روز یکشنبه مورخ 31/1/93 همزمان با میلاد با سعادت حضرت زهرا(س) و تولد حضرت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، مراسم جشنی در مدرسه علمیه حضرت نرجس(س) برگزار گردید و 80 نفر از طلاب به همراه کادر و اساتید در این مراسم شرکت نمودند.
در این برنامه مولودی خوانی توسط مرضیه صالحی از طلاب پایه چهارم برگزارگردید و در ادامه جلسه با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمود حقیقی، نویسنده و عضو شورای شهر نجف آباد به پایان رسید.
خلاصه ای از سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمود حقیقی
حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمود حقیقی در سخنانشان از احادیث گهربار حضرت فاطمه زهرا سخن به میان اورد و در این باره اظهار داشت:
حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند:
نحن وسیله فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه.
ما(اهل بیت) دست آویز الهی مردمان، برگزیده خدا و منزلگاه قدس (و پاکی ) اوییم….
یکی از راههای هدایت بشر، اهل بیت(ع) می باشند، هدف از خلقت اهل بیت(ع)، روشنگری و هدایت انسانها می باشد. اهل بیت(ع) راه حق و مستقیم می باشند.
وی در ادامه آورد:
از نظر امام علی(ع) 4 راه هدایت وجود دارد: 1- مکتوب 2- حجت ظاهری 3- حجت باطنی 4- راه مستقیم.
حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا محمود حقیقی در پایان اظهار داشت: یکی از مهمترین وظایف زنان امروز الگو گرفتن از حضرت زهرا (س) در زمینه تربیتی میباشد ، یک خانواده خوشبخت خانواده ای است که دارای فرزندان با تربیتی باشد . اگر بخواهیم فرزندی مؤمن و با ادب داشته باشیم ، باید همت بالایی داشته وسختیهای بسیاری را متحمل شویم. حال چگونه فرزند مؤدب داشته باشیم؟
با احترام گذاشتن به به پدر و مادر خود و احترام گذاشتن به پدر و مادر همسر، با این کار، فرزند با ادب تربیت می گردد…..
السلام علیک یا بنت نبی الرحمه ، یا فاطمه الزهرا
میلاد پر شکوه دختر رسول خدا و سرور زنان دو عالم ، حضرت فاطمه سلام الله علیها مبارک باد.
بی محبت مادر یک قنات بی آبم
مثل راه بی مقصد مثل عکس بی قابم
بی محبت مادر از شکوفه ها دورم
یک کبوتر بی بال یک چراغ بی نورم
بی محبتِ مادر چون لبان بی لبخند ساکتم و غمگینم مثل بلبلی در بند
بی محبت مادر در دلم صفایی نیست از بهار در قلبم هیچ رد پایی نیست
در قرآن از رنگهای زرد، سبز، سفید، قرمز و سیاه به صراحت یاد شده و از رنگهای دیگر به اجمال.
جدای از رنگهای طبیعی و حسی، از رنگ دیگری نیز در قرآن سخن به میان آمده و آن رنگ الهی است. در آیه 138 سوره بقره در این باره میخوانیم: «صبغةاللّه ومن احسن من اللّه صبغة ونحن له عابدون»؛ رنگ خدایی [بپذیرید] و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر؟! و ما تنها او را میپرستیم.
این آیه، دنباله آیاتی است كه خداوند از مردم خواسته است، به او و دستورات وحیانی او كه بر رسول خدا(ص) و دیگر پیامبران نازل كرده، ایمان بیاورند و از تفرقه بپرهیزند. در این آیه از چنین ایمانی، به رنگ الهی تعبیر شده است.
بخش اوّل
رنگهایی كه به اجمال یاد شدهاند:
در قرآن مجید ضمن چند آیه به بسیاری از رنگهای موجود در طبیعت اشاره شده است:
1. آیه 27 و28 سوره فاطر؛رنگهای نباتات و حیوانات و انسان
«الم تر ان الله انزل من السماءماءً فاخرجنا به ثمرات مختلفاًالوانها…. ومن الناس والدواب والانعام مختلف الوانه كذلك انما یخشی اللّه من عباده العلماءان الله عزیز غفور»؛ آیا ندیدی خداوند از آسمان، آبی فرو فرستاد كه از آن میوههایی رنگارنگ بر آوردیم…؟! و از انسان و جنبندگان و چهارپایان انواعی با رنگهای مختلف آفریدیم. حقیقت این چنین است كه از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او میترسند. خداوند عزیز و غفور است.
2. آیه22 سوره روم؛رنگهای تیرههای گوناگون انسان
«ومن آیاته خلق السموات والارض واختلاف السنتكم والوانكم إن فی ذلك لآیات للعالمین»؛ و از جمله نشانههای خداوند، آفرینش آسمانها و زمین و تفاوت زبانها و رنگهای شماست. در این موضوع، نشانههایی است برای اندیشمندان.
3. آیه 13 سوره نحل؛ رنگهای متنوع و گوناگون نعمتها
«وما ذرأ لكم فی الارض مختلفاًالوانه ان فی ذلك لایة لقوم یذكرون»؛ و آنچه را كه خداوند برای شما در زمین به رنگهای مختلف آفرید [نیز مسخر شما ساخت] در این موضوع، نشانه روشنی برای گروهی كه متذكر میشوند، وجود دارد.
واژه «ذرû به معنای «خلق»20 و «ما ذرû شامل كلیه نعمتهایی است كه خداوند متعال در روی زمین برای رفاه انسان ایجاد و در اختیار او قرار داده است. طبرسی ذیل این آیه گوید: «یعنی خداوند برای پایداری بدنهای شما پوشیدنیها و خوردنیها و مناكح را در زمین آفرید. این آیه شامل انواع حیوانات و نباتات و معادن و جز آن از نعمتها میگردد.»
4. آیه 69 نحل؛ رنگهای متفاوت عسل
«ثم كلی من كل الثمرات فاسلكی سبل ربك ذللاًیخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاءللناس ان فی ذلك لایةلقوم یتفكرون»؛ سپس از تمامی ثمرات و شیره گلها بخور و راههایی را كه پروردگارت برای تو تعیین كرده است، براحتی بپیما. از درون شكم آنها نوشیدنیای با رنگهای مختلف خارج میشود كه در آن برای مردم شفاست. به یقین در این موضوع، نشانه روشنی برای اندیشمندان وجود دارد.
5. آیه21 زمر؛رنگهای گوناگون گیاهان
«الم تر انّ الله انزل من السماءماءً فسلكه ینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعاًمختلفاًالوانه…»؛ آیا ندیدی خداوند از آسمان، آبی فرو فرستاد و آن را به صورت چشمههایی وارد زمین نمود، سپس با آن زراعتی به عمل آورد كه رنگهای گوناگونی دارد؟!
بخش دوم
رنگهایی كه به تفصیل یاد شدهاند:
1. زرد
رنگ زرد انواع متنوعی دارد و تمامی آنها زیبا نیست. در قرآن مجید از رنگ زرد و برخی از انواع آن سخن به میان آمده و تعدادی از مصادیق زشت و زیبای آن به تصویر كشیده شده است:
در آیه69 سوره بقره اینگونه اشاره فرموده است: «صفراءفاقع لونها تسّر الناظرین».
مرحوم فیض كاشانی در مورد این آیه و رنگ گاو مورد نظر كه با ویژگی «صفراءفاقع» معرفی شده، گفته است: مقصود از «صفراءفاقع» زرد زیباست كه نه از كمیِ رنگِ زرد به سفیدی بزند و نه از پُری به سیاهی.
در آیه51 سوره روم بعد از آنكه به نشانه رحمت الهی یعنی زنده شدن زمین پس از مرگ آن اشاره شده، آمده است: «ولئن ارسلنا ریحاً فرأوه مصفرّا ًلظلوا من بعده یكفرون»؛ و اگر بادی بفرستیم و باغ خود را زرد و پژمرده ببینند، راه كفران پیش میگیرند.
و چند آیه دیگر كه در آن ها به رنگ زرد اشاره شده است.
آثار زیستی ـ روانی رنگ زرد
درباره اثرات روانی و تأثیرات زیستی رنگ زرد گفته اند: «پشه و بسیاری از حشرات از رنگ زرد گریزانند و بعضی [در] باغها [یِ خود] برای دور شدن حشرات لامپهای زرد ساختهاند.
زرد گرم كننده است؛ رنگ خوشخویی و خوشحالی است. آزمایشات پسیكولوژیك ثابت كردهاند كه رنگ زرد، خوشحالی زیاد میبخشد»؛ «زرد: روحانی، ایدهآل»؛«زرد: تحریك كننده فكری است و اثر قابل توجهی در كمبودهای فكری و روحی دارد و برخی از حالات عصبی را آرام مینماید.» اصولاًرنگهای روشن خوشحالی بخشاند. رنگ زرد اگر روشن باشد، نگاه به آن سرورآور و خوشحالی بخش است و اگر به نارنجی تمایل پیدا كند، اثر گوارشی نیز دارد و درخشنده و تابان و هیجانانگیز و مسكن است و ضربان نبض را به آرامی زیاد میكند.»
2. رنگ سبز
به رنگ سبز در نه آیه قرآن مجید به صراحت اشاره شده است؛ برخی از آنها مربوط به عالم طبیعت و موجودات دنیوی است و برخی مربوط به جهان دیگر و بهشت برین و موجودات آنجاست:
1. آیه 63 سوره حج؛ رنگ سبز زمین39
«الم تر انّ اللّه انزل من السماء ماءً فتصبح الارض مخضرة انّ اللّه لطیف خبیر»؛ آیا ندیدی خداوند از آسمان آب نازل كرد و بر اثر آن زمین سرسبز گشت؟! خداوند لطیف و آگاه است.
2. آیه80 سوره یس؛سبزی درختان
«الذی جعل لكم من الشجر الاخضر ناراًفإذا انتم منه توقدون»؛ [خداوند] همانكه برای شما از درخت سبز آتش ایجاد كرد و شما به واسطه آن، آتش میافروزید.
3. آیه 99 انعام؛ سبزینهها
«وهو الذی انزل من السماءماءً فأخرجنا به نبات كل شیءفأخرجنا منه خضراًنخرج منه حباًمتراكباً…»؛ او كسی است كه از آسمان آب نازل كرد و از آن هر نوع روییدنی برآوردیم و از آن، سبزینههایی با دانههای متراكم خارج ساختیم.
4. آیه 43 سوره یوسف؛خوشههای سبز
این آیه مربوط به رۆیایی است كه پادشاه مصر در زمان حضرت یوسف علیه السلام دید. پادشاه مصر گفت: «انی اری سبع بقرات سمان یأكلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر واخر یابسات یا ایها الملأ افتونی فی رۆیای ان كنتم للرۆیا تعبرون»؛ من در خواب دیدم كه هفت گاو لاغر هفت گاو چاق را میخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكیده، ای اشراف و اعیان، درباره خوابم نظر دهید اگر تعبیر خواب میدانید.
5. آیه46 سوره یوسف؛خوشههای سبز
این آیه نیز درباره موضوع آیه پیش و در دنباله آن است: هم سلولی سابق حضرت یوسف علیه السلام كه بعد از آزادی مقرب درگاه پادشاه شده بود، خدمت آن حضرت در زندان رسید و از ایشان درباره تعبیر خواب پادشاه اینگونه پرسش كرد: «یوسف ایها الصدیق أفتنا فی سبع بقرات سمان یأكلهن سبع عجاف وسبع سنبلات خضر واخر یابسات لعلی ارجع الی الناس لعلهم یعلمون»؛ یوسف، ای بسیار راستگو، درباره هفت گاو چاقی كه آنها را هفت گاو لاغر میخورند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكیده نظر ده تا به سوی مردم باز گردم شاید از تعبیر خواب آگاه شوند.
آیات دیگری كه در آنها از رنگ سبز سخن به میان آمده، درباره بهشت و بهشتیان است:
6. آیه 21 سوره انسان؛لباس حریر سبز اهل بهشت
«عالیهم ثیاب سندس خضر واستبرق وحلوا اساور من فضة وسقاهم ربهم شراباًطهوراً»؛ بهشتیان لباسهایی از حریر نازك سبز و دیبای ضخیم بر تن دارند و با دستبندهایی از نقره آراسته شدهاند و پروردگارشان نوشیدنیای پاكیزه به آنان مینوشاند.
7. آیه 31 سوره كهف؛لباس حریر سبز بهشتیان
«اولئك لهم جنات عدن تجری من تحتهم الانهار یحلون فیها من اساور من ذهب ویلبسون ثیاباًخضراًمن سندس واستبرق متكئین فیها علی الارائك، نعم الثواب وحسنت مرتفقاً»؛ برای آنان بهشتهای جاودان است. از زیر پای بهشتیان نهرها جاری است، و آنان به دستبندهایی از طلا آراسته میشوند، و لباس سبز رنگ از حریر نازك و ضخیم میپوشند و بر تختها تكیه میزنند. چه پاداش خوبی و چه جایگاه نیكویی!
8. آیه 76 سوره الرحمن؛ تخت سبز بهشتیان
«متكئین علی رفرف خضر وعبقری حسان»؛ بهشتیان بر تختهایی سبز و بسیار زیبا و نیكو تكیه زدهاند.
9. آیه 64 سوره الرحمن؛ سبزی و خرمی دو بهشت
آخرین آیهای كه در آن از رنگ سبز سخن به میان آمده، مربوط به رنگ زیبای دو بهشت از بهشتهای عالم آخرت است. قرآن مجید در این باره میفرماید: «مدهامّتان» [آن دو بهشت كه در آیه 62 سوره رحمن از آنها صحبت شده] در نهایت سبزی و خرمی هستند.
«مدهامتان» از ماده «ادهیمام» از ریشه «دهمه» است و در اصل به معنای سیاهی و تاریكی شب است و به سبز پررنگ نیز اطلاق شده است. از آنجایی كه چنین رنگی نشانه نهایت شادابی و طراوت گیاهان و درختان است، درباره آن دو بهشت كه در اوج خرمی و سرسبزی هستند، به كار برده شده است.
آثار زیستی و روانی رنگ سبز
محققان و روانشناسان برای رنگ سبز آثار فراوانی را برشمردهاند. یكی از آنها در درمان برخی از بیماریها است. دكتر پاكنژاد در این زمینه گوید: رنگ سبز، مفرح و برای باز و گشاد نمودن رگها و تسكین اعصاب و كم كردن فشار خون مۆثر است و باعث كاسته شدن تب میشود و در اطاق بیمارستانها نیز به كار میرود، و برای كسانی كه پرتلاش هستند، رنگ سبزِملایم، مناسب است.
رنگ سبز، قوای فكری را برمیانگیزد و بهجتآور است. در این باره شهید پاكنژاد گوید: «در قرآن مجید به خاصیت انبساط آوری و بهجت بخشی رنگ سبز در آیه «حدائق ذات بهجة» (نمل، 27/60) اشاره شده است.از امام معصوم علیه السلام در این زمینه آمده است:
ثـلاثه یـذهبـن عـن قلـب الحــزن الماءوالخضـراءوالـوجـه الحـسـن
سه چیز اندوه را از قلب حزین میبرد آب و سـبــزه و صــورت زیبا.
به طور مكرر تجربه شده كه رنگ سبز نقش تعدیل كنندهای بر افراد عصبی دارد و برخی از پژوهشگران از آن برای درمان بیماریهای عصبی و اختلالات روانی استفاده میكنند، و بر این باوراند كه استعمال رنگ سبز هیچگونه واكنش منفی برای انسان در برندارد. همچنین گفتهاند كه سبز آرامبخش و تسكیندهنده و خنككننده است و در هیتسری و كاستن خستگی اعصاب و زدودن بیخوابی تأثیر میگذارد و فشار خون را میكاهد و با انبساطی كه در شعریهها ایجاد میكند، به انسان حرارت46 میبخشد و نورالژی و میگرن را ساكن مینماید. حتی این رنگ در تعدیل نور خورشید هم مۆثر است.
دكتر اردوبادی درباره اثرات زیستی ـ روانی رنگ سبز گوید: «رنگ سبز در بین هفت رنگ موجود در طیف نور سفید، رنگ وسط و متعادل است… و اثر مفرح و آرام بخشِملایم دارد؛ نه مانند قرمز كه اثر محرك و هیجان آور و نه مانند آبی كه اثر مسكن و غیر فعال دارد. از این رو، سبز روشن برای محیط كار و زندگی، رنگ مناسبی بوده و اثر مفرحِملایمی دارد و تماس مداوم با آن اشكالی ایجاد نمیكند. زیرا به علت متعادل بودنِخواص آن از جهات مختلف، نه تولید عكس العملهای پی درپی روانی و عصبی میكند كه منتهی به هیجان و عدم اعتدال و آرامش روحی شود و نه اثرات آرام بخش آن چنان زیاد است كه از شادابی و فعالیت انسان بكاهد.
دكتر پُدُلسكی نتایج اثر رنگ سبز را در كتاب «دكتر رنگ را تجویز میكند» اینگونه شرح داده است: «سبز در سیستم عصبی اثر میكند. این رنگ مسكن و هیپتونیك و تعدیل كننده هیجانات و اضطراب است. در تحریكات عصبی، بیخوابیها و خستگی اثر مفیدی دارد. فشار را پایین میآورد. با منبسط ساختن شعریهها، انسان احساس حرارت میكند. نورالژی و میگرن را تسكین میدهد؛ آرام كننده خوبی است و استعمال آن هیچ عكسالعملی را نشان نمیدهد.»
در این گرمای تابستان زیر چادر آب پز نمی شوی؟
کسی انگار در گوشم گفت: قُل نار جهنّم أشدُّ حرا…(توبه 81) بگو که آتش جهنم بسیار سوزاننده تر است.
چادرم سند بندگی و عبودیتم را امضا می کند! می گویند سیاهی چادرم چشمم را می زند. دل آدم های مریض و بیمار دل را….
از شما چه پنهان چادرم دست و پا گیره هم هست: دست و پای بی بند و باری را می بندد…!
چادر برای کسانی است که نمی خواهند عزت آخرتشان را به بهایی ناچیز لبخندهای هرزه بفروشند…!
آری چادرم سند بندگی و عبودیتم را امضا می کند
چادرم قداست دارد…
راستی چرا در میان نوجوانان و جوانان برخی آنچنان که باید، به نماز اهمیت نمیدهند یا اینکه چرا بعضی از آنان ارتباط چندانی با نماز ندارند یا عده ای از نوجوانان و جوانان در حالی که از خانواده مذهبی و مسلمان هستند نماز نمیخوانند؟
محیط خانواده و بیتوجهی والدین
بی توجه بودن یا کم توجهی پدر و مادر یا مربی خانواده نسبت به فرزندان در محیط خانه و سطحینگری آنان در ابتدای نوجوانی فرزندان یا احیاناً بیمبالاتی اعضای خانواده نسبت به مسائل دینی خصوصاً فریضه نماز تأثیر بسزایی در تربیت فرزندان به جای میگذارد. به عنوان مثال فرزند اگر در خانه ای رشد نماید که در آن خانه کسی به نماز اهمیت ندهد یا در قبال مسائل دینی خود را مسئول ندانند یا خود اهل نماز باشند ولی فرزند خانواده را تحریض و تشویق به نماز ننمایند قطعاً فرزند آن خانواده اهل نماز و عبادت نخواهد شد البته شاید در آینده بر اثر عوامل دیگر به نماز روی آورد که این احتمال ضعیفی است. نوجوانی نوشته بود که چگونه از من انتظار نماز خواندن برود در حالی که در خانه ما هیچ یک اهل نماز نیستند و دیگری بیان کرد که توقع نماز خواندن از کسی که هیچ یک از اعضای خانوادهاش اهل نماز نباشند، توقع بیجایی است. اینگونه از خانوادهها که فرزندانشان تمایل و گرایش چندانی به مسائل عبادی از خود نشان نمیدهند بر دو قسمند: یک گروه خانواده هایی هستند که والدین و مربیان آنان به نماز اهمیت نمیدهند و طبعاً فرزندانشان از آنان تقلید میکنند. این دسته از خانوادهها اگر چه محدودند ولی وجودشان قابل انکار نیست. فردی نقل میکرد ما چند نفر برای مهمانی به منزل کسی رفتیم بیشتر یا همه دوستان وضو ساختیم که نماز بخوانیم سراغ مهر نماز از صاحبخانه گرفتیم در جواب به ما گفت، یک مُهر در خانه داریم که گاهی من با آن نماز میخوانم و گاهی خانمم. دسته دیگر خانواده هایی میباشند که خود دیندار و اهل عبادتند و لیکن نسبت به فرزندان خود در این امر هیچ وقعی نمینهند. نماز خود را میخوانند و روزه شان را میگیرند امّا از اینکه فرزندان به مسائل دینی پایبند باشند یا نه برای آنها یکسان است. هرگز از فرزندان به عنوان پدر و مادر نمیخواهند که نمازش را بخواند یا روزه اش را بگیرد. هیچ مسئولیتی را در قبال آنان احساس نمیکنند. گویا او همه چیز را میفهمد و باید با همان فهم خود عمل کند یا همه اعمال او را حتی بعد از سن تکلیف با بچه بودن توجیه میکنند. بسیار روشن و مسلّم است که چنین فرزندی به زودی به عبادت تن در نخواهد داد. کانون خانواده مهمترین عامل دراین زمینه محسوب میشود چون کانونی که جوان در آن رشد یافته کانون بیتفاوتی بوده است و هرگز کسی از طریق محبت و تشویق یا از راه قهر و تهدید او را به امور عبادی و ادار نکرده یا از او نخواسته است. چهبسا این جوان نسبت به سایر امور زندگی فردی سر به زیر و تسلیم پذیر و با شخصیتی از دیدگاه خانواده باشد و لیکن اهل نماز و دیانت نیست. این بدان جهت است که والدین در آن امور تأکید داشته امّا در امور دینی اصراری به خرج ندادهاند و اگر در بُعد دینی توجه داشتند قطعاً خللی در او مشاهده نمیکردند.
زهرا یعنی نورانی ترین مخلوق خدا
یعنی روشنگر راه انسانیت
یعنی ظاهرترین آیت الهی
جابر از مام حسین علیه السلام سؤال کرد:
چرا فاطمه علیهاالسلام را زهرا نامیدهاند؟ ایشان فرمودند: خداوند فاطمه را از نور عظمت خود آفرید. وقتی فاطمه علیهاالسلام درخشید ، زمین و آسمان را نورانی کرد. چشمهای ملائکه غرق نور شد و خداوند را سجده کردند و از روی تعجب گفتند : خداوندا این چه نوری است ؟ وحی شد که این یکی از نورهای من است ، در آسمان جایش دادم و او را از طریق پیامبر متولد گردانیدم و او را بر همهی پیامبران برتری دادم و از آن نور ، ائمهی هدی به وجود آمدند ، تا دستورات مرا اجرا نمایند و مردم را هدایت کنند ، آنها بعد از قطع شدن وحی ، جانشینان من در زمین هستند.
بحارالانوار ج 43،ص12 ، ر5 از علل الشرایع
روز دوشنبه مورخ 18/1/93 مراسم روضه خوانی و زیارت حضرت زهرا و حدیث کساء در حوزه علمیه حضرت نرجس(س) یزدانشهر به مدت دو روز برگزار گردید.
و 85 نفر از طلاب و کادر در این مراسم شرکت نمودند.
خلاصه برنامه ها
1- قرائت قرآن کریم
2- برگزاری روضه و خواندن زیارت حدیث کساء توسط خانم قادری( از مبلغات حوزه حضرت نرجس(س))
3- پذیرایی
یعنی بافتن پارچه ای که تارو پودش رااز دل خود بیرون کشیده باشی ،جنانکه گویی دلدارت آن پارچه راخواهد پوشید یعنی ساختن خانه از روی محبت فجنانکه گویی دلدارت درآن خانه خواهد زیست یعنی کاشتن دانه از روی لطف وبرداشتن حاصل از روی شادی ،چنانکه گویی دلدارت میوه اش راخواهد خورد .یعنی دمیدن دمی از روح خویش در هرآنچه می سازی،ودانستن اینکه همه مردگانِ آمرزیده گرداگِردت ایستاده اند وتورا می نگرند.
بخشی از «درباره کار»برگرفته از کتاب پیامبرودیوانه جبران خلیل ترجمه نجف دربندیبا
در زمان حضرت عیسى(علیهالسلام)، زنى صالح و عابد، زندگی می كرد. وی وقتی زمان نماز فرا مىرسید، هر كارى كه داشت رها و به نماز مشغول مىشد. روزى هنگام پختن نان، مؤذّن بانگ نماز فرا داد. زن نان پختن را رها كرد و به نماز مشغول شد؛ چون به نماز ایستاد،
شیطان در وى وسوسه كرد كه: «تا تو از نماز فارغ شوى، نانها همه میسوزند.» زن به دل جواب داد: اگر همه نانها بسوزد بهتر است كه روز قیامت تنم به آتش دوزخ بسوزد.
بار دیگر شیطان وسوسه كرد كه: پسرت در تنور افتاد و سوخت، زن در دل جواب داد: اگر خداى متعال قضا را بر این قرار داده كه من در حین نماز و پسرم به آتش دنیا بسوزد؛ من به قضاى خداى تعالى راضى هستم و از نماز فارغ نمىشوم كه خداوند خود، فرزندم را از آتش نگاه دارد.
شوهر زن به خانه آمد، زن را در حال نماز دید، و نانها را در حالی كه نسوخته بودند در تنور دید. و فرزندش را دید كه در آتش بازى می كند و یك تار مویش نیز نسوخته است، و به قدرت خداوند، آتش بر وى بوستان گشته است.
چون نماز زن تمام شد، شوهر دست وى گرفت و نزدیك تنور آورد و در تنور نگریست، فرزند را به سلامت دید و نانها را نیز نسوخته دید. مرد در عجب ماند و خدا را شكر كرد، و زن نیز سجده شكر كرد.
مرد، به همراه فرزندش به نزد حضرت عیسى(علیهالسلام) رفت و جریان را به حضرت گفت. حضرت عیسى گفت: برو از زنت بپرس كه چه معاملهای با خدا كرده است و چه رازی با خدا دارد؟
چرا كه اگر مردی این كرامات را داشت به وی وحی میشد. شوهر نزد زن آمد و از راز این جریان پرسید. زن گفت:
موقع تحویل سال نو همه اهل خانه با لباس نو بر سر سفره می نشینند، مادر اسپند دود می کنند، یکی از بچه ها شمع روشن می کند، پدر قرآن می خواند و …
هر کدام از این آداب و رسوم عید، فلسفه خاص خود را دارد؛ مادر اسپند دود می کند برای دوری از چشم زخم حسود، با روشن کردن شمع، بر روشنایی خانه و زندگی تاکید می شود و از خانواده بزرگ افراد خانواده می خواهند تا در سال نو، خانه آنها را با شمع وجود پدر و مادر نورانی کند؛ قرآن خوانده می شود تا در آغاز سال نو دل ها به سوی خداوند بزرگ سوق داده شود و از صاحب قرآن خواسته شود که در این سال جدید نیز یار و مددکار اهل خانه باشد، حضور ثابت و گسترده قرآن نه تنها در سفر عید بلکه در تمام آداب اجتماعی نوروز نشان از مردم ایران زمین توجه به قرآن دارد و قرائت قرآن و بوسیدن آن در ساعات تحویل سال از جمله آداب سال تحویل است.
بر سر سفره عید، سکه، برنج، آب، ماهی قرمز، آیینه و … نیز دیده می شود که سکه نشان از خیر و برکت و رفاه؛ برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی؛ آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار؛ ماهی قرمز، شگون دارد؛ آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی است.
افراد خانواده بعد از تحویل سال نو با هم روبوسی کرده و عید را به هم تبریک می گویند و برای هم سال خوب و پربرکتی را آرزو می کنند.
نماز عید فراموش نشود!
یکی از آداب عید نوروز خواندن نماز عید است. شیخ طوسی(ره) فرموده است: نماز ظهر و عصر روز نوروز را که خواندی چهار رکعت نماز با دو سلام (دو رکعت دو رکعت) می خوانی رکعت اول پس از حمد ده بار سوره «قدر» رکعت دوم پس از حمد ده بار سوره «کافرون» رکعت سوم پس از حمد ده بار سوره «توحید» رکعت چهارم پس از حمد ده بار سوره «ناس» و «فلق» (معوذتین). و در پایان نماز سجده شکر بجاآور و در آن دعاکن تا خداوند گناهان ۵۰ ساله ات را ببخشد.
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار !
خوش به حال چشمه ها ودشت ها ،
خوش به حال دانه ها وسبزه ها،
خوش به حال غنچه های نیمه باز ،
خوش به حال آفتاب……
ای دریغ از تو اگر چون گل نرقصی بانسیم!
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب !
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم ازبهار.
گر نکوبی شیشه غم رابه سنگ؛
هفت رنگش می شود هفتاد رنگ!
فریدون مشیری