مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
بازوی قدرتمند مفتی های عربستان!
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در سیاسی

بازوی قدرتمند مفتی های عربستان!

جریان سلفی سومین جناح از جناح های بیداری اسلامی در دهه هفتاد قرن گذشته بودند که از دو جریان اخوان (وابسته به الازهر مصر) و جریان شیعی اثنی عشری تشکیل می شد. علی رغم وسعت و گستره انتشار و نیز وابستگی به مکتبی عقیدتی و فقهی؛ جریان اخوانی موفقیت جریان شیعی را به دست نیاورد.

مفتی های عربستان

جریان شیعی اثنی عشری به انقلاب مردمی منجر شد؛ اما اخوان که به آن حد از اقبال نرسیده بود؛ متهم به استفاده از شیوه های ترور و فعالیت های سیاسی و بازی های دموکراتیک شد.

در بخش پیشین خلاصه ای از نحوه شکل گیری سلفیت جهادی در بستر اصلی اش یعنی مصر بیان کردیم. در این مقاله سعی می کنیم علت نام گذاری سلفیت جهادی را عمیق تر و با ذکر تأثیر حوادث تاریخی بر عملکرد این گروه ها بررسی کنیم.

سلفی ها همواره از نام سلف صالح (حضرت رسول صل الله علیه و آله و اصحاب ایشان، و تابعین تا دو نسل پس از آنان) که دوران طلایی اسلام را رقم زدند تبرک جسته و سعی می کردند این نام و عنوان را برای خود حفظ کنند. آنان معتقدند که دوران طلایی اسلام، عصر زهد، پارسایی، و فداکاری است و به همین سبب در آن زمان شاهد گسترش دولت اسلامی از هند تا اسپانیا بودیم

جریان سلفی سومین جناح از جناح های بیداری اسلامی در دهه هفتاد قرن گذشته بودند که از دو جریان اخوان (وابسته به الازهر مصر) و جریان شیعی اثنی عشری تشکیل می شد. علی رغم وسعت و گستره انتشار و نیز وابستگی به مکتبی عقیدتی و فقهی؛ جریان اخوانی موفقیت جریان شیعی را به دست نیاورد.(1) جریان شیعی اثنی عشری به انقلاب مردمی منجر شد؛ اما اخوان که به آن حد از اقبال نرسیده بود؛ متهم به استفاده از شیوه های ترور و فعالیت های سیاسی و بازی های دموکراتیک شد.(2)

پس از مدتی جریان سلفیت دچار تقسیمات فکری و سازمانی شدند؛ این تقسیم بندی ها خصوصاً در رویکرد سلفی آنها و مواضع فکری شان رخ داد. مسائلی همچون حاکمیت، ویژگی های حکام، امر به معروف و نهی از منکر، و … مطرح شد. نتیجه این تفکیک ها ایجاد جریان سلفیت جهادی بود. از دل این جریان، سه جریان به نام های «جهاد الاسلامیة» به رهبری خالد اسلامبولی، «جماعة الاسلامیة» به رهبری عمر عبدالرحمن و جریان «التکفیر و الهجرة» بیرون آمد.

ایجاد جریان سلفی جهادی در واقع خروج از سلفیت سنتی بود که سعودی ها پیرو آن بودند. زمانی عبدالعزیز آل سعود پادشاه عربستان، شورش های جریان اخوان المسلمین را اطاعت از خدا می دانست. (3) اما در سال 2002 وزیر کشور عربستان اظهار داشت همه مشکلات عربستان سعودی از اخوان المسلمین نشأت می گیرد. با وجودی که عده ای معتقدند، سلفیت از کشورهای حاشیه خلیج فارس آغاز شد، اما در واقع سلفیت به شدت تحت تأثیر مصر بود و سلفی های مصری در دهه هفتاد قرن گذشته از دیدگاه ها، نوشته های سید قطب و ابی الاعلی المودودی تأثیر پذیرفتند. فکر سلفی جدید، به سازمان هایی چهارچوب بخشید که مهمترین آنها «جماعة الجهاد» یا گروه جهاد است.
عبدالسلام فرج، از سلفی های جهادی مصری بود که به اهمیت جهاد و وجوب آن در کتاب مشهورش به نام «الفریضة الغائبة» پرداخته است. این گروه ها که هر کدام در کشوری شکل گرفته بودند، تجربه های جنگی بسیار خوبی به دست آوردند؛ در همین اثنا جنگ در بوسنی و هرزگویین آغاز شده بود، و برخی از آنان به درگیری های بوسنی و چچن پیوستند.

محمد بن عبدالوهاب میراث دار افکار احمد بن حنبل و ابن تیمیه بود و ضعف دستگاه امپراطوری عثمانی را با توجه به معیارهای برگرفته از این تفکر، در بحران عقیدتی و خصوصاً مفهوم توحید تفسیر می کرد. او معتقد بود که مشکلات اقتصادی، و سیاسی عثمانی ریشه عقیدتی دارد

سلفی ها همواره از نام سلف صالح (حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اصحاب ایشان، و تابعین تا دو نسل پس از آنان) که دوران طلایی اسلام را رقم زدند تبرک جسته و سعی می کردند این نام و عنوان را برای خود حفظ کنند. آنان معتقدند که دوران طلایی اسلام، عصر زهد، پارسایی، و فداکاری است و به همین سبب در آن زمان شاهد گسترش دولت اسلامی از هند تا اسپانیا بودیم.

ارتباط میان ایمان و جهاد است که دعوت کنندگان به این جنبش دم از آن می زنند؛ زیرا آنان معتقد به اهمیت وجود ایمان برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، یا حتی سیاسی کشورهای مسلمان هستند.
با بررسی و مطالعه سیر اندیشگی این تفکر، ریشه های آن را در افکار و آموزه های احمد بن حنبل (780-855 م) می یابیم. پس از او، ابن تیمیه ( 1263-1328م ) به این آموزه ها دامن زد. این تفکر نسل به نسل جلو آمد تا بالاخره به محمد بن عبدالوهاب (1720-1792 م) رسید. محمد بن عبدالوهاب میراث دار افکار احمد بن حنبل و ابن تیمیه بود و ضعف دستگاه امپراطوری عثمانی را با توجه به معیارهای برگرفته از این تفکر، در بحران عقیدتی و خصوصاً مفهوم توحید تفسیر می کرد. او معتقد بود که مشکلات اقتصادی، و سیاسی عثمانی ریشه عقیدتی دارد. همان گونه که می دانید، کشور عربستان سعودی به کمک انگلستان و دو بازوی دینی و حکومتی یعنی محمد بن عبدالوهاب، وآل سعود شکل گرفت و همواره این دو متحد دینی و حکومتی در کنار هم پیش رفتند.
نقطه آغاز بحران در سال 1990 تا 1991 در جنگ کویت ایجاد شد. نقطه آغازی که در واقع ماهیت آن را در عرصه عملی آشکار کرد؛ زلزله ای شدید که سازمان حاکم بر عربستان یعنی آل سعود بر پیکره نهاد دینی و عقیدتی که همواره متحد اصلی آنان بوده انداخت، آن هم در نتیجه تصمیم ملک فهد بن عبدالعزیز در آگوست (مرداد ماه) 1990 برای به کارگیری نیروهای خارجی-نیروهای ائتلاف- برای آزادسازی کویت از اشغال عراق و دفاع از عربستان سعودی در برابر تهاجم.

این تصمیم سیاسی، نظام حاکم بر عربستان را در تنگنا قرار داد، ویژگی نظام حاکم بر عربستان این بود که از ابتدای شکل گیری در قرن هجدهم، این دولت براساس دیدگاه های ایدئولوژیکی وهابیت که به صورتی سخت گیرانه به دسته بندی جهان کفر و جهان اسلام می پرداخت تأسیس شده بود؛ از دید سیاسی روشن بود که این دیدگاه با تصمیم ملک فهد دچار دوگانگی و تعارض شد. ایرادهای شرعی که به ملک فهد گرفته می شد افزایش یافت؛ علت این بود که در جنگ، یک کشور مسلمان _ یعنی عربستان سعودی _ از یک کشور کافر _ یعنی ایالات متحده آمریکا_ مدد جسته بود؛ آن هم برای مبارزه با دولتی مسلمان _ یعنی عراق _ و دومین مشکل شرعی این بود که برای اولین بار در تاریخ اسلام نیروهای نظامی خارجی و بیگانه پا به سرزمین جزیرة العرب می گذاشتند. که سلفی ها آن را پا گذاشتن کفار بر سرزمین وحی می دانستند.
پس از این رسوایی و تشتت، نظام عربستان سعودی فتوای جواز درخواست کمک از کفار را از مؤسسه دینی رسمی آل شیخ _متحد تاریخی دولت عربستان_ خواست. از آن جا که هر کاری در عربستان، قانونی بودنش را از این مؤسسه دینی کسب می کند؛ و بنیان این مؤسسه هم بزرگترین و برترین علما عربستان سعودی (سلفیان) است، در آن زمان، مجموعه ای از بزرگترین علمای عربستان سعودی به ریاست عبدالعزیز بن باز برای این مهم گرد هم آمده و تصمیم گیری کردند. آنها به سرعت دست به کار شدند تا پیش از شعله گرفتن تضاد میان بزرگترین علما و برخی علمای رافضی و تعدیل فضا، سریع تر این فتوای جواز صادر شود. برخی از علمایی که در آن زمان مخالف این فتوا بودند، حمود بن عقلاء الشعیبی بود.
لازم به ذکر است که برخی علمای اهل سنت مدد گرفتن از کفار برای مبارزه در جبهه مسلمان را با در نظر گرفتن شرایطی جائز می دانند. اما همان گونه که پیش تر بیان شد، مطابق با آموزه های سید قطب، و افکار سلفیت، جهان به دو جبهه مسلمان و کافر تقسیم می شود و این مسأله را سلفی ها پذیرفته اند و بر اساس آن سلفیت جهادی شکل گرفته است و عمل می کند.
در بخش بعد در مورد ویژگی های سلفیت جهادی با شواهدی تاریخی صحبت خواهیم کرد.

پی نوشت:

1-منظور انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمة الله علیه است.

2-لازم است این نکته را اشاره کنیم که با حوادث خشونت باری که در آن سال ها رخ داد، حسن بنا اعلام کرد افرادی که به این خشونت ها روی آورده اند و دست به ترور زده اند ؛ نه اخوانی هستند و نه مسلمان. او سعی داشت رویکرد ضد خشونت اخوان را نشان دهد و بگوید که اخوان المسلمین با هر خشونتی مخالف است.

3-در عربستان سعودی، جریان اخوان وجود دارد؛ محمد بن سرور رئیس جریان سروری.

منابع :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه
السلفیة الجهادیة المسار والمستقبل

 

1 نظر »
سوره نوشت های سوره علق
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در مذهبی

 

سوره نوشت های سوره علق

مگر نه اینکه کار قلم، ثبت کردن است؟ مگر نه اینکه به واسطه قلم تمام ناگفتنی ها گفته می شود؟ مگر نه اینکه تمام آنچه به چشم و گوش نمی آید به واسطه قلم ثبت می شود تا دیده و شنیده شود؟ پس خدا با کدامین قلم حقایق عالم را ثبت می کند؟ نکند من و تو، قلم خدا باشیم!

اول
شب از نیمه گذشته و همه جا را سکوت فرا گرفته است. با خود می گوید نمی دانم آیا خداوند شب را برای خوابیدن قرار داده است یا برای آرامش؟ آیا آرامش معادل خوابیدن است؟!!
قلم را بر می دارد و روی صفحه سفید کاغذ می لغزاند. لوح سفید پر می شود از کلماتی که هیجان درونش را فریاد می زند. سطرهایی که هریک زبانی دارند برای بیان، آن هم به واسطه قلمی که نیمه شبی روی کاغذ سفیدی لغزانده شده بود.
می گوید ای قلم، چه خوب که تو هستی تا غوغای درونم بر صفحه کاغذ ثبت گردد و اینگونه آرامش یابم.
دوم
کتاب را نگاه می کند. لبخند رضایت بر لبانش می نشیند. ثمره سال ها تلاش اکنون مقابلش قرار دارد. کتابی که روایتگر روزهای خوش کودکی و جوانی و خاطره میانسالی است. کتاب خاطرات جوان دیروز و پیرمرد امروز. برای آنکه دیگران بخوانند و عبرت گیرند و بیاموزند، تا راه رفته دوباره تکرار نگردد. و همه اینها ثبت یک حقیقت است، حقیقت زندگی.
سوم
مگر نه اینکه کار قلم ثبت کردن است؟ مگر نه اینکه به واسطه قلم تمام ناگفتنی ها گفته می شود؟ مگر نه اینکه تمام آنچه به چشم و گوش نمی آید به واسطه قلم ثبت می شود تا دیده و شنیده شود؟ مگر نه اینکه قلم انتقال دهنده حس و حال است و مرزهای زمانی و مکانی را درمی نوردد؟
پس خدا با کدامین قلم حقایق عالم را ثبت کرده، آنگونه که در تمام زمانها و مکانها قابل درک و فهم باشد؟
نکند من و تو قلم خدا باشیم برای ثبت حقایق در عالم.
چهارم
هرچند تازه متولد شده بود و از خود اختیار چندانی نداشت، ولی با همان ناتوانی برای ثبت نیازش فریاد بلندی کشید و گریه سر داد.
وقتی کودکی کوچک به سن و سال او وسیله ای می شود برای ثبت یک نیاز، چگونه است که افکار، گفتار و اعمال من و تو چون قلم نگردد و حقیقتی را در وجودمان یا در عالم ثبت نگرداند؟!!
پس نکند یک فکر بد یا یک سخن ناروا و عملی ناشایست، سطوری را رقم زند که بعدها از دیدن عاقبت آن رنجیده خاطر و شرمنده گردیم.
خواندن

اول
به صفحه مونیتور خیره می شوی. زمان چه زود می گذرد، صنعت و تکنولوژی چه زود پیشرفت می کند. گویی همین دیروز بود که برای آموختن زبان صفر و یک این دستگاه کوچک کلاس های متعددی بر پا شده و برنامه نویسی های متنوعی باب شده بود.
خنده ات می گیرد. امروز تمام کارها را می توان با همین دستگاه به ظاهر کوچک انجام داد. از طراحی مد لباس و منزل گرفته تا طراحی سخت ترین و پیچیده ترین سازه های صنعتی. این دستگاه ساخت بشر تنها با دو عدد به ظاهر بی اهمیت کار می کند. دستور زبانش فقط دو حرف دارد، صفر و یک. و از کنار هم قرار دادن همین دو عدد می خواند، ثبت می کند، داده پردازی کرده و اطلاعاتی ارائه می دهد.
یاد خودت می افتی. یادِ خودِ خودت. یاد انسان بودنت. یادِ انسان هایی با زبان های مختلف در سراسر عالم.
وقتی این یارانه کوچکِ ساخت بشر، که با شناخت و خواندن صفر و یک تا این حد قابلیت دارد، تو با اینهمه توانمندی و وسعت واژه و کلم قابل ثبت، چه قابلیت هایی داری؟ در تو چه چیزهایی ثبت شده که قابل خواندن است؟
دوم
از خود می پرسی چه چیزهایی خواندنی است؟ یا نه، چه چیزهایی ثبت شدنی است که قابل خواندن باشد؟ و آیا هر آنچه ثبت می شود باید قابل خواندن باشد؟ اصلا خواندن یعنی چه؟
کتاب را باز می کنی. آیاتش مقابلت رژه می رود و زنجیره افکارت را به قرن ها پیش متصل می کند. همان زمان که رسولی برای درکِ حقیقی قدرت و عظمت خداوند از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر داده شد تا آیات کبریایی خدا را به چشم ببیند.
یا نه، به خیلی پیش تر از اینها. به همان زمان که دوان دوان به جانب خانه دوید تا ماجرای قاری شدنش را با همسرش درمیان گذارد. یا شاید به سال هایی قبل از آن. به همان روزهایی که نور رسالت در سیمای کودکانه-اش هویدا بود.
چشمانت همچنان واژه اقراء را می خواند و پرنده ذهنت به سوی کعبه پرواز کرده، به خانه ای مملو از بت های سنگی و چوبی که رسولی با تبری قصد شکستن آنها را کرده است.
با خود می گویی رسولان الهی چه زیبا حقیقت ثبت شده در عالم را قرائت کردند. نه تنها به زبان، بلکه با افکار و اعتقاد و ایمان راسخشان، با عمل به باورهای پولادینی که از سرچشمه حقیقی رب بودن خالق عالم سیراب شده بود.
و به حقیقت اینان نیز با قلب و زبان و دست خود جلوه ای از حقیقت را ثبت کردند تا شاید ما نیز آن را بخوانیم.
قاری

اول
می دانی قاری کیست؟ می دانی قرائت چند نوع دارد؟!! آیا تا کنون قاری دیده ای؟!! قاری ای که نه تنها متن قرائت را فراموش نکند، بلکه آنچنان قرائتش پر صلابت باشد که تمام عالم را دربرگیرد و همه را قاری کند. آن هم طوری که فراموشی از پِی نداشته باشد.
نخند، آنهم به تمسخر.
می دانم می توانی بی شمار قاری از کشورهای مختلف نام ببری. ولی آیا آنان قاری اند؟!! همان قاری که «اقراء باسم ربک الذی خلق» شایسته وجودش باشد و صدایش «اقراء و ربک الاکرم» را یادآور شود. آنکه بتواند یاد بگیرد از الهی که «ما لَم یعلم» است.
چشم بگشا و ببین قراء عالم چگونه قرائت کردند، تا جایی که خدا آنها را قاری نامید. پس با خشوع و فروتنی سجده ای کن که عبودیت را فریاد زند.
اینها را گفتم تا فراموشمان نشود تا قاری شدن راه بسیار است.
دوم
دوره اش کرده اند. به هر سو می نگرد کلماتی می بیند که از چلّه زبان ها بی محابا بیرون می جهد و بر قلبش می نشیند. کلماتی که بوی تمسخر دارند و منعش می کنند از راهی که پیش گرفته. اما او مصمم تر از همیشه چشم به آینده دارد. خوب می داند روزی نه چندان دور تمام اینان که زبان به نکوهشش گشوده و علیه اش طغیان کرده اند، پشیمان تر از همیشه باز می گردند. اما شاید آن روز دیر باشد. خیلی دیر. آخر آنقدر در نداشته هایشان غرق اند که تمام نیست ها را هست می پندارند. گویی گمان می کنند دیده نمی شوند و بازخواستی در کار نیست. سر در گریبان برده و می اندیشد.
یاد روزهایی می افتد که جوانتر از امروز پاسخ داد به ندایی که او را به سمت علم و عمل می خواند.
خنده اش می گیرد. آن روزها خیلی جوان بود. اما آن ندا بلندتر از همه همهمه ها فریاد سر داد که قلم در دست گیرید و بشتابید برای ثبت حقایق در عالم؛ با زبان، دست، پا، اندیشه، با تمام وجود، حتی با مال و جان، آنگونه که هرگز فراموش نشود.
و او لبیک گفت به آن ندایی که از همه نداها محکم تر بود.
آن روز دست بر زانوان گذاشته و دوشادوش مرد به راه افتاد، در تمام لحظه ها و صحنه ها. مرد مصمم بود در راهش. می دانست آنچه دیگران نمیدانستند، می شنید آنچه دیگران نمی شنیدند و می دید آنچه به چشم دیگران نمی آمد. مرد می دانست چه رسالت سنگینی بر دوشش گذاشته شده است.
می خواند تمام آنچه دیگران نمی خواندند و فراموشش نمی شد آنچه دیگران فراموش کرده بودند.
خشوع و فروتنی اش لرزه بر اندام می انداخت. و چه متحیر کننده بود ایستادگی اش در برابر آنهمه طعنه.
و اما او، امروز مشق دیروز را تدریس می کرد. در کلاسی که شاگردانش خود را برتر از استاد می دانستند و هر یک مدعی خلافت جامعه مسلمین.
عبا بر دوش به افق ها می نگریست. می دانست روزی از سلاله همان مرد که قرائت را از او آموخته بود مردی ظهور می کند که همه را قاری خواهد کرد. آنچنان که هرگز فراموششان نشود.

ادامه دارد…

 

نظر دهید »
تفریح خطرناک!
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

حرکت نمادین جوانان در مقابله با تفریح خطرناک!

جوانان نیز برای گذراندن اوقات فراغت خود برنامه های مشخصی دارند اما برخی از آنان فقط سعی دارند گذران وقت کنند و چند ساعتی را به خوش گذرانی بگذرانند و در مقابل برخی هم در پس تفریحات خطرناک حرکات نمادینی را انجام می دهند!

قلیان

جامعه ای که از سلامت اجتماعی برخوردار باشد، سریعتر و بهتر می تواند در مسیر رشد و پیشرفت گام بردارد. از آنجا که قشر پویا و سازنده کشور جوانان هستند، محیط امن و سالم جامعه می تواند در رساندن آنان به اهداف خود و به تبع آن سازندگی کشور و جامعه کمک شایانی بکند.
یکی از مقوله های مهمی که همواره از دغدغه های دولتمردان و والدین بوده و هست، نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان و چگونگی برگزار شدن تفریحات آنان است. جوانان نیز برای گذراندن اوقات فراغت خود برنامه های مشخصی دارند اما برخی از آنان فقط سعی دارند گذران وقت کنند و چند ساعتی را به خوش گذرانی بگذرانند.
در جامعه گاه یک ناهنجاری نمود زیادی ندارد و انجام آن اثرات مخربی بر افراد نمی گذارد در جامعه ای که بسیاری از افراد از یک ناهنجاری پیروی کنند، در گذر زمان عادی تلقی شده و تبدیل به هنجار می شود و به دنبال آن بستر سایر ناهنجاری ها را فراهم می َ کند و به رغم تلاش فراوان نیز نمی توان به راحتی آن را از میان برداشت.

انگیزه اصلی از استفاده از قلیان در ظاهر نوعی خوشگذرانی است اما استفاده از آن در دراز مدت می تواند به اعتیاد تبدیل شود و در آینده ای نه چندان دور با تعداد زیادی جوان مواجه باشیم که به گمان خود اعتیاد ندارند اما در اصل گرایش آنان به قلیان دیگر تبدیل به یک عادت شده نه ابزاری برای تفریح و خوشگذرانی

“قلیان وسیله ای است برای کشیدن تنباکو که در خاورمیانه، آسیای مرکزی و شمال آفریقا متداول است. قلیان توسط ایرانیان و هندی ها اختراع شد.” (ویکی پدیا). قلیان در گذشته ها در قهوه خانه های سنتی مصرف می شد اما به مرور زمان پای آن به منازل باز شد. اما چندی است که این تفریح مضر و ناسالم در میان جوانان به صورت مد درآمده و یکی از ملزومات تفریح و سفر محسوب شده است. تا جایی که در اماکن عمومی اعم از پارک ها، جنگل ها و حتی جمع های فامیلی به جزیی از زندگی مردم تبدیل شده است.
بنا به تحقیقات انجام شده مصرف قلیان به صورت مستقیم اثرات مخربی بر ریه ها و قلب دارد. سرطان ریه، سرطان مری، سرطان مثانه، سرطان دهان، انسداد ریوی، افزایش آسم و حملات قلبی از جمله این مضرات است و حجم دود ناشی از قلیان ده تا بیست برابر دود سیگار است. همچنین به دلیل رعایت نکردن مسائل بهداشتی بیماری هایی چون هپاتیت B نیز از این طریق قابل سرایت است. اسانس های استفاده شده برای تنباکوهای قلیان نیز موجب بروز انواع حساسیت و آلرژی در افراد می شود. افرادی که از قلیان استفاده می کنند بهتر است بدانند دودی که از قلیان خارج می شود به دلیل آنکه در مجاورت آب قرار داشته است، مرطوب است و این دود مدت زمان بیشتری در ریه ها باقی می ماند و ممکن است باعث بروز بیماری سل شود. از دیگر مضرات قلیان می توان به کاهش میزان اسپرم در مردان، اختلال در رشد جنین، افزایش میزان استرس، پوکی استخوان، به تاخیر افتادن بهبود زخم و … اشاره کرد.
بنا بر اظهارات رییس دانشگاه علوم پزشکی کردستان؛ مصرف دخانیات و تنباکو قابل پیشگیری َترین علت مرگ و میر در جهان است. مصرف قلیان، سیگار، پیپ و … باعث دست کم 30% از کل مرگ و میرهای ناشی از تمام انواع سرطان و مسئول 87 درصد از موارد مرگ ومیر ناشی از سرطان ریه است.

مصرف قلیان امروزه نه تنها یک ناهنجار اجتماعی محسوب نمی شود بلکه یک نوع کلاس و پرستیژ اجتماعی با خود به همراه دارد. اما مصرف آن گرچه در ظاهر یک تفریح محسوب می شود، اما در آینده ممکن است زمینه روی آوردن جوانان به سمت سیگار و یا حتی اعتیاد را فراهم آورد.
امروزه کشیدن قلیان تبدیل به یک بیماری اجتماعی شده که آسیب آن متوجه بسیاری از اقشار جامعه است و سلامت اجتماع را تهدید می کند. کمبود تفریحات سالم، بیکاری، تجرد، ارزان بودن، چشم و هم چشمی و… سبب شده تا جوانان به سمت قلیان که به زعم آنان یک رفتار سنتی و در عین حال تفننی است، گرایش پیدا کنند. متاسفانه مصرف قلیان به جایی رسیده است که والدین نیز واکنشی در مقابل فرزندان خود نشان نمی دهند و به تدریج قبح استفاده از آن نیز از بین رفته است.

شاید در غالب کسانی که قلیان مصرف می کنند از مضرات و آسیب های ناشی از مصرف آن مطلع نیستند بنابراین کاهش مصرف قلیان نیاز به یک عزم جزم و مشارکت همگانی دارد تا اولا از طرق مختلف مردم و جوانان را از مضرات آن آگاه کرد و درثانی تفریحات سالم، متنوع و ارزان قیمت را در جامعه آنقدر افزایش داد تا جوانان کمتر به این سمت گرایش پیدا کنند

با این که قلیان یک نوع مخدر محسوب می شود اما نه تنها چهره منفوری در جامعه به خود نگرفته است بلکه روز بروز بر محبوبیت آن نیز افزوده می شود. این وسیله به وفور در سطح جامعه و اماکن عمومی دیده می شود و در دسترس همگان قرار دارد بدون آنکه محدودیت یا ممنوعیتی برای استفاده از آن در نظر گرفته شده باشد. گرچه مجلس شورای اسلامی قانونی مبنی بر منع استعمال مواد دخانی در اماکن عمومی تصویب کرده است، اما انگار این قانون در گذر زمان به باد فراموشی سپرده شده و مصرف آن تبدیل به یک هنجار و فرهنگ در ملا عام شده است.

انگیزه اصلی استفاده از قلیان در ظاهر نوعی خوشگذرانی است اما استفاده از آن در دراز مدت می تواند به اعتیاد تبدیل شود و در آینده ای نه چندان دور با تعداد زیادی جوان مواجه باشیم که به گمان خود اعتیاد ندارند اما در اصل گرایش آنان به قلیان دیگر تبدیل به یک عادت شده نه ابزاری برای تفریح و خوشگذرانی.
حرکت نمادین له کردن قلیان

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به مناسبت هفته ملی مبارزه با سرطان مراسم امحاء 1500 قلیان در روز نهم بهمن در میدان گاز سنندج برگزار شد. دراین حرکت نمادین که جمعی از مسوولان محلی در میدان گاز سنندج حضور داشتند، شهرداری دو دستگاه بولدوزر برای له کردن قلیان ها فراهم کرده بود. کولیوند معاون پیشگیری از وقوع جرم دادستان سنندج در حاشیه این مراسم گفت؛ بیشتر جوانان وخانواده های استان کردستان قلیان ها را به صورت داوطلبانه تحویل دادند تا در این حرکت نمادین نابود شود. آرش رخزادی معاون خدمات شهری شهرداری سنندج نیز با اشاره به اینکه شهرداری به صورت جدی با عرضه کنندگان قلیان در پارک های سطح شهر برخورد خواهد کرد، افزود: سازمان پارک ها و فضای سبز نظارت لازم را درخصوص دست فروشان مستقر در پارک ها خواهد داشت و در صورت عرضه قلیان توسط این افراد کلیه وسایل های آنها جمع آوری می شود.

استعمال قلیان و مصرف رو به رشد آن زنگ هشداری برای مسوولان باید باشد تا هرچه زودتر تدابیری برای جلوگیری از استعمال آن بیاندیشند تا جلوی آسیب بزرگتری را که در آینده ممکن است بروز پیدا کند، بگیرند. شاید در غالب کسانی که قلیان مصرف می کنند از مضرات و آسیب های ناشی از مصرف آن مطلع نیستند بنابراین کاهش مصرف قلیان نیاز به یک عزم جزم و مشارکت همگانی دارد تا اولا از طرق مختلف مردم و جوانان را از مضرات آن آگاه کرد و درثانی تفریحات سالم، متنوع و ارزان قیمت را در جامعه آنقدر افزایش داد تا جوانان کمتر به این سمت گرایش پیدا کنند.

نظر دهید »
از انقلاب اسلامی ایران تا انقلاب مهدوی آخرالزمان(1)
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در مناسبتها


احساس درد اگر چه به خودی خود، خوشایند نیست اما از الطاف خفیه الهی است؛ چرا که وجود بیماری را خبر می دهد و این باخبری است که انسان را برای درمان، به سوی طبیب می کشاند اما زنهار که اگر ناطبیب را به جای طبیب بگیرد؛ دور نخواهد بود که دردش با مرگ، دوا شود! این مقال، مژده طبیب موعودی است که خالق خلق، توان درمان دردهای کهنه و زخمهای ناسور را در دستان یداللهی او نهاده است.

تاریخ حیات بشر، همواره شاهد ناملایمات و نا هنجاری های مختلف بوده و بارها و بارها نارضایتی اوضاع جهان، تحرکات گوناگونی را در جهت تبدیل وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب، رقم زده که از آن تعبیر به «انقلاب» می شود.
“انقلاب” در لغت، به معنای برگشتن، برگشتن از حالی به حال دیگر و دگرگون شدن است.(١) این واژه در حوزه های مختلف، تعاریف و کاربردهای گوناگونی دارد؛ در اینجا مفهوم اجتماعی انقلاب، مراد است که دارای سه ویژگی است:
1) ارادی بودن؛ چنانکه واژه انقلاب، مفهوم فعل متعدی را پیدا می کند؛ لذا نمی گویند منقلب شد؛ بلکه گفته می شود انقلاب کرد.
2) دگرگونی در جهت رشد و تعالی؛ بنابراین هرگونه دگرگونی را نمی توان انقلاب نامید.
3 استواری بر نوعی نفی و انکار و عصیان؛ بدین صورت که وضع نامطلوب موجود، مورد نفی و انکار واقع می شود و موجب عصیان می گردد. (٢)
سه نقطه مشترک که نقاط اختلافند

بنابراین، لازمه ویژگی اول، وجود فاعل دارای اراده است؛ ویژگی دوم، به عبارتی حرکت به سوی نقطه مطلوب و هدف انقلاب است و ویژگی سوم، ناشی از نقطه نامطلوب موجود می باشد. هر یک از این سه، در هر انقلابی ویژگی های خاص خود را دارند؛ لذا این سه نقطه مشترک، بنا بر اختلافشان وجه افتراق انقلابهای جهان نیز هستند!

ماهیت و نتیجه دو انقلاب، نه تنها با یکی بودن بعضی از این ویژگی ها، مثل وضع موجود، یکسان نخواهد بود -به عنوان مثال، وضع نابسامان اقتصادی یک جامعه، می تواند منشأ یک انقلاب شود- اما بسته به اینکه انقلاب کنندگان چه کسانی و با چه نگرش و جهان بینی باشند و به تبع آن، چه چیز را عامل وضع موجود بدانند و چه وضعی را به عنوان نقطه مطلوب و هدف، ترسیم کنند و حتی چه راه و وسیله ای را برای رسیدن به هدف، انتخاب کنند؛ ماهیت انقلاب و نتیجه آن، متفاوت خواهد بود؛ حتی تفاوت یکی از این ویژگی ها نیز برای تفاوت دو انقلاب، کافی است.
انقلابی به دور از اشکالات و اعوجاجات که نقطه هدف آن، جامع همه نیازهای بشری، راه رسیدن به آن، اخلاقی و در عین حال، پیروزی آن، تضمین شده و حتمی باشد و دنیا و آخرت انسان را آباد کند؛ آرزوی هر انسان خردمندی است؛ اما آیا چنین انقلابی شدنی است؟
ابزار اصلی یک انقلاب

برای تحقق یک انقلاب، شرایطی نیز مطرح می شود:
الف) طرح و برنامه: هر قیام و حرکت اصلاحی، به دو برنامه نیازمند است:
1. برنامه جامع برای مبارزه با ناهنجاریها از طریق سازماندهی نیروها.
2. قانونی کامل و متناسب با همه نیازها که حقوق فردی و اجتماعی را در نظام عادلانه حکومتی تضمین کند و حرکت رو به رشد اجتماع را به سوی وضعیت آرمانی ترسیم کند. (٣)
ب) رهبری: رهبری از ابتدایی ترین ضروریات هر قیامی است؛ هر چه قیام، گسترده تر و هدفش عالی تر باشد نیاز به رهبری توانا و متناسب با اهداف قیام، بیشتر احساس می شود؛ رهبری را می توان ستون انقلاب دانست. (٤)
ج) یاران: وجود یارانی شایسته برای پشتیبانی قیام و انجام کارهای حکومت، امری ضروری است. (٥)
د) آمادگی عمومی (٦)
شناخت درست حداقل پنج مسأله نیز از ملزومات به نتیجه رسیدن یک انقلاب است:

1- وضع موجود و نقاط مثبت و منفی آن؛
2 - عوامل ایجاد وضع موجود؛
3 - وضع مطلوب؛
4 - شرایط و ابزار لازم برای رسیدن به وضع مطلوب؛
5 - موانع رسیدن به وضع مطلوب.
این شناخت نیز بدون شناخت انسان که یکی از اصلی ترین عناصر انقلاب است ممکن نخواهد بود.
پرسشی اساسی از هر انقلاب

انسان بر خلاف حیوانات و بر خلاف ملائکه، موجودی دو بعدی است؛ یعنی هم مادی است و هم ملکوتی. مسلماً نیازهای او نیز بر همین اساس، دو دسته اند؛ مادی و معنوی. رضایت خاطر و در عین حال، رشد و تعالی چنین موجودی، با برنامه و سبکی از زندگی، تأمین می شود که هر دو جنبه را مد نظر داشته باشد؛ البته هر یک از این ابعاد، خود، دارای زوایای پیدا و پنهان متعددند. هرگاه این حقیقت، فراموش یا مورد غفلت واقع شود؛ یک زندگی ناموزون و کاریکاتوری برای انسان، ساخته می شود که در نهایت، عرصه را بر او تنگ کرده، دیر یا زود موجبات نارضایتی و طغیان او را فراهم می نماید.
اما آیا این طغیان یا به عبارتی انقلاب، همواره آگاهانه صورت می گیرد؟ یعنی در تمام تحرکات ناشی از نارضایتی ها، بشر با علم و شناخت نسبت به حقیقت وجود خود، انقلاب می کند و در صدد اصلاح بر می آید؟
بسیاری از انقلابهای جهان و نتیجه حاصل از آنها، به این پرسش، پاسخ منفی می دهند؛ زیرا اغلب آنها در تعریف هدف و راه و وسیله، بُعد معنوی انسان را جدی نگرفته اند؛ لذا اگر دردی را هم دوا کرده باشند درد بدتری را به دردهای انسان افزوده اند.
رهبری از ابتدایی ترین ضروریات هر قیامی است؛ هر چه قیام، گسترده تر و هدفش عالی تر باشد نیاز به رهبری توانا و متناسب با اهداف قیام، بیشتر احساس می شود؛ رهبری را می توان ستون انقلاب دانست.

انقلابی به دور از اشکالات و اعوجاجات که نقطه هدف آن، جامع همه نیازهای بشری، راه رسیدن به آن، اخلاقی و در عین حال، پیروزی آن، تضمین شده و حتمی باشد و دنیا و آخرت انسان را آباد کند؛ آرزوی هر انسان خردمندی است؛ اما آیا چنین انقلابی شدنی است؟
حقیقت آن است که این انقلاب، نه تنها شدنی است بلکه وعده حقی است که دیر یا زود، در مقیاس جهانی و در تمام ابعادی که هر یک به تنهایی می تواند منشأ انقلابی بزرگ شود، قطعاً محقق خواهد شد.
«اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ قَدْ بَیَّنَّا لَكُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»(٧)
«بدانید خداوند، زمین را بعد از مرگ آن زنده مى کند. ما آیات (خود) را براى شما بیان کردیم، شاید بیاندیشید.»
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه می فرماید: «أی یحییها الله بعدل القائم عند ظهوره بعد موتها بجور ائمة الضلال…»(٨)
(یعنی خداوند زمین را با عدل قائم، در ظهور او زنده می کند پس از آنکه از جور فرمانروایانِ گمراهی مرده باشد…)

پی نوشت:

1. حسن عمید، فرهنگ فارسی عمید، تهران، موسسه انتشارات امیر کبیر، 1375، ص 210
2. یاد داشت های شهید مطهری، ج 10، ص71 و 72

3. محمد امین بالادستیان محمد مهدی حائری پور مهدی یوسفیان، نگین آفرینش(درسنامه دوره مفدماتی معارف مهدویت)، قم، انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، تابستان 1391، ج 1، ص 158
4. همان، ص 159
5. همان، ص 160
6. همان، ص 164

7. سوره حدید/ آیه 17؛ ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی
8. محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، محقق علی اکبر غفاری، تهران، نشر صدوق، ص 25

نظر دهید »
آرامش عضلانی با هویج و کرفس
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در خواص میوه ها

آرامش عضلانی با هویج و کرفس + روش تهیه
در این مطلب می خواهیم نقش تغذیه را در به آرامش رساندن عضلات و رفع گرفتگی آن ها بررسی کنیم. کرفس و هویج دو ماده ی غذایی مفید هستند که ترکیب آن ها به صورت یک نوشیدنی سالم و طبیعی باعث نرمی و رفع خستگی عضلاتتان خواهد شد.

هویج و کرفس

احتمالاً شما نیز در پایان روز احساس سفتی عضلات، خشکی مفاصل و سردردهای شدید می کنید. سفتی و کشیدگی عضلانی یکی از مشکلات رایج در بین مردم جهان است.

متخصصان معتقدند که بسیاری از افراد از گرفتگی و خشکی ناحیه ی گردن تا شانه ها در منطقه ای که عضله های تراپز یا فوقانی اغلب به دلیل نشستن در وضعیت های نامناسب و یا مشکلات روحی روانی و استرس تحت فشار هستند رنج می برند. برای درمان این مشکلات باید علت، مشخص شده و تمام جوانب را برای مقابله با آن در نظر داشت.
هویج نه تنها برای چشم ها مفید است بلکه حاوی پیش ساز ویتامین A نیز می باشد که به احیای سلول های آسیب دیده از استرس، رادیکال های آزاد و آلودگی های محیط زیست کمک می کند

در این مطلب می خواهیم نقش تغذیه را در به آرامش رساندن عضلات و رفع گرفتگی آن ها بررسی کنیم. کرفس و هویج دو ماده ی غذایی مفید هستند که ترکیب آن ها به صورت یک نوشیدنی سالم و طبیعی باعث نرمی و رفع خستگی عضلاتتان خواهد شد.
کرفس: همراه خوب عضلات شما

همه ی ما می دانیم که کرفس یک ماده ی ادرارآور فوق العاده است و به کاهش وزن کمک می کند. این سبزی طعم خوبی دارد و در تهیه ی انواع سالادها قابل استفاده است. اما بهتر است بدانید که کرفس حاوی خواصی است که به کنترل گردش خون و فشارخون کمک می کند. در نتیجه کرفس نه تنها به آرام سازی عضلات کمک می کند بلکه همیار سلامتی نیز محسوب می شود. این سبزی بی ادعا اثرات منفی مربوط به استرس را نیز کاهش می دهد. توجه داشت باشید که تخم کرفس بسیار پرخاصیت و سرشار از فلاوونوئیدها است.
کرفس و عضلات

کرفس حاوی اسید آلفا لینولئیک نوعی از اسیدهای چرب ضروری است که به کاهش دردهای عضلانی کمک می کند. علاوه بر این در کاهش مشکلات مربوط به بیماری آرتریت و نقرس نیز مؤثر عمل می کند. مصرف منظم کرفس باعث کاهش دردهای عضلانی و پیشگیری از کرامپ ها می شود چون حاوی میزان قابل توجهی کلسیم است. اگر شما نیز از مشکلاتی مانند سندرم پیش از قاعدگی رنج می برید و در این دوره به طور مرتب دچار کرامپ های عضلانی می شوید حتماً به سراغ کرفس و هویج بروید. یادتان باشد که خاصیت ادرارآوری کرفس به کاهش التهاب و مقابله با بزرگی شکم ناشی از احتباس آب کمک می کند. تخم کرفس نیز سرشار از ترکیباتی به نام لیمونن است که خاصیت آرام بخشی فوق العاده ای دارند و با استرس و اضطراب مقابله می کنند.
هویج برای آرام سازی عضلات

هویج یکی از سبزیجات حاوی پروتئین است که به تقویت عضلات کمک زیادی می کند. اگر شما هم در پایان روز کاری از کرامپ ها و گرفتگی های عضلانی به خصوص در ناحیه ی گردن و شانه ها رنج می برید به هویج اعتماد کنید. مصرف منظم هویج این خواص را برای بدن دارد:
کرفس حاوی خواصی است که به کنترل گردش خون و فشارخون کمک می کند. در نتیجه کرفس نه تنها به آرام سازی عضلات کمک می کند بلکه همیار سلامتی نیز محسوب می شود. این سبزی بی ادعا اثرات منفی مربوط به استرس را نیز کاهش می دهد

هر 100 گرم هویج به میزان 1.25 گرم پروتئین به بدن می رساند. پروتئین های موجود در هویج به ساخت پروتئین های جدی در بدن کمک می کند که وظیفه ی تولید دوباره ی بافت های توده ی عضلانی را برعهده دارند. پروتئین های موجود در هویج سرشار از اسید آمینه های مختلف مانند اسید آسپارتیک، اسید گلوتامیک، آرژینین و تریپتوفان هستند. این عناصر مغذی برای تسکین عضلات و همچنین تغذیه آن ها مؤثر هستند.
هویج نه تنها برای چشم ها مفید است بلکه حاوی پیش ساز ویتامین A نیز می باشد که به احیای سلول های آسیب دیده از استرس، رادیکال های آزاد و آلودگی های محیط زیست کمک می کند.
هویج خوشمزه است و باعث تقویت عضلات، ناخن ها و موها می شود. این سبزی مفید برای ارتقای سلامت پوست نیز مفید است.
نوشیدنی هویج و کرفس برای آرامش سازی عضلات

مواد لازم
هویج بزرگ 2 عدد
کرفس 1 ساقه
آب 1 لیوان (200 میلی لیتر)
آب هویج و کرفس

روش تهیه
قبل از هر چیز لازم است که سبزیجات را به دقت شستشو دهید. برای این کار لازم است از برس های کوچک استفاده کنید تا تمام ترکیبات مضر باقیمانده روی آن ها زدوده شوند. سپس هویج و کرفس را خرد کرده و داخل اسموتی ساز بریزید. مواد را با هم میکس کنید تا یکدست شوند. سپس آب را اضافه کنید و هم بزنید.

بهترین زمان مصرف این نوشیدنی
بهتر است هر روز صبح یک لیوان از این اسموتی مغذی را میل کنید. این کار علاوه بر تسکین دردهای عضلانی از بروز آن ها نیز پیشگیری می کند. اگر عادت به مصرف مرتب این نوشیدنی داشته باشید مطمئن باشید که عضلاتتان تقویت و به خوبی تغذیه می شوند و به آرامش عضلانی می رسید.

توصیه می کنیم این دو سبزی و تخم کرفس را به سالادهایتان نیز اضافه کنید. مصرف خام این سبزیجات تأثیر بیشتری دارد چون خام آن ها ویتامین های بیشتری به بدن می رسانند. یادتان باشد که با همین کار ساده نه تنها عضلاتتان از سفتی و گرفتگی نجات پیدا می کنند بلکه بدنتان نیز تقویت خواهد شد. چون ویتامین ها و آنتی اکسیدان های موجود در این دو سبزی سدی در برابر نفوذ بیماری ها ایجاد خواهند کرد. بنابراین توصیه می کنیم خودتان را به یک لیوان از این نوشیدنی طبیعی مهمان کنید. البته اگر به نوشیدنی های شیرین علاقه ی زیادی دارید می توانید با اندکی عسل یا عصاره ی استویا نوشیدنی تان را شیرین تر کنید.

 

نظر دهید »
چگونه شهید بروجردی محافظ امام شد؟
ارسال شده در 12 بهمن 1394 توسط توازئی در مناسبتها

 

شهید محمد بروجردی از فرماندهان سپاه پاسداران است. وی مسئولیت حفاظت از امام خمینی (ره) در بهمن سال 1357 و روز بازگشت ایشان را بر عهده داشته است. مصاحبه: سامیه امینی-بخش فرهنگ پایداری تبیان شهید بروجردی بخش قابل توجه و جذاب زندگی اغلب فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مانند شهید محمد بروجردی به حوادث قبل از پیروزی انقلاب مرتبط است. درباره ایشان با نصرت الله محمودزاده صاحب کتاب«مسیح کردستان» به گفت و گو نشستیم. درراه تألیف«مسیح کردستان» شناخت کامل تری نسبت دیگران از شهید «بروجردی» بدست آورده اید، با توجه به دهه فجر از نقش و دلیل واگذاری حفاظت امام به وی بگویید تا با توجه به گمنام بودن او و دوستانشان اهمیت واگذاری چنین وظیفه ای به آنان را تا حدودی درک کنیم. «بروجردی» و یارانش تشکیلات بسیار وسیع مخفی و گمنامی داشتند به نام «گروه توحیدی صف»،این تشکیلات سازمان دهی شده بود و از معدود تشکیلاتی بود که ساواک نتوانست در آن نفوذ کند. جالب این بود که خود کسانی هم که عضو این تشکیلات بودند، از رده دوم به بعد، نمی دانستند که در این تشکیلات با بروجردی کار می کنند. یعنی این قدر این تشکیلات پیچیده بود. به نظر من سپاه پاسداران را یک سری ژنرال نظامی راه اندازی کردند و شهید بروجردی در بهمن 57 ازنظر نظامی یک ژنرال بود. با توجه به اسناد موجود شهید بروجردی تا سال 58 زیاد شناخته شده نبود و بیشتر آشنایی با شهید چه عامه مردم و چه مسئولان پس از شهادت وی بوده، همچنین بر اساس همین اسناد در سال ۵۷ مسئولیت حفظ امام از فرودگاه تا پایان مراسم را بر عهده شهید و دوستانش قرار داده اند. چه می شود که شهید بروجردی محافظت امام را عهده دار شد و به افراد دیگر که سرشناس تر بودند داده نشد؟ شهید بروجردی و دوستش مصطفی طرح و شرایط را به این منوال توضیح دادند: روی جزئیات این طرح کارکرده ایم. حتی نحوه نشستن هواپیما را که در صورت پیاده شدن امام کسی نتواند از برج مراقبت تیراندازی کند. نحوه بردن اسلحه به عهده ماست. ده دستگاه اتومبیل ضدگلوله پیش بینی شده و علاوه بران آمادگی داریم در صورت لزوم چهار نفر را مسلح کنیم در اتاقی که جلسه شورای انقلاب برگزار می شد، آیت اله مطهری، آیت اله بهشتی و آیت اله مفتح آیت اله طالقانی و مهندس بازرگان و نیز اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین حضور داشتند یعنی مسعود رجوی و موسوی خیابانی. دکتر باهنر نیز حضور داشت و امام به شورای انقلاب مأموریت داده که با توجه به شرایط داخلی در موردحفاظت تصمیم گیری کنند. شهید مطهری بیان می کند ما دو طرح داریم که طرح اول متعلق به گروهک مجاهدین خلق یا همان منافقین بوده و طرح دوم را گروه توحیدی صف ارائه داده بودند. رجوی درباره طرح خود گفت که ما ضمانت کتبی می دهیم که هیچ اتفاقی برای امام نیفتد. همه نیروهایمان را به کارخواهیم گرفت و موسوی خیابانی در ادامه شروط مجاهدین این گونه بیان کرد: «اگر شما به ما اسلحه بدهید، ما 150 نفر را مسلح خواهیم کرد و کلیه مسیرهای حرکت را پوشش خواهیم داد. هیچ کس حق دخالت در تصمیمات نظامی ما را نخواهد داشت. فرودگاه را کاملاً در اختیار می گیریم. از پای پلکان هواپیما، آیت اله خمینی را تحویل خواهیم گرفت و تا پایان مراسم ایشان را همراهی خواهیم کرد. ما غیر از چند تفنگ و کلت اسلحه چندانی نداریم. در جریان خیانت تقی شهرام کلیه امکانات ما به دست ساواک افتاد. غیر از درخواست اسلحه دو شرط دیگر هم داریم. از ابتدا تا انتهای مراسم غیر از خودم هیچ کس همراه آیت اله خمینی (ره) نخواهد بود. در مسیر حرکتمان، مکان هایی را برای استقرار اعضای سازمان انتخاب کرده ایم که پرچم و آرم سازمان مجاهدین و عکس شهدای سازمان را نصب خواهند کرد.» شهید بروجردی طرح دوم متعلق به گروه توحیدی بود؛ شهید بروجردی و دوستش مصطفی طرح و شرایط را به این منوال توضیح دادند: روی جزئیات این طرح کارکرده ایم. حتی نحوه نشستن هواپیما را که در صورت پیاده شدن امام کسی نتواند از برج مراقبت تیراندازی کند. نحوه بردن اسلحه به عهده ماست. ده دستگاه اتومبیل ضدگلوله پیش بینی شده و علاوه بران آمادگی داریم در صورت لزوم چهار نفر را مسلح کنیم. تهیه اسلحه هم به عهده خودمان است. فقط یک شرط داریم و شهید با صدای آرام به شهید بهشتی پیشنهاد داد: «هیچ کس متوجه نشود که ما افتخار این مسئولیت را به عهده گرفته ایم. می خواهیم چون گذشته ناشناخته باشیم. ترس از آن را داریم که تمام زحمات ما نزد خدا بی اثر شود. ما قصد نداریم سهمی برای خود قائل شویم.» آیت اله بهشتی به شهید بروجردی با نگرانی در کنار گفت: «مسئله حیثیت انقلاب است. شرایط ما آن ها را نگران کرده است. آن ها می خواهند خودشان را مطرح کنند. در این صورت امام وام دار آن ها خواهد شد. هنوز هم حاضرند هر نوع ضمانتی بدهند.» آیت اله بهشتی از شهید بروجردی و مصطفی تضمینی که سازمان منافقین می داد را نخواست؟ شهید بهشتی به آن ها گفت: شما چقدر به طرح خودتان اطمینان دارید؟ این چهار هزار نفر مسلح را از کجا خواهید آورد؟ نیروهای ویژه خود را چگونه وارد فرودگاه خواهید کرد؟ آن همه موشک انداز، آرپی جی را چگونه تهیه و با خود حمل می کنید که در برابر مقاومت احتمالی تانک ها با آن ها درگیر شوید؟ من سر درنمی آورم محمد! اعضای جلسه باورشان نمی شود که شما توان انجام این کار را داشته باشید. من آمده ام با شما اتمام حجت کنم. شهید بروجردی آیا گروه توحیدی صف توانست تضمین دهد؟ مصطفی به آیت اله بهشتی بود، گفت: «اجازه بدهید خودمان به آن ها توضیح بدهیم که روی این طرح چقدر کارشده است. بیشتر اسلحه تهیه شده است. اجازه بدهید خودمان به آن ها توضیح بدهیم که روی این طرح چقدر کارشده است. بیشتر اسلحه تهیه شده است.» نتیجه چه شد و در شورا چه کسانی موافق و چه افرادی مخالف بودند؟ شهید بهشتی گفت: «این ها هم برای حفظ جان امام ضمانت می دهند. با این تفاوت که هیچ شرطی ندارد و کلیه کارها هم به عهده خودشان خواهد بود. در این صورت ما نمی توانیم طرح سازمان مجاهدین را بپذیریم.» آیت اله طالقانی نگاهی به مسعود رجوی انداخت. از آن ها انتظار چنین ضعفی را نداشت. با این وجود برای او حفظ جان امام مهم بود. آیت اله مطهری در سکوت ایجادشده نگاهی به حاضرین در جلسه انداخت. از چهره دکتر مفتح و باهنر مشخص بود که با پیشنهاد او موافق هستند. مهندس بازرگان سعی می کرد در این مورد مخالفت نکند. آیت اله بهشتی لبخندزنان شهید بروجردی و مصطفی را در آغوش گرفت و گفت: «محمد آقا شما پیروز شدید.» شهید هم جواب داد: «ما متعهد می شویم که نور چشم ملت را صحیح و سالم تحویل ملت ایران بدهیم.»

نظر دهید »
حضور رهبر معظّم انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

حضور رهبر معظّم انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا
در آستانه‌ی ایام ‌الله دهه‌ی فجر و سالروز ورود امام خمینی رحمه ‌الله به میهن اسلامی، رهبر انقلاب اسلامی، صبح امروز (شنبه، 1394/11/10) در مرقد مطهر امام راحل رحمه‌الله و همچنین مزار شهدای هفتم تیر و گلزار شهدای بهشت زهرا حضور یافتند.

 


نظر دهید »
تولید کالباس و سوسیس زیر پله‌ای و روی پله ای از خمیر امحا و احشای مرغ!
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی, پزشکی

 

مصاحبه رییس سازمان غذا و دارو را بخوانید: از مرغ فروش می خواهید که مرغ را پاک کند وتمام پوست و اشغال و چربی و دل و روده ان را بگیرد او هم این کار رامی کند و زواید را در پاتیلی می ریزد و مرغ پاک کرده را به بیش از دو برابر قیمت به شما می فروشد چند روز بعد برای فرزندان دلبندتان با قیمت های گزاف پیتزا یا ساندویچ کالباس و سوسیس سفارش می دهید و چه بسا خودتان هم با لذت ناخنکی به ان می زنید و کلی خوشحال می شوید که چه غذای دلچسبی برای فرزندانتان خریده اید غافل از این که همان پوست و دل و روده و پی و چربی های مملو از هورمون را که چند روزقبل به قیمت مرغ کامل و پاک نکرده خریده و سپس دور ریخته بودید دوباره خریده اید و با لذت شاهد خورده شدن ان ها توسط فرزندان عزیز و دلبندتان هستید بعد هم غصه می خورید که چرا سینه پسر هشت نه ساله دلبندتان مانند سینه های یک دختر سیزده چهارده ساله شده و کم کم دارد نیاز به سینه بند پیدا می کند و دلخراش تر انکه همین فرزندی را که از جان خود عزیزتر می دارید به سی سالگی نرسیده به دلیل چاقی و اختلالات هورمونی و گرفتگی عروق باید از این مطب به ان مطب و از این بیمارستان به ان بیمارستان ببرید و بر بخت بد او و بخت بدخودتان نفرین کنید.

تولید کالباس و سوسیس زیر پله‌ای و روی پله ای از خمیر امحاو احشای مرغ. رئیس سازمان غذا و دارو با اعلام تولید سوسیس و کالباس زیر پله‌ای و استفاده از خمیر مرغ (که حاوی همه امحا و احشای زائد مرغ هم هست) در تولید این محصولات گفت: حتی اگر جلوی چشمم از بهترین جای گوشت هم در تولید این فرآورده‌ها استفاده کنند لب به سوسیس و کالباس نمی‌زنم. احمد شیبانی درباره وضعیت تولید فرآورده‌های پروتئینی در کشور افزود:‌ وقتی ما حدود ۲ سال پیش مسئولیت غذا و دارو را پذیرفتیم برخی تولید کنندگان سوسیس و کالباس از خمیر مرغ که حاوی همه امحا و احشا و اشغال مرغ بود استفاده می‌کردند. وی ادامه داد: ما نامه نوشتیم که جلوی این کار را بگیریم، بگذریم که چقدر اذیت شدیم و چقدر مقاومت کردند اما این یک واقعیت است که می‌گفتند اگر ما از این مواد استفاده نکنیم ضرر می‌کنیم.معاون وزیر بهداشت گفت: برخی کارخانه‌های بزرگ و معروف آمدند که این دستورالعمل را رعایت کنند اما بعد معلوم شد که یکسری تولید کنندگان زیر پله‌ای و قاچاق در بازار هستند که این کارها را می‌کنند و محصولات با قیمت ارزان وارد بازار می‌کنند و در اختیار ساندویچی‌ها قرار می‌دهند.وی افزود: کارخانه‌های بزرگ و معروف سوسیس و کالباس که از وزارت بهداشت پروانه دارند، مشکلات کمتری دارند اما همه سوسیس و کالباس‌های که در بازار هستند که از برندهای معروف نیستند، شما می‌روی در ساندویجی یک کالباس یا سوسیسی را لای نان می‌گذارد و به شما می‌دهد از کجا می‌دانید که چیست.رئیس سازمان غذا و دارو اضافه کرد: تازه سوسیس و کالباس فله هم در بازار هست، ما وظیفه داشتیم این برخورد را داشته باشیم و محکم هم پای آن ایستادیم و گفتیم خلاف است بعد هم آیین نامه آن را به دانشگاههای علوم پزشکی ابلاغ کردیم و گفتیم پیگیری می‌کنیم.وی گفت: البته اگر محصولات قاچاق وارد بازار شود باید مسئولان معاونت بهداشتی وزارت بهداشت و بهداشت محیط با آن برخورد کنند و مأموران بهداشتی که در محل عرضه مرغ در مغازه‌ها حاضر می‌شوند و جلوی آنها مرغ را پوست می‌کنند و اشغالش را در یک ظرف می‌اندازند باید مراقبت کنند که این اشغالها وارد سیستم نشود.شیبانی افزود: بنده خودم لب به سوسیس و کالباس نمی‌زنم حتی اگر جلوی چشمم گوشت ران را هم بگذارند و با آن سوسیس و کالباس درست کنند باز هم نمی‌خورم و کلاً وزارت بهداشت به مردم توصیه می‌کند که اصلاً فست فود و سوسیس و کالباس یا همبرگر نخورند.

 

نظر دهید »
مواظب حیا و عفاف همسرت باش خش بر نداره!
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در پله پله تا چادر!


حتماً شما هم جزء آن دسته افرادی هستید که برای وسایل و اشیائی که در اختیار دارند ارزش قائل بوده و از آنها به خوبی استفاده و مواظبت می نماید، چرا که خیلی از امکانات و وسایلی که در زندگی بدست آورده ایم با صرف هزینه های فراوانی بوده است؛ و لذا به حکم عقل نگهداری صحیح از آنها کار پسندیده ای است.

حیا و عفاف

خیلی افراد وقتی یک گوشی تلفن همراه گران قیمت را تهیه می کنند در کنار آن یک کاور ضد خش و ضد ضربه نیز تهیه می نمایند، کم نیستند کسانی که بعد از خریدن یک ماشین زیبا یک کاور مناسب هم خریداری می کنند، همه این دقتها و هزینه های جانبی به خاطر این هست که ما وسایل و دارایی های زندگی یمان را دوست داریم به همین جهت در حفظ و نگهداری آن کوشا هستیم. ولی گویا بعضی اوقات نسبت به بعضی دارایی های گرانبها از این حساسیت ها برخوردار نبوده و حتی بی تفاوت می شویم!
مواظب حیا و عفاف همسرت باش خش بر نداره!

واقعاً این قدر که ما برای گوشی تلفن همراه و وسایل نقلیه خودمان ارزش و اهمیت قائل هستیم برای شریک زندگی خود نیز که روزی هزار بار به او ابراز عشق و محبت می کنیم ارزش قائل هستیم؟
اگر کمی با خود صادق و رو راست باشیم اعتراف خواهیم کرد که این چنین نیست؛ چرا که براحتی به موضوعی رضایت می دهیم که دارایی و عشق مان را در معرض نا اهلان و رهزنان نوامیس قرار می دهد. گاهی اوقات با بی تفاوتی و رضایت به بی حجابی و تبرج و عشوه گری همسرمان زمینه را برای از دست دادن کانون گرم خانواده فراهم می نماییم.

هستند افرادی که ارتباط این چنینی بین بی حجابی و عشوه گری و پایداری و استحکام خانواده نمی بینند، ولی بر اساس منطق قرآن، رعایت نکردن حدود و مرزهای حیا می تواند افراد را در معرض رهزنانی قرار دهد که در کمین دارایی های ارزشمند ما هستند. چه بسا این دارایی، کانون گرم زندگی مشترک باشد: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَض؛[احزاب، آیه 32] كه بیماردلان در شما طمع كنند.»
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند:” “حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا یَكُونُ غَیْرُهُ وَ لَا یَجِی ءُ غَیْرُهُ وَ قَالَ عَلِیٌّ(علیه السلام) مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّةً؛ [كلینی، الكافی: ج 1، ص 59]حلال محمد همیشه تا روز قیامت حلال است و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام، غیر حكم او حكمى نیست و جز او پیغمبرى نیاید و على(علیه السلام) فرمود: هیچ كس بدعتى ننهاد جز آنكه به سبب آن، سنتى را ترك كرد.
بازی با کانون گرم زندگی!

هر چند در این نوشتار به طور خاص سعی در اثبات رابطه حجاب و عفاف و موضوع استحکام خانواده نداریم ولی برای اثبات این موضوع کافی است پرسش جدی در خصوص علت تبرج و بی حجابی زنان مطرح نماییم، به این معنا که علت اصلی بی حجابی دختران و زنان چیست؟
آیا کسی می تواند اثبات نماید که این همه هزینه های آرایشی برای نفوذ در قلبهای دیگران نیست؟
اگر قدری منصف باشیم اعتراف خواهیم کرد یکی از عللی که ما را به این رفتار می کشاند، چیزی جز خوب جلوه نمودن برای دیگران نیست. یعنی من برای نگاه و توجه دیگران ارزش و اهمیت فراوان قائل هستم.
حال جای این پرسش است. کسی که خود دارای همسر و زندگی مشترک است، آیا نیازمند توجه همسر خویش می باشد یا نگاه هرزه ی دیگران؟ یقیناً بسیاری افراد با این چنین استدلالی موافق نخواهند بود، ولی اگر نتیجه فرهنگ برهنگی و بی حجابی را در غرب مورد مطالعه قرار دهیم، و سرانجام بی توجهی به حجاب و عفاف را در آن سرزمین مورد توجه قرار دهیم، اذعان خواهیم داشت، که محصول نهایی بی حجابی به یغما رفتن کانون گرم زندگی است و لذا نتیجه نهایی این فرهنگ غربی را هم اکنون باید در غرب مشاهده کرد. اگر اندیشه هوس آلود خود را به مقوله حجاب و عفاف اصلاح نماییم و با چشم بدبینی به آن نگاه نکنیم به واقع به ارزش و کارکرد این شاخص ارزشمند دست خواهیم یافت و اثرات آن را در زندگی خود مشاهده خواهیم کرد.
تاریخ مصرف حجاب و عفاف دیگه گذشته

بعضی افراد به تقلید از شبکه های مسموم و گمراه کننده ماهواره ای این چنین تصور می کنند که، قوانین مهم و ارزشمند قرآنی همچون حجاب و عفاف برای دوره خاصی از تاریخ بوده و در جهان مدرن و پیشرفته امروزی کاربرد و کارایی ندارد!
در جواب این اندیشه باطل باید گفت: دین اسلام آخرین و کامل ترین نسخه هدایت و سعادت بشر است که قوانین انسان ساز آن ضامن بقاء و سلامت انسان در دو جهان است. آیات متعددی که در خصوص ضرورت حجاب و عفاف در قرآن وجود دارد هیچ گاه این قانون دینی را معطوف به زمان خاص ننموده است، بلکه اطلاق و عمومیت آن تمام دوران و زمانها را شامل می شود: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لازْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً؛[احزاب/۵۹] اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فروافكنند، این كار براى اینكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تا كنون خطا و كوتاهى از آنها سر زده توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».
برداشت اشتباه از عبارت نشود موافق حبس و نگهداری زنان در چارچوب منازل آجری نیستیم ولی بر این باوریم که زیبایی و ظاهر او باید در حصار حجاب و عفاف قرار داشته باشد. در منطق قرآن تبرج و تن آرایی فقط برای همسر قانونی و شرعی جایز است. «وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ؛[نور، آیه 31] و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان».

عبارت قرآنی «نِساءِ الْمُؤْمِنینَ» به خوبی تمام زنان مسلمان عصرهای مختلف را نیز در بر می گیرد چرا که همه ى زنان مؤمن در این آیه مخاطب قرآن هستند، و بنا به مسئولیت و وظیفه دینی خود باید مطیع فرمان الهی باشند.
در ثانی آموزه های روایی به خوبی گویای این است که اوامر و نواهی الهی دارای تاریخ مصرف نمی باشند: کما اینکه در روایتی از امام صادق علیه السلام این چنین نقل شده است. در این حدیث شریف نبوی كه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است كه فرمودند:” “حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا یَكُونُ غَیْرُهُ وَ لَا یَجِی ءُ غَیْرُهُ وَ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) مَا أَحَدٌ ابْتَدَعَ بِدْعَةً إِلَّا تَرَكَ بِهَا سُنَّةً؛ [كلینی، الكافی: ج 1، ص 59]حلال محمد همیشه تا روز قیامت حلال است و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام، غیر حكم او حكمى نیست و جز او پیغمبرى نیاید و على (علیه السلام) فرمود: هیچ كس بدعتى ننهاد جز آنكه به سبب آن، سنتى را ترك كرد.
گوهر زیبایی خود را در معرض سارقان قرار نده!

از نظر مقیاس های دنیایی هر چه اشیاء از ارزش و قیمت بیشتری برخوردار باشد، انسان در حفظ و نگهداری آن تلاش بیشتری می نماید، به عنوان مثال هنگام فروش طلا و جواهرات آن را در پشت ویترین قرار داده و برای محفوظ ماندن از سارقان آن را در گاو صندوق آن هم با رمز های سخت قرار می دهند به طوری که براحتی قابل دسترسی نباشد این در حالی است که برای فروش و نگهداری اشیاء کم ارزش و با قیمت کمتر همچون میوه جات، پوشاک و سایر مایحتاج زندگی تا این اندازه سخت گیری نمی شود.
حال هر عقل و اندیشه سلیم و منصفی به این مسئله اقرار می کند، که جایگاه والا مرتبه ای که خداوند متعال برای موجودی به نام زن قرار داده است می طلبد، که این گوهر با ارزش خلقت به کمک صدف حجاب از گزند انسان های گرگ صفت و دزدان عفت و ناموس در امان بوده و بدین ترتیب ارزش های انسانی او محفوظ می ماند. برداشت اشتباه از عبارت نشود موافق حبس و نگهداری زنان در چارچوب منازل آجری نیستیم ولی بر این باوریم که زیبایی و ظاهر او باید در حصار حجاب و عفاف قرار داشته باشد. در منطق قرآن تبرج و تن آرایی فقط برای همسر قانونی و شرعی جایز است. «وَلا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ؛[نور، آیه 31] و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان».
سخن آخر

اگر منکران و معاندان فرهنگ حجاب و عفاف اندیشه هوس آلود خود را اصلاح نمایند و با چشم بدبینی به آن نگاه نکنند به واقع به ارزش و کارکرد این شاخص ارزشمند اعتراف خواهند نمود. «وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُن؛[نور،آیه60] و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است». چرا که این شاخص و عنصر ارزشمند سد محکمی در برابر زیاده طلبی های شهوانی سارقان نوامیس می باشد.

نظر دهید »
روایت بانوان روس مسلمان از تشرف به اسلام
ارسال شده در 11 بهمن 1394 توسط توازئی در اجتماعی

روایت بانوان روس مسلمان از تشرف به اسلام

در مسیر تشرف به اسلام از دوستان مسلمان خود بهره گرفتم. آنها با رفتار خود اصول و مبانی زندگی جدید را برای من تبیین کردند و با توجه به این که با سنت‌های اسلامی نیز آشنا بودم، تصمیم گرفتم اسلام را به‌عنوان دین خود انتخاب کنم».

به گزارش رهیافتگان (پایگاه جامع مبلغین و تازه مسلمانان ) به نقل از روزنامه کویتی «القبس»، ویکتوریا سیمیوشینا، از بانوان روزنامه‌نگار روسی، با انجام تحقیقی میدانی برای کشف و بررسی دلایل گرایش بانوان این کشور به اسلام به گفت‌‌وگو با شماری از بانوان این کشور پرداخته و انگیزه‌ها و دلایل تشرف آن‌ها به اسلام را جویا شده است.

ویکتوریا سیمیوشینا، تحقیق خود را با این سؤال آغاز کرده که «علت تشرف بانوان روسی به اسلام چیست؟» و با هدف رسیدن به پاسخ با شماری از بانوان مسلمان این کشور به گفت‌وگو پرداخته که در این گزارش سه تن از بانوان روسی به پرسش‌هایی در زمینه چگونگی آشنایی خود با اسلام، نحوه فهم و یادگیری اصول این دین مبین و در نهایت چگونگی تشرف به اسلام پاسخ داده‌اند.

«اولیانا»، «والیریا» و«یلینا» سه بانوی روسی هستند که به دین اسلام مشرف شده‌اند و در این گزارش انگیزه تشرف خود به اسلام را بیان کرده‌‌اند.

اولیانا: از کودکی به اسلام علاقمند بودم
اولیانا، درباره چگونگی گرایش خود به دین مبین اسلام می‌گوید: «هفت سال است که به اسلام مشرف شده‌ام و علاقه به اسلام از زمان کودکی در من وجود داشت».

وی با مطالعه اصول و مبانی دین اسلام و آموختن زبان عربی در دانشگاه، گرایش خود به اسلام را تقویت کرد و در این مسیر از دوستان مسلمان خود نیز بهره برد.

اولیانا در ادامه می‌گوید: «در مسیر تشرف به اسلام از دوستان مسلمان خود بهره گرفتم. آنها با رفتار خود اصول و مبانی زندگی جدید را برای من تبیین کردند و با توجه به این که با سنت‌های اسلامی نیز آشنا بودم، تصمیم گرفتم اسلام را به‌عنوان دین خود انتخاب کنم».

اولیانا روزه گرفتن را در ابتدا امری بسیار سخت می‌دانست، اما اکنون توانسته خود را با شرایط جدید وفق دهد.

والیریا: مادرم مرا یاری کرد
«والیریا»، دیگر بانوی روسی است که ۲۲ سال دارد و پنج سال است که به دین اسلام مشرف شده است، آشنایی با اسلام به عنوان دینی که حجاب را امری واجب برای بانوان دانسته،‌ امری جالب برای او بوده است.

وی تصریح کرد: «پس از تشرف به اسلام محجبه شدم. موضوع خانواده در اسلام و احکام تعامل مرد با زن در اسلام از موضوعاتی بود که بسیار توجه من را به خود جلب کرد».

والیریا در ادامه گفت: «پس از این که مسلمان‌شدنم را اعلام کردم، نزدیکانم شوکه شدند، اما مادرم تصمیم مرا پذیرفت و در این مسیر یاریم کرد».

وی افزود: «پس از سه ماه مطالعه درباه اسلام، شروع به نماز خواندن کرده و سپس محجبه شدم و با یک مسلمان روسی از قومیت تاتار ازدواج کردم».

یلینا: نام زینب را انتخاب کردم

«یلینا»، دیگر بانوی روسی است که به اسلام مشرف شده است، وی پس از این که مسلمان شد نام خود را «زینب» گذاشت.

یلینا در اواخر دهه ۹۰ میلادی با مسلمانان آشنا شد و سپس مطالعات خود را درباره قرآن کریم آغاز کرد، وی برای گرایش به اسلام مدتی بسیار طولانی را صرف اندیشیدن و مطالعه کرد.

یلینا پس از مطالعات طولانی پی‌برد که احکام اسلام بسیار انعطاف‌پذیر است و احکام آن هیچ تضادی با که فعالیت‌های بانوان در عرصه‌‌های مختلف خانه‌داری، علمی، تجاری و غیره ندارد.

یلینا در سن ۴۰ سالگی تصمیم گرفت به دین مبین اسلام مشرف شود و همسر و فرزندان او با این موضوع هیچ مشکلی نداشتند و وی را پذیرفتند، اما مادر وی در ابتدا مخالف این امر بود ولی در نهایت امر این موضوع را پذیرفت و خود برای زینب غذای حلال می‌پخت.

زینب می‌گوید: «دین مبین اسلام احساس مسئولیت نسبت به همه چیز را در زندگی به من یاد داد و چگونگی درک حقیقت و جوهره هستی و زندگی بر روی زمین را به من آموخت».

منبع: ایکنا

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 143
  • 144
  • 145
  • ...
  • 146
  • ...
  • 147
  • 148
  • 149
  • ...
  • 150
  • ...
  • 151
  • 152
  • 153
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان