آیا اگر زمانی تمکن مالی بهتری نسبت به دیگری داشته ایم، دست او را گرفته ایم؟ زمانی که از شرایط استخدام شغلی مناسبی مطلع بوده ایم، به فکر جوانان بیکار فامیل افتاده ایم؟ از خودمان بپرسیم، روزگاری که اقوام ما درگیر هزینه های پزشکی بوده اند، احوالپرس آن ها بوده ایم یا بسیار زیرکانه تلاش کرده ایم که دیده نشویم مبادا توقعی پیش بیاید!
به نظر می رسد کارنامه همیاری اقتصادی خانواده های ایرانی درخشان نباشد. همگی ما موارد بسیار زیادی از مثال های قبل را به طرق مختلف تجربه کرده ایم. اما زمانش که برسد بهترین راه ها برای خلاص شدن از آنها و خدایی نکرده کمک کردن را بلد هستیم.
چه بسیار دیده ایم خانواده هایی را که در دوران آرامش و خوشی، محبت و صفا به یکدیگر تعارف می کردند اما به محض روی دادن مشکلی که به مباحث مالی مربوط باشد، ناگهان مشغله هایشان زیاد شده و متاسفانه و کاملا اتفاقی نمی توانند مثل قبل دور هم جمع شوند.
فرهنگ همیاری و پشتیبانی از سری مواردی است که اگر به واقع محقق شود، زیر بنای بسیاری از مشکلات برچیده خواهد شد. هنگامیکه اجزاء یک جامعه برای سر پا نگه داشتن خود اقدام کنند، هیچ گاه مشکلات کلان روی نخواهد داد. حس حمایت و نوع دوستی سپر محکمی در مقابل حجم بلایای این زمانه است که متاسفانه نگین گمشده حلقه ی انگشتری دست ایرانیان امروز است.
سوال بعدی این است: اگر تعارف را کنار بگذاریم و بپذیریم که وضع کنونی مطلوب نیست، چه باید بکنیم؟
واقع وضع کنونی حاصل شکل گیری یک فرهنگ نادرست است، و برای تغییرفرهنگ باید زمان و همت زیادی خرج کرد. ابتدایی ترین و شاید موثرترین حرکت برای تغییر یک فرهنگ نادرست، الگو برداری از فرهنگ درست دیگری است. نشان دادن الگو های عملی و اجرا شده ای که بتوان مانند آن را یا لااقل مشابه آن را اجرایی کرد.
اگر ما متوجه بشویم که بزرگ مردی در تاریخ وجود دارد که تمامی اموال خود را از سر احسان و لطف به اقوام خود بخشیده است و این کار را نه یک بار و دو بار، بلکه چند بار انجام داده است، دست گیری از خویشان خویش برایمان سخت نخواهد بود.
وقتی که بدانیم او هیچ گاه به درخواست سائلان پاسخ رد نمی داد، می آموزیم که از مواجهه با نیازمند مضطرب نشویم و در حد توان واقعی مان دستگیر او باشیم.
علاوه بر این ها منش او چنین بود که بعد از هر بخشش و انفاق می فرمود: برکت آن سائل بیشتر از ما بود، چرا که به واسطه او ما موفق به بخشش و انفاق شدیم.
این اخلاق پیامی است برای هر آن که نیت خیر دارد، که بداند اگر به فضل پروردگار توفیقی برایش مقدر شد، خود را برتر و والا فرض نکند.
تصور نکنیم اگر واسطه خیری برای کسی از اقوام خویش شدیم، او تا عمر دارد وام دار محبت ماست. خیر! بلکه موقعیتی برای ما رخ داده که بتوانیم اخلاق حسنی را به نمایش بگذاریم.
سرور سخاوتمندان عالم، دُرّ نایاب هستی و سبط اکبر خاتم، الگوی بخشش و اسوه حاتم،امام حسن مجتبی علیه آلاف التحیه و السلام چنان به نیک خویی و بذل و سخاوت مشهور بودند که فراتر از نیت پاکش و همت خالصش کسی پیدا نشود.
او به چنان حدی از کرم رسیده است که نیکان عالم تصور رسیدن به مقامات او را هم نمی توانند بکنند.
اگر منصفانه جستجو کنیم و قلبا تصمیم به تغییر و حل مشکلات داشته باشیم، قرار دادن اسوه و الگویی چون ایشان بهترین انتخاب خواهد بود.
با وجود شرایط سخت اقتصادی این روزها، درصد کمی از مردم کشور ما بدون مشکل مالی سر می کنند. بنا بر این با یک نگاه ساده به اطراف خودمان، آبرودارانی را می یابیم که به هر دلیل مشکلات مالی متعدد دارند.
خدای متعال نمونه های واقعی کمال را برای بشریت قرارداده است که فردا روزی مدعیانی داد شکایت نزنند که مسیر گم شده بود. بلکه این نمایندگان الهی چنان به وضوح اوج اخلاق و منش را به تصویر کشیده اند که دهان اعتراض مهر خواهد شد.
اگر به واقع می یابیم که در دنیای سخت امروزی که زندگی فراز و نشیب های کشنده دارد، افراد زیادی به کمک های ما نیازمند هستند، می بایست جبهه گیری های ذهنی خود را کنار زده و با همتی قوی در مسیر سیره حسنی قدم بگذاریم.
به خوبی می توان تصور کرد اگر همه ی ما و به واقع همه ی ما، منش زندگی مان را بر مبنای سخاوت و کرم بگذاریم، آن چنان که فرزند علی بن ابیطالب علیهما السلام، چنین کرده بود، علاوه بر این که دستگیر دیگران خواهیم بود، زمانی که خود گرفتار خواهیم شد هم دیگری به داد ما خواهد رسید. و همگی متفق القول هستیم که نظر رحمت پروردگار عالم به قومی که بذل و بخششی چنین داشته باشند تفاوت خواهد کرد.
الگو قرار دادن چنین شخصیتی نه تنها باعث استواری در مسیر و انگیزه گرفتن بیشتر ما خواهد شد، بلکه انجام وظیفه دینی ما درباره تبعیت از مقام امامت آن بزرگوار نیز هست. در ایام شهادت آن عزیز، زمانی که کنج خانه صدای فریاد های مظلومانه اش به گوش کسی نمی رسید و ملعونه ای ایشان را مسموم کرده بود، اشک های ما در فراقش روان است به امید آن که شاید در مسیرش قدم بگذاریم.
سرور بی بارگاه ما چنان زندگی کرد که عالمیان مدهوش منش و اخلاقش همچنان حیران اند.
باشد که شیعه اش باشیم
صفحات: 1· 2