه استفاده می گردد . مستحب است امام جماعت به امید ثواب هنگامی که نماز میت مرد را می خواند مقابل وسط قامت او و اگر زن است مقابل سینه اش بایستد .
در دفن میت اگر جنازه مرد است او را در پایین پای قبر می گذارند و سپس با سر وارد قبر می کنند و در صورت زن بودن جنازه را جلوی قبر طرف قبله قرار می دهند و از پهنای بدنش داخل قبر می گذارند و مستحب است برای دفن زن پارچه ای بر روی قبر بگذارند .
2-2-2- شهادت
در این باب مواردی مشاهده گردید که گواهی زن به انضمام مردان پذیرفته می شود و در واقع شهادت دو زن برابر با یک مرد است به عنوان مثال در اثبات زنا شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد و دو زن مورد قبول است و اگر دو مرد وچهار زن گواهی دهند سنگسار نمی شوند و صد تازیانه می زنند و با گواهی یک مرد و زنهای بسیار هیچ حدی ثابت نیست، بنا بر قول مشهور گواهی زن در جاهایی مثل قتل شبه عمد و خطا یا جراحتها که منجر به قصاص نیست و دیه لازم می شود نیز قبول است. به طور کلی شهادت دو زن و یک مرد در حقوق و دیون و اموال پذیرفته می گردد .جایی که شهادت زنان جداگانه و یا به انضمام مردان پذیرفته نیست شامل اثبات نزدیکی مرد با حیوان، زنا یا لواط با میت، سرقت، شرابخواری و ارتداد یا کافر شدن ، رؤیت هلال ماه، طلاق، نکاح، قصاص، خونخواهی است و امری که مردان بر آن حاضر نشوند و اطلاع پیدا نکنند مانند: حیض، نفاس، ولادت با شهادت چهار زن اثبات می شود .
2-2-3- حدود
2-2-3-1- حد زنا
تفاوت زن و مرد در کیفیت خوردن حد زنا این است که، در رجم یا سنگسار شدن، مرد را تا کفل یا همان کتف و زن را تا وسط بدن یعنی کمر و زیر سینه در زمین دفن می کنند و عمل رجم را انجام می دهند .
در چگونگی اجرای حد زنا باید گفت که، مرد زانی را در حالی که ایستاده و به جز عورتش بقیه ی بدن او عریان است به شدّت تازیانه می زنند طوری که تمام بدنش به غیر از سر و صورت و عورت او ضربه بخورد ولی زن زانیه را در حال نشسته و لباس به تن تازیانه می زنند .
2-2-3-2- حد قیادت
وقتی که در حق مرد قیادت ثابت شود ابتدا هفتاد و پنج تازیانه و سپس نفی بلدش می کنند و احتّیاط آن است که نفی بلدش در مرتبه دوم قرار گیرد. بنا بر قول مشهور سرش را می تراشند و در انظار خلق او را به نمایش در می آورند. هنگامی که زنی قیادت کند فقط هفتاد و پنج تازیانه دارد، بنا برین نفی بلد و سر تراشیدن و در مقابل دیگران قرار دادن را ندارد .
2-2-3-3- حد سرقت
زمانی که دزدی با شرایط خاصی انجام گیرد، درمرتبه ی اول چهار انگشت دست راست دزد و در مراتب بعدی با رعایت احکام شرعیه انگشتان دیگرش قطع می گردد، نکته قابل توجه این است که اگر پدر از فرزندش دزدی کرد دستش قطع نمی شود ولی دست مادر در صورت دزدی از اولادش قطع می شود .
2-2-3-4- حد ارتداد
مردی که مرتد فطری شده زوجه اش بدون طلاق از او جدا می شود و عدهّ ی وفات برایش نگه می دارد. اموال او بعد از ادای دیونی که به گردن دارد بین ورثه اش تقسیم می گردد در حالی که زنده است و توبه و رجوعش به اسلام در بازگرداندن همسر و اموالش فایده ای ندارد. اموال زن مرتد بر ملکیت او باقی می ماند، اگر مدخولٌ به بود عده ی طلاق نگه می دارد و در صورت توبه در زمان عده زوجیّتش باقی است و در غیر این فسخ و جدا شدن او از اول زمان ارتداد بوده است، و اگر مدخولٌ به نبود بدون عده از شوهر مسلمانش جدا می شود .
2-2-4- کفّاره
در این باب تفاوت قابل طرحی بین زن و مرد مشاهده نشد، مگر کفاره هایی که در بحث ظهار و ایلاء وجود دارد که مخصوص مرد است و مسؤلیتی متوجه زن نیست. اگر مرد از ظهار، اظهار ندامت کند و بخواهد با همسرش نزدیکی کند باید کفاره بدهد و در جایی که بدون کفاره جماع کند بنا بر قول مشهور، کفاره می دهد و کفاره اش مانند افطار روزه عمدی در ماه مبارک رمضان است . با پشیمان شدن مرد از ایلاء و میل همبستری با همسرش نیز کفاره ی قسم برای مرد ثابت و واجب می شود .
هنگام مصیبت نیز کفاره ای متوجه زن و مرد است. زن در صورتی که موی خود را بکند یا روی خود بتراشد طوری که خون بیاید و بنا بر احتیاط واجب خون نیاید باید کفاره قسم بدهد و اگر مویش را بچیند، کفاره روزه خواری عمدی ماه مبارک واجب می شود و همچنین است وقتی که موی را پریشان کند . بر مرد زمانی که جامه خود در مصیبت فرزند یا همسر چاک کند کفاره قسم واجب می شود .
2-2-5- حضانت
در فقه اسلامی حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادرش از هم جدا شدند، در صورت پسر بودن تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی بر عهده مادر و از آن به بعد با پدر می باشد در قانون مدنی ماده ی اصلاحی بر این قانون فقهی خورد و حضانت پسر و دختر را تا هفت سالگی به مادر سپرد و از آن به بعد در صورت اختلاف پدر و مادر به تشخیص دادگاه به یکی از آنان واگذار خواهد شد.
با فوت پدر و مادر حضانت اذان جد پدری است و جد مادری مسؤلیتی در این مورد ندارد، و در صورت نبود جد پدری، این وظیفه به عهده وصی یا قیم که نسبش با پدر یا جد پدری است سپرده می گردد. تفاوت دیگر در این مبحث اینکه، حضانت دختر تا موقع ازدواج اوست ولی حضانت پسر تا زمانی است که مشغول به کار می گردد .
2-2-6- ریاست، اذن و اجازه
به فرموده قرآن:« اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی اَلنِّسَاء »، مردان بر زنان ولایت دارند و به عبارتی ریاست خانواده بر مردان است. از جمله آثار ریاست مرد این است که، اقامتگاه زن همان اقامتگاه مرد است پس حق مسکن با اوست و پدر ولایت قهری بر فرزندانش دارد و هزینه های مربوط به اداره ی خانه و خانواده یا به بیانی نفقه زن و اولاد و در مواردی پدر و مادر تکلیف شرعی مرد می باشد . زن بدون اذن همسر جز برای رفتن به حج تمتع و مواردی که امکان یادگرفتن احکام واجب شرعیه در منزل نیست، نباید از خانه خارج گردد. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام)زن برای نذر احتیاج به اجازه شوهر دارد که بدون آن نذرش باطل است و حتی بعضی علماء گفته اند که صدقه دادن و وقف کردن بدون اذن شوهر مکروه است . دختر باکره برای ازدواج نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارد .
در حکم جراحی زن برای جلوگیری از بارداری گفته شده که اگر ضرورت عقلایی داشته باشد، نیاز به اجازه همسر دارد علاوه بر اینکه مستلزم حرام نباشد ولی عقیم کردن جایز نیست .
2-2-7- قصاص
اختیار قصاص و یا گرفتن دیه با میراث خوار است و همچنین مخصوص عصبه که همان خویشان پدری است می باشد. زنان به طور مطلق اختیار قصاص ندارند ولی در دیه مانند مردان حق قصاص دارند .اگر زنی مردی را بکشد یا عضوی از مرد را که در بدن زن نیز هست زایل کند، وارثان در قتل زن را قصاص می کشند و در جراحت عضوش را از بین می برند. درمقابل هنگامی که مردی زنی را بکشد یا عضوی از زن را که در بدن مرد نیز هست از بین ببرد در هر دو صورت وقتی قصاص می شود که وارثان نصف دیه ی کامل مرد را در قتل و زن نصف دیه ی عضو مرد را در جراحت بپردازد .
در صورتی که پدر فرزندش و همچنین اجداد پدری فرزند زاده را بکشند، قصاص نمی شوند، ؛ امّا اگر فرزند پدرش و یا فرزند زاده اجدادش را به قتل رساند، قصاص می شوند . مادر را به عوض فرزند و فرزند را به عوض مادر و نیز اجداد و جدات یا مادر بزرگ مادری و جدات پدری را به عوض فرزند زاده و فرزند زاده را به عوض آنها قصاص می کنند ،که یکی از تفاوت ای مهم در مبحث قصاص است .بنا به قول مشهور در صورتی که مردی همسرش را بکشد فرزند آن زن نمی تواند قصاص مادر کند و فقط دیه اش را می گیرد .
2-2-8- مسائل متفرقه از دیدگاه علماء و مراجع تقلید
اول اینکه اکثر فقهاء و مراجع تقلید در باب صفات قاضی، مرد بودن را شرط می دانند . زن می تواند به درجه ی اجتهاد برسد ولی نمی تواند مرجع تقلید برای دیگران حتّی سایر زنان باشد .
پوشیدن طلا اگر چه لایه ای از طلا دارد برای مردان اشکال دارد ولی چیزی که فقط رنگ طلا دارد مانند روکش طلای دندان یا عینکی که با طلا آب داده شده است مانعی ندارد .
در بحث ورزش و شرکت در مسابقه های ورزشی مردان آزادی عمل بیشتری دارند ولی برای زنان محدودیت هایی از نظر فقه اسلامی وجود دارد، اما بطور کلی زنان می توانند در مکانهایی که مخصوص آنها و زیر نظر مربیان و داوران زن است با استفاده از پوشش مناسب و حفظ حجاب شرعی یا بدون حجاب در حالی که جنس مخالف وجود ندارد از ورزشهایی که مناسب آنهاست و آسیبی به آنان نمی رساند استفاده کنند .
بنا بر احتیاط واجب تراشیدن صورت به وسیله تیغ یا ماشین ریش تراش باید طوری باشد که بگویند چانه و اطراف آن ریش دارد و تراشیدن بقیه مانعی ندارد . در حالی که در مورد اصلاح صورت در فقه اسلامی برای زنان چیز خاصی که دالّ بر حکم تکلیفی باشد وجود ندارد.
آواز خواندن با غنا برای مردان حرام است ولی اگر زن در مجلس عروسی خوانندگی کند به شرطی که با حرام دیگر مانند طبل کوبیدن یا سخن باطل همراه نباشد و مردان در مجلس زنان حضور نداشته و موجب تحریک شهوت هم فراهم نگردد جایز می باشد .
اگر رقص طوری باشد که منجر به تحریک شهوت شود یا مستلزم فعل حرام یا مفسده ای در پی داشته باشد حرام است و در رقص حرام فرقی بین زن و مرد نیست و همچنین فرقی نمی کند که در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم؛ ولی رقص زن برای شوهرش یا بر عکس اگر همراه ارتکاب حرامی نباشد اشکال ندارد .
پوشیدن کراوات که بطور غالب مردان استفاده می کنند نیز می تواند یک اختلاف فقهی بین زن و مرد باشد که از نظر جمعی از علما جایز نیست . اگر ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید جایز نیست در صورتی که در مورد اصلاح ابرو یا آرایش صورت خانمها گفته اند که اگر در معرض دید نامحرم قرار نگیرد اشکالی ندارد.
نتیجه گیری
تا به حال اینگونه برایم تداعی شده بود که نباید در قوانین الهی بین زن و مرد فرق تفاوتی باشد که دور از عدالت خواهد بود غافل از این که اختلافها باید برای سعادت دو دنیا باشد؛ زیرا احکام متناسب با ساختار روحی و جسمی و وظیفه های زن و مرد در قبال یکدیگر و جامعه بیان شده است. یاد گیری صحیح احکام دین ما را از افراط و تفریط در مورد واجب، حرام، مستحب و مکروه دور می کند و دیگر شکهای بیجا، خرافه، ابهام و شبهه نمی تواند عبادتهای ما را زایل کند؛ در نتیجه با اشتیاق بیشتر و بهتری سراغ احکام و دستورهای دین و عمل به آنها می رویم. همچنین آگاهی از عاقبت و کیفر دنیوی گناه که در تحقیق به آنها اشاره شد، گناه کاران را نیز به فکر توبه و دوری از اعمال زشت می اندازد و امنیت را برای جامعه به ارمغان می آورد.
فهرست منابع
* قرآن کریم
منابع فارسی
1. امامی، اسدالله و صفایی، حسین، مختصر حقوق خانواده، چاپ سی ام، تهران، نشر میزان،1390ش.
2. بهجت گیلانی فومنی، رساله توضیح المسائل، چاپ سی ام، قم، دفتر معظمٌ له،1380ش.
3. بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، با مقدمه جعفر سبحانی، چاپ سوم، بی جا، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر،1375ش.
4. بستانی، افرام فؤاد، فرهنگ ابجدی، مترجم: رضا مهیار، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلامی،1375ش.
5. بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، ج2، چاپ اول، چاپخانه ی دفتر انتشارات اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1377ش.
6. تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج1، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. خامنه ای، علی، رساله ی اجوبه الاستفتاءات، چاپ چهارم، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، 1382ش.
8. خمینی، روح الله موسوی، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، بی جا، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه.ی مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا.
9. ____________،تحریر الوسیله(ترجمه)،ج2و3و4، مترجم: علی اسلامی، چاپ بیست و یکم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1425ق.
10. رازی، فریده، فرهنگ واژه های فارسی سره برای واژه های عربی در فارسی معاصر، چاپ اول، تهران، نشر مرکز،1366ش.
11. راشدی، لطیف، رساله ی توضیح المسائل(چهار مرجع: روح الله الموسوی الخمینی، محمد فاضل لنکرانی، محمد تقی بهجت، جواد تبریزی)، چاپ اول، تهران، انتشارات پیام محراب،1378ش.
12. سبحانی تبریزی، جعفر، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)،1429ق.
13. صدوق(دوم)قمی، محمد بن علی بن بابویه، من لایحضره الفقیه(ترجمه)، مترجم: علی اکبر غفاری و محمد جواد و صدر بلاغی، ج1و2و3و4و5، چاپ اول، تهران، نشر صدوق،1409ق.
14. فلاح زاده، محمد حسین، فقه(درسنامه فقه برای طلاب پایه ی دوم)، ج2، چاپ ششم، قم، نشر دانش حوزه،1390ش.
15. فیض کاشانی، محمد محسن ابن شاه مرتضی، رسائل فیض کاشانی، محقق/ مصحح: بهراد جعفری، چاپ اول، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری،1429ق.
16. فیاض کابلی، محمد اسحاق، رساله ی توضیح المسائل، چاپ اول، قم، انتشارات مجلسی،1426ق.
17. مجلسی(اول)اصفهانی، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، چاپ اول، تهران، مؤسسه و انتشارات فراهانی،1400ق.
18. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، بیست و پنج رساله ی فارسی، محقق/مصحح: مهدی رجایی، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی،1412ق.
19. ____________،حدود و قصاص و دیات، محقق/مصحح: علی فاضل، چاپ اول، تهران، موسسه نشر آثار اسلامی، بی تا.
20. مکارم شیرازی، ناصر، احکام بانوان، چاپ سیزدهم، بی جا، انتشارات امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)،1378ش.
21. ___________،رساله ی توضیح المسائل، چاپ پنجاه و دوم، قم، انتشارات امام علی بن بی طالب(علیه السلام)،1429ق.
22. ___________،استفتاءات جدید، ج3، چاپ دوم، قم، انتشارات امام علی بن ابی طالب (علیه السلام)،1427ق.
23. موحدی لنکرانی، محمد فاضل، جامع المسائل، چاپ یازدهم، قم، انتشارات امیر قلم، بی تا.
24. منصور، جهانگیر، قوانین و مقررات مربوط به وصیت و ارث، چاپ چهاردهم، تهران، نشر دیدار،1388ش.
25. ____________،قوانین و مقررات مربوط به خانواده، چاپ بیستم، تهران، نشر دوران،1387ش.
26. محمدی خراسانی، علی، شرح تبصره المتعلمین، ج2،بی جا، بی نا، بی تا.
27. وحیدی، محمد، احکام عمومی، ج3، چاپ دوم، قم، سنابل،1386ش.
منابع عربی
1. ابن جنید، اسکافی، محمد بن احمد کاتب بغدادی، مجموعه فتاوی ابن جنید، محقق/ مصحح: جامع و محقق: علی پناه اشتهاردی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
2. بهاءالدین عاملی، محمد بن حسین، الاثنا عشریه فی الصلاه الیومیه، محقق/ مصحح: محمد حسون، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه و چاپخانه آیه الله مرعشی نجفی،1409ق.
3. تبریزی، جواد بن علی، تنقیح مبانی العروه(کتاب الاجتهاد و التقلید)، چاپ اول، قم، دار الصدیقه الشهیده (سلام الله علیها)،1426ق.
4. حسینی عمیدی، عمید الدین بن محمد اعرج، کنز القواعد فی حل مشکلات القواعد، محقق/ مصحح: محی الدین واعظی، کمال کاتب، جلال اسدی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
5. خمینی، روح الله موسوی، تحریر الوسیله(عربی)، ج2و3و4، چاپ اول، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، بی تا.
6. صدوق(اول)قمی، علی بن بابویه، مجموعه فتاوی ابن بابویه، محقق: علی پناه اشتهاردی، و جامع: عبد الرحیم بروجردی، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. فاضل هندی اصفهانی، محمد بن حسن، کشف الئام و الابهام عن القواعد الاحکام، محقق/ مصحح: گروه پژوهش دفتر انتشارات اسلامی، ج11، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
8. کلینی، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی، ج14، چاپ اول، قم، دار الحدیث للطباعه و النشر،1429ق.
9. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، محقق/ مصحح: هاشم رسولی، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1404ق.
10. مفید بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان عکبری، احکام للنساء، چاپ اول، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید،1413ق.
11. محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایه الاحکام، ج1، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین ی حوزه علمیه قم،1423ق.
12. محقق اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، محقق/ مصحح، مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، حسین یزدی اصفهانی، ج12، چاپ اول، قم، دفترانتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیّه ی قم،1403ق.
13. مکی عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، محقق/ مصحح: محمد تقی مروارید و علی اصغر مروارید، چاپ اول، بیروت – لبنان، دار التراث – الدار الاسلامیه،1410ق.
سایت
1. http.//farsi.khameneir.ir
2- امور غیر مالی
تفاوتها در امور غیر مالی خود نیز شامل دو مورد عبادی و غیر عبادی می باشد که امور عبادی به آن دسته از احکام و دستورهای الهی گفته می شود که در آنها قصد قربت شرط شده؛ ولی در اعمال غیر عبادی قصد قربت شرط نشده است.
2-1- امور عبادی
2-1-1- نماز
2-1-1-1- وضو
مستحب است در مرتبه اول شستن دست در هنگام وضو زن آب را بر قسمت داخل یا به عبارتی شکم دست و مرد پشت دست بریزد .
2-1-1-2- پوشش
حد واجب پوشش در نماز برای مرد فقط عورتها و زن به جز وجه و دو کف دست تمامی بدن است منظور از عورت مرد قُبُل یعنی جلو و دُبُر یا پشت آن و عورت زن همه ی اندامش به جز چهره و دو کف دست و پای او می باشد. استفاده از لباس حریر و یا ابریشم خالص و زربافت برای زن جایز ولی موجب بطلان نماز در مرد است .
2-1-1-3- مکان
نماز گذاردن برای مرد در مسجد و زن در خانه مستحب است، حتّی برای زن سفارش شده تا حد امکان دور از چشم دیگران به نماز بایستد . اگر مرد و زنی بخواهند در یک مکان نماز بخوانند باید بین آنها حائلی مثل دیوار یا پرده باشد یا ده ذرع فاصله داشته باشند در غیر این صورت احتیاط آن است که زن مقداری عقب ایستد طوری که در هنگام نماز جزیی از بدن زن مساوی جزیی از بدن مرد قرار نگیرد . در صورتی که جای سجده زن از جای سجده مرد کمی عقب تر نباشد نمازش باطل است .
2-1-1-4- جهر و اخفات
مردان باید حمد و سوره را در نمازهای صبح، مغرب و عشا به جهر و ظهر و عصر را به اخفات قرائت کنند ولی بهتر است زن، در همه ی نمازها حمد و سوره را به اخفات و در صورتی که نامحرم صدایش را می شنود واجب است آهسته بخواند.
2-1-1-5- افعال نماز
زن در هنگام نماز بین دو پایش فاصله نگذارد و چون به رکوع رود دستها را بالای زانوان و روی رانها قرار داده به طوری که زیاد خم نشود. وقت رفتن به سجده ابتدا بنشیند، بعد سجده رود و زانوها را پیش از دستها بر زمین گذارد و دستانش را تا مرفق یعنی همان آرنج بر زمین بخواباند .
مرد در قیام به اندازه سه انگشت باز بین دو پا فاصله گذارد و دستها را طوری از جلو آویزان کند که دو کف دست روی رانها قرار گیرد. انگشتان پاها به تمامی رو به قبله باشد و پاها به چپ و راست منحرف نگردد. در رکوع بسیار خم شود تا پشتش صاف و مسطح گردد .
مرد در سجده ابتدا دستها و سپس زانوها را بر زمین گذارد و اعضایش از هم جدا بوده و بال گشاده باشد. مرد می تواند امام جماعت باشد ولی برای زن این امر جایز نیست و امام جماعت بودن زن برای زنان مسأله ای مورد اختلاف است و قول مشهور مکروه بودن و احتیاط ترک است .
2-1-2- حجّ
بر مرد واجب است در حال احرام از دو جامه ی ندوخته استفاده کند، در حالی که از حریر و ابریشم خالص و زربافت و سیاه نباشد، پاکیزه بوده و نماز در آنها صحیح باشد. پوشاندن سر ، روی پا ، فرو بردن سر در آب، مشهور بین اصحاب راه رفتن زیر سایه و انگشتر به دست کردن برای زینت نه سنت برای مردان حرام می باشد . در مقابل زن می تواند لباس دوخته شده بپوشد و به عبارتی با لباسی که بر تن دارد محرم شود و زیورهای معتاد را در صورتی که نامحرم نبیند استفاده کند ولی استفاده از زیورهای غیر معتاد حرام است .
2-1-3- جهاد
از نظر اسلام جهاد برای هر مرد عاقل، بالغ، آزاد و سالم یک واجب کفایی است، در عوض برای زنان حتّی به صورت کفایی واجب نیست .
2-1-4- امر به معروف و نهی از منکر
در باب امر به معروف و نهی از منکر اگر کار به حد و تعزیر رسید، حد و تعزیر را پدر برای فرزند و فرزند فرزندش یا زوج بر زوجه ی خود حتی در عقد موقت یا در جایی که هنوز دخول نکرده می تواند جاری کند ولی اقامه حد و تعزیر مادر بر فرزند یا زوجه بر زوج روا نیست .
2-2- امور غیر عبادی
2-2-1- مرگ
تنها گذاشتن زن نزد محتضر هنگام مرگ مکروه است . کفن زن بر عهده شوهر اوست ، تفاوتی در نحوه خواندن نماز میت نیست الّا این که برای مرد از ضمیر هذا و زن از ضمیر هذه استفاده می گردد . مستحب است امام جماعت به امید ثواب هنگامی که نماز میت مرد را می خواند مقابل وسط قامت او و اگر زن است مقابل سینه اش بایستد .
در دفن میت اگر جنازه مرد است او را در پایین پای قبر می گذارند و سپس با سر وارد قبر می کنند و در صورت زن بودن جنازه را جلوی قبر طرف قبله قرار می دهند و از پهنای بدنش داخل قبر می گذارند و مستحب است برای دفن زن پارچه ای بر روی قبر بگذارند .
2-2-2- شهادت
در این باب مواردی مشاهده گردید که گواهی زن به انضمام مردان پذیرفته می شود و در واقع شهادت دو زن برابر با یک مرد است به عنوان مثال در اثبات زنا شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد و دو زن مورد قبول است و اگر دو مرد وچهار زن گواهی دهند سنگسار نمی شوند و صد تازیانه می زنند و با گواهی یک مرد و زنهای بسیار هیچ حدی ثابت نیست، بنا بر قول مشهور گواهی زن در جاهایی مثل قتل شبه عمد و خطا یا جراحتها که منجر به قصاص نیست و دیه لازم می شود نیز قبول است. به طور کلی شهادت دو زن و یک مرد در حقوق و دیون و اموال پذیرفته می گردد .جایی که شهادت زنان جداگانه و یا به انضمام مردان پذیرفته نیست شامل اثبات نزدیکی مرد با حیوان، زنا یا لواط با میت، سرقت، شرابخواری و ارتداد یا کافر شدن ، رؤیت هلال ماه، طلاق، نکاح، قصاص، خونخواهی است و امری که مردان بر آن حاضر نشوند و اطلاع پیدا نکنند مانند: حیض، نفاس، ولادت با شهادت چهار زن اثبات می شود .
2-2-3- حدود
2-2-3-1- حد زنا
تفاوت زن و مرد در کیفیت خوردن حد زنا این است که، در رجم یا سنگسار شدن، مرد را تا کفل یا همان کتف و زن را تا وسط بدن یعنی کمر و زیر سینه در زمین دفن می کنند و عمل رجم را انجام می دهند .
در چگونگی اجرای حد زنا باید گفت که، مرد زانی را در حالی که ایستاده و به جز عورتش بقیه ی بدن او عریان است به شدّت تازیانه می زنند طوری که تمام بدنش به غیر از سر و صورت و عورت او ضربه بخورد ولی زن زانیه را در حال نشسته و لباس به تن تازیانه می زنند .
2-2-3-2- حد قیادت
وقتی که در حق مرد قیادت ثابت شود ابتدا هفتاد و پنج تازیانه و سپس نفی بلدش می کنند و احتّیاط آن است که نفی بلدش در مرتبه دوم قرار گیرد. بنا بر قول مشهور سرش را می تراشند و در انظار خلق او را به نمایش در می آورند. هنگامی که زنی قیادت کند فقط هفتاد و پنج تازیانه دارد، بنا برین نفی بلد و سر تراشیدن و در مقابل دیگران قرار دادن را ندارد .
2-2-3-3- حد سرقت
زمانی که دزدی با شرایط خاصی انجام گیرد، درمرتبه ی اول چهار انگشت دست راست دزد و در مراتب بعدی با رعایت احکام شرعیه انگشتان دیگرش قطع می گردد، نکته قابل توجه این است که اگر پدر از فرزندش دزدی کرد دستش قطع نمی شود ولی دست مادر در صورت دزدی از اولادش قطع می شود .
2-2-3-4- حد ارتداد
مردی که مرتد فطری شده زوجه اش بدون طلاق از او جدا می شود و عدهّ ی وفات برایش نگه می دارد. اموال او بعد از ادای دیونی که به گردن دارد بین ورثه اش تقسیم می گردد در حالی که زنده است و توبه و رجوعش به اسلام در بازگرداندن همسر و اموالش فایده ای ندارد. اموال زن مرتد بر ملکیت او باقی می ماند، اگر مدخولٌ به بود عده ی طلاق نگه می دارد و در صورت توبه در زمان عده زوجیّتش باقی است و در غیر این فسخ و جدا شدن او از اول زمان ارتداد بوده است، و اگر مدخولٌ به نبود بدون عده از شوهر مسلمانش جدا می شود .
2-2-4- کفّاره
در این باب تفاوت قابل طرحی بین زن و مرد مشاهده نشد، مگر کفاره هایی که در بحث ظهار و ایلاء وجود دارد که مخصوص مرد است و مسؤلیتی متوجه زن نیست. اگر مرد از ظهار، اظهار ندامت کند و بخواهد با همسرش نزدیکی کند باید کفاره بدهد و در جایی که بدون کفاره جماع کند بنا بر قول مشهور، کفاره می دهد و کفاره اش مانند افطار روزه عمدی در ماه مبارک رمضان است . با پشیمان شدن مرد از ایلاء و میل همبستری با همسرش نیز کفاره ی قسم برای مرد ثابت و واجب می شود .
هنگام مصیبت نیز کفاره ای متوجه زن و مرد است. زن در صورتی که موی خود را بکند یا روی خود بتراشد طوری که خون بیاید و بنا بر احتیاط واجب خون نیاید باید کفاره قسم بدهد و اگر مویش را بچیند، کفاره روزه خواری عمدی ماه مبارک واجب می شود و همچنین است وقتی که موی را پریشان کند . بر مرد زمانی که جامه خود در مصیبت فرزند یا همسر چاک کند کفاره قسم واجب می شود .
2-2-5- حضانت
در فقه اسلامی حضانت و نگهداری طفلی که پدر و مادرش از هم جدا شدند، در صورت پسر بودن تا دو سالگی و دختر تا هفت سالگی بر عهده مادر و از آن به بعد با پدر می باشد در قانون مدنی ماده ی اصلاحی بر این قانون فقهی خورد و حضانت پسر و دختر را تا هفت سالگی به مادر سپرد و از آن به بعد در صورت اختلاف پدر و مادر به تشخیص دادگاه به یکی از آنان واگذار خواهد شد.
با فوت پدر و مادر حضانت اذان جد پدری است و جد مادری مسؤلیتی در این مورد ندارد، و در صورت نبود جد پدری، این وظیفه به عهده وصی یا قیم که نسبش با پدر یا جد پدری است سپرده می گردد. تفاوت دیگر در این مبحث اینکه، حضانت دختر تا موقع ازدواج اوست ولی حضانت پسر تا زمانی است که مشغول به کار می گردد .
2-2-6- ریاست، اذن و اجازه
به فرموده قرآن:« اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَی اَلنِّسَاء »، مردان بر زنان ولایت دارند و به عبارتی ریاست خانواده بر مردان است. از جمله آثار ریاست مرد این است که، اقامتگاه زن همان اقامتگاه مرد است پس حق مسکن با اوست و پدر ولایت قهری بر فرزندانش دارد و هزینه های مربوط به اداره ی خانه و خانواده یا به بیانی نفقه زن و اولاد و در مواردی پدر و مادر تکلیف شرعی مرد می باشد . زن بدون اذن همسر جز برای رفتن به حج تمتع و مواردی که امکان یادگرفتن احکام واجب شرعیه در منزل نیست، نباید از خانه خارج گردد. طبق فرمایش امام صادق(علیه السلام)زن برای نذر احتیاج به اجازه شوهر دارد که بدون آن نذرش باطل است و حتی بعضی علماء گفته اند که صدقه دادن و وقف کردن بدون اذن شوهر مکروه است . دختر باکره برای ازدواج نیاز به اذن پدر یا جد پدری دارد .
در حکم جراحی زن برای جلوگیری از بارداری گفته شده که اگر ضرورت عقلایی داشته باشد، نیاز به اجازه همسر دارد علاوه بر اینکه مستلزم حرام نباشد ولی عقیم کردن جایز نیست .
2-2-7- قصاص
اختیار قصاص و یا گرفتن دیه با میراث خوار است و همچنین مخصوص عصبه که همان خویشان پدری است می باشد. زنان به طور مطلق اختیار قصاص ندارند ولی در دیه مانند مردان حق قصاص دارند .اگر زنی مردی را بکشد یا عضوی از مرد را که در بدن زن نیز هست زایل کند، وارثان در قتل زن را قصاص می کشند و در جراحت عضوش را از بین می برند. درمقابل هنگامی که مردی زنی را بکشد یا عضوی از زن را که در بدن مرد نیز هست از بین ببرد در هر دو صورت وقتی قصاص می شود که وارثان نصف دیه ی کامل مرد را در قتل و زن نصف دیه ی عضو مرد را در جراحت بپردازد .
در صورتی که پدر فرزندش و همچنین اجداد پدری فرزند زاده را بکشند، قصاص نمی شوند، ؛ امّا اگر فرزند پدرش و یا فرزند زاده اجدادش را به قتل رساند، قصاص می شوند . مادر را به عوض فرزند و فرزند را به عوض مادر و نیز اجداد و جدات یا مادر بزرگ مادری و جدات پدری را به عوض فرزند زاده و فرزند زاده را به عوض آنها قصاص می کنند ،که یکی از تفاوت ای مهم در مبحث قصاص است .بنا به قول مشهور در صورتی که مردی همسرش را بکشد فرزند آن زن نمی تواند قصاص مادر کند و فقط دیه اش را می گیرد .
2-2-8- مسائل متفرقه از دیدگاه علماء و مراجع تقلید
اول اینکه اکثر فقهاء و مراجع تقلید در باب صفات قاضی، مرد بودن را شرط می دانند . زن می تواند به درجه ی اجتهاد برسد ولی نمی تواند مرجع تقلید برای دیگران حتّی سایر زنان باشد .
پوشیدن طلا اگر چه لایه ای از طلا دارد برای مردان اشکال دارد ولی چیزی که فقط رنگ طلا دارد مانند روکش طلای دندان یا عینکی که با طلا آب داده شده است مانعی ندارد .
در بحث ورزش و شرکت در مسابقه های ورزشی مردان آزادی عمل بیشتری دارند ولی برای زنان محدودیت هایی از نظر فقه اسلامی وجود دارد، اما بطور کلی زنان می توانند در مکانهایی که مخصوص آنها و زیر نظر مربیان و داوران زن است با استفاده از پوشش مناسب و حفظ حجاب شرعی یا بدون حجاب در حالی که جنس مخالف وجود ندارد از ورزشهایی که مناسب آنهاست و آسیبی به آنان نمی رساند استفاده کنند .
بنا بر احتیاط واجب تراشیدن صورت به وسیله تیغ یا ماشین ریش تراش باید طوری باشد که بگویند چانه و اطراف آن ریش دارد و تراشیدن بقیه مانعی ندارد . در حالی که در مورد اصلاح صورت در فقه اسلامی برای زنان چیز خاصی که دالّ بر حکم تکلیفی باشد وجود ندارد.
آواز خواندن با غنا برای مردان حرام است ولی اگر زن در مجلس عروسی خوانندگی کند به شرطی که با حرام دیگر مانند طبل کوبیدن یا سخن باطل همراه نباشد و مردان در مجلس زنان حضور نداشته و موجب تحریک شهوت هم فراهم نگردد جایز می باشد .
اگر رقص طوری باشد که منجر به تحریک شهوت شود یا مستلزم فعل حرام یا مفسده ای در پی داشته باشد حرام است و در رقص حرام فرقی بین زن و مرد نیست و همچنین فرقی نمی کند که در برابر محرم باشد یا در برابر نامحرم؛ ولی رقص زن برای شوهرش یا بر عکس اگر همراه ارتکاب حرامی نباشد اشکال ندارد .
پوشیدن کراوات که بطور غالب مردان استفاده می کنند نیز می تواند یک اختلاف فقهی بین زن و مرد باشد که از نظر جمعی از علما جایز نیست . اگر ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسده انگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید جایز نیست در صورتی که در مورد اصلاح ابرو یا آرایش صورت خانمها گفته اند که اگر در معرض دید نامحرم قرار نگیرد اشکالی ندارد.
نتیجه گیری
تا به حال اینگونه برایم تداعی شده بود که نباید در قوانین الهی بین زن و مرد فرق تفاوتی باشد که دور از عدالت خواهد بود غافل از این که اختلافها باید برای سعادت دو دنیا باشد؛ زیرا احکام متناسب با ساختار روحی و جسمی و وظیفه های زن و مرد در قبال یکدیگر و جامعه بیان شده است. یاد گیری صحیح احکام دین ما را از افراط و تفریط در مورد واجب، حرام، مستحب و مکروه دور می کند و دیگر شکهای بیجا، خرافه، ابهام و شبهه نمی تواند عبادتهای ما را زایل کند؛ در نتیجه با اشتیاق بیشتر و بهتری سراغ احکام و دستورهای دین و عمل به آنها می رویم. همچنین آگاهی از عاقبت و کیفر دنیوی گناه که در تحقیق به آنها اشاره شد، گناه کاران را نیز به فکر توبه و دوری از اعمال زشت می اندازد و امنیت را برای جامعه به ارمغان می آورد.
فهرست منابع
* قرآن کریم
منابع فارسی
1. امامی، اسدالله و صفایی، حسین، مختصر حقوق خانواده، چاپ سی ام، تهران، نشر میزان،1390ش.
2. بهجت گیلانی فومنی، رساله توضیح المسائل، چاپ سی ام، قم، دفتر معظمٌ له،1380ش.
3. بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، با مقدمه جعفر سبحانی، چاپ سوم، بی جا، دفتر تحقیقات و انتشارات بدر،1375ش.
4. بستانی، افرام فؤاد، فرهنگ ابجدی، مترجم: رضا مهیار، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلامی،1375ش.
5. بنی هاشمی خمینی، محمد حسن، توضیح المسائل مراجع، ج2، چاپ اول، چاپخانه ی دفتر انتشارات اسلامی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1377ش.
6. تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، ج1، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. خامنه ای، علی، رساله ی اجوبه الاستفتاءات، چاپ چهارم، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، 1382ش.
8. خمینی، روح الله موسوی، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، بی جا، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه.ی مدرسین حوزه علمیه قم، بی تا.
9. ____________،تحریر الوسیله(ترجمه)،ج2و3و4، مترجم: علی اسلامی، چاپ بیست و یکم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1425ق.
10. رازی، فریده، فرهنگ واژه های فارسی سره برای واژه های عربی در فارسی معاصر، چاپ اول، تهران، نشر مرکز،1366ش.
11. راشدی، لطیف، رساله ی توضیح المسائل(چهار مرجع: روح الله الموسوی الخمینی، محمد فاضل لنکرانی، محمد تقی بهجت، جواد تبریزی)، چاپ اول، تهران، انتشارات پیام محراب،1378ش.
12. سبحانی تبریزی، جعفر، رساله توضیح المسائل، چاپ سوم، قم، مؤسسه امام صادق(علیه السلام)،1429ق.
13. صدوق(دوم)قمی، محمد بن علی بن بابویه، من لایحضره الفقیه(ترجمه)، مترجم: علی اکبر غفاری و محمد جواد و صدر بلاغی، ج1و2و3و4و5، چاپ اول، تهران، نشر صدوق،1409ق.
14. فلاح زاده، محمد حسین، فقه(درسنامه فقه برای طلاب پایه ی دوم)، ج2، چاپ ششم، قم، نشر دانش حوزه،1390ش.
15. فیض کاشانی، محمد محسن ابن شاه مرتضی، رسائل فیض کاشانی، محقق/ مصحح: بهراد جعفری، چاپ اول، تهران، مدرسه عالی شهید مطهری،1429ق.
16. فیاض کابلی، محمد اسحاق، رساله ی توضیح المسائل، چاپ اول، قم، انتشارات مجلسی،1426ق.
17. مجلسی(اول)اصفهانی، محمد تقی، یک دوره فقه کامل فارسی، چاپ اول، تهران، مؤسسه و انتشارات فراهانی،1400ق.
18. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، بیست و پنج رساله ی فارسی، محقق/مصحح: مهدی رجایی، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی،1412ق.
19. ____________،حدود و قصاص و دیات، محقق/مصحح: علی فاضل، چاپ اول، تهران، موسسه نشر آثار اسلامی، بی تا.
20. مکارم شیرازی، ناصر، احکام بانوان، چاپ سیزدهم، بی جا، انتشارات امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)،1378ش.
21. ___________،رساله ی توضیح المسائل، چاپ پنجاه و دوم، قم، انتشارات امام علی بن بی طالب(علیه السلام)،1429ق.
22. ___________،استفتاءات جدید، ج3، چاپ دوم، قم، انتشارات امام علی بن ابی طالب (علیه السلام)،1427ق.
23. موحدی لنکرانی، محمد فاضل، جامع المسائل، چاپ یازدهم، قم، انتشارات امیر قلم، بی تا.
24. منصور، جهانگیر، قوانین و مقررات مربوط به وصیت و ارث، چاپ چهاردهم، تهران، نشر دیدار،1388ش.
25. ____________،قوانین و مقررات مربوط به خانواده، چاپ بیستم، تهران، نشر دوران،1387ش.
26. محمدی خراسانی، علی، شرح تبصره المتعلمین، ج2،بی جا، بی نا، بی تا.
27. وحیدی، محمد، احکام عمومی، ج3، چاپ دوم، قم، سنابل،1386ش.
منابع عربی
1. ابن جنید، اسکافی، محمد بن احمد کاتب بغدادی، مجموعه فتاوی ابن جنید، محقق/ مصحح: جامع و محقق: علی پناه اشتهاردی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
2. بهاءالدین عاملی، محمد بن حسین، الاثنا عشریه فی الصلاه الیومیه، محقق/ مصحح: محمد حسون، چاپ اول، قم، انتشارات کتابخانه و چاپخانه آیه الله مرعشی نجفی،1409ق.
3. تبریزی، جواد بن علی، تنقیح مبانی العروه(کتاب الاجتهاد و التقلید)، چاپ اول، قم، دار الصدیقه الشهیده (سلام الله علیها)،1426ق.
4. حسینی عمیدی، عمید الدین بن محمد اعرج، کنز القواعد فی حل مشکلات القواعد، محقق/ مصحح: محی الدین واعظی، کمال کاتب، جلال اسدی، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
5. خمینی، روح الله موسوی، تحریر الوسیله(عربی)، ج2و3و4، چاپ اول، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، بی تا.
6. صدوق(اول)قمی، علی بن بابویه، مجموعه فتاوی ابن بابویه، محقق: علی پناه اشتهاردی، و جامع: عبد الرحیم بروجردی، چاپ اول، قم، بی نا، بی تا.
7. فاضل هندی اصفهانی، محمد بن حسن، کشف الئام و الابهام عن القواعد الاحکام، محقق/ مصحح: گروه پژوهش دفتر انتشارات اسلامی، ج11، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم،1416ق.
8. کلینی، ابو جعفر، محمد بن یعقوب، الکافی، ج14، چاپ اول، قم، دار الحدیث للطباعه و النشر،1429ق.
9. مجلسی(دوم)اصفهانی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، محقق/ مصحح: هاشم رسولی، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه،1404ق.
10. مفید بغدادی، محمد بن محمد بن نعمان عکبری، احکام للنساء، چاپ اول، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید،1413ق.
11. محقق سبزواری، محمد باقر بن محمد مؤمن، کفایه الاحکام، ج1، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین ی حوزه علمیه قم،1423ق.
12. محقق اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الأذهان، محقق/ مصحح، مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، حسین یزدی اصفهانی، ج12، چاپ اول، قم، دفترانتشارات اسلامی وابسته به جامعه ی مدرسین حوزه علمیّه ی قم،1403ق.
13. مکی عاملی(شهید اول)، محمد بن مکی، اللمعه الدمشقیه فی فقه الامامیه، محقق/ مصحح: محمد تقی مروارید و علی اصغر مروارید، چاپ اول، بیروت – لبنان، دار التراث – الدار الاسلامیه،1410ق.
سایت
1. http.//farsi.khameneir.ir