موضوع: "عاشقانه با خدا"
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند.
خیلی او را صدا می زند
اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود!
به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین می اندازد
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!
کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود!
بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!!
بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند.
در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!!
این داستان همان داستان زندگی انسان است.
خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!!
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند.
به خداوند روی می آوریم!!
بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد!!
امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی، حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد، از من تشکر کنی. اما متوجه شدم که خیلی مشغولی، مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.
وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛ اما تو خیلی مشغول بودی….
مناجات شعبانيه در بیان امام خمینی رحمةالله علیه
در اين ماه شعبان با «مناجات شعبانيه» - كه از اول تا آخر اين ماه دستور خواندن آن وارد شده- خداى تبارك و تعالى را هيچ مناجات كرديد؟ و از مضامين عالى و آموزنده آن در ايمان و معرفت بيشتر نسبت به مقام ربوبيت استفاده نموديد؟
درباره اين دعا وارد شده كه اين مناجات حضرت امير عليه السلام، و فرزندان آن حضرت است؛ و همه ائمه طاهرين عليهم السلام، با آن خدا را می خوانده اند.1 و كمتر دعا و مناجاتى ديده شده كه درباره آن تعبير شده باشد كه همه ائمه (عليهم السلام) آن را می خوانده اند و با آن خدا را مناجات می كرده اند. اين مناجات در حقيقت مقدمه اى جهت تنبّه و آمادگى انسان براى پذيرش وظايف ماه مبارك رمضان می باشد؛ و شايد براى اين باشد كه به انسان آگاه ملتفت انگيزه روزه و ثمره پر ارج آن را تذكر دهد.
فوايد نماز در بیان آیت الله مظاهری
نماز مانند نهر روان و چشمه زلال و پاكيزه اى است كه انسان مؤمن هر روز روح و روان خود را در آن می شويد. پيامبراكرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «نماز مثل چشمه زلالى است كه نمازگزار در شبانه روز پنج نوبت در آن شستشو می كند.»
نماز بسيارى از فضيلتها و نيكويی ها را براى انسان تحصيل و بسيارى از رذائل و زشتی ها را از او دور می كند.
قرآن شريف می فرمايد: «إنَّ الصَّلوة تَنهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ لَذِكْرُ اللهِ أكْبَرُ وَ اللهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعونَ»: همانا نماز آدمى را از فحشا و منكر باز می دارد و ذكر خدا بزرگتر است و خدا به كارهايى كه می كنيد، آگاه است1.
يكى از فايده هاى نماز اين است كه به تدريج روح و اخلاق انسان را پاكيزه می كند و مانند معلم اخلاق عمل می كند؛ معلمى كه همه جا حضور دارد و همه می توانند از آن بهره ببرند؛ معلمى كه موجب نجات انسان از گمراهی ها و هدايت او به سوى رستگارى می شود، معلمى كه انسان را به راه راست كه راه سعادت است، هدايت می كند. وظيفه معلم اخلاق به وجود آوردن قلب مطمئن در وجود شاگردش است. وى نهال رذيلت را از دل او برمی كند و به جاى آن درخت فضيلت می نشاند. معلم اخلاق شاگرد خود را به سوى خداوند و به سمت نور مطلق رهبرى می كند، تا جايى كه نور الهى در دل او جلوه گر می شود و همه رفتار و منش او با نور خداوند همراه می شود.
امام جواد (عليه السلام)
ثلاثٌ يبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کثْرَةُ الاْسْتِغْفار، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کثْرَةِ الصَّدَقَةَ.
سه چيز، سبب رسيدن بنده به رضوان خداي متعال مي باشد:
1.زياد استغفار و اظهار ندامت کردن
2.اهل تواضع کردن و فروتن بودن.
3.صدقه و کارهاي خير انجام دادن.
منبع : کشف الغمّة، ج 2، ص 349
بهترین عمل ماه مبارک رمضان
گفتاری از حجت الاسلام و المسلمین دکتر آقا تهرانی
انسان وقتی که با خدا باشد آن قدر لذّت می برد. بیشترین مصیبت و بدبختی ما وقتی است که با خدا نیستیم. این است که نه در این دنیا و نه در آن عالم دیگر، از لذّت های واقعی خود را محروم و بی بهره می سازیم.
در مثل چنین ماهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) از پیامبر (صلوات الله علیه و آله) پرسیدند: بهترین عمل چیست؟ حضرت فرمودند: “الوَرَعُ عَن مَحارِمِ الله"؛1 خود نگهداری از گناه. واقعاً ما باید به عنوان بچّه مسلمان گناه کنیم؟ متأسفانه بعضی از گناه ها برای ما مردم عادی شده است.
در اداره جات خورده کاری کردن، رشوه گرفتن، از زیر کار در رفتن و … عادی نشود که یک موقع نگاه کنیم ببینیم همه جهنّمی شده ایم. در محلّه ها بعضی از شرور کارهایی می کنند که گناه عادی می شود. بعضی از خانه ها را که نگاه می کنیم می بینیم همه فاسد هستند؛ بزرگترها و بچه ها همه فاسد شدند و بعدش هم همه توقّع داریم که پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) شفاعتمان کنند. توقّع دارند که فردا روزی امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایشان را از شیعیان خود بشمارند. باید خودمان را بیابیم و همه اعضاء و جوارح را کنترل کرده و آن را در راستای رضای حقّ تعالی جهت دهیم.
ورع چیست؟
الوَرَعُ عَن مَحارِمِ الله؛ کدام است؟ یک مرحله ورع این است که انسان گناهان بزرگ و کبیره را انجام ندهد؛ و ترمز داشته باشد. مرحله دیگر ورع این است که انسان گناه های کوچک و صغیره را نیز انجام ندهد. مرحله والاتر آن است که همه اراده اش خواست او باشد و بس!
انسان وقتی که با خدا باشد آن قدر لذّت می برد. بیشترین مصیبت و بدبختی ما وقتی است که با خدا نیستیم. این است که نه در این دنیا و نه در آن عالم دیگر، از لذّت های واقعی خود را محروم و بی بهره می سازیم.
آثار پیوند با خدا:
باید تلاش کرد که خود را به خداوند متعال وابسته ی وابسته کرد که “کُلُّ شَیءٍ هالِکٌ إلّا وَجهَه"؛ هر چیز نابود شدنی است مگر کاری که در راستای خواست خداوند متعال قرار گیرد.2
امام عزیز (ره) می فرمود: «ما عقد اخوّت با هیچ کس نبستیم» این حرف یعنی این که فقط خدا و این که فقط برای دین خدا فکر می کند. حالا اگر ما هم برای خدا کار کنیم و به یاد خدا باشیم، و واقعاً قصدمان خدمت به مردم باشد، فکر می کنید خداوند متعال به فکر ما نیست؟
خدای متعال خیلی باغیرت است، نمی شود که من او را بخواهم و او مرا نخواهد، نمی شود من او را دوست داشته باشم و او مرا دوست نداشته باشد. در این صورت بودن، رفتن و خدمت آسان می شود.
عالی ترین مرحله ورع:
مرحله عالی ورع این است که حتّی انسان، اراده ای غیر از اراده خدا نداشته باشد. شخص چیزی را می خواهد که او می خواهد. خداوند خواسته است که فلان ساعت از دنیا بروم؛ غمگین نمی شوم. خواسته در این اداره نباشم، خوب نباشم. برای خدا تعیین نقش نمی کند و بلکه اجازه می دهد او برایش بنویسد و این عالی ترین و بهترین نوع بندگی می باشد، که آدم اطاعت امر خداوند کند و وظیفه خود را انجام دهد و بداند که خدا هم خدایی خود را می کند. وظیفه اگر این بود که برود کربلا و کشته شود، می رود و غمگین نمی شود، مگر ندیدی که امام حسین (علیه السلام) در لحظات آخر و هنگام شهادت فرمودند: “الهی رضاً برضائک"؛ ای خدا! من تنها به خوشنودی تو خوشنودم.