آیت الله خامنه ای (مدظله العالی):
مسلمانان جهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند.
آیت الله خامنه ای (مدظله العالی):
مسلمانان جهان باید روز قدس را روز همه مسلمین، بلکه مستضعفین بدانند.
علی ای همای رحمت توچه آیتی خدارا
که به ما سوا فکندی همه سایه همارا
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدارا
سالروز شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) برعموم شیعیان تسلیت باد.
کارگاه آموزشی با موضوع نقش ادبیات عرب در تغییر علوم قرآنی، به مدت 4 ساعت در مدرسه علمیه نرجس(س) یزدانشهر روز چهارشنبه مورخ 16/2/94 برگزار شد.
آقای ولی الله جعفری استاد حوزه و دانشگاه، در بین بانوان طلاب این مدرسه از نقش ادبیات عرب در تغییر علوم قرآنی و ارتباط آن با اخلاق و خانواده سخن گفت.
خلاصه ای از سخنان ایشان:
در حوزه های علمیه قدیم، 75 علم خوانده می شده است و در حال حاضر فقط 35 علم آن مانده. از این 75 علم 10 الی 20 تای آن مربوط به ادبیات عرب است.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: علوم ادبی عرب عبارتند از: لغت، فقه الغت، صرف، نحو، بیان، معانی،بدیع، عروض، خط و کتابت
اما علم لغت، علمی است که در آن از ماده کلمه بحث می شود، مانند انفاق و نفقه و منافق که ماده همه آنها کلمه نفق است و در حالی که معانی مختلفی دارند و باز هم معانی به ماده بر می گردد.
در این مثال نفق به معنی خَرَج است، بنابراین: نفقه، یعنی پولی که مرد از مالش خارج می کند و به همسرش می دهد. منافق، یعنی کسی که از دین خارج شده و انفاق یعنی چیزی که در راه خدا خرج کنید.
مثال دیگری ذنب و اثم، که ما هر دو را به معنای گناه می دانیم در حالی که ذنب در واقع عملی است که پیامد شومی داشته باشد که این عمل می تواند خوب باشد ولی پیامد بدی داشته باشد. مثل حجاب که در بعضی کشورها پیامد بدی برای افراد با حجاب دارد و و گناه به حساب می آید و مجازات در پی دارد. اما اگر ما ذنب را به معنای گناه بدانیم در معنای بسیاری از آیات اشکال ایجاد می شود مثال: «آیه 2 سوره فتح»، که خداوند به پیامبرش می فرماید:
«لیغفر لک الله من ذنبک» که در واقع در این آیه منظور خداوند از گناه، اعمال پیامبر بوده که همان مسلمان بودن و موحد بودن ایشان بود که سبب آزار و اذیت ایشان از سوی مشرکان می شد در حالیکه هیچ یک از اعمال پیامبر بد نبوده.
ولی الله جعفری یادآور شد: اگر ما ترجمه لغات را یاد بگیریم قرآن و احادیث را خوب و صحیح متوجه می شویم. به طور مثال ما با ترجمه صحیح لغات می توانیم خصوصیات ظرفهایی که در بهشت است را بشناسیم و یا بدانیم چه نوع تخت هایی در بهشت وجود دارد.
علم بعدی فقه الغه است که در واقع همان زبان شناسی است. در این علم بیان شده که یکی از دلایل عربی بودن قرآن، کامل بودن کتاب آسمانی است که زبان عرب نیز یک زبان اصیل و وسیعی است به همین دلیل از زبان عربی برای کتاب آسمانی استفاده شده است. و همچنین زبان شناسی می گوید که قرآن به لهجه مجاز نازل شده و حجاز مرکز عربستان است و از نظر زبان شناسی همیشه مراکز یک منطقه و کشور بهترین و کاملترین لهجه ها را دارند. اما این به آن معنا نیست که اگر یک کلمه ای مثل وتر که در قرآن با فتحه آمده به صورت وِتر خوانده شد غلط است. نه، بلکه به آن معنی است که وَتر به لهجه حجاز و ویژه لهجه تمیم است و هر دو صحیح هستند.
و بهتر است بدانید 99 درصد قرآن به لهجه حجاز است و مابقی به لهجه های دیگر از جمله تمیم می باشد. و این کار «علم فقه الغه» است. این که می گوئیم زبان عربی زبان وسیعی است، به خاطر آن است که عرب برای هر چیزی بنابر خصوصیات خاص خودش یک اسم دارد مثل کلمه گاو که بنابر اینکه ماده باشد یا نر، پیر باشد یا جوان، سیاه باشد یا سفید و… اسامی گوناگونی دارد، یا به طور مثال افعال را متناسب با درشتی یا کوچکی فاعل یا مفعول آن، درشت یا کوچک می آورند مثل شجر که به معنای درخت تنومند است برای گفتن اینکه درخت بریده شد از فعل قطع که همه حروفش از حروف درشت هستند استفاده می کند.
علم بعد علم معانی است که به معنای مطابقت کلام با مقتضای حال است و این به معنای آن است که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
کسی که علم معانی را بلد باشد، می داند که اصطلاحات حوزوی و طلبگی را بین مردم عامی نباید به کار ببرند و همچنین نباید از کلمات ثقیل در سخنرانی هایش استفاده کند.
علم بدیع یعنی به شیوه های گوناگون حرف زدن مثل استفاده از تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه… در واقع علم بدیع زیبا سازی کلام است، مثل قرآن که آیاتش موزون است و تناسب دارد.
اما در علم صرف و نحو ما یاد می گیریم که هر کلمه را چگونه صحیح معنی کنیم، گاهی یک واو در یک جمله می تواند معنای جمله را عوض کند، یا یک «ن» تاکید می تواند اهمیت موضوع را برساند.
به طور مثال آیه «واذا قرء القرآن فاستمعوا له» را اگر بخواهیم ترجمه کنیم می گوییم: هروقت، (چون اذا آمده) هرکس، (چون قرئ مجهول است) هرجای قرآن را خواند(چون ال برسرقرآن آمده) پس به آن خوب گوش کنید(چون سمع به باب استفعال برده شده) و معنای گوش دادن می دهد نه به گوش خوردن.
در زندگی مهمترین بحث، بحث اخلاق است. اگر در زندگی متخلق به اخلاقیات نباشید سالیان سال هم درس بخوانید و مدارک بالایی بگیرید در واقع صاحب چیزی نشده اید، سعی کنیم زبانمان را حفظ کنیم، به استاد بی احترامی نکنید که بی احترامی، بی برکتی می آورد. مباحث اخلاقی موجب رشد انسان می شود.
مراقب باشید فقط الفاظ یاد نگیرید بلکه اخلاق را اول یاد بگیرید. مردم باید از رفتار ما بدانند که ما طلبه ایم نه از ظاهر ما.
طلاب عزیز حتماً سعی کنید زندگی نامه علمای بزرگ را بخوانید که زندگی نامه های آنها سرشار از نکات اخلاقی است.
در زندگی نامه علما آمده که آنها کشف و شهود می کردند ملائک را می دیدند و با کمترین امکانات به مدارج عالی می رسیدند با نور ماه درس می خواندند و…
روح و تن مثل دو کفه ترازو هستند، اگر به جسم اهمیت دهی، روح اسیر تن می گردد. شبها کم بخورید تا روح حبس نشود.
به طور مثال مرحوم نخودکی هر شب در کنار گنبد امام رضا(ع) به دعا مشغول بود. یک شب تا صبح فقط در حال رکوع بود یک شب تا صبح در حال قنوت بود و…
ذکر یونسیه را زیاد بخوانید، از کم شروع کنید تا آرام آرام جسم را به تسخیر روح در آورید.
استاد حوزه و دانشگاه افزود: طلبه های گرامی روی اخلاق زیاد کار کنید و گر نه این زندگی مایه خسران خود و دیگران است.
مراقب فرزندان و خانواده خود باشید و به آنها رسیدگی کنید و بدانید که خانواده در درجه اول است و در بحث طلبگی آنچه حرف اول را
می زند اخلاق و ادب است بعد درس خواندن….
کسی که علم معانی را بداند هرگز اصطلاحات حوزوی را در بین مردم عامی بکار نمی برد و از کلمات ثقیل در سخنرانی استفاده نمی کند. علم بدیع یعنی به شیوه های گوناگون حرف زدن، مثل استفاده از تشبیه، مجاز، استعاره، کنایه و… در واقع علم بدیع، زیبا سازی کلام است. مثل قرآن که آیاتش موزون داشته و تناسب دارد.
اما در علم صرف و نحو ما یاد می گیریم که هر کلمه را چگونه معنا کنیم. گاهی یک واو می تواند معنای جمله را عوض کند، یا یک نون تاکید می تواند اهمیت یک موضوع را برساند. به طور مثال آیه «و اذا قرء القرآن فاستمعوا له» این آیه را این گونه ترجمه می کنیم: هر وقت(چون اذا آمده)، هر کس(چون قرء مجهول آمده) هر جای قرآن را خواند(چون ال بر سر قرآن آمده) پس به آن خوب گوش کنید (چون سمع به باب استفعال برده شده) و معنای گوش دادن می دهد نه به گوش خوردن.
مثال بعد: «ویلٌ لکل همزه لمزه الذی مالاً و عدّده یحسب ماله اَخلده»
در ترجمه این آیه شاید به راحتی بگوییم: «وای بر هر عیب جوی طعنه زنی، کسی که مالش را جمع می کند و می پندارد که مالش او را جاودانه می کند. »
اما با استفاده از علم ادبیات عرب می توانیم آن را به زیبایی معنا کنیم و از آن درس بگیریم.
در این سوره سه کلمه، همزه، لمزه و حطمه هر سه به معنای شکستن و له کردن می باشد. کلمه «ویل» دو معنا دارد یکی به معنای وای به حال … و دیگری به معنای حفره ایست در جهنم. مال هم از میل می آید بنابراین مال یعنی هر چیزی که انسان را از خدا به غیر خدا بکشاند و مایل کند. «عدَّده» هم از باب تفعیل است و معنای تکثیر دارد. «نبذ» هم به معنای انداختن با توهین و تحقیر است بنابراین معنای آیه این چنین می شود:
«وای به حال کسی که شخصیت دیگران را له و خورد کند، کسانی که مالشان را زیاد می کنند، این مال آنها را جاودانه می کند و در واقع فخر فروشی، دیگران را خورد می کند. قطعاً آنها را با انداختن در آتش جهنم و تحقیر کردن، له خواهم کرد.»
یاد گیری ادبیات عرب بسیار خوب است اما به تنهایی اتلاف وقت است ولی اگر با قرآن و احادیث باشد و به صورت کاربردی آموخته شود مفید واقع می شود.
زینب(س) بانویی که نه تنها در زنان، بلکه در مردان عالم، کمتر نظیرش را میتوان دید. توانا بانویی که عالیترین نمونهای از شهامت و دلیری، دانش و بینش، کفایت و خردمندی، قدرت روحی و تشخیص موقعیت بوده وهر وظیفهای از وظایف گوناگون اجتماعی را که به عهده گرفت، به خوبی انجام داد.
یکی از سوالاتی که در ارتباط با آن بانوی بزرگوار و بی مثال مطرح میشود که البته محققان و پژوهشگران تاریخی به آن پاسخ دادهاند درباره چگونگی وفات ایشان است.
باید گفت: براساس برخی از نوشتهها آن حضرت مریض شد و به طور طبیعی وفات کرد و این احتمال طبیعیتر به نظر میرسد چون آن حضرت آن همه سختی و مصیبت دید و در سایه آنها بیمار شد.
براساس برخی از احتمالات حضرت زینب کبری توسط عوامل یزید مسموم شد و به شهادت رسید که این احتمال هم دور نیست چون حضرت زینب همه وقایع کربلا را دیده و وجود او یادآور مصائب کربلا و یادآور فجایع حکومت یزید است و یزید نمیتواند او را تحمل کند. البته دشمن در انجام این کارها سند به دست کسی نمیدهد و در خفا و پنهانی دست به این اعمال میزنند.
در تاریخ و روز وفات آن حضرت هم اختلاف هست. مشهور این است که آن حضرت در 15 رجب سال 62 هجری روز یکشنبه وفات کرده است.
هوش و ذکاوت بی نظیر
صاحب کتاب اساور من ذهب درباره حافظه و ذکاوت آن بانوی بزرگوار چنین مینویسد: در اهمیت هوش و ذکاوت آن بانوی بزرگوار همین بس که خطبه طولانی و بلندی را که حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (س) در دفاع از حق امیرالمؤمنین (ع) و غصب فدک در حضور اصحاب پیغمبر اکرم(ص) ایراد فرمودند، حضرت زینب(س) روایت فرموده است.
و ابن عباس با آن جلالت قدر و علو مرتبه در حدیث و علم، از آن حضرت روایت نموده و از آن حضرت به عقیله تعبیر میکند. چنانچه ابوالفرج اصفهانی در مقاتل مینویسد: ابن عباس خطبه حضرت فاطمه (س) را از حضرت زینب (س) روایت کرده و میگوید: حدثتنی عقیلتنا زینب بنت علی علیهالسّلام..» دقت کنیم که حضرت زینب علیها السلام با اینکه دختری خردسال (یعنی هفت ساله و یا کمتر) بود، این خطبه عجیب و غرّاء که محتوی معارف اسلامی و فسلفه احکام و مطالب زیادی است را با یک مرتبه شنیدن حفظ کرده، و خود یکی از راویان این خطبه بلیغه و غراء میباشد.
السلام علیک یا فاطمةالزهراء یابنت محمد ، یا قرة عین الرسول صلی الله علیه وآله
روز چهارشنبه مورخ 13/12/93مراسم عزاداری به مناسبت سالروز شهادت حضرت زهرا (س) و شروع ایام فاطمیه ، درمدرسه علمیعه حضرت نرجس (س) برگزار گردید .
در این مراسم حدیث کساء و روضه حضرت زهرا (س) توسط خواهر قادری (از مبلغات مدرسه) قرائت گردید.
همچنین درپایان از طلاب پذیرایی به عمل آمد.
دراین مراسم 30 نفر از طلاب شرکت نمودند.
یک کیک خوشمزه رژیمی بدون نیاز به فر
مواد لازم :
:: تخم مرغ ۴ عدد
:: شکر نصف پیمانه ( ۱۰۰ گرم )
:: آرد یک و نیم پیمانه ( هر پیمانه آرد : ۱۲۵ گرم)
:: آب یک چهارم پیمانه
:: بکینگ پودر نصف ق م
:: وانیل شکری نصف ق م یا وانیل خالص یک هشتم ق م
طرز تهیه :
برای تهیه این کیک از ماهیتابه رژیمی ( ماهیتابه دو طرفه ) استفاده می کنیم تا همه دوستان بتونن از دستور این کیک استفاده کنن.ابتدا ماهیتابه رو با قلمو و یک ق س روغن مایع چرب می کنیم .بعد آرد می پاشیم و درنهایت آرد اضافی اونو خالی می کنیم.
حالا طرز تهیه مایه کیک :
زرده و سفیده تخم مرغ رو از هم جدا می کنیم.سفیده تخم مرغ رو خوب هم می زنیم بطوریکه وقتی ظرفمون رو برمی گردونیم از ظرف نریزه.سپس در دو سه مرحله شکر رو اضافه کرده و هم می زنیم.
سپس زرده ها رو دونه دونه اضافه کرده و هم می زنیم . هر زرده رو ۱۰ ثانیه هم می زنیم .با آخرین زرده وانیل هم اضافه می شه.و در نهایت آب می ریزیم و هم می زنیم .
نکته : لزومی نداره زیاد هم بزنید فقط در حد مخلوط شدن .
نکته : آبی که استفاده می شه آب شیر معمولی هست .
سپس مخلوط آرد و بکینگ پودر رو داخل مایه الک می کنیم.و با لیسک هم می زنیم .و در نهایت داخل ماهیتابه می ریزیم .
برای پخت این کیک : شعله گاز رو کم کنید.
حتما از شعله پخش کن استفاده کنید .بعد از نیم ساعت ماهیتابه رو برگردونید .بعد از اینکه بوی کیک در اومد می تونید در ماهیتابه رو باز کنید .برای اینکه بدونید کیک پخته یا نه . می تونید از یه خلال دندون جهت تست استفاده کنید .
برای اینکه سمت دیگه کیک هم طلایی بشه می تونید کیک رو به سمت مقابل ماهیتابه برگردونید و کمی بهش حرارت بدید.بلافاصله بعد از اینکه پخت کیک تموم شد از ماهیتابه خارج کرده و برش بدین تا کیکتون خمیر نشه .
این کیک به ۱۶ قسمت تقسیم می شه و هر برش اون تقریبا ۶۵ کالری داره . پس با خیال راحت بعنوان صبحانه یا میان وعده استفاده کنید .
.نوش جان
زندگی بهانه ایست برای شاد بودن…
فقط کافی است اراده کنید که شاد باشید
فقط کافیست ، اراده کنيد که شاد باشيد …
پیروی کردن از خصوصیات افراد شاد آسانترین راه برای شاد بودن است، توجه به آدم های اطراف است چون ما ۹۰ درصد وقت مان در ارتباط با دیگران می گذرد و اگر مهارت ارتباط بادیگران و درک آنها را نداشته باشیم ، نمی توانیم شاد زندگی کنیم.
راهکارهایی برای لذت بردن از زندگی
بسیاری از ما از اینکه برای خودمان وقت صرف کنیم، احساس گناه میکنیم. در حالی که اگر بدانید چطور از خودتان مراقبت کنید درست به اندازه اینکه بدانید چطور از دیگر اعضای خانوادهتان مراقبت کنید، مهم است.
مطالعات نشان دادهاند کسانی که خود را وقف رسیدگی به اعضای خانوادهشان میکنند و از خود غافل میشوند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند. در ادامه راهکارهایی را برای حفظ شادی و پیشگیری از به دام افسردگی افتادن مطرح میکنیم:
۱ – نشانههای اندوه را در افکار و رفتار خودتان بشناسید
هر کدام از ما در زمان ناراحتی، دلگیری و بیحوصلگی نشانههایی از خودمان بروز میدهیم. بهتر است این نشانهها را در خودتان شناسایی کنید و قبل از اینکه به رفتارهای دائمی تبدیل شوند، چارهای بیندیشید. هیچچیز مهمتر از حفظ شادی نیست.
۲ – بین نیازهای شخصی، شغلی و خانوادگیتان تعادل برقرار کنید
اینکه بدانید افسرده هستید یک چیز است و اینکه کاری برای آن انجام دهید یک چیز دیگر. وقتی به خودتان فرصتی برای زنگ تفریح روانی میدهید، با روحیه مثبتتری میتوانید به کار یا خانوادهتان بپردازید. حتی پیش از اینکه احساس افسردگی سراغتان بیاید، برنامه شاد زیستن داشته باشید. خوب استراحت کنید، قدم بزنید یا فقط بنشینید و دقایقی را در آرامش بدون هیچ فکر و خیال مزاحمی سپری کنید.
۳ – در مورد وقایع شوخطبع باشید
بیشتر ما اهمیت شوخی را در زندگی فراموش میکنیم. اینکه قادر باشید حتی در موقعیتهای دشوار بخندید، کمک میکند شادیتان را حفظ کنید. مجبور نیستید بیدلیل بخندید. تماشای یک کمدی بامزه یا خواندن یک مجله فکاهی کمک میکند حال خوبی پیدا کنید و دلیلی برای خنده و شادی داشته باشید.
۴ – با خانواده و دوستان وقت بگذرانید
بودن کنار اعضای خانواده و دوستان به بازسازی روانی کمک میکند و باعث میشود تعادل روانیتان را حفظ کنید. کسانی که نیازهای روانی شما را میشناسند، درکتان میکنند و برایتان نگران میشوند، در زندگیتان نقش مهمی دارند. حضور آنها از تنشها و فشارهای روانیتان میکاهد و دیدارشان راه موثری برای تخلیه هیجانهای منفی است که به حفظ شادکامی در زندگی کمک میکند.
۵ – فعالیتهای سالم را توسعه دهید
جای تعجب نیست که سیاستمداران بزرگی که دنیا را روی انگشتانشان میچرخانند، در ورزش هم دستی بر آتش دارند. افرادی که در موقعیتهای سخت و پرمسئولیت کار میکنند، نیاز دارند زمانی را به فعالیتی اختصاص دهند که تنشها را از آنها دور کند. وقتی سرگرمیای داشته باشید که مورد علاقهتان باشد و برای انجام آن زمان مشخصی را طبق برنامه اختصاص دهید، حال خوشی را تجربه خواهید کرد و شادی درونیتان افزایش مییابد. این کار هم به حفظ سلامتتان کمک میکند و هم شادی را برایتان به همراه دارد.
نکات طلایی برای شاد بودن
شاد بودن آن قدر هم سخت نیست . فرهنگ باستانی ایرانیان بر اساس شاد بودن و شاد کردن پایه گذاری شده است تا انسان ها به توانند قدرتمندتر و تندرست تر زندگی کنند.
توصیه های زیر به شما کمک می کنند تا شادتر زندگی کنید:
۱- از چیزهای بسیار ساده هم می توان لذت برد و شاد شد. دیدن یک منظره زیبا، یک فیلم قشنگ یا یک دوست خوب هم می تواند انسان را شاد کند.
۲- بهترین حالت را در خودتان و در شرایط موجود اطراف تان پیدا کنید . هیچ کس همه چیز ندارد و هرکس اندوهی دارد که با شادی زندگی آمیخته است . هنر آن است که در شرایط سخت بخندیم.
۳- شما نمی توانید همه را از خود خرسند و خشنود کنید ، پس اجازه ندهید انتقادها شما را نگران کنند.
۴- اجازه ندهید دیگران معیارهایتان را تعیین کنند، خودتان باشید و به چیزی که نیستید، تظاهر نکنید.
۵- کارهای سودمندی که از انجام آنها لذت می برید بیشتر و بیشتر کنید.
۶- نفرت و حسادت را از خودتان دور کنید ، چرا که این دو ، دشمن روح شما هستند، روح شما را اندوهگین می کنند و هیچ اتفاق خوشی هم برایتان نمی افتد.
۷- علایق و دلبستگی های زیادی داشته باشید . اگر مسافرت دوست دارید و نمی توانید بروید ، سینما را امتحان کنید . کتاب های جدید بخوانید ، به پارک بروید یا ورزش و پیاده روی کنید.
۸- گذشته را در گذشته رها کنید ،و تنها از آن پند بگیرید و به خاطرداشته باشید در صورتی که مشکلی پیش آمد، همیشه به یافتن راه حل آن فکر کنیم نه به خود مشکل.
۹- خودتان را به کارهای گوناگون سرگرم و مشغول کنید. کسی که سرش گرم باشد فرصتی برای غصه خوردن ندارد!
• طرز تهیه كیك پرتقالی
مواد لازم:
آرد 250 گرم
تخم مرغ 4 عدد
كره 120 گرم
پرتقال درشت یك عدد
شكر 200 گرم
بیكینگ پودر یك قاشق مرباخوری
پوست رنده شده پرتقال یك قاشق مرباخوری
طرز تهیه:
100 گرم شكر را با كره مخلوط كرده و آن را خوب به هم می زنیم تا كرم سفید رنگی به دست آید. زرده تخم مرغ ها را با بقیه شكر مخلوط می كنیم و آن را هم خوب به هم می زنیم تا زرده كاملاً پف كند. یك قاشق مرباخوری پوست پرتقال رنده شده را به زرده اضافه می كنیم. نصف آب پرتقال را به كرم و زرده تخم مرغ پف كرده اضافه كرده و آرام مخلوط را به می زنیم. آرد و بیكینگ پودر را یك بار الك كرده و آن را به تدریج همراه با سفیده تخم مرغ پف كرده ،در سه مرحله به مایع كیك اضافه می كنیم . سپس مایع كیك را به حالت دورانی آرام هم می زنیم . قالب كیك را چرب كرده و مقداری آرد در آن می پاشیم و مایع كیك را در آن می ریزیم. قالب را در وسط پنجره فر با درجه حرارت 350 فارنهایت یا 176 درجه سانتیگراد، به مدت 60-50 دقیقه قرار می دهیم تا كیك پخته و طلایی رنگ شود.
پس از خنك شدن كیك می توانیم سطح كیك را با ژله پرتقالی و پرتقال پوست گرفته و پر پر شده، تزئین كنیم و یا می توانیم برای تزئین ساده تر از 2 قاشق سوپخوری پودر شكر و ورقه شابلون استفاده نماییم.
تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
عاشورا از ریشة عشر به معنای ده و دهم و تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم است .
این لفظ فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.
به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد، این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی بهره مند شد.
ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» .(1)
همین مطلب را طریحی در «مجمع البحرین» گفته است. (2)
البته پیش از واقعه کربلا ، هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی(ع) شهادت امام حسین(ع) را در کربلا پیشگویی کرده بودند. امام حسین(ع) نیز شهادت خود را پیشگویی کرده، به برخی از پیامبران پیشین نیز شهادت آن حضرت وحی شده بود. (3).
پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی(ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند . از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت.
امام صادق(ع) فرمود: و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛(4) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.
روز نهم محرّم، تاسوعای سال 61 هجری امام حسین و یارانش در محاصرة نیروهای دشمن بودند. در این روز دشمن آب را به روی اهل بیت امام حسین(ع) و یاران او بسته بود.
این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبتبار برای خاندان پیامبر بود،به عنوان تاسوعای حسینی، مورد توجه شیعیان قرار گرفت.
امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد».(5)
در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند. به تدریج دشمنان درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند، در حالی که آن روز، روز غم و اندوه و مصیبت است. روزی است که بهترین انسان را کشتند، جگر رسول خدا را پاره کردند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت بردند، آیا این روز میتواند روز مبارکی باشد؟!
امام صادق(ع) در همین باره میفرماید: بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین کشته شد و به سپاهیان (بنیامیه) آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود، روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تاکنون ادامه دارد، که ریشه آن از خاندان ابوسفیان است. در این روز، مردم روزه میگیرند و با شادی، با خویشان و بستگان خود،رفتار میکنند.(6) از این رو در زیارت عاشورا آمده است:
«اللّهم ان هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد».(7)
از جمله روایتی که در متون روایی و تاریخی راه یافته آن است که گفته اند: علت نامگذارى روز دهم محرّم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد گرامیداشت الهى قرار گرفته اند.(8) ، در حالی که این سخن صحیح نیست . ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود. (9)
شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساختهاند و حتی دعائی هم درباره آن درست کردهاند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساختهاند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.
شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشتهاند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10).
حضرت امام رضا(ع) میفرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11)
———————————————————————————————————
پی نوشتها:
1- ابن اثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج3 ، ص240
2- طریحی، مجمع البحرین ، ماده عشر ، ج3 ، ص186
3- بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250.
4- کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95 .
5 – سفینه البحار، ج 1، ص 312 (ماده تسع).
6- بحارالانوار ، ج45 ، ص 95 – 96.
7- همان، ج 98، ص 295.
8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 179.
9- الصحیح من سیرة النبی، ج 4، ص 306 .
10- مفاتیح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا.
11. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 578، اعمال روز عاشورا.
عسل به دلیل خاصیت ضد میکروبی که دارد خوراکی پر خاصیت است که باعث عضله سازی بدن شده و از استهلاک و شل شدن بافت بدن جلوگیری میکند. بررسیها نشان میدهد عسل به سلامت پوست بسیار کمک میکند و خاصیت ضد پیری فوقالعادهای دارد.
عسل باعث خون سازی در بدن شده و مسکنی برای دردهای عضلانی ورزشکاران به حساب میآید. پزشکان به ورزشکاران توصیه میکنند برای گرفتن نتیجه بهتر و رسیدن به تناسب اندام حتما از عسل در برنامه رژیم غذایی خود زیاد استفاده کنند.
عسل به دلیل آنتی اکسیدان های بالایی که دارد باعث افزایش در حجم عضلات شده و به سالخوردگان کمک میکند که دچار پوکی استخوان نشوند. خوردن مقداری مشخص عسل در روز به تمام افراد در تمام سنین کمک میکند که بتوانند عضلات اندام خود را تقویت کنند و به پرورش هر چه بیشتر آن کمک کنند.