1). خواص حامی حق: این دسته افراد را می توان با این ویژگی شناخت که خود را پاسدار ارزش ها و باعث تقویت حق می دانند، به همین جهت علاوه بر اینکه در امتحان و آزمون های بزرگ الهی همواره سربلند و موفق هستند، در تصمیم گیری های اجتماعی راهی را بر می گزینند که هماهنگ با معیارهای الهی و ارزش های متعالی باشد، از جمله بهترین مصادیق این چنین خواصی در دوران امام علی (علیه السلام) را می توان سلمان، مقداد، ابوذر و عمار معرفی کرد.[1] از عبارت امام علی (علیه السلام) استفاده می شود که حضرت با چنین افرادی به نبرد با باطل رفته است؛ در عبارتی از حضرت نقل شده است: «من با نیروهای گرویده به حق، فراریان را سرکوب می کنم و با سربازان آماده به فرمان، دودلان وسوسه گر را درهم می کوبم.»[2]
عبارتی از نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در توصیف و ویژگی «خواص» این چنین به مالک توجه می دهند: «بدان که به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پر خرج تر، و زمان مشكلات كم یارى تر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش كم سپاستر، و وقت منع از عطا دیر عذر پذیرتر، و در حوادث روزگار بىصبرتر از خواص نیست.
2). خواص طرفدار باطل: خواص طرفدار باطل بنا به عواملی همچون جهل، کج فکری، و التقاط، یا خباثت باطنی، هوسرانی، و عشرت طلبی، به جنگ با حق می روند و در موضع گیری های اجتماعی خویش می کوشند تا ریشه ارزش های دینی، اخلاقی و انسانی را بخشکانند. خدای متعال در قرآن کریم یک نمونه از این چنین خواص را این گونه معرفی می فرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لا یُنْصَرُونَ؛[قصص، آیه 41] و آنان [فرعونیان] را پیشوایانى قرار دادیم كه به آتش (دوزخ) دعوت مى كنند و روز رستاخیز یارى نخواهند شد!.»
3). خواص اهل لغزش: این دسته، افرادی هستند که دارای پیشینه ای در خور توجه در جبهه حق هستند؛ ولی به مرور زمان مبتلا به اموری همچون تنبلی، تسامح، غفلت، تن آسایی، و رفاه طلبی گردیده اند و در دفاع از ارزش ها و استمرار و حرکت در مسیر حق سست و یا منحرف شده اند.
در عبارتی از نهج البلاغه میتوان برای خواص سست عنصر ویژگی های خاصی را برشمرد:
7 ویژگی خواص اهل لغزش
در عبارتی از نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در توصیف و ویژگی «خواص» این چنین به مالک توجه می دهند: «بدان که به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پر خرج تر، و زمان مشكلات كم یارى تر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش كم سپاستر، و وقت منع از عطا دیر عذر پذیرتر، و در حوادث روزگار بى صبرتر از خواص نیست.» [3]
هفت ویژگی خواص را می توان در این عبارت زیبای امام علی (علیه السلام) این چنین برشمرد:
1). انتظارات بی جا: «مَئُونَةً فِی الرَّخَاءِ » خواص به خاطر پیشینه و توانمندی های ویژه شان خود را برتر از عوام می بینند، از این رو انتظارات آنها از حکومت بیش از دیگران است، بهره مندی بیشتر از بیت المال و از جمله انتظارات ایشان است.
2). کم همتی: «أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِی الْبَلَاءِ» گذشته افتخار آفرین و کارنامه درخشان، خواص را به توهم دچار کرده به طوری که با تصور طلبکار بودن از جامعه، تن به مسئولیتی نداده و عوام را مسئول زدودن مزاحمت ها و جبران کاستی ها می دانند.
3). انصاف گریزی: «أَكْرَهَ لِلْإِنْصَافِ»: در عبارت دیگری از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: «زمامداران را خواص و نزدیکانی است که به خودخواهی، خودسری و دراز دستی و کم انصافی خو گرفته اند.»[4]
4). پر اصراری: (أَسْأَلَ بِالْإِلْحَافِ) خود برتربینی و خودشیفتگی خواص موجب شده است که آنها برای خود از جامعه حقوق و مزایای فراوانی را مطالبه کنند و در دست یابی به این خواست خود ذره ای عقب نمی نشینند.
5).کم سپاسی: (وَ أَقَلَّ شُكْراً عِنْدَ الْإِعْطَاءِ) در قبال آن همه انتظار و مطالبه ای که خواص از والی دارند، در مقابل از جمله کم سپاس ترین افراد جامعه نیز به شمار می آیند.
امام علی (علیه السلام) به خاطر وجود مشکلات و ویژگی های خاص خواص است که مالک اشتر را به وجود «مردم عوام» متوجه می سازد: «تکیه گاه و قوام دین و همبستگی مسلمانان و سلاح دفاع در برابر دشمنان عامه مردمند بنابراین باید گوش تو به آن ها و میل تو به آنان باشد.
6).عذر ناپذیرتر: (وَ أَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ) هرگاه در اجتماع در برابر خواسته هایشان عذر آورده شود به سادگی قانع نمی شوند.
7). بی صبرتر: (الْمَنْعِ وَ أَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْرِ) کم صبری برای دست یافتن به منافع و عدم تحمل بروز سختی ها.
دو آزمون بزرگ خواص
الف). آزمون ولایت پذیری: از جمله آزمون های سخت خواص، آزمون ولایت پذیری است. بدیهی است با وجود مطالبات فراوان خواص، انتظار قبولی در آزمون اطاعت پذیری از ولی، قدری برای آنان مشکل و سخت تر از آحاد جامعه خواهد بود؛ کما اینکه در طول تاریخ بسیاری از این افراد موفق به قبولی در این آزمون نشده اند، از جمله این افراد را می توان طلحه و زبیر برشمرد.
ب). آزمون بهره مندی از بیت المال: بسیاری از افراد در پی حقوق های نجومی هستند و به کمتر از آن رضایت نمی دهند، به همین جهت در زمان قرار گرفتن در آزمون استفاده از بیت المال نوعاً شکست می خورند. وقتی «عبدالله بن زمعه» از امام علی (علیه السلام) درخواست كمك مالی می كند امام علی (علیه السلام) خطاب به او می گوید: « إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَك![5] این اموال، نه مال من و نه از آن ِتوست»
سخن آخر
امام علی (علیه السلام) به خاطر وجود مشکلات و ویژگی های خاص خواص است که مالک اشتر را به وجود «مردم عوام» متوجه می سازد: «تکیه گاه و قوام دین و همبستگی مسلمانان و سلاح دفاع در برابر دشمنان عامه مردمند بنابراین باید گوش تو به آن ها و میل تو به آنان باشد.»[6]
پی نوشت ها:
[1]. الطوسی، الأمالی، ۱۴۱۴، ص۷۲۸.
[2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص53. «وَ لَکنِّی اَضْرِبُ بِِالمُقْبِل اِلَی الْحَقِّ …»
[3]. همان، ترجمه انصاریان، ص681. «وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِیَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِی…»
[4]. همان: ص441، نامه52. «ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّةً…»
[5]. همان: ص353.
[6].همان: ص429. «وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ…»
هفت ویژگی خواص منحرف !
تاريخ : چهارشنبه 1396/02/27
بدون شک جایگاه و نقش خواص در تغییر و تحولات اجتماعی قابل انکار نیست. زمانی که خواصِ طرفدار باطل، بیشتر و با نفوذ تر از خواصِ حامی حق باشند، ارزش های الهی و اخلاقی در معرض تهدید و اضمحلال قرار می گیرد.
علی بیرانوند- کارشناس حوزه/ بخش نهج البلاغه تبیان
تقسیم بندی خواص در یک نگاه
در یک نگاه کلی خواص را می توان به سه قسم تقسیم کرد، که هر یک به نوعی در بستر ارتباطات اجتماعی تأثیر مهمی در جامعه دارند.
1). خواص حامی حق: این دسته افراد را می توان با این ویژگی شناخت که خود را پاسدار ارزش ها و باعث تقویت حق می دانند، به همین جهت علاوه بر اینکه در امتحان و آزمون های بزرگ الهی همواره سربلند و موفق هستند، در تصمیم گیری های اجتماعی راهی را بر می گزینند که هماهنگ با معیارهای الهی و ارزش های متعالی باشد، از جمله بهترین مصادیق این چنین خواصی در دوران امام علی (علیه السلام) را می توان سلمان، مقداد، ابوذر و عمار معرفی کرد.[1] از عبارت امام علی (علیه السلام) استفاده می شود که حضرت با چنین افرادی به نبرد با باطل رفته است؛ در عبارتی از حضرت نقل شده است: «من با نیروهای گرویده به حق، فراریان را سرکوب می کنم و با سربازان آماده به فرمان، دودلان وسوسه گر را درهم می کوبم.»[2]
عبارتی از نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در توصیف و ویژگی «خواص» این چنین به مالک توجه می دهند: «بدان که به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پر خرج تر، و زمان مشكلات كم یارى تر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش كم سپاستر، و وقت منع از عطا دیر عذر پذیرتر، و در حوادث روزگار بىصبرتر از خواص نیست.
2). خواص طرفدار باطل: خواص طرفدار باطل بنا به عواملی همچون جهل، کج فکری، و التقاط، یا خباثت باطنی، هوسرانی، و عشرت طلبی، به جنگ با حق می روند و در موضع گیری های اجتماعی خویش می کوشند تا ریشه ارزش های دینی، اخلاقی و انسانی را بخشکانند. خدای متعال در قرآن کریم یک نمونه از این چنین خواص را این گونه معرفی می فرماید: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لا یُنْصَرُونَ؛[قصص، آیه 41] و آنان [فرعونیان] را پیشوایانى قرار دادیم كه به آتش (دوزخ) دعوت مى كنند و روز رستاخیز یارى نخواهند شد!.»
3). خواص اهل لغزش: این دسته، افرادی هستند که دارای پیشینه ای در خور توجه در جبهه حق هستند؛ ولی به مرور زمان مبتلا به اموری همچون تنبلی، تسامح، غفلت، تن آسایی، و رفاه طلبی گردیده اند و در دفاع از ارزش ها و استمرار و حرکت در مسیر حق سست و یا منحرف شده اند.
در عبارتی از نهج البلاغه میتوان برای خواص سست عنصر ویژگی های خاصی را برشمرد:
7 ویژگی خواص اهل لغزش
در عبارتی از نهج البلاغه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر در توصیف و ویژگی «خواص» این چنین به مالک توجه می دهند: «بدان که به وقت آسانى و رفاه احدى از رعیّت بر والى پر خرج تر، و زمان مشكلات كم یارى تر، و هنگام انصاف ناخشنودتر، و در خواهش و خواسته با اصرارتر، و زمان بخشش كم سپاستر، و وقت منع از عطا دیر عذر پذیرتر، و در حوادث روزگار بى صبرتر از خواص نیست.» [3]
هفت ویژگی خواص را می توان در این عبارت زیبای امام علی (علیه السلام) این چنین برشمرد:
1). انتظارات بی جا: «مَئُونَةً فِی الرَّخَاءِ » خواص به خاطر پیشینه و توانمندی های ویژه شان خود را برتر از عوام می بینند، از این رو انتظارات آنها از حکومت بیش از دیگران است، بهره مندی بیشتر از بیت المال و از جمله انتظارات ایشان است.
2). کم همتی: «أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِی الْبَلَاءِ» گذشته افتخار آفرین و کارنامه درخشان، خواص را به توهم دچار کرده به طوری که با تصور طلبکار بودن از جامعه، تن به مسئولیتی نداده و عوام را مسئول زدودن مزاحمت ها و جبران کاستی ها می دانند.
3). انصاف گریزی: «أَكْرَهَ لِلْإِنْصَافِ»: در عبارت دیگری از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: «زمامداران را خواص و نزدیکانی است که به خودخواهی، خودسری و دراز دستی و کم انصافی خو گرفته اند.»[4]
4). پر اصراری: (أَسْأَلَ بِالْإِلْحَافِ) خود برتربینی و خودشیفتگی خواص موجب شده است که آنها برای خود از جامعه حقوق و مزایای فراوانی را مطالبه کنند و در دست یابی به این خواست خود ذره ای عقب نمی نشینند.
5).کم سپاسی: (وَ أَقَلَّ شُكْراً عِنْدَ الْإِعْطَاءِ) در قبال آن همه انتظار و مطالبه ای که خواص از والی دارند، در مقابل از جمله کم سپاس ترین افراد جامعه نیز به شمار می آیند.
امام علی (علیه السلام) به خاطر وجود مشکلات و ویژگی های خاص خواص است که مالک اشتر را به وجود «مردم عوام» متوجه می سازد: «تکیه گاه و قوام دین و همبستگی مسلمانان و سلاح دفاع در برابر دشمنان عامه مردمند بنابراین باید گوش تو به آن ها و میل تو به آنان باشد.
6).عذر ناپذیرتر: (وَ أَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ) هرگاه در اجتماع در برابر خواسته هایشان عذر آورده شود به سادگی قانع نمی شوند.
7). بی صبرتر: (الْمَنْعِ وَ أَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْرِ) کم صبری برای دست یافتن به منافع و عدم تحمل بروز سختی ها.
دو آزمون بزرگ خواص
الف). آزمون ولایت پذیری: از جمله آزمون های سخت خواص، آزمون ولایت پذیری است. بدیهی است با وجود مطالبات فراوان خواص، انتظار قبولی در آزمون اطاعت پذیری از ولی، قدری برای آنان مشکل و سخت تر از آحاد جامعه خواهد بود؛ کما اینکه در طول تاریخ بسیاری از این افراد موفق به قبولی در این آزمون نشده اند، از جمله این افراد را می توان طلحه و زبیر برشمرد.
ب). آزمون بهره مندی از بیت المال: بسیاری از افراد در پی حقوق های نجومی هستند و به کمتر از آن رضایت نمی دهند، به همین جهت در زمان قرار گرفتن در آزمون استفاده از بیت المال نوعاً شکست می خورند. وقتی «عبدالله بن زمعه» از امام علی (علیه السلام) درخواست كمك مالی می كند امام علی (علیه السلام) خطاب به او می گوید: « إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَیْسَ لِی وَ لَا لَك![5] این اموال، نه مال من و نه از آن ِتوست»
سخن آخر
امام علی (علیه السلام) به خاطر وجود مشکلات و ویژگی های خاص خواص است که مالک اشتر را به وجود «مردم عوام» متوجه می سازد: «تکیه گاه و قوام دین و همبستگی مسلمانان و سلاح دفاع در برابر دشمنان عامه مردمند بنابراین باید گوش تو به آن ها و میل تو به آنان باشد.»[6]
پی نوشت ها:
[1]. الطوسی، الأمالی، ۱۴۱۴، ص۷۲۸.
[2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص53. «وَ لَکنِّی اَضْرِبُ بِِالمُقْبِل اِلَی الْحَقِّ …»
[3]. همان، ترجمه انصاریان، ص681. «وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِیَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِی…»
[4]. همان: ص441، نامه52. «ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِی خَاصَّةً…»
[5]. همان: ص353.
[6].همان: ص429. «وَ إِنَّمَا [عَمُودُ] عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ…»
صفحات: 1· 2