مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
عادت غلط در تمیز کردن سبزیجات!
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در علمی, مطبخ, پزشکی


عادت غلط در تمیز کردن سبزیجات!
شست و شوی سبزیجات با نمک و یا مایع ظرفشویی بدترین کار ممکن است.

به گزارش مهر؛ شست و شوی سبزیجات با نمک و یا مایع ظرفشویی بدترین کار ممکن در هنگام شست و شو سبزیجات است.

این کار غلطی است که در جامعه رایج شده، چرا که استفاده از این مواد برای شست و شوی سبزیجات بی فایده است.

باید از سبزیجاتی استفاده کرد که با آبهای آلوده آبیاری نشده‌اند و در نهایت با شست و شوی آن ها با مواد ضدعفونی کننده و یا پرکلرین، میکروب زدایی کرد تا سلامت آن‌ها تامین شود. یکی از بیماری‌های شایع فصل تابستان، بیماری حصبه یا تیفوئید است. این بیماری یک بیماری حاد باکتریال است که عامل آن باکتری به نام سالمونلاتیفی است؛ با خوردن آب آلوده به مدفوع یا ادرار انسان، این باکتری به بدن انسان منتقل می‌شود.

زمانی که این میکروب از بدن بیمار خارج شود می‌تواند توسط دست‌هایی که بعد از دستشویی رفتن خوب شسته نشده‌اند و با آب و غذای دیگر افراد سر و کار دارد، انتقال یابد.

میوه و سبزیجات خام که کاملاً تمیز و ضد عفونی نشده است نیز از راه‌های سرایت بیماری است. آبیاری سبزیجات با فاضلاب و یا دفع نامطمئن فاضلاب و سرایت آن به آب آشامیدنی از دیگر راه‌های انتقال میکروب این بیماری است.

بهترین علامت این بیماری، تب طولانی مقاوم به درمان است، اما با شروع علائم، شخص احساس ناخوشی، خواب آلودگی، درد شکم و تب دارد.

ممکن است در بالغین شروع علائم با یبوست و در اطفال شروع علائم با اسهال خفیف و درد شکمی همراه باشد و اگر بیماری طول بکشد شخص اشتهای خود را از دست داده و در نتیجه لاغری و کاهش وزن را در او مشاهده خواهیم کرد.

شستن صحیح دست‌ها، پختن کامل موادغذایی، شناسایی افراد ناقل و برقراری محدودیت شغلی و درمان آنها را مهمترین اقدامات بهداشتی و پیشگیری در مورد این بیماری دانست.
منبع: مهر

نظر دهید »
همه شرکت کنند حتی کسانی‌که نظام را قبول ندارند
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در سیاسی

رهبرانقلاب: همه شرکت کنند حتی کسانی‌که نظام را قبول ندارند / ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد،‌انتخابات مال رهبری نیست مال ایران اسلامی وجمهوری اسلامی است.
همه‌ی تحلیل‌های دشمنان متوجه این است که چه کنند درخت تناور انقلاب را ریشه‌کن کنند. همه‌ی همتشان این است که این ماندگاری را از بین ببرند؛ همه‌ی همت ما باید این باشد که ماندگاری انقلاب بماند.
هزاران نفر از مردم قم به‌مناسبت سالروز قیام ۱۹ دی در حسینیه‌ی امام خمینی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

به گزارش عصر ایران به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (شنبه) در دیدار پرشور هزاران نفر از مردم قم، با تجلیل از قیام تاریخ ساز 19 دی 1356 مردم این شهر و تشریح علل و عوامل «ماندگاری انقلاب»، تاکید کردند: در پرتو حضور آگاهانه همگانی، ماندگاری انقلاب، آرامش و سکینه ملت و پیروزی بر توطئه های دشمنان امکان پذیر خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از قیام تاریخی نوزدهم دی سال 1356 مردم قم بر ضد رژیم دیکتاتوری شاه و در حمایت از مرجعیت و روحانیت، از مردم قم به عنوان «پیشروان و پیشرانان انقلاب» یاد کردند و افزودند: سالها مبارزه و بیانات امام خمینی و جایگاه مرجعیت و روحانیت، در مردم زمینه‌های مساعدی برای مبارزه با رژیم ستمشاهی فراهم کرده بود که قیام 19 دی، این مبارزه حیاتی را کلید زد.

رهبرانقلاب: همه شرکت کنند حتی کسانی‌که نظام را قبول ندارند / ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد،‌انتخابات مال رهبری نیست مال ایران اسلامی وجمهوری اسلامی است

ایشان «شجاعت و بصیرت مردم و احساس تکلیفِ به هنگام برای ورود به میدان»، را عناصر اصلی قیام 19 دی خواندند و افزودند: آن قیام تاریخی در دفاع از امام (ره) شکل گرفت و حوادث بعد از آن منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد.

رهبر انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط حاکمیت دیکتاتوری وابسته و مورد حمایت قدرتهای استکباری را از لحاظ محاسبات مادی، غیرممکن و محال خواندند و خاطرنشان کردند: این پیروزی نشان دهنده وجود سنن الهی یعنی قوانینی در عالم خلقت است که انسانهای مادی از درک آنها عاجزند.

ایشان تأکید کردند: در شرایط کنونی نیز نظام جمهوری اسلامی ایران با جبهه گسترده دشمنان اعم از امریکا و رژیم صهیونیستی، ایادی و عوامل استکبار و عوامل تکفیری و داعش مواجه است که اگر به لوازم سنت الهی یعنی «ایستادگی، بصیرت و عملِ در لحظه نیاز»، عمل کنیم قطعاً همانند پیروزی انقلاب اسلامی می توان بر این جبهه گسترده غلبه کرد.

رهبر انقلاب اسلامی سپس به موضوع علت و چرایی «ماندگاری انقلاب اسلامی» در مقایسه با برخی حوادث مهم تاریخ معاصر ایران و جهان پرداختند.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به دو حادثه «نهضت ملی شدن صنعت نفت» و «قیام مشروطیت» گفتند: در نهضت ملی، خواست مردم، یک خواست حداقلی و عبارت از کوتاه شدن دست انگلیس از سرمایه ملی نفت بود و در قیام مشروطیت نیز خواست مردم، حداقلی، و عبارت از محدود شدن اختیارات و قدرت مطلقه پادشاه بود.

ایشان افزودند: این دو حادثه با اینکه دارای اهدافی حداقلی بودند و مردم هم در صحنه حضور داشتند شکست خوردند ولی انقلاب اسلامی ایران با آنکه دارای یک هدفِ حداکثری، یعنی استقلال همه جانبه و سرنگونی حکومت پادشاهی و استبدادی بود، به پیروزی رسید و ماندگار شد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: اگر جوانان به تحلیل درستی از این واقعیت برسند دیگر تلاش برخی برای نشاندن بذر ترس و رعب و ناامیدی در دل مردم به نتیجه نخواهد رسید و راه صحیح آینده کشور مشخص خواهد شد.

ایشان همچنین به تغییر مسیر انقلاب های فرانسه و شوروی و از بین رفتن آن انقلاب ها اشاره و خاطرنشان کردند: انقلاب اسلامی ایران تنها انقلابی است که توانسته ماندگاری خود را براساس اصول و آرمانهای اولیه حفظ کند.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه اصلی ترین هدف مراکز فکر و اندیشه در دنیای استکبار، از بین بردن عناصر ماندگاری انقلاب است، افزودند: تمام تلاش دشمنان در طول سالهای گذشته اعم از جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و تحریم های گسترده اخیر، با هدف از بین بردن ماندگاری انقلاب اسلامی بوده است که البته در هر دوره، ابتکارات جدید هم انجام می دهند.

حضرت آیت الله خامنه ای، خاطرنشان کردند: امریکایی ها در سال 88 به دنبال آن بودند که تجربه موفق خود در چند کشور را به بهانه انتخابات در ایران نیز اجرا کنند و با برجسته سازی اقلیتی که رأی نیاورده بود و با حمایت مالی و سیاسی از آنها نتیجه انتخابات را به هم بزنند اما انقلاب و کودتای رنگی آنها در ایران با حضور مردم، شکست خورد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به حمایت رئیس جمهور امریکا از مخالفان نظام و انقلاب در حوادث سال 88، خاطرنشان کردند: دولت امریکا تا آنجا که توانست از آن حوادث حمایت کرد ولی حضور به موقع مردم در صحنه، نقشه آنان را نقش بر آب کرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، گفتند: امریکاییها اکنون می گویند دوره بعد از مذاکرات هسته ای، دوره سخت گیری بر ایران است به گونه ای که گویا قبل از این بر ایران سخت نمی گرفته اند، اما جوانان، مردم و مسئولان آگاهانه، هوشیارانه، امیدوارانه و با مقاومت و توکل بر خدا و تکیه بر نقاط قوت کشور، در مقابل دشمنان می ایستند و این، بسیار مهم است.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان، طبیعت انتخابات را دادنِ نفسِ تازه به ملت برشمردند و افزودند: احساس مسئولیتِ مردم که در حضور در انتخابات جلوه گر می شود و دشمن را ناکام می گذارد از عناصر «ماندگاری انقلاب» است.

حضرت آیت الله خامنه ای دو مسئله را در انتخابات دارای اهمیت فراوان خواندند: اول؛ «اصل شرکت در انتخابات» و دوم؛ «درست انتخاب کردن و رأی به نامزدهای اصلح».

ایشان با تأکید مجدد برضرورت شرکت همه واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات افزودند: همچون گذشته اصرار داریم که همه، حتی کسانی که نظام را و رهبری را قبول ندارند پای صندوقها بیایند چرا که انتخابات متعلق به ملت، ایران و نظام جمهوری اسلامی است.

حضرت آیت الله خامنه ای شرکتِ همگان در انتخابات را موجب پایداری و تقویت نظام اسلامی، استمرار تأمین امنیت کامل، افزایش اعتبار و آبروی ملت در چشم جهانیان و باعث ابهّت جمهوری اسلامی ایران در نزد دشمنان خواندند.

رهبر انقلاب در تبیین اهمیت فراوان رأی دادن به نامزدهای صالح افزودند: آرا و سلایق مختلف، ایراد ندارد، مهم آن است که تلاش و دقت کنیم که انتخاب ما، انتخاب درستی باشد.

ایشان افزودند: اگر این دقت صورت گیرد حتی اگر برخی منتخبان، بعداً مطلوب از آب در نیایند، «تلاش و دقت رأی دهنده برای انتخاب نامزدهای شایسته»، مورد رضایت پروردگار خواهد بود.

حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به جایگاه رفیع مجلس شورای اسلامی در عرصه مسائل داخلی و بین المللی خاطرنشان کردند: مجلس از زوایای مختلف بویژه از لحاظ تصویب قوانین، ریل گذاری برای حرکت دولتها، و تجلی ایستادگی ملت اهمیت بی نظیری دارد.

ایشان مواضع مجلس کنونی را در مسائل بین المللی «خوب» برشمردند و افزودند: مجلسی که در قضیه هسته ای و دیگر مسائل مقابل دشمنان بایستد و شجاع، مستقل و آزاد، حرفها و مواضع ملت را بیان کند با مجلسی که در مسائل گوناگون حرفهای دشمن را تکرار می کند، از زمین تا آسمان تفاوت دارد.

رهبر انقلاب، تک تک نمایندگان مجلس را در شکل گیری حرکت و مواضع خانه ملت، دخیل دانستند و افزودند: به همین علت، مردم همه¬ی استانها و شهرها، باید در انتخاب نمایندگان خود، کاملاً دقت کنند و در درستی انتخاب، به اطمینان برسند.

حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه افزودند: البته شناخت کاملِ یکایک نامزدها، واقعاً دشوار است اما می توان با دقت در سوابق و مواضعِ کسانی که فهرستها و لیستهای انتخاباتی را ارائه می کنند، درباره لیستها تصمیم گرفت.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: اگر پیشنهاد دهندگانِ لیستها، مؤمن و انقلابی هستند و خط امام را واقعاً قبول دارند می توان به لیست آنها درباره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان اعتماد کرد اما اگر به انقلاب و دین و استقلال، چندان اهمیتی نمی دهند و دلشان دنبال حرفهای امریکا و دیگر بیگانگان است، قابل اعتماد نیستند.

حضرت آیت الله خامنه ای مجلس خبرگان را نیز بسیار مهم خواندند و یادآور شدند: برخلاف برخی تصورها، مجلس خبرگان برای سالی یکی دو بار جلسه و سخنرانی تشکیل نمی شود بلکه می خواهد روزی که رهبر فعلی در قید حیات نیست، «رهبر» یعنی کلیددارِ حرکت انقلاب را انتخاب کند و این مسئله بسیار مهم است.

ایشان با تأکید بر ضرورت دقت کامل در انتخاب نامزدهای مجلس خبرگان افزودند: بسته به ترکیب خبرگان، آنها ممکن است در هنگام ضرورت، شخصی را به رهبری انتخاب کنند که با توکل به خدا و با شجاعت در مقابل دشمنان بایستد و راه امام را ادامه دهد اما این احتمال نیز وجود دارد که فردی با ویژگی های متفاوت را به رهبری برگزینند، بنابراین باید با تحقیق و دقت و شناخت و اطمینان به آنها رأی داد.

حضرت آیت الله خامنه ای حضور در انتخابات و بویژه دقت در انتخاب «نامزدهای صالح یا اصلح» را موجب تحقق دو هدف عالی خواندند: ماندگاری انقلاب و آرامش و سکینه ملت.

ایشان در تشریح تأثیر انتخاب صحیح بر ماندگاری انقلاب افزودند: از ابتدای انقلاب ریزشها و رویشهای فروانی داشته ایم، عده ای از افراد انقلابی به خاطر «ظلم فردی احتمالی» که به آنها شده، به ناحق از اصل انقلاب روگردان شده اند و عده ای هم به خاطر مسائل شخصی و خانوادگی مواضع دیگری گرفته اند اما مهم این است که رویشهای انقلاب در زمینه های مختلف از جمله وجود نیروهای «مؤمن، انقلابی، متخصص، تحصیلکرده، فن آور و کارآمد»، بسیار بیشتر از ریزشها بوده است.

رهبر انقلاب افزودند: در مقطع کنونی نیز اگر مردم به وظایف خود در انتخاب نامزدهای صالح برای مجلس و خبرگان، درست عمل کنند «رویشهای سرسبز و پرطراوت انقلاب»، بیشتر و ماندگاری انقلاب تأمین می شود.

حضرت آیت الله خامنه ای خصوصیت دوم عمل به وظیفه در باب ماندگاری انقلاب را ایجاد آرامش در دل ملت برشمردند و با استناد به آیات قرآن درباره نزول سکینه و آرامش بر دلهای بیعت کنندگان با پیامبر افزودند: هرکس امروز با انقلاب و امام خمینی و راه امام بیعت کند به معنای بیعت با پیامبر است و پروردگار کریم به پاداش این بیعت، دغدغه، نگرانی و نامیدی را از دل ملت می زداید و اطمینان و آرامش را جایگزین می کند.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان تأکید کردند: ماندگاری انقلاب و ایستادگی امیدوارانه و پر آرامش مردم، یقیناً باعث پیروزی ملت بر امریکا و توطئه های دشمنان خواهد شد.

1 نظر »
دوستیهای خیابانی ، خوب یا بد ؟
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در اجتماعی

دوستیهای خیابانی ، خوب یا بد ؟

به‌ طور کلی، در آغاز نوجوانی‌ به‌ علت‌ بیداری‌ غرایز و شدت‌ حالات‌ هیجانی، گرایش‌ دختران‌ و پسران‌ به‌ دوستی‌ با جنس‌ مخالف‌ بیشتر می ‌شود. داشتن‌ دوست، اعتماد به‌ خود را تأیید و تقویت‌ می ‌کند و نیازهای‌ عاطفی‌ و احساسی‌ را تا حدی‌ تأمین‌ می ‌نماید؛ و در صورتی‌ که‌ پیوند دوستی‌ گسسته‌ شود، شخص‌ نسبت‌ به‌ ارزش‌های‌ وجودی‌ خود دچار شک‌ و تردید می‌ شود.

بعضی‌ از پسران‌ ایرانی، داشتن‌ دوست‌ دختر را نوعی‌ محبوبیت، قدرت‌ اجتماعی‌ و موفقیت‌ برای‌ خود محسوب‌ می‌ کنند و در شرایطی‌ که‌ توانایی‌ تشکیل‌ خانواده‌ از طریق‌ ازدواج‌ را ندارند، عده‌ای‌ از آنان، نیازهای‌ جنسی‌ و عاطفی‌ خود را از طریق‌ دوستی‌های‌ افراطی‌ برطرف‌ می ‌نمایند.

متقابلاً برخی‌ دختران‌ ارتباط‌ با پسران‌ را نوعی‌ جذابیت‌ برای‌ خود تلقی‌ می‌ کنند، و متأسفانه‌ اکثر قریب ‌به ‌اتفاق‌ این‌ دختران‌ تصور می‌ کنند که‌ این‌ دوستی‌ها به‌ ازدواج‌ منتهی‌ می ‌شوند.

اصولاً تحول‌ عاطفی‌ دختران‌ متفاوت‌ از پسران‌ است. پسران نسبت‌ به‌ جنبه‌ غریزی‌ تخیلات‌ خود غافل‌ باقی‌ نمی‌ مانند، اما دختران‌ در این‌ دوستی‌ها معمولاً به‌ دنبال‌ عشق‌ آرمانی‌ و رمانتیک‌ هستند. آنها این‌ عشق‌ را آسمانی‌ و پاک‌ می ‌دانند و خیانت‌ در آن‌ را گناهی‌ بخشش ‌ناپذیر می ‌شمارند.

با این‌ توصیف،‌ دوستی‌ های‌ دختر و پسر ایرانی‌ کمی‌ شباهت‌ به‌ دوستی‌ موش‌ و گربه‌ دارد. پسر جوان‌ در جست‌ و جوی‌ لذت‌های‌ جنسی‌ خود با وعده‌های‌ فریبنده‌ و دروغین، دختر جوان‌ را تسلیم‌ خواسته‌ های‌ خود می‌ کند.

پس‌ از مدتی‌ روابط‌ نامشروع، و در پی‌ آن‌ تسلیم ‌نشدن‌ پسر برای‌ ازدواج، دختر جوان‌ دچار آسیب‌ روانی‌ می ‌شود و احساس‌ افسردگی، پوچی‌ و بی‌ ارزشی‌ می ‌کند. متأسفانه‌ در فرهنگ‌ ایرانیان، آسیب‌های‌ اجتماعی، تربیتی‌ و روانی‌ چنین‌ دوستی‌هایی‌ بیشتر متوجه‌ دختران‌ است‌ و مرد ایرانی‌ بدون‌ هیچ‌ گونه‌ محدودیتی، تجربه‌ های‌ متنوع‌ این‌ دوستی‌ها را پشت‌ سر می‌ گذارد.

اما دختر ایرانی، اگر یک‌ نمونه‌ چنین دوستی‌ با جنس‌ مخالف‌ را تجربه‌ کند، تا پایان‌ عمر، شأن‌ و حرمت‌ خویش‌ را از دیدگاه‌ خانواده‌ و جامعه‌ از دست‌ می ‌دهد و برچسب‌ ناشایست‌ بودن‌ را با خود حمل‌ می ‌کند و آثار سوء این‌ تجربهِ منفی‌ پس‌ از ازدواج‌ هم‌ به‌ نوعی‌ در زندگی ‌اش‌ نمایان‌ می ‌شود.

دوستی‌های‌ خیابانی، عاری‌ از شکوفایی‌ محبت‌ و عشق‌ واقعی‌ است‌ و بیشتر یک‌ پیوند غریزی‌ است. اگر هم‌ به‌ ازدواج‌ منتهی‌ شود پشتوانه‌ عشق‌ و محبت‌ ندارد و چنین‌ ازدواجی‌ دوام‌ پیدا نمی‌ کند؛ زیرا پسر و دختر جوان‌ بیشتر شریک‌ لذت‌های‌ جنسی‌ یکدیگر بوده‌اند و زندگی‌ واقعی‌ پس‌ از ازدواج‌ امری‌ فراتر از ارضای‌ غرایز جنسی‌ است.

در تجربهِ این‌ دوستی‌ها، فرصتی‌ برای‌ انتخاب‌ و شناخت‌ صحیح‌ یکدیگر به‌ وجود نمی ‌آید، زیرا در اوج‌ هیجانات‌ ناشی‌ از غرایز جنسی، افراد نمی‌ توانند عاقلانه‌ و آگاهانه‌ یکدیگر را بشناسند و انتخاب‌ کنند. اگر هم‌ اجباراً ازدواجی‌ صورت‌ گیرد، پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ به‌ جدایی‌ و طلاق‌ منتهی‌ می‌شود.

متأسفانه‌ این‌ دوستی ‌ها بدون‌ شناخت‌ واقعی‌ جنس‌ مخالف‌ و براساس‌ هیجانات‌ و احساسات‌ سطحی‌ و زودگذر شکل‌ می ‌گیرد و حاصل‌ آنها بروز رفتارهای‌ نادرست‌ و روابط‌ نامشروع‌ است‌ که‌ در این‌ روابط‌، بازنده‌ اصلی‌ و همیشگی‌ غالباً دختران‌ جوان‌ هستند؛ دخترانی‌ که‌ با نهایت‌ سادگی، زیبایی، لطافت‌ و ظرافتی‌ را که‌ خدا به‌ آنها امانت‌ داده، در اختیار کسی‌ می ‌گذارند که‌ در خیانت ‌کردن‌ به‌ امانت‌ مهارت‌ دارد.

دختران‌ جوان‌ باور نمی‌ کنند که‌ چنین‌ پسرانی‌ معمولاً تنوع‌ طلب‌ هستند. و پس‌ از مدتی‌ کوتاه، سراغ‌ طعمه ‌ای‌ دیگر می‌ روند و همه‌ وعده‌های‌ به‌ ظاهر عاشقانه‌ را فراموش‌ می‌ کنند.

آینده‌ این‌ دختران‌ به‌ دو صورت‌ قابل‌ تصور و پیش‌ بینی‌ است:

۱) دختر جوان‌ و آسیب‌خورده‌ پس‌ از یک‌ تجربه‌ دوستی‌ خیابانی، برای‌ همیشه‌ درس‌ عبرت‌ می ‌گیرد؛ به‌ ارزش‌ وجودی‌ خود پی‌ می ‌برد و این‌ دوستی‌ها را رها می ‌کند.

۲) دختر جوان‌ و و آسیب ‌خورده‌ تا حد وسیله ‌ای‌ برای‌ ارضای‌ جنسی‌ نزول‌ می ‌کند؛ و در عین‌ حال‌ چنین‌ می ‌پندارد که‌ با این‌ عمل‌ به‌ محیط‌ و به‌ خانواده‌ خود دهن ‌کجی کرده‌ و آزادی‌ به‌ دست‌ آورده‌ است.

در حالی‌ که‌ این‌ اعمال‌ برخلاف‌ تصور او و دیگران، بیانگر آزادی‌ زن‌ نیست، و سرانجام‌ آن‌ پشیمانی‌ و از دست‌دادن‌ سلامت‌ تن‌ و روان‌ خواهد بود. چنین‌ دختری‌ با اراده‌ خود، به‌ سادگی‌ و به‌ ارزانی‌ و فراوانی، تمام‌ هستی‌ و وجودش‌ را در اختیار گرگ‌ های‌ درنده‌ و طمعکار جامعه‌ قرار می‌ دهد و با دست‌ خود، علف‌های‌ هرز و میکروب‌های‌ کشنده‌ را تقویت‌ می‌ کند.

دوستی‌های‌ خیابانی‌ تحت‌ تأثیر چه‌ عواملی‌ شکل‌ می ‌گیرند و افزایش‌ می ‌یابند؟

ـ زمانی‌ که‌ خانواده‌ و جامعه‌ نقش‌ اساسی‌ خود را جهت‌ یاری ‌دادن‌ به‌ نسل‌ جوان‌ برای‌ یافتن‌ هویت‌ سالم، مثبت، پویا و سازنده‌ به‌ خوبی‌ ایفا نکنند، نسل‌ جوان‌ با آشفتگی‌ هویت‌ و خلاء وجودی‌ مواجه‌ می ‌شود و برای‌ کاهش‌ اضطراب‌ و رهایی‌ از بحران‌ هویت‌ و سرگشتگی، به‌ این‌ دوستی‌ها تن‌ می ‌دهد.

جوان‌ در تصور و توهم‌ خویش، از طریق‌ دوستی‌ با جنس‌ مخالف، می‌ خواهد به‌ آرامش‌ برسد. او لذت‌ این‌ دوستی‌ را عامل‌ تسکین‌ برای‌ بحران‌ بی‌هویتی‌ خویش‌ می ‌داند.

ناتوانی‌ خانواده‌ و جامعه‌ در پاسخگویی‌ صحیح‌ و به ‌موقع‌ به‌ نیازهای‌ اساسی‌ نسل‌ جوان‌ عامل‌ دیگری‌ جهت‌ شکل ‌گیری‌ دوستی‌های‌ خیابانی‌ است. امنیت، احترام، محبت‌ و دوست‌ داشته‌ شدن‌ از جمله‌ نیازهای‌ روانی‌ انسان‌ است‌ که‌ متأسفانه‌ به‌ دلیل‌ سرگرم ‌شدن‌ خانواده‌ها و جوامع‌ به‌ فراهم ‌ساختن‌ امکانات‌ اقتصادی، این‌ دو نهاد انسان‌ساز از هنر عشق‌ ورزیدن‌ و احترام‌ گذاردن‌ به‌ نوجوانان‌ محروم‌ می‌ شوند.

عامل‌ دیگر، فقر فرهنگی‌ و نشناختن‌ هویت‌ واقعی‌ جنس‌ مخالف‌ است؛ و شاید این‌ عامل‌ محصول‌ نشناختن‌ قدر خویشتن‌ توسط‌ دختران‌ جوان‌ باشد. اگر دختران‌ به‌ قداست، ارزش، اهمیت‌ و کرامت‌ خویش‌ واقف‌ شوند و در مورد جنس‌ مخالف، رفتاری‌ توأم‌ با متانت‌ و بزرگ‌ منشی‌ و بی‌ اعتنایی‌ داشته‌ باشند و به‌ سادگی‌ در برابر خواسته‌ های‌ جنس‌ مخالف‌ تسلیم‌ نشوند، فرصتی‌ برای‌ انحراف‌ به‌ وجود نمی ‌آید.

متأسفانه‌ عده‌ای‌ برای‌ دفاع‌ از حقوق‌ زنان‌ خیابانی، این‌ تفکر غلط‌ را تبلیغ‌ می ‌کنند که‌ «فقر اقتصادی» ریشه‌ این‌ معضل‌ اجتماعی‌ است؛ اما به‌ نظر می ‌رسد «فقر و ضعف‌ فرهنگی» بنیاد اصلی‌ این‌ معضل‌ باشد، زیرا برخی‌ از این‌ عناصر اجتماعی‌ نه‌ تنها فقر اقتصادی‌ را لمس‌ نکرده‌اند، بلکه‌ کمابیش‌ از رفاه‌ اقتصادی‌ و امکانات‌ فراوان‌ برخوردار بوده‌اند، ولی‌ نگرش‌ آنها نسبت‌ به‌ وجود انسانی‌ خود حقیرانه‌ و پست‌ بوده‌ است.

در مقابل، بسیاری‌ از زنان‌ پاک‌ و فرهیخته‌ ایرانی‌ در نهایت‌ فقر اقتصادی، از نظر فرهنگی‌ کاملاً غنی‌اند و با نهایت‌ عفاف‌ و نجابت، به‌ کارهای‌ سازنده‌ و مثبت‌ می‌پردازند. آنان‌ زندگی‌ خویش‌ را با تلاش‌ و پشتکار به‌ درستی‌ اداره‌ می ‌کنند و تن‌ به‌ پستی‌ نمی‌ دهند. اما زنانی‌ هستند که‌ در اثر فقر فرهنگی‌ و اخلاقی‌ شدید، خود را ارزان‌ می‌ فروشند، آن‌ هم‌ در شرایطی‌ که‌ هیچ‌ گونه‌ کمبود اقتصادی‌ ندارند و حتی‌ از رفاه‌ بیش‌ از حد برخوردارند.

نکته‌ درخور توجه‌ این‌ است‌ که‌ اگر کسی‌ فقر فرهنگی، فکری‌ و اخلاقی‌ نداشته‌ باشد، به‌خوبی‌ می ‌تواند برای‌ رهایی‌ از چنگال‌ فقر اقتصادی، برنامه ‌ریزی‌ کند.

آیا این‌ دوستی‌ها به‌ ازدواج‌ منجر می‌شود؟

ـ تعداد کمی‌ از این‌ دوستی‌ها در شرایط‌ اضطراری‌ و اجباری‌ برای‌ خروج‌ از مرز روابط‌ نامشروع، به‌ اجرای‌ تشریفات‌ قانونی‌ ازدواج‌ منتهی‌ می ‌شود. این‌ امر در وضعیتی‌ صورت‌ می ‌گیرد که‌ انتخاب‌ همسر و رعایت‌ معیارهای‌ ضروری‌ برای‌ زندگی‌ مشترک، عملاً امکان‌ پذیر نیست‌ و دو دوست‌ پس‌ از پشت‌ سر گذاشتن‌ تجربهِ روابط‌ نامشروع، ناگزیرند تن‌ به‌ قانون‌ ازدواج‌ بدهند تا به‌ خانواده‌ و جامعه‌ ثابت‌ کنند که‌ انسان‌های‌ ارزشمندی‌ هستند.

آیا آیندهِ چنین‌ ازدواج‌هایی‌ قابل‌ پیش ‌بینی‌ است؟

در پاسخ‌ این‌ سؤال‌ باید تعریف‌ مشخصی‌ از دوستی و ازدواج به‌ دست‌ آوریم. نخستین‌ امری‌ که‌ در اثر پیوند دوستی‌ می ‌شکفد، محبت‌ است.

متأسفانه‌ دوستی‌های‌ خیابانی‌ با هیجانات‌ احساسی‌ ناشی‌ از شدت‌ فعالیت‌ غریزه‌ جنسی‌ آغاز می‌ شود و چنین‌ ارتباطی‌ از محبت‌ و عشق به‌ معنای‌ واقعی‌ کلمه‌ خالی‌ است. ازدواج پیوند عمیق‌ میان‌ دو انسان‌ براساس‌ مودّت‌ و حُبّ شدید است.

دو انسانی‌ که‌ واقعیت‌های‌ وجودی‌ یکدیگر را پذیرفته‌ اند در برابر یکدیگر مسئولیت‌ و تعهد احساس‌ می ‌کنند و در حق‌ هم‌ دلسوزی، فداکاری‌ و ایثار روا می ‌دارند.

دوستی‌های‌ خیابانی، عاری‌ از شکوفایی‌ محبت‌ و عشق‌ واقعی‌ است‌ و بیشتر یک‌ پیوند غریزی‌ است. اگر هم‌ به‌ ازدواج‌ منتهی‌ شود پشتوانه‌ عشق‌ و محبت‌ ندارد و چنین‌ ازدواجی‌ دوام‌ پیدا نمی‌ کند؛ زیرا پسر و دختر جوان‌ بیشتر شریک‌ لذت‌های‌ جنسی‌ یکدیگر بوده‌اند و زندگی‌ واقعی‌ پس‌ از ازدواج‌ امری‌ فراتر از ارضای‌ غرایز جنسی‌ است.

در تجربهِ این‌ دوستی‌ها، فرصتی‌ برای‌ انتخاب‌ و شناخت‌ صحیح‌ یکدیگر به‌ وجود نمی ‌آید، زیرا در اوج‌ هیجانات‌ ناشی‌ از غرایز جنسی، افراد نمی‌ توانند عاقلانه‌ و آگاهانه‌ یکدیگر را بشناسند و انتخاب‌ کنند. اگر هم‌ اجباراً ازدواجی‌ صورت‌ گیرد، پس‌ از مدتی‌ کوتاه‌ به‌ جدایی‌ و طلاق‌ منتهی‌ می‌شود.

برای‌ پیشگیری‌ از بروز چنین‌ آسیب‌های‌ اجتماعی، چه‌ پیشنهاداتی‌ دارید؟

ـ پیش‌ از هر چیز باید خانواده‌ها به‌ نقش‌ حیاتی‌ خود در برابر فرزندان‌ آگاه‌ شوند تا بتوانند الگوهای‌ صحیح‌ رفتاری‌ را به‌ فرزندان‌ ارائه‌ دهند و هویتی‌ سالم‌ و پویا به‌ آنها هدیه‌ کنند. والدین‌ باید به‌ نیازهای‌ عاطفی‌ و روحی‌ فرزندان‌ و شیوه‌های‌ صحیح‌ پاسخگویی‌ به‌ این‌ نیازها واقف‌ شوند.

از روش‌های‌ تربیتی‌ مؤثر در این‌ زمینه‌ می‌ توان‌ به‌ این‌ موارد اشاره‌ کرد:

تقویت‌ ارزش‌های‌ اخلاقی، معنوی‌ و انسانی‌ و سست‌ گردانیدن‌ معیارهای‌ صرفاً مادی‌ در نظر جوانان، تقویت‌ و توسعه‌ مراکز ورزشی‌ و تفریحی‌ و برنامه ‌ریزی‌ صحیح‌ برای‌ اوقات‌ فراغت‌ جوانان، ارائه‌ خدمات‌ رفاهی‌ و اجتماعی‌ جهت‌ برطرف ‌کردن‌ کمبودهای‌ عاطفی‌ کودکان‌ و نوجوانان، پرورش‌ احساس‌ عزت‌ نفس‌ و اعتماد به ‌نفس‌ کودک‌ و نوجوان‌ در خانواده‌ و مدرسه، بهسازی‌ وضع‌ خانواده‌ها از طریق‌ تماس‌ با کارشناسان‌ متخصص‌ در امور خانواده، استفاده‌ از فیلم‌ ها و نوارهای‌ تربیتی، سالم‌ سازی‌ محیط‌ اجتماعی‌ نوجوانان‌ و از بین ‌بردن‌ تبعیض‌ میان‌ طبقات‌ جامعه، آموزش‌ مهارت‌های‌ حل‌ مسئله‌ به‌ نوجوانان‌ و نیز شیوه‌های‌ تصمیم ‌گیری، آموزش‌ اصول‌ بهداشت‌ روانی‌ به‌ خانواده‌ها و فرزندان، پرهیز از سخت گیری‌ و تنبیه‌ و همچنین‌ اجتناب‌ از آسان‌ گیری‌ در تربیت‌ فرزندان، تشویق‌ فرزندان‌ به‌ رعایت‌ تعادل‌ و دوری‌ از بی‌ بندوباری، برقراری‌ احساس‌ امنیت‌ در خانواده‌ و جامعه‌ و جلوگیری‌ از بروز اضطراب‌ در نوجوانان‌ و جوانان.

توصیه‌ شما به‌ نسل‌ جوان‌ ایرانی‌ چیست؟

ـ سوء استفاده‌ از جاذبه‌ جنسی‌ عاملی‌ برای‌ انحرافات‌ اخلاقی‌ است. این‌ امر مانع‌ از آن‌ است‌ که‌ جوان‌ به‌ ارزش‌ انسانی‌ خود واقف‌ شود، و کسی‌ که‌ نتواند ارزش‌ انسانی‌ خویش‌ را درک‌ کند، به ‌آسانی‌ عظمت‌ خویش‌ را فدای‌ لذت‌های‌ پوچ‌ و لحظه ‌ای‌ می ‌گرداند و این‌ معامله‌ ای‌ زیانبار است‌ که‌ در بسیاری‌ مواقع‌ ضرر آن‌ قابل‌ جبران‌ نیست. عظمت‌ خود را دریابید.

گفته های دکتر صدیقه یگانه (روانشناس )

 

نظر دهید »
داستان های ترسناک با کودک چه می کنند؟
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در روانشناسی

داستان های ترسناک با کودک چه می کنند؟

همه ما در دوران کودکی مان داستان شنل قرمزی را که گرگ، مادربزرگ اش را با دندان های بزرگ می خورد، شنیده ایم؛ داستانکدو قلقله زن را که شیر و گرگ و پلنگ برای خوردن اش جلوی او را می گیرند و خاله سوسکه که همسرش، آقاموشه، توی دیگ آش می افتد و می میرد و شنگول و منگول که گرگ مدام به خانه شان سر می زند و یکی از بره ها را می خورد و داستان های دیگری از همین قبیل…

گاهی این داستان ها مملو از صحنه های ترسناکی است که حتی والدین، برخی اوقات دو به شک می شوند که ادامه داستان را بگویند یا نه و نکند بیان این بخش از داستان سبب شود کودک کابوس ببینند. راستی، چرا داستان های کودکانه ما صحنه های ترسناک دارد؟

برعکس آنچه بیشترمان گمان می کنیم، بچه ها این قسمت از داستان ها را بیش از سایر قسمت ها دوست دارند و هر چه این بخش ها را پررنگ تر کنیم، بیشتر به داستان جذب می شوند اما آیا می دانید چرا؟ چون شادی، غم و ترس جزءاحساسات اصلی و ضروری برای بزرگ شدن کودکان است. ترسیدن کودکان از هیولاها، جادوگران، دزدان، حیوانات وحشی و … خوب است؛ به شرطی که بتوانند همه آنها را شکست دهند و درنهایت داستان، پیروز باشند. ا

اگر توجه کرده باشید در اکثر داستان های مربوط به کودکان مردن از گرسنگی، بی سرپرست ماندن، ماندن در تاریکی شب، ماندن در میانه جنگل، گرفتار شدن به دست غریبه ها و … وجود دارد و کودک با شنیدن آنها ترس از جدایی از آنچه دوست دارد و حیات اش وابسته به آنهاست، یعنی جدایی از والدین را حس می کند. هدف اصلی این داستان ها کانال بندی ترس ها و از بین بردن تدریجی آنها به کمک تخیل است.

کودک با شخصیت داستان ها همذات پنداری کرده و خود را نزدیک به او حس می کند. در واقع، صحنه های ترسناک داستان، ترس خوابیده در عمق وجود کودک را بیرون کشیده و با تبدیل کردن کودک به یک قهرمان، او را وادار به شکست دادن ترس هایش می کند.

به همین دلیل است که تمام بچه ها در هر عصری، علاقه زیادی به داستان شنل قرمزی، بندانگشتی، سفیدبرفی و سیندرلا دارند. ترس های موجود در کتاب های کودکان سبب ایجاد کابوس در کودکان نمی شود؛ چون در تمام داستان ها پایان خوبی وجود دارد. در ضمن، در هر داستانی، کودک آموزه هایی را می یابد که باعث حل مشکلات و رهایی از موقعیت های خطرناک شده است. با پیروز شدن قهرمان داستان بر ترس ها، کودک اعتماد به نفس خود را پیدا می کند و یاد می گیرد چگونه در زندگی با ترس باید مقابله کرد. ا

ین تنها در مورد داستان ها صادق نیست. اگر توجه کرده باشید، کودکان علاقه زیاد به انتخاب ماسک های وحشت آور دارند. درواقع، آنها با گذاشتن این ماسک ها روی صورت بدون آنکه احساس متهم بودن داشته باشند، احساسات منفی، عصبانیت و خشونت خودشان را به والدینی که مدام به آنها «نه» می گویند یا برادر بزرگ تری که آنها را از بازی کردن بازمی دارد، نشان می دهند.

● جذاب ترین بازی ها برای کودکان بازی های مهیج است

به همان اندازه که بچه ها به شنیدن داستان های دلهره آور علاقه دارند، بازی های هیجان آوری که آنها را بترساند را هم دوست دارند. گرگ ام به هوا و قایم باشک از جمله بازی های اضطراب آور است که در هر لحظه از آن کودک احساس ترس و نگرانی کرده و مدام جیغ می زند.

در بازی قایم باشک، کودک برای فرار از والدین، خود را در جایی پنهان می کند و در عین حال که می داند نبودن او، والدین را نگران می کند، خود نیز احساس تنهایی و رهاشدگی را تجربه کرده و به این ترتیب، تا حدی بر ترس از جدایی اش غلبه می کند. در گرگ ام به هوا، از تهدیدهای احتمالی می گریزد تا خودش را نجات دهد. تمام این بازی ها نه تنها نشاط را در کودکان ایجاد می کند، بلکه حساب شده و تربیتی نیز هستند. آنها کودکان را می ترسانند چون ذات کودک، ترسیدن را می پسندد. خطرهای فانتزی به او کمک می کنند بر ترس خود غلبه کرده و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کند.

منبع: Parents

 

نظر دهید »
از کجا بفهمیم کودک‌مان حساسیت غذایی دارد؟
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در پزشکی

از کجا بفهمیم کودک‌مان حساسیت غذایی دارد؟

گاهی اوقات هنگامی که بعضی کودکان در معرض غذای خاصی قرار می گیرند (مثلا بادام‌زمینی) سیستم ایمنی بدن آنها، پروتئین آن ماده غذایی را به عنوان مهاجم تلقی کرده و در مقابلش آنتی بادی ترشح می کند تا پروتئین را از بین ببرد.

راه های موثر برای شناخت حساسیت غذایی کودک

1- وقتی یک غذای جدید را به کودک می دهید، حداقل تا سه روز بعد از آن غذای جدید دیگری به او ندهید تا واکنش بدن کودک را به همان نوع جدید بسنجید؛ مثلا اگر برای اولین بار در روز دوشنبه به کودک خود هلو دادید، این کار را در روزهای سه شنبه و چهارشنبه تکرار کنید و میوه جدید دیگری در این روزها به او ندهید تا ببینید آیا کودکتان به هلو حساسیت دارد یا نه.

2- به علائمی مانند سرفه، عطسه، زدن کهیر، تهوع، گازهای دفع شده، ورم پوست و اگزما در کودک توجه کنید. این موارد از علایم شایع حساسیت غذایی می باشند.

اگر کودکتان با مشکل تنفسی مواجه شد و یا علایم دیگری مانند ورم و قرمزی صورت و لب دارد و یا تهوع و اسهال بعد از صرف غذا پیدا کرد، حتماً با اورژانس تماس بگیرید

3- برای اولین بار که ماده غذایی جدیدی را به کودک می دهید توجه داشته باشید که حساسیت غذایی ممکن است در دو زمان رخ دهد:

- برخی غذاها بلافاصله پس از خوردن، سبب بروز حساسیت غذایی می شوند.

- برخی غذاها 1 یا 2 ساعت بعد از خوردن، سبب بروز حساسیت غذایی می شوند.

4- پوشک کودک را پس از دادن هر نوع ماده غذایی جدید، بررسی کنید. اسهال از دیگر علایم بروز حساسیت غذایی در کودک می باشد.

5- به محض بروز یکی از علایم بالا، به پزشک متخصص کودک خود مراجعه کنید. به کمترین علایم هم توجه کنید و آن را جدی بگیرید.

6- اگر کودکتان با مشکل تنفسی مواجه شد، حتماً با اورژانس تماس بگیرید. اگر علایم دیگری مانند ورم و قرمزی صورت و لب دارد و یا تهوع و اسهال بعد از صرف غذا پیدا کرد، حتماً با اورژانس تماس بگیرید، زیرا در برخی موارد، این علایم در مدت زمان کوتاهی، راه تنفس کودک را مسدود می کنند و ممکن است منجر به مرگ کودک شوند.

نکته

مواد غذایی آلرژی زا

- تخم مرغ، شیر، بادام زمینی، سویا، آجیل، ماهی، میگو و توت فرنگی بسیار حساسیت زا هستند. حتماً از پزشک کودک خود بپرسید که در زمان خوراندن این مواد برای اولین بار به کودک، چه مواردی را باید رعایت کنید.

- کودکانی که والدین آنها حساسیت غذایی دارند، بیشتر در معرض ابتلا به این بیماری هستند. لذا در موقع خوراندن موادی که به آنها آلرژی دارید، به کودک خود، موارد احتیاط را رعایت کنید.

- اگر کودکتان به برخی مواد غذایی حساسیت دارد، حتماً به پزشک اطلاع دهید. پزشک اطفال ممکن است تست آلرژی تجویز کند. این تست مشخص می کند که چه نوع مواد غذایی منجر به بروز حساسیت در کودک شما می شوند.

- بعضی علایم حساسیت غذایی (ذکر شده در شماره 6) تهدید کننده حیات کودک می باشند. حتماً علایم مذکور را در نظر داشته و جوانب احتیاط را رعایت کنید.

منیع:tebyan.net

 

نظر دهید »
شیطان را گریان کنید!!
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در مذهبی

شیطان را گریان کنید!!

روزی پیامبر صلی اله علیه و آله از شیطان پرسید: ای ملعون! چرا مانع از صدقه دادن می شوی؟ عرض کرد: یا رسول الله! اگر ارّه ای بر سر من بگذارند و مانند درخت و چوب سرم را ارّه کنند، برای من راحتتر از صدقه دادن اشخاص است. آن حضرت پرسیدند: چرا صدقه چنان ناراحتت می کند؟ در جواب گفت:…

صدقه دادن

آشنایی مختصری با شیطان

در قرآن مجید در 63 آیه نام شیطان، در 11 آیه نام ابلیس و در 17 آیه نام شیاطین آمده است. قرآن شناسنامه شیطان و ماهیت او را این طور بیان می دارد: از آیات متعدد قرآن استفاده می شود که ماده اولیه شیطان[1] «آتش» بوده است؛ مثلاً، در آیه ای می فرماید: «و اذقلنا للملائکة اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابلیس کانَ من الجنّ ففسق عن امر ربّه.» [2]چنان که ملاحظه می شود، این آیه شریفه، ابلیس را از جن می داند. ابلیس اسم خاص همان شیطانی است که اغواگر حضرت آدم بود و خدای تعالی در قرآن گاهی با عنوان «ابلیس» و گاهی با عنوان «شیطان» از او تعبیر می کند.[3]خود شیطان هم خلقت خود را از آتش می داند، آن جا که خداوند از او سؤال می کند: چه چیزی مانع سجده کردن تو بر آدم شد، گفت: «انا خیرٌ منه خلقتنی من نارٍ و خلقته من طینٍ.» در جای دیگر می گوید: «ءَاسجدُ لمن خلقت طینا» [4]به تصریح قرآن، شیطان از فرمان خدا سرپیچی کرد: «ابی واستبکر و کان من الکافرین» [5]؛ «کان من الجنّ استکبرو کان من الکافرین؛[6] «انّ الشیطان کان للرّحمن عصّیا.» [7]و قرآن شیطان را دارای ذریّه می داند، آن جا که می فرماید: «واذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجدوا الاّ ابلیس کان من الجن ففسق عن امر ربّه افتتخذونه و ذرّیّته اولیاء من دونی و هم لکم عدوٌ بئس للظالمین بدلاً.» [8] قرآن در آیات متعددی، شیطان را دشمن آشکار انسان می داند و انسان را از پی روی او برحذر می دارد: «و انّ الشیطان للانسان عدوٌ مبینٌ» [9].

آیا قادرید شیطان را بگریانید؟

در صدقه دادن پنج خصلت است: مال را زیاد می کند، مریضان را شفا می دهد، بلاها را دفع می کند. صدقه دهندگان، به سرعت برق از پل صراط می گذرند، بدون حساب داخل بهشت می شوند و برای ایشان عذابی نیست.

با مقدمه ای که ذکر کردیم، حال قصد داریم مسئله ای را مطرح کنیم که شاید سوال شما خواننده عزیز هم باشد و آن اینکه چه وقتهایی شیطان از فرط ناراحتی گریه کرده و چه اوقاتی ما می توانیم او را به گریه اندازیم؟
با اندکی تفحص روشن می شود که علاوه بر مواردی که شیطان را آزار داده و ناراحت می کند برخی کارها نیز در طول زندگی آدم علیه السلام و فرزندانش و در طول تاریخ، ابلیس را چنان آزار داده که باعث ناله و زاری ابلیس شده و حتی او را به گریه واداشته است که در زیر به برخی از آن موارد اشاره می کنیم:
1- وقتی حضرت آدم توبه کرد و خدا توبه اش را پذیرفت شیطان ملعون چنان از سوز دل ناله کرد که ملائکه آسمان و زمین را متوجه کرد و همه او را لعنت کردند.

2- روزی که حضرت یوسف از دست زلیخا گریخت، شیطان از سوز دل ناله ای کرد که ملائکه صدای او را شنیدند و لعنتش کردند.

3- در غدیر خم، وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله، امام علی علیه السلام را به خلافت منصوب کرد و فرمود: “من کنتُ مولاهُ فعلیٌّ مولاه"، شیطان از دل پردردش ناله ای کشید و گفت: از این پس چه کنم و چاره ام چیست؟ اولادش را جمع کرد و گفت: تا می توانید مردم را به شک اندازید، محبت، ولایت و دوستی علی علیه السلام را چنان بر مردم متشبه کنید که او را به خدایی باور کنند و از غلو به جهنم بروند و عده ای از راه و روش او برگردند و جهنمی شوند.

4- روز عاشورا بسیار زحمت کشید تا زمینه ای فراهم کرد که همه لشکر عمر سعد، علیه امام حسین علیه السلام شوریدند و او را به شهادت رساندند. آنگاه همه شیاطین، روی زمین پخش شدند و با شادی و خوانندگی ابراز خرسندی کردند. شیطان می گفت: عجب خلق خدا را گمراه کردم و به مقصودم رسیدم. پس از اینکه شیطان از ثواب و مقام و منزلت پیروان و زیارت کنندگان امام حسین علیه السلام آگاه شد از کرده خود پشیمان شده و از روی حسرت نعره ای کشیده که همه ملائکه لعنتش کردند. گفت: واویلا، قضیه بر عکس شد و مردم بیشتری داخل بهشت شدند.

5- وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله، به پیامبری مبعوث شد و مردم را از نادانی، گمراهی و جهنم نجات داد و به سوی بهشت رهنمون شد، ابلیس ناله کرد و فریاد کشید.

6- وقتی سوره مبارکه “حمد” نازل شد، ابلیس فریاد زد و ناله کرد، چون می گفت: این سوره سبب آمرزش گناهان اولاد آدم می شود.

شیطان به عنوان دشمن دیرینه و پرکینه، از انجام هر عمل صالح و شایسته ای که منجر به سعادت افراد شود ناراحت و محزون می شود. پس مبارزه با شیطان جزء آسانترین کارهاست و کافیست برای مبارزه با او فقط کارهای انسانی و دینی خود را انجام دهیم تا بدین وسیله به خدای تعالی و به کمال خویش نزدیکتر شویم.

7- امام صادق علیه السلام فرمودند: وقتی انسان در برابر خدا سجده کند و آن را طول دهد، شیطان از ناراحتی فریادش بلند می شود و به کناری رفته و شروع به گریه می کند و می گوید: وای بر من، این بنده خدا چگونه او را اطاعت می کند و در مقابل او به خاک می افتد، در حالی که من او را معصیت نمودم و به آدم سجده نکردم.

8- دیدار با مومن: دید و بازید مومنان از یکدیگر شیطان را چنان ناراحت می کند که به صورت خود زده و دست و پای خود را زخمی می کند.

9- صدقه دادن. روزی پیامبر صلی اله علیه و آله از شیطان پرسید: ای ملعون! چرا مانع از صدقه دادن می شوی؟ عرض کرد: یا رسول الله! اگر ارّه ای بر سر من بگذارند و مانند درخت و چوب سرم را ارّه کنند، برای من راحت تر از صدقه دادن اشخاص است. آن حضرت پرسیدند: چرا صدقه چنان ناراحتت می کند؟
در جواب گفت: در صدقه دادن پنج خصلت است: مال را زیاد می کند، مریضان را شفا می دهد، بلاها را دفع می کند. صدقه دهندگان، به سرعت برق از پل صراط می گذرند، بدون حساب داخل بهشت می شوند و برای ایشان عذابی نیست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: خدا عذابت را زیاد کند.
سخن آخر اینکه:

شیطان به عنوان دشمن دیرینه و پرکینه، از انجام هر عمل صالح و شایسته ای که منجر به سعادت افراد شود ناراحت و محزون می شود. پس مبارزه با شیطان جزء آسانترین کارهاست و کافیست برای مبارزه با او فقط کارهای انسانی و دینی خود را انجام دهیم تا بدین وسیله به خدای تعالی و به کمال خویش نزدیکتر شویم.

پی نوشتها:
[1] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم،ج6،ص68
[2] سوره کهف/آیه 5
[3] آیاتی که در آن ها از او با عنوان ابلیس یادکرده است: مانند: «و اذقلنا للملائکةِ اسجدوا لادم فسجدوا الاّ ابلیس ابی و استکبر و کان من الکافرین» (بقره:34) و نیز ر. ک: حجر: 3132 / اسرا: 61/ کهف: 50 / طه: 116/ ص: 7475. در بعضی موارد نیز با عنوان شیطان از او نام می برد: مانند: «یا بنی آدم لایفتننّکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنّة.» (اعراف: 27) و نیز ر.ک: بقره: 26 / طه: 120. ضمنا از جمله آیاتی که به خوبی دلالت می کنند بر این که این شیطان همان ابلیس است آیات 61-65 اسراء می باشند.
[4] اسراء: (61)
[5] بقره: (34)
[6] ص: (74)
[7] مریم: (44)
[8] کهف: (50)
[9] (یوسف: 5)
منابع:
سایت اسلام کوئیست
دانشنامه رشد

نظر دهید »
پنج گناه بزرگ شیخ نمر!
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در سیاسی

پنج گناه بزرگ شیخ نمر!

بار دیگر حکومت وهابی آل سعود با بی تدبیری و خودکامگی مرتکب جنایت سختی شد که عواقب و پیامدهای سخت آن نه تنها موجب استحکام و قوت دولت دیکتاتوری شان نخواهد بود، بلکه در زمانی نه چندان دور موجبات اضمحلال و فروپاشی این حاکمیت جاهلی مدرن را فراهم خواهد کرد.

شیخ نمر

هنوز خبر شهادت مردم بی گناه یمن در اذهان عموم فروکش نکرده است که خبر شهادت مظلومانه شیخ مجاهد، شیخ باقرالنمر این مدافع آزادی حقوق بشر در رسانه ها دل هر انسان منصف و آزادی را به درد آورد. سوالات بی پاسخ فراوانی در خصوص این جنایت ددمنشانه افکار آزادی خواهان مسلمان را به خود مشغول می سازد. آیا بهای آزاد اندیشی و دیکتاتور ستیزی قتل و شهادت است؟ مگر نه این است که در فرهنگ اسلام، خون انسانها از بالاترین حرمتها برخوردار می باشد، پس چگونه در سرزمین وحی این چنین راحت به آموزه های قرآنی و دینی دهن کجی می شود؟
از رسول اکرم (صلی الله علیه واله و سلم) نقل شده است: «إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَكَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛ [3]مردم آنگاه كه ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مى رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.»
شیخ نمر شهادتت مبارک

بر اساس آموزه های صریح قرآنی کسانی که در راه خدا به مقام شامخ شهادت دست می یابند هرگز نمرده اند و نزد خدای متعال متنعم و مسرورند،[1] هر چند آل سعود سعی داشت با قتل رهبر شیعیان عربستان قدرت شیعیان آن سرزمین _که جمعیت حدود هفت میلیونی را تشکیل می دهند _ را کاهش دهد، ولی با شهادت او یاد و نام و رسالت این رهبری شیعی را تا ابد در اذهان مسلمانان جهان زنده نگه داشت.
نه تنها قتل و کشتار رهبر شیعیان عربستان ضامن بقای دولت استبدادی و وهابی آل سعود نیست؛ بلکه خون به ناحق ریخته این مسلمان آزادی خواه گریبان دولتمردان و مستبدان آل سعود را خواهد گرفت: «وَ مَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمً؛[ النساء/ ۹۳] و هر كس عمداً مؤمنى را بكشد، كیفرش دوزخ است كه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم مى گیرد و لعنتش مى كند و عذابى بزرگ برایش آماده ساخته است.»
هر گاه لعنت خدا دامن استبداد و خودکامگی آل سعود را بگیرد دیری نخواهد پایید که پایه های آن حکومت رنگ و بوی اختلاف و چند دسته گی و فروپاشی را به خود خواهد دید.
جرم و گناه شیخ باقر النمر در منطق آل سعود!


1-ایستادگی بر عهد و پیمان با خدا

به راستی جامعه مسلمین سرزمین عربستان و جهان اسلام باید این سوال مهم را مطرح نمایند که جرم و گناه شیخ باقرالنمر چه بود؟ آیا اگر کسی با منطق قرآنی خود سعی داشته باشد در مقابل استبداد و مدیریت اعراب جاهلی _ که حتی حرمت خون مسلمان را در ماههای حرام محترم نمی شمرند_ بایستد سزاوار مرگ است.
آیا اگر رهبری بنا به مسئولیت و وظیفه شهروندی و مسلمانی خود حقوق به حق جامعه شیعی را در آن سرزمین مطالبه نماید باید خون او بر زمین ریخته شود؟
جرم شیخ باقر النمر این بود که بر سر عهد و پیمان خود با خدای خویش بود. او با خدای خود پیمان ایستادگی و جهاد در برابر ظلم و ستم دستگاه استبداد را بسته بود و تا آخرین لحظه زندگی خود بر سر پیمان خود ماند و مزد الهی خود را دریافت نمود. «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً؛[احزاب،آیه23] در میان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ایستاده اند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند».
2- مبارزه با ظلم و استبداد بی شمار آل سعود!

در منطق و فرهنگ قرآن، هر انسانی موظف است در مقابل ظلم و خودکامگی های اجتماعی ایستادگی نماید و با هر وسیله ای مانع ظلم و استبداد باشد. بر کسی پوشیده نیست، سیاست استبدادی و ظالمانه آل سعود منحصر در سرزمین عربستان نبوده؛ بلکه آتش ظلمشان سایر سرزمینها را فراگرفته است. تجهیز و تشکیل سازمانها و گروه های تروریستی و تکفیری که موجب بر زمین ریختن خون افراد بی گناه بیشماری شد، تنها گوشه ای از پرونده سیاه و ننگین دولت آل سعود است که شیخ باقر النمر به خاطر مخالفت با آن سیاست های شیطانی محکوم به مرگ و شهادت گردید.
هر چند خاندان آل سعود مزد ظلم ستیزی شیخ نمر را قتل با شمشیر انتخاب کردند، ولی خداوند متعال اجری دیگر برای او مشخص نمود: از رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) نقل شده است: «… مَنْ أَخَذَ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ كَانَ مَعِی فِی الْجَنَّةِ مُصَاحِبا…؛[2] هر كسى داد ستمدیده اى را از ستمگر بگیرد، در بهشت همراه و همنشین من باشد.»
جرم شیخ باقر النمر این بود که بر سر عهد و پیمان خود با خدای خویش بود. او با خدای خود پیمان ایستادگی و جهاد در برابر ظلم و ستم دستگاه استبداد را بسته بود و تا آخرین لحظه زندگی خود بر سر پیمان خود ماند و مزد الهی خود را دریافت نمود. «مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً؛ [احزاب،آیه23] در میان مؤمنان مردانى هستند كه بر سر عهدى كه با خدا بستند صادقانه ایستاده اند بعضى پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند) و بعضى دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیلى در عهد و پیمان خود ندادند».
3-شنیدن ندای مظلومان مسلمان!

از دیگر وظایف مهم یک مسلمان، اجابت ندای مظلوم و دستگیری از اوست. هر گونه سکوت و بی توجهی به یاری طلبان، ظلمی نا بخشودنی و غیر قابل جبران است که خسران بزرگی را به دنبال دارد. در اهمیت و ارزش رسیدن به فریاد مظلوم همین بس که در روایتی از رسول اکرم (صلی الله علیه و اله و سلم) نقل شده است: « إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ یَأْخُذوا عَلى یَدَیْهِ أَوْشَكَ أَنْ یَعُمَّهُمُ اللّه بِعِقابٍ مِنْهُ؛ [3] مردم آنگاه كه ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مى رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.»
وظیفه هر مسلمانی در این خصوص ابراز انزجار و فریاد علیه ظالم است چرا که در منابع روایی ذکر شده است «وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا یُنَادِى یَا لَلْمُسْلِمِینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ [4] هر كسى فریاد و استغاثه انسانى را بشنود كه مسلمانان را به یارى و كمك مى طلبد و به یارى او نرود، مسلمان نیست.»
جرم شیخ باقرالنمر این بود که ندای مظلومانی را که طلب یاری نموده بودند را اجابت کرده و لذا برای استیفای حقوق آنان به پا خواسته بود.
4- سخن نیکو و قول حق داشتن!

گناه بزرگ دیگری که شیخ نمر به آن متهم بود، صراحت لهجه و بیان قول حق بود. ایشان نمی توانست ظلم را ببیند و سکوت کرده و در مقابل انحرافات بزرگی که در جامعه اسلامی به وقوع می پیوست سکوت نماید.
جرم شیخ نمر عدم سکوت بود. ایشان مانند بعضی مسلمانان که اگر شکمشان سیر باشد همه چیز را فراموش می کنند نبود. هر چند آل سعود روشنگری و بیان حق را از شیخ نمر بر نتافت؛ این در حالی است که گفتگوی حکمت آمیز یکی از دستورات صریح قرآن مجید است. «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛[ النحل/۱۲۵] مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین، شیوه با آنان مجادله کن زیرا پروردگار تو به کسانی که از راه او منحرف شده اند آگاه تر است و هدایت یافتگان را بهتر می شناسد».
5- امر به معروف و نهی از منکر

گناه دیگر شیخ نمر امر به معروف و نهی از منکر دولت آل سعود بود. جنایات فراوان و ناتمام آل سعود، وظیفه نهی از منکر را بر تمام مسلمانان واجب نموده و این شیخ نمر بود که با شجاعت و دلیری به استقبال شهادت رفته و برای جلوگیری از منکرات بزرگ سیاسی و اجتماعی و حتی دینی هیچ گونه ترس و واهمه ای به خود راه نداد و امر الهی را امتثال نمود. در واقع گناه شیخ نمر این بود که امر الهی را اجابت نمود. « … اْلآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ » [توبه، آیه 112] .آمران به معروف، نهی کنندگان از منکر، و حافظان حدود (و مرزهای) الهی، (مؤمنان حقیقی اند)؛ و بشارت ده به (اینچنین) مؤمنان!
سخن آخر

هر چند حکومت دیکتاتوری آل سعود یکی از رهبران بزرگ شیعیان عربستان را با حکم ظالمانه خود محکوم به مرگ نمود؛ ولی تاریخ این جرم را در خود ثبت خواهد نمود و شهادت شیخ نمر بهانه شکل گیری شخصیت هایی همچون شیخ نمر خواهد بود.

پی نوشت ها:
[1]. سوره آل عمران، آیات 170و169. «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ فَرِحینَ بِما آتاهُمُ اللَّه».
[2]. کنز الفؤاد: ج۱، ص ۱۳۵.
[3]. نهج الفصاحه: ص ۳۲۳، ح ۸۳۳.
[4]. الكافی: ج ۲، ص۱۶۴، ح۵.

نظر دهید »
آیا ترکیه در اعدام شیخ نمر دست داشته است؟
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در سیاسی

آیا ترکیه در اعدام شیخ نمر دست داشته است؟

اقدام حکومت عربستان سعودی در اعدام آیت الله شیخ «نمر باقر النمر»، روحانی برجسته شیعی عربستان موجی از انتقادات و محکومیت ها را در میان کشورها، محافل و شخصیت های مختلف جهان به طور عام و جهان اسلام به طور خاص به دنبال داشت.

اردواغان، ترکیه ، شیخ نمر

در پی این جنایت عربستان سعودی تحلیل ها و ارزیابی های متعدد و مختلفی درباره این اقدام به رشته تحریر درآمده و منتشر شدند که هریک از آنها به گونه ای و از بُعدی خاص تلاش داشتند، انگیزه ها و اهداف این اقدام را تبیین و شفاف سازی کنند.
اما در این بین به نظر می رسد، یک بُعد در این تحلیل ها و ارزیابی ها کمتر مورد توجه قرار گرفته و یا اصلا به آن پرداخته نشده و آن، سفر «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور ترکیه به عربستان و مطرح شدن احتمال ارتباط این سفر با اعدام شیخ نمر است.
شیخ نمر در حالی روز شنبه گذشته توسط حکومت عربستان اعدام شد که هفته پیش از آن رئیس جمهور ترکیه، در رأس هیئتی عالی رتبه به ریاض سفر کرده بود، سفری که در جریان آن و طی دیدارهای صورت گرفته، سران دو کشور صرف نظر از تأکید بر توسعه و گسترش همکاری های دو جانبه، از تشکیل «شورای مشترک همکاری استراتژیک» بین دو کشور خبر دادند.
سفر رئیس جمهوری ترکیه که سومین سفر وی طی سال 2015 میلادی شمرده می شد، در شرایطی انجام شد که بسیاری از ناظران هدف اصلی اردوغان از این سفر را تقویت محور آنکارا- ریاض در مقابل محوری شمرده بودند که ایران و روسیه و عراق و سوریه را در برمی گرفت و به محور منطقه معروف شده است.
با وجودی که در طول تاریخ روابط عربستان و ترکیه همواره اختلافات عمیق و مهمی وجود داشته است، اما شرایط منطقه در این برهه زمانی انگیزه بسیاری به آنکارا و ریاض می دهد تا با فراموش کردن موقت این اختلافات، برای تحقق اهداف منطقه ای خود به یکدیگر نزدیک شوند.

این ترفند حکومت سعودی، هم راستا با اقدامات اتخاذ شده از سوی ریاض در ماه های اخیر در قبال پرونده های منطقه ای از جمله اعلام تشکیل ائتلاف اسلامی نظامی برای مبارزه با تروریسم متشکل از 34 کشور عربی و اسلامی توسط «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان است

عدم تحقق اهداف مورد نظر در سوریه از جمله براندازی نظام در این کشور، اتفاق نظر درباره کناره گیری «بشار اسد»، رئیس جمهوری سوریه از قدرت، موضع مشترک و همسو در قبال حضور روس ها در سوریه، متوسل شدن به هر ترفند و دستاویزی برای مقابله با افزایش نفوذ منطقه ای ایران و ضربه زدن به محور مقاومت، مهمترین اهداف و مواضع مشترکی بودند که به اردوغان و ملک سلمان انگیزه می دادند، بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شده و محوری مقابل محور مقاومت و روسیه ائتلافی تشکیل دهند.
در این راستا پیش بینی شده بود که موضوعات منطقه ای از جمله مقابله با نفوذ ایران در منطقه و بحران سوریه مهمترین موضوعات سیاسی مورد بحث و تبادل نظر در دیدار سران دو کشور بود.
اما اعدام شیخ نمر تنها دو روز پس از پایان سفر اردوغان به عربستان سعودی این گمانه مطرح کرد که توافقات اردوغان و ملک سلمان به پرونده های منطقه ای محدود نمی شده و آنچه این گمانه ها را تشدید کرده است، اظهارات رئیس جمهوری ترکیه در خصوص توافق آنکارا - ریاض بر سر تشکیل «شورای مشترک همکاری راهبردی» است.
اگرچه در این بین لازم به نظر می رسد، سفر اردوغان به عربستان را از بُعد دیگری نیز ارزیابی، اینکه سفر رئیس جمهوری ترکیه به ریاض به دعوت رسمی پادشاه عربستان سعودی صورت گرفته بود و با توجه به مشخص بودن زمان آن از قبل، امکان برنامه ریزی برای سوء استفاده سعودی ها از آن دور از انتظار نیست.
براساس این تحلیل، سعودی ها برای تحقق اهداف مورد نظر خود از اردوغان بهره برداری ابزاری کرده اند و این سفر را که پیش از اعدام شیخ نمر انجام شد، دستاویزی برای به نمایش گذاشتن همسویی و هماهنگی عربستان و ترکیه به عنوان دو بازیگر مهم منطقه ای قرار دهند و این پیام را به رقبا و دشمنان منطقه ای خود برسانند که هرگونه واکنش منفی آنها با اعدام شیخ نمر، مخالفان و منتقدان را در برابر عربستان و ترکیه قرار می دهد.
این ترفند حکومت سعودی، هم راستا با اقدامات اتخاذ شده از سوی ریاض در ماه های اخیر در قبال پرونده های منطقه ای از جمله اعلام تشکیل ائتلاف اسلامی نظامی برای مبارزه با تروریسم متشکل از 34 کشور عربی و اسلامی توسط «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و جانشین ولی عهد عربستان است.
در این گمانه، هدف عربستان سعودی از سفر اردوغان همراه نشان دادن دیگر کشورها با ریاض و تشکیل صف بندی های جدید منطقه ای در برابر دشمنان و همسو نشان دادن کشورهای منطقه با مواضع و اقدامات عربستان سعودی است

نظر دهید »
کسانی که در دنیا و آخرت تنها می مانند
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در حکیمانه

کسانی که در دنیا و آخرت تنها می مانند

انسانها به گونه ای آفریده شده اند که محتاج یکدیگرند و به تنهایی قادر به ادامه زندگی نیستند. سلامت آدمی و تداوم حیاتش به با هم بودن و در کنار یکدیگر بودن است. از آنجا که انسان موجودی تک بعدی نیست؛ در ابعاد گوناگون زندگی نیازمند حضور در اجتماع است. نیازمندی انسانها به یکدیگر سبب گردهماییشان در کنار همدیگر می گردد و در نتیجه اجتماعی حاصل از آنان پدید می آید.

رفع نیاز مردم

آدمی در هنگام طفولیت و خردسالی بدون یاری پدر و مادر قادر به گذران زندگیش نیست و از سوی دیگر در کهنسالی نیز محتاج یاری دیگران است. شاید اینگونه تصور شود که انسان تنها در ابتدا و انتهای حیاتش نیازمند دیگران است حال آنکه با کمی تامل و درنگ درخواهیم یافت که آدمی در سالهای میانی حیاتش نیز محتاج دیگران است و بدون یاری رسانی آنان گذران این ایام هم برایش به سختی صورت می گیرد.
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرموده اند: ««مَنْ قَضَى لِمُؤْمِنٍ حَاجَةً قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ كَثِیرَةً، أَدْنَاهُنَ الْجَنَّة؛ هرکس که یک نیاز مومنی را روا سازد، خداوند نیازهای فراوان او را روا سازد که کمترین آنها بهشت است

علاوه بر نیازهای معنوی انسانها به یکدیگر همچون محبت، نیازهای دیگری در جریان زنگی به وجود می آید که انسانها را به یکدیگر پیوند می زند. یکی از حوادثی که سبب پیوند انسانها به یکدیگر می گردد بیماری است. هر فرد در طول زندگی بارها و بارها بیمار می شود. شخص بیمار تا بهبودی بیماریش نیازمند یاری دیگران است. گاه به سبب سختی و رنج حاصل از بیماری، بیمار در مدت بیماریش از انجام کارهای شخصی خویش باز می ماند. شاید بیماری یکی از صدها عللی باشد که فرد را محتاج دیگران می نماید.

خداوند یکتا انسانها را به گونه ای آفریده که به تنهایی قادر به برآوردن نیازهای خود نیستند و در طول زندگی نیازمند دیگران می شوند. حاجت خواهی و برآورده نمودن حاجات، انسانها را به یکدیگر پیوند می زند. کمک به دیگران و توجه به نیاز ایشان و تلاش در جهت برآورده نمودن حاجاتشان در نزد پروردگار آنقدر عظیم است که کمترین پاداش آن در نزد خداوند بهشت خوانده شده است.
از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده که فرموده اند: ««مَنْ قَضَى لِمُؤْمِنٍ حَاجَةً قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ كَثِیرَةً، أَدْنَاهُنَ الْجَنَّة؛ هر کس که یک نیاز مومنی را روا سازد، خداوند نیازهای فراوان او را روا سازد که کمترین آنها بهشت است.» (قرب الاسناد، حمیری، عبدالله بن جعفر، ص119، ح418) و گاه در پاره ای از روایات آنقدر به این مهم توجه داده می شود که گویی از هر کار نیکی که در راه خدا و برای خدا صورت گیرد مهم تر و ارزشمند تر است.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام): «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفِ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ بِمَنَاسِكِهَا وَ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ لِوَجْهِ اللَّهِ وَ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِسُرُجِهَا وَ لُجُمِهَا؛ برآوردن نیاز مومن برتر است از هزار حج که با مناسکش پذیرفته شود، و از آزاد کردن هزار بنده در راه خدا و هدیه دادن هزار اسب زین و لگام شده در راه خدا» (روضه الواعظین، فتال نیشابوری، محمد بن احمد، ج2، ص292)
امام صادق (علیه السلام) در دنیا و آخرت تنها خواهد ماند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛ هرگاه مومنی بتواند برادر خود را یاری رساند، اما تنهایش گذارد، خداوند در دنیا و آخرت او را تنها گذارد

اما متاسفانه امروزه در جامعه شاهد فاصله گرفتن هر چه بیشتر افراد از یکدیگر و گسست پیوند میان افرادیم تا بدانجا که گاه فرد از خانواده و نزدیکان خویش نیز غافل شده است. سبک زندگی غربی و عدم توجه به تعاملات مهم انسانی و نیز فاصله گرفتن مردم از سفارشات دینی سبب گردیده تا انسانها از یکدیگر دورتر و دورتر شوند و هر کس تنها به زندگی خود سرگرم باشد و جز خود به چیز دیگری نیاندیشد.
در بسیاری از موارد خلأ ناشی از تعاملات ارزشمند انسانی در جامعه ی کنونی با پول برطرف می شود آنگونه که فرد در قبال برآوردن احتیاجات خود ملزم به پرداخت هزینه ای می گردد. فردی که بیمار است چون کسی را برای مراقبت از خود نمی بیند مجبور است تا در قبال پرداخت هزینه ای پرستاری برای خود بیابد یا آنکه با وجود اشخاصی در نزدیکان که متبحر هم هستند فرد مجبور است برای انجام کارش هزینه ای پرداخت نماید. در حالیکه اگر نیاز انسانها به یکدیگر نه با پول بلکه بنا به فرمایشات دینی با محبت و بخاطر وجود روابط گرم انسانی برطرف می شد بسیاری از معضلات اجتماعی و ناهنجاری هایی موجود در جوامع کنونی رخ نمی داد.
فاصله گرفتن انسانها از یکدیگر و گسستن پیوندهای دوستی و قومی میان افراد در دراز مدت آسیبهای جدی به فرد میزند که قابل جبران نیست. فرد تنها در معرض انواع بزه های اجتماعی و مشکلات روحی و رفتاری است و بی تردید یکی از راهکارهای پیوند افراد با یکدیگر همین توجه به نیازهای همدیگر است.
از نظر اسلامی انسانها موظف به برطرف نمودن حاجات یکدیگرند و کسی که علی رغم توان در برآوردن حاجات مومنان کوتاهی نماید به فرموده ی امام صادق (علیه السلام) در دنیا و آخرت تنها خواهد ماند: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَخْذُلُ أَخَاهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى نُصْرَتِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؛ هرگاه مومنی بتواند برادر خود را یاری رساند، اما تنهایش گذارد، خداوند در دنیا و آخرت او را تنها گذارد.» (محاسن، برقی، احمد بن محمد، ج1، ص99، ح66)
کلام آخر

فاصله گرفتن از دین و سفارشات دینی علاوه بر نابودی آخرت، سبب نابودی زندگی دنیایی افراد می شود. هر چند ممکن است اینگونه تصور شود که دین و زندگی دو عنوان متفاوت و بی ارتباط با یکدیگرند اما تتبع در منابع دینی و آشنایی بیشتر با اوامر و نواهی الهی نشان دهنده ی آن است که آنچه در دین بدان تاکید شده است تنها برای سعادت بشر و بهره مندی او از زندگی آرام و پاک دنیوی و اخروی است.

نظر دهید »
درمان خانگی سردرد
ارسال شده در 20 دی 1394 توسط توازئی در پزشکی

7درمان خانگی سردرد

شاید بتوان با یک مسکن سردرد را متوقف کرد، اما درمان میگرن و سردردهای بزرگ تر نیاز به یک استراتژی کارآمد دارد. در این مطلب هفت راه حل مهم جهت درمان این مشکل تقریبا بزرگ و روزانه ارائه شده است و بهتر است با هر بار سردرد به جای مراجعه به پزشک، خودتان در خانه مشکل را حل کنید.

ورزش کنید

انجام تمرینات ورزشی جهت افزایش ضربان قلب می تواند به طور چشمگیری باعث کاهش سردردهای میگرنی شود. در هنگام ورزش ، بدن ماده ای به نام اندورفین ترشح می کند که استرس را کاهش داده و سیگنال های درد را سرکوب می نماید.

سه روز در هفته و هر بار به مدت نیم ساعت ورزش های نه چندان سنگین انجام دهید. ورزشی مانند دوچرخه سواری و پیاده روی برای جلوگیری از بروز سردردهای شدید موثر هستند. پس از دو هفته ورزش منظم احتمالا سردردهایتان به مرور کاهش می یابد.
سبزیجات و آجیل مصرف کنید

کمبود منیزیم می تواند میگرن را به جان تان بیاندازد .اسفناج، برگ چغندر و آجیل موادی سرشار از منیزیم هستند و در هر وعده مصرف بیش از 70 میلی گرم ماده ی معدنی به بدن وارد می کنند. همچنین مصرف مکمل منیزیم بعد از دو هفته سردردها را کاهش می دهد.
کافئین را یک باره ترک نکنید

ترک کافئین یکی از دلایل ابتلا به سردردهای شدید است.
انجام ورزش و تمرکز بر قوی کردن ماهیچه ها و استخوان های ناحیه ی گردن یکی از راه کارهای جلوگیری از ابتلا به سردردهای شدید است

سعی کنید مصرف قهوه و کافئین را کم کم متوقف کنید تا به یک باره دچار سردرد نشوید. ترک قهوه گاهی باعث برهم ریختن اوضاع فرد در طول یک شبانه روز می شود. هیچ گاه به یک باره به بدنتان فشار نیاورید.
مدت بیشتری چشم هایتان را بسته نگه دارید

کمبود خواب هر چند جزیی می تواند باعث بروز سردرد های میگرنی شود. باز بودن طولانی مدت چشم ها مانند یک چراغ روشن با نور خیره کننده باعث سردرد خواهد شد. حتما هفت ساعت در شبانه روز، حتی در روزهای تعطیل بخوابید.
مطلقا کاری انجام ندهید

هنگام سردرد تنها یک گوشه ای بنشینید و به هیچ چیزی فکر نکنید و کاری انجام ندهید. این امر باعث کاهش یکی از عمده ترین دلایل سردرد یعنی استرس می شود.
ماهیچه های گردن تان را قوی کنید

شاید به نظر خنده دار باشد، اما انجام ورزش و تمرکز بر قوی کردن ماهیچه ها و استخوان های ناحیه ی گردن یکی از راه کارهای جلوگیری از ابتلا به سردردهای شدید است.

هنگام استفاده از تلفن همراه و یا تماشای فیلم قوز نکنید و نگدارید ماهیچه های گردنتان بیش از حد کشیده شود، زیرا این حرکت باعث فشار آمدن به اعصاب ناحیه گردن که به سر متصل اند می شود و شروع سردرد را به دنبال دارد.

به همین دلیل است که اغلب قبل و یا در حین سردرد در ناحیه ی گردن نیز احساس درد می کنید .

ماهیچه های گردن را با انجام حرکات ورزشی قوی تر کنید تا با کوچک ترین حرکتی در این قسمت دچار سردرد نشوید.
آب کافی بنوشید

یکی از دلایل دیگر سردردهای میگرنی کمبود آب بدن است. کمبود آب باعث غلیظ شدن خون و کاهش خون رسانی به مغز می شود. قانونی برای اینکه باید چند لیوان آب در روز نوشید، وجود ندارد، زیرا این موضوع به وزن بدن هر فرد، آب و هوا و عوامل دیگر مرتبط است.

برای اطمینان از مصرف آب کافی به رنگ ادرارتان توجه کنید. اگر رنگ آن زرد و تیره است، باید آب بیشتری بنوشید.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 152
  • 153
  • 154
  • ...
  • 155
  • ...
  • 156
  • 157
  • 158
  • ...
  • 159
  • ...
  • 160
  • 161
  • 162
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان