ا
در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) مسئله ای اساسی است. نفوذ بیگانگان بیشتر از همین طریق بوده و از این راه، تحمیل عمال و کارگزاران بیگانه و به دنبال آن جنایات فجیعی در این سرزمین انجام گرفت. قوانین جزایی که باید مظهر حاکمیت دولت باشد، بصورت بازیچه ای درآمد و هر متجاوزی می توانست به سادگی آن را کنار زده، خود را تحت حمایت قدرتهای خارجی قرار دهد.
رژیم شاه که به خوبی می دانست بازتاب عمومی این لایحه ننگین تا چه حد خطرناک خواهد بود، سانسور شدیدی بر رسانه های گروهی حاکم کرد تا هیچگونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون درز پیدا نکند. ولی چند روزی از تصویب این لایحه نگذشته بود که مجله داخلی مجلس شورای ملی که متن کامل مذاکرات مجلس را در برداشت بدست امام خمینی (ره) رسید.
امام خمینی (ره) به منظور افشای این خیانت تصمیم گرفتند که طی ایراد نطقی، این عمل رژیم شاه را به اطلاع عموم برسانند. قبل از هر چیز، ایشان برای آگاه ساختن علما و روحانیون مرکز و شهرستانها، پیک هایی همراه با نامه به اطراف و اکناف کشور روانه نمودند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتگو نشستند. به تدریج تعداد کثیری از مردم ایران وارد قم شدند، تا خود شاهد این سخنرانی باشند.
رژیم شاه که از برنامه سخنرانی حضرت امام (ره) اطلاع پیدا کرده بود، برای جلوگیری از این سخنرانی نماینده ای به قم اعزام داشت. این فرد نتوانست به دیدار امام خمینی (ره) نایل گردد، ولی در دیداری با فرزند امام، حاج آقا مصطفی خمینی، این پیام را برای حضرت امام (ره) فرستاد:
(….. آمریکا به منظور کسب وجهه در میان مردم ایران با تمام قدرت فعالیت می کند و پول می ریزد و از نظر قدرت در موقعیتی است که هرگونه حمله به آن، به مراتب خطرناکتر از حمله به شخص اول مملکت است! آیت الله خمینی اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد. دیگر هر چه بگویند حتی حمله به شاه چندان مهم نیست.)
این تهدیدات کوچکترین اثری در عزم راسخ حضرت امام (ره)، نداشت و ایشان در روز 4 آبان 1343 ، سخنرانی بسیار آتشین، کوبنده و افشاگرانه به عمل آوردند و مردم ایران را از جزئیات این خیانت مطلع ساختند.
حضرت امام خمینی (ره) این سخنرانی را علاوه بر اینکه در روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) ایراد فرمودند، سخنان خود را با آیه استرجاع
(انا لله و انا الیه راجعون) شروع نمودند و طی آن شدیدترین حملات را مستقیماً علیه آمریکا و شاه وارد نمودند. جیمزبیل، محقق آمریکایی، در مورد این سخنرانی چنین می گوید: (این سخنرانی پرشور او، یکی از مهمترین و تحریک کننده ترین بیانات سیاسی ایراد شده درایران در این قرن می باشد. حضرت امام خمینی (ره) در این سخنرانی با کمال قدرت و بطور مستقیم، شاه و آمریکا را به دلیل تلاش برای نابود کردن یکپارچگی و استقلال ایران مورد حمله قرار داد.)
باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید که نگذرد این مطلب، به صرف اینکه من مخالفم درست می شود؟! دیدید که می گذرد، پس نگذارید یک همچو مجلسی وجود پیدا کند، از مجلس بیرونشان کنید. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم. ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملکت ایران، خائنند).
امام خمینی (ره) به ایراد سخنرانی اکتفا نکردند و در همان روز، اعلامیه ای روشن و غنی نیز علیه احیای کاپیتولاسیون صادر کردند. در بخشی از این اعلامیه که با آیه (نفی سبیل) (لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلاً) شروع شده بود، چنین آمده است: (آیا ملت ایران می داند در این روزها در مجلس چه می گذشت؟ می داند بدون اطلاع ملت و به طورقاچاق چه جنایتی واقع شد؟ می داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضا کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایران نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد، قلم سیاه کشید بر جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما، قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزافهای چندین ساله سران قوم، ایران را از عقب افتاده ترین ممالک دنیا پست تر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حیثیت دادگاه های ایران را پایمال کرد؟ به ننگین ترین تصویب نامه دولت سابق با پیشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملت رای مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت آمریکایی ها قرار داد؟ اکنون مستشاران نظامی و غیرنظامی آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند، هر خیانتی بکنند؟ پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد دادگاههای ایران حق رسیدگی ندارد، چرا؟ برای آنکه آمریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج به دلار. امروز که دولتهای مستعمره یکی پس از دیگری با شهامت و شجاعت خود را از تحت فشار استعمار خارج می کنند و زنجیرهای اسارت را پاره می کنند، مجلس مترقی ایران با ادعای سابقه تمدن دو هزار و پانصد ساله، با لاف هم ردیف بودن با ممالک مترقیه، به ننگین ترین و موهن ترین تصویب نامه غلط دولتهای بی حیثیت رای می دهد و ملت شریف ایران را پست ترین و عقب افتاده ترین ملل به عالم معرفی می کند و با سرافرازی هرچه تمامتر، دولت از تصویب غلط دفاع می کند و مجلس رای می دهد. از برخی منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزی، ترکیه، آلمان غربی پیشنهاد کرده اند و هیچکدام زیر بار این اسارت نرفته اند، تنها دولت ایران است که اینقدر با حیثیت ملت و اسلامیت ما بازی می کند و آن را به باد فنا می دهد ……… آمریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار می آورد که چنین تصویب نامه مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال می کند تصویب و اجرا کنند. آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن می نماید).
منبع:خيرگزاری جمهوری اسلامی
پیشینه و مفهوم کاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون (capitulation)، از واژه «capitulate» به معنای شرط گذاشتن است. معنای لغوی این واژه «سازش و تسلیم» است و در برخی منابع، آن را «صلح موقت» ترجمه کرده اند؛ زیرا مسلمانان معتقدند صلح همیشگی میان کفار و مسلمانان ممکن نیست.
این واژه، در تاریخ حقوق اروپایی، به عهدنامه هایی گفته می شود که براساس آن، امپراتوری عثمانی، وضع حقوقی اتباع بیگانه مقیم آن کشور را مشخص می کرد و معافیت هایی را به اتباع دولت های اروپایی می داد.
در مفهوم عام، کاپیتولاسیون به قراردادهایی گفته می شود که به موجب آن، اتباع دولت، در قلمرو دولتی دیگر، مشمول قوانین کشور خود می شوند و کنسول آن دولت در محل، آن قوانین را اجرا می کند. در فارسی به این واژه «حق قضاوت کنسولی» نیز گفته می شود.
تاریخچه کاپیتولاسیون در ایران
نخستین معاهده ای که در این زمینه به صورت رسمی منعقد شد، عهدنامه بازرگانی میان سلطان سلیمان اول، معروف به سلیمان قانونی، پادشاه عثمانی و فرانسوای اول، پادشاه فرانسه است. به موجب این معاهده، برای نخستین بار مقرر شد، اتباع فرانسه در خاک عثمانی، تابع احکام کنسول کشور خویش باشند.
دادرسی و حق قضاوت کنسولی در ایران، از دوره صفویه آغاز شد. در عصر شاه عباس صفوی و در دوران سلطنت شاه سلطان حسین، ضمن قراردادها و معاهداتی، تاجران و اتباع اروپایی به شکلی جانبی و غیر رسمی از چنین امتیازی برخوردار شدند. در اواخر قرن شانزدهم میلادی، شاه عباس به اتباع کشور انگلستان و دیگر مسیحیان، آزادی رفت وآمد به ایران و اجازه توقف درکشور را داد؛ با این شرط که جان، مال و مذهب آنان در امان باشد.
پیشینه کاپیتولاسیون در ایران، به صورت رسمی و قانونی به دوران قاجار بازمی گردد و از پیامدهای جنگ های ایران و روس است. دولت روسیه تزاری، این مقررات را برای نخستین بار به صورت مکتوب، در سال 1828 و در عهدنامه ترکمانچای بر ایران تحمیل کرد. براساس این معاهده اتباع دولت تزار روسیه در ایران از مزایای کنسولی و قضایی بهره مند شدند. در پی آن دیگر دولت های استعمارگر مانند انگلیس و امریکا نیز این امتیاز غیر قانونی را برای اتباع خود گرفتند. همچنین، اتباع برخی دولت های مقتدر مانند فرانسه، آلمان، اسپانیا، اتریش، ایتالیا، آرژانتین، دانمارک، بلژیک، سوئد و سوئیس نیز با استفاده از معاهده ترکمن چای به خیل بهره مندان از کاپیتولاسیون پیوستند.
روند اعطای حق کاپیتولاسیون ادامه داشت. پس از انقلاب مشروطه، این امتیاز با انعقاد عهدنامه مودت ایران و شوروی در سال 1921 متزلزل شد و در آن همه امتیازات دولت شوروی لغو گردید. در بند شانزده این عهدنامه آمده است: «نظر به مندرجات مراسله دولت شوروی به تاریخ 26 ژوئن 1919 م. راجع به ابطال قضاوت قنسول ها، اتباع روسیه ساکن ایران، همچنین اتباع ایران ساکن روسیه، از تاریخ امضای این معاهده، دارای حقوق مساوی با سکنه محلی بوده و محکوم قوانین مملکت متوقف فیها خواهند بود و به تمام کارهای قضایی آنها در محاکم محلی رسیدگی خواهد شد.» پس از روی کار آمدن رضا شاه، به فرمان وی، با اهداف ویژه و تشویق و پیگیری انگلیس، پس از یک قرن از انعقاد عهدنامه ترکمانچای، کاپیتولاسیون در ایران لغو شد.
در شهریور سال 1320 با سقوط رضا شاه، محمدرضا پهلوی به حکومت رسید. جنگ جهانی دوم، زمینه را برای حضور امریکای ها در مناطق مختلف جهان فراهم ساخته بود. در سال 1337، قرارداد دفاعی دو جانبه میان ایران و امریکا بسته شد و دولت امریکا، مسئله وضعیت حقوقی نیروهای خود را در ایران مطرح کرد.
مسئولان کشوری ایران، از سال 1338 تا سال 1340 از پاسخ دادن به درخواست امریکا خودداری می کردند. با نخست وزیری علی امینی، دولت کندی، اعطای مصونیت به مستشاران نظامی را خواستار شد. پس از مسافرت شاه به امریکا، علم، جانشین امینی شد و سرانجام پس از یک سال به درخواست امریکا پاسخ داده شد.
در مهر سال 1342 علم برای تصویب طرح اعطای مصونیت، لایحه خاصی تهیه و به مجلس تقدیم کرد. وزارت خارجه امریکا از این مصوبه باخبر شد. پس از قتل کندی، جانسون روی کار آمد. وی دویست میلیون دلار وام برای خرید سلاح و مهمات به دولت ایران پرداخت کرد که با اعطای مصونیت سیاسی به پرسنل امریکایی و خانواده های نظامیان هم زمان بود.
علم پس از تقدیم لایحه به سنا، جای خود را به منصور داد. در تیر سال 1343، شاه برای دریافت کمک مالی، به امریکا در زمینه تصویب لایحه قول مساعد داد. این لایحه در 3 مرداد سال 1343 در سنا تصویب و سپس به مجلس شورای اسلامی فرستاده شد و در 21 مهر سال 1343 با 74 رأی موافق در برابر 61 رأی مخالف به تصویب رسید.
تصویب این لایحه مخالفت شدید امام خمینی(ره) و واکنش مردم را در پی داشت. لغو امتیاز کاپیتولاسیون که از مهم ترین خواسته های مردم از رژیم پهلوی بود، در تاریخ 23 اردیبهشت سال 1358؛ یعنی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت.
در بیانیه وزارت خارجه چنین آمده است: «به پیشنهاد هیئت وزیران دولت موقت جمهوری اسلامی ایران و تصویب شورای انقلاب اسلامی، قانون مصوب 21 مهر سال 1343 به اجازه استفاده مستشاران نظامی امریکا در ایران از مصونیت ها و معافیت های قرارداد وین (کاپیتولاسیون)، از تاریخ 23/2/1358 لغو شد».
در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی(کاپیتولاسیون) مسئله ای اساسی است. نفوذ بیگانگان به ایران، بیشتر از همین راه بوده که تحمیل عمال و کارگزاران بیگانه و در نتیجه، جنایت های وحشتناکی را در این سرزمین در پی داشته است. براین اساس قوانین جزایی که باید مظهر حاکمیت دولت باشد، به بازیچه ای تبدیل شد، به گونه ای که هر متجاوزی می توانست به سادگی آن را زیر پا بگذارد و خود را تحت حمایت قدرت های خارجی قرار دهد.
رژیم شاه که به خوبی می دانست بازتاب عمومی پذیرش این لایحه ننگین تا چه اندازه خطرناک خواهد بود، سانسور شدیدی بر رسانه های گروهی حاکم کرد تا هیچ خبری درباره لایحه کاپیتولاسیون در جامعه منتشر نشود. بااین حال، چند روزی از تصویب لایحه نگذشته بود که مجله داخلی مجلس شورای ملی که متن کامل مذاکره ها را در بر داشت، به دست امام رسید. امام خمینی، به منظور افشای این خیانت تصمیم گرفت در سخنرانی کوبنده¬ای مردم را از شرایط موجود آگاه کند. ایشان پیک هایی همراه با نامه به سراسر کشور فرستاد و خود نیز با روحانیان و بزرگان دینی قم به گفت وگو پرداخت. طولی نکشید که بسیاری از مردم از سراسر ایران وارد قم شدند تا خود، شاهد این سخنرانی باشند. امام خمینی (ره) سخنان خود را در روز تولد فاطمه زهرا (س) با آیه «انا لله و انا الیه راجعون» شروع کرد و در طول سخنرانی به شدت بر امریکا و شاه حمله برد.
حق قضاوت کنسولی، اگرچه نوعی امتیاز سیاسی مرسوم میان دولت های متقابل قرن بیستم بود، تصویب آن در سال 1343 به تدبیر دولت و مجلس ایران، از یک واپس گرایی خبر می¬داد. درحالی که رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن، موضع محکمی در قبال کاپیتولاسیون گرفت، فرزندش برای گرفتن یک وام تسلیحاتی، حاضر به احیای کاپیتولاسیون شد و در این راه از برکنار کردن نخست وزیران غیر فعال نیز هراسی نداشت.
تصویب لایحه کاپیتولاسیون در ایران، از مهم ترین زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی و پیدایش مقاومت سیاسی علیه شاه بود. شاید بتوان گفت همه چیز از آنجا شروع شد که امریکا حق نامشروعی را از ملت ایران گرفت و این امر موجب شد چند سال بعد تمام منافع و داشته هایش را در ایران از دست بدهد.
مهیا زاهدین لباف
در آموزه های اخلاقی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی اسلام، چگونگی برقراری رابطه با دیگران در عرصه فردی یا عمومی و توجه به استقلال و عزت ملت و میهن، جایگاهی والا دارد.
آن هنگام که فرمانروایان، زمامداران و فعالان عرصه سیاست، به عنصر استقلال و عزت ملی بی توجه باشند، نه تنها جامعه و میهن، بلکه خود زمامداران و فعالان عرصه سیاست نیز به ورطه نابودی و هلاکت کشیده خواهند شد.
بی تردید، امام خمینی(ره) بزرگ ترین فردی است که موضوع استقلال و عزت را به طور فراگیر، در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام مطرح کرد و با بخشیدن جایگاه محوری به این عنصر اساسی، آن را مدار مبارزه ها و فعالیت های سیاسی خود قرار داد.
قرارداد ترکمانچای، با تحمیل کاپیتولاسیون بر ایرانیان، خورشید عزت، استقلال و عظمت آنان را رو به افول برد و روس ها را بر اریکه قدرت ایران نشاند. در دهه 30 و 40، امریکا جای روس و انگلیس را گرفت و به کمک دست نشانده خود، محمد رضا پهلوی، برای پایمال کردن عزت و استقلال ایران به فعالیت پرداخت. گویی امریکایی ها می دانستند حفظ استقلال برای فرمانروایان گذشته ایران، اندیشه ای ناآشنا است. امریکایی ها بی توجه به اعتراض مراجع تقلید و مردم و با سرکوب خونین و بی رحمانه قیام مردم، آخرین گام را برای از بین بردن استقلال و عزت مردم و میهن برداشتند و در دهه سوم مهر سال 1343، مجلس رژیم شاه لایحه ذلت بار کاپیتولاسیون را تصویب کرد. به این ترتیب، آخرین ضربه بر عزت و استقلال ایران وارد آمد.
قیام امام خمینی(ره) علیه کاپیتولاسیون، احیای استقلال و عزت مردمی بود. ایرانیان به ندای استقلال طلبانه امام لبیک گفتند، تا پرچم عزت اسلام را در جامعه ای اسلامی به اهتزار درآورند و حقارت و خواری 200 سالهای که سیمای ایران را پوشانده بود، به طور کامل محو کنند و چهره عزت مند و مستقلی از ایران و جامعه اسلامی ارائه دهند.
نکته ها
واژه کاپیتولاسیون در لغت، از ریشه capitulate به معنای شرط گذاشتن است و به معنای سازش و تسلیم نیز به کار می رود.
در طول تاریخ، بیشتر قراردادهای کاپیتولاسیون، میان دولت¬های اروپایی با دولتهای آسیایی و آفریقایی بسته شده است، زیرا دولت¬های اروپایی، دادگاه ها و مؤسسه های قضایی این کشورها را در حمایت کافی از اتباع خود ناتوان می دانستند.
برخی تاریخ نگاران، زمان نخستین کاپیتولاسیون را در سال 1453 میلادی و در زمان فتح قسطنطنیه به دست بیگانگان می دانند که در این کاپیتولاسیون، بیگانگان موفق به کسب امتیاز حق قضاوت کنسولی از دولت عثمانی شدند. برخی دیگر آغاز آن را به سال 1535 میلادی و عقد معاهده ای میان پادشاه فرانسه و عثمانی می دانند.
در ایران برای نخستین بار، موضوع کاپیتولاسیون در عصر صفوی مطرح شد که هیچ گاه تحقق عینی نیافت. در سال 1828 روسیه در قرارداد ترکمانچای، به طور رسمی حق قضاوت کنسولی را از آن خود ساخت.
در سال 1306، رضاشاه به صلاح دید انگلستان براساس اهداف ویژه خویش، در اعلامیه ای لغو کاپیتولاسیون را اعلام کرد.
محمدرضا پهلوی در سال 1343 لایحه حق قضاوت کنسولی را برای مستشاران امریکایی که هر روز بر تعدادشان افزوده می¬شد، به تصویب رساند و در قبال آن، قول دریافت یک وام دویست میلیون دلاری را برای تهیه تسلیحات، از امریکا گرفت.
در طول تاریخ، ملت ایران از دو نظر در رنج بوده؛ استبداد درونی و استکبار بیرونی، جنبه برجسته استیلاجویی بیرونی و برتری طلبی در کاپیتولاسیون بود.
گرفتن حق کاپیتولاسیون موجب شده بود، مسئولان سیاسی کشور به بیگانگان گرایش پیدا کنند و آشکارا تابعیت کشور خارجی را بپذیرند.
پس از انقلاب مشروطه، یکی از خواسته های اصلی مردم ایران، حذف کاپیتولاسیون بود.
جنگ جهانی دوم به افزایش حضور امریکایی ها در مناطق گوناگون جهان انجامید و امریکا درصدد برآمد با انعقاد پیمان هایی خود را از حیطه قوانین حکومتی مناطق تحت نفوذ خارج کند.
امریکایی ها به خوبی از سابقه کاپیتولاسیون در ایران آگاه بودند، بااین حال، در سال 1339بر فشار خود بر ایران افزودند. دولت ایران نخست، در برابر این فشار مقاومت کرد، ولی هم زمان با روی کارآمدن کندی در سال 1340 تسلیم شد.
امام خمینی(ره) درباره لایحه اعطای مصونیت و تصویب وام 200 میلیون دلاری می فرماید: «ایران را از سگ های امریکایی پست تر کرده اند».
در سوم مرداد سال 1343، جلسه مجلس تا نیمه شب در شرایط خواب و بیداری نمایندگان ادامه یافت، بدون اینکه اسمی از کاپیتولاسیون برده شود، ولی نزدیک نیمه شب، متن یادداشت های مبادله میان ایران و امریکا که همان کاپیتولاسیون بود، از تصویب گذشت.
امام خمینی(ره) پس از باخبر شدن از اصل ماجرا افرادی را مأمور کرد تا متن لایحه و دفاعیات نمایندگان در مجلس و ملحقات آن را به دست آورند. امام با آگاهی از کم وکیف ماجرا به موضع گیری پرداخت. ایشان نخست با علمای شهرها و بلاد نامه نگاری کرد و در پی آن، کاخ سفید فرمان تبعید امام خمینی(ره) را صادر کرد و امام به ترکیه تبعید شد.
پس از پیروزی انقلاب در 23/2/1358، دولت موقت، کاپیتولاسیون را ملغی اعلام کرد.
موارد استفاده از کاپیتولاسیون در ایران
در سال 1268 هجری قمری، میرزا حسینعلی نوری مازندرانی که بر جان شاه وقت سوء قصد کرده بود، به سفارت روس در زرگنده پناهنده شد و بعدها در پناه مأموران رسمی سفارت روس از تهران خارج و به بغداد اعزام شد.
در سال 1291 اسماعیل خان قره باغی، معاون کنسول روس در ولایت خمسه، به دست یکی از اتباع روس کشته شد. کنسول روس به منظور قدرت نمایی شایعه کرد شیخ علی اکبر، مجتهد تربت حیدریه در این قتل دست داشته و به کمک خواهر امین التجار که زیر چتر حمایتی انگلیس است، اسماعیل خان را مسموم کرده است. به این ترتیب موضوع با گفت و گوی روس و انگلیس حل شد، ولی حیثیت ایرانیان در معرض تهاجم قرار گرفت.
میرزا آقا خان نوری که در توطئه قتل امیر کبیر دست داشت، در دوران صدارت خود با بستن پیمان با انگلیس، حقوق ایران در مرو و افغانستان را نادیده گرفت و زمانیکه تحت پیگرد قرار گرفت، خود را تبعه انگلیس معرفی و به این ترتیب از مجازات فرار کرد.
تشکیل قوای نظامی زیر نظر سفارت¬های خارجی بود که در ظاهر به بهانه محافظت از سفارت صورت می گرفت، ولی درحقیقت، برای حفظ منابع کشورهای بیگانه بود.
صنیع الدوله، وزیر مالیه ایران نیز به د ست یکی از اتباع روس کشته شد که قاتل بدون هیچ گونه تحقیق و محاکمه ای به کمک روس ها از ایران خارج و به روسیه فرستاده شد.
رژیم کاپیتولاسیون، در کشورهای مختلف جهان، در اواخر قرن نوزدهم میلادی و اوایل قرن بیستم به صورت های گوناگون از بین رفت.
نخستین کشوری که با امضای قراردادی، کاپیتولاسیون را در کشور خود منسوخ کرد، کشور ژاپن بود که در سال 1899 این اقدام مهم را عملی کرد. کشورهای یونان در سال 1914 م، مراکش در سال 1920م، ترکیه در سال 1923م، تایلند در سال 1927م و ایران در سال 1928م (1306)، در زمان رضاشاه توانستند با مقابله با کاپیتولاسیون، آن را لغو کنند.