شنبه 26آبان 1397
نشست بهداشتی با سخنرانی خانم مهناز براتی، سفیر سلامت مرکز خدمات با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با روش اَکت در مدرسه علمیه حضرت نرجس(س)یزدانشهر برگزار گردید.
سفیر سلامت مرکز خدمات در بین طلاب گفت: دلیل رفتارهای ما یا بیرونی است یا درونی. در واقع دلایل بیرونی با حواس پنج گانه درک می شود که شامل دیدن، شنیدن، بوئیدن، لمس کردن و چشیدن است.رفتار دارای سه قسمت است: پیشایند، پیامد و رفتار. برای دائمی شدن یک رفتار دلیل رفتار و استمرار رفتار نیاز است.
وی ادامه داد: انسان در 4 مرحله زندگی می کند. ذهن، واقعیت، ارزشها و معنویت. ذهن یعنی دنیای درونی فکر، احساس، خاطره، میل، علاقه درونی، مقایسه ها، قضاوتها، بدبینی ها، شک و تردید و… ذهن کارخانه تولید فکر است و نقطه نهایی ندارد. آنچه در ذهن است عادی است و انسان سالم کسی است که مدام فکر می کند (اما بعضی ها امیر فکر و بعضی ها اسیر فکرند) ذهن اعتبار ندارد واقعیت ندارد و اختیارش در دست ما نیست لذا نمی تواند منافی زندگی باشد.
خانم مهناز براتی افزود: مهم ترین تفاوت بین قوانین بیرونی و قوانین درونی این است که در عالم بیرون از هر چیزی که متنفر هستی آن را یا حذف می کنی یا از خود دور می نمایی. اما مهم این است که نمی توانی از این قانون برای عوامل درونی نیز استفاده کنی. پس نباید تلاش کنی که دیگر فکر نکنی فقط در عین فکر کردن کارهایت را نیز انجام بده. کسی که اسیر ذهن شود پیشرفت نمی کند و خروج از منطقه ذهن سختی پاک دارد و سختی ناپاکش این است که بخواهی افکارت را حذف یا دور کنی. جلوی تولید فکر را می توانی بگیری چون ذهن مواد اولیه اش را از محیط و سبک زندگی می گیرد ولی اگر در مورد موضوعی فکر کردن شروع شد نمی توانی جلوی تولیدش را بگیری.
وی اظهار داشت: از جمله اموری که در ذهن هستند انتظار و آرزو است. مبنای انتظار فکر است انتظار چیزی است که از دیگران می خواهیم حال شدنی یا ناشدنی است. آرزو انتظاراتی است که از خودمان داریم آرزو هدف خوبی نیست چون ما را محدود می کنند. پس کسی که در ذهن به سر می برد سردرگم می شود، نا امید و عجول است، از زندگی لذت نمی برد، بی انگیزه است تنبل می شود و دچار استرس می شود.
سفیر سلامت افزود: مرحله دوم زندگی واقعیات است. یک محله ای است کاملاً دیدنی، شنیدنی، حس کردنی، چشیدنی و بوییدنی که همان افراد اشیاء موقعیتها و محیط زندگی ما هستند. واقعیت دو رنگ به خودش می گیرد رنگ ذهن و رنگ ارزشها. که در آن رنگ ذهن به این معناست که اگر با واقعیت وارد ذهن شدی شما را وارد محله ذهنی می کند و این خوب نیست. و رنگ ارزشها، اگر با ارزشها وارد ذهن شدی شما وارد محله ارزشها شده ای و این خوب است.
وی اظهار داشت: ما باید با واقعیت زندگی در محله ارزشها قرار بگیریم و در حالیکه ذهن به تولید افکار می پردازد ما به زندگی واقع بینانه در مسیر ارزشها ادامه دهیم.
صفحات: 1· 2