مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
میوه های چربی سوز
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در خواص میوه ها


میوه های چربی سوز کدامند؟
به حرف افرادی که به شما می گویند میوه را از رژیم غذایی خود حذف کنید، گوش ندهید. درست است که میوه ها سرشار از کالری و قند طبیعی هستند، اما همه چیز در کالری خلاصه نمی شود. هر کسی می داند یک عدد موز که 100 کالری دارد، بسیار سالم تر از یک بسته شیرینی کوکی رژیمی پر از مواد شیمیایی و شیرین کننده های مصنوعی است. اگر چه باید برای رژیم لاغری، مقدار کالری های مصرفی روزانه خود را بشمارید اما یک رژیم غذایی مناسب بدن شما را از غذاهای مغذی که موجب چربی سوزی و ساخت ماهیچه می شود، محروم نمی کند. بنابراین یادتان باشد، میوه دشمن شما نیست. بلکه برخی میوه ها موادی دارند که موجب چربی سوزی نیز می شوند که ما در اینجا تعدادی از آنها را برای شما نام برده ایم.

بلوبری

بلوبری نه تنها با چربی های بدن تان مبارزه می کند بلکه احتمال بیماری قلبی و عروقی و دیابت را نیز کاهش می دهد. تحقیقی ثابت کرده که مصرف روزانه بلوبری، تا 2% چربی بدن را از بین می برد. دلیل آن هم مقدار بالای آنتی اکسیدان است که موجب از بین بردن مواد سمی بدن تان و به تبع اضافه وزن و مشکلات سلامتی می شود. مقداری بلوبری را در ماست بریزید و مصرف کنید.

نارگیل

نارگیل شامل اسید چربی به نام تری گلیسیرید است که متابولیسم بدن را تا 30 درصد افزایش می دهد. شما می توانید این میوه را به عنوان اسنک جایگزین هله هوله ها کنید. همچنین می توانید از روغن، شیر، پودر و آب نارگیل مصرف کنید. این میوه را به عنوان چاشنی به غذاهای خود بیافزایید.

آواکادو

چربی موجود در آواکادو مانع بالا رفتن قند خون و به تبع ذخیره چربی در بدن می شود. یادتان باشد که این میوه چربی و کالری زیادی دارد، بنابراین مصرف تنها یک عدد از آن در روز توصیه می شود. یک عدد آواکادو را خرد و به سالاد خود اضافه کنید تا چربی های شما را بسوزاند.

گوجه فرنگی

این میوه سرشار از ویتامین سی و فیتوکمیکال‌ها است، موادی که چربی سوزند. ویتامین سی به سوازندن چربی هایی که در بدن ما ذخیره شده، کمک می کند. فیتوکمیکال نیز به عنوان آنتی اکسیدانی عمل می کند که موجب کاهش وزن و سلامت قلب می شود. با وجود تنوعی که در این میوه است، می توانید گوجه فرنگی مورد علاقه خود را انتخاب و هر روز مقداری از آن را به همراه سرکه و روغن زیتون مصرف کنید.

سیب و هلو

سیب و هلو، هر کدام به دو شیوه متفاوت، موجب کاهش وزن می شوند. این میوه ها سرشار از فیبر هستند و متابولیسم بدن را سرعت می بخشند. مصرف آنها به عنوان اسنک بین وعده های غذایی، شما را سیر نگه خواهد داشت. از طرف دیگر این دو میوه حاوی پکتین هستند که از جذب چربی توسط سلول ها جلوگیری و موجب جذب آب می شود. سیب و هلو را خرد و برای صبحانه مصرف کنید.

گریپ فروت

گریپ فروت حاوی آنتی اکسیدانی است که میزان انسولین بدن را کنترل می کند، چربی های بدن را آسان تر می سوزاند و شما را در مدت زمان زیادی سیر نگه می دارد. کافی است یک عدد از این میوه را از وسط نصف کنید و با قاشق مواد مغذی داخل آن را مصرف کنید.

موز

موز سرشار از فیبرهای سالمی است که اشتهای شما را کم و موجب چربی سوزی می شود. فیبرهای غیر قابل هضم موجود در موز، از جذب کربوهیدرات های بدن جلوگیری می کند. این عامل باعث می شود بدن از ذخیره چربی ها به جای کربوهیدراتها برای تولید انرژی استفاده کند. پتاسیم موجود در موز به ساخت ماهیچه کمک کرده و موجب چربی سوزی می شود. شما می توانید این میوه را به راحتی در ماست، میلک شیک و شیر بریزید و از طعم و خاصیت آن لذت ببرید.

انار

آب انار سرشار از آنتی اکسیدان هایی به نام پلی فنول است که سموم بدن را دفع می کند و متابولیسم بدن را افزایش می دهد. سعی کنید یک لیوان آب انار را به همراه وعده های غذایی خود میل کنید. اگر از طعم آن نهایت لذت را نمی برید، مقداری آب به آن بیافزایید.

نظر دهید »
بالاترین ورژن حجاب، حجاب حداکثری و تعقلی
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در پله پله تا چادر!

بالاترین ورژن حجاب، حجاب حداکثری و تعقلی

خیلی خوب لباس پوشیده بود … مانتویی گشاد … شلوار خوب و مناسب حتی ساق دست هم دستش کرده بود اما موهایش بیرون بود … حتی یک ذره آرایش هم نداشت … خیلی هم سنگین راه می رفت و با نامحرم صحبت نمی کرد اما پوشاندن مو را واجب نمی دانست…

حجاب

حجاب و حیا، دو عنصر زیبنده ظاهر و باطن انسانها همچون سدی محکم و قلعه استوار، افراد را از تهاجم های نفسانی و گزند خواسته های شیطانی مصون نگه می دارند. انسان چه از جنس زن باشد یا مرد، اگر به ماهیت و گوهر درونی خود واقف باشد، این گوهر حیا و حجاب اوست که می تواند مانع دژخیمان شیاطین و تسلط و بهره کشی جنسی دیگران باشد.
جایگاه و اهمیت حیا و حجاب در فرهنگ اسلامی

هر چند که حیا و عفت جنسی، مختص به جامعه زنان نیست و مردان هم از آن مستثنی نیستند، ولی از آنجا که بر اساس خلقت زیبای خداوند متعال زنان از ظرافت ها و زیبایی های خاصی بر خوردار می باشند، از طرفی نوعاً زنان هستند که در معرض تحدید بهره کشی جنسی قرار می گیرند، حال برای در امان ماندن از این چنین آسیب هایی سزاوار است زنان موجبات سوء استفاده ابزاری از خود را برای دیگران فراهم ننمایند، و با رعایت انواع حیا راه تسلط شیطانی دیگران را بر خود ببندند: « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً؛[احزاب، آیه 32] پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند و سخن شایسته بگویید!».
انواع مدل حجاب و پوشش در جامعه

لازم به ذکر است استفاده و بهره مندی از عنصر ارزشمند حجاب در بین مردم و جامعه به یک شکل نیست از اینرو این کالای گران بها و ارزشمند در بین افراد شکل و شمایل متفاوتی دارد.
1-حجاب زورکی و تحمیلی:

حجاب زنان منحصر در نقاط محدودی از جسم نیست بلکه بر اساس منطق قرآن حفظ و پوشاندن موها نیز از ضروریات حجاب است؛ کما اینکه خداوند متعال در این خصوص می فرماید: اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است»

در مواردی این نوع از حجاب گواه بر این است که دارنده آن هیچ گونه اعتقاد و باوری به آن نداشته و در پس پرده آن رضایت و باوری به حجاب وجود ندارد. دربرخی دیگر از افراد به خاطر مقررات و قوانین اجتماعی این مدل پوشش را پذیرفته اند.
هستند افرادی که با خارج شدن از محیط آموزشی و اداری و یا در بدو ورود در اماکن مذهبی و متبرک مجبور به استفاده از آن هستند و یا کسانی که تا در مرزهای جامعه اسلامی حضور دارند خود را ملزم به رعایت آن می کنند و به محض خارج شدن از آسمان اسلام، باور، اسلام و پوشش ایشان نیز رخ بر می بندد.
به روشنی می توان این چنین رفتار و رویکردی را در زمره کسانی دانست که خداوند متعال در خصوص ایشان می فرماید: «مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلاً؛[نساء: آیه143] آنها افراد بى هدفى هستند كه نه سوى اینها، و نه سوى آنهایند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى یافت».
2-حجاب تقلیدی و ظاهری:

برخی افراد به خاطر نوع فرهنگ و قوانینی که در خانواده حاکم بوده از ابتدا این چنین آموخته اند که می بایست در بدو ورود در جامعه،ُ ظاهر و سیمای خود را به گونه ای از پوشش و حجاب آراسته نماید که مطابق میل خانواده باشد. ولی مشکل این نوع و مدل از حجاب در مواری به این است که در پس واقعیت این انتخاب استدلال، و تعقلی استوار و محکم وجود ندارد از این رو این خطر و نگرانی در خصوص این افراد وجود دارد که با تغیر محیط زندگیشان حجاب و پوشش ایشان نیز تغییر یابد.[1]
3-حجاب تعقلی و تعبدی:

حجاب آن دسته افرادی که با بهره مندی از قوه تعقل و اندیشه، مبانی دینی و عقیدتی خود را مستحکم کرده اند و به گوهر درونی خود واقف شده اند و ارزش انسانی خود را فراتر از جسم و ظاهر می بینند از این قسم می باشد.
این دسته افراد حجاب را نه از روی اجبار و تحمیل دیگران و نه به خاطر رضایت و خوشایند اطرافیان بلکه از طریق برهان و یقین پذیرفته اند. این دسته افراد حجاب را زینت و زیبایی خود می بینند و با تهدید و مطایع دنیوی حاضر به کنار گذاشتن آن نمی شوند .
در واقع انتخاب این دسته از افراد بر اساس منطق بصیرت و آگاهی است همانند الگوهای قرآنی که راه خود را از مسیر علم و معرفت کسب کرده اند: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكینَ؛[سوره یوسف: آیه 108] بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى كنیم! منزّه است خدا! و من از مشركان نیستم!».
حجاب حداقلی و حجاب حداکثری

بعضی افراد دایره و حیطه حجاب را بسیار محدود و نا چیز می پندارند، به طور مثال اینکه حجاب را نه برای مردان بلکه فقط برای جامعه زنان می پسندند، بعضی دیگر نیز به این نوع حجاب بسنده نکرده و حجاب زنان را محدود به قسمتهای خاصی از تن و جسم زنان می دانند. به طور مثال حجاب موها را برای ایشان لازم نمی بینند.
این برداشت های سلیقه ای و شخصی از حجاب، تفسیر به رأی از جانب خود است، از اینرو همان طور که زنان لازم است حجاب خود را رعایت نمایند مردان نیز باید شرم داشته باشند که از هر گونه لباس منافی عفت استفاده نمایند.

در روایات اسلامی نیز این چنین استفاده می شود که موی زن زینت و زیبایی او محسوب می شود کما اینکه در عرف اجتماعی نیز به همین منوال می باشد: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا كَمَا یَسْأَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَیْن؛هر وقت یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند همچنان که از چگونگی رخسار او می پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست

از طرفی حجاب زنان منحصر در نقاط محدودی از جسم نیست بلکه بر اساس منطق قرآن حفظ و پوشاندن موها نیز از ضروریات حجاب است؛ کما اینکه خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما؛[احزاب، آیه 59] اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
علامه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه شریف می فرماید: «كلمه، جلابیب جمع جلباب است، و آن جامه اى است سرتاسرى كه تمامى بدن رامى پوشاند، و یا روسرى مخصوصى است كه صورت و سر را ساتر مى شود، به طوری که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد.»[2]
شاید این چنین ادعا شود که در این آیه و آیات دیگر سخنی از موی زنان به میان نیامده است، ولی این دسته افراد فراموش کرده اند که بر اساس منطق و رهنمودهای قرآنی زنان می بایست زینت های خود را از چشم نا محرمان بپوشانند: « وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ؛[سوره نور، آیه 31] و به آنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را- جز آن مقدار كه نمایان است- آشكار ننمایند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افكنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان».
از این آیه به خوبی بدست می آید که بر زنان لازم است زینتهای خود را جز برای شوهران و محرمان خود ظاهر ننمایند.
از طرفی در روایات اسلامی نیز این چنین استفاده می شود که موی زن زینت و زیبایی او محسوب می شود کما اینکه در عرف اجتماعی نیز به همین منوال می باشد: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا كَمَا یَسْأَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَیْن ؛[3] هر وقت یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند همچنان که از چگونگی رخسار او می پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست.
سخن آخر

حجاب و حیا صرفاً محدود به جامعه زنان نیست و اینکه این عنصر ارزشمند در صورتی که همراه با بصیرت و آگاهی انتخاب شده باشد، از ارزش دو چندان بر خوردار است، و معرفت و شناخت به زیبایی حجاب است که ماندگاری و ثبات آن را دو چندان می سازد.

پی نوشت ها:
[1]. حسین مهدی زاده، پرسمان حجاب، پژوهشی در باب پوشش از دیدگاه قرآن، ص23.
[1]. المیزان، ج 16، ص509
[2]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 388 ، ح 4364 ٓ مکارم الاخلاق ص 200

بالاترین ورژن حجاب، حجاب حداکثری و تعقلی
پسندیدم
ارسال به وبلاگ تبیان
ارسال براي دوستان
چاپ
تاريخ : يکشنبه 11/11/1394 تعداد بازديد : 1027
خیلی خوب لباس پوشیده بود … مانتویی گشاد … شلوار خوب و مناسب حتی ساق دست هم دستش کرده بود اما موهایش بیرون بود … حتی یک ذره آرایش هم نداشت … خیلی هم سنگین راه می رفت و با نامحرم صحبت نمی کرد اما پوشاندن مو را واجب نمی دانست…
علی بیراوند/کارشناس حوزه - بخش قرآن تبیان
حجاب

حجاب و حیا، دو عنصر زیبنده ظاهر و باطن انسانها همچون سدی محکم و قلعه استوار، افراد را از تهاجم های نفسانی و گزند خواسته های شیطانی مصون نگه می دارند. انسان چه از جنس زن باشد یا مرد، اگر به ماهیت و گوهر درونی خود واقف باشد، این گوهر حیا و حجاب اوست که می تواند مانع دژخیمان شیاطین و تسلط و بهره کشی جنسی دیگران باشد.
جایگاه و اهمیت حیا و حجاب در فرهنگ اسلامی

هر چند که حیا و عفت جنسی، مختص به جامعه زنان نیست و مردان هم از آن مستثنی نیستند، ولی از آنجا که بر اساس خلقت زیبای خداوند متعال زنان از ظرافت ها و زیبایی های خاصی بر خوردار می باشند، از طرفی نوعاً زنان هستند که در معرض تحدید بهره کشی جنسی قرار می گیرند، حال برای در امان ماندن از این چنین آسیب هایی سزاوار است زنان موجبات سوء استفاده ابزاری از خود را برای دیگران فراهم ننمایند، و با رعایت انواع حیا راه تسلط شیطانی دیگران را بر خود ببندند: « فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً؛[احزاب، آیه 32] پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند و سخن شایسته بگویید!».
انواع مدل حجاب و پوشش در جامعه

لازم به ذکر است استفاده و بهره مندی از عنصر ارزشمند حجاب در بین مردم و جامعه به یک شکل نیست از اینرو این کالای گران بها و ارزشمند در بین افراد شکل و شمایل متفاوتی دارد.
1-حجاب زورکی و تحمیلی:

حجاب زنان منحصر در نقاط محدودی از جسم نیست بلکه بر اساس منطق قرآن حفظ و پوشاندن موها نیز از ضروریات حجاب است؛ کما اینکه خداوند متعال در این خصوص می فرماید: اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است»

در مواردی این نوع از حجاب گواه بر این است که دارنده آن هیچ گونه اعتقاد و باوری به آن نداشته و در پس پرده آن رضایت و باوری به حجاب وجود ندارد. دربرخی دیگر از افراد به خاطر مقررات و قوانین اجتماعی این مدل پوشش را پذیرفته اند.
هستند افرادی که با خارج شدن از محیط آموزشی و اداری و یا در بدو ورود در اماکن مذهبی و متبرک مجبور به استفاده از آن هستند و یا کسانی که تا در مرزهای جامعه اسلامی حضور دارند خود را ملزم به رعایت آن می کنند و به محض خارج شدن از آسمان اسلام، باور، اسلام و پوشش ایشان نیز رخ بر می بندد.
به روشنی می توان این چنین رفتار و رویکردی را در زمره کسانی دانست که خداوند متعال در خصوص ایشان می فرماید: «مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِكَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبیلاً؛[نساء: آیه143] آنها افراد بى هدفى هستند كه نه سوى اینها، و نه سوى آنهایند! (نه در صف مؤمنان قرار دارند، و نه در صف كافران!) و هر كس را خداوند گمراه كند، راهى براى او نخواهى یافت».
2-حجاب تقلیدی و ظاهری:

برخی افراد به خاطر نوع فرهنگ و قوانینی که در خانواده حاکم بوده از ابتدا این چنین آموخته اند که می بایست در بدو ورود در جامعه،ُ ظاهر و سیمای خود را به گونه ای از پوشش و حجاب آراسته نماید که مطابق میل خانواده باشد. ولی مشکل این نوع و مدل از حجاب در مواری به این است که در پس واقعیت این انتخاب استدلال، و تعقلی استوار و محکم وجود ندارد از این رو این خطر و نگرانی در خصوص این افراد وجود دارد که با تغیر محیط زندگیشان حجاب و پوشش ایشان نیز تغییر یابد.[1]
3-حجاب تعقلی و تعبدی:

حجاب آن دسته افرادی که با بهره مندی از قوه تعقل و اندیشه، مبانی دینی و عقیدتی خود را مستحکم کرده اند و به گوهر درونی خود واقف شده اند و ارزش انسانی خود را فراتر از جسم و ظاهر می بینند از این قسم می باشد.
این دسته افراد حجاب را نه از روی اجبار و تحمیل دیگران و نه به خاطر رضایت و خوشایند اطرافیان بلکه از طریق برهان و یقین پذیرفته اند. این دسته افراد حجاب را زینت و زیبایی خود می بینند و با تهدید و مطایع دنیوی حاضر به کنار گذاشتن آن نمی شوند .
در واقع انتخاب این دسته از افراد بر اساس منطق بصیرت و آگاهی است همانند الگوهای قرآنی که راه خود را از مسیر علم و معرفت کسب کرده اند: «قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی وَ سُبْحانَ اللَّهِ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكینَ؛[سوره یوسف: آیه 108] بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت كامل، همه مردم را به سوى خدا دعوت مى كنیم! منزّه است خدا! و من از مشركان نیستم!».
حجاب حداقلی و حجاب حداکثری

بعضی افراد دایره و حیطه حجاب را بسیار محدود و نا چیز می پندارند، به طور مثال اینکه حجاب را نه برای مردان بلکه فقط برای جامعه زنان می پسندند، بعضی دیگر نیز به این نوع حجاب بسنده نکرده و حجاب زنان را محدود به قسمتهای خاصی از تن و جسم زنان می دانند. به طور مثال حجاب موها را برای ایشان لازم نمی بینند.
این برداشت های سلیقه ای و شخصی از حجاب، تفسیر به رأی از جانب خود است، از اینرو همان طور که زنان لازم است حجاب خود را رعایت نمایند مردان نیز باید شرم داشته باشند که از هر گونه لباس منافی عفت استفاده نمایند.

در روایات اسلامی نیز این چنین استفاده می شود که موی زن زینت و زیبایی او محسوب می شود کما اینکه در عرف اجتماعی نیز به همین منوال می باشد: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا كَمَا یَسْأَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَیْن؛هر وقت یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند همچنان که از چگونگی رخسار او می پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست

از طرفی حجاب زنان منحصر در نقاط محدودی از جسم نیست بلکه بر اساس منطق قرآن حفظ و پوشاندن موها نیز از ضروریات حجاب است؛ کما اینکه خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیما؛[احزاب، آیه 59] اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
علامه طباطبایی (ره) در ذیل این آیه شریف می فرماید: «كلمه، جلابیب جمع جلباب است، و آن جامه اى است سرتاسرى كه تمامى بدن رامى پوشاند، و یا روسرى مخصوصى است كه صورت و سر را ساتر مى شود، به طوری که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد.»[2]
شاید این چنین ادعا شود که در این آیه و آیات دیگر سخنی از موی زنان به میان نیامده است، ولی این دسته افراد فراموش کرده اند که بر اساس منطق و رهنمودهای قرآنی زنان می بایست زینت های خود را از چشم نا محرمان بپوشانند: « وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ؛[سوره نور، آیه 31] و به آنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را- جز آن مقدار كه نمایان است- آشكار ننمایند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افكنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان».
از این آیه به خوبی بدست می آید که بر زنان لازم است زینتهای خود را جز برای شوهران و محرمان خود ظاهر ننمایند.
از طرفی در روایات اسلامی نیز این چنین استفاده می شود که موی زن زینت و زیبایی او محسوب می شود کما اینکه در عرف اجتماعی نیز به همین منوال می باشد: «إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ یَتَزَوَّجَ فَلْیَسْأَلْ عَنْ شَعْرِهَا كَمَا یَسْأَلُ عَنْ وَجْهِهَا فَإِنَّ الشَّعْرَ أَحَدُ الْجَمَالَیْن ؛[3] هر وقت یکی از شما، بخواهد، ازدواج کند، از اوصاف موی سر زن نیز سؤال کند همچنان که از چگونگی رخسار او می پرسد. چون که موی زن یکی از دو زیبایی (مو و صورت) اوست.
سخن آخر

حجاب و حیا صرفاً محدود به جامعه زنان نیست و اینکه این عنصر ارزشمند در صورتی که همراه با بصیرت و آگاهی انتخاب شده باشد، از ارزش دو چندان بر خوردار است، و معرفت و شناخت به زیبایی حجاب است که ماندگاری و ثبات آن را دو چندان می سازد.

پی نوشت ها:
[1]. حسین مهدی زاده، پرسمان حجاب، پژوهشی در باب پوشش از دیدگاه قرآن، ص23.
[1]. المیزان، ج 16، ص509
[2]. من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 388 ، ح 4364 ٓ مکارم الاخلاق ص 200

 

نظر دهید »
چرا خانم ها مهریه دارند؟
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

چرا خانم ها مهریه دارند؟

مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهد شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.
فلسفه تعیین مهر از نگاه اسلام، تنها جنبه مادى و اقتصادى ندارد بلكه بسیارى از ابعاد معنوى و تربیتى لطیف كه حاكى از پیوند محبت و عشق و بقا و تكامل بوده نیز منظور شده است. براى این كه هویت معنوى- نه اقتصادى- مهر روشن گردد لازم است برخى دستورات آسمانى كه درباره تعیین صداق و تبیین مهر در احادیث آمده است مورد دقت قرار گیرد. براى نمونه اولین كابینى كه براى مبدأ نسل كنونى بشر یعنى نكاح آدم و حوا (ع) معین شد آموزش احكام بود، چنان كه بر اساس حدیثى كه زراره از امام صادق (ع) نقل مى كند: خداوند به حضرت آدم فرمود: «رضاى من آن است كه معارف دین مرا به او بیاموزى، آدم گفت: قبول كردم». همچنین گاهى رسول اكرم (ص) كه صداق برخى اصحاب را تعلیم سوره اى از قرآن قرار مى داد. به هر حال فلسفه مهریه را در امور ذیل خلاصه مى توان كرد.

مهریه در لغت به معنای کابین و جنسی که در وقت نکاح بر عهد شوهر است می باشد و در اصطلاح حقوقی نیز مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به پرداخت آن به زن می باشد.

1. مهریه تجلى فطرت و طبیعت است: هدیه دادن به محبوب به عنوان اظهار محبت و نشان دادن علاقه، امرى فطرى و طبیعى است كه معمولا از سوى كسى كه پیش قدم مى شود و طالب و یا خواستگار است ارایه مى گردد. این امر حتى در میان بسیارى از موجودات رایج است. مثلا مسأله اى كه به تازگى كشف شده این است كه زاغچه نو پس از بازدید آشیانه هاى مورد نظر به اتفاق همسر آینده اش به او یک حشره هدیه مى كند.
2. مهریه قانون عشق و جذب است: مرد از نظر آفرینش مظهر طلب، عشق و تقاضا است و زن مظهر محبوبیت و معشوقیت مى باشد. مهریه از جانب مرد یک اظهار عشق و محبت فوق العاده براى زن مى باشد كه حتى بالاتر از بخشش و هدیه هاى معمولى است. مهریه پاداش و نشانه حیا و عزت زن است. مهر با حیا، عفت و عزت زن یک ریشه دارد.
3. مهریه باعث بقاى خانواده و مانع از فروپاشى آن است. برخى مردان هوس باز گاه بدون هیچ دلیلى همسر را ترک و زن دیگرى را انتخاب مى كنند. مهریه مانع عمده اى در مقابل این هوس رانى ها است.
4. مهر باعث تعادل اقتصادى است. هر چند زن داراى استقلال مالى و اقتصادى از نظر اسلام است ولى به طور معمول در جوامع ابتكار عمل به دست مردان است. در صورت طلاق و جدایى احتمال این كه زن بدون پشتوانه اقتصادى بماند بسیار زیاد است. وجود مهریه یک نوع احساس امنیت اقتصادى و پشتوانه براى زن مى باشد.

نتیجه آن كه: مهریه از نظر اسلام تنها جنبه مادى ندارد بلكه افزون بر آن، حكمت هاى دیگرى نیز در تعیین مهر نهفته است. بنابراین نه تنها به زنان به عنوان كالا نگاه نشده بلكه ارزش و احترام زن به وسیله وضع و تأیید چنین قانونى محفوظ مانده است.

نظر دهید »
شناخت خواستگار:خواستگار شما بچه ی چندم خانواده‌اش هست؟
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی


خواستگار شما بچه ی چندم خانواده‌اش هست؟

ترتیب تولد خواستگار شما، می‌تواند رازهای آینده زندگی مشترک‌تان را آشکار کند

در دنیای روانشناسی، هیچ قانون مطلق و همیشگی‌ای وجود ندارد. گرچه برخی از پژوهشگران می‌گویند به دلیل کفش خاصی که می‌پوشید، ویژگی‌های شخصیتی خاصی هم دارید، اما گاهی تیر آنها خطا می‌رود و شخصیت شما با کفش، مدل مو و حتی رنگ لباس‌تان جور درنمی‌آید.

این بار هم می‌خواهیم شما را با برخی دیگر از اصول شخصیت‌شناسی، که از نظریه‌های مربوط به مدل لباس و شکل ابرو قدیمی‌تر هستند، آشنا کنیم.

بسیاری از روانشناسان می‌گویند ترتیب تولد خواستگار شما، می‌تواند رازهای شخصیت او و البته آینده زندگی مشترک‌تان را آشکار کند. گرچه محیط، خانواده و سبک تربیتی در تغییر این قانون‌ها بی‌تاثیر نیست، اما برای شمایی که می‌خواهید شخصیت خواستگارتان را در کوتاه‌ترین زمان کشف کنید، دانستن آنها بد نیست. پس در ادامه این مطلب با ما باشید…


فرزندان اول چگونه همسرانی می‌شوند؟
ویژگی‌های شخصیتی: وظیفه‌شناس، مسئولیت‌پذیر، حمایتگر، رقابت‌جو، سلطه‌جو و جاه‌طلب

زندگی در کنار مرد وظیفه‌شناس و مسئولیت‌پذیری که نمی‌گذارد آب توی دل‌تان تکان بخورد، شما را در دنیای امنی وارد می‌کند و بار نگرانی از انجام کارها و آینده‌نگری را از روی دوش‌تان برمی‌دارد. اگر با یک بچه اولی ازدواج کنید دیگر دلیلی ندارد خودتان به فکر هزینه‌های سفر سالانه باشید یا اینکه تاریخ بیمه‌نامه اتومبیل را در ذهن داشته باشید و خودتان دنبال کارهای اداری‌اش بروید. اما اگر می‌خواهید چنین احساس امنیتی را تجربه کنید، باید بدانید که در زندگی با یک بچه اول، هیچ وقت مهره اصلی تصمیم‌گیری نخواهید بود. این افراد عاشق سلطه‌گری هستند و چون به توانایی‌های خودشان ایمان دارند، دوست دارند مسئولیت تصمیم‌گیری‌ها را هم به‌عهده بگیرند. اما اگر شما یک فرد سلطه‌گر نباشید، زندگی در کنار چنین مردی برای‌تان دشوار نخواهد بود، چراکه او با جاه‌طلبی و قدرت مدیریتش، نگرانی‌ای را برای‌تان باقی نمی‌گذارد که بخواهید در موردش تصمیم بگیرید.

بهترین گزینه برای ازدواج با بچه‌های اول، فرزندان دوم‌ خانواده هستند. فرزندان دوم آرام و زودجوش، به‌راحتی از خواسته‌های آنها تبعیت می‌کنند و از آنجا که به سلطه‌گری بچه‌های اول عادت دارند، وقتی با یک دستور بی‌چون و چرا از طرف او روبه‌رو می‌شوند، زیاد سخت نمی‌گیرند و نمی‌رنجند. اما این ازدواج تنها به نفع بچه‌های اول نیست، چون حمایت‌های همیشگی آنها می‌تواند به بچه دومی‌های حساس، دلگرمی بیشتری بدهد و زحمت آنها را برای روبه‌رو شدن با چالش‌های زندگی کمتر کند. چنین فردی می‌تواند زندگی خوبی را در کنار فرزندان دوم داشته باشد، اما ازدواج او با همتای خودش، یعنی با یک بچه اول دیگر، می‌تواند به یک جنگ هر روزه تبدیل شود.گرچه ممکن است آنها به‌دلیل توانایی‌های‌شان از نظر مالی یا کاری پیشرفت زیادی داشته باشند.
.
در زندگی دو بچه اول که هر دوی آنها معتقدند توان گرفتن تصمیم‌های مهم یا ایفای نقش راهنما را دارند، احتمال رسیدن به نظر مشترک یا کوتاه آمدن یکی از دو طرف چندان بالا نیست و به همین دلیل بیشتر از آنکه تصمیم‌ها پشت میز مذاکره گرفته شود، در میدان جنگ و قهر گرفته می‌شود.


فرزندان دوم چگونه همسرانی می‌شوند؟
ویژگی‌های شخصیتی: حرف گوش‌کن، آرام، سازگار، توانا در برقراری ارتباط، میانجی در بحث‌ها

فرزندان دوم معمولا در یک فضای سرشار از رقابت به دنیا می‌آیند. فرزند بزرگ‌تر که احساس می‌کند با آمدن این تازه‌وارد پایگاهش را از دست داده، تمام تلاشش را برای سلطه داشتن بر این عضو جدید به خرج می‌دهد تا قدرتش را حفظ کند. روانشناسان می‌گویند فرزندان دوم معمولا ویژگی‌هایی را در خود می‌پرورانند که دقیقا عکس فرزند بزرگ‌تر است. از طرف دیگر، گاهی مهر خود شیرینی به بچه دومی‌ها چسبانده می‌شود چراکه آنها بیشتر از دیگر فرزندان خانواده با بزرگ‌ترها وقت می‌گذرانند و خصوصیاتی را در خود ایجاد می‌کنند که رضایت بزرگ‌ترها را جلب می‌کند.

بچه‌های دوم اغلب با هر کسی می‌توانند ازدواج کنند و خوشبخت شوند. خلق‌وخوی سازگار آنها باعث می‌شود که هم از پس حمایت بچه‌های آخر بر بیایند و هم با شنیدن زورگویی‌های بچه اولی‌ها زندگی را خیلی سخت نگیرند. از آنجایی که بچه‌های اول بیشتر خوددار و قانون‌محور هستند، زندگی با یک بچه دومی که حواسش به احساسات دیگران هست، می‌تواند برای آنها لذت‌بخش باشد.


تک فرزندان چگونه همسرانی می‌شوند؟
ویژگی‌های شخصیتی: جاه‌طلب، سلطه‌جو، خسیس، حسود، با اعتمادبه‌نفس، انحصارطلب

برای آنکه با یک تک فرزند زندگی موفقی داشته باشید، باید صبور و باگذشت بار آمده باشید. تک‌فرزندها نمی‌توانند ناامیدی و فشارهای روانی را تحمل کنند؛ اگر از مسئله‌ای برنجند، این حالت را تا مدت‌ها در خود نگه می‌دارند و آنچه گذشته را به‌راحتی فراموش نمی‌کنند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه‌مندند که دربرگیرنده منافع‌شان باشد و احساسات‌شان را جریحه‌دار نکند. البته همه شخصیت تک‌فرزندها به حساسیت و زودرنجی خلاصه نمی‌شود. آنها اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند و از آنجا که در زندگی‌شان همه‌چیز و همه‌کس در خدمت آنها بوده، حس امنیت در آنها شکل گرفته است. از طرف دیگر، آنها در تمام زندگی‌شان زیر چتر حمایت دیگران بوده‌اند و به همین دلیل تحمل چالش‌ها یا پذیرش مسئولیت و دشواری‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شوند را ندارند.


تک‌فرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و به همین دلیل کسانی که توانایی کنار آمدن با یک بچه اولی را دارند، اغلب در زندگی مشترک با یک تک‌فرزند هم چالش خاصی را تجربه نمی‌کنند. بچه‌های دوم می‌توانند گزینه مناسبی برای ازدواج با آنها باشند، چراکه زودرنجی‌شان را درک می‌کنند و با پرتوقع بودن‌شان هم کنار می‌آیند.


فرزندان آخر چگونه همسرانی می‌شوند؟
ویژگی‌های شخصیتی: حرف گوش کن، بله قربان‌گو، در جست‌وجوی حمایت، خلاق، عاشق خودنمایی، متکی به دیگران

خلاقیت و جذابیت بچه‌های آخر از دیگر فرزندان خانواده بیشتر است. آنها برای آنکه خود را از سلطه فرزندان بزرگ‌تر بیرون بیاورند، گاهی به تجربه‌های تازه رو می‌آورند و گاهی هم با این خیال که دیگران به فکر همه چیز هستند، به امنیتی که دیگر اعضای خانواده به آنها هدیه می‌کنند، تکیه می‌کنند. آنها از نعمت استفاده از تجربه‌های دیگران برخوردار هستند و به همین دلیل زودتر از دیگر فرزندان خانواده، راه خود را پیدا می‌کنند.

بچه‌های آخر به خدمت‌رسانی دیگران عادت دارند و از آنجا که بچه‌های اول هم عاشق راه انداختن کار دیگران هستند، زندگی با یک بچه اول برای آنها جالب و آرام به نظر می‌رسد. از طرف دیگر، بچه‌های آخر عادت دارند در مقابل خواسته‌های دیگران تمکین کنند و به همین دلیل بچه‌های اول از نظر آنها زورگو و غیرقابل تحمل به نظر نمی‌رسند اما گذشته از تمام حسن‌های بچه‌های آخر، برخی می‌گویند ازدواج دو ته‌تغاری با هم می‌تواند نگران‌کننده باشد چراکه هر دوی آنها دوست دارند به دیگران کمک کنند اما در بیرون کشیدن گلیم‌شان از آب بدون حمایت دیگران به مشکل جدی برمی‌خورند.

نظر دهید »
نقش شیرمادر در درمان لکنت زبان
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در روانشناسی

نقش شیرمادر در درمان لکنت زبان

بررسی‌های جدید پزشکان آمریکایی نشان می‌دهد کودکانی که در دوران نوزادی از شیرمادر تغذیه می‌کنند کمتر با مشکل لکنت زبان مواجه می‌شوند.

در این مطالعه ۴۷ کودک که در سنین خردسالی به لکنت زبان دچار بودند مورد آزمایش قرار گرفتند و مشخص شد در کودکانی که مدت طولانی‌تری از شیرمادر تغذیه کرده‌اند احتمال درمان لکنت زبان در سنین بالاتر به مراتب بیشتر است.

همچنین پسران مبتلا به لکنت زبان بیشتر از فوائد تغذیه با شیرمادر بهره می‌برند. کودکانی که بیش از یک سال از شیرمادرشان تغذیه کرده‌اند یک ششم نسبت به کودکان دیگر از شانس بیشتری برای رهایی از مشکل لکنت زبان برخوردارند.

«جامی ماهورین – اسمیت» از دانشگاه ایلی‌نوی می‌گوید: شیرمادر تاثیر شگفت‌انگیزی بر رشد عصبی دارد. همچنین وجود اسیدهای چرب در شیرمادر مشخص می‌کند که چرا مدت طولانی‌تر تغذیه با شیرمادر با رشد بهتر مغز و قدرت تکلم مرتبط است.

به گزارش خبرگزاری شینهوا، «امریت نیکولین آمبروس» از متخصصان دیگر این مطالعه اظهار داشت: احتمال دارد که دریافت اسیدهای چرب از طریق مصرف شیرمادر بر نحوه فعالیت ژن‌های مرتبط با تکلم تاثیر بگذارد.

نظر دهید »
کمبودهایی که شما را سرمایی می کند
ارسال شده در 7 بهمن 1394 توسط توازئی در پزشکی

کمبودهایی که شما را سرمایی می کند
گاهی فرقی نمی کند هوا خوب است یا سرد؟ برخی افراد در هوای ملایم و خوب نیز می لرزند و سردشان است. این مسئله می تواند ناشی از کمبود برخی ویتامین ها یا کم آبی بدن و برخی مشکلات دیگر بروز کند.

در این مطلب شما را با دلایل نادیده گرفته ای که باعث می شود شما همیشه سردتان باشد آشنا می کنیم. لطفاً با ما همراه باشید.
دچار کمبود هورمون تیروئید هستید

توصیه می کنیم اگر همیشه سردتان می شود کمی هشیار بوده و مسئله را ساده و بی اهمیت ندانید. این مشکل می تواند نشان دهنده ی یک بیماری پنهان باشد. اگر علاوه بر سرمایی بودن احساس خستگی می کنید و بی دلیل وزنتان اضافه می شود بهتر است سلامت غده ی تیروئیدتان را بررسی کنید. این غده وظیفه ی کنترل دمای درونی بدن را نیز برعهده دارد. در واقع کم کاری تیروئید باعث بروز احساس سرمای زیاد در بدن می شود.
اگر غده ی تیروئید به خوبی عمل نکند سوخت و ساز بدن به شدت افت می کند و در نتیجه انرژی کافی تولید نمی شود. بهتر است آزمایش خون بدهید و از تولید میزان کافی هورمون های تیروئید مطمئن شوید. برای مقابله با این مشکل مواد غذایی سرشار از یُد را دریابید. از مصرف ماهی های چرب، آجیل ها، مغزهای روغنی، جلبک های خوراکی و غذاهایی مانند سوشی غافل نشوید.
می توانید دلایل لرز کردنتان را در بشقاب هایتان بجویید. کمبود ویتامین B12 می تواند یکی از عوامل لرز بی امان بدن باشد. این ویتامین به میزان قابل توجهی در مواد غذایی حیوانی و محصولات لبنی وجود دارد و نقش مؤثری در تولید گلبول های قرمز برعهده دارد
خونتان درست نمی چرخد

گردش خون نامناسب می تواند به معنی تنگی قطر رگ ها باشد. این مسئله با علائم متعددی مانند احساس سرمای مداوم خود را نشان می دهد. این مشکل در افرادی که دچار آرتریت اعضای تحتانی بدن هستند و زمانی که عروق پا گرفته شده باشد دیده می شود. البته گفتنی است که سیگاری ها جزو نخستین افرادی هستند که با مشکل جریان خون نامناسب روبه رو می شوند. اگر این احساس سرما بیشتر در انگشتان دست و پاها باشد به طوری که احساس یخ زدگی در انتهاهای بدن داشته باشید ممکن است به سندرم رینود مبتلا باشید که اختلالی در گردش خون در انتهاهای بدن محسوب می شود. برای مقابله و بهبود جریان خون می توانید به مواد غذایی متعددی مانند پرتقال، شکلات سیاه، فلفل کاین، آجیل ها، ریشه ی زنجبیل، سیر، لیموترش، آووکادو و غیره اعتماد کنید.
بدنتان خسته است

دمای بدن مانند بسیاری از مسائل دیگر به خواب شما بستگی دارد. کم خوابی یا خستگی مزمن می تواند روی سیستم عصبی تان و مکانیسم های بدنتان تأثیر بگذارد که یکی از وظایفش تنظیم دمای بدن است. بهتر است شب ها زودتر بخوابید چون بی خوابی روی متابولیسم بدنتان تأثیر گذاشته و احساس لرز را به جانتان می اندازد. توصیه می کنیم غذاهای مقوی میل کنید و از مصرف محرک هایی که باعث بی خوابی می شوند بپرهیزید. اگر در طول رو آن قدر خسته هستید که دلتان نمی خواهد از جایتان تکان بخورید باز هم سعی کنید کمی قدم بزنید تا خون در بدنتان به جریان دربیاید و بدنتان گرم شود. یادتان باشد هرچه کم تحرک تر باشید جریان خونتان کندتر می شود و بیشتر می لرزید.
کمبود آهن دارید

اگر علاوه بر لرزی که می کنید رنگ و رویتان پریده است احتمال دارد که دچار کم خونی ناشی از فقر آهن شده باشید. یکی از عوامل اصلی کم خونی کمبود آهن است. این مشکل به دلیل عادت ماهانه بیشتر دامنگیر خانم ها می شود. آهن یک ماده ی معدنی ضروری برای عملکردهای بدن است. این ماده ی معدنی به گلبول های قرمز کمک می کند تا اکسیژن را در خون منتقل کنند. اگر بافت ها اکسیژن کمی دریافت کنند این روند ضروری نیز که دمای بدن را تنظیم می کند با مشکل مواجه می شود. برای مقابله با کمبود آهن مواد غذایی سرشار از آن یعنی عدس، تخم مرغ، گوشت قرمز، انواع لوبیاها، شکلات و غیره را دریابید. اگر مشکلتان برطرف نشد حتماً به پزشک مراجعه کرده و آزمایش خون بدهید.
کمبود ویتامین B12 دارید

می توانید دلایل لرز کردنتان را در بشقاب هایتان بجویید. کمبود ویتامین B12 می تواند یکی از عوامل لرز بی امان بدن باشد. این ویتامین به میزان قابل توجهی در مواد غذایی حیوانی و محصولات لبنی وجود دارد و نقش مؤثری در تولید گلبول های قرمز برعهده دارد. پیش از این نیز گفته شد که گلبول های قرمز وظیفه ی انتقال اکسیژن در خون را برعهده دارند. ویتامین B12 در متابولیسم بدن نیز دخالت دارد. توجه داشته باشید افراد گیاهخوار یا افرادی که دچار مشکل عدم جذب کافی این ویتامین در روده هستند بیشتر در معرض کمبود آن قرار دارند. فراموش نکنید که این مشکل علاوه بر ایجاد احساس لرز باعث بروز خستگی مزمن نیز می شود. برای تأمین هرچه بهتر این ویتامین به جگر گوساله، جگر گاو، بوقلمون، دل و قهوه، مغز گوساله، ماهی تن و غیره اعتماد کنید.
دچار کمبود آب هستید

یادتان نرود حتی اگر سرمای جزئی خورده اید حتی اگر تشنه تان نباشد باز هم مصرف مایعات و به ویژه آب را افزایش دهید. چون کمبود آب بدن و به اصطلاح دهیدراته شدن بدن باعث تشدید لرز می شود. افراد سالمند و همچنین افراد بیمار و افرادی که از اسهال رنج می برند باید توجه ویژه ای به این مسئله داشته باشند. توصیه می کنیم حتماً روزانه یک و نیم لیتر آب میل کنید چون 65 درصد آبی که بدن را تشکیل داده است تأثیر زیادی در تنظیم و کنترل دمای درونی بدن دارد. همین آب است که بعد از ورزش و فعالیت های بدنی زیاد باعث خنک شدن بدن (از طریق تعریق) می شود. یادتان باشد که تأمین آب کافی بدن همچنین به مقابله با تغییرات دمای بدن کمک می کند.
گردش خون نامناسب می تواند به معنی تنگی قطر رگ ها باشد. این مسئله با علائم متعددی مانند احساس سرمای مداوم خود را نشان می دهد. این مشکل در افرادی که دچار آرتریت اعضای تحتانی بدن هستند و زمانی که عروق پا گرفته شده باشد دیده می شود
قند خونتان پایین است

اگر خسته اید و همیشه احساس گرسنگی اذیتتان می کند احتمالاً دچار افت جزئی قند خون می شوید. اگر این افت انرژی تبدیل به مشکلی مزمن شود باید در تغذیه تان تغییراتی ایجاد کنید. چون احتمالاً دارد کالری و انرژی کافی را برای تولید گرمای بدن دریافت نمی کنید. زمانی که قند خون پایین باشد لازم است که به عنوان مثال با مصرف یک لیوان آب میوه این مشکل را جبران کنید. علاوه بر این افرادی که شاخص توده ی بدن آن ها از 18.5 کمتر باشد نیز بیشتر احساس سرما و لرز می کنند. در واقع، متابولیسم پایین و نبود چربی کافی در بدن این افراد باعث می شود که نسبت به سرما آسیب پذیر باشند.
دیابتی هستید

افراد دیابتی بیش از دیگران نسبت به سرما و گرما حساس هستند. میزان بالای قند خون که به بیماری دیابت نوع 2 معروف است نیز باعث ایجاد احساس لرز می شود. تمام رگ های خونی تحت تأثیر این بیماری قرار می گیرند و به مرور جداره ی عروق آسیب می بیند. این مسئله نیز منجر به بروز اختلالاتی در گردش خون می شود. اختلال گردش خون نیز به احساس سرما و لرز دامن می زند. این احساس لرز در نتیجه ی عارضه ی جدی دیگری به نام نوروپاتی محیطی نیز بروز می کند. این بیماری عصب های ارسال کننده ی سیگنال ها به مغز را تحت تأثیر قرار می دهد و در تنظیم دمای بدن اختلال ایجاد می کند.

نظر دهید »
استخاره و فال برای باز کردن هندوانه در بسته!
ارسال شده در 7 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

استخاره و فال برای باز کردن هندوانه در بسته!
گاهی اوقات می شنویم که دختر و پسری برای اینکه ازدواج کنند و بفهمند که آیا به خوشبختی می رسند به سراغ انواع فال ها، سر کتاب باز کردن و طالع بینی می روند. گروه دیگری معتقدند که تا زیر یک سقف زندگی نکنند نمی توان متوجه شوند که آیا گزینه مناسبی را برای ازدواج انتخاب کرده اند یا نه.

استخاره

افراد راههای مختلفی را برای گذر از این راه انتخاب می کنند. بعضی نیز معتقدند که ازدواج هندوانه دربسته است و تا وقتی باز نشود نمی توان میزان شیرینی آن را تشخیص داد.گروهی نیز وجود دارند که معتقدند هیچ کدام از موارد فوق کارساز نیست و برای هر مورد مناسب و یا نا مناسبی دست به استخاره می زنند و شکست و یا موفقیت در امر ازدواج را با خواست و تقدیر الهی پیوند می زنند و خود را کاملاً در این مورد منفعل نشان می دهند.
به نظر نمی رسد هیچ کدام از راههایی که ذکر شد روش مناسبی باشند برای تصمیم گیری در مورد اینکه دو نفر زوج موفقی را تشکیل خواهند یا خیر!
دختر و پسر برای اینکه بتوانند ازدواجی موفق داشته باشند باید دارای ویژگی های باشند که نشان دهنده آینده روشن در مقابل آنهاست. شناخت این ویژگی ها و نشانه می تواند در تصمیم گیری به شما کمک کند.
درست است که هر انسانی قابلیت تغییر دارد اما باید بدانید که ممکن است فرد هیچ گاه از نظر اخلاقی و اعتقادی تغییر نکند
تفاهم یا توافق

بسیاری از زوج ها ملاک خوشبختی خود را تفاهم می دانند و تفاهم جزو اولین ملاک های ازدواج موفق است. البته در بعضی مواقع تفاهم و توافق با یکدیگر اشتباه می شوند. تفاهم به معنای این است که زن و مرد از قبل نظراتشان با یکدیگر نزدیک است و اما توافق به این معناست که زن و مرد باید با صرف وقت و انرژی اختلاف نظر میان خود را حل کنند تا به توافق دست یاسند. زمانی که میان همسران تفاهم وجود داشته باشد آنها به راحتی در کنار یکدیگر زندگی می کنند اما در جایی که توافق مطرح است دو نفر باید قراردادی مشترک تنظیم کنند و به آن پایبند باشند. اما ممکن است بعد از ازدواج هر کدام از طرفین در این مورد تخطی کرده و به مفاد قرارداد عمل ننماید.
تفاهم به این معنا نیست که دو نفر کاملاً، حتی در جزیی ترین و کم اهمیت ترین مسأله شبیه یکدیگر باشند که این مسئله در واقع بعید و غیر ممکن به نظر می رسد. در مورد مسائل کوچک و کم اهمیت می توان به توافق بسنده کرد.
اما مسائل مهمی که باید بر سر آن تفاهم داشت شامل موارد زیر است که بر اساس دیدگاهها و روحیات افراد قابل تغییر است. مواردی مانند : انتظار از ازدواج، چگونگی ارتباط با همسر، ارتباط با خانواده ها، میزان و چگونگی ارتباط با دوستان، باورهای مذهبی و اخلاقی، پول و مسائل مادی، فرزند پروری و….
در حل مشکلات توانا باشید

یک زندگی خوب، خود به خود درست نمی شود و مستلزم تلاش هر دو فرد است. زوج موفق کسانی نیستند که هیچ گاه دچار مشکل نشوند بلکه کسانی هستند که این توانایی و ظرفیت را دارند که هنگام بروز مشکل قادر به حل بحران های زندگی باشند که این امر مستلزم تلاش از جانب زوجین است.
زوج موفق کسانی نیستند که هیچ گاه دچار مشکل نشوند بلکه کسانی هستند که این توانایی وظرفیت را دارند که هنگام بروز مشکل قادر به حل بحران های زندگی باشند
حس خوب

این که بتوانید صادقانه و از صمیم قلب کسی را که قصد دارید با او ازدواج کنید دوست بدارید و حس خوب و خوشایندی به او داشته باشید نشان دهنده این است که یک حس عاطفی در شما به وجود آمده است که ضامن بقاء و خوشبختی زندگی شماست. همسر آیند شما باید کسی باشد که شما او را همانگونه که هست بپذیرید و به اعمال و رفتار او حس بدی نداشته باشد و این حس پذیرش باید تا جایی پیش برود که شما تمایل داشته باشد که از او صاحب فرزند شوید.
تفاهم های اخلاقی و مذهبی

داشتن تفاهم اخلاقی و مذهبی یکی از سر لیست های هر فرد برای ازدواج است. درست است که هر انسانی قابلیت تغییر دارد اما باید بدانید که ممکن است فرد هیچ گاه از نظر اخلاقی و اعتقادی تغییر نکند. پس بهتر است به دنبال کسی باشید که اعتقادش به شما نزدیک و اخلاقش با شما سازگار باشد.
مهارت هایی برای عاشقانه زیستن

زوج هایی موفق هستند که قادر به برقراری ارتباط هستند. آنها به اصول ارتباطی کاملاً واقف هستند و به خوبی می دانند چگونه ناراحتی و نارضایتی خود را بیان کنند که باعث به وجود آمدن مشکل نشود، آنها نه پرخاش می کنند و نه منفعل اند بلکه از ابزارهای ارتباطی به خوبی و در جای مناسب استفاده می کنند.
موفق باشید!

زوج های موفق هیچ گاه جلوی پیشرفت و رشد همسران خود را نمی گیرند و علاقه مند به رشد و شکوفایی توانایی ها و استعدادهای همسرانشان هستند. آنها اهداف زندگی شخص یکدیگر را می پذیرند و آنها را تبدیل به هدف مشترک می نمایند و زمانی که همسرشان به موفقیت دست می یابد گویی خود به آن موفقیت نائل شده اند.

نظر دهید »
تولد فرزندی عارف و روشن ضمیر
ارسال شده در 7 بهمن 1394 توسط توازئی در مذهبی

حاصل حلال خواری و امانت داری

درباره عبدالله بن مبارک چنین گفته‌اند که پدرش باغبان بود روزی صاحب باغ آمد و به مبارک گفت: فوری مقداری انار شیرین بیاور تا بخوریم.

مبارک چند عدد انار آورد و صاحب باغ چشید و گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور، چند مرتبه مبارک انار اورد و صاحب باغ بعد از چشیدن می‌گفت: ترش است برو انار شیرین بیاور.

بالاخره صاحب باغ ناراحت شد و رو به مبارک کرد و گفت؛ تو هنوز بعد از مدتی که در این باغ هستی درخت انار ترش را از شیرین تمیز نمی‌دهی؟

مبارک در جواب گفت: درست است که مدتی است، من در این باغ هستم، اما هنوز از انار این باغ نخورده‌ام که بدانم کدام درخت انارش ترش و کدام شیرین است، چون شما فقط نگهبانی و آبیاری باغ را به عهده من واگذار کرده‌اید و از شما اجازه نگرفتم که از میوه‌های باغ استفاده کنم.

صاحب باغ تعجب کرد، به همین سبب او را امتحان نمود و فهمید که مبارک راست می‌گوید از آن پس به او علاقمند شد و دخترش را به ازدواج او درآورد، خداوند هم بر اثر پاکی و صداقت او از این ازدواج فرزندی به او عطا می‌کند به نام عبدالله که هنوز نامش بر سر زبان‌ها است و این طفل از عارفان معروف می‌شود و به جایی می‌رسد که در احوالات او می‌گویند؛ شخصی به او گفت:«خواب دیدم یک سال از عمر تو بیشتر نمانده است» عبدالله در جوابش گفت:«روزگار دراز پیش ما نهادی، یک سال دیگر ما را اندوه هجران می‌یابد کشید و تلخی فراق می‌باید چشید.»

منبع: مفاسد مال و لقمه حرام ص34 به نقل 15:54:18خبرگزاری «حوزه»

نظر دهید »
نگاه حرام و حسرت طولانى
ارسال شده در 7 بهمن 1394 توسط توازئی در مذهبی

نگاه حرام و حسرت طولانى
چشم یکی از اعضای حساس بدن است که انسان برای مراقبت از آن حتّی به طور ناخودآگاه هم از آن حفاظت می کند. مثلا زمانی که چیزی به سوی چشم پرتاپ شود، هر فردی به طور غیر ارادی دستش را برای محافظت از چشمانش بالا می برد.

امّا مهم تر از حفاظت ظاهری، حفاظت باطنی چشم است، زیرا بوسیله این عضو حساس، دیدن صورت می گیرد، که این دیدن یا نگاه گاه فاسد است و گاهی هم سالم می باشد.

امیر المؤمنین علی(علیه‌السلام) می‌فرماید: «آن‌کس که دیده بپوشد، کمتر تأسف می‌خورد و از هلاکت نیز ایمن می‌گردد.»[1]

فرمایش مولا نشانگر این است که انسان باید نگاهش را از مواردی که موجب فساد می شود، بپوشاند تا هلاک نشود.

در دین مبین اسلام از مهمترین مواردی که برای دوری از گناه به مردان و زنان توصیه شده است، دوری از گناه و نگاه نکردن به نامحرم است.[2]

امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: «تیر نگاه [حرام] مسموم است و از کمان شیطان پرتاب می‌شود. چه بسیار نگاه کوتاه که حسرت طولانى به بار آورده است.»[3]

اگر کسی واقعا ایمنی باطنی چشمانش را می خواهد باید از نگاه به نامحرم و حرام، چشم پوشی کند تا از شر شیطان و مشکلاتش دور شود.

امّا فردی که نمی تواند جلوی نگاه حرام خود را بگیرد و به اصطلاح، عادت بر چشم چرانی دارد، حتما دچار بیماری روحی و روانی خواهد شد.

از نظر کلیه روانشناسان چشم چرانی یک نوع انحراف قلمداد می شود. این انحراف هرگاه در کسی به وجود آید قابل توقف نخواهد بود و هر لحظه بر میزان آن افزوده خواهد شد.

یک فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چرانی نمودن قانع نمی شود و این حالت کم کم در او یک حالت وحشیانه و حیوانی خاصی بوجود می آورد و رفته رفته او را به یک بیماری انحراف روانی دیگر به نام (evojuerism)مبتلا می سازد.

در این حال بیمار از تماشای بدن عریان و … لذت می برد و این مرحله مقدمه ی ایجاد سادیسم* است.[4]

در کلامی امام علی (علیه‌السلام) برای آرامش روحی و روانی افراد اینگونه فرمودند:

«النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً» (کسى که چشم خود را فرو بندد، دل خویش را راحت کرده و آسایش داده است).[5]

————————————

پی‌نوشت:

[1]. «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ قَلَّ أَسَفُهُ وَ أَمِنَ تَلَفَه‏»؛ تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی،‏ ص 663، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق.

[2]. قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ ﴿۳۰﴾ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ … ﴿۳۱﴾ قرآن کریم سوره نور

[3]. «النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏5، ص 559، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق

[4]. محمدباقر راستگو،برای چشمهایت ص34، برهان تهران

[5]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائی، سید مهدی،‏ ص 663، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق.

* سادیسم عبارت است از علاقه به آزار رساندن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود.

برگرفته از سایت رهروان ولایت به قلم محمد حسن براری فندری

نظر دهید »
توصیه به حجاب مهم تر است یا نماز؟
ارسال شده در 5 بهمن 1394 توسط توازئی در حجاب و عفاف

توصیه به حجاب مهم تر است یا نماز؟

چند وقت پیش در یکی از شبکه های اجتماعی موبایلی بحث این بود که نباید در جامعه ارزش های اخلاقی درجه یک را فدای ارزش های درجه دو و سه کرد. مثلا عدالت، راستگویی، درستکاری و … فضایلی اخلاقی هستند که همیشه ارزشمند بوده و هستند و با هر دین و عقیده اگر بخواهیم انسانی اخلاق مدار باشیم به لاجرم درستی و اولویت این فضایل اذعان می کنیم. وقتی در جامعه ای که ظلم، خیانت در امانت، دروغگویی و دیگر رذایل شایع است صفت خاص به ظاهر کم اهمیت تری را بزرگ کنیم در واقع در حق آن ارزش های اخلاقی درجه یک جفا کرده ایم و با این عمل خود باعث شده ایم که آنها از درجه ی اولویت سقوط کنند و اهمیت خود را از دست بدهند. مثلا عدالت فضیلتی است که بسیاری از حکما و فلاسفه در طول تاریخ بر اهمیت آن تأکید کرده اند. ارسطو عدالت را معیار فضیلت و رذیلت می دانسته و بیشترین بحث در کتاب جمهوری افلاطون درباره عدالت است. یا به عنوان مثال در اسلام بر صفت صداقت و راستگویی تأکید بسیاری شده است. در حدیثی از امام علی -علیه السلام- راستگویی زینت و ستون ایمان برشمرده شده و در حدیث دیگری از امام حسن عسکری -علیه السلام- اشاره شده که کلید ناپاکی ها دروغ است. هر مکتب فکری اصول اخلاقی خاص خود را مشخص می کند و از آنجا که باقی رذایل و فضایل از آن اصول نشأت می گیرند به تبیین و توضیح آن اصول بیشتر می پردازد.

حال اگر در جامعه ای - مثل کشور ما- که متشکل از فرهنگی اسلامی- ایرانی است برخی فضایل اخلاقی که باید جایگاه بالاتری از لحاظ اهمیت و اهتمام به ترویج آنها در جامعه داشته باشند از رتبه خود تنزل پیدا کنند، نتیجه اش وارونه شدن فضایل و رذایل و آشفتگی نظام اخلاقی و رفتاری کشور می شود. با مطرح شدن این بحث اولین مثال و شبهه ای که به نظرم رسید - و بارها در مناقشات شفاهی و کتبی شنیدم و خواندم- مسئله «حجاب» بود. هرچند آن بحث معطوف به ارزش های اخلاقی جامعه بود و با توجه به تقسیم بندی دین به اعتقادات، اخلاق، احکام ( که البته جای ان قلت هم دارد!) حجاب بیشتر در مقوله احکام جای می گیرد تا اخلاقیات. اما همان احکام را هم که نگاه کنیم رتبه بندی آنها به واجب و حرام و مستحب و مکروه و مباح تا حدی اولویت ها را مشخص می کند. مگر تنها واجبِ زمین مانده «حجاب» است که حساسیت در این موضوع تا این حد بالا رفته است؟ مگر در جامعه تارک الصلاه، رباخوار و … نداریم که انگشت اشاره آمرین به معروف و ناهین ازمنکر بیشتر از همه به سوی بدحجاب هاست؟ با وجود احادیث و آیات زیادی در باب نماز مگر می شود گفت ارزش نماز از حجاب کمتر است یا عدم پرداخت خمس و زکات عواقب کمتری نسبت به بی حجابی دارد؟ اگر از دریچه اعتقادات بنگریم رعایت حجاب نه جزو اصول دین است و نه فروع دین، اما امر به حجاب در جامعه ما بسیار بیشتر از امر به پرداخت خمس و زکات و سفر حج انجام می گیرد. هیچ شهر و شهرستانی نیست که در مکان های عمومی و کوی و برزنش امر به رعایت حجاب نباشد؛ اما کجا می توانیم درباره پرداخت خمس و زکات این همه توصیه و سفارش ببینیم؟ اخلاقیات هم که متاسفانه ظاهرا همه در مقوله مستحبات جای می گیرند در جهان بینی دینی بسیار مظلوم واقع شده است. آیا افزایش اولویت موضوع حجاب امر پسندیده ای است و اگر چنین است علت آن چیست؟

می توان با نگاهی دیگر نیز به این موضوع پرداخت و به پاسخ نزدیک شد. آیا ارزش و اعتبار هر عمل (جدا از اینکه اعتقادی، اخلاقی یا فقهی شمرده شود) مطلق است یا نسبی؟ در اسلام از گناهانی به نام گناهان کبیره نام برده شده؛ اما تعداد دقیق آنها مشخص نشده است. چون اگر گناهان کبیره فقط ده یا بیست مورد شمرده می شد بقیه گناهان در نظرمان کوچک می آمد و نسبت به ارتکاب آنها ابایی نداشتیم. هر گناه صغیره ای اگر با اصرار و مداومت انجام گیرد تبدیل به گناه کبیره می شود. احادیث زیادی داریم که بعضی گناهان را با هم مقایسه کرده و یکی را بدتر از دیگری دانسته. اما وقتی چند حدیث از این دست را کنار هم قرار دهیم می بینیم نمی شود نتیجه خاصی گرفت که یکی از گناهان از همه پست تر و یکی سبک تر است. همه بدتر از هم و یکی بدتر از دیگری. در مورد حسنات هم همینطور است. مقایسه افعال حسنه به نحوی است که از ارزش و اهمیت هیچ کدام در نظر ما نمی کاهد. پس نمی توانیم بگوییم ترک نماز بدتر از ربا خواری و ربا خواری بدتر از بدحجابی یا بدحجابی بدتر از ترک نماز است. یکی از یکی بدترند و هر کدام عواقب و نتایج خود را دارند! به صورت مطلق نمی توان به آنها امتیاز مثبت یا منفی داد و شروع کنیم به ترتیب از شماره یک فضایل را در جامعه پیاده سازی کنیم و رذایل را بزداییم. البته اگر چنین شماره گذاری صریحی وجود داشت خیلی امور بر ما ساده تر می شد و تکلیفمان روشن می شد اما «بستگی داشتن» همه افعال به شرایط، معادله ای چند مجهولی پدید می آورد که مشخص کردن ریز و درشتش اجتهاد علمی و اجتماعی می طلبد.

اسلام دینی است متشکل از احکام عبادی فردی و اجتماعی. البته این تفکیک هم به سادگی انجام نمی شود. گاهی یک عبادت فردی در دل جامعه است و گاه سرمنشأ یک عمل اجتماعی افراد هستند. اما آنچه روشن است این است که برخی احکام اجتماعی تر هستند و آثار و نتایج اجتماعی بیشتری بر آنها مترتب است. برخی واجبات مثل نماز گرچه در صورت های اجتماعی مثل نماز جماعت و نماز جمعه هم نمود دارند؛ اما به سختی بتوان بی نمازی را در جامعه دید. مخالفت با اقامه نماز چیزی نیست که با یک نگاه قابل تشخیص باشد و در مورد هرکسی این احتمال می رود که در خلوتش نماز واجبش را ادا کرده باشد. میزان اعتقاد به اصول دین در افراد را نمی توان نمره گذاری کرد و پرداخت خمس و زکات و عمل به فریضه حج در جامعه نمود بارزی ندارد که در فرصت کوتاهی قابل رویت باشد. اما مسئله «حجاب» متفاوت است. حدی از حجاب به عنوان واجب برایمان تعریف شده که روشن است، با وجود آنکه حجاب زبان و قلب و چشم و … هم سفارش شده اند؛ اما همین حجاب ظاهری ( پوشش غیر از وجه و کفین) معیار مشخصی دارد که اگر کسی رعایت نکرد نمی توانیم بگوییم در خلوتش مقید به این حدود است یا اینکه چون حجاب زبان و قلب و چشم دارد پس از حجاب ظاهر معاف است. بدحجابی مخالفت آشکاری با یکی از احکام الاهی است که بروزش در جامعه آشکار است و جای تأویل و تفسیر به احسن ندارد. علنی شدن مخالفت با حکم دین، معیاری است که ارزش یک عمل را در آن رتبه بندی بالا می برد. اگر قبلا درجه پنج یا چهار داشته حالا سه یا دو می شود. وقتی مخالفتی در مقیاس عموم مردم علنی شد، توصیه و امر به آن نیز چاره ای ندارد جز اینکه آشکار باشد؛ چون بروز بدحجابی عملا تبلیغ و اشاعه آن و شکستن قبحش در جامعه است( البته این حرف لزوما به معنای اجبار فیزیکی نیست، می توان تبلیغات موجود در سطح جامعه در باب حجاب را نوعی از مقابله با بدحجابی آشکار دانست) بنابراین درجه بندی مطلق ارزش ها با علنی شدن مخالفت با آنها قابل تغییر است و این همان ویژگی «بستگی داشتن» است که اتفاقا به احکام دین در راستای شرایط اجتماعی پویایی می بخشد.

به نظر من یکی دیگر از محرماتی که از لحاظ آشکار بودن به خوبی قابل مقایسه با بدحجابی است «روزه خواری» در ماه مبارک است که خیلی از آن غفلت شده. روزی خواری را هم نباید تنها به این توجیه تقلیل داد که ممکن است فرد روزه دار ببینید و گرسنگی و تشنگی بر او سخت تر بگذرد؛ بلکه روزه خواری هم گناهی است که -هرچند گاهی علت روزه نگرفتن موجه است- اما در زمان و ساعات محدودی که همه امر به روزه شده اند ساز مخالف می زند و با این کار به ترویج مخالفت با امر الاهی دامن می زند.

رتبه بندی ارزش های اخلاقی، مطلق نبودن این درجه بندی و نهایتا «بستگی داشتن» وزن هر ارزش به آثار اجتماعی آن، موضوعی است که باعث می شود مواجهه با برخی ناهنجاری ها مانند «بدحجابی» در جامعه ما اهمیت بیشتری پیدا کند. البته اگر آثار اجتماعی، روانی، خانوادگی و … بدحجابی را در کنار دلیل دینی (شکستن قبح گناه در جامعه) قرار دهیم جایگاه پرداختن به آن بیشتر روشن می شود و حکم دادن به اینکه حفظ حجاب صرفا عملی «فردی» است نظری بسیار خام و تک وجهی به نظر می رسد.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 144
  • 145
  • 146
  • ...
  • 147
  • ...
  • 148
  • 149
  • 150
  • ...
  • 151
  • ...
  • 152
  • 153
  • 154
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان