پایان نامه
«رضا» جوان 23 ساله ای است که حالا دو سالی است به خاطر دغدغه اقتصادی و داشتن اشتغال، پایان نامه می نویسد و دانش می فروشد آن هم برای آدم هایی که از همه دانشجو و دانشگاه رفتن تنها مدرکش را به ارث برده اند. او دانشجوی یکی از دانشگاه های معتبر کشور است کسی که بعد از 5 سال هنوز لیسانسش را تمام نکرده ولی در این مدت به واسطه کارهای علمی اش فوق لیسانس های زیادی را تحویل جامعه داده است.
همین که مخاطب حرف های رضا باشید می توانید بفهمید که چه قدر از دانشگاه دل پری دارد. آن هم دانشگاهی که یکی از دانشگاه های تراز اول کشور در علوم انسانی است. برای همین شاید در نظر اول کمی باور کردن حرف هایش برایمان سخت باشد اما خاطرات او از آن دوران شاهد همه حرف ها و نارضایتی هاست.«یک بار سر یکی از کلاس ها بودم که دیدم استاد می گوید شیخ بهایی مشاور ناصرالدین شاه قاجار بوده است، تعجب کردم و کار به جایی رسید که بحث کردیم و استاد هم با یک مقاومت عجیبی زیر بار نمی رفت اما قسمت غم انگیز ماجرا جایی بود که در کشمکش این بحث ها یکی دو تا از دانشجوها شروع کردند به طرفداری از استاد و غلط فاحش او را تصدیق می کردند. برای همین است که می گویم سیستم آموزشی و دانشگاهی ما در حال حاضر جوری است که انگار فقط به درد یک طیف خاصی می خورد اینکه می گویم طیف خاص منظورم همان دسته از دانشجوهایی است که همه توقعشان از دانشگاه این است که فقط نمره خوبی بگیرند و مدرکی داشته باشند برای همین سر کلاس فقط دوست دارند مشق بنویسند و استاد مثلا برایشان تعیین کند که از فلان صفحه تا فلان صفحه را بخوانند همین آدم ها هم دست آخر نمره بالا می گیرند بعد ارشد و دکتری قبول می شوند و خودشان می شوند استاد و این چرخه ادامه پیدا می کند.»
یکی از ویژگی های بارزی که می شود در رشته هایی مثل جامعه شناسی پیدا کرد. ارائه تحلیل و تحقیق های متفاوت است. ویژگی ای که در دانشگاه زمینه ساز پایان نامه نویسی رضا در سال های بعد شد. خودش می گوید همه چیز برایش از نوشتن کار نوشت و تحقیق های کلاسی دوستانش شروع شد. کاری که در ابتدای امر بیشتر از همه چیز برای رضا رنگ و بوی رفاقتی داشت. تا جایی که هرز گاهی کار به جایی می رسید که رضا از یک موضوع واحد در یک جلسه و در یک کلاس برای بچه ها چند تحلیل متفاوت می نوشت و در اختیارشان می گذاشت تا دانشجویان آن کلاس آن را با خیال راحت به استاد ارائه دهند. تا جایی که بعدها این موضوع شکل جدی تر به خودش گرفت و از تحقیق کلاسی به پروپوزال و پایان نامه رسید: «من هیچ وقت از کاری که انجام می دهم و انجام می دادم راضی نبودم و دفاعی هم در برابرش ندارم و می دانم کار اشتباهی است. من پایان نامه های زیادی تا حالا نوشته ام چه برای دوستان و کسانی که می شناختم و چه برای آنهایی که نمی شناختم یک قسمتی از این کار شاید برگردد به رودربایستی های عالم رفاقت اما حقیقت این است که بخش دیگر آن هم برمی گردد به مسائل اقتصادی که آدم را مجبور به چنین کاری می کند»
پایان نامه نویسی ام رفاقتی شروع شد
اولین تجربه پایان نامه نویسی من رفاقتی بود یعنی به بچه ها کمک می کردم که پایان نامه شان را بنویسند. قبلا خیلی تلاش می کردم که افراد چیزهایی را بنویسند که در ذهنشان هست؛ چون می دیدم کسانی هستند که حتی می آیند و می گویند به من کمک کن که موضوع پایان نامه انتخاب کنم. حتی اوایل هم شیوه کارم به این شکل بود که سعی می کردم با خود طرف حرف بزنم و توی ذهنش را کندوکاو کنم بلکه موضوع پایان نامه از ذهن خود او جوانه بزند تا حداقل بعد من پرورشش بدهم ولی انگار فایده ای نداشت مثلاً به طرف می گفتم تا حالا توی این حوزه چندتا مقاله خواندی؟ می گفت هیچی، بعد می پرسیدم کلاً توی عمرت مقاله خواندی؟ باز می گفت نه!(با خنده) این مثل این می ماند که کسی بگوید من می خواهم شعر بنویسم ولی تا حالا هیچ شعری توی عمرش نخوانده باشد. در نهایت هم انقدر این فرآیند ناامیدکننده پیش می رفت که احساس می کردی انگار تمام این مدت خودت با خودت دیالوگ داشتی و حرف زدی در آخر هم کار به جایی می رسید که خود طرف می گفت “دیر شده و من نمونه کار را باید به استاد تحویل بدهم.” من هم وقتی می دیدم اوضاع این شکلی است ایمیل طرف را می گرفتم، می نشستم کار را برایش می نوشتم و تحویل می دادم. این کمک کردن هایم به همین شکل داشت ادامه دار می شد تا اینکه اولین بار یکی پیشنهاد حق الزحمه داد و این کار برایم شکل جدی گرفت و جنبه درآمدزایی پیدا کرد.»
برای یکی پروپوزال نوشتم؛گفتند از دانشگاه آلمان پذیرش گرفته
اما ما بین همه سختی هایی که رضا از آن حرف می زند هنوز هم می شود لذت سر وکله زدن با رشته موردعلاقه اش را احساس کرد. برای همین هم وقتی پای حرف هایش در مورد پایان نامه نویسی و پروپوزال نویسی می نشینید از توی جملاتش می توانید یک احساس کلیشه ای شبیه به این جمله که «همه کارهایم برایم مثل بچه هایم می مانند» بیرون بکشید: «خاصیت نوشتن این است که آدم همه چیز را به خاطر می سپارد برای همین هم من هر پایان نامه ای که می نویسم خوب می دانم که هرکدام را چه وقت نوشتم، چرا و چه طور و در چه موقعیتی نوشتم؛ حتی در بین کارهایی که انجام داده ام یکی دو موردش از موضوعاتی بود که خودم همیشه آنها را دوست داشتم و حتی کنارشان گذاشته بودم برای روزی که خودم آنها را به عنوان یک پژوهشگر و یک طرح مطالعاتی انجام بدهم که انجام هم دادم ولی انگار قسمت این بود که نتیجه کار نصیب یک آدم دیگر شود.» خودش می گوید تا به حال همه پایان نامه و پروپوزال هایی که تحویل داده و نوشته، تأییدشده است. کسی که هنوز هم نتوانسته به خاطر مشغله اش دوره کارشناسی را تمام کند؛ اما به واسطه تحقیقاتش برای خیلی ها مدرک کارشناسی ارشد گرفته است. «راستش را بخواهید نمی توانم از احساسم بگویم، اینکه می بینم یکی دیگر دارد با چیزی که من به اسم خودش برایش نوشته ام پیشرفت می کند احساس پیچیده ای است. یادم می آید موردی داشتم که پروپوزال پایان نامه ارشدش را داد من برایش نوشتم، همین چند وقت پیش بود که برایم خبر آوردند که ایشان دارند برای ادامه تحصیل می روند آلمان، راستش چیزی که خودم از الان پیش بینی می کنم این است که احتمالا چند سال دیگر دوباره با من تماس بگیرد برای تز دکتری.(با خنده)»
خیلی از استادها پایان نامه را نمی خوانند
لابه لای همه تجربیات متفاوتی که رضا تا به حال در پایان نامه نویسی و پروپوزال نویسی داشته یک سوال مهم پیش می آید آن هم اینکه بعد از مدتی کار کردن و نوشتن برای دانشجوهایی که بار علمی چندانی ندارند این پایان نامه های مفصل و پر و پیمان برای استادهای دانشگاه مشکوک و سوال برانگیز نیست؟ «من فکر می کنم اگر استاد بخواهد، توانایی این را دارد که به راحتی این موضوع را تشخیص بدهد البته با توجه به تجربه ای که در این مدت داشتم بعید می دانم حتی یک سری از اساتید وقت بگذارند این پایان نامه ها را بخوانند حتی من وقتی در دفاع بچه ها شرکت می کنم از طرز سوال پرسیدن هایشان کاملاً می فهمم که این ها اصلاً پایان نامه را مطالعه نکردند دیگر چه برسد به اینکه بخواهند تشخیص بدهند این را کسی دیگر نوشته است.»
کم فروشی نمی کنم چون از تحقیق لذت می برم
با توجه به شرایطی که رضا درباره اوضاع پایان نامه نویسی و تایید اساتید تعریف می کند می شود فهمید که شرایط برای انجام کارهای سهل و سطحی فراهم است اما رضا همچنان می گوید که دوست دارد برای هرکدام از کارهایی که می نویسد حسابی وقت و زمان بگذارد و داده های مطالعاتی جمع کند.«من هیچ وقت توی نوشتن کم نمی گذارم شاید بزرگ ترین دلیلش هم این باشد که این موضوع ها را دوست دارم؛ چون چیزهایی بوده که همیشه برایم دغدغه بوده و جرقه اش توی ذهنم خورده است. تا جایی که حتی مواردی بوده که برایم موضوع جالبی داشته و من حاضر شدم برای جمع آوری داده و اطلاعاتش از روش های متفاوتی استفاده کنم.»
آن روی سکه…
با وجودی که تیرماه گذشته معاون حقوقی وزارت علوم، از برخورد با خرید و فروش پایان نامه خبر داده بود و گفته بود این وزارتخانه در حال تدوین لایحه ممنوعیت خرید و فروش پایان نامه است دلالان از خلاء قانونی استفاده می کنند و مشغول معامله پایان نامه هستند.
گفته می شود این وزارتخانه با توجه به فراگیر شدن مساله خرید و فروش پایان نامه، جلسات متعددی را با مسئولان وزارت علوم، مدیران دانشگاه ها و مسئولان قوه قضاییه برگزار کرده و آیین نامه های وزارت علوم برای برخورد با متخلفان این حوزه را مورد بازنگری قرارداده است.
در طرح تازه برخورد با متخلفان پایان نامه ای، مسئولان وزارت علوم و مدیران دانشگاه ها، هم با دانشجویان متخلف و هم با استادان متخلف دانشگاه ها برخورد می کنند؛ مسئولان کمیته انضباطی دانشگاه ها نیز موظف شده اند که با جدیت بیشتری بر موضوع خرید و فروش پایان نامه ها نظارت و دانشجویان خاطی را در صورت لزوم، اخراج کنند.
دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری روز چهارشنبه (23 مهر/15 اکتبر) در نشست نوبتی “شورای عالی انقلاب فرهنگی” از “پایان نامه فروشی” و یا “کپی برداری متون علمی” انتقاد کرد و گفت، شأن علمی کشور به هیچ وجه نباید زیر علامت سئوال قرار گیرد. او از دستگاه های مرتبط خواست برای مقابله با این گونه اقدامات فعال شوند.
گرچه به دلیل غیرقانونی بودن خرید و فروش پایان نامه های دانشگاهی، آمار دقیق و کاملا موثقی از تعداد خرید و فروش پایان نامه ها در دست نیست اما چندی پیش عضو شورای بین المللی فرهنگستان علوم، تخمین زده است که سالانه بین 3000 تا 5000 پایان نامه دکتری و کارشناسی ارشد در کشور خرید و فروش می شود و با اتکا به همین آمار گفته می شود احتمالا سالانه حدود 10 درصد از کل پایان نامه های دانشگاهی کشور به روش غیرقانونی خرید و فروش می شود.
خرید پایان نامه به عوامل مختلفی بستگی دارد .گسترش بی ضابطه دوره های آموزش عالی و مدرک گرایی از عوامل مهم سرقت علمی و خرید و فروش پایان نامه می باشد و همچنین بسیاری از دانشجویان اساساً به صورت کاربردی با روح پژوهش آشنا نیستند و باید مهارت پژوهش به آنها به شکلی جدی آموزش داده شود، همچنین نبود تعامل بین استاد و دانشجو باعث کاهش نظارت و سرقت علمی می شود. اگر نظارت دقیقی از سوی استاد راهنما صورت بگیرد خرید پایان نامه نیز از بین می رود.
برخی کارشناسان معتقدند: بازنشسته کردن اساتید با تجربه در دولت نهم و دهم، اجرایی نشدن برنامه پنجم، ترویج نشدن اخلاق آکادمیک و همچنین گسترش بی رویه دانشگاه در دولت گذشته، دلیل اصلی رونق بازار خرید و فروش پایان نامه های دانشجویی است.
بازار انقلاب تهران یکی از مراکز عمده خرید و فروش پایان نامه است و اگر سری به این خیابان بزنید با انبوه تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم کسانی روبه رو می شوید که حاضرند به جای دانشجویان پایان نامه بنویسند و در قبال آن پول دریافت کنند.
راهکار:
با سرقت علمی، ما هر روز از نیاز جامعه فاصله می گیریم و سراغ موضوعات تکراری می رویم و این معضل، آسیب بزرگی برای نظام آموزش عالی است، ضمن آن که زمانی که ما برای تهیه پایان نامه جدیت لازم را نداشته باشیم نخستین آسیب این خواهد بود که فارغ التحصیلان دانشگاه دیگر توانایی ساختن آینده کشور را نخواهند داشت. مسلماً با افزایش سرقت علمی در پایان نامه ها، فاصله با تولید علم افزایش خواهد یافت که نتیجه آن هدر دادن سرمایه مملکت برای تولید پژوهش هایی تصنعی است که کاربردی برای صنعت و کشور ندارد.
در بحث برخورد با این معضل علمی واقعیت این است که قانون در این رابطه وجود دارد و مشکل از قانونگذاری نیست، بلکه مشکل بحث نظارت است. تنها زمانی می توانیم از این امر جلوگیری کنیم که تمام عناصر دخیل در مسأله و خصوصاً استاد به عنوان ناظر اصلی، خود را مسئول بدانند.
اگر اخلاق آکادمیک در جامعه دانشگاهی ایران نهادینه شود هیچ استادی به خود اجازه نمی دهد از کنار پایان نامه ها به راحتی بگذرد و اگر دانشجویی که به دنبال خرید پایان نامه است بداند در صورت مشخص شدن این اقدام ناپسند برای همیشه از جامعه علمی طرد خواهد شد به دنبال خرید پایان نامه نخواهد رفت.
منبع: خبرگزاری مهر ، سایت اندیشه کرمانشاه
صفحات: 1· 2