مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

|خانه|بدون موضوع
  • حدیث
|ورود
آیا قوانین تربیت فاطمی را می دانید؟
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در مذهبی, امور پژوهش

آیا قوانین تربیت فاطمی را می دانید؟
حسن جان! مانند پدرت علی باش با افراد بدخواه و کینه توز دوستی مکن
مادر در تربیت و پرورش فرزندان نقشی کلیدی و حساس دارد. پس از انعقاد نطفه و شکل گیری جنین، حیات فرزند در رحم مادر آغاز می شود. این دوران علاوه بر آغاز شکل گیری ظاهری و جسمی کودک، آغاز شکل گیری شخصیت روحی او نیز است.
مسعود باقریان-بخش خانواده ایرانی تبیان
مادر و دختر

طبق آمار 66 درصد کودکان که دارای امراض روحی هستند، بیماری خود را از مادران خود به ارث برده اند.(2) بنابراین شالوده خصوصیات روحی کودک در این پایه گذاری و بعد از تولد و در اثر عوامل بیرونی تربیتی تکمیل یا ویران می گردد. لذا با نگاهی نو به مقوله تربیت، این امر از اولین لحظات تشکیل نطفه شروع می گردد نه از بدو تولد نوزاد.
بعد از تولد نیز مادر با در آغوش گرفتن فرزند و تغذیه او با شیر خود به انتقال آرامش و روحیات خود به کودکش می پردازد. در همین رابطه امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: “فرزندان خود را از شیر زنان سرکش و زشت کار حفظ کنید…که شیر آثار خود منتقل می کند.(3)
بعد از دوران شیرخوارگی نیز کودک در مراحل مختلف رشد بیشترین ارتباط و دلبستگی را با مادر خویش دارد و عمیق ترین نکات تربیتی را از او می آموزد و یاد می گیرد.
با توجه به این نقش حساس مادران در تربیت و پرورش فرزندان، ایشان باید الگویی ارزنده و نیکو را در این مسیر برای خویش برگزینند و با تأسی و پیروی از آن در این راه سخت و دشوار محکم و استوار قدم بگذارند.
حضرت صدیقه ی طاهره، فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) نمونه کامل و تمام این الگو است که یکی از جلوه های وجودی ایشان، تجلی مقام مادری به معنای حقیقی آن بود.

در داستانی نقل شده است:

حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان را از گردن حق بردار و خدای صاحب نعمت و احسان کننده را پرستش کن و با افراد بدخواه و کینه توز دوستی مکن

«در آن شب، به کلمات مادر که در گوشه اى از اتاق، رو به طرف قبله کرده بود، گوش مى داد. رکوع و سجود و قیام و قعود مادر را در آن شب، که شب جمعه بود، تحت نظر داشت. با این که هنوز کودک بود، اما مراقب بود ببیند مادرش که این همه درباره زنان و مردان مسلمان دعاى خیر مى کند و یک به یک را نام مى برد و از خداى بزرگ براى هر کدام از آن ها سعادت و رحمت و خیر و برکت مى خواهد، براى شخص خود از خداوند چه چیزى مسألت مى کند؟
امام حسن (علیه السلام) آن شب را تا صبح نخوابیده و مراقب کار مادرش حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) بود. او منتظر بود که ببیند مادر درباره خود چگونه دعا مى کند و از خداوند براى خویش چه خیر و سعادتى مى خواهد؟
شب، صبح شد و به عبادت و دعا درباره دیگران گذشت و امام حسن (علیه السلام) حتى یک کلمه هم نشنید که مادر براى خودش دعا کند.
صبح به مادر گفت: مادرجان! چرا من هر چه گوش کردم، شما درباره دیگران دعاى خیر کردى و درباره خودت یک کلمه هم دعا نکردى؟
مادر مهربان جواب داد: “پسرک عزیزم! اول همسایه، بعد خانه خود."(1)»
داستانی که ذکر کردیم نمونه ای از چنین تربیت ارزنده و والایی است که یک مادر می تواند با رفتار و کردار خود برای فرزندش ایجاد کند. هم عبادت و شب زنده داری را به فرزند بیاموزد و هم از خودگذشتگی و اولویت دادن دیگران نسبت خود در رفتارهای اجتماعی. حال برخی شواهد تاریخی که از زندگی کوتاه اما با برکت ایشان به ما رسیده و گویای این مطلب است را می خوانیم.
آموزش معارف فاطمی

بررسی لالایی آن حضرت که به ظاهر یک لالایی ساده است تا طفلی به خواب رود ولی در واقع آموزنده معارفی عمیق برای کودکی است که قرار است انسانی کامل و امام بشریت باشد.
ایشان وقتی قصد خواباندن فرزند خویش امام حسن (علیه السلام) را داشت در گوش او چنین نجوای لطیف مادرانه می کرد و این ابیات را می خواند: “حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان را از گردن حق بردار و خدای صاحب نعمت و احسان کننده را پرستش کن و با افراد بدخواه و کینه توز دوستی مکن."(4)
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این لالایی اصل توحید و خداپرستی را به فرزند خویش یادآوری می کند و خداوند را صاحب همه چیز و مهربانترین معرفی می نماید. ایشان در این زمینه یک الگو به فرزند می شناساند و می فرماید همانند پدرت علی حق جو و حق پرست باش و در و مشکلات را در مسیر حق و شناساندن آن به دیگران بردار. در آخر نحوه انتخاب دوست و دوست یابی را به فرزند متذکر می شود و افرادی که نباید به سمت آنها رفت را معرفی می نماید.
احترام به سبک فاطمی

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرزندان خویش را با احترام و ادب مخاطب قرار می داد و در این زمینه به آنان شخصیت و بزرگی می بخشید و نحوه برخورد با دیگران را آموزش می فرمود. به طور نمونه در ماجرای کسای یمانی و پنج تن آل عبا (علیهم السلام) وقتی امام حسن و امام حسین (علیه السلام) که آن زمان خردسال بودند بر مادر وارد می شوند و سلام می کنند؛ ایشان با احترام جواب سلام هر یک را می دهد و می فرماید: ” سلام بر تو باد ای پسرم و ای روشنی دیده و میوه دلم."(5)
تشویق به تعلم

حضرت زهرا (سلام الله علیها) از همان آغاز کودکی فرزندانش را برای کسب معارف، و تشویق در فراگیری، آماده می کرد. به عنوان مثال به فرزندش حسن (علیه السلام) می فرمود: “به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.” حسن (علیه السلام) همین کار را می کرد و بعد به خانه می آمد و با سخنرانی شیرین خود، بیانات پیامبر خدا (صلی اللّه علیه و آله) را بیان می نمود. از این رو هر وقت علی (علیه السلام) وارد خانه می شد، همسر خویش را حافظ آیاتی از قرآن که تازه نازل شده بود، می یافت، می پرسید: “این آیات و علوم تازه را از کجا دریافت کردی؟” می گفت: “از پسرت حسن."(6)
رعایت عدالت بین فرزندان

بررسی لالایی آن حضرت که به ظاهر یک لالایی ساده است تا طفلی به خواب رود ولی در واقع آموزنده معارفی عمیق برای کودکی است که قرار است انسانی کامل و امام بشریت باشد

حسن و حسین (علیهما السلام) هر دو خطی نوشتند و نزد مادرشان فاطمه (سلام الله علیها) آوردند تا او قضاوت کند که کدام بهتر است، فاطمه (سلام الله علیها) که نخواست یکی از آنها را بر دیگری ترجیح دهد، فرمود: “نزد پدرتان بروید تا او داوری کند.” آنها نزد پدرشان علی (علیه السلام) رفتند.

آن حضرت نیز نخواست که یکی از آنها رنجیده خاطر شود، به آنها فرمود: “نزد جدتان رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) بروید تا او قضاوت کند.” آنها نزد رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله) رفتند. ایشان هم فرمود: “من بین شما داوری نمی کنم تا برادرم جبرئیل بیاید و داوری کند.” جبرئیل آمد و گفت: “من داوری نمی کنم تا فرشته اسرافیل بیاید و داوری کند.” اسرافیل آمد و گفت: “من داوری نمی کنم بلکه از درگاه خدا می خواهم که او داوری کند.” خداوند فرمود: “من بین آنها داوری نمی کنم. بلکه مادرشان فاطمه داوری کند.”
در این وقت فاطمه (سلام الله علیها) تسلیم سخن خدا شد و فرمود: “من داوری خواهم کرد، گردنبندی داشت و به فرزندانش حسن و حسین (علیهما السلام) فرمود: “من دانه های این گردنبند را پخش بر زمین می کنم. هر کس از شما بیشتر از آن دانه ها برچید. خط او بهتر است (در آن گردنبند هفت دانه مروارید بود) فاطمه آن را برید و دانه هایش پخش بر زمین شد. سه عدد آن را حسن و سه عدد دیگر را حسین برچید. در همین لحظه خداوند به جبرئیل فرمان داد برو به زمین و آن یک عدد باقی مانده را دو نصف کن. تا هر کدام از آنها، نیمی از آن را بردارند و خاطرشان رنجیده نشود.”
آری این رفتارها مشتی از خروار در رفتار و تربیت فاطمی است که نتیجه اش حسنین و زینبین (علیهم السلام) شده اند. باشد که مادران با الگوگیری از این الگوی بشری، فرزندانی نیکو رفتار و نیک کردار به جامعه انسانی تحویل دهند.

پاورقی ها:
1 کتاب داستان راستان تالیف استاد مطهری به نقل از بحارالانوار، جلد 10، صفحه 25
2 روزنامه اطلاعات، شماره 10355
3 وسائل الشیعه، جلد 20، صفحه 15
4 بحارالانوار، جلد 43، صفحه 286
5 مفاتیح الجنان، حدیث شریف کسا
6 نگاهی بر زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نوشته محمد محمدی اشتهاردی، صفحه 65

 

نظر دهید »
نشست پژوهشی
ارسال شده در 8 اسفند 1394 توسط توازئی در امور پژوهش

نشست پژوهشی با موضوع جوان و انتخابات با حضورخانم طیبه حقیقی استاد حوزه و هادی سیاسی سپاه ناحیه نجف آباد روز سه شنبه مورخ 4/12/94 در مدرسه علمیه حضرت نرجس(س) یزدانشهر برگزار گردید.
استاد حوزه در سخنانش اظهار داشت:
نسل جوان ما مزایایی و عیب هایی دارد. زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد. در عین حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد و باید آنها را چاره کرد. چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا یعنی ادراکات و احساسات و آرمان های عالی که دارد و بدون احترام گذاشتن به این ادراکات و احساسات میسر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت. رو در بایستی ندارد. در نسل گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمان های عالی نبود. باید به این آرمان ها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بی اعتنا باشیم محال است که بتوانیم جلوی انحراف های فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی که فعلا ما در مقابل این نسل پیش گرفته ایم که روش دهان کجی و انتقاد صرف و مذمت است و دائما فریاد ما بلند است که سینما این طور، تئاتر، این طور، مهمانخانه های بین شمیران و تهران این طور، استخر چنان و دائما وای وای می کنیم درست نیست. باید فکر اساسی برای این انحراف ها کرد.
طیبه حقیقی افزود:مسئله رهبری نسل جوان در حقیقت یک مسئولیت عمومی است که متوجه عموم مسلمانان است و بالاخص متوجه طبقه ای است که سمت رسمی رهبری دینی اجتماع را دارند. این اصل را همه می دانیم که در دین مقدس اسلام مسؤولیت ها مشترک است، یعنی افراد مسئول یکدیگرند و در مسئولیت های یکدیگر شریکند: «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته» (جامع الصغیر، ص 95) بلکه نسل ها مسئول یکدیگرند.
هر نسل مسئول نسل بعدی است که این دین و این هدایتی که از نسل های گذشته دست به دست به آنها رسیده است آن را حفظ کنند و به نسل های بعدی برسانند، یعنی نسل های بعدی را آماده کنند برای پذیرفتن و استفاده از آن. بنابراین بحث در رهبری نسل جوان بحثی است از یک وظیفه و مسئولیت که متوجه همه است.
وی ادامه داد: مقصود از نسل جوان، فقط طبقه جوان نیست، مقصود طبقه ای است که در اثر تحصیلات و آشنایی با تمدن جدید دارای طرز تفکر مخصوصی است، خواه پیر باشد یا جوان. اکثریت این طبقه را البته جوانان تشکیل می دهند. لهذا می گوئیم نسل جوان. و الا بسیار پیرها هستند که طرز تفکر جدید دارند، بسیار جوان ها هستند که طرز تفکرشان مثل پیرها و مردم قرون گذشته است. شرکت حداکثری در انتخابات حتی در مورد کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ و اعتبار کشور نیاز است. از فواید حضور در انتخابات این است که نظام جمهوری اسلامی ایران تقویت می شود.کشور در حصار امنیت باقی می ماند ملت ایران درچشم ملتهای دیگر آبرو پیدا می کند و در چشم دشمنانش ابهت پیدا می کند.رای به فهرستهای قابل اعتماد درانتخابات مورد توجه است به این صورت که با تحقیق در این زمینه افراد متدین و انقلابی و آنهایی که در خط و راه امام(ره) باقی مانده اند را انتخاب کنیم.
استاد حوزه تاکید کرد:برای انتخاب درست تلاش کنیم، ممکن است سعی ما به نتیجه برسد یا اینکه تلاش کنیم ولی به نتیجه مطلوبی که مورد نظر ماست نرسیم اما این مهم است که چون نیت الهی داریم و به خاطر حفظ اسلام و ارزشهای آن قدم برداشته ایم خداوند متعال ما را در این راه کمک خواهدکرد.
وی اظهار داشت:انسان با ایمان همواره در هر زمینه ای با بصیرت خدایی و با هوشیاری کامل عمل می کند و سوژه ای به دست دشمنان و مخالفان ایمان و عقیده اش نمی دهد تا بتواند گوهر قدسی ایمان را پاسداری کند و از آثار و برکاتش برخوردار گردد.

نظر دهید »
استفاده از نوشابه سیاه در خانه تکانی
ارسال شده در 5 اسفند 1394 توسط توازئی در عمومی

استفاده از نوشابه سیاه در خانه تکانی

مواد شوینده حاوی ترکیبات سمی هستند که سلامت انسان را به خطر می اندازند. شاید به نظرتان کمی عجبیب باشد، اما می خواهیم بگوییم که می توانید از نوشابه سیاه برای تمیز کردن خانه استفاده کنید، بدون اینکه به خودتان و محیط زیست تان آسیب بزنید.

نوشابه و تمیز کردن

ماه اسفند ماه نظافت و خانه تکانی است. خانم ها آستین ها را بالا می زنند و تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا خانه و زندگی شان را مثل دسته ی گل کنند. اما در حین بشور و بسابی که راه می اندازند، امنیت و سلامت بدن خود را فراموش می کنند. به همین دلیل سراغ انواع شوینده های شیمیایی می روند. در واقع تاید و وایتکس و انواع شوینده ها و پاک کننده ها از دست خانم های خانه دار به زمین نمی افتد.

متاسفانه این شوینده ها حاوی ترکیبات سمی هستند که سلامت را به خطر می اندازند. شاید به نظرتان کمی عجبیب باشد، اما امروز می خواهیم بگوییم که می توانید از نوشابه ها نیز در تمیزکاری خانه استفاده کنید، بدون اینکه به خودتان و محیط زیست آسیب بزنید. با ما باشید تا بیشتر با تاثیر نوشابه ها در نظافت منزل آشنا شوید.
کوکاکولا فقط یک نوشیدنی نیست

کوکاکولا جزو نوشیدنی های پرمصرف و پرطرفدار در سرتاسر جهان محسوب می شود. این نوشیدنی از سال 1866 وارد بازار شد و در بیش از بیست کشور جهان پخش گردید. طعم شیرین و دلچسب آن، خیلی زود کوکاکولا را از دیگر نوشیدنی ها متمایز کرده و به یکی از پرطرفدارترین نوشیدنی های جهان تبدیل کرد.
برای تمیز کردن لکه های رنگ یک دستمال تمیز را به نوشابه سیاه آغشته کرده و روی لکه های رنگ بکشید

سال ها بین کارخانجات تولید کننده ی این نوشیدنی و متخصصان حوزه ی سلامتی بحث و جدل های جدی به وجود آمد، چون این نوشیدنی حاوی قند و دیگر ترکیباتی است که سوخت و ساز بدن را به خطر انداخته و بدن را به مرور در معرض برخی بیماری ها قرار می دهد.

البته به عقیده ی متخصصان، مصرف کم و هر از گاه نوشابه تاثیری در سلامتی ندارد و توصیه می شود که مصرف آن به موقعیت های خاص و مهمانی ها محدود شود. اما نکته ی جالب اینجاست که خیلی از مردم در سرتاسر جهان از این نوشیدنی به جز نوشیدن، در کارهای خانه و تمیزکاری نیز استفاده می کنند.
کوکاکولا: برای پاک کردن لکه های رنگ روی مبل ها

اگر فرزند کوچکی در منزل دارید که دیوارها و مبل ها را رنگی کرده است و یا در حین نقاشی خانه چند قطره رنگ روی مبل ها ریخته است، می توانید به جای پاک کننده های شیمیایی به سراغ کوکاکولا بروید.

برای تمیز کردن لکه های رنگ یک دستمال تمیز را به نوشابه سیاه آغشته کرده و روی لکه های رنگ بکشید. این کار باعث از بین رفتن لکه ها می شود و در عین حال شما از ترکیبات شیمیایی وایتکس و دیگر شوینده ها در امان می مانید.
کوکاکولا: برای پاک کردن لکه های روغن

دیوارها و کف آشپزخانه خیلی زود کثیف می شوند. در واقع یکی از جاهایی که به سختی تمیز می شود، آشپزخانه است، چون تمیز کردن لکه های روغن که در تمام سطوح ماسیده است کار ساده ای نیست.

برای اینکه هم از شر این لکه ها خلاص شوید و هم از شوینده های شیمیایی و ترکیبات آسیب رسان آنها در اما باشید، کمی کوکاکولا روی سطوح چرب بریزید و با یک برس پاک کنید. خواهید دید که این لکه ها راحت تر از بین خواهند رفت.
کوکاکولا: برای پاک کردن لکه های خون

معمولا تمیز کردن لکه های خون نیز کار ساده ای نیست. می توانید کمی نوشابه روی این لکه ها بریزید و آنها را به سادگی پاک کنید. سپس می توانید محل را به خوبی آبکشی کنید.

باید بدانید که در اتومبیل پلیس های آمریکایی همیشه چند شیشه از این نوشابه ها وجود دارد و با آن لکه های خون روی جاده ها و محل وقوع جنایت را پاک می کنند.
کوکاکولا: برای باز کردن لوله

لوله بازکن های شیمیایی برای سلامتی و محیط زیست آسیب رسان و خطرناک هستند. این لوله بازکن ها به مرور حتی باعث تخریب لوله ها نیز می شوند. شما می توانید از یک شیشه کوکاکولا برای این کار استفاده کنید.

هم هزینه ی کمتری متحمل می شوید و هم اینکه کمتر در معرض خطرات ترکیبات شیمیایی محصولات مخصوص قرار می گیرید. کافیست نوشابه را داخل لوله ریخته و چند دقیقه صبر کنید.
کوکاکولا: برای پاک کردن آدامس از موها

احتمالا شما هم تجربه کرده اید. این بلا زیاد سر بچه های کم سن و سال می آید. اگر روزی آدامسی در بین فرزندتان گیر کند نگران نباشید و دست به قیچی نشوید. شما می توانید با استفاده از نوشابه آدامس را به راحتی از موها جدا کنید.

کافیست موهای آن ناحیه را به نوشابه آغشته کرده و کمی صبر کنید تا آدامس از موها جدا شود. سپس موها را بشویید تا بقایای آدامس نیز پاک شود.
کوکاکولا: برای تمیز کردن ماهیتابه و ظروف سیاه شده

در هر آشپزخانه ای، قابلمه ها و ماهی تابه هایی وجود دارد که به مرور سیاه شده و سوخته به نظر می رسند. خیلی از مادرها با انواع پودرهای تمیز کننده و سیم ظرفشویی به جان این ظروف می افتند.

شما می توانید کمی کوکاکولا روی سطوح بریزید و کمی صبر کنید. در نهایت با اسکاچ ظروف را شسته و آب بکشید.
کوکاکولا: برای برق انداختن سکه ها و پیچ و مهره

اگر به سراغ تمیزکاری انباری رفته اید و با پیچ و مهره های زنگ زده روبه رو شده اید، می توانید برای حل مشکل و تمیز کردن این فلزات به سراغ کوکاکولا بروید. کافیست مقداری از این نوشابه را روی آنها بریزید و چند دقیقه ای صبر کنید. گاهی این پیچ ها به قدری زنگ می زنند و سفت می شوند که گیر می کنند. اما نوشابه می تواند مشکل شما را حل کند.

همچنین اگر کلکسیونی از سکه های کدر و کهنه دارید می توانید با کمک کوکاکولا جلایی به آنها بدهید. کافیست سکه هایتان را به مدت ده دقیقه داخل نوشابه خیس کنید و سپس آنها را با دستمالی بسابید تا برق بیافتند.
کوکاکولا در خدمت باغبانی

اگر اهل باغبانی در منزل هستید و باغچه ای دارید نیز می توانید به سراغ نوشابه بروید. اگر می خواهید چمن حیات منزل تان زودتر رشد کند، هر هفته یک شیشه کوکاکولا به کودش اضافه کنید.

همچنین می توانید برای از بین بردن حشراتی که در باغچه جولان می دهند و باعث مریضی گل ها و گیاهان تان می شوند از نوشابه استفاده کنید. برای این کار کافیست که یک ظرف پر از نوشابه را در باغچه تان قرار دهید تا حشرات سراغ قند داخل آن برفته و از بین بروند. در این صورت نیازی به سم نخواهید داشت.

 

نظر دهید »
چگونه برترین را انتخاب کنم؟
ارسال شده در 5 اسفند 1394 توسط توازئی در عمومی


در انتخابات شرکت کنید، چون شما صاحب فکر هستید

همیشه از خودمان بپرسیم آیا این اطلاعاتی كه به ما رسیده، به اندازه و كافی است؟ آیا قابل اعتماد است؟ آیا این منابع در گذشته اطلاعات غلطی داده اند؟ آیا دیگرانی كه صاحب اطلاعات درست و قابل اعتماد هستند با آنها موافقند یا مخالف؟ وقتی می خواهید بین چند گزینه، برترین را انتخاب کنید، چون و چراها سبب استحكام پایه های فكری تان می شوند.

انتخاب

مهارت تفکر صحیح، فرآیندی ذهنی و شناختی است که به شما کمک می کند تا از میان رفتارهای متفاوت یکی را به عنوان مناسب ترین انتخاب کنید. تفكر انتقادی یعنی توانایی تصمیم گیری و انتخاب درست، با توجه به شواهد و دلایل و مدارك صحیح. در واقع این نوع از تفكر به ما این توانایی را می دهد كه در مورد ابعاد متفاوت هر چیزی به شكل نقادانه فكر كنیم؛ بدون پیشداوری و تحت تأثیر جو و شخصیت های دیگر قرار گرفتن. همانگونه كه خداوند می فرماید: «آن بندگان كه چون سخن را بشنوند نیكوترین آن را عمل كنند خدا آنها را به لطف خواست خود هدایت فرموده است(سوره زمر آیه 18). در این شرایط است كه می توان وجوه مختلف یك امر را بررسی كرد و شناخت. در واقع تفكر انتقادی همان فانوسی است كه نور خود را بر زوایای تاریك امور مختلف می اندازد و روشنگر راه انتخاب و تصمیم گیری درست است.
تفكر نقادانه یا انتقادی همیشه می تواند در عرصه های مختلف برای ما راهگشا و نجات بخش باشد؛ خصوصا این روزها، یعنی در پیچیدگی های معاصر و در هجوم انواع وسایل ارتباط جمعی كه همگی سعی در دستكاری تفكر مخاطب و تحت تأثیر قرار دادن آن دارند، یافتن راه صحیح و تشخیص بهترین ها، كاری است مشكل و نیازمند داشتن اندیشه ای استوار و قوی.
در مارپیچ سكوت گم نشوید

با دلیل و مدرك چیزی را رد یا قبول كردید، تصمیم گرفته و به تصمیم تان عمل كنید. هرچند كه ممكن است گمان كنید عمل كردن كار سختی نیست اما گاهی عمل به آنچه می دانیم درست است هم كار چندان راحتی نیست

«مارپیچ سكوت» نام یك نظریه ارتباطاتی است كه می گوید: رسانه ها در دنیای امروزی آنقدر قدرت دارند كه می توانند یك موضوع را به عنوان نظر غالب جامعه نشان دهند. اگر شما با آن موضوع مخالف باشید، این وضعیت ممكن است شما را وادار به سكوت كند؛ سكوتی از سر خجالت یا نگرانی از رانده شدن از جمع. به این ترتیب، آن موضوع بیش از پیش قدرت می یابد؛ یعنی این رسانه ها هستند كه تعیین می كنند چه عقایدی در جامعه مسلط باشد. در چنین شرایطی، افراد یا این نظریات را می پذیرند و آنها را باور می كنند و یا سكوت كرده و منزوی می شوند. در این مارپیچ سكوت، افراد نظر صحیح خود را كتمان كرده و آن را بروز نمی دهند. تفكر انتقادی به ما این قدرت را می دهد كه تحت تأثیر جادوی رسانه ها قرار نگیریم و گرفتار این سكوت نشویم. برای این كار، لازم است این ویژگی ها را داشته باشیم.
منفعل نباشید

فعال بودن در مقابل منفعل بودن است؛ یعنی نگذاریم دیگران برای ما تصمیم بگیرند و انتخاب كنند؛ از مقابل هر اتفاقی به سادگی گذر نكنیم و نگوییم: «نظر من هم نظر اكثریته». به جای این نوع بی تفاوتی كه به انفعال می رسد لازم است وارد گود شویم، هدفمان را مشخص كرده و اطلاعات مورد نیاز را از منابع مختلف گردآوری كنیم، بپرسیم، بحث و گفت وگو كنیم و با ذهنی باز تصمیم گیری كرده و مسئولیت تصمیم مان را بپذیریم.
دنبال چراها بروید

از پرسیدن نباید ترسید. برای اینكه به نظر و ایده شخصی خودمان برسیم نیاز به پرسیدن داریم. حتما هم نباید سؤال های خاص و بزرگ و پیچیده پرسید. این سؤالات معمولا با كی؟ كجا؟ چگونه؟ آغاز می شوند و با توجه به اطلاعات شما و نیاز شما به آنها پیچیده و پیچیده تر می شوند. ساده پذیرفتن، بدون توجه به منابع و توجیهات، روش انسان های منفعل است.
خوب ببینید

در هر زمینه ای ایده و نظرات مختلفی وجود دارد كه برای رسیدن به تفكر انتقادی نیاز به شنیدن آنها و تحلیل و تفسیرشان هست. پس بهتر است خوب ببینید، خوب بشنوید و خوب مطالعه كنید. به جاهای جدید بروید و با افراد جدید ملاقات كنید.
زمان را از دست ندهید

بهتر است از عجله دوری كنید. قرار نیست همه تصمیم ها را به سرعت بگیرید. كاربرد تفكر انتقادی در پروسه انتخاب و تصمیم گیری نیاز به زمان معقول دارد. به خودتان فرصت اندیشیدن و بررسی و ارزیابی بدهید. زمان باعث می شود كه هیجانات كنار برود و اندیشه و تفكر جای آن را بگیرد. ضمن آنكه آنقدر تعلل و دست دست هم نكنید كه زمان بگذرد و دیگران برایتان تصمیم بگیرند.
اطلاعات را از منبع معتبر جمع آوری كنید

تا آنجا كه می توانید اطلاعات مختلف را درباره موضوع مورد نظر جمع آوری كنید. این انباشت اطلاعات و دسته بندی آنها، اشراف شما را بر موضوع افزایش می دهد.
خیلی دقیق نگاه كنید

لازم است كه خوب نگاه كنیم. نگاه كردن در اینجا به معنای توجه كردن است. به دقت به آنچه اتفاق افتاده و اطلاعاتی كه در دست دارید توجه كنید.
از زوایای مختلف بررسی كنید

موضوعی كه قرار است در مورد آن به نتیجه برسید را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داده و به جوانب مختلف آن بیندیشید.
ارزش هایتان را تیك بزنید

اولویت ها و ارزش هایی كه برایتان مهم است را یادداشت كنید روی آنها تمركز كنید، همچنین نكات منفی ای كه وجود دارد را با رنگ قرمز برای خودتان مشخص كنید.
ابهامات را برطرف کنید

حتما در این پروسه نكات مبهمی وجود خواهد داشت؛ سؤالاتی كه پاسخشان راه را برایتان روشن تر می كند، پس بپرسید و به جواب برسید. برای رسیدن به جواب یك راه، پرسیدن است. راه های دیگری هم وجود دارد؛ مثل مطالعه كردن، بررسی پیشینه موضوع و…
بپرسید مدركش کجاست!

چیزی را بدون دلیل و مدرك درست و حسابی قبول نكنید و سعی نكنید بی دلیل چیزی را رد یا تأیید كنید.
تعصب كوركورانه ممنوع

فعال بودن در مقابل منفعل بودن است؛ یعنی نگذاریم دیگران برای ما تصمیم بگیرند و انتخاب كنند؛ از مقابل هر اتفاقی به سادگی گذر نكنیم و نگوییم: «نظر من هم نظر اكثریته»

تفكر انتقادی همانقدر كه از وابستگی فكری دور است با تعصب و پافشاری بر سر یك امر اشتباه هم بیگانه است. سعی كنید خودخواهی و تعصب را كنار بگذارید و اگر درستی امری یا نادرستی تفكر و ذهنیتی برایتان روشن شد آن را بپذیرید.
عمل كنید

وقتی تمام جوانب را بررسی كرده و با دلیل و مدرك چیزی را رد یا قبول كردید، تصمیم گرفته و به تصمیم تان عمل كنید. هرچند كه ممكن است گمان كنید عمل كردن كار سختی نیست اما گاهی عمل به آنچه می دانیم درست است هم كار چندان راحتی نیست.
واجب تر از واجب

قرآن همواره دعوت به تفكر می كند؛ «اینگونه خداوند آیاتش را برای شما بیان می كند شاید اندیشه كنید.» (بقره/ 219و 266)، « قطعا در اینها برای مردمیكه می اندیشند آیتی است.» (رعد/ 3 و زمر/ 42 و جاثیه/ 13)،« باشد كه آنها فكر كنند.» (حشر/ 21 و اعراف/ 176) و… این دعوت های مدام به تفكر شاید پیامش این باشد كه همه چیز آنطور كه به ظاهر می بینیم نیست، هر پوسته ای، نهانی دارد و حقیقتی، كه می باید برای فهم بهتر به آن دست پیدا كرد.

منبع: همشهری

نظر دهید »
ریزه کاریهای همسرتان را بدانید
ارسال شده در 5 اسفند 1394 توسط توازئی در روانشناسی



شما نمی توانید عاشق همسرتان باشید، بدون اینکه او را بشناسید، آن هم بسیار خوب و دقیق، مگر اینکه بتوانید با او صحبت و گفتگو کنید و تعامل مثبت داشته باشید. سرزنش های شما فقط گسل عاطفی میان شما و شوهرتان را عمیق تر می کند.

طلاق عاطفی

«تو هیچ وقت …»،
«تو هیچ کجا …»،
«تو نمی خواهی …» و …
اینها نمونه هایی از رایج ترین سرزنش ها و غرلندهایی است که زن و شوهرها در زندگی مشترک نثار یکدیگر می کنند. انتقاد و زیر سوال بردن یکدیگر، در زندگی های مشترک بیداد می کند غافل از اینکه روش های بهتری هم وجود دارد و آن این است که با بیانی ساده و دوستانه فقط آنچه را که می خواهید با همسرتان در میان بگذارید. از این طریق همه دلخوری ها و نارضایتی ها تبدیل به درخواست تغییر رفتار می شود.
قطعاً دادن اطلاعاتی به همسرتان در خصوص اینکه چه چیزی را دوست دارید و یا نیازهایتان چیست، به هیچ وجه همسرتان را ملزم نمی کند که حتماً همان اقدامات را انجام دهد اما او با خط قرمزهای شما آشنا می شود
درد و دل یک همسر

«من همیشه زنی زود رنج و حساس بودم. بعد از ازدواجم اوضاع بهتر شده بود. همسر خوب و مهربان و مسئولیت پذیری دارم که تنها یک دوست بسیار صمیمی دارد و با او یک شرکت واردات و صادرات بر پا کردند که درآمد بسیار خوبی هم دارد. اوضاع مالی زندگی ما بسیار خوب است و ما هیچ مشکل خاصی نداریم؛ جز یک مسأله.
دوست همسرم رفتارها و افکار خاصی پیدا کرده است. مثلاً سیگار زیاد می کشد، هر مساله بی ربط و غیرمعقولانه ای را به بهترین شکل ممکن می تواند معقولانه جلوه دهد و از همه مهم تر اینکه دائماً در گوش همسرم می خواند که زنان قدرت تفکر لازم را ندارند و باید همواره تحت سیطره مردان باشند، از مسایل زندگی اطلاعی نداشته باشند، نباید به رسمیت شناخته شوند و…
همین صحبت ها به شدت در رفتار همسرم تأثیر گذاشته، از هیچ مساله ای در زندگی مان اطلاعی ندارم حتی نمی توانم از او سوال کنم که فلان جنس را به چه قیمتی خریده یا وقتی به او زنگ می زنم و علت دیر آمدن وی را جویا می شوم بالحنی بسیار تحقیر کننده پاسخ را می دهد (خصوصاً زمانی که دوستش در کنارش باشد).
بهترین وسایل و امکانات در زندگی من وجود دارد اما نمی دانم هر کدام از کجا آمده، به چه قیمتی خریداری شده و… احساس پوچی و حقارت مرا از زندگی سیر کرد. و همین مساله باعث شده دائم با همسرم قهر کنم، کم محلی کنم و اعتنایی به وی نکنم. اوایل در برابر این واکنش های من ناراحت می شد و قصد دلجویی داشت اما اخیراً دیگر هیچ اعتنایی نمی کند.»
رفتار این آقا در برابر همسرش بسیار تحقیر کننده است اما در مقابل واکنش خانم نیز نسنجیده و بررسی نشده است.
هر چند این خانم از رفتارهای همسرش بسیار آزرده خاطر شده است ولی این طرز رفتار وی با همسرش، گسل عاطفی که میان او و همسرش ایجاد شده است را عمیق تر و جدی تر می کند. دوست صمیمی این آقا فرصتی یافته تا با نصایح نادرست خود رابطه این دو را خواسته یا ناخواسته ویران کند اما این خانم نیز با اتخاذ رفتاری بررسی نشده تنها موجبات مشکلات عاطفی جدی تر با همسرش شده و روز به روز از همسرش دورتر و دورتر شود. حال آنکه با یک درخواست تغییر رفتار، می تواند موجبات بهتر شدن رابطه با همسرش را مهیا کند.
برای مثال این خانم به جای اینکه در برابر رفتارهای تحقیر کننده همسرش، رفتاری دلسرد کننده پیشه کند، باید سعی کند میل و خواسته اش را این گونه بیان کند: «من مایلم وقتی با تو تماس می گیرم، تو با من صحبت کنی و تحقیرم نکنی».
از ستیزه ورزی دور شوید

قطعاً دادن اطلاعاتی به همسرتان در خصوص اینکه چه چیزی را دوست دارید و یا نیازهایتان چیست، به هیچ وجه همسرتان را ملزم نمی کند که حتماً همان اقدامات را انجام دهد اما در مقابل این ارزش و اهمیت را دارد که شما به جای مخالفت و ستیزه ورزی با همسرتان، رفتاری اتخاذ کنید که به نفع هر دوطرف تان بوده و هر دو طرف را به سمت تکامل و یکپارچگی بیشتر سوق دهد.
انتقاد و زیر سوال بردن یکدیگر، در زندگی های مشترک بیداد می کند غافل از اینکه روش های بهتری هم وجود دارد و آن این است که با بیانی ساده و دوستانه فقط آنچه را که می خواهید با همسرتان در میان بگذارید
از همسرتان فاصله نگیرید

همسر شما دچار تغییراتی (در ظاهر منفی) شده که به شدت تحت تأثیر افکار دوستش است لذا شما به جای فاصله گرفتن از همسرتان سعی کنید با او صحبت کنید تا روحیات جدید همسرتان را بهتر بشناسید و فراخور آن روحیات با وی ارتباط مناسب و مثبت برقرار کنید. گفتگوی همسران ابزار اصلی رابطه آگاهانه است. هر چه بهتر بتوانید با همسرتان رابطه برقرار کنید بر زندگی مشترک و بر روابط تان با وی تسلط بیشتری خواهید داشت. برای مثال: حساسیت او در زمینه تماس با محل کارش را بررسی کنید. ببیند در طی روز در چه اوقات و ساعاتی بیشتر راغب است که با هم تماس داشته باشید؟ آیا ترجیح می دهد که قبل از تماس با وی، پیامکی به او اطلاع دهید؟ و یا اینکه ترجیح می دهد خودش تماس بگیرد؟ در مورد مشارکت شما در امور منزل چطور؟ چه راهکاری را برای نزدیکی و صمیمیت بیشتر پیشنهاد می دهد؟
حرفهای او را خوب گوش کنید

سعی کنید توجه خاصی به آنچه همسرتان می گوید داشته باشید و به دقت به حرف هایش گوش دهید و آنچه را می گوید به بیان دیگر بیان نمایید و انعکاس دهید تا همسرتان درک کند که به خوبی متوجه منظورش شده و او را درک می کنید.
قواعد را رعایت کنید،نتیجه را ببینید

البته اجرای این قواعد در ابتدا تصنعی و غیرطبیعی به نظر می رسد اما همین که مهارت های ارتباطی تان را تقویت می کنید، برای ایجاد رابطه مثبت تلاش می کنید، با مسائل معقولانه (و نه هیجانی) برخورد کرده و سعی می کنید طوری جلوه دهید که همسرتان را درک می کنیدو این اقدامات برای شما به صورت سبک زندگی تان در آمده، می تواند رابطه صمیمانه شما و همسرتان را تقویت می کند. هر چه رابطه عاطفی تان با همسرتان جدی تر شود خلاها و گسل های عاطفی کوچکتر و کمتر شده و زمینه برای تأثیرگذاری بیشتر شما و توجه مجدد همسرتان نسبت شما، مهیا می گردد.

 

نظر دهید »
دلیل آرایش کردن نوجوان
ارسال شده در 5 اسفند 1394 توسط توازئی در عمومی


چطور آرایش غلیظ بین نوجوانان را از مد بیندازیم؟

علاقه برای استفاده از لوازم آرایشی توسط کودکان به ویژه دختران زیر هفت سال از جمله نگرانی خانواده هاست؛ دغدغه اصلی زمانی بوجود می آید که والدین نمی دانند در مقابل این خواسته و کنجکاوی کودکان چه پاسخی باید داد و چگونه باید با آنها برخورد کرد.

ارایش

«سالکا بوچر و سانجیو آدیهتی، یک زوج جوان اهل سوئیس که بعد از یک هفته انتظار در ترکیه موفق به دریافت ویزای ورود به ایران شده اند، برای اولین بار است که به ایران سفر کرده اند. «سانجیو» که از مدل مو و آرایش صورت دختران ایرانی تعجب کرده است می گوید: من و سالکا وقتی می دیدیم سر دختران از زیر روسری پف کرده است، احتمال می دادیم که زنان ایرانی حتما موهای بلندی دارند و آن را به زور زیر شال یا روسریشان جا داده اند، اما بعد ها متوجه شدیم که کلیپس موهای آنهاست که به این شکل درآمده است. البته آن ها زیاد هم آرایش می کنند.»
در گذشته آرایش کردن مرزهایی داشت؛ هم مرز سنی و هم مرز موقعیتی. آرایش های تند و غلیظ جایی در کوچه و بازار و محل کار و تحصیل نداشتند. اما امروزه سن آرایش کردن پایین آمده و مرزهای موقعیتی هم جابه جا شده اند و متاسفانه شاهد آرایش های غلیظ از سوی دختران نوجوان در کوچه و خیابان هستیم. امروزه اگر والدی باشیم كه دختری در آستانه بلوغ در خانه داریم، مُدام نگرانیم و دلمان نمی خواهد او هم به یكی از دختران آرایش كرده خیابان تبدیل شود. یكی از دلایل این حجم از مشغولیت به ظاهر، تغییراتی است كه در سن نوجوانی در ظاهر فرد رخ می دهد. آنها ساعت ها جلوی آینه خود را تماشا می كنند. اغلب از ظاهر خود ناراضی اند و به دنبال معیارهای زیبایی و راه های دستیابی به آنها هستند و در مورد وزن، ظاهر، رنگ پوست و اعضای صورتشان دچار حساسیت اند. به همین دلیل به سمت آرایش كردن كه یكی از راههای آسان برای رسیدن به معیارهای زیبایی است، قدم برمی دارند. اگر دلایل را بشناسیم، راهكارها زودتر خودشان را نشانمان می دهند و قبل از وقوع واقعه، می توانیم پیشگیری كنیم.
1.مرا ببینید

تحقیر و تنبیه و محرومیت آخرین راهكار نیست، اگر نوجوانی دارید كه به دنبال آرایش كردن است، بهتر است از تنبیه و تحقیر استفاده نكنید چون احتمالا نتیجه عكس می دهد

نوجوان دوست دارد دیده شود و قضاوت خوب دیگران را جلب كند. پس نخستین چیزی كه به ذهنش می رسد این است كه «اگر زیبا باشم، هویت فردی جدید كسب كرده و شخصیتی چشمگیر خواهم داشت». گمان می كند با ظاهری به زعم خودش آراسته می تواند روی دیگران تأثیر مثبت داشته باشد و تصویری جذاب از خود در ذهن دیگران بسازد و هویتی آرمانی كسب كند. دیده شدن یكی از اولویت های مهم دوره نوجوانی است. اگر صاحب كودكی هستید كه هنوز تا نوجوانی اش زمان باقی است بهتر است از همین حالا سعی كنید اعتماد به نفس او را تقویت كنید و كاری نكنید كه نوجوانتان گمان كند تمام شخصیت اش به ظاهرش وابسته است.
2.آنچه هستم را دوست ندارم

برخی دختران نوجوان از آرایش كردن به عنوان پوششی برای پنهان كردن هویت واقعی خود استفاده می كنند. آنها از آنچه هستند احساس رضایت و شادمانی نمی كنند. نتیجه یك پژوهش نشان می دهد درصد زیادی از زنان ایرانی از ظاهر خود ناراضی اند و به دنبال راهی برای جبران آن هستند. قبل از آنكه بخواهید در مورد آرایش كردن و نكردن دختر نوجوانتان نگران شوید و اقدامی بكنید، بهتر است دستی به سروگوش افكار و معیارهای زیبایی كه خودتان در ذهن دارید، بكشید.
3.تلافی می كنم

آنقدر مستبد بوده اید و رفتاری سختگیرانه داشته اید كه فرزندتان با ترس و لرز نظرات و دغدغه هایش را با شما درمیان گذاشته یا قید بحث و گفت وگو و ابراز مخالفت با شما را زده و همیشه مثل برده ای سر به زیر به حرفتان گوش داده است؟ باید بگوییم كه این احساس برد و پیروزی تا زمان نوجوانی فرزندتان بیشتر دوام نخواهد داشت. او بالاخره راهی برای ابراز مخالفت و رساندن صدای اعتراضش به شما پیدا خواهد كرد. مثلا اگر از دختران آرایش كرده به روش های غیراصولی و نابجا انتقاد كرده اید به آرایش رو می آورند.
4.همدلی می كنم

راهش مشخص است؛ با نوجوانتان دوست باشید، خانه را به پادگان نظامی تبدیل نكنید و فرزندتان را همانند برده ای بله، چشم گو بار نیاورید. در عوض با او راحت صحبت كنید. دوست باشید و از سلایق و علایقش سر درآورید. احساس همدلی اش را برانگیزید و سعی كنید خودتان را جای او بگذارید.
5. قهرمان من تویی

قهرمان سازی و الگویابی از خصوصیات نوجوانی است. كافی است سری به صفحات طرفداران بازیگران و خواننده ها و ورزشكاران بزنید، با نگاه ساده و دقت سطحی هم می توانید ببینید كه حدود سنی اغلب آنها حدود 12 تا 19 سال است؛ یعنی دوره نوجوانی. نوجوان همه تلاشش را می كند تا خودش را به قهرمان و الگویش یا چیزی كه او می پسندد شبیه كند.
6.همرنگ جماعت می شوم

فشار اجتماع كه شامل دوستان، همكلاسی ها و خانواده است، تأثیر بسزایی در نوع برخورد نوجوان با ظاهرش دارد. نوجوانی كه از سوی دوستان و خانواده اش به خاطر ظاهر ساده و بی نقش و نگار، تحقیر و تمسخر شود، محتمل است كه خیلی زود به سمت عمل جراحی زیبایی و آرایش كردن گام بردارد.
7.اجتماع قابل اطمینان

برخی دختران نوجوان از آرایش كردن به عنوان پوششی برای پنهان كردن هویت واقعی خود استفاده می كنند. آنها از آنچه هستند احساس رضایت و شادمانی نمی كنند

بر رفت وآمدهای خودتان با افراد و دوستان خانوادگی حساس باشید و آنهایی را انتخاب كنید كه می دانید آرایش كردن و ظاهرپرستی برای شان در اولویت ارزش ها نیست.افرادی كه در خانواده و اجتماع مذهبی زندگی و رفت وآمد می كنند، ارزش هایشان هم متفاوت است و كمتر تحت فشار اجتماع به سمت آرایش كردن و آراستن غیرطبیعی متمایلند.
8. مثل مادرم هستم

واضح است مادری كه مشتاق آرایش كردن است مسئله آرایش كردن دخترش نه برایش امری غیرمعمول است و نه مسئله ای قابل اعتنا بلكه امری طبیعی به شمار می آید، پس قطعا دختری خواهد داشت كه از ابتدا بیش از باطن، مشغول ظاهر و آرایش آن است. یادتان باشد دختران نوجوان از مادرانشان الگوبرداری می كنند.
كلید حل مشکل چیست؟

*نوجوان باید با واقعیات آشنا شود تا فریب تبلیغات و تصاویر غیرواقعی و اغراق آمیز رسانه ها را نخورد. به او توضیح دهید كه بسیاری از این تصاویری كه می بیند به لطف نرم افزارهای گرافیكی مانند فتوشاپ به این شكل درآمده اند یا آن اندام هایی كه در میان عروسك های اغلب ساخت غرب می بیند، غیراستاندارد و غیرواقعی است. او را با واقعیت جوامع مختلف آشنا كنید.
*او را در آغوش بكشید؛ دختر نوجوانتان را در آغوش بگیرید و از زیبایی او تعریف كنید. دست از انتقاد و سرزنش و تحقیرها بردارید. محبت و ستایش باعث می شود كه خودباوری در او تقویت شده و مقبول واقع شدن برایش یك آرزوی دست نیافتنی و عقده روانی نباشد.
*از مضرات استفاده از لوازم آرایش صحبت كنید؛ آرایش كردن باعث پیری زودرس در زنان می شود، خاصه آنهایی كه از نوجوانی آن را شروع كرده اند. تحقیقی درباره نحوه ساخت لوازم آرایش، مواد مصرفی آنها و تأثیری كه بر پوست و سلامت جسم دارند بكنید و نتیجه آن را با دخترتان بررسی كنید.
*تحقیر و تنبیه و محرومیت آخرین راهكار نیست، اگر نوجوانی دارید كه به دنبال آرایش كردن است، بهتر است از تنبیه و تحقیر استفاده نكنید چون احتمالا نتیجه عكس می دهد، نهایتا اینكه در غیبت شما و جایی كه حضور نداشته باشید به كارش ادامه خواهد داد. بهتر است علت یابی كرده و مسئله را ریشه ای حل كنید.
منابع: همشهری، ایسنا

 

نظر دهید »
استقبال ساده از تشریف‌فرمایی بهار
ارسال شده در 5 اسفند 1394 توسط توازئی در عمومی

 

استقبال ساده از تشریف‌فرمایی بهار

کم‌کم به هفته‌های آخر سال نزدیک می‌شویم و این روزها با تمام زیبایی که به خاطر آمدن بهار با خود به همراه دارد، با حس و حال عجیبی آمیخته است که نمی‌توان منکر رگه‌های پنهان اضطراب در آن شد.

بهار

شاید تعطیلات طولانی در کشور ما که حتی رفتن به یک پزشک متخصص را باید برای چند هفته فراموش کنیم یکی از دلایل آن باشد، زیرا در هفته‌های آخر سال تمام کارهای عقب‌مانده‌مان صف می‌کشند تا قبل از تعطیلات انجام شوند. اما استقبال از بهار این زیباترین فصل سال که زیبایی‌اش نه‌تنها در رنگ‌های درختان و گل‌ها، بلکه در معانی زیبایی است که برای ما انسان‌ها به همراه دارد و در هفته‌های بعد در مورد آن بیشتر صحبت می‌کنیم، باید خیلی آسان‌تر از این چیزی باشد که تعریف کرده‌ایم.

با تمام احترام و علاقه‌ای که به فرهنگ اصیل و دوست‌داشتنی‌مان داریم، نمی‌توانیم منکر این واقعیت شویم که گاهی زیبایی لحظاتی خاص را به خاطر عرف و باید و نبایدهای فرهنگی‌مان از دست می‌دهیم. نگاهی به مراسم ازدواج در کشورمان بیندازید. زیباترین اتفاق زندگی هر کس، یافتن همراه زندگی است، اما آداب و رسوم دست و پاگیر که به بهانه فرهنگ ایرانی وارد این اتفاق زیبا می‌شود، گاهی بقدری سخت و طاقت‌فرساست که جوان قید یافتن شریک زندگی را می‌زند و عطایش را به لقایش می‌بخشد.

در حالی که می‌توان خیلی زیباتر و ساده‌تر، ازدواج کرد و از مراحل آشنایی تا زیر یک سقف رفتن، به جای تحمل استرس، لذت برد. ازدواج که بیشتر مواقع یک‌بار در زندگی فرد اتفاق می‌افتد، اما آمدن بهار و استقبال از آن یک اتفاق هر ساله است پس لزوم بازنگری در باید و نباید‌های فرهنگی برای تشریف‌فرمایی بهار، لازم و ضروری است در غیر این صورت خانواده‌ها هر سال به جای لذت مضاعف در این روزها، استرس و در نتیجه اختلافات مضاعف را تجربه می‌کنند.

چاردیواری‌ها شباهت عجیبی به هم دارند، بعضی‌ها چهل متر و بعضی‌ها چهارصد متر هستند اما در نهایت، همه‌شان یک آشپزخانه، یک آیفون، یک گاز و… دارند. همان‌طور که خانه‌هایمان شبیه هم است با کمی اختلاف سایز و قیمت اجناس چیده شده در آن، دغدغه‌های زندگی‌مان هم شبیه هم است. این روزها همه خانه‌ها گرفتار حرف‌های مشابهی هستند که باید به کمک هم کاری کنیم تا این حرف‌ها کمرنگ شود تا بتوانیم رنگارنگی بهار را ببینیم. با هم نگاهی به حال و هوای این روزهای چاردیواری‌مان بیندازیم.

عید کجا بریم سفر؟

درست است که طبیعت زیباترین جلوه‌اش در فصل بهار است، اما سفرهای نوروزی باتوجه به هزینه‌های بالای این روزها و مشکلات اقتصادی برخی خانواده‌ها، یک دردسر جدی در اولین ماه سال است. سفر، روح را آرام می‌کند، درس زندگی به فرزندان می‌آموزد و فرصت یک نفسگیری برای روزهای آینده را می‌دهد، اما اگر قرار باشد به یک کار اجباری آن هم به دلیل حرف مردم یا این‌که چون همه می‌روند سفر ما هم باید برویم، تبدیل بشود، دیگر هیچ‌کدام از خاصیت‌هایش را نخواهد داشت. چند سالی است که موج سفرهای خارجی هم به راه افتاده است و دیگر حتی خانواده‌هایی که سطح اقتصادی متوسط رو به بالایی دارند هم از نگرانی کجا برویم در امان نیستند، زیرا هزینه این سفر‌ها حتی برای آنها هم مشکل است.

می‌شود به جای یک سفر پر هزینه و چند روزه چند سفر یکروزه و کم‌هزینه داشت. به طبیعت زیبای اطراف محل سکونت سرک کشید و زیبایی‌هایی را دید که برای دیدنش به دلار و سفر خارجی نیازی نیست. باید از شرایط لذت برد و بهار بهترین زمان برای تمرین دیدن زیبایی‌هاست.
نه این‌که خرید عید را به کل تعطیل کنیم، اما می‌توانیم خیلی مختصر‌تر و در حد نیاز و قبل از رسیدن به روزهای آخر این کار را انجام دهیم. بخصوص برای بچه‌ها که خرید عید حال و هوای دیگری دارد، اما آن را به یک تکلیف برای خودمان و خانواده‌مان تبدیل نکنیم زیرا متضرر می‌شویم

خرید‌های پر حاشیه به بهانه عید

یکی از قوانین فرهنگی ما برای استقبال از بهار، نو‌نوار شدن و خرید لباس عید است، اما زندگی پدران ما به گونه‌ای بود که در تمام طول سال خرید خاصی انجام نمی‌دادند و عید بهانه‌ای می‌شد تا خودشان و خانواده را نونوار کنند، اما این روزها وضع فرق کرده است. تقریبا در تمام طول سال هر خانواده‌ای باتوجه به بودجه خود خرید‌های لازم و حتی غیر لازمی دارد که واقعا نیازی به خرید در روزهای پایانی سال و در ازدحام مغازه‌ها و خیابان‌ها نیست.

البته نه این‌که خرید عید را به کل تعطیل کنیم، اما می‌توانیم خیلی مختصر‌تر و در حد نیاز و قبل از رسیدن به روزهای آخر این کار را انجام دهیم. بخصوص برای بچه‌ها که خرید عید حال و هوای دیگری دارد، اما آن را به یک تکلیف برای خودمان و خانواده‌مان تبدیل نکنیم زیرا متضرر می‌شویم.

تکاندن خانه و خستگی‌های به جا مانده

خانه‌تکانی یکی از قوانین زیبا و پر مفهوم شب‌های عید در فرهنگ ماست. تمیزی باعث آرامش است و خانه جایی است که باید تمیز و مرتب باشد تا افراد بتوانند در آن به آرامش روحی برسند، اما اگر بخواهیم در دو روز تمام خانه را بتکانیم و مثل یک مشق اجباری که در آخر شب می‌نویسیم و کسل و خسته‌مان می‌کند، روزهای آخر سال را به شست‌وشوی در و دیوار مشغول باشیم، دیگر لذت این خانه بهاری را نخواهیم برد. زمستان‌های سخت قدیم و خانه‌هایی که با انواع وسایل دود‌زا گرم می‌شد، چاره‌ای جز این نداشت که وقتی کرسی‌ها را جمع می‌کردند و به بهار نزدیک می‌شدند، خانه را که چندان بزرگ و پر وسیله نبود، خیلی خوب تمیز کنند. آن زمان از پرده‌های چند لایه تشریفاتی در پشت پنجره‌های خانه خبری نبود. این همه تیر و تخته و وسایل اضافی دردست و پا موج نمی‌زد و خانه‌تکانی هر چندسختی خودش را داشت، اما کاری بود که با قاعده و بخوبی انجام می‌شد.

حال که بیشتر خانه‌ها با شوفاژ و بخاری‌های بدون دوده گرم می‌شوند و زمستان‌مان هم از زمستانی افتاده، خانه‌تکانی کمی متفاوت شده است. لزومی ندارد در چند روز و به صورت فشرده تمام در و دیوارها را بشوییم و خانه را بتکانیم. می‌شود در طول چند هفته و هر بار یک قسمت از خانه را تمیز کرد. بهتر و راحت‌تر این است که نظافت خانه در تمام طول سال انجام شود. برای مثال دیوارهای اطراف کلید و پریزها که جای دست در آن می‌ماند، هر ماه تمیز شود. لوستر‌ها سه ماه یک‌بار برق بیفتد، فرش‌ها و مبل‌ها چند وقت یک‌بار لکه‌گیری شود و خلاصه تمیز‌کردن شیشه‌ها و شستن پرده‌ها بماند برای ماه اسفند تا به‌جای آن‌که با ورود به این ماه، فریاد بزنیم: بازهم خانه‌تکانی! خیلی راحت و بی‌دردسر در چند روز بتوانیم خانه‌مان را تمیز و بهاری کنیم.منبع: جام جم سرا

 

 

نظر دهید »
قبول نکردن هر شعاری
ارسال شده در 4 اسفند 1394 توسط توازئی در سیاسی

شاد نشدن و قبول نکردن هر شعاری

مردم سالاری یکی از ارکان های حکومت اسلامی ایران می باشد که یکی از مصداق های مردم سالاری انتخابات است که مردم شخص یا اشخاصی را برای مقام، پست یا مسئولیتی و برای مدتی معلوم با ریختن رای خود به صندوق های انتخاباتی برای تصمیم گیری انتخاب می کنند. آیا ما حق داریم هر کسی را به عنوان نماینده انتخاب کنیم یا به هر کسی اعتماد کنیم؟ که در ادامه به این موضوع می پردازیم.

انتخابات

محرم راز قرار ندادن هر کسی

مومنین نباید به هر کسی اعتماد کنند زیرا خداوند به مومنین دستور داده: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ… » اى كسانى كه ایمان آورده اید! از غیر خودتان همراز نگیرید.(1)
کلمه بطانه كنایه از مَحرم اسرار است. فکر نکنیم که هر کس زیر پرچم ما سینه می زند، و پای سخنرانی ما نشسته است، مرید ماست. خیر، چرا که خداوند در این آیه تاکید می کند که نباید غیر مؤمنین را به عنوان رازدار انتخاب كرد؛ چرا كه آنها از افتادن مؤمنین در سختی و ناراحتی خوشحال می شوند. گرچه در ظاهر خود را دوست دار شما نشان می دهند ولی نشانه های دشمنی در بیاناتشان معلوم است. البته این دشمنی نسبت به آنچه كه در قلب آنهاست، اندك است.
این آیه تاکید می کند هر مسلمانى كه مصداق «دُونِكُمْ» باشد، نباید محرم اسرار قرار گیرد، زیرا در میان مسلمانان نیز افراد فتنه جو و جاسوس، كم نیستند. بنابراین مومنین نباید به هر کسی اعتماد کنند و آنها را بر اسرار مهم خود آگاه سازند، سپردن پست های حساس کشور و نظام به دست افراد و مطلع کردن آنها بر رازهای کشور یکی از مصداق های آگاه سازی بر اسرار می باشد که ما باید مواظب باشیم با انتخاب افراد ناسالم مقدمه اطلاع یافتن آنها بر اسرار کشور را ایجاد نکنیم.
قبول نکردن هر کمکی

یکی دیگر از خواسته های قرآن از مومنان این است که هر کمکی را نپذیریند: «مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِینَ أَن یَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ» (2) اگر مشرکین یک پولی دادند و گفتند: خرج مسجد کن! این پول را رد کنید و هر پولی را نپذیرید.

عمل به تنهایى مهم نیست، بلکه نیّت نقش اصلى را دارد و کاندیداها مواظب باشند تا کسانی که به آنها کمک و یا حمایتشان می کنند متوجه نیت و قصدشان باشند و نگذارند که وامدار آنها بشوند

منافقینی در جامعه وجود دارند كه خود را همرنگ با مؤمنین نشان می دهند، خود را در خط انقلاب و اسلام معرفی می كنند، ولی قصد و هدفی دیگر دارند.
بعضی از افراد برای پیشبرد کارهای خیر و عام المنفعه از هر کسی درخواست کمک می کنند و یا از هر کسی قبول می کنند که در طرح آنها شرکت کنند که خداوند با این آیه به مومنان می گوید: نه هر درآمدى مشروع است و نه هر مشاركتى ارزشمند. مبادا به عشقِ آبادانى مساجد، كفّار در امور دینى نفوذ كنند: «أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ».
کاندیداها، خود را وامدار هر کسی نکنند

یکی از جاهایی که مصداق این آیه است پول هایی است که در انتخابات خرج می شود، افراد باید مواظب باشند کسانی که به آنها کمک می کنند دارای چه هدفی هستند؛ زیرا که خداوند با جمله «ما كانَ لِلْمُشْرِكِینَ …» به مومنان می فرماید: در پیشرفت مراكز و نهادهاى مقدّس، پول نااهلان را نگیرید، تا دخالت و توقّع نداشته باشند.
از این آیه می فهمیم که عمل به تنهایى مهم نیست، بلکه نیّت نقش اصلى را دارد و کاندیداها مواظب باشند تا کسانی که به آنها کمک و یا حمایتشان می کنند متوجه نیت و قصدشان باشند و نگذارند که وامدار آنها بشوند.
شاد نشدن و قبول نکردن هر شعاری

از دیگر مواردی که مومنان باید مراعات کنند اینکه به هر شعاری شاد نشوند، دشمنان خواهان تبدیل شدن ایران به کشوری هستند که دین در آن حاکم نباشد، لذا با شعارهایی خوش آب و رنگ همچون آزادی، حقوق بشر و حقوق شهروندی به دنبال اجرا کردن اهداف خود هستند، و سعی می کنند تا با نفوذ در مراکز قدرت، این موانع را از سر راه خود بردارند.
ابلیس به آدم و حوا گفت: از این میوه بخوردید که «إِنِّی لَكُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ» من خیرخواه شما هستم (3) حضرت آدم و همسرش در آغاز به ابلیس اعتمادى نداشتند و شیطان براى جلب اعتماد آنها سوگند یاد كرد و بر آن نیز تأكید نمود.
بنابراین اوّلین سوگند دروغ، از شیطان بوده است. قرآن مى فرماید: منافقان نیز اهل سوگند دروغ اند و باید مومنان مواظب باشند تا مورد حیله منافقان قرار نگیرند و فکر نکنند که واقعا آنها دلسوز ملت بوده اند و به آنها اعتماد کنند زیرا که قرآن می فرماید: كسى كه پى درپى سوگند مى خورد، لایق رهبرى جامعه نیست. «لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ» (4)
هوشمندی و جلوگیری از نفوذ

مومنان باید باهوش باشند زیرا گاهى دشمن با ظاهرى دلسوزانه و ادّعاى خیرخواهى، در اعتقادات ما نفوذ مى كند و ضربه مى زند. «إِنِّی لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِینَ» و برای آنها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم. (5) برادران یوسف نیز براى از بین بردن یوسف و جدا كردن او از پدرشان به ظاهرسازى پرداخته و به او گفتند: «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» (6) و به پدر خویش گفتند که به ما اعتماد کن، انسان مسلمان باید با چشمی باز انتخاب کند و به هر کسی اعتماد نکند که بعد از آنکه به مسئولیت رسید در امانت او خیانت نکند.
خیانت در امانت یعنی ضعف و سستى و سازش كارى، که قرآن به مداهنه تعبیر کرده است. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ» (7) و ما موظف هستیم از اعتماد بر این افراد بپرهیزیم که قدرت گرفتن اینها باعث رنج و فشار و به زحمت افتادن مومنان می شود «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» و نباید کسی را به عنوان مسئول انتخاب کنیم که باعث ارتداد و بازگشت جامعه انقلابی و اسلامی از آرمانها و دست آوردهای اسلامی شود «وَدَّ كَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِكُمْ كُفَّاراً» بسیاری از اهل کتاب، از روی حسد- که در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو می کردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال کفر باز گردانند. (8)
وصیت امام (ره) به ملت درباره جلوگیری از نفوذ
اوّلین سوگند دروغ، از شیطان بوده است. قرآن مى فرماید: منافقان نیز اهل سوگند دروغ اند و باید مومنان مواظب بوده تا مورد حیله منافقان قرار نگیرند و فکر نکنند که واقعا آنها دلسوز ملت بوده اند و به آنها اعتماد کنند چونکه قرآن می فرماید: كسى كه پى درپى سوگند مى خورد، لایق رهبرى جامعه نیست. «لا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِینٍ»

در اهمیت اینکه نباید به هر کسی اعتماد کرد و مواظب نفوذ دشمنان بود از وصیت نامه امام امت رحمة الله علیه می توان فهمید که ایشان در وصیت به مردم ایران فرمودند: « اکنون که بحمدالله تعالی موانع رفع گردیده و فضای آزاد برای دخالت همه طبقات پیش آمده است.
هر کس به مقدار توانش و حیطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و میهن باشد؛ و با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب یا شرق زدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتان چپاولگر بین المللی هستند، با تدریج و ظرافت در کشور ما و کشورهای اسلامی دیگر رخنه و با دست افراد خودِ ملت ها، کشورها را به دام استثمار می کشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدمِ نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید. خدایتان یار و نگهدار باشد.» (9)
کلام آخر:

حکومت اسلامی به عنوان یک امانت الهی که ثمره تلاش انبیاء و ائمه علیهماالسلام و علماء و شهدا می باشد الان به دست ما می باشد و مردم در برابر این امانت وظایفی دارند که مسئول و نمایندگانی انتخاب کنند که در حق این امانت خیانت نکنند و ضربه ای به اسلامیت این حکومت وارد نشود و همچنین نمایندگان وظیفه دارند که برای رسیدن به پست و به دست گرفتن مسئولیت از هر کسی کمک نگیرند و خود را وامدار کسانی نکنند که به جای آنکه در فکر اسلام و امت اسلام باشند به فکر منافع خود هستند.

پی نوشت ها:
1. آل عمران / 118.
2. توبه/17 .
3. اعراف/2.
4. قلم / 10.
5. اعراف/ 21.
6. قصص / 12
7. نساء، 102.
8. بقره، 109.
9. وصیت نامه الهی سیاسی امام خمینی رحمه الله.

نظر دهید »
نشانه های همسر سلطه گر را بشناسید
ارسال شده در 4 اسفند 1394 توسط توازئی در روانشناسی

نشانه های همسر سلطه گر را بشناسید

با خواندن این تیتر شما فردی را تجسم می کنید که به هر کس که می رسد او را تحقیر کرده و مدام به همسرش دستور می دهد. این رفتار چه منجر به مشکلات و آزارهای احساسی و فیزیکی بیشتر شود یا نشود، وضعیت سالمی در رابطه به حساب نمی آید.

دعوای زن و شوهر

افراد زورگو و کنترل کننده برای تسلط یافتن بر همسرشان از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. گاهی اوقات این کنترل احساسی آنقدر پیچیده می شود که کسی که تحت کنترل قرار گرفته باور می کند که خودش فرد زورگوی جمع است و یا خیلی خوش شانس است که همسر کنترل کننده اش او را تحمل کرده و با او مانده است. همه ما ممکن است در دوره ای از زندگی گرفتار روابط مسموم شویم. اگر بیشتر از چند مورد از علامت های زیر را در همسرتان مشاهده کردید، حتماً این مشکل را جدی بگیرید.
شما را از خانواده تان جدا می کند

مکالمات شما معمولاً تحت سلطه اوست تاجاییکه یادتان نمی آید آخرین باری که درمورد نظر شما سوال کرده است کی بوده است

ممکن است کم کم شروع شود اما معمولاً این اولین قدم برای کنترل کردن شماست. ممکن است از اینکه چقدر با برادرتان تلفنی صحبت می کنید شکایت کند یا بگوید از دوست صمیمی شما خوشش نمی آید و شما نباید دیگر با او معاشرت کنید. یا سعی می کند شما را برعلیه کسانی که تا پیش از این به آنها تکیه می کردید بشوراند. هدف او از بین بردن شبکه حمایتی شما و درنتیجه قدرت تان است تا احتمال اینکه بتوانید مقابل او بایستید کمتر شود.
دائم شما را تهدید به ترک می کند

تهدیدهای بیش از اندازه بر علیه شما یا خودش. خیلی ها فکر می کنند که تهدید فقط باید فیزیکی باشد تا خطرناک و مشکل ساز قلمداد شود. اما تهدید به ترک کردن، قطع کردن امتیازها یا تهدید به آسیب رساندن به خودش یا شما درست مثل خشونت فیزیکی مشکل دار است.برای هیچکس خوشایند نیست که در رابطه ای باشد که مدام ترس از ترک شدن یا آسیب دیدن داشته باشد.
شما را شرطی می کند

شرطی کردن محبت/توجه/جذابیت. «اگه فلان کار را انجام بدی بیشتر دوستت خواهم داشت.» «اگه وزنت را پایین بیاری برای من جذاب تر میشی.» «اگه حتی زحمت شام درست کردن به خودت نمیدی واقعاً نمیدونم این رابطه به چه دردی می خوره.» «اگه بیشتر به موهات برسی به نظر من خوشگلتر میشی.» «اگه دانشگاهت رو تموم کنی شاید بتونی حرفی برای گفتن با دوستای من پیدا کنی و از جمع عقب نمیمونی.» همه این حرف ها پیام یکسانی دارند: شما، در این لحظه، به اندازه کافی خوب نیستید. این رفتار بسیاری از افراد سلطه گر در روابط کنترل کننده است.
چرتکه می اندازد

روابط سالم و بادوام کاملاً متقابل هستند. این جزء ذات چنین روابطی است که دو طرف برای کمک به همدیگر از هیچ فرصتی دریغ نکنند. اما اگر می بینید طرف شما بخاطر کوچکترین اقدامی که برای شما کرده است چرتکه می اندازد چه با کینه به دل گرفتن باشد، چه طلب کردن عملی متقابل از شما و …
همیشه بدهکار نگه تان می دارد

بدهکار کردن شمایکی از این نشانه هاست. افراد سلطه گر در ابتدای رابطه ژست هایی به شدت عاشقانه و رمانتیک دارند اما با نزدیک تر شدنتان به هم، خیلی از آن ژست ها و هدایای گران قیمت، انتظار تعهد زود هنگام، بردن شما به رستوران های لوکس و… فقط برای کنترل کردن شماست. همه این کارها را می کند که شما معذب شوید که درمقابل کاری برای او انجام دهید و فرار کردن از آن رابطه را از نظر احساسی و منطقی برایتان سخت تر می کند.
مجبورید اعتماد کنید

وادار کردنتان به کسب اعتماد یا هر رفتار خوب دیگر. اگر اعتماد چیزی باشد که مجبور شوید برای کسب آن تلاش کنید به جای اینکه جزء ذات ارتباطتان باشد، باید بدانید که رابطه تان مشکل دارد.
شما گناهکار هستید!

گناهکار فرض کردن شما تازمانیکه خلاف آن ثابت شود. فرد سلطه گر مهارت زیادی در ایجاد این حس در شما دارد که کار اشتباهی انجام داده اید، حتی قبل از اینکه بفهمید اصلاً چکار کرده اید. ممکن است از راه برسید و ببینید از چیزی که متوجه آن شده اند یا در غیاب شما به آن فکر کرده اند عصبانی هستند.و آنقدر مدارک علیه کار اشتباهتان ارائه می کنند تا احساس کنید یک پرونده درست و حسابی علیه شما تنظیم کرده اند حتی بااینکه اصلاً آن را درک نمی کنید.
در شما احساس حقارت ایجاد می کند

خیلی خوب است که کسی که در زندگی مان است ما را به بحث های جالب که باعث می شود دیدی متفاوت نسبت به دنیا پیدا کنیم، وارد کند اما اینکه عقاید شما را احمقانه جلوه دهد و تحقیرتان کند و سعی کند دیدگاه شما را درمورد چیزی که خیلی برایتان مهم است تغییر دهد اصلاً خوب نیست.
به استقبال تجربیات و ایده های جدید رفتن فوق العاده است اما برای یک همسر سلطه گر این فقط یک خیابان یکطرفه است. او دوست دارد شما را وادار به پذیرفتن اعتقادات خودش کند.
اذیت و مسخره می کند

شوخی و اذیت کردن یکی از روش های ارتباطی در خیلی از روابط است. نکته مهم این است که این رفتار در هر دو طرف احساس راحتی و محبت ایجاد کند. اما در بسیار از روابط سلطه گر، آزار احساسی با جملاتی نظیر «فقط داشتم شوخی می کردم، نباید به خودت بگیری» توجیه می شود. این رفتار نه تنها شما را ناراحت کرده بلکه به داشتن واکنش نادرست هم متهم کرده است و در اصل به شما گفته می شود که در برابر اینکه چه احساسی پیدا کنید حقی ندارید.
ارتباط جنسی که بعد از احساس ناراحتی

رفتارهای سلطه گر و کنترل کننده همیشه راه خود را در اتاق خوابتان هم باز می کنند. گاهی اوقات در همان لحظه ارتباط جنسی هم هیچ چیز برایتان خوشایند نیست و گاهی بعد از آن احساس ناراحتی به شما دست می دهد. در هر دو حالت وقتی ارتباط جنسی با او احساس خوبی به شما نمی دهد، نشانه این است که مشکلی وجود دارد.
به شنیدن نظرات شما اهمیت نمی دهد

خیلی ها فکر می کنند که تهدید فقط باید فیزیکی باشد تا خطرناک و مشکل ساز قلمداد شود. اما تهدید به ترک کردن، قطع کردن امتیازها یا تهدید به آسیب رساندن به خودش یا شما درست مثل خشونت فیزیکی مشکل دار است

متوجه می شوید که مدام وسط حرف شما می پرد یا نظراتی که ارائه می کنید خیلی زود فراموش می شوند یا اصلاً توجهی به آنها نمی شود. مکالمات شما معمولاً تحت سلطه اوست تاجاییکه یادتان نمی آید آخرین باری که درمورد نظر شما سوال کرده است کی بوده است. همینطور هیچوقت اجازه نمی دهد درمورد رفتارهای او نظر و احساستان را ابراز کنید.
اهداف تحصیلی و کاری تان از بین می برد

شاید همیشه فکر می کردید به دانشکده حقوق بروید و الان همسرتان باعث می شود احساس کنید که نمراتتان به اندازه کافی خوب نیست که در آن رشته قبول شوید. شاید همیشه دوست داشتید تجارتی برای خودتان راه بیندازید اما همسرتان افکار و ایده های شما را احمقانه می داند و باعث شده است اعتمادبه نفستان را از دست بدهید. یک همسر سلطه گر با کاشتن بذر تردید درمورد استعدادها و توانایی هایتان، همیشه از شما بعنوان سلاحی علیه خودتان استفاده می کند.
همه اینها روش هایی است که همسر سلطه گر تلاش های شما برای سالم تر زندگی کردن را خنثی می کند. ازآنجا که این افراد تلاش می کنند طرف مقابل خود را ضعیف تر کنند، ابزاری طبیعی برایشان به حساب می آید.

منبع: سایت مردمان

نظر دهید »
فرد با سه شرط امنیت دارد!
ارسال شده در 4 اسفند 1394 توسط توازئی در عمومی

فرد با سه شرط امنیت دارد!

بی شک یکی از مولفه های مهم که تضمین کننده ثبات هر نظامی اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… است، مسأله ی امنیت است. وجود امنیت است که زمینه ی رشد و توسعه جوامع در طول تاریخ را فراهم نموده است.

امنیت

دین مبین اسلام به عنوان دینی که آموزه های آن تمام زوایای زندگی انسان را مورد توجه داشته و خواهان سعادت بشری است، برای مسأله امنیت اهمیت فوق العاده ای قائل شده است. در تعداد زیادی از آیات قرآن به این مولفه اشاره شده که توجه ما را به اهمیت آن جلب می کند.
خداوند در قرآن می فرماید: «قَالُواْ كُونُواْ هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُواْ قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ: (به خاطر بیاورید) هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت و مركز امن و امان براى مردم قرار دادیم» (بقره: 135).
مولا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: شرّ الاوطان ما لم یأمن فیه القطّان. بدترین وطن ها آن وطنى است كه ساكنانش در آن امنیت نداشته باشند

باید به این نکته توجه داشت که خداوند در این آیه اشاره ای به اوصاف دیگر نکرد بلکه فقط امنیت را مورد توجه قرار داد که نشان از اهمیت آن دارد. همچنین می فرماید: «و (به یاد آورید) هنگامى را كه ابراهیم عرض كرد: «وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَ َذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ … : پروردگارا! این سرزمین را شهر امنى قرار ده! و اهل آن را- آنها كه به خدا و روز بازپسین، ایمان آورده اند- از ثمرات (گوناگون)، روزى ده!…» (بقره/ 126). جالب اینكه ابراهیم نخست تقاضاى” امنیت” و سپس درخواست” مواهب اقتصادى” مى كند، و این خود اشاره اى است به این حقیقت كه تا امنیت در شهر یا كشورى حكمفرما نباشد فراهم كردن یك اقتصاد سالم ممكن نیست! (تفسیر نمونه، ج 1، ص: 452) نه فقط در بُعد اقتصاد، که در ارتقاء بُعد فرهنگ، سیاست و دین و … هم ما پیشرفتی نخواهیم داشت.
و دوباره خداوند در سوره ی تین از مکه ی مکرمه به «بلد امین» یعنی سرزمینی که دارای «امنیت» است، تعبیر می کند و این نشان از اهمیت این صفت برای خانه ی با شرافت و جلالتی همچون کعبه است. چون امنیت یكى از خواصى است كه براى حرم تشریع شده، و هیچ جاى دیگر دنیا چنین حكمى برایش تشریع نشده، و این حرم سرزمینى است كه خانه كعبه در آن واقع است (ترجمه المیزان، ج 20، ص: 539) و خداى تعالى درباره آن فرموده: «مگر ندیدید که ما حرمی ایمن درست کردیم» (عنکبوت/ 73).
قرآن در سوره نحل آیه 112 می فرماید: «وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْیَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ یَصْنَعُونَ: خداوند (براى آنان كه كفران نعمت مى كنند،) مثلى زده است: منطقه آبادى كه امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش از هر جا مى رسید امّا به نعمت هاى خدا ناسپاسى كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى دادند، لباس گرسنگى و ترس را بر اندامشان پوشانید»
در آیات فوق براى این منطقه آباد خوشبخت و پر بركت، سه ویژگى ذكر شده است كه نخستین آنها امنیت، سپس اطمینان به ادامه زندگى در آن، و بعد از آن مساله جلب روزى و مواد غذایى فراوان مى باشد كه از نظر ترتیب طبیعى به همان شكل كه در آیه آمده صورت حلقه هاى زنجیرى علت و معلول دارد، چرا كه تا امنیت نباشد كسى اطمینان به ادامه زندگى در محلى پیدا نمى كند، و تا این دو نباشند كسى علاقه مند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادى نمى شود. و این درسى است براى همه ما و همه كسانى كه مى خواهند سرزمینى آباد و آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مساله “امنیت” پرداخت، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت، و به دنبال آن چرخ هاى اقتصادى را به حركت در آورد. (تفسیر نمونه، ج 11، ص: 433). با یادآوری همین چند آیه اهمیت امنیت در قرآن برای ما روشن می شود.
تا امنیت نباشد كسى اطمینان به ادامه زندگى در محلى پیدا نمى كند، و تا این دو نباشند كسى علاقه مند به تولید و سر و سامان دادن به وضع اقتصادى نمى شود. و این درسى است براى همه ما و همه كسانى كه مى خواهند سرزمینى آباد و آزاد و مستقل داشته باشند، باید قبل از هر چیز به مساله “امنیت” پرداخت، سپس مردم را به آینده خود در آن منطقه امیدوار ساخت، و به دنبال آن چرخ هاى اقتصادى را به حركت در آورد
امنیت در روایات

امام صادق علیه السّلام مى فرمایند كه پیامبر اكرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمود: هر كه بامداد را به شام رساند و از سه چیز برخوردار باشد دنیا بر او تمام است. او كسى است كه بامداد را به شام رساند در حالى كه بدنش سالم است و از امنیت برخوردار است و توشه همان روز را دارد، و اگر چهارمى هم داشته باشد نعمت دنیوى و اخروى او هم تمام گردد كه این همان اسلام است. (بهشت كافى / ترجمه روضه كافى، ص: 191).
از مهمترین مقاصد پیامبر اسلام صلی الله و علیه و آله در محیط عربستان جاهلى و پرآشوب برقرار كردن صلح و امنیت بود میان قبائل خونخوارى كه همیشه با هم در نبرد بودند و میان همه افرادى كه به شكار هم دیگر خو گرفته بودند. (أصول الكافی/ ترجمه كمره اى، ج 6، ص: 662)
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «مردم به سه چیز نیازمندند: امنیت ، عدالت، رفاه » (تحف العقول / ترجمه جنتى، متن، ص: 512).
مولا امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: شرّ الاوطان ما لم یأمن فیه القطّان. بدترین وطن ها آن وطنى است كه ساكنانش در آن امنیت نداشته باشند (شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج 4، ص: 172). و روایات فراوان دیگری که مجال پرداختن به آنها نیست.
انواع امنیت

امنیت دارای مراتب گوناگون است که نبودن آن در هر بخشی موجبات نارضایتی، اضطراب، تشویش و نا امنی در سطوح مختلف جامعه را به همراه داشته و از رشد فردی و اجتماعی جلوگیری می کند. از قبیل: امنیت فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، جغرافیایی و ….
در امنیت فردی شخص نباید احساس خطر کند یا به خاطر ترس از دست دادن مال یا آبرو یا هر چیز دیگر مضطرب و احساس نا امنی به او دست دهد. به این دلیل که در واقع به نظر می رسد ابعاد گوناگون امنیت، به بُعد فردی آن برگشته و به دنبال تأمین بُعد فردی است. زیرا فرد فرد جامعه اند که اجتماع را بوجود می آورند و اگر فرد جامعه دارای امنیت باشد نشانگر این است که ما اجتماع، سیاست، اقتصاد و فرهنگی دارای امنیت داریم.
راههای دستیابی به امنیت

مولا علی علیه السلام در کلمات قصار خویش به راه های دستیابی به امنیت اشاره می کنند. ایشان می فرمایند: خدا ایمان را برای پاکسازی دل از شرک (امنیت روانی) و نماز را برای پاک بودن از خودپسندی (امنیت روانی) و زکات را عامل فزونی روزی (امنیت اقتصادی)،…، و حج را برای نزدیکی و همبستگی مسلمانان (امنیت اجتماعی)، و جهاد را برای عزت اسلام (امنیت اجتماعی و جغرافیایی)، امر به معروف را برای اصلاح توده های ناآگاه، و نهی از منکر را برای بازداشتن بی خردان از زشتی ها(امنیت فردی و اجتماعی)، صله رحم را برای فراوانی خویشاوندان (امنیت فردی و اجتماعی)، قصاص را برای پاسداری از خون ها، و اجرای حدود را برای بزرگداشت محارم الهی (امنیت قضایی و اجتماعی)، و ترک میگساری را برای سلامت عقل (تأمین روانی و اجتماعی)، … سلام کردن را برای امنیت از ترس ها (امنیت فردی) و امامت را برای سازمان یافتن امور امت (امنیت فردی، اجتماعی و سیاسی)… واجب کرد. در این روایت به صراحت امام به آنچه که موجبات امنیت را در سطوح مختلف آن فراهم می کند اشاره کرده و اهمیت آن را به ما گوشزد کردند. (نهج البلاغه، حکمت 252)
کلام آخر

با وجود امنیت است که همه ی ابعاد زندگی بشری توان رشد و توسعه را خواهد داشت و بدون آن هیچ یک از خواسته ها اعم از فردی و مدنی فراهم نخواهد شد و تنها راه دستیابی به امنیتی پایدار، تأمین امنیت فردی و اجتماعی است در سایه عمل به دستورات قرآن و اسلام ناب.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 134
  • 135
  • 136
  • ...
  • 137
  • ...
  • 138
  • 139
  • 140
  • ...
  • 141
  • ...
  • 142
  • 143
  • 144
  • ...
  • 245

تقویم

تاریخ روز

ساعت

ساعت فلش

اوقات شرعی

اوقات شرعی

وضعیت آب و هوا

ذکر ایام هفته

کد ذکر ایام هفته

کرامات ا‌ئمه سلام الله علیها

آیه قرآن

مدرسه علمیه نرجس خاتون یزدانشهر

کتاب آسمانی

سوره قرآن


138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

سخنان گهربار

حدیث

دل‌نوشته هایی از شهدا

138_1.jpg · 367x60 · 7.1 کیلوبایت

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • روانشناسی
  • اهل البیت علیهم السلام
  • عمومی
  • علمی
  • ادبی
  • کجایند مردان بی ادعا
  • زیارات و ادعیه
  • مذهبی
  • دل نوشته
  • گلبرگ زندگی
  • مناسبتها
  • دلنوشته
  • داستان‌های عبرت آموز
  • امور پژوهش
  • حکیمانه
  • مطبخ
  • حرف حق
  • حرف حق
  • عاشقانه با خدا
  • مهارتهای خانه داری
  • اجتماعی
  • پله پله تا چادر!
  • سیاسی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • خواص میوه ها
  • پزشکی
  • ورزش
  • حجاب و عفاف
  • ضرب المثل ها
  • اخلاقی
    • اخبار مدرسه
  • برگی از نهج البلاغه
  • ادبیات
  • قرآن
  • معرفی کتاب
  • خانواده
  • مهدویت
  • حوزه
  • خواص گیاهان
  • عاشورایی ها
  • 'گردشگری
  • زیبایی
  • حقوق
  • احکام
  • عقیدتی
  • سینما
  • سلامت کودک
  • اقتصاد
  • سلامت
  • ازدواج
  • سینما

جستجو

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

بمباران قلب

کد قلب
  • تماس
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان