نکات مهم درباره ی تناسب فرهنگی در ازدواج
۱- گاهي پسران و دختران تفاوت هاي زيادي با يکديگر دارند و اين تفاوت ها را ديگران نيز به آن ها گوشزد مي کنند اما با وجود همه اين ها، دوست دارند چشمان شان را روي تفاوت ها ببندند و ازدواج کنند اما عشق به فرهنگ و ديدگاه هاي همسر تا ابد باقي نخواهد ماند. اين عشق از بروز اختلاف ها جلوگيري نمي کند و باورها، اعتقادها و هيجان هاي انسان غيرقابل تغييرند.
۲- اين که تصور کنيد همسرتان به خاطر عشق به شما و نفوذ پذير ي تان رفتار و عقايدش را در درازمدت تغيير مي دهد، غلط است البته تغييرات اندکي رخ خواهد داد زيرا زن و مرد از يکديگر تاثير مي گيرند اما مشکل اساسي وقتي است که يکي از طرفين بخواهد به شکل فعال روي ديگري تاثير گذارد و او را تغيير دهد. آن وقت است که ناخودآگاه مقاومت ايجاد و دردسر شروع مي شود. همسرتان را همان گونه که هست بايد بپذيريد. متاسفانه در فرهنگ ايراني پذيرش آموزش داده نمي شود و فرهنگ تحمل را مي آموزيم(اگر شبيه تو نيست تحمل کن)، فرهنگ تحمل فرهنگي است که نهايتا به درگيري و مبارزه ختم مي شود و بين زن و مرد فاصله ايجاد مي کند.
۳- برخي مردان و زنان آگاهي کاملي از تفاوت ها دارند و مي دانند در بعضي از حيطه هاي مهم با هم اختلاف سليقه دارند اما جرأت پرداختن و موشکافي موضوع را ندارند و فقط با خود اين جمله را تکرار مي کنند که ان شاءالله آن چه که من دوست دارم، اتفاق مي افتد. مثل پسري که به زندگي با مادرش بعد از ازدواج(زير يک سقف) ادامه خواهد داد، دختر نيز اعتراض کرده و پسر مي گويد حال ببينم چه مي شود. سعي کنيد به همه مسايل و واقعيت هاي زندگي جدي نگاه کنيد و از آن ها به راحتي نگذريد.
۴- گاهي مرد يا زن از پاسخ به بعضي از سوال ها طفره مي روند، بحث را به بيراهه مي کشانند يا با طنز موضوع را به پايان مي رسانند. مثلا نحوه رفت و آمد با خانواده طرف مقابل، نحوه خرج کردن پولي که هر دو درمي آورند يا حق کار کردن زن. با مشاهده چنين جواب هايي از سوي طرف مقابل تان، هرگز به آساني از آن نگذريد و به طور جدي از او بخواهيد در اين باره صحبت کند.
۵- فرهنگ گذراندن اوقات فراغت و تفريح خانواده ها با هم تفاوت دارد. خانواده اي در روز تعطيل و اوقات فراغت در خانه مي مانند هر کس به اتاق خودش مي رود و مطالعه يا موسيقي گوش مي کند و خانواده اي ديگر دوست دارند به کشور ديگري بروند و اوقات بگذرانند و… در تعطيلات زن و مرد بيشتر در کنار هم هستند بنابراين مهم است که سرگرمي ها و تفريح ها به هم شبيه باشند.
۶- حيطه بحث برانگيز ديگر، داشتن يا نداشتن فرزند است. لازم است دختر و پسر درباره بچه دار شدن يا نشدن، زمان آن و حتي تعداد فرزندان با هم صحبت کنند تا کمتر دچار مشکل شوند.
۷- اگر زن و مرد از دو قوم يا دو مليت مختلف قصد دارند با هم ازدواج کنند، حتما بايد هر دو به يک زبان مشترک مسلط باشند زيرا در غير اين صورت احساسات، افکار دروني، ارتباط کلامي و فکري شان قطع خواهد شد و هر دو آسيب خواهند ديد.
۸- وقتي فرهنگ متفاوت است، رفتار اقتصادي هم تفاوت خواهد داشت. براي خانواده اي ممکن است نگهداري و ذخيره پول براي روز مبادا از صرف هزينه هاي لوکس و سفرهاي پرهزينه خيلي مهم تر باشد اما در خانواده اي ديگر پول فقط صرف تفريح و لباس مي شود. نبايد از بيان نگرش فرهنگي به مسايل مالي هراسي داشت.
۹- در غرب، ازدواج دو نفر خيلي راحت تر از ما شرقي ها صورت مي گيرد. زن و مرد يکي از استراليا و ديگري از آمريکا هر کدام يک چمدان مي بندند، به فرانسه مهاجرت و با هم ازدواج مي کنند و رضايت والدين هم اصلا مطرح نيست ولي در فرهنگ ما اين موضوع نبايد ناديده گرفته شود. رضايت پدر و مادر اصل بسيار مهمي است به خصوص اگر قرار است دو نفر با فرهنگ هاي مختلف با هم وصلت کنند. بايد تلاش کرد رابطه خوبي بين خانواده ها برقرار شود. راضي نبودن خانواده ها مي تواند به راحتي ازدواج را به نابودي بکشد.
۱۰- دختران و پسران جواني که به شدت به خانواده پدر و مادر وابسته هستند و قصد دارند در دل خانواده هاي خود خانواده کوچکي تشکيل دهند، در واقع هنوز به بلوغ عاطفي نرسيده اند و اغلب ديده مي شود با بروز کوچک ترين اختلافي، دختر يا پسر با خانواده شان عليه طرف مقابل متحد مي شوند تا بتوانند به هدف مطلوب برسند. مهم آن است که زن و شوهر در همه مواقع کنار هم باشند و در سختي ها به کمک يکديگر بشتابند و از هم حمايت کنند.فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. فرهنگ به معنای مجموعه آداب و رسوم، سنتها، اخلاقیات، مراسمها و… یک قوم و ملت است. از آنجا که فرهنگها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق میکند. حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.
بی شک ازدواج بزرگترین و مهمترین حادثه زندگى هر انسانی است و موفقیت یا شکست در آن سرنوشت ساز خواهد بود. ازدواج و زندگى مشترک وقتى ثمر بخش، سودمند و ماندگار است که روحیه ها، غرایز و طرز تفکر دو طرف، همسو و نزدیک باشد. در غیر این صورت، ریسمان وحدت و یگانگى به ضعف و سستى مى گراید و سرانجام گسسته مى شود.فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که به ما میگوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. فرهنگ به معنای مجموعه آداب و رسوم، سنتها، اخلاقیات، مراسمها و… یک قوم و ملت است. از آنجا که فرهنگها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق میکند. حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است.
تفاوت در زمینههای فرهنگی بر اساس تحقیقات در ایران یکی از مهمترین عوامل زمینهساز در طلاقها میباشد. ارزشهای فردی و اجتماعی، آداب و رسوم ، رفتار و سلوک و حتی آداب لباس پوشیدن و غذا خوردن زن و مرد میتواند زمینههای همدلی بیشتر را بین آن دو پدید آورد. به همین جهت به ویژه در کشور گسترده ما که در قالب یک فرهنگ و جامعه واحد، از خرده فرهنگهای متعدد (ترک، کرد، عرب و لر و…) برخوردار است، توجه به این امر در مجموعه ملاکهای ازدواج اهمیت خاصی دارد و همانطور که اشاره شد تفاوت در آنها زمینهساز اختلافها است.تفاوت فرهنگی در بین همسران در دو سطح می تواند آسیب زا باشد.
- سطح اول تفاوت فرهنگی در بین خانواده های همسران
سطح اول تفاوت فرهنگی در بین خانواده های همسران است. موضوعی که همسرداری،آیین همسرداری ،ناگفته های مسايل زناشویی - انواع اختلافات و سوء تفاهم می شود و خود را بیشتر در قالب اختلاف نظر در برگزاری مراسم مشترک، برخورد اجتماعی همسران و رعایت قوانین پیدا و پنهان خانوادگی نشان می دهد. این موضوع همواره ناخوشایند بوده و گاه تا پایان عمر همت همسران ، صرف تلاش برای کم رنگ کردن این تفاوت ها در بین دو خانواده و نیز در رابطه خودشان می شود.
- سطح دوم آسیب در میان همسران
سطح دوم تفاوت فرهنگی ممکن است در بین خود همسران باشد. در واقع مشکلات در سطح دوم نسبت به مشکلات در سطح تفاوت فرهنگی خانوادگی بسیار عمیق تر بوده و خانواده را به راحتی به از هم پاشیدگی می کشاند.مشاورین ازدواج معتقدند که در حقیقت اختلاف فرهنگی خانواده ها در صورتی که زوج به یکدیگر علاقه داشته و از نظر فرهنگی شبیه باشند، مهارت آموزی آنان در مواجهه با خانواده همسران است، ولی اگر مشکل تفاوت فرهنگی بین خودشان هم باشد موضوع عملاً در اکثر موارد بی نتیجه خواهد ماند؛
چرا که هر کدام از زوج ها اعتقاد دارند که مشکل از دیگری است و فرد مقابل باید تغییر کند.باید گفت اگرچه فرهنگ به تنهایی نمیتواند در اختلاف سطح طبقات تاثیرگذار باشد و نمیتوان با قاطعیت گفت که افراد از فرهنگهای مختلف نمیتوانند با هم ازدواج کنند، اما بیتردید تشابه فرهنگی میتواند نقش مهمی در موفقیت یک ازدواج داشته باشد..به همین دلیل دختر و پسر باید تلاش کنند که خانوادههایشان از همه لحاظ بخصوص از لحاظ فرهنگی با هم سنخیت و تناسب داشته باشند، تا بهتر بتوانند یکدیگر را درک کنند.
گردآوری: مجله اینترنتی دلگرم