قرآن می فرماید که اگر انسان غمگینی به ذکر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینکه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف می کنیم و آنها هم که اهل راه هستند این ذکر یونسی را مجرَّب می دانند.
خیلی از اوقات شده است که با عزیزی مواجهه می شویم که غصه دار است، مشکل دارد، گره به کارش افتاده است و ما از این اتفاق برایش خیلی ناراحت می شویم و در صدد حل مشکلش بر می آییم … خیلی هم تلاش می کنیم اما گویی حل مشکل به دستان ما نیست و نیروی قوی تری را برای این امر می خواهد، چرا که گره و غم و اندوه شدید تر از آن است که امثال من بتوانند آن را باز کنند. در ای شرایط توصیه های معنوی برای این عزیزان می تواند سنگ صبور خوب و قرص آرام بخش قوی باشد.
وقتی هم که خدای سبحان ذکر یونس(علیه السلام) را نقل میکند، میبیینم در حدّ یک تسبیح است، دیگر درخواستی در ذکر او نیست، عرض نکرد «خدایا مرا نجات بده!»، عرض کرد: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّى کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ ، این ذکر او را از خطر نجات داد.
آیه 152 سوره بقره در بیان ذکر می فرماید: (فَاذْکُرُونِى أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُوا لِى وَلاَ تَکْفُرُونِ﴾. در حقیقت این آیه ارزشمند قرآن کریم در مقام بیان شاهدی از قرآن کریم است که اگر کسی به یاد خدا بود، خدا هم به یاد او است.
چگونه خداوند به یاد کسی می باشد؟
یاد خدا در دل بالاترین مصداق ذکر است: نام خدا بر لب و یاد خدا در دل از مصادیق ذکرند، منتها شهود قلبی از کاملترین مصادیق ذکر به شمار میرود؛ همان مشاهده حضور خداوند یاد خداوند است. پاداش آن یاد خدا این است که سوء و فحشا از او زدوده شد. یاد خدا باعث میشود که خدا به یاد انسان خواهد بود. خدا اگر به یاد انسان شد، معصیت به سراغ انسان نخواهد آمد، لذا خدای سبحان فرمود: ما سوء و فحشا و گناه را از او باز داشتیم و نگذاشتیم به سراغ او برود، معصیت که دشمن انسان است به سراغ کسی که متذکر خدا و حق باشد نمی رود.
یاد خدا انسان را از خطرات نجات می دهد
نجات از خطرات و بلایا از آثار یاد خدا می باشد. در سوره مبارکه صافات اثر دیگری که برای یاد خدا ذکر میکند این است که انسان را از خطر می رهاند، آیه 143 و 144 فرمود: ﴿فَلَو لاَ أَنَّهُ کَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ ٭ لَلَبِثَ فِى بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ﴾؛ اگر صاحب حوت (این ذالنون (علیه السلام)) اگر یونس (علیه السلام) جزء مسبحین نبود، در بطن ماهی الی یوم القیامه می ماند. این خطر را خدا از او دور داشت.
چون او اهل تسبیح بود از این خطر نجات پیدا کرد، وقتی هم که خدای سبحان ذکر یونس (علیه السلام) را نقل میکند، میبیینم در حدّ یک تسبیح است، دیگر درخواستی در ذکر او نیست، عرض نکرد «خدایا مرا نجات بده!»، عرض کرد: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّى کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ ، این ذکر او را از خطر نجات داد.
هر خطر و غم و اندوهی با این ذکر برطرف می شود
﴿وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَن نَّقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِى الظُّلُمَاتِ أَن لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّى کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾، آنگاه فرمود: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ﴾ ، برای اینکه تثبیت کند این مسئله کلی است و اختصاصی به أنبیا ندارد، منتها مرحله بالایش برای أنبیا است وگرنه مراحل وسطی و نازلهاش نصیب دیگران هم میشود، در ذیل آیه اصل کلی را ارائه داد و فرمود: ﴿وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر انسان غمگینی به ذکر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینکه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف میکنیم. آنها هم که اهل راه هستند این ذکر یونسی را مجرَّب میدانند، میگویند: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّى کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ ، حالا یا 400 بار است در روز یا کمتر، بیشتر، یا در حال سجده است یا غیر سجده اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر ولی این اصل را قرآن کریم به ما ارائه داد و فرمود: این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص کام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات میدهیم: ﴿وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر مؤمنی با ذکر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا میکند.
این ذکر یونسی را مجرَّب میدانند، میگویند: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّى کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ ، حالا یا 400 بار است در روز یا کمتر، بیشتر، یا در حال سجده است یا غیر سجده اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر ولی این اصل را قرآن کریم به ما ارائه داد و فرمود: این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص کام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات میدهیم: ﴿وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر مؤمنی با ذکر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا میکند.
چنانچه در روایتی امام صادق علیه السلام فرمودند: تعجب می کنم از چهار کس که چهار نوع گرفتاری دارند چگونه به این چهار چیز پناه نمی برند. از جمله اینها فرمودند : تعجب می کنم از کسی که دچار غم و اندوه شده است اما به این سخن پناه نمی برد، زیرا که حق تعالی در دنباله آن فرموده: “و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المؤمنین ” یعنی ما او را ” حضرت یونس را به سبب این سخن ” از غم و اندوه نجات دادیم و اینگونه ما مؤمنان را نجات می بخشیم.(الخصال، مرحوم صدوق، ص 218)
در حقیقت در این ذکر هم انسان اقرار می کند که الهی جز او نیست که بتواند چاره ساز باشد – هم اذعان دارد که حق تعالی منزه (سبحان) است و از او بد و شر صادر نمیگردد، پس گرفتاری ها از کردهی خودمان است – هم امیدوار میشود که به رغم نادانیها، جهالتها و گناهان، اگر رو به خدا کرد و از او خواست، او کریمانه استجابت کرده و نجاتش میدهد. همین فهم و باور، خودش باز شدن چشم برزخی است.
منابع:
ذکر یونسیه (علیه السلام) که انسان را از اندوه نجات می دهد؛ بیانات آیت الله جوادی آملی به نقل از سایت مهر نیوز؛ 1392/06/19
میگویند ذکر یونسیه فقط با اجازه استاد جایز است و برای باز شدن چشم برزخی است! حال چگونه به چنین اساتیدی دسترسی یابیم و آنها از که اجازه گرفتهاند؟؛ سایت ایکس شبهه
چهار پناهگاه قرآنی؛ مجله بشارت، آذر و دی 1386، شماره 62