بازوی قدرتمند مفتی های عربستان!
جریان سلفی سومین جناح از جناح های بیداری اسلامی در دهه هفتاد قرن گذشته بودند که از دو جریان اخوان (وابسته به الازهر مصر) و جریان شیعی اثنی عشری تشکیل می شد. علی رغم وسعت و گستره انتشار و نیز وابستگی به مکتبی عقیدتی و فقهی؛ جریان اخوانی موفقیت جریان شیعی را به دست نیاورد.
مفتی های عربستان
جریان شیعی اثنی عشری به انقلاب مردمی منجر شد؛ اما اخوان که به آن حد از اقبال نرسیده بود؛ متهم به استفاده از شیوه های ترور و فعالیت های سیاسی و بازی های دموکراتیک شد.
در بخش پیشین خلاصه ای از نحوه شکل گیری سلفیت جهادی در بستر اصلی اش یعنی مصر بیان کردیم. در این مقاله سعی می کنیم علت نام گذاری سلفیت جهادی را عمیق تر و با ذکر تأثیر حوادث تاریخی بر عملکرد این گروه ها بررسی کنیم.
سلفی ها همواره از نام سلف صالح (حضرت رسول صل الله علیه و آله و اصحاب ایشان، و تابعین تا دو نسل پس از آنان) که دوران طلایی اسلام را رقم زدند تبرک جسته و سعی می کردند این نام و عنوان را برای خود حفظ کنند. آنان معتقدند که دوران طلایی اسلام، عصر زهد، پارسایی، و فداکاری است و به همین سبب در آن زمان شاهد گسترش دولت اسلامی از هند تا اسپانیا بودیم
جریان سلفی سومین جناح از جناح های بیداری اسلامی در دهه هفتاد قرن گذشته بودند که از دو جریان اخوان (وابسته به الازهر مصر) و جریان شیعی اثنی عشری تشکیل می شد. علی رغم وسعت و گستره انتشار و نیز وابستگی به مکتبی عقیدتی و فقهی؛ جریان اخوانی موفقیت جریان شیعی را به دست نیاورد.(1) جریان شیعی اثنی عشری به انقلاب مردمی منجر شد؛ اما اخوان که به آن حد از اقبال نرسیده بود؛ متهم به استفاده از شیوه های ترور و فعالیت های سیاسی و بازی های دموکراتیک شد.(2)
پس از مدتی جریان سلفیت دچار تقسیمات فکری و سازمانی شدند؛ این تقسیم بندی ها خصوصاً در رویکرد سلفی آنها و مواضع فکری شان رخ داد. مسائلی همچون حاکمیت، ویژگی های حکام، امر به معروف و نهی از منکر، و … مطرح شد. نتیجه این تفکیک ها ایجاد جریان سلفیت جهادی بود. از دل این جریان، سه جریان به نام های «جهاد الاسلامیة» به رهبری خالد اسلامبولی، «جماعة الاسلامیة» به رهبری عمر عبدالرحمن و جریان «التکفیر و الهجرة» بیرون آمد.
ایجاد جریان سلفی جهادی در واقع خروج از سلفیت سنتی بود که سعودی ها پیرو آن بودند. زمانی عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان، شورش های جریان اخوان المسلمین را اطاعت از خدا می دانست. (3) اما در سال 2002 وزیر کشور عربستان اظهار داشت همه مشکلات عربستان سعودی از اخوان المسلمین نشأت می گیرد. با وجودی که عده ای معتقدند، سلفیت از کشورهای حاشیه خلیج فارس آغاز شد، اما در واقع سلفیت به شدت تحت تأثیر مصر بود و سلفی های مصری در دهه هفتاد قرن گذشته از دیدگاه ها، نوشته های سید قطب و ابی الاعلی المودودی تأثیر پذیرفتند. فکر سلفی جدید، به سازمان هایی چهارچوب بخشید که مهمترین آنها «جماعة الجهاد» یا گروه جهاد است.
عبدالسلام فرج، از سلفی های جهادی مصری بود که به اهمیت جهاد و وجوب آن در کتاب مشهورش به نام «الفریضة الغائبة» پرداخته است. این گروه ها که هر کدام در کشوری شکل گرفته بودند، تجربه های جنگی بسیار خوبی به دست آوردند؛ در همین اثنا جنگ در بوسنی و هرزگویین آغاز شده بود، و برخی از آنان به درگیری های بوسنی و چچن پیوستند.
محمد بن عبدالوهاب میراث دار افکار احمد بن حنبل و ابن تیمیه بود و ضعف دستگاه امپراطوری عثمانی را با توجه به معیارهای برگرفته از این تفکر، در بحران عقیدتی و خصوصاً مفهوم توحید تفسیر می کرد. او معتقد بود که مشکلات اقتصادی، و سیاسی عثمانی ریشه عقیدتی دارد
سلفی ها همواره از نام سلف صالح (حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اصحاب ایشان، و تابعین تا دو نسل پس از آنان) که دوران طلایی اسلام را رقم زدند تبرک جسته و سعی می کردند این نام و عنوان را برای خود حفظ کنند. آنان معتقدند که دوران طلایی اسلام، عصر زهد، پارسایی، و فداکاری است و به همین سبب در آن زمان شاهد گسترش دولت اسلامی از هند تا اسپانیا بودیم.
ارتباط میان ایمان و جهاد است که دعوت کنندگان به این جنبش دم از آن می زنند؛ زیرا آنان معتقد به اهمیت وجود ایمان برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، یا حتی سیاسی کشورهای مسلمان هستند.
با بررسی و مطالعه سیر اندیشگی این تفکر، ریشه های آن را در افکار و آموزه های احمد بن حنبل (780-855 م) می یابیم. پس از او، ابن تیمیه ( 1263-1328م ) به این آموزه ها دامن زد. این تفکر نسل به نسل جلو آمد تا بالاخره به محمد بن عبدالوهاب (1720-1792 م) رسید. محمد بن عبدالوهاب میراث دار افکار احمد بن حنبل و ابن تیمیه بود و ضعف دستگاه امپراطوری عثمانی را با توجه به معیارهای برگرفته از این تفکر، در بحران عقیدتی و خصوصاً مفهوم توحید تفسیر می کرد. او معتقد بود که مشکلات اقتصادی، و سیاسی عثمانی ریشه عقیدتی دارد. همان گونه که می دانید، کشور عربستان سعودی به کمک انگلستان و دو بازوی دینی و حکومتی یعنی محمد بن عبدالوهاب، وآل سعود شکل گرفت و همواره این دو متحد دینی و حکومتی در کنار هم پیش رفتند.
نقطه آغاز بحران در سال 1990 تا 1991 در جنگ کویت ایجاد شد. نقطه آغازی که در واقع ماهیت آن را در عرصه عملی آشکار کرد؛ زلزله ای شدید که سازمان حاکم بر عربستان یعنی آل سعود بر پیکره نهاد دینی و عقیدتی که همواره متحد اصلی آنان بوده انداخت، آن هم در نتیجه تصمیم ملک فهد بن عبدالعزیز در آگوست (مرداد ماه) 1990 برای به کارگیری نیروهای خارجی-نیروهای ائتلاف- برای آزادسازی کویت از اشغال عراق و دفاع از عربستان سعودی در برابر تهاجم.
این تصمیم سیاسی، نظام حاکم بر عربستان را در تنگنا قرار داد، ویژگی نظام حاکم بر عربستان این بود که از ابتدای شکل گیری در قرن هجدهم، این دولت براساس دیدگاه های ایدئولوژیکی وهابیت که به صورتی سخت گیرانه به دسته بندی جهان کفر و جهان اسلام می پرداخت تأسیس شده بود؛ از دید سیاسی روشن بود که این دیدگاه با تصمیم ملک فهد دچار دوگانگی و تعارض شد. ایرادهای شرعی که به ملک فهد گرفته می شد افزایش یافت؛ علت این بود که در جنگ، یک کشور مسلمان _ یعنی عربستان سعودی _ از یک کشور کافر _ یعنی ایالات متحده آمریکا_ مدد جسته بود؛ آن هم برای مبارزه با دولتی مسلمان _ یعنی عراق _ و دومین مشکل شرعی این بود که برای اولین بار در تاریخ اسلام نیروهای نظامی خارجی و بیگانه پا به سرزمین جزیرة العرب می گذاشتند. که سلفی ها آن را پا گذاشتن کفار بر سرزمین وحی می دانستند.
پس از این رسوایی و تشتت، نظام عربستان سعودی فتوای جواز درخواست کمک از کفار را از مؤسسه دینی رسمی آل شیخ _متحد تاریخی دولت عربستان_ خواست. از آن جا که هر کاری در عربستان، قانونی بودنش را از این مؤسسه دینی کسب می کند؛ و بنیان این مؤسسه هم بزرگترین و برترین علما عربستان سعودی (سلفیان) است، در آن زمان، مجموعه ای از بزرگترین علمای عربستان سعودی به ریاست عبدالعزیز بن باز برای این مهم گرد هم آمده و تصمیم گیری کردند. آنها به سرعت دست به کار شدند تا پیش از شعله گرفتن تضاد میان بزرگترین علما و برخی علمای رافضی و تعدیل فضا، سریع تر این فتوای جواز صادر شود. برخی از علمایی که در آن زمان مخالف این فتوا بودند، حمود بن عقلاء الشعیبی بود.
لازم به ذکر است که برخی علمای اهل سنت مدد گرفتن از کفار برای مبارزه در جبهه مسلمان را با در نظر گرفتن شرایطی جائز می دانند. اما همان گونه که پیش تر بیان شد، مطابق با آموزه های سید قطب، و افکار سلفیت، جهان به دو جبهه مسلمان و کافر تقسیم می شود و این مسأله را سلفی ها پذیرفته اند و بر اساس آن سلفیت جهادی شکل گرفته است و عمل می کند.
در بخش بعد در مورد ویژگی های سلفیت جهادی با شواهدی تاریخی صحبت خواهیم کرد.
پی نوشت:
1-منظور انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمة الله علیه است.
2-لازم است این نکته را اشاره کنیم که با حوادث خشونت باری که در آن سال ها رخ داد، حسن بنا اعلام کرد افرادی که به این خشونت ها روی آورده اند و دست به ترور زده اند ؛ نه اخوانی هستند و نه مسلمان. او سعی داشت رویکرد ضد خشونت اخوان را نشان دهد و بگوید که اخوان المسلمین با هر خشونتی مخالف است.
3-در عربستان سعودی، جریان اخوان وجود دارد؛ محمد بن سرور رئیس جریان سروری.
منابع :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
السلفیة الجهادیة المسار والمستقبل